eitaa logo
کُنّاش | حمیدرضا میررکنی
111 دنبال‌کننده
70 عکس
8 ویدیو
40 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺|نکاتی درباره انتساب رساله تشویق السالکین به مرحوم مجلسی اول(ره) 2| 🔹[نظر مرحوم مجلسی اول(ره) درباره مذهب ابن‌عربی ] در دو فرسته یکی دیگر از دلائلی که مخالفین انتساب این رساله به مرحوم مجلسی اظهار کرده‌اند، تعارضات متن این رساله با مفاد کتاب لوامع‌صاحبقرانی مرحوم مجلسی است. مقایسه این متن با کتاب لوامع می‌تواند راه درستی برای سنجش انتساب این رساله باشد، چه انتساب کتاب لوامع‌صاحبقرانی به جناب مجلسی ثابت است و تعدد نسخه‌های موجود از این کتاب هم اتقان این سنجش را بیشتر می‌کند. اما آنچه از لوامع به عنوان معارض در قبال رساله مذکور طرح شده است، تعارض آشکاری با رساله تشویق السالکین ندارد، بلکه موضع مولف آن را تقویت هم می‌کند؛ - ادعا آن است که مولف تشویق‌السالکین به شیعه بودنِ جناب ابن‌عربی حکم کرده‌است. درحالی که مرحوم مجلسی در لوامع صراحتا او را از علمای عامّه معرفی کرده‌است. این ادّعا در حالتی درست خواهد بود که: اولا در متن رساله تشویق‌السالکین واقعا حکم به شیعه بودن ابن‌عربی آمده باشد، و ثانیا در کتاب لوامع جمله‌ای آمده باشد که کاشف از عامی دانستن محی‌الدین از سوی مجلسی اول باشد. ▪️ سنجش استدلال: اولا ما در دو نسخه‌ای که از تشویق السالکین در دست داشتیم، ذکری از ابن‌عربی نیافتیم. در تصحیح انتقادی این رساله ( که از سوی دو محقق ارجمند آقایان محمدعلی طاوسی و محمودرضا اسفندیاری منتشر شده است) و نیز در تصحیح قدیمیِ آقای عبدالمجید عدل (که به سال 1375 منتشر شده است) هم ذکری از ابن‌عربی به میان نیامده است. لذا معلوم نیست که اصل این ادّعا از کجا سربرآورده است؟ (ممکن است هواداران این استدلال به تحریرهای دیگری از رساله استناد کرده‌باشند.) بنابراین اصل این ادعا که مولّف تشویق‌السّالکین ذکری از ابن‌عربی به میان آورده باشد محلّ بحث و خدشه است. با این‌حال فرض می‌گیریم که در تشویق‌السالکین چنین حکمی به میان آمده باشد. با این فرض عبارت مورد استناد در لوامع را از نظر بگذرانیم: "شيخ محيى الدين عربى در رساله انشاء الدوائر نقل كرده است كه مرا به بركت متابعت آن حضرت معراج روحانى شد و در بيت المعمور بلكه در جميع سماوات و بر كرسى و عرش ديدم كه نوشته بود اسامى چهارده معصوم و همه را نام برده است و در چند جا از فتوحات مكى نيز اشاره به آن كرده است با آن كه از رؤساى علماى اهل سنّت است بحسب‏ ظاهر و سابقا مذكور شد(لوامع صاحبقرانی . ج3 : 523)." ما معتقدیم که خود این عبارت کاملا گویای آن است که نمی‌توان سنی بودن ابن‌عربی را از آن استفاده کرد و این جمله هیچ کاشفیتی از عقیده جناب مجلسی درباره ابن‌عربی ندارد. کافی است یکبار این عبارت در زمینه اصلی‌اش خوانده شود. برای درک بهتر مطلب این نقل را با آوردن پیش و پسش تکمیل می‌کنیم: " و در روايات متواتره وارد است كه اول است چون در جواب أ لست بربّكم اول آن حضرت گفت بلى و اوّل است چون نور مقدس آن حضرت را پيش از جميع اشياء آفريده و اول است به اعتبار آن كه افضل از همه خلايق است و آخر است يعنى خاتم پيغمبرانست و بعد از او پيغمبرى نخواهد بود و حاشر و ناشر است يعنى متصل است زمان آن حضرت