eitaa logo
کوچه های آشنا
447 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
159 ویدیو
23 فایل
📌روزبه‌روز، باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی #شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. امام خامنه‌ای ارتباط باادمین @Aboojavad
مشاهده در ایتا
دانلود
17.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید ماه رو احمد عبدی فرزند: غلامحسین تولد: 1346/3/6 محل تولد: روستای سها شهادت: 1365/10/5 محل شهادت : شلمچه بخشی از وصیتنامه شهید آزمایش هایی از ترس و گرسنگی کمبود اموال و کشتن بعضی از شما ها تا ببینند که کدام یک از شما ها هستید. و بشارت بده صابران را پس شما سعی کنید از این امتحان سر افراز بیرون آیید و و عمل داشته باشید و از صحنه مبارزه کنار نروید و حرف های و رهبرمان را با جان و دل بپذیرید، که یگانه راه مستقیم همان راه امام است ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/koochehhayehashena ╰┅─────
کوچه های آشنا
محمدحسن رحیمی یکی از آنانی که در فصل زیست، و را فدای ازلی کرد و نام نامی خود را در زمره همیشه جاوید تاریخ ثبت کرد. 📌 عضو پشتیبانی و مهندسی جنگ زنجان بود.وی بیست و یکم آذرماه سال ۱۳۳۴ در خانواده ای مذهبی و آشنای اصول والای اسلام از اهالی چشم به جهان گشود. سال ۱۳۵۶، سربازی را در پادگان ((باغ شاه)) سابق ، در هوابرد به پایان رساند. این همزمان بود با های مردمی سال ۱۳۵۷، محمدحسن نیز به جمع پیوست و تا از پا ننشست.محمدحسن چون کوه آتشفشان، به ظاهر خاموش، اما ، و استوار بود و انقلاب و جوشش درونی داشت. او ترسیم کننده خط واقعی (ره) بود. خط((نه شرقی، نه غربی)) در سه جبهه علیه امپریالیسم، کمونیسم و صهیونیسم نبرد می کرد: در همان اوایل ، به بهانه کار در بندرعباس و جنوب، بی آنکه خانواده را در جریان بگذارد، برای گذراندن ، سیزده ماه را در ((الفتح فلسطین)) به سر برد. پس از این دوره، در ، همراه برادران ، علیه صهیونیسم جنگید.پس از این دوره، به بازگشت، سپس دوره ی کوتاهی نیز به های عزیمت کرد و دوشادوش برادران مسلمان ، علیه سربازان کافر و متجاوز شوروی سابق و رژیم دست نشانده و مزدور افغانستان پیکار کرد.سپس به زنجان بازگشت و در زنجان نام نویسی کرد و با شغل ، در واحد عمران جهاد سازندگی مشغول به خدمت به شد. به محض شروع ، از طریق بسیج مستضعفان به اهواز شد. به سبب فداکاری ها و رشادت های بی نظیر در آن جبهه، وزنه ی سنگینی میان و به شمار می رفت و به (( واقعی)) معروف شده بود. بنا به هم سنگرانش در و پیروزی های جبهه های جنوب، محمدحسن خدمه ی تانکی بود که به مقابله با دشمن شتافت. روز صفر در حالی که سلاح در دست داشت، در عشق سوخت و به دیار باقی شتافت چگونگی شهادتش چنین است: 🔻سال ۱۳۵۹ بود، با همکاری ، حسن نیز جزو بسیج بود-قصد داشت حمله ای را طرح ریزی کند. منطقه ی عملیاتی مشخص شد. بنا شد از روی پلی که نیروهای دشمن آنجا را زیر نظر داشت و با تیربار زیر آتش مداوم داشت، عبور کنند و به قلب دشمن یورش ببرند، با تسخیر آن پل قسمتی از به سرزمین برمی گشت. سپاهیان مجبور می شدند توقف کنند. محمدحسن با رشادت خاصی، از رد می شود و به دیگران هم روحیه می دهد، تا از روی عبور کنند. بعد از این جریان سپاه حمیدیه از او می خواهد که به سپاه دربیاید. پس از وی هم سنگرانش در توصیف وی می گفتند:« محمد حسن، حمیدیه بود.» 