﷽
✨کوچه های آشنا
شهید والامقام سعید ابراهیمی
دو فرشته بنام احمد و تزکیه خانم به مورخ بیست و نهم فروردین ماه ۱۳۴۲ در #تهران صاحب فرزندی آسمانی بنام سعید شدند.
سرانجام دانش آموز داستان ما با لباس خاکی بسیج به ندای هل من ناصر لبیک، و در رکاب ولی زمانش به مورخ بیست و نهم اسفند ماه ۱۳۶۰ از محور شادگان شوش به مقصد بهشت پر کشید
#شهید_سعید_ابراهیمی
https://eitaa.com/khatemogaddam
وصیتنامه؛
پیرو خط اصیل #امام و حافظ #خون_شهدا باشید و از نسل جوان که امید آینده و #انقلاب و اسلامند میخواهم که قدر این #امام عزیزمان تنها #بت_شکن زمان #خمینی را بدانند و پیوندی نا گسستنی با روحانیت مبارز در خط اصیل #اسلام و امام داشته باشند و این #انقلاب را تا حکومت #مهدی(عج) ادامه دهند. و ای #مادر ای درس گرفته از #مکتب_حضرت_فاطمه(س) در تربیت و بزرگ کردن من خیلی زحمت کشیده ای، مانند #حضرت_زینب(س) صبور باش و پیام خون شهیدان را با #صبر خود و با #استقامت خود به گوش #جهانیان برسان.
﷽
✨کوچه های آشنا
شهيد والامقام مصطفی انصاری
دو فرشته بنام عباس و یک شیرزن زنجانی به مورخ بیست و ششم اردیبهشت ماه ۱۳۴۴ در #تهران صاحب فرزندی آسمانی بنام مصطفی شدند.
https://eitaa.com/khatemogaddam
سرانجام #دانش_آموز قصه ما به ندای هل من ناصر #لبیک، و در رکاب ولی زمانش به مورخ شانزدهم آبان ماه ۱۳۶۱ از عین خوش به مقصد بهشت پر کشید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای پایین #زنجان آرام گرفت.
﷽
✨کوچه های آشنا
شهید والامقام محمدرضا اجاقلو
دو فرشته بنام غلامرضا و رفعت خانم به مورخ يکم شهریور ماه ۱۳۴۳ در #تهران صاحب فرزندی آسمانی بنام محمدرضا شدند.
سرانجام با لباس خاکی ارتش همیشه قهرمان به ندای هل من ناصر لبیک، و در رکاب ولی زمانش به مورخ نهم تیر ماه ۱۳۶۴ از ارتفاعات کله قندی به مقصد بهشت پر کشید، و پیکر پاکش در گلزار شهدای بالی #زنجان آرام گرفت.
#شهید_محمدرضا_اجاقلو
https://eitaa.com/khatemogaddam
وصیتنامه:
#خدا را در همه حال حاضر بر اعمال ببینید و از معصیت هر چند کوچک بپرهیزید، چرا که #امام میگوید"عالم محضر خداست، در محضر #خدا معصیت نکنید".
خاطره:
محمدرضا خیلی #خوش_قول بود، وقتی که به کسی قول می داد هرچقدر هم که سخت بود به آن عمل می کرد. یکبار به #برادر کوچکش علیرضا گفته بود اگر در #امتحانات_پایان سال قبول شوی برایت ساعت مچی میخرم، زمانی که برادر کوچکش در امتحانات قبول شد محمدرضا در #جبهه بود، و در نامه ای برای او نوشت که چون نمی تواند به مرخصی بیایید با #پست ساعتی را که خریده بود به علیرضا فرستاده بود.
راوی: رفعت ناسوتی ( #مادرشهید )
#صلوات
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا
شهید والامقام خلیل جمالی
دو فرشته بنام اسداله و مبارکه خانم به مورخ پنجم دی ماه ۱۳۳۴ در شهرستان خرمدره #زنجان صاحب فرزندی آسمانی بنام خلیل شدند.
که در لباس مقدس خاکی #ارتش همیشه قهرمان و در رکاب ولی زمانش به ندای هل من ناصر #لبیک گفت. در فروردین ماه ۱۳۶۰ در رقابیه مجروح و سرانجام مورخ یازدهم آذر۱۳۶۳ به مقصد بهشت پر کشید و پیکر پاکش در گلزار شهدای زادگاهش آرام گرفت.
