eitaa logo
خوشه چین
151 دنبال‌کننده
357 عکس
70 ویدیو
1 فایل
■امام علی علیه السلام: «انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال» بنگر که چه گفته می‌شود نه این که چه کسی می‌گوید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹نیمچه ها🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری مولوی شعرهایی دارد راجع به «نیم‏ ها» که من خیلی اوقات فکر کرده‌ام مقاله‏ ای تحت عنوان «نیم‏ ها» بنویسم که خیلی چیزها وجود ناقصش خطرش بیشتر از عدم محض است. می‌گویند غزالی راجع به علم این حرف را زده و گفته است: «هر چیزی وجود ناقصش به از عدم محض است، مگر علم که وجود ناقصش بدتر از عدم محض است» و ریشه این حرف معلوم است. آدمی که هیچ عالم نیست، چون می‌داند عالم نیست لااقل در مقابل عالم تسلیم است. مثل کسی که طبیب نیست و می‌داند که طبیب نیست، دیگر لااقل در مقابل طبیب تسلیم است و در نتیجه از وجود طبیب بهره می‌برد. ولی نیمچه طبیب چون خودش را طبیب می‌داند، تسلیم یک طبیب نیست، می‌خواهد از همان علم ناقصش استفاده کند، در نتیجه به جای سود زیان می‌برد. از همین جا بروید سراغ نیمچه مجتهدها و نیم روشنفکرها و نیم‏ های دیگر، اینهایی که یک چیزکی می‌دانند. گفت: ◽️قُلْ لِلَّذی یدَّعی فِی الْعِلْمِ فَلْسَفَةً ◾️حَفِظْتَ شَیئاً وَ غابَتْ عَنْک اشْیاءُ چیزکی می‌دانند و چیزها نمی‌دانند. اتفاقاً اینها خطرشان بیشتر است. چهار تا شعار می‏ شنوند، بدون اینکه متعمق بشوند و درست فکر کنند و دریابند؛ می‌بینید این چهار تا شعار اینها را از جا حرکت می‌دهد. 📚 فلسفه تاریخ، ج ۱، ص ۱۱۲ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹ثمرات افراد شکاک🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹دروغ، تهمت، استهزا🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری دو چیز هست که همه پیغمبران و شاید هر حقیقتی در دنیا با آن مواجه شده است و مواجه می‌شود، یکی مسئله‌ تهمت و دروغ‌‏ بندی، یعنی طرف وقتی که با حقیقتی مواجه می‌شود، می‌بیند با راستی که نمی‌شود با آن برابری و مواجهه و مبارزه کرد، با حربه دروغ‌‏ بستن و تهمت‏ زدن می‌آید با آن مواجه می‌شود. مسئله‌ دوم مسخره کردن است. مسخره دیگر مایه‌ای نمی‌خواهد. وقتی آدم بخواهد کسی را به اصطلاح هو کند، با هوچی گری و مسخره کردن می‌خواهد طرف را از بین ببرد. هر حقیقتی را، هر درستی را می‌شود به یک شکلی مسخره کرد. 📚 آشنایی با قرآن، ج ۵، ص ۱۷۹ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹عقل🔹 ✍ شیخ اجل سعدی شیرازی همه کس را عقل خود به کمال نماید و فرزند خود به جمال. ◽️یکی یهود و مسلمان نزاع می‌کردند ◾️چنان که خنده گرفت از حدیث ایشانم ◽️به طیره گفت مسلمان: گر این قبالهٔ من ◾️درست نیست خدایا یهود میرانم ◽️یهود گفت: به تورات می‌خورم سوگند! ◾️وگر خلاف کنم همچو تو مسلمانم ◽️گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد ◾️به خود گمان نبرد هیچکس که نادانم 📚 گلستان سعدی ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹امام مخالف بود🔹 📣 رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال ۶۴ که آقای ناطق نوری وزیر کشور بودند، من یادم نمی‌رود که عدّه‌ای از جوانان در خیابان ها به بدحجاب ها حمله می‌کردند. امام به ایشان نوشت: بروید و این جوانانی را که به بدحجاب ها حمله می‌کنند، بگیرید، بزنید، زندان و حبسشان کنید! امام، مخالف بود؛ در حالی که امام، آن مرد شجاع و بی‌نظیری است که مسأله‌ی حجاب را به این کشور برگرداند! هیچ کسِ دیگر غیر از