به حشر و نشر و پيغمبرى ديگر نخواهد بود با آن كه خلق عالم به سبب وجود آن حضرت بود پس گويا او سبب خلق اشيا شد چنانكه متواتر است كه‏ «لولاك لما خلقت الافلاك‏ » و امثال اين‏ لفظ پس حضرت رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله فرمودند كه فرشتگان آسمان سيم مى‏آمدند فوج فوج و سلام بر من مى‏كردند و احوال برادرم على را مى‏پرسيدند و من مى‏گفتم كه او در زمين است و خليفه منست آيا شما او را مى‏شناسيد ايشان گفتند چگونه او را نشناسيم و حال آن كه هر سال حج مى‏كنيم بيت المعمور را و بر صحيفه سفيد نوشته است در آنجا اسامى محمّد و على و حسن و حسين و باقى ائمه معصومين صلوات اللَّه عليهم و اسامى شيعيان ايشان تا روز قيامت. و لفظ فاطمه زهرا ظاهرا از نساخ سهو شده است چون در احاديث متواتره اسم آن حضرت نيز هست و شيخ محيى الدين عربى در رساله انشاء الدوائر نقل كرده است كه مرا به بركت متابعت آن حضرت معراج روحانى شد و در بيت المعمور بلكه در جميع سماوات و بر كرسى و عرش ديدم كه نوشته بود اسامى چهارده معصوم و همه را نام برده است و در چند جا از فتوحات مكى نيز اشاره به آن كرده است با آن كه از رؤساى علماى اهل سنّت است بحسب‏ ظاهر، و سابقا مذكور شد كه در صحاح سته خصوصا در صحيحين عامه مصرح است ائمه اثنى عشر و آن كه ايشان خليفه سيّد المرسلين‏‌اند و فاطمه سيّده نساء عالميان است پس فرشتگان گفتند كه ما هر روز پنجم رتبه صلوات بر تو و بر امامان ذريّت تو مى‏فرستيم و از جهة شيعيان ايشان استغفار مى‏كنيم در وقت هر نمازى و دست بر سر ايشان مى‏كشيم تيمنا و تبركا" @konashmirrokni
[نظر مرحوم مجلسی اول(ره) درباره مذهب ابن‌عربی] فرسته دوم سخن در این است که در حدیث مدّنظر مولّف ذکری از نام حضرت صدیقه طاهره(س) به میان نیامده است؛ و ایشان در مرتبه اول می‌گویند در احادیث دیگر که به تواتر هم نقل شده است نام حضرت زهرا(س) ذکر شده است فلذا اگر در این حدیث ذکری از حضرت نیامده، حکما باید از سهو نسّاخ باشد. در تایید این مطلب و بیان جلالت‌قدر حضرت زهرا(س)، ایشان به اهل‌سنت استناد کرده است و کوشیده است با ذکر مقامات حضرت صدیقه از لسان ایشان، بر قضاوت خود تاییدی بیاورد. همین مطلب نشان می‌دهد که آنچه در ادامه می‌خوانیم یک مطلب برهانی نباید باشد، ایشان در مقام آوردن دلیلی از مشهورات است تا سخنش را عندالمشهور به تایید برساند. یعنی اسلوب این بیان ماهیتاً جدلی است و در جدل گوینده لزوما از عقاید خود تایید نمی‌آورد، بلکه عمدتا از مشهورات بهره می‌گیرد. از همین رو است که ایشان درباره ابن‌عربی نمی‌نویسد "از روسای علمای اهل‌سنت است"، بلکه می‌نویسند: «از روسای علمای اهل‌سنت است بحسب ظاهر.». این تعبیر بحسب ظاهر در لوامع صاحبقرانی بسیار تعبیر پرتکراری است و دو افاده متفاوت دارد؛ 1. وقتی در خصوص روایات به‌کار می‌رود، مراد معنای ظاهری است که از روایات قابل استفاده است؛ و معمولا ایشان – مطابق مشی عمده علمای امامیه- همین ظهور ظاهری روایات را حجّت می‌گیرد و قضاوت نخستین نسبت به روایات بحسب ظاهر آن‌ها است. 2. اما این تعبیر را جناب مجلسی درباره اشخاص هم به‌کار می‌برند(چنانکه در متن مدنظر ما هم می‌بینیم)؛ به این نحو که وقتی قضاوتی درباره یکی از روات حدیث یا هر شخص دیگری عندالمشهور