eitaa logo
کُنّاش | حمیدرضا میررکنی
111 دنبال‌کننده
70 عکس
8 ویدیو
40 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
article_920_ff4e9ac16be9bc2028a75b35095cf7b5.pdf
643.8K
🔺 نقد دلالی روایات فطرس ملک محرم امسال میخواستم متنی در تشریح ایرادات دلالی و سندی احادیث مربوط به ماجرای فطرس ملک بنویسم. اما فرصتی دست نداد. از دو تن از علما بعض از ایرادات این حدیث را شنیده بودم. مشخصا تعارض این احادیث را شریفه «لایعصون الله» نظرم را جلب کرده بود. مقاله فوق بنظر میرسد بخوبی از پس توضیح ایرادات حدیث برآمده است. (البته اشکالات سندی‌ای که در این مقاله طرح شده است، بنظر بنده قابل خدشه است. به عنوان مثال استشهاد به اینکه کشّی در رجال خود محمد بن سنان را بخاطر نقل روایت فطرس ملک متهم به غلوّ نموده است ، شاید ایراد واردی نباشد. اگر مراد از قول کشّی تعبیری است که دارد «محمد بن سنان کان من الطیارة فقصصناه» ، این طیاره به معنای فطرس ملک نیست. بلکه مراد در عرف آن زمان علمای شیعه، غالی بودن است که پرنده خیالشان به پرواز در می‌آید و مطالبی می‌بافد. تعبیر فقصصناه هم اصطلاحا یعنی بال این پرنده را چیدیم! کما اینکه تعبیر نجاشی کاملا این معنا را می‌رساند، او میگوید :«ان هذا ابن سنان لقد هم ان یطیر غیرمرة فقصصناه حتی ثبت معنا». این البته یک خدشه در مباحث سندی این مقاله بود. بنظر می‌رسد مباحث سندی این مقاله چندان قابل اعتنا نباشد. اما در مجموع تتبع‌ و تلاش خوبی در مطالعه دلالی آن روایات است.) @konashmirrokni
article-1-95-fa.pdf
621.6K
🔺 محمد بن سنان از ورای دیدگاه‌ها ( در دو فرسته) ۱. محمد بن سنان زاهری یکی از مناقشه ‌برانگیزترین روات حدیث است. کم نبوده‌ و ‌نیستند عالمانی که قائل به ضعف او بوده‌اند. تضعیف او به مثابه تضعیف حدود هزار حدیث -فقط- در کتب اربعه است. روایات او در غیر کتب اربعه بیش از این‌ها است. بنده از پیش معتقد بودم جریان‌سازی‌هایی که حول مفضل بن عمر جعفی و بعضی از اطرافیان او توسط جریان ابوالخطّاب از عصر امام‌صادق علیه‌السلام آغاز شد، دامان محمد بن سنان را هم‌ گرفته است و تصریح به غلو او از سوی معصوم، تماما توسط شاگردان ابوالخطاب ساخته و پرداخته شده است. اولا که وجود نام او‌در سلسله اسناد روایات عالم ذر و اظله و اشباح نمیتواند دلیل موجهی بر غلو باشد؛ هرچند شیخ مفید علیه‌الرحمه تلویحا این روایات را موضوعه می‌خواند، اما تقریبا تمام روات جلیل شیعه چه در اقلیتی مثل حلقه اطرافیان هشام بن الحکم و چه اکثریت امامیه که شاگردان هشام بن سالم و زراره وبودند، همگی این روایات را نقل کرده‌اند. اگر داشتن کتابی به نام «الاظلة» هم حجتی برای متهم کردن کسی به غلو بود، باید احمد بن محمد بن عیسی قمی که مبارز بزرگی علیه غلو در قرن دوم‌ و سوم محسوب می‌شود را هم غالی بدانیم، چون ایشان هم دقیقا کتابی به همین نام در فهرست آثارشان هست. ثانیا در خصوص جریان‌سازی غالیان علیه محمدبن سنان زاهری ،بهترین حجتم بر این مطلب آن است که شیخِ محدثین قم؛ احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی - که در اوج درگیری با اهل‌غلو قرار داشت - از محمد بن سنان بیش از ۳۰۰ حدیث بدون‌ واسطه روایت کرده است. @konashmirrokni