خاطره:
یک روز به #زنجان رفتیم نزدیک #عید بود و #لباس خریدیم او هم یک دست #کت و شلوار خرید در راه که میآمدیم یک نفر رنگ و رخش زرد شده بود #خلیل گفت چی شده گفت: خیلی سرده و من چیزی ندارم بپوشم خلیل #کت خود را به او داد و تنها شلوار ماند خیلی #بزرگوار و #بخشنده بود در سال 1360که مجروح شد توان حرکت نداشت و خیلی سخت بود برای او و ما ایام سختی را میگذارندیم نگذاشتم در بیمارستان بماند به خانه آوردیم و مدت سه سال پرستاری کردیم اما او خجالت میکشید. او در #جبهه گروهبان یکم #ارتش و تعمیرکار #تانک بود از اینکه چرا به #شهادت نرسیده گریه میکرد، سال 1363 حالش خیلی وخیم شد و باز به #تهران بردیم و یک هفته در آنجا ماند تا اینکه به آرزویش رسید و به دوستان #شهیدش پیوست.
راوی: عشرت جمالی ( #خواهرشهید )
✨ڪـوݼـــــــــہهـاےآشنــــــــــا 💫
─────────┅╮
https://eitaa.com/koochehhayehashena
╰┅─────
#شــــــــادیارواحطيبــــــــہشهداصـَـــــلوات
#شهید_خلیل_جمالی
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا
شهید والامقام سیروس تیموری دوست
دو فرشته بنام محمدعلی و مرضیه خانم به مورخ یکم تیر ماه ۱۳۴۶ شهر #تهران صاحب فرزندی آسمانی بنام سیروس شدند.
که در لباس مقدس سبز #پاسداران جان برکف و در رکاب ولی زمانش به ندای هل من ناصر #لبیک گفت. سرانجام مورخ پنجم بهمن ماه ۱۳۶۵ از شلمچه به مقصد بهشت پر کشید و پیکر پاکش در گلزار شهدای زادگاهش آرام گرفت.
خاطره:
وقت رفتن عزیز دردانه #مادر به #سربازی شده بود لباس سربازی را به تن کرد،چقدر با قامت زیبایش سازگار بود بند پوتینش را بست عزمش را محکم کرد و ایستاده آسمان چشمانش بارانی بود، چقدر دلم برای آن لحظه تنگ شده است، کمی به این طرف و آن طرف رفت، #مادر جان ، #پدر جان #خواهر و #برادر عزیزم من دیگر میرم به هر حال اگر خوبی، بدی دیده اید حلالم کنید،شما دیگر گریه نکنید من که جای بدی نمیروم،برای #نبرد با کوفیان میروم ، اکنون بر همه #جوانان واجب است که در #جبهه های حق حضور پیدا کنند تا دست تجاوزگران و زورگویان از کشور قطع شود. حرف که میزد دلمان آرام میگرفت، حرفهایش به پایان رسید از تک تک اعضای خانواده خداحافظی کرد و برای آنچه میگفت رفت، روزها و ماهها از پی هم سپری شد همه دلتنگ و نگرانش بودیم در یکی از روزها خبر #شهادتش را آوردند #مادرم #سجده شکر به جا آورد ( #خواهر_شهید )
✨ڪـوݼـــــــــہهـاےآشنــــــــــا 💫
https://eitaa.com/koochehhayehashena
#شــــــــادیارواحطيبــــــــہشهداصـَـــــلوات
#شهید_سیروس_تیموری_دوست
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا
شهید والامقام حسین شاکری نوری
دو فرشته بنام ابراهیم و شیر زن زنجانی در سال ۱۳۴۴ در #تهران صاحب فرزندی آسمانی بنام حسین شدند.
غواص داستان ما در لباس مقدس خاکی #بسیج همیشه صحنه و در رکاب ولی زمانش به ندای هل من ناصر #لبیک و سرانجام مورخ بیستم بهمن ماه ۱۳۶۴ از منطقه عملیاتی والفجر ۸ #فاو اسکله چهار چراغ به مقصد بهشت پر کشید و پیکر پاکش در گلزار شهدای آستان مقدس حضرت سید ابراهیم ع زنجان آرام گرفت.
پیام شهید:
پیامم اینه که!
همین دیگه! #امام_امت وقتی حرفی چیزی میزنه این ور اون ورش نکنن، قشنگ بهش #عمل کنن.
– فقط همین.
مصاحبه دوم _
واسه چی اومدی اینجا حسین آقا؟
برای #لبیک گفتن به امر #امام
و دوماً واسه خاطر #خدا دیگه!
✨ڪـوݼـــــــــہهـاےآشنــــــــــا 💫
─────────┅╮
https://eitaa.com/koochehhayehashena
╰┅─────
#شــــــــادیارواحطيبــــــــہشهداصـَـــــلوات
#شهید_حسین_شاکری_نوری
#غواص_شهید حسین شاکری نوری
کوچه های آشنا
#شهید محمدحسن رحیمی یکی از آنانی که در فصل #عشق زیست، و #جوانی را فدای #معشوق ازلی کرد و نام نامی خود را در زمره #راست_قامتان همیشه جاوید تاریخ ثبت کرد.