امام نمی‌توانست. این هم یکی از اختصاصات امام بود. اگر غیر از امام، هر کس دیگر بود - از همین بزرگان و مقدّسین علما - هیچ کس جرأت نمی‌کرد بگوید «زنان باید با حجاب، بیرون بیایند». امام در همان ماه های اوّل پیروزی انقلاب گفت: «باید با حجاب بیایند»! این همان امام است؛ امّا در عین‌ حال با آن روش، مخالف بود و ایستادگی کرد و گفت که بچه‌های کمیته جلوِ این کار را بگیرند. البته آنها هم بچه‌های حزب اللّهی بودند؛ منتها کار را نمی‌فهمیدند، اشتباه می‌کردند. بنده هم با این‌گونه زدن و جنجال موافق نیستم. بچه‌های خوب، مؤمن، صادق، سالم، خوش‌فکر و خوش‌دل، گاهی راه را اشتباه می‌کنند! 📚 بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۷۶/۱۲/۱۴ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹عکس العمل🔹 📣 حجت الاسلام محمد تقی فلسفی وقتی آیت الله العظمی بروجردی وارد قم شدند واعظ معروفی در یک جلسه منبرش به ایشان توهین کرد، او هنوز ایشان را ندیده بود و خدمتشان نرسیده بود، خبر این توهین بسیار بسیار سنگین به ایشان رسید، عکس العملی نشان ندادند، فردای آن روز بعد از نماز صبح بدون اینکه با خادمشان هماهنگ کنند بیرون آمدند و یک درشکه گرفتند، به او گفتند: فلان آقا را می‌شناسی؟ - گفت: بله، ارادت دارم. - گفتند: مرا به در خانه‌اش ببر. به مقصد که رسیدند، پیاده شده و در زدند، واعظ خواب بود، بیدار شد، با عصبانیت گفت: کیه! چه وقت آمدن است! چرا رها نمی‌کنید! چرا مزاحمت می‌کنید! ایشان جواب ندادند، واعظ در را باز کرد و ایشان را دید بسیار تعجب کرد. - ایشان گفتند: اگر زحمتی نیست چند دقیقه خدمتتان باشم. - واعظ گفت: بفرمایید. از این داستان قریب هفتاد سال است که گذشته و من اوایل طلبگی چند باری با آن واعظ هم منبر بودم، هفتاد سال قبل ایشان در خانه آن واعظ از او تعریف کرد، از علمش تعریف کرد، از منبرهایش تمجید کرد، گفت شما خدمتگزار دین هستید، خدمت‌رسان به مردم هستید، من وظیفه داشتم شما را زیارت کنم، بعد هم، هفتاد سال پیش پنج هزار تومان در تاقچه خانه آن واعظ گذاشت و بیرون آمد، بعد از آن هم آنقدر آن واعظ را در چشمان مردم جلوه داد که تمام کشور برای دعوت کردن از او در نوبت بودند. 📚 خاطراتی شنیدنی از آیت الله العظمی بروجردی ❇️ به ما بپوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹بر سر دین چه می آید؟🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری داستانی است مربوط به آن زمانی که یک «شاهی» ارزش داشت. گفتند یک نفر رفت دم دکان عرق فروشی و به فروشنده گفت: یک شاهی عرق بده. عرق فروش‌ گفت: یک شاهی که عرق نمی‌شود. گفت: هرچه می‌شود، بالأخره یک شاهی هم یک چیزی می‌شود. - او اصرار می‌کرد که نمی‌شود. گفت: اگر یک قران عرق می‌شود، آن را تقسیم بر بیست کن همان را به من بده. گفت: این معنایش این است که ته یک استکان هم پر نشود. گفت: همان را بده. گفت: مردم عرق می‌خورند که مست بشوند، فایده‌اش چیست که آن را به تو بدهم؟ گفت: تو همان را بده، بدمستی‌اش با خودم. بعضی از مردم دنبال بهانه هستند برای بدمستی، دیگر بدمستی‌اش با آنها. کافی است یک بهانه پیدا کند برای هرزگی کردن و بدمستی. گفته‌اند: اجازه داده‌اند هر دروغی که دلمان بخواهد، برای اهل بدعت جعل کنیم. بعد با هر کسی که کینه شخصی پیدا می‌کند فوراً به او یک نسبتی می‌دهد، یک تهمتی می‌زند و بعد می‌گوید او اهل بدعت است. شروع می‌کند به جعل کردن، دروغ گفتن و تهمت زدن، چرا؟ می‌گوید به ما اجازه داده‌اند. آن وقت شما ببینید بر سر دین چه می‌آید؟! 