پذیرفته است، و ایشان نقد و خدشه‌ای به این حکم و قضاوت مشهور دارد، یا دست‌کم به آن قضاوت مشهور خوشبین و مطمئن نیست، با این تعبیر جازم نبودنِ خود را در آن رای می‌رساند. به نمونه‌ای از بکارگیری تعبیر «بحسب ظاهر» در لوامع توجه کنیم: "از آن جمله حديث صحيحى است كه بطرق متكثره مرويست از سعيد بن مسيب و او اگر چه بحسب‏ ظاهر از علماى عامه است اما بحسب واقع از مخصوصان و ثقات سيد الساجدين صلوات اللَّه عليه است"(لوامع‌صاحبقرانی . ج2 :456) از این تعبیر به‌وضوح پیدا است که در قلم جناب مجلسیِ اول(ره) تعبیر «بحسب ظاهر» در مقابل «بحسب واقع» قرار میگیرد. ابن‌عربی شاید بحسب ظاهر از علمای اهل‌سنت باشد، اما تواند بود که بحسب واقع شیعه باشد، چنانکه سعید بن مسیب چنین بوده است. لذا وقتی ایشان قضاوتی را بحسب ظاهر مطرح می‌کند، به این معنا است که ایشان خود به این قضاوت جازم نیست و آن را یک حکم واقعی و درست قلمداد نمی‌کند. با تکیه بر آنچه دیدیم آشکار می‌شود که نه تنها مجلسی اول(ره) ابن‌عربی را سنی نمی‌دانسته، بلکه اتفاقا نسبت به رای مشهور در سنی دانستن او مشکوک هم بوده‌است. با این حال به اقتضای سیاق جدلی آن نوشته، رای مشهور را مفروض گرفته است. پس این استدلال هم در رد انتساب رساله تشویق السالکین به جناب مجلسی اول از اساس غلط و مردود است. (با مروری بر لوامع صاحبقرانی خواهیم دید که اتفاقا مرحوم مجلسی اول نظر چندان بدی نسبت به صوفیه نداشته است. مواردی از متن لوامع را به مرور همینجا منتشر خواهم کرد. بعون الله) @konashmirrokni
▪️چندی است در جلسات برای گفت‌وگو حول کتاب کافی جناب کلینی تدارک کرده‌ایم، نکاتی درباب مشایخ جناب کلینی(علیهم صلوات الله) عرض می‌کنم. در خصوص بعضی از ایشان به نکات بدیعی توجه پیدا کرده‌ایم و در خصوص سایرین دست‌کم خلاصه‌ای از پژوهش‌های موجود را پیش چشم می‌آوریم. در خصوص شق اول لازم است نوشته‌هایی تدارک شود، در خصوص سایرین مقالات موجود هم قابل استفاده است. ان شاءالله به مرور مطالبی در خصوص مشایخ جناب کلینی(ره) در همین کانال منتشر خواهد شد. @konashmirrokni
🔺|نکاتی درباره انتساب رساله تشویق السالکین به مرحوم مجلسی اول(ره) 3| [نسبت تصوف و اهل‌بیت (ع) در سطوری از لوامع صاحبقرانی] چنانکه پیش از این وعده کردیم مواردی در لوامع صاحبقرانی که مناسبت دارد با جریان صوفیه را به مرور نقل خواهیم کرد. مجلسی اول(ره) در لوامع در توضیح شئون علم ائمه هدی علیهم‌السلام می‌فرماید: «و از آن جمله علم الهام است كه اعظم علوم ايشان است و ليكن عامه اين علم را تجويز مى‏كنند نسبت به بايزيد، و ابراهيم ادهم، و حسن بصرى، و امثال ايشان و انكار مى‏نمايند در ائمّه معصومين صلوات اللَّه عليهم با آن كه خود نقل نموده‏اند كه صوفيه منسوب به ايشانند، و ابو يزيد بسطامى كه معظم ايشان است اين رتبه را از سقايى خانه حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه عليه يافت و معروف كرخى از دربانى حضرت ابى الحسن على بن موسى الرّضا صلوات اللَّه عليهما يافت، و هر كه تفصيل آن خواهد بايد كه رجوع نمايد به تذكرة الأولياء شيخ عطار و شواهد النبوّة مولانا جامى بلكه روضة الصفا و حبيب السير و ساير كتب تواريخ ايشان مشحون است از معجزات و كرامات ائمه اهل البيت سلام اللَّه عليهم و بعضى از انواع علوم ايشان در اثناى اخبار اين كتاب خواهد آمد مجملا و مفصلا إن شاء اللَّه تعالى‏ .»