eitaa logo
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
744 دنبال‌کننده
591 عکس
284 ویدیو
2 فایل
جایی برای نشر آنچه از جنگ فهمیدم و نگاشتم. برای انتشار بخش‌هایی از زندگی، کتاب‌ها، لذت‌ها، رنج‌ها و تجربه‌هایی که در این مسیر روزی‌ام شد. نویسنده کتاب‌های: 🌷لشکر خوبان (۱۳۸۴) 🌷نورالدین پسر ایران (۱۳۹۰) 🌷مرد ابدی (۱۴۰۳) راه ارتباطی: @m_sepehri
مشاهده در ایتا
دانلود
شب جمعه است یاد کنیم شهیدان و رهیدگان از دنیای ماده را با دعا و ذکر و قرآن... به قول حاج حسن، یادشان کنیم تا اون دنیا نسبت به هم غریب نباشیم🌷
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
ـ بچه‌ها! این [تعارفاتِ] من نوکرتم‌و چاکرتم [رو جمع کنید!] من نه نوکر می‌خوام، نه چاکر می‌خوام! بیای
حقیقتا وقتی سخنان حاج حسن آقا را می‌بینم دلم می‌خواهد ساکت باشم و فقط بگذارم صدایش بلند و شفاف در جانم طنین اندازد. او، مردی که بی‌تعارف، فرماندهی بزرگ و مقتدر و مهربان و مدیری توانا و دانا بود .... کاش تکثیر شوی حاج حسن... کاش حالا هم مردم سخنانت را بشنوند و مهیای شکستن "نمی‌شودها" شوند.. بشنوند. یاد بگیرند چطور در برابر آدمهای حقیر و حرّاف، زخم زبانها و کار شکنی‌ها محکم و مقاوم و پرتلاش بمانند و متوقف نشوند.. چقدر معلم بزرگی هستید شما حسن آقا...🌷🌷🌷 https://eitaa.com/lashkarekhoban
سوخت، با کوچک‌ترین بهانه، حادثه می‌آفرید. یک روز وحید رنجبر در سوله فنیِ پادگان مدرس در حال کار با دستگاه ویبره بود که اصطکاک کوچکی با سوخت، باعثِ حادثه شد. دستگاه از ناحیه ران پایش را طوری برید که خون از پایش به سقفِ بلندِ سوله می‌پاشید. همۀ بچه‌ها ترسیده بودند خصوصا جوانانی که تازه وارد مدرس شده بودند. مهدی نواب که صحنه را می‌دید در میان جیغ‌ودادِ وحشت‌زدۀ بچه‌ها، دشتبان را دید که رسید بالای سر وحید. ـ چیه مگه؟ چه خبره؟! کم دادوفریاد کنید! با نهیبش بچه‌ها آرام شدند. سریع لباسی که آنجا دم دستش بود را پاره کرد و از قسمت بالای زخم، پای وحید را بستند. بلافاصله مجروح را به حسین علی سپرد که با آمبولانس به بیمارستان برساند. خودش هم بعد از آرامش اوضاع به بیمارستان رفت تا پیگیر وضع وحید باشد. وحید اهل نمازِ اول وقت و نماز شب بود؛ پرکار و شوخ و خوش‌برخورد با همه. بارها پیش آمده بود وقتی دیده بود همکارش از خستگی خوابیده، بیدارش نکرده و کار او را هم انجام داده بود. https://eitaa.com/lashkarekhoban
یک شب یونس قارلقی که باید سر ساعت برای دمازنی و وارد کردن اطلاعاتِ دما در چک‌لیست، سراغ سوخت می‌رفت، خواب مانده بود. هراسان بیدار شد و سریع سراغ چک لیست رفت اما چیزی آنجا نبود. لباس پوشید از آسایشگاه بیرون برود که وحید را دید. چک لیست دستش بود و کار را انجام داده بود. ـ داداش! نگران نباش، حله. دیدم از زور خستگی خوابی، دیگه بیدارت نکردم. یونس آن شب‌ها حواسش به وحید بود. چند شب پیش هم دیده بود که نیمه شب بیدار شده و توی ظرف یک بار مصرف، دارد وضو می‌گیرد. ـ چی کارمی‌کنی وحید؟ ـ هیچی داداش! می‌خوام برای خدا جانماز آب بکشم، تو بخواب! وحید، آرام گفت و خندید. او که در پی مجروحیتش، جانباز شده بود، اواخر مهرماه 90 با موتور تصادف کرد و این بار کتفش آسیب دید! وقتی از مرخصی استعلاجی برگشت، با دشتبان‌زاده، علی و سید رضا در ساختمان فرماندهی، در حال گفت‌وگو بود که مجید جلیلوند با تکیه کلام معروفِ بچه‌های مدرس، گفت: «وحیدجان! دیگه رنگ و بوی شهدا رو گرفتی، تا سه نشه بازی نشه!» همه خندیدند. 