📚 سیری در سیره نبوی، ص ۱۱۵ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔸فاطمه فاطمه است 🔻دکتر علی شریعتی ◽️نمی‌دانم از او چه بگویم؟ ◽️چگونه بگویم؟ ◽️خواستم از بوسوئه تقلید کنم ◽️خطیب نامور فرانسه که روزی در مجلسی با حضور لوئی، از مریم سخن می‌گفت. ◽️گفت: هزار و هفتصد سال است که همه سخنوران عالم درباره مریم داد سخن داده‌اند. ◽️هزار و هفتصد سال است که همه فیلسوفان و متفکران ملت ها در شرق و غرب، ارزش‌های مریم را بیان کرده‌اند. ◽️هزار و هفتصد سال است که شاعران جهان، در ستایش مریم همه ذوق و قدرت خلاقه‌شان را به کار گرفته‌اند. ◽️هزار و هفتصد سال است که همه هنرمندان، چهره نگاران، پیکره سازان بشر، در نشان دادن سیما و حالات مریم هنرمندی های اعجازگر کرده‌اند. ◽️اما مجموعه گفته‌ها و اندیشه‌ها و کوشش‌ها و هنرمندی‌های همه در طول این قرن های بسیار، به اندازه این یک کلمه نتوانسته‌اند عظمت‌های مریم را باز گویند که: ◽️مریم مادر عیسی است. ◽️و من خواستم با چنین شیوه‌ای از فاطمه بگویم ◽️باز در ماندم ◽️خواستم بگویم فاطمه دختر خدیجه بزرگ است ◽️دیدم که فاطمه نیست. ◽️خواستم بگویم که فاطمه دختر محمدۖ است ◽️دیدم که فاطمه نیست. ◽️خواستم بگویم که فاطمه همسر علی است ◽️دیدم که فاطمه نیست. ◽️خواستم بگویم که فاطمه مادر حسنین است ◽️دیدم که فاطمه نیست. ◽️خواستم بگویم که فاطمه مادر زینب است ◽️باز دیدم که فاطمه نیست. ◽️نه، این‌ها همه هست و این همه فاطمه نیست. ◽️فاطمه، فاطمه است. 📚 فاطمه فاطمه است. ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹نسل جوان یا اندیشه جوان؟🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری وقتی که می‏ گوییم نسل جوان، مقصود حتماً طبقه جوان نیست، مقصود طبقه‏ ای است که در اثر تحصیلات و آشنایی با تمدن جدید دارای طرز تفکر مخصوصی است، خواه پیر باشد یا جوان. اکثریت این طبقه را البته جوانان تشکیل می‏ دهند، لهذا می‏ گوییم نسل جوان، والّا بسیار پیرها هستند که طرز تفکر جدید دارند، بسیار جوان ها هستند که طرز تفکرشان مثل پیرها و مردم قرون گذشته است. به هرحال مقصود طبقه‏ ای است که حامل طرز تفکر مخصوصی است و رو به افزایش است و پیر و جوان آینده دارای این طرز تفکر خواهند بود و اگر خدا نخواسته فکری برای هدایت و رهبری این نسل نشود، آینده به کلی از دست خواهد رفت. این مسئله یک مسئله با اهمیتی است در کشور ما. البته در سایر کشورهای اسلامی هم بوده و هست ولی آنها قبل از ما به فکر افتادند و این مسئله را به صورت جدی طرح کردند. ما هنوز این مسئله را جدی نگرفته‏ ایم. نسل جوان در نظر ما صرفاً یعنی یک نسل هواپرست و شهوت‏ پرست، و خیال می‏ کنیم با این که به آنها دهن‏ کجی بکنیم و چهارتا متلک در روی منبر به آنها بگوییم و فحش بدهیم، به خیال خودمان آنها را هو بکنیم و مستمعین ما بخندند، کار درست می‏ شود و همین که داد بکشیم: آی پسر مدرسه‏ ها چنین و دختر مدرسه‏ ها چنان، قضیه حل می‏ شود. این کارها لالایی است، برای آن است که شما در خواب بمانید و در فکر چاره نیفتید و یک وقت بیدار بشوید که کار از کار گذشته است. * ده گفتار، ص ۲۱۲ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹جامعه میدان مسابقه🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری جامعه به حکم اینکه با پیکر فرق دارد و وظایف افراد به حکم خلقت و به طور جبری تعیین نشده و به حکم اینکه خداوند افراد بشر را آزاد و مختار و حرّ آفریده و یک وظیفه محدود و یک مقام ثابت و معلوم و غیر قابل تخلف و تجاوز برایش قرار نداده، میدان وسیعی برای عمل و