(لوامع‌صاحبقرانی . ج۱ : ۴۱ ) چنانکه می‌بینیم اولا مجلسی اول(ره) به این مناسبت تصریح کرده‌است. ممکن است گفته شود که اینجا هم لحن مولف جدلی است و لزومی ندارد ایشان عقاید خود را آشکار کرده باشد. این البته سخن قابل تاملی است. باید در نظر داشت که : - اولا نظیر آنچه در یادداشت دوم درباره تشویق‌السالکین دیدیم، در آنجا غیر از موضع بحث که موضع جدل بود، قرینه دیگری نیز (تعبیر بحسب ظاهر) در کار بود. اما در اینجا چنین قرینه‌ای در میان نیست. -ثانیا بعید است که جریان پرمناقشه و پرحاشیه‌ای مثل صوفیه را شخصی نظیر مجلسی اول(ره) منسوب به اهل‌بیت کند صرفاً به اقتضا جدل. خصوصا که در ادامه هم تصوف را یک امرغلط و مذموم معرفی نکرده تا اهل‌بیت علیهم‌السلام را از آن مبری کند. در حالی که شیعه ولو به اقتضا جدل نسبت امرمذمومی به معصوم را بپذیرد دست آخر توضیح خواهد داد که این از باب تن دادن به عقاید طرف مقابل بوده و دامن عصمت ائمه هدی (ع) از این مطالب پاک است. نکته جالب توجه دیگر آنکه این انتساب را جناب مجلسی به صوفیه نسبت میدهد و نه علمای عامّه؛ یعنی وقتی می‌نویسد که «خود ایشان صوفیه را منتسب به اهل بیت (ع) کرده‌اند» مرادشان علمای عامه نیست، بلکه خود صوفیه است. نشانش این است که در ادامه به کتبی نظیر تذکره الاولیا شیخ عطار و شواهدالنبوه مولانا جامی استناد میکنند. این مطلب حاکی از آن است که چه‌بسا اصلا لحن این نوشته را نباید جدلی خواند، چه اگر روی سخن ایشان با عامّه بود، باید به تواریخ ایشان استناد میفرمودند و نه کتب اهل تصوف. دست‌آخر معلوم می‌شود که این جملات تاحد زیادی گویای عقیده خود مرحوم مجلسی اول(ره) درباب تصوف است. درآخر باید در نظر داشته باشیم که مضمون این مطالب مسطور در کتاب لوامع صاحبقرانی مناسبتی تمام با مضمون فرازهایی از تشویق‌السالکین دارد: " شیخ ابویزید بسطامی فخر می‌کرد به آنکه سقّا بود در خانه حضرت صادق(ع) و شیخ معروف کرخی قدّس سرّه العزیز شیعه خالص و دربان حضرت رضا(ع) بود تا از دنیا رحلت کرد."(ص93 -تصحیح انتقادی رساله تشویق السالکین) ره @konashmirrokni
شرح-دعای-خلخالی-قسمت-اول-برای-سایت_NoCopy-2-1.pdf
1.51M
🔺شرح دعای سحر ▪️به قلم عارف و محققی گمنام با نام فاضل خلخالی [دیروز موسسه توسعه دانش و پژوهش ایران فایل این متن را که به‌دست دکتر نجفقلی حبیبی تصحیح و تحقیق شده‌است، منتشر کرد. متن آنقدری که بنده دیده‌ام یکی از مفصل‌ترین و دقیق‌ترین شروح دعای سحر است.] @konashmirrokni
🔺|تفاوت در علائم؛ قیام و ظهور| [جستاری درباره کتاب "بررسی تحلیلی روایات نشانه‌های ظهور"] ✍حمیدرضا میررکنی‌بنادکی http://bookroom.ir/mag/content/311 @konashmirrokni
کُنّاش | حمیدرضا میررکنی
🔺|تفاوت در علائم؛ قیام و ظهور| [جستاری درباره کتاب "بررسی تحلیلی روایات نشانه‌های ظهور"] ✍حمیدرضا م
▪️کتابی که در این یادداشت به بررسی آن پرداخته‌ام، از بهترین کتاب‌هایی است که در این زمینه خوانده‌ام. آنچه به عنوان نقد بر کتاب نوشته شده، از ارزش این کار نمی‌کاهد. به زعم بنده مطالعه چنین کتابی برای عموم کسانی که تعلق خاطری به حوزه مهدویت دارند حتما ضروری است.