🌷🌷ممنونم که بدون لینک منتشر نمی‌کنید🌷🌷 https://eitaa.com/lashkarekhoban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اولین شهیده ایرانی راه قدس چقدر غبطه برانگیز هستی معصومه خانم چقدر فکرم را مشغول کرده‌ای تو و خانواده‌ات هم رضایی که به خاطرش مهاجر شدی و آخر هم دست در دست هم به آسمان رسیدید هم پنج دلبری که در دامان پاکت پروردی هم اینکه با آقا رضا، رضا دادید هر کسی به خاک وطن خودش باز گردانده شود و نشان راه دیگران باشد هم اینکه بچه‌هایتان، شجاع و دست پرورده ایمان و استقامت و آشنای شهادت و خط مقاومتند... چقدر خوش به حالت معصومه خانم، شهیده خانم🤍🌷🤍🌷 https://eitaa.com/lashkarekhoban
AVSEQ01.DAT
19.47M
از کم‌سن ترین نیروهای پادگان مدرس بود. از همان بسیجی‌های پاک ونترس و مخلصی که حاج حسن دوستشان داشت و با آنها سخت ترین کارهای سوخت موتور موشک ماهواره‌بر را پیش می‌برد. ، مداح هم بود و آرزو داشت در بین‌الحرمین مداحی کند و به این آرزویش رسیده بود. آرزوی بزرگتر هم لابد شهادت بود که گوارایش باد، جوانی پاره تن چون علی‌اکبر حسین علیه‌السلام https://eitaa.com/lashkarekhoban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجب حکایتی داری تو محمد حسین جان! دیروز پدر خانمت، آقای بابایی، آمده بود اداره تبلیغات اسلامی و آنچه از لباس های تو و خانواده ات که مانده بود را آورد تا تقدیم جبهه مقاومت کند!! محمد حسین جان! به راستی تو که بودی که جوانی ات، عمرت، زندگی ات، خانه ات و حتی چند تکه لباس باقی مانده از تو خانواده ات هم در مسیر اهدافت هزینه شد! جایت اینجا خالی است وقتی موشک های فرزندان روح الله بر قلب تل‌آویو اصابت می کند! و یا جای ما پیش تو خالی است وقتی به جمال سید الشهدا چشم دوخته ای و.... 🖇 اداره تبلیغات اسلامی ابرکوه 📲مؤسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج‌نژاد: 📝 @FarajNezhad110
13.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سید! خوش تشریف آورده بودید! آمده بودید برایم حرف بزنید؟ با آن سیمای زیبایی که جوانتر بود و دیگر سپیدی بر محاسن نداشت... با همان استواری و قدرتی که منتشر می‌شد از سخنانتان... آمده بودید بفرمایید اگر دیگران فرصت ندارند؛ خود شهدا حواسشان هست و ادامه دهم و بی‌خیال نامردی‌ها، بی‌اعتنا به مدعیان بی‌عمل، محکم و پرنساط، در همین حال خط مقاومت بمانم و بنویسم؟ بفرمایید که مبادا سستی کنم و از کارهای بعضی‌ها، مایوس و متوقف بشوم؟ سید! ما که ان‌شاءالله هرگز نگاه و صدای دعوت شهیدان را رها نمی‌کنیم و امید از غیر بریده و چشم به کلمات رهبر و سیدمان داریم؛ اما ممنونم از لطف بی‌حد شما... سحر جمعه‌ای چه خوش‌حالم کردید⚘️ https://eitaa.com/lashkarekhoban
4_5823232473709944079.mp3
8.46M
🌷صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران کنگره‌ی ملی بزرگداشت شهدای استان کرمانشاه. ۱۴۰۳/۷/۱۵ 💻 Farsi.Khamenei.ir
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
🌷صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران کنگره‌ی ملی بزرگداشت شهدای استان کرمانشاه. ۱۴۰۳/