🔺 مروان راشد درباره‌ کیستی مؤلف رسالة الجمع بین رائی الحکیمین منسوب به فارابی سال‌ها پیش وقتی مشغول تنظیم مقدمه‌ای بر ترجمه‌ای از رسالات فارابی بودم، متوجه فاصله متن رسالة الجمع بین رائی الحکیمین (الافلاطون الهی و الارسطاطالیس) با سایر آثار فارابی شدم. فارابی عملا در کتاب مفصل خود به‌نام تحصیل‌السعادة نحوه وحدت فلسفه را از آن حیث که فلسفه است توضیح داده است. از طرف دیگر در دو رساله‌ای که در پی تحصیل‌السعاده نگاشته (رسالة فی فلسفة افلاطون؛اجزائها و مراتب اجزائها و رسالة فی فلسفه ارسطوطالیس) ، صراحتا تفکیک این دو فلسفه را از هم به رسمیت شناخته است. تصور رایج مبنی بر اینکه فارابی ملتفت دوگانگی این دو فلسفه نبوده و تحت تاثیر نوافلاطونیان آن دو فلسفه را یکی فرض می‌کرده، تصوری بکلی غلط و نادقیق است. او در تحصیل السعاده ، با طرح مراتب فلسفه، جهت وحدت و امکان کثرت فلسفه را به رسمیت می‌شناسد. از طرف دیگر متن رساله الجمع، این وحدت را می‌خواهد در آراء جزئی این دو فیلسوف بجوید، حال آنکه چنین تلاش‌هایی را کمتر از فارابی در آثار دیگرش سراغ داریم. دست‌آخر در آن مقدمه تصمیم گرفتم که هیچ ارجاعی به رساله الجمع ندهم، در حالی که صادقانه باید بگویم به یکی دو جمله آن نظر هم داشتم. حدود دو ماه بعد شنیدم که عده‌ای مدت‌ها است که به انتساب این رساله به فارابی شبهه کرده‌اند. از اهل‌نظر جویا شدم و به این مقاله رسیدم. مقاله فوق، مقاله‌ای است که در آن مروان راشد بخوبی با سنجش متن رساله الجمع انتساب این رساله را به فارابی طرد کرده است. البته در اینکه مولف الجمع بالضرورة باید ابراهیم بن عدی الکاتب باشد یا نه می‌شود مناقشه کرد، و دلیل راشد هم بنظر در این مورد صائب نیست. اما به هر حال این تلاش او، تلاش‌خوبی است و بصیرت‌هایی درباره رساله الجمع به ما میدهد، بخصوص در نفس طرد رساله از فارابی، رأیش به‌نظر دقیق می‌آید. تا جایی که من به خاطر دارم، اگر انتساب این رساله به فارابی را رد کنیم، در واقع باید بگوییم فارابی هم به اثولوجیا نظر نداشته است، باوجود اینکه در عصر او این کتاب شهرت فراوان به ارسطو داشته(چنانکه بوعلی هم نظر مثبتی به آن نداشت.) بنابراین تلاش‌های دکتر رضا داوری اردکانی و دکتر نصرالله حکمت در توجیه استفاده فارابی از اثولوجیا می‌تواند مرفوعه قلمداد شود. با اینکه بارها به دوستانم پیشنهاد کردم که این مقاله را ترجمه‌کنند، بنده هنوز ترجمه‌‌ای از این مقاله به فارسی ندیده‌ام. *(لازم میدانم اضافه کنم که طی ایمیلی نظر آقای حسن انصاری را هم -به عنوان یک نسخه‌شناس آشنا به سنت اسلامی-پیرامون این مقاله جویا شدم. ایشان هم استدلال راشد را صائب می‌دانست و انتساب این رساله را به فارابی منتفی.) @konashmirrokni
🔺 | مقالهٔ «تحصیل؛ فراغت و رسمیت از برای حکم» | تأملی در وجه تکوین مدرسه نزد مسلمین حمیدرضا میررکنی‌بنادکی ▫️به همت دوستانم‌ در مؤسسه علم‌و سیاست اشراق در «فصلنامه علم و سیاست بابِل ـ شماره ۴ و ۵ ـ پاییز و زمستان ۹۸» به‌ چاپ رسید. الحمدلله توفیق داشتم در این شماره از فصلنامه بابل هم مقاله‌ای تقدیم کنم. این مقاله محصول گفت‌وگوهایی است که حول پژوهش گروه مطالعات نهاد علم به مدیریت آقای سیدعلی متولی شکل گرفت و مدت‌ها ادامه یافت. محور این شماره از فصلنامه اقتصاد سیاسی است. گروه مطالعات نهادعلم از‌ نقطه خودش به اقتصاد سیاسی نهاد علم پرداخته است. باتوجه به اوضاع و شرایط جاری، دوستانم در موسسه اشراق شرایطی را فراهم کرده‌اند که بتوانیم این فصلنامه را در منزل مطالعه کنیم. ▫ خرید‌ و‌ دریافت فصلنامه بابِل در اپلیکیشن تاقچه: https://taaghche.ir/book/70789