🔺|نکاتی درباره مشایخ کافی| [۱. محمد بن اسماعیل] یکی از مشایخ مهم جناب کلینی در کتاب کافی محمد بن اسماعیل است. بیش از 600 حدیث از او در کافی موجود است و البته این عدد ممکن است در مجموع حدود17000 حدیث کافی چندان به چشم نیاید. اما باید در نظر داشت محمد بن اسماعیل حامل سنت فضل بن شاذان نیشابوری است و هر سندی که با محمد بن اسماعیل ابتدا شده، در طبقه بعدی به فضل بن شاذان رسیده است. از این رو قول به عدم وثاقت او ما را به کلی از طریقی که جناب کلینی به فضل بن شاذان و سنت حدیثی او دارد، محروم می‌کند. در جلسات گفت‌وگو درباره کتاب کافی در هفته گذشته توضیحاتی درباب محمد بن اسماعیل دادم که اینجا قصد تکرار آن ها را ندارم. اما ذیلا مواردی را جهت مطالعه علاقمندان در اختیار می‌گذارم؛ @konashmirrokni
20101108150301-104.pdf
388.7K
🔺|رساله فی محمد بن اسماعیل (شیخ بهائی)| درباره اینکه محمد بن اسماعیل چه کسی است اختلافاتی در میان است. تشخیص شیخ بهائی آن بوده است که محمد بن اسماعیلِ کافی ، محمد بن اسماعیل برمکی است. گرچه میتوان به رای جازم ادعا کرد که این محمد بن اسماعیل همان محمد بن اسماعیل بندفر(بندقی) است، اما دیدن این رساله و شیوه استدلال شیخ بهائی بسیار جالب توجه است. مخلص استدلال ایشان چنین است؛ محمد بن اسماعیلی که کلینی از او نقل میکند قاعدتا باید ثقه باشد. بنابراین باید به سراغ محمد بن اسماعیلی رفت که مورد توثیق رجالیون قرار گرفته باشد. این امر میان کسانی از جمله محمد بن اسماعیل زعفرانی و محمد بن اسماعیل برمکی دائر است. در ادامه مرحوم شیخ با دلائلی محمد بن اسماعیل برمکی را ارجح معرفی نماید. یعنی ایشان به کلی احتمال ذکر نشدن نام یک شیخ ثقه را نادیده میگیرند. دقت در این مطلب نکات فراوانی را در خصوص شیوه رجالی متاخرین دارد؛ راهی که به مرور رجال را از پژوهشی تاریخی بیرون آورد و آن را به علمی واجد قواعد با فرایندی صوری و ریاضی تبدیل کرد. @konashmirrokni
🔺|نظر مرحوم امام خمینی در خصوص محمد بن اسماعیل| [رجحان "مرویات راوی" بر "قول رجالی" در شناخت راوی] امام خمینی(ره) کتاب مستقلی در علم رجال ننوشتند. مبانی رجالی ایشان را باید در ضمن دروس و مکتوبات فقهی ایشان جستجو کرد. یکی از مواردی که مبنا و روحیه ایشان در پژوهش رجالی روشن می‌شود موضعی است در کتاب الطهاره که ایشان درباب محمد بن اسماعیل موضعشان را ابراز می‌کنند. ایشان در ضمن درس پس از روایت یک حدیث به طریق محمد بن اسماعیل چنین فرموده‌اند: "ولیس فی طریقها من یتأمّل فیه إلاّ محمّد بن إسماعیل ا لنیسابوری الذی‏‎ ‎‏لم یرد فیه توثیق ، وإنّما هو راویة الفضل بن شاذان ، لکن من تفحّص روایاته اطمأنّ بوثاقته وإتقانه ؛ فإنّ کثیراً من روایاته ـ لو لم نقل أغلبها ـ منقولة‏‎ ‎‏بطریق آخر صحیح أو موثّق أو معتبر طابق ا لنعل با لنعل ، و الوثوق و الاطمئنان‏‎ ‎‏ا لحاصل من ذلک ، أکثر من ا لوثوق ا لذی یحصل بتوثیق الشیخ أو النجاشی أو‏‎ ‎‏غیرهما."