فعالیتش قرار داده، به حکم این امور، جامعه میدان مسابقه است؛ افراد با بردن مسابقه و ابراز لیاقت و استعداد و فعالیت باید مواهب و حقوق را حیازت کنند. نمی‌خواهم بگویم همه مردم از لحاظ ذوق و استعداد نسبت به همه کارها مساوی‌اند، بدون شک استعدادهای مردم از این نظر متفاوت است. در هر کسی ذوق و استعداد خاصی هست. به همین دلیل، هر کسی در خودش علاقه به بعضی کارها را بیشتر و علاقه به بعضی دیگر را کمتر می‌بیند. ولی این طور نیست که هر کسی از اول بفهمد و حس کند که فقط برای یک کار معین ساخته شده و یک مقام ثابت و غیر قابل تخلف و تجاوزی دارد، آن طوری که اعضای یک پیکر چنین‌اند. پس باید اجتماع در همه شئون و مواهب، شکل میدان آزاد مسابقه را داشته باشد، حق شرکت در این مسابقه به همه داده شود و آن اجتماع آنچنان منظم و دارای حسن جریان باشد که در آن میان، شئون و مواهب اجتماعی به افرادی تعلق بگیرد که در مسابقات اجتماعی لیاقت و شایستگی بهتری از خود نشان داده‌اند. 📚 بیست گفتار، ص ۹۳ - ۹۴ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹پس انفاق کن🔹 ✍ امام رضا علیه‌السلام عن أحمد بن محمد بن أبي نصر البيزنطي قال: قرأت كتاب أبي الحسن الرضا عليه‌ السلام الى أبي جعفر عليه السلام: 《يا أباجعفر، بلغني أن الموالي إذا ركبت أخرجوك من الباب الصغير فإنما ذلك من بخل بهم لئلا ينال منك أحد خيرا، فأسئلك بحقي عليك لا يكن مدخلك و مخرجك إلا من الباب الكبير، و إذا ركبت فليكن منك ذهب و فضة، ثم لا يسالك أحد إلا أعطيته، و من سئلك من عمومتك أن تبره فلا تعطه أقل من خمسين دينارا و الكثير إليك، و من سألك من عماتك فلا تعطها أقل من خمسة وعشرين دينارا و الكثير إليك، إني أريد أن يرفعك الله فأنفق و لا تخش من ذي العرش إقتارا》 بزنطی گوید: نامه‏‌ای از حضرت رضا صلوات‌الله‌علیه - در طوس - را که به امام جواد علیه‏‌السلام - در مدینه - فرستاده بودند، خواندم. در آن نوشته شده بود: ای أباجعفر! به من خبر رسیده که وقتی سوار مَرکب می‌شوی تا از خانه بیرون بیایی، خدمتکاران تو را از درب کوچک و مخفی خانه خارج می‌کنند، زیرا بُخل آن دارند که از ناحیه‏‌ی تو خیری به دیگران هم برسد! تو را به حقّی که بر گردنت دارم قسم می‌دهم، ورود و خروجت را فقط از درب بزرگ خانه قرار دهی و همراه خودت، سکّه‌ی طلا و نقره فراوان هم برداری تا به هر کس که از تو درخواست کمک کرد، عطا و بخشش نمایی. و اگر کسی از عموهایت از تو کمک خواست، كمتر از پنجاه دينار به او مده و بيشتر از آن به اختیار خودت؛ و اگر کسی از عمّه‏‌هايت از تو درخواست کرد، كمتر از بيست و پنج دينار به او مده و بیش از آن به میل خودت‌. من با این سفارش مى‏‌خواهم خداوند مقام و مرتبه‌ات را بالا ببرد، پس انفاق كن و از خداوندِ صاحب عرش از فقیر شدن، ترس و واهمه نداشته باش. 📚 کافی، شیخ‌کلینی، ج ۴، ص ۴۳، ح ۵ 📚 عیون اخبار الرّضا علیه‌السلام، شیخ‌صدوق، ج ۱، ص ۱۱، ح ۲۰ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹علم و ایمان🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری علم به ما روشنایی و توانایی می‏ بخشد و ایمانْ عشق و امید و گرمی؛ علم ابزار می‏ سازد و ایمان مقصد؛ علم سرعت می‏ دهد و ایمان جهت؛ علم توانستن است و ایمانْ خوب خواستن؛ علم می‏ نمایاند که چه هست و ایمان الهام می‏ بخشد که چه باید کرد؛ علم انقلاب برون است و ایمان انقلاب درون؛ علم جهان را جهان آدمی می‏ کند و ایمان روان را روان آدمیت می‏ سازد؛ علم وجود انسان را به صورت افقی گسترش می‏ دهد و ایمان به شکل عمودی بالا می‏ برد؛ علم طبیعت‏ ساز است و ایمان انسان‏ ساز. هم علم به انسان نیرو می‏ دهد، هم ایمان؛ اما علم نیروی منفصل می‏ دهد و ایمان نیروی متصل. علم زیبایی است و ایمان هم زیبایی است؛ علم زیبایی عقل است و ایمان زیبایی روح؛ علم زیبایی اندیشه است و ایمان زیبایی احساس. هم علم به انسان امنیت می‏ بخشد و هم ایمان؛ علم امنیت برونی می‏ دهد و ایمان امنیت درونی. علم در مقابل هجوم بیماری ها، سیل ها، زلزله‏ ها، طوفان ها ایمنی می‏ دهد و ایمان در مقابل اضطراب ها، تنهایی ها، احساس بی‏ پناهی ها، پوچ‏ انگاری ها. علم جهان را با انسان سازگار می‏ کند و ایمان انسان را با خودش. 📚 انسان و ایمان، ص ۲۳ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹نسل جوان حق دارد🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری در گذشته درها به روی مردم بسته بود. درها که بسته بود سهل است، پنجره‏ ها هم بسته بود. کسی از بیرون خبر نداشت، در شهر خود که بود از شهر دیگر خبر نداشت، در مملکت خود که بود از مملکت دیگر خبر نداشت. امروز این درها و پنجره‏ ها باز شده، دنیا را می‏ بینند که رو به پیشرفت است، علم های دنیا را می‏ بینند، قدرت های اقتصادی دنیا را می‏ بینند، قدرت های سیاسی و نظامی دنیا را می‏ بینند؛ دموکراسی های دنیا را می‏ بیند، برابری ها را می‏ بیند، حرکت ها را می‏ بیند، قیام ها و انقلاب ها را می‏ بیند، جوان است، احساسش عالی است، و حق هم دارد، می‏ گوید ما چرا باید عقب‏ مانده‏ تر باشیم؟ به قول شاعر: ◽️سخن درست بگویم نمی‏ توانم دید ◾️که مِی خورند حریفان و من نظاره کنم‏ دنیا این طور چهار اسبه به طرف استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و عزت و شوکت و حرمت و آزادی می‏ رود و ما همین جور خواب باشیم، یا از دور تماشا کنیم و خمیازه بکشیم؟! نسل قدیم این چیزها را نمی‏ فهمید و درک نمی‏ کرد. نسل جدید حق دارد بگوید چرا ژاپنِ بت‏ پرست و ایرانِ مسلمان در یک سال و یک وقت به فکر افتادند که تمدن و صنعت جدید را اقتباس کنند و ژاپن رسید به آنجا که با خود غرب رقابت می‏ کند و ایران در این حد است که می‏ بینیم؟! ◽️ما و لیلی همسفر بودیم اندر راه عشق‏ ◾️او به مطلب ها رسید و ما هنوز آواره‏ ایم‏ آیا نسل جدید حق دارد این سؤال را بکند یا نه؟ 📚 ده گفتار، ص ۲۲۰ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹تشیع و شیعه🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری آقای سید موسی صدر (سلّمه الله) در سخنرانی ای که در همین مجمع کردند و یادی از فعالیت های علامه شرف الدین نمودند گفتند مرحوم شرف الدین با آن همه کتاب های عالی و ذی قیمتی که برای معرفی شیعه و اهل بیت نوشت، وقتی که وضع شیعه را در لبنان مشاهده کرد و دید فقیر ترین مردم و جاهلترین مردم و زیر دست ترین مردم همان شیعه های لبنان هستند و در میان آنها یک استاد یا یک طبیب یا یک مهندس پیدا نمی شود و یا کمتر پیدا می شود و در عوض هر چه حمّال و حمّامی و کیسه کش و کنّاس بود شیعه بود، با خود فکر کرد که با این وضع موجود کتاب های من چه اثری می تواند داشته باشد، مردم خواهند گفت که تشیع اگر مکتب و روش خوب و نجات دهنده ای بود باید شیعیان وضع بهتری داشته باشند. این بود که در فکر فعالیت های عملی افتاد و به تاسیس مدارس و آموزشگاه ها و انجمن های خیریه افتاد تا بالاخره حرکتی و نهضتی مقدس به وجود آورد و جامعه شیعه را در لبنان بالا آورد. 