مدتهاست فکرم مشغول است در پی پاسخ این سوال: نقش کتابهایی که به لطف خدا توانستیم بنویسیم در احیای روح مقاومت و شجاعت و انگیزه بخشی به مردم و خصوصا جوانانی که جنگ را ندیده‌اند چقدر بوده است؟ https://eitaa.com/lashkarekhoban
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
🌷صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران کنگره‌ی ملی بزرگداشت شهدای استان کرمانشاه. ۱۴۰۳/
وضعیت جنگی نفر اول مبارزه با اسرائیل از بعد طوفان الاقصی، به شهادت رسیده فرمانده و پرچم دار مقاومت در منطقه هنوز مجال تدفین و تشییع پیدا نکرده، جانشینش هم شهید شده برجسته ترین فرماندهان نظامی ایرانی در اثر بمباران های رژیم صهونیستی شهید میشوند. رژیم صهونیستی منطقه شمال غزه را تخلیه کرده و به دنبال تسلط دائمی بر آن منطقه است جزایر ایران مورد طمع حاشیه خلیج نشین ها قرار گرفته و یک اجماع بین المللی برای غصب آن شکل داده اند اتحادیه اروپا پروازهای از مبدا تهران را به مقصد اروپا تحریم و میکند و وابسته به ترکیه میشویم هر روز منتظر حمله رژیم صهونیستی به خاک ایران هستیم و از ادعای زدن هر نقطه ای پروا ندارند جمعیت میلیونی یکی از کشورهای مقاومت، خانه و زندگی را رها کرده‌اند و مشخص نیست تا کی این وضعیت ادامه دارد یک جنگ مرگ و زندگی بین جبهه حق و جبهه باطل شکل گرفته در این سطح از درگیری، انگشت اشاره سیدعلی خامنه‌ای کدام سمت را نشانه میرود: من میگویم الان احتیاج کشور به این جوانها کمتر از روز جنگ نیست. امروز ما [به اینها] احتیاج داریم؛ چرا؟ برای خاطر اینکه جنگ دشمن آن روز یک جنگ سخت‌افزاریِ نمایان و آشکار بود، امروز یک جنگ ترکیبی است؛ هم جنبه‌ی سخت‌افزاری در آن هست، هم جنبه‌ی نرم‌افزاری در آن هست؛ هم جنگ جسمانی است، هم جنگ روانی است. امروز دشمن این‌جوری وارد میشود. هم جنگ با سلاح آتشین و مانند این حر‌فها است ــ آن وقتی که لازم بدانند ــ هم جنگ با سلاح فرهنگ است. امروز وضع کشور ما این‌جوری است. ... آن روز هم جوانها رفتند سینه سپر کردند. آیا جوان امروز آنچه را شما راجع به شهدا میدانید، از بن دندان میداند؟ این مهم است. یعنی آیا جوان امروز ما و نسل آینده‌ی ما به عمق این ارزش و اهمّیّتی که آن روز حضور شهید در میدان جنگ داشت و کاری که او کرد، امروز واقف است یا نه؟ آیا آن اخلاص را، آن گذشت را، آن اخلاق اسلامی را، آن رفتارهای منطبق با شریعت را که جوانهای ما آن روز در میدان جنگ داشتند، جوان امروز درست شناخته، دانسته، میداند یا نه؟ به این سؤالها شما باید جواب بدهید. این کنگره‌ها باید به این سؤالها جواب بدهد و اگر خلأیی هست، آن خلأ را پُر کند. ...کارهایی که انجام داده‌اید که فی‌الجمله و کوتاه و پُرمغز سردار شمردند، کارهای بسیار خوبی است، اینها همه‌ خوب است؛ منتها این کارها برای چیست؟ برای اثرگذاری است دیگر. بروید سراغ خروجی این کارها؛ ببینید کتاب شما را چند نفر خواندند،‌ چند نفر استفاده کردند، چند نفر یادداشت برداشتند، چند نفر نقاط برجسته‌ی آن شهیدی را که شما در آن کتاب معرّفی کردید در دفترچه‌شان یادداشت کرده‌اند برای اینکه از آن استفاده کنند؛ بروید سراغ اینها و روی اینها کار کنید، روی اینها تکیه کنید. مخاطب کارهای شما جوانهایند؛ باید این مجموعه‌ی کارهایی که انجام میدهید روی جوانها اثر بگذارد. غَلَیان @ghalayan