📌#شهیدمحمدحسن_رحیمی عضو پشتیبانی و مهندسی جنگ #جهاد زنجان بود.وی بیست و یکم آذرماه سال ۱۳۳۴ در خانواده ای مذهبی و آشنای اصول والای اسلام از اهالی #زنجان چشم به جهان گشود. سال ۱۳۵۶، #خدمت سربازی را در پادگان ((باغ شاه)) سابق #تهران، در #تیپ هوابرد به پایان رساند. این همزمان بود با #قیام های مردمی سال ۱۳۵۷، محمدحسن نیز به جمع #مردم پیوست و تا #پیروزیانقلاب_اسلامی از پا ننشست.محمدحسن چون کوه آتشفشان، به ظاهر خاموش، اما #مقاوم، #صبور و استوار بود و انقلاب و جوشش درونی داشت. او ترسیم کننده خط واقعی #امام (ره) بود. خط((نه شرقی، نه غربی)) در سه جبهه علیه امپریالیسم، کمونیسم و صهیونیسم نبرد می کرد: در همان اوایل #انقلاب، به بهانه کار در بندرعباس و جنوب، بی آنکه خانواده را در جریان بگذارد، برای گذراندن #دوره_چریکی ، سیزده ماه را در #سازمان((الفتح فلسطین)) به سر برد. پس از این دوره، در #جنوب_لبنان، همراه برادران #فلسطینی ، علیه صهیونیسم جنگید.پس از این دوره، به #زنجان بازگشت، سپس دوره ی کوتاهی نیز به #جبهه های #افغانستان عزیمت کرد و دوشادوش برادران مسلمان #افغانستانی ، علیه سربازان کافر و متجاوز شوروی سابق و رژیم دست نشانده و مزدور افغانستان پیکار کرد.سپس به زنجان بازگشت و در #جهاد_سازندگی زنجان نام نویسی کرد و با شغل #راننده_تراکتور ، در واحد عمران جهاد سازندگی مشغول به خدمت به #نظام_مقدس_جمهوری_اسلامی_ایران شد. به محض شروع #جنگ_تحمیلی، از طریق بسیج مستضعفان به #جبهه اهواز #اعزام شد. به سبب فداکاری ها و رشادت های بی نظیر در آن جبهه، وزنه ی سنگینی میان #سپاهیان و #جهادگران به شمار می رفت و به (( #چریک_مسلمان واقعی)) معروف شده بود. بنا به #شهادت هم سنگرانش در #روز_حمله و پیروزی های جبهه های جنوب، محمدحسن خدمه ی #نخستین تانکی بود که به مقابله با دشمن شتافت.
روز #۲۸ صفر در حالی که سلاح در دست داشت، در #آتش عشق سوخت و به دیار باقی شتافت چگونگی شهادتش چنین است:
🔻سال ۱۳۵۹ بود، #سپاه با همکاری #بسیج، حسن نیز جزو بسیج بود-قصد داشت حمله ای را طرح ریزی کند. منطقه ی عملیاتی مشخص شد. بنا شد از روی پلی که نیروهای دشمن آنجا را زیر نظر داشت و با تیربار زیر آتش مداوم داشت، عبور کنند و به قلب دشمن یورش ببرند، با تسخیر آن پل قسمتی از #خاک_هویزه به سرزمین #اسلامی برمی گشت. سپاهیان مجبور می شدند توقف کنند.
محمدحسن با رشادت خاصی، از #روی_پل رد می شود و به دیگران هم روحیه می دهد، تا از روی #پل عبور کنند. بعد از این جریان #فرمانده سپاه حمیدیه از او می خواهد که به #عضویت سپاه دربیاید. پس از #شهادت وی هم سنگرانش در توصیف وی می گفتند:« محمد حسن، #ستون_فقرات_سپاه_پاسداران حمیدیه بود.»
🔹محمد حسن رحیمی چنان خود دار و #آرام بود که حتی هنگامی که به #جبهه می رفت، به #خانواده و نزدیکان خود سخنی نمی گفت. او از سوی #بسیج به تهران رفت و بعد از دیدن #دوره ی آموزشی در تهران، #عازم جبهه ی اهواز شد.
روز۱۵ دی ماه ۱۳۵۹، بنا بود حمله ی بزرگ و گسترده ای در منطقه ی دب حردان انجام شود. آن روز، محمدحسن به هم سنگرانش می گوید:«دیشب خواب دیدم؛ امروز اتفاقی می افتد.»نیروها سوار نفربر می شوند. اما، محمدحسن و سه نفر دیگر در نفربر جایشان نمی شود. بنابراین روی نفربر می خوابند و به سوی دشمن یورش می برند. این فرار و تعقیب ادامه دارد؛ تا آن که نفربر به نزدیک دهکده ای می رسد.