4_5929361278802855639.pdf
164.9K
🔺 | ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق رازی کلینی محدث برجسته امامی | ✍ اتان کولبرگ مقاله مفید و مختصری است در معرفی و توصیف کتاب کافی. قبلا طی یادداشت‌هایی نابسندگی تفاسیر موجود از طرح کلینی را مطرح کرده‌ام و پیشنهاداتی را هم به عنوان جایگزین ، کوشیده‌ام به بیان آورم. اما تاکنون چندان به تفاسیر موجود اشاره‌ای نکرده‌ام. این مقاله دربردارنده یکی از تفاسیر رایج است؛ آن تفسیر فهم سه‌گانه "اصول و فروع و روضه" برحسب موضوعات محتوایی روایات است. در این طرح "روضه" نامعلوم و مبهم باقی می‌ماند. این تفسیر اصول را همان اصول عقاید می‌شمرد، و فروع را همان فقه مصطلح. اما درباره روضه سخن شایانی ارائه نمی‌کند. این مدخل کوچک جدای از طرح آن تفسیر رایج، اطلاعات خوب دیگری هم درباره کلینی و سلسله شاگردان او بدست داده است. @konashmirrokni
noormags-وجوه_تضعیف_و_تصحیح_اسناد_زیارت_عاشورا-108885_738842.pdf
616.7K
🔺 |وجوه تضعیف و تصحیح استاد زیارت عاشورا| ✍ محمدحسن محمدی مظفری در این مقاله بطور مبسوط به دو طریق روایت زیارت عاشورا پرداخته شده است و طریق شیخ طوسی در مصباح‌المجتهد به عنوان طریق صحیح معرفی شده. @konashmirrokni
4_6010471336755857644.pdf
1.51M
🔺 | مقدمات یادگیری فلسفه ارسطو از دیدگاه آمونیوس و فارابی | ✍ مریم سالم این مقاله با تمرکز بر رساله "فی ما ینبغی ان یقدم قبل تعلم الفلسفه" از فارابی نوشته شده است. چنانکه در پاورقی ترجمه این رساله توضیح داده‌ام، نگارش چنین متن‌هایی گویی رسمی اسکندرانی بوده است که همه فیلسوفان در هنگام ورود به کتاب قاطیغوریاس (مقولات) آن را بجا می‌آورده‌اند. در آن پاورقی رساله ابوالفرج طبیب را به عنوان نمونه معرفی کرده‌ام. اما نویسنده این مقاله بخوبی با مقایسه این رساله با رساله آمونیوس در همین باب، توانسته ریشه‌های قدیم‌تر این رسم را نشان دهد. نکته حائز اهمیت این است که بنده در آن پژوهش با استفاده از شواهدی که در متون اسلامی یافته بودم، تاکید کرده بودم که قاطیغوریاس برای مسلمین آغاز فلسفه است و این متن فارابی قطعا مقدمه او بوده است بر کتاب مقولاتش. این پژوهش نشان می‌دهد که نوشته آمونیوس نیز مقدمه او بوده است بر کتاب مقولاتش(قاطیعوریاس). بنابراین حدسی که انجا اورده بودم، اینجا تقویت می‌شود. @konashmirrokni
E9400FE90E4D3F9AAAA30F0F7ACA3A56.pdf
2.83M
🔺|بازپژوهی حیات شخصی ابوالعباس نجاشی| دکتر سعید طاوسی دکتر رسول جعفریان باوجود اهمیت شخصیتی نظیر جناب نجاشی متن های تحقیقی زیادی در خصوص ایشان موجود نیست. مدت ها قبل، از انتشار این مقاله دکتر طاوسی مطلع شده بودم و دیروز به مناسبتی رجوعی به مقاله داشتم. اشراف بر منابع مختلف و دقت نظر مثال زدنی نگارنده به ناچار مرا تا پایان مقاله کشانید. بی شک این مقاله اگر بهترین متن تحقیقی درباره خود جناب نجاشی نباشد دست‌کم یکی از بهترین متن های این زمینه باید شمرده شود. @konashmirrokni