🔹محمد حسن رحیمی چنان خود دار و بود که حتی هنگامی که به می رفت، به و نزدیکان خود سخنی نمی گفت. او از سوی به تهران رفت و بعد از دیدن ی آموزشی در تهران، جبهه ی اهواز شد. روز۱۵ دی ماه ۱۳۵۹، بنا بود حمله ی بزرگ و گسترده ای در منطقه ی دب حردان انجام شود. آن روز، محمدحسن به هم سنگرانش می گوید:«دیشب خواب دیدم؛ امروز اتفاقی می افتد.»نیروها سوار نفربر می شوند. اما، محمدحسن و سه نفر دیگر در نفربر جایشان نمی شود. بنابراین روی نفربر می خوابند و به سوی دشمن یورش می برند. این فرار و تعقیب ادامه دارد؛ تا آن که نفربر به نزدیک دهکده ای می رسد. قصد می کنند، دهکده را پاک سازی کنند؛ که موشک های عراقی بر سرشان می ریزند. نخستین موشک، نزدیک محمدحسن منفجر می شود و دست راست و بغل وی آسیب می بیند. موشک دوم به خود نفربر اصابت می کند. محمدحسن به زمین می افتد؛ آتش به بدن وی می رسد و پیکر پاکش در اسلام و حفظ می سوزد. احتمالا اگر وصیت نامه ای هم داشته، در آتش سوخته است. 🇮🇷بدین ترتیب، ۱۵ دی ماه ۱۳۵۹ در منطقه ی « » اهواز پس از ۴ ماه تلاش در این منطقه به درجه ی رفیع نایل می شود.
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا شهید والامقام قدرت‌اله افشاری‌راد دو فرشته بنام ابراهیم و جیران خانم به مورخ یکم مرداد ماه ۱۳۴۸ در شهرستان ابهر صاحب فرزندی آسمانی بنام قدرت‌اله شدند. که در لباس مقدس خاکی همیشه در صحنه به ندای هل من ناصر لبیک، و در رکاب ولی زمانش به مورخ بیستم بهمن ماه ۱۳۶۴ در عملیات والفجرهشت از فاو به مقصد بهشت پر کشید و پیکر پاکش در گلزار شهدای زادگاهش آرام گرفت. ضمنا برادرش شهید_سعید_افشاری‌راد نیز به شهدا پیوسته است. وصیتنامه: ای بزرگوارم، ای امیدم در ، همیشه و باشید، فقط کنید که فرزندی را به و هدیه کرده اید. ای مسؤلیتی سنگینی داری که شغل همان شغل انبیاست. تو باید با تمام وجودت درسی به عالم بدهی و خود را بر آنان نشان دهی. مبادا در مرگ من گریه کنی و اشک بریزی، وکمر خم کنی. ، درلحظه های آخرم مسؤلیتی سنگین برعهده شما می گذارم که با خود مشت محکمی بر دهان یاوه گویان شرق، غرب بزنید در مرگ من گریه نکنید، همیشه باشید. ، مبادا را ترک کنید، و از رفتن به غافل باشید. ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/koochehhayehashena ╰┅─────
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا شهید والامقام حسین آزادی دو فرشته بنام جواد و ثریا خانم به مورخ بیستم خرداد ماه ۱۳۴۲ در صاحب فرزندی آسمانی بنام حسین شدند. او در لباس مقدس خاکی همیشه در صحنه به ندای هل من ناصر لبیک، و در رکاب ولی زمانش به مورخ چهارم اسفند ماه ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی کربلای پنج از شلمچه به مقصد بهشت پر کشید و پیکر پاکش در گلزار شهدای بالای زنجان آرام گرفت وصیتنامه: توصیه می کنم در مشکلات باشید، اگر واقعا مرا می خواهید بدانید؛ من یک کلمه است بله این وظیفه من و شماست که به این عمل کنیم . بدانید و به این آمده ام. خاطره: بعد از تمام شدن دوره سربازی به عنوان به اعزام شد، موقع رفتن هرچه گفتم نرو اواخر عمر ما هست گوش نکرد، یکبار که داشت می رفت با عصبانیت گفتم نمی گذارم بروی، می خواهم برایت بگیرم. گفت: جان نمی توانم در خانه بمانم و ازدواج کنم، دوست دارم به و کمک کنم. بعد از خواندن برای زنده ماندن فکر نمیکرد و دیگر تمام ذهنش بود و عاشق شده بود و سرانجام در کربلای 5 شهید شد. راوی: ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/koochehhayehashena ╰┅─────