#نیروهای_اسلام قصد می کنند، دهکده را پاک سازی کنند؛ که موشک های عراقی بر سرشان می ریزند. نخستین موشک، نزدیک محمدحسن منفجر می شود و دست راست و بغل وی آسیب می بیند. موشک دوم به خود نفربر اصابت می کند. محمدحسن به زمین می افتد؛ آتش به بدن وی می رسد و پیکر پاکش در #راه اسلام و حفظ #میهن می سوزد. احتمالا اگر وصیت نامه ای هم داشته، در آتش سوخته است.
🇮🇷بدین ترتیب، ۱۵ دی ماه ۱۳۵۹ در منطقه ی « #دب_حردان » اهواز پس از ۴ ماه تلاش در این منطقه به درجه ی رفیع #شهادت نایل می شود.
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا
شهید والامقام سعید معبودی
دو فرشته بنام نعمت اله و زیور خانم مورخ هشتم خرداد ماه ۱۳۴۲ در #تهران صاحب فرزندی آسمانی بنام سعید شدند.
که در لباس مقدس سبز #پاسداران جان برکف به ندای هل من ناصر #لبیک و در رکاب ولی زمانش به مورخ بیست و هفتم اسفند ۱۳۶۰ از دشت عباس به مقصد بهشت پر کشید و پیکر پاکش در گلزار شهدای پایین #زنجان آرام گرفت
برادرش علیرضا نیز به بهشت پرواز کرده است
وصیتنامه:
سفارش می کنم #امام را حفظ کنید
سفارش می کنم #سپاه را حفظ کنید
و #سپاه را تقویت کنید
و به #خانواده_شهدا احترام کنید.
اگر #خدا خواست و #شهید شدم. به #مادرم بگویید #شهید پایه گذار #دین_اسلام و #قرآن است و #رهرو آن است
✨ڪـوݼـــــــــہهـاےآشنــــــــــا 💫
─────────┅╮
https://eitaa.com/koochehhayehashena
╰┅─────
#شــــــــادیارواحطيبــــــــہشهداصـَـــــلوات
#شهید_سعید_معبودی
کوچه های آشنا
استاد سر سفره افطار شاگردات و همشهری های زمینی ات را هم دعا کن ✨ڪـوݼـــــــــہهـاےآشنــــــــــ
دانشمند هستهای شهید مجیدشهریاری
ما در علم و تحقیق نخبه های برجسته ای داریم مثل #شهیدشهریاری ؛ شهیدرضایی نژاد شهيدعلیمحمدی شهیداحمدی روشن؛ اینها نخبگانی بودند در وادی #علم و #تحقیق که #بسیجی وار کار کردند آن روزی که درها را به روی #ملتایران خواستند ببندند که محصول این رادیوداروها به دست مردم نرسد و #جمهوریاسلامی دچار مشکل بشود و گفتند «نمیفروشیم» که این مرکز #تهران تعطیل بشود اینها هم مشغول کار شدند تلاش کردند که بعد آمدند به ما گفتند که توانستیم بیست درصد را تولید کنیم بعد هم آمدند به ما اطلاع دادند که ما لوله ی سوخت و صفحه ی سوخت را هم
ساختیم؛ دشمن متحیر ماند. این کار کار #بسیجی بود؛ این کار کار معمولی نبود. ۱۳۹۳/۰۹/۰۶ امام خامنهای مدظلهالعالی
✨ڪـوݼـــــــــہهـاےآشنــــــــــا 💫
─────────┅╮
https://eitaa.com/koochehhayehashena
╰┅─────
#شــــــــادیارواحطيبــــــــہشهداصـَـــــلوات
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا
شهید والامقام بهمن اسکندری
دو فرشته بنام رحیم و اقدس خانم به مورخ دهم شهریور ماه ۱۳۴۴ در #تهران صاحب فرزندی آسمانی بنام بهمن شدند.
که سرانجام به ندای هل من ناصر لبیک، و در رکاب ولی زمانش به مورخ سوم دی ماه ۱۳۶۳ از جزیره مجنون به مقصد بهشت پر کشید. ولی پیکرش به تاسی از مادر سادات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مدت ها مدت ها گمنام بود و مهمان شلمچه باقی ماند. در سال ۱۳۸۷ تفحص شد و در مزار پایین دیار غواصان دریادل به خاک سپرده شد
#غواص_شهید_بهمن_اسکندری
✨ڪـوݼـــــــــہهـاےآشنــــــــــا 💫
─────────┅╮
https://eitaa.com/koochehhayehashena
╰┅─────
#شــــــــادیارواحطيبــــــــہشهداصـَـــــلوات
#شهید_بهمن_اسکندری