( کتاب الطهاره . ج1 : 77) نزد متاخرین شناخت وضعیت یک راوی بیشتر متکی است بر قول رجالی. بنابراین به صرف نبود توثیق و تضعیف در خصوص یک راوی در کتاب رجالی، اسباب ضعف آن راوی فراهم میشود. روی همین مبنا مرحوم خوئی تمام روایات محمد بن اسماعیل را تضعیف کرده است. اما مرحوم امام آنچه از یک راوی رسیده است را خود یکی از قرائن در پژوهش رجالی می‌شمرد، و حتی آن را بالاتر از قول رجالی می‌داند. این مطلب بسیار با شیوه پژوهش رجالیون متقدم خصوصا حسین بن عبیدالله غضائری سازگار است. مروری بر کتاب رجال ابن الغضائری نشان می‌دهد که مبنای اولیه او در داوری روات، تصنیفات و کتبی است که از آن راوی به‌جای مانده است. ره ‏@konashmirrokni
E9400FE90E4D3F9AAAA30F0F7ACA3A56.pdf
2.83M
🔺|بازپژوهی حیات شخصی ابوالعباس نجاشی| دکتر سعید طاوسی دکتر رسول جعفریان باوجود اهمیت شخصیتی نظیر جناب نجاشی متن های تحقیقی زیادی در خصوص ایشان موجود نیست. مدت ها قبل، از انتشار این مقاله دکتر طاوسی مطلع شده بودم و دیروز به مناسبتی رجوعی به مقاله داشتم. اشراف بر منابع مختلف و دقت نظر مثال زدنی نگارنده به ناچار مرا تا پایان مقاله کشانید. بی شک این مقاله اگر بهترین متن تحقیقی درباره خود جناب نجاشی نباشد دست‌کم یکی از بهترین متن های این زمینه باید شمرده شود. @konashmirrokni
کُنّاش | حمیدرضا میررکنی
🔺| کلینی؛ نخستین جامع نگار شیعه!؟ | تأملی در معنای جامعیت الکافی کلینی را عمدتاً اولین جامع نگار تا
▪️| کلینی نخستین جامع‌نگار شیعه؟! | متن کامل را اینجا بخوانید 👆 بازنشر به مناسبت روز بزرگداشت شیخ کلینی رضوان‌الله تعالی علیه در کانال تلگرام (با همین آی‌دی) موارو بیشتری را جهت مطالعه قرار داده‌ام. @konashmirrokni
کُنّاش | حمیدرضا میررکنی
🔺 | ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق رازی کلینی محدث برجسته امامی | ✍ اتان کولبرگ مقاله مفید و مخت
▪️| مقاله اتان کولبرگ درباره کافی و جناب کلینی (ره) | بازنشر به مناسبت روز بزرگداشت شیخ کلینی (ره) @konashmirrokni
🔺 نکته‌ای درباب "کلینِ" شیخ کلینی: | تعلیقه‌ای بر یادداشت اخیر آقای دکتر خامه‌یار| چندی قبل در روز بزرگداشت شیخ کلینی (ره) از استاد گرامی آقای دکتر خامه‌یار خواستم تا نتیجه تحقیقاتشان درباب مقبره منسوب به پدر جناب کلینی در کلین فشاپویه(حسن‌آباد تهران) را به اختصار مکتوب نمایند. ایشان هم قول دادند که چنین کنند. شب گذشته این قول عملی شد و ایشان در صفحه‌‌ای که متکفل انعکاس تلاش‌های علمی ایشان است، به اختصار نظر خود را مرقوم فرمودند. در این متن دقیقه مهمی نهفته بود که بنده به اختصار به استقبال آن می‌روم؛ آقای دکتر خامه‌یار در نوشته‌ خود موطِن جناب کلینی را کلینی غیر از کلین امروزی معرفی می‌کنند. کلینی که در منطقه پاکدشت امروزی واقع است در مسیر ری به خراسان واقع بوده؛ و این نکته مهمی است: یعنی واقع در مسیر مشایخ و محدثین خراسانی بوده است. این قرینه تاریخی اگر در کنار قرائن درونی کتاب کافی قرارگیرد اهمیت خود را بیشتر آشکار می‌کند. ما میدانیم که جناب کلینی(ره) به خلاف بسیاری از معاصرین قمیِ خود به فضل بن شاذان نیشابوری طریقی داشته‌اند و بیش از ۶۰۰ روایت را به واسطه از جناب فضل حفظ و نقل نموده‌اند. جناب صدوق و مخصوصا مشایخ بزرگ بغداد (نظیر شیخ مفید، ابوالعباس نجاشی و شیخ طوسی) بخش اعظم تراث خراسانی را به‌واسطه کلینی ثبت و ضبط و نقل نموده‌اند. این‌ها همه گواهی است بر مراوده جناب کلینی با سنت شیعیان خراسان؛ مراوده‌ای که مشایخ قمی (به‌جز شیخ صدوق که خود سفرهایی به آن خطه داشته‌است) ، ظاهرا از آن بهره‌ای نداشته‌اند. بنابراین احتمالی که دکتر خامه‌یار در متن خود منعکس کرده‌اند می‌تواند ما را در فهم منابع و زمینه تاریخی شکل‌گیری کتاب کافی راهنمایی کند. لازم است این زمینه‌ها با تمرکز بر بازشناسی مراوده کلینی با سنت‌های مختلف علم امامیه مطالعه و بازشناخته شود. از اقای دکتر خامه‌یار عزیز به‌خاطر اجابتی چنین دلالت‌آمیز متشکر و ممنونم. [متن مختصر ایشان را اینجا بخوانید] 👇 https://www.instagram.com/p/CPNYFVMhtJ1/?utm_medium=copy_link
🔺در پاسخ به سوالات مکرر دوستان عرض می‌کنم: ▪️مجددا صفحه شخصی بنده در اینستاگرام از دسترس بنده خارج شده‌است و احتمالا به‌زودی مانند صفحه پیشین حذف خواهدشد. یادداشت‌ها و مطالب اندکی که در آن صفحه قرارداشت در جای دیگری موجود نیست. ان‌شاالله برخی یادداشت‌های آن صفحه (نظیر یادداشت مربوط به بحث ولایت‌فقیه در منظر آیت‌الله مصباح) بعدها تفصیلا منتشر خواهند شد؛ اما فعلا نسخه پشتیبانی از آن‌ها در دست نیست. ملتمس دعای دوستان و برادران هستم. @konashmirrokni
▪️از آنجایی که تلاش‌ها برای بازگرداندن صفحه پیشین اینستاگرام ناکام ماند لاجرم صفحه تازه‌ای در اینستاگرام راه‌اندازی کردم: 👇 https://www.instagram.com/p/CPdjKPDhF4H/?utm_medium=copy_link @konashmirrokni
1_963257195.pdf
3.02M
🔺|مقاله : تضارب آرا رجالی امام خمینی و آیت‌الله خوئی در خصوص محمد بن اسماعیل نیشابوری| نوشته: مهدی بیات‌مختاری ▪️در مقاله فوق نویسنده به بررسی و داوری رای رجالی مرحوم ایت‌الله خوئی (ره) و مرحوم امام خمینی (ره) در مورد جناب محمد بن اسماعیل -از مشایخ جناب کلینی- پرداخته است. به‌طور کلی تحقیق خوبی است در مورد جناب محمد بن اسماعیل. اما در نهایت نویسنده موفق نشده است مبنای رجالی امام را بازشناسی کند. گرچه نتیجه او با رای امام موافق افتاده، اما روش او دست‌آخر روشی تاریخی است و چیزی از روش و مبنای رجالی امام و درک کلی امام از علم‌الرجال بیان نشده است. ره @konashmirrokni
🔺|خمینی را مثل امام آوردند| [گزارش ساواک از سخنرانی امام در عصر روز عاشورا (۱۳ خرداد ۱۳۴۲)]: "چند نفر از اشخاص فهمیده که در قم بوده و مراجعت کرده‌اند اظهار می‌دارند روز عاشورا عصر خمینی به مدرسه فیضیه قم آمد. جمعیت تمام صحن مدرسه فیضیه، صحن بزرگ حضرت، میدان جلوی صحن و صحن مسجد اعظم را گرفته‌بود: تمام پشت‌بام‌ها پر از جمعیت بود که غالبا از شهرستان‌ها آمده بودند. تعداد جمعیت را در حدود دویست هزار نفر بیان می‌کنند و اظهار می‌داشتند در تاریخ قم چنین جمعیتی دیده نشده‌است. دوازده بلندگو در مسجد اعظم، مدرسه فیضیه و صحن بزرگ، جلوی میدان نصب کرده بودند و برای این که دولت برق را خاموش کرده‌بود یک موتور آورده‌بودند، و با استفاده از برق آن بلندگو کار می‌کرد. خمینی را مثل امام وارد کردند و تمام جمعیت آنچنان صلوات می‌فرستادند که تا دو کیلومتر صدای آن می‌رفت."(مرکز اسناد. سند شماره ۹۱ - ۷۹۴ ) در همان‌سال بعد از واقعه نیمه خرداد کتابی از محمدرضا حکیمی منتشر شد که در آن لقب امام برای حاج‌آقا روح‌الله به‌کار رفته بود. برخی گفته‌اند این قدیم‌ترین متنی است که این لقب در آن آمده. ظاهرا اسناد ساواک در این قضیه اقدم مکتوبات باشد. چقدر امامت این مرد ظاهر و آشکار بوده که حتی مخالفین در وجناتش "امامت" را مشاهده می‌کرده‌اند. این گزارش مربوط به ۱۳ خرداد است؛ ظاهرا امامتش در این روز بر تاریخ و مردمانش جلوه کرد. سالروزش گرامی و گرانقدر است؛ به حدی که باید از آن و وقایع چند روز بعدش "انتظار فرج" داشت! https://www.instagram.com/p/CPq37xLB2kg/?utm_medium=copy_link @konashmirrokni
Ú©Ø´Ù_ الاسرار.pdf
22.04M
🔺|فایل کتاب کشف اسرار - امام خمینی (ره)| ▪️کتاب کشف اسرار امام شاید اولین نوشته سیاسی امام باشد. نایاب است و دیگر چاپ نمی‌شود. دوستان بسیاری به دنبال آن بودند، به همین جهت لازم دیدم فایل آن را در اختیار قرار دهم. @konashmirrokni
کُنّاش | حمیدرضا میررکنی
📰 شماره ششم نشریه‌ی کلمه #نشریه_کلمه 🆔 @bsjatu
🔺 |جمهوری اسلامی به مثابه تقدم مردم بر مردم| ✍ حمیدرضا میررکنی‌بنادکی در این یادداشت به بهانه ارجاعات متعددی که به یکی از بیانات مرحوم امام صورت می‌گیرد، به بازخوانی مناسبت جمهوریت-اسلامی پرداخته‌ام. آن ارجاع یک سوتفاهم و بدفهمی است. ما این مطلب را در این نوشته مفصّل تبیین کردیم. این یادداشت به عنوان آخرین متن نشریه دانشجویی کلمه در این شماره منتشر شده‌است. @konashmirrokni
🔺|چهره عالِم در سنت علم شیعی| درآمدی آرام به طرح ولایت‌فقیه امام خمینی(ره) ✍ حمیدرضا میررکنی‌بنادکی ▪️روزنامه فرهیختگان . صفحه اندیشه . ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ - در نگارش این متن بسیار وامدار گفت‌وگوهای جاری در اندیشکده علم و سیاست فارسی هستم. اینجا بخوانید 👇 https://www.google.com/amp/s/farhikhtegandaily.com/amp/55939/%25DA%2586%25D9%2587%25D8%25B1%25D9%2587-%25D8%25B9%25D8%25A7%25D9%2584%25D9%2590%25D9%2585-%25D8%25AF%25D8%25B1-%25D8%25B3%25D9%2586%25D8%25AA-%25D8%25B9%25D9%2584%25D9%2585-%25D8%25B4%25DB%258C%25D8%25B9%25DB%258C/
15_2081.pdf
273K
🔺|چهره عالِم در سنت علم شیعی| درآمدی آرام به طرح ولایت‌فقیه امام خمینی(ره) ✍ حمیدرضا میررکنی‌بنادکی ▪️روزنامه فرهیختگان . صفحه اندیشه . ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ @konashmirrokni