📚 بیست گفتار، ص ۱۶۶ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹حیله های شیطان🔹 📣 امام خمینی اگر انتقاد دو انسان را فرض کنید؛ یکی خودتان یکی دیگری، هر دو دارای یک صفت متوازی هستید. اگر یک کسی از آن رفیقتان تکذیب کند برای خاطر آن صفتش، شما خوشتان می‌آید؛ برای اینکه آن را مقابل خودتان می‌دانید. از این جهت، همان صفتی که در شما هست، در دیگری اگر باشد و انتقاد بکنند، شما خوشتان می‌آید، او بدش می‌آید. او هم وقتی ببیند همان را در شما عیب‌جویی می‌‌کنند، خوشش می‌آید و اگر از خودش عیب جویی کنند، بدش می‌آید. اینها همه از حیله‌های شیطان است که شیطان، بزرگتر از همۀ شیطان‌ها ـ حتی از این شیطان بزرگ معروف ـ این شیطان نفس امارۀ خود آدم است. 📚 بیانات در دیدار نخست وزیر و تعدادی از وزرا، ۱۳۵۹/۶/۲۰ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹بلند همت🔹 ✍ شیخ اجل سعدی شیرازی حاتم طایی را گفتند: از تو بزرگ همت تر در جهان دیده‌ای یا شنیده‌ای؟ گفت: بلی! روزی چهل شتر قربان کرده بودم امرای عرب را، پس به گوشهٔ صحرایی به حاجتی برون رفته بودم، خارکنی را دیدم پشته فراهم آورده. گفتمش: به مهمانی حاتم چرا نروی که خلقی بر سماط او گرد آمده‌اند؟ گفت: ◽️هر که نان از عمل خویش خورد ◾️منت حاتم طایی نبرد من او را به همت و جوانمردی از خود برتر دیدم. 📚 گلستان سعدی   ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹روش انتقاد🔹 📣 رهبر معظم انقلاب اسلامی هر دولتی منتقدینی دارد، این دولت هم منتقدینی دارد، دولت های قبلی هم هرکدام انتقاد کنندگانی داشتند؛ تا اینجای قضیّه هیچ اشکالی ندارد. کسانی هستند که این روش را قبول ندارند، این رفتار را قبول ندارند، این حرف را قبول ندارند، این سیاست را قبول ندارند؛ اینها منتقدند و انتقاد می کنند، مانعی ندارد؛ امّا انتقادها باید در چهارچوب منطقی باشد. خود بنده هم به دولت های گوناگون انتقادهایی داشتم، این انتقادها را همواره هم تذکّر داده‌ام، در هیچ موردی از آنچه به نظر من عیب بوده و جای انتقاد بوده است، از تذکّر خودداری نکردم؛ منتها این تذکّرات را در وضع مناسب و در موقعیّت مناسب و با شکل مناسب دادیم؛ یا پیغام دادیم، یا حضوری گفتیم، یا اصرار کردیم. تذکّر‌ دادن هیچ اشکالی ندارد امّا این تذکّر بایستی جوری باشد که اعتماد عمومی را از کسانی‌ که مسئولند و مشغول کارند، سلب نکند؛ تذکّر دادن باید جوری باشد که موجب بی‌اعتمادی عمومی نشود، اهانت وجود نداشته باشد و روش های خشم‌آلود وجود نداشته باشد؛ همه با برادری اسلامی به مسئله‌ی ارتباطِ میان دولت و ملّت نگاه کنند و با آن شیوه ‌رفتار بکنند. 📚 بیانات در حرم مطهر رضوی، ۱۳۹۴/۰۱/۰۱ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹علامه طباطبایی و فرهنگ اسلامی🔹 📣 دکتر علی شریعتی  این آقای طباطبائی ... همه نوابغ فلسفه و عرفان و کلام و ادب اسلام در اندیشه او به صورت خودآگاه وجود دارد، دریائی از چهارده قرن تفکر و علم و ذوق و ایمان و فداکاری و حماسه و معنویت - که در این فرهنگ و تاریخ عظیم اسلام است - در درون او منعکس است. برای این‌که آن‌ها خالی از محتوای بومی و محتوای اصیل خودشان نشده و شخصیت‌زده نشده‌اند، ولی این متجدد تصدیق‌دار است که شخصیت‌زده شده. و می‌دیدم کسانی را که از همین مشرق‌زمین و از توی جامعه‌های اسلامی به اروپا می‌آمدند... علامه طباطبائی یکی از همین کسان - که من همیشه حس می‌کردم - است؛ یک مدرس بزرگ، یک فیلسوف و یک مرد متفکر بزرگ اسلامی است؛ در قم هم هست؛ یک آدم منفرد هم هست؛ دم و دستگاه و هیچی هم ندارد؛ این، در برابر شخصیت‌های بزرگی مثل «هانری کربن» یا استادان بزرگ و شرق‌شناس و کرسی‌دار سوربن که قرار می‌گیرد، روح موفق و مسلط خودش را بر آن خارجی کاملاً نشان می‌دهد. چرا؟ برای این‌که این آقا خالی از محتوای خودش نشده؛ این آقای طباطبائی یا امثال او که دچار شخصیت‌زدگی نشدند؛ پُراند؛ از چی؟ از همه تاریخ خودش؛ آنجا که نشسته همه فرهنگ اسلامی در درون او موج می‌زند، همه نوابغ فلسفه و عرفان و کلام و ادب اسلام در اندیشه او به صورت خودآگاه وجود دارد، دریائی از چهارده قرن تفکر و علم و ذوق و ایمان و فداکاری و حماسه و معنویت - که در این فرهنگ و تاریخ عظیم اسلام است - در درون او منعکس است؛ آن‌وقت او با این عظمت و با این وقار و سنگینی خودش را می‌یابد و بنابراین در برابر یک فرنگی که قرار می‌گیرد ... احساس تفوق انسانی بر او می‌کند. ✅ مجموعه آثار شماره ۲۵، انسان‌ بی‌خود ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹آيا حق تلخ است؟🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری جمله ديگری که معروف است و اين جمله قابل شرح و تفسير است و ما خودمان هم هميشه می‏ گوييم اين است که «الْحقُّ مُرٌّ» حق تلخ است، و حال آنکه معنی ندارد که حق تلخ باشد، باطل بايد برای انسان تلخ باشد، چرا حق تلخ است؟ درست است که تلخی از يک نظر کيفيتی است که در آن شی‏ء است و ذائقه ما آن را احساس می‏ کند ولی اين را هم بايد توجه کرد که گاهی ذائقه انسان يک حالت انحرافی پيدا می‏ کند که يک شيرين را تلخ احساس می‏ کند. حق فی‏ حد ذاته تلخ نيست ولی برای انسان تلخ می‏ شود. بايد ديد چه زمانی حق برای انسان تلخ می‏ شود؟ آن وقتی که انسان آن چنان در جناح ضد حق قرار گرفته است که حق با او ضديت پيدا می‏ کند يعنی وجود حق ضد وجود و هستی خودش و ضد تمنّيات و آرزوها و خواسته‏ های اوست. و الّا معنی ندارد که حق تلخ باشد. 📚 آشنایی با قرآن، ج ۹، ص ۷۹ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹معنی ترس از خدا🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری وَ اَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ. و اما آن کسی که از مقام پروردگار خودش بترسد. این تعبیر خیلی معنی دارد. «از مقام پروردگار بترسد» یعنی چه؟ به طور کلی ترس از خدا چه معنی دارد؟ مثلا انسان از سیل می‌ترسد، یعنی می‌ترسد در جایی قرار بگیرد که مسیر سیل است، چون اگر سیل آمد انسان را با خودش می‌برد. انسان از مار و عقرب می‌ترسد، برای اینکه تا از خودش غافل بشود یک وقت می‌بیند مار یا عقرب آمد او را گزید. انسان از ظالم می‌ترسد، چون ممکن است در خانه خودش راحت خوابیده باشد، یک دفعه ظالم بیاید مال و جانش را در خطر بیندازد. ولی انسان از خدا که می‌ترسد از چه چیز خدا می‌ترسد؟ آیا خدا یک موجود وحشتناک است العیاذ بالله؟ از خود خدا باید ترسید؟ خود خدا که ترسیدنی نیست، دوست داشتنی است. پس، از چه چیز خدا باید ترسید؟ ترس از خدا را در روایات و دعاها برای ما معنی کرده‌اند: یا مَنْ لایخافُ اِلّا عَدْلُهُ وَ لا یرْجی اِلّا فَضْلُهُ. ای کسی که از او نمی‌ترسند جز از عدل او، یعنی مقام عادل بودنش، صفت عادل بودنش. پس شما اگر بترسید، از ظالم یک جور می‌ترسید، از قانون عادله‌ای اگر حکم‌فرما باشد جور دیگری. حال ترس از عدالت به چه بر می‌گردد؟ عدالت که بی‌جهت انسان را نمی‌گیرد. اگر انسان خطا کند عدالت انسان را می‌گیرد، اگر خطا نکند که عدالت به او کار ندارد. پس انسان از گناه و خطای خودش می‌ترسد و در واقع از خودش می‌ترسد. پس ترس از خدا به ترس از خود انسان برمی‌گردد. این است که در خوف و رجا، اگر شما رجاها را تحلیل کنید، در نهایت امر مرکز رجا خداست. مؤمن همیشه میان خوف و رجاست. رجاها در نهایت امر به خدا برمی‌گردد. اگر بنده فکر کند که من رجایم در نهایت امر به عمل خودم است اشتباه کرده؛ رجا آخرش به خدا برمی‌گردد. خوف در نهایت امر به خود انسان برمی‌گردد. پس انسان دو نظر می‌کند: آن وقتی که به او نگاه می‌کند، امید و امیدواری و رجایش زیاد می‌شود، وقتی به خودش نگاه می‌کند ترس و وحشتش زیاد می‌شود، چون می‌ترسد که خطا کند و مقام عدل الهی او را بگیرد. این است که در دعای ابوحمزه، حضرت می‌فرماید: اِذا رَأیتُ مَوْلای ذُنوبی فَزِعْتُ وَ اِذا رَأیتُ کرَمَک طَمِعْتُ. به خودم و گناهان خودم که نگاه می‌کنم مرا فزع و ترس فرا می‌گیرد، و به تو و کرم تو که نگاه می‌کنم طمع و رجای من پیدا می‌شود. پس ترس از خدا در واقع ترس از مقام خداست، کدام مقام خدا؟ مقام عدل الهی. به این جهت می‌فرماید: وَ اَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ. 📚 آشنایی با قرآن، ج ۱۱، ص ۳۷۵ - ۳۷۶ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹شرط عدالت🔹 📣 آيت‌الله شهید دکتر بهشتی نقل مى كنند كه يكى از علماى با تقواى گذشته هر روز در مسجدى نماز مى خواند. مردم نزد او رفتند و گفتند، آيا در مواقعى كه شما تشريف نداريد ما مى توانيم پشت سر آقازاده نماز بخوانيم؟ آيا او را عادل مى دانيد تا ما پشت سر ايشان نماز بخوانيم؟ آن آقا كه عدالت را به همين معنى سخت گرفته بود، گفته بود، عادل يكى است، آن هم امام زمان (عج) است! به احترام نام امام زمان از جا بلند شده و رفته بود تا اصلاً ديگر دنباله مطلب را پاسخ نگويد. خوب، اگر واقعـاً سطح عدالت به اين بالايى باشد، آن وقت در امور عادى زندگى اجتماعى، مثل نماز جماعت و شهادت و امثال آن، چنين عادل هايى را از كجا پيدا كنيم؟! 📚 ولایت، رهبری، روحانیت، ص ۱۶۴ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹لسان تخریب🔹 📣 امام خمینی وقتی که انسان ـ فرض کنید ـ از یک کسی گله دارد یا می‌بیند نقیصه‌ای در کار هست، این نصیحت می‌تواند بکند و باید بکند، اما لسان نصیحت غیر لسان لجن کردن و ضایع کردن است. من راجع به افراد هم عقیده‌ام هست ـ یعنی شارع هم همین طور است، ما تابع او هستیم ـ که اگر انسان یک مسلمانی را برای خاطر هوای نفسش لگدمال کند، این در آن دنیا شاید مجازاتش بدترین مجازات باشد و در این دنیا هم موفق نخواهد شد. ما لسانمان باید لسان نصیحت باشد و انسان می‌بیند که گاهی وقت ها لسان ها لسان نصیحت نیست، قلم ها، قلم های نصیحت نیست. مطرح دولت نیست، مطرح جمهوری اسلامی است. گاهی وقت ها انسان می‌بیند که به واسطۀ یک قلمی، به واسطۀ یک نوشته‌ای ممکن است که در بازار یک مطلبی واقع بشود، یک زیادی قیمتی بشود، یک کسر قیمتی بشود، اینطور چیزها، این کسی که قلم دستش می‌گیرد باید توجه به این معنا بکند که مسئله، مسئلۀ فرد نیست، مسئلۀ اسلام است و نظام اسلامی و ما مکلفیم این نظام را حفظ کنیم. همچو نباشد که وقتی قلم دستمان آمد، اگر من با آقای نخست‌وزیر مخالفم یا با آقای خامنه‌ای مخالفم، دیگر فکر این نباشم که قلمم کجا می‌رود، هر جا رفت بنویسم، هرچه شد بکنم. این در حضور خداست، در حضور ملائکة‌ اللّه‌ است، ثبت می‌شود اینها. و ممکن است که اشخاص هم خوب باشند، اما این چیزهایی که در نفس انسان است نمی‌تواند انسان به این زودی بر آن مکاید شیطان و مکاید نفس اماره تسلط پیدا کند، انبیا هم دنبال این بودند که یک وقت ـ خدای نخواسته ـ گرفتار یک همچو مسائلی نشوند. 📚 بیانات در دیدار با رئیس جمهور، نخست‌وزیر، مشاوران ریاست جمهور و معاونان نخست وزیر، ۱۳۶۵/۶/۸ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin