🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
🌺🕊 گر برڪنم دل از تو و بردارم از #تـــــو مهر آن مهر بر ڪہ افڪنم؟ آن دل ڪجا بَرم؟… #شهید_محمد_غ
👇👇#تلنگر
#یادداشتی_زیبا
#پر_از_جملات_قابل_تامل #دلنوشته_ای_زیبا_و_خواندنی
از شهیدمحمدغفاری در 13 اسفند 83
✍هنگامی ڪه این نوشته ها را می نویسم؛مورخ13/12/1383هجری شمسی مصادف با 21/1/1426هجری قمری؛هنگام غروب؛ ڪه آسمان آبی جای خود را به ابرهای سیاه داد.
💠با خودم گفتم بیرون بروم وڪمی قدم بزنم تا ڪمی حال وهوایم عوض شود.وقتی بیرون رفتم ودرحین قدم زدن ناگاه به #پاهایم توجه کردم.
چیزی در ابتدا متوجه نشدم.ابتدای خیابان بود ڪه آیه ای از #قرآن ڪریم به ذهنم آمد ڪه خداوند فرموده است: بر روی زمین با #غرور وتڪبر راه نروید.
👈با خودم گفتم محمد مواظب باش در هنگام راه رفتن ناگاه غرور تو را برندارد ڪه خیلی #خطرناک است.
💠بعد از این حرف ها مردم را دیدم ڪه همگی برای #دنیا از یکدیگر #سبقت می گیرند.😔
البته سه هفته تا #عید_نوروز باقیمانده اما نمیدانم مردم چرا برای چند روز خوشی وچند وقت باقیمانده این قدر به حول و ولا افتاده بودند.
با خودم گفتم:آیا این ها برای #آخرت خودشان هم اینقدر عجله می کنند؛تا #توشه ای داشته باشند یا نه؟
💠من از روزهای آخر بهمن شروع به جمع آوری #آثار شهدای پاسدار درتیپ سوم انصارالحسین(ع) ڪرده بودم.هرڪدام از این شهدا درمن یڪ حال وهوایی ایجاد ڪرده بودم.
بیشتر به فڪر #حرف ها وصحبت های این #شهدای بزرگواروخانواده ی آنان بودم .بعد از دیدن چهره های مردم با خود می گفتم:آیا این شهدا هم برای رسیدن دنیا و چند روز خوشی محض این قدر #سبقت می گرفتند؟👉
مسلما نه .چون افرادی مانند جعفریان؛روشناس؛کردستانی؛قیاسوند؛چیت سازیان؛همدانی و...راه سعادت خویش را پیدا ڪرده بودند و هنگامی ڪه به #عڪس ها و #فیلم هایشان می نگریم از #چهره های آنان متوجه می شویم.
👈سبقت برای شهادت و سعادت و رسیدن به پروردگار از هم در عالم بیشتر ارزش داشته است.💥
🍂درهرڪدام از #عڪس های این شهدا از نحوه ی ایستادن آن ها تواضع؛ صبر؛ بردباری؛ شکیبایی و شجاعت؛ #تقوا؛ #ایمان؛ #اخلاص و #پاکی و صداقت احترام به همه و کمک به یکدیگر و وفاداری و ایثار دیده میشود.
💠 #سفره ای درسال 1359 انداخته شد و یڪ عده بر سر این سفره نشستند وبه #لقاالله پیوستند اما ما چه ڪرده ایم؟به خـدا هیــچ...😔
💠دیگر بغض گلویم را گرفته.حتی بعد از دیدن #چند_جوان ڪه با سر و #وضع_های_آنچنانی ایستاده بودند و کارهای ناشایست انجام می دادند اشک در چشمانم جمع شده بود.😢
خودم را ڪنترل ڪردم.اما دیگر طاقت نیاوردم به منزل ڪه رسیدم به طبقه ی بالای منزل رفتم و به عڪس ها و نوارهای شهدا گوش دادم و با نوای #شهیدسیدمجتبی_علمدار نشستم وسیر گریه ڪردم.😢
🍃دیگر #دلم نمیخواهد بیرون بروم؛چون هروقت بیرون میرفتم #جوان هارا در پی #عیاشی و #جلب_توجه میدیدم.
#دختران جوان با غرور و تڪبر حرڪت میکردند.مردان وزنان درفکر مایحتاج زندگی وسبقت در مال خود بودند؛آری انگار این #شهـدا_فـرامـوش_شـده_انـد.👉
🍂ای کاش #رنگ_شهر بازیم نمیداد
در #جبهه رمز یازهرا ( س ) مرا برباد میداد
امشب دل از یادشهیدان تنگ دارم
در دل هوای ڪربلای پنج دارم😔
#دلنوشته
#شهید_محمد_غفاری
@mabareshohada
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
براستی #شهدا صاحب #حیات #طیبهاند.....!!!
روزی بر سر مزار فرزندم در گلزار #شهدای بهشهر رفته بودم.
دیدم زن و شوهری بر سر #مزار پسرم نشستهاند و به شدت گریه میکنند.
رفتم نزدیک شون و علت را جویا شدم. به آنها گفتم که این مزار #پسر من است اما در این قبر #شهیدی نیست که شما اینقدر برایش گریه میکنید.
پسر من #مفقود #الجسد است.
در ضمن من اصلا شما را نمیشناسم.
از سر و وضعشان هم معلوم بود که شمالی نبودند.
خانمی که گریه میکرد در جواب من گفت: فرزند #مریضی دارم که از ناحیه دو پا #فلج بود.
دوا و درمانهای ما نتیجه نداد و از سلامتیاش ناامید شدیم اما پسرم یک شب در خواب دید که #جوانی به سراغش آمده است و به او میگوید که از جایش #بلند شود.
پسرم در پاسخ جوان میگوید که من فلج هستم و قادر به راه رفتن نیستم.
#جوان میگوید برخیز تو #شفا یافتهای من #شهید #بالویی از مازندران هستم.
فرزندم از خواب بلند شد در حالی که شفا گرفته بود.
من تمام #گلزار #شهدای شهرهای #مازندران را یک به یک رفتم و روی سنگ مزارها را خواندم.
تا اینکه بالاخره در گلزار شهدای بهشهر(اینجا) این سنگ قبر را پیدا کردم. پدر #شهید میگفت: نشستم و دوباره برایم مسلم شد که فرزندم #زنده #حقیقی است .....
هدیه به روح #شهید_حسینعلی_بالویی
🍃🌹
@mabareshohada
#روایٺــ_عِـشق ✒️
بعد از #یادواره شهدا سید رو دیدم و ازش تشکر کردم☺️، گفت: ما کاری نکردیم، #زحمت کار به دوش بچههای مسجد و خود شهدا بود؛ گفتم: سید ماجرایی رو برات #تعریف می کنم که دیگه احساس خستگی نکنی، سال قبل تو یکی از یادواره های شهدا مسئول فرهنگی #مسجد خیلی تلاش میکرد اما کارها خوب پیش نمیرفت❌ تا اینکه یکدفعه همه چیز مرتب شد، سخنران، #قاری، مداح و... مراسم از آنچه فکر میکرد بهتر برگزار شد،👌 همون شب یکی از #شهدای مسجد اومد به خوابش و ازش تشکر کرد و گفت: فکر نکن💭 مراسم را شما هماهنگ کردی، قرار بود حضرت #زهرا (سلام الله علیها) تشریف بیاورند ما هم برنامه را هماهنگ کردیم.😇
حرفم که #تموم شد دیدم سید منقلب شده 😞و چشمانش هم پر از #اشک.
#شهید_سیدعلیرضا_مصطفوی🌷
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🍃🌹🕊
#گذرے_بر_سیره_شهید
✦⇠سجاد همیشه #باوضو بود. خیلی از #غیبت کردن بدش میآمد. یکی از بارزترین ویژگیهایش #حیا و سر به زیری بود. از حقوقی که داشت برای انجام کارهای خیر #هزینه میکرد. در انجام مسئولیت بالاترین دقت عمل را داشت. با بچهها مانند خودشان بود.✨
✦⇠زبان آنها را خوب متوجه میشد. وقتی از سر کار میآمد پسرمان حامد را با خودش بیرون میبرد و میگفت از #صبح با شما بود حالا #وظیفه من است که او را سرگرم کنم.
✦⇠یکی از دلایلی که سجاد خودش را به جمع #شهدای حرم بیبی رساند، #اخلاص و پاکیاش بود. بسیار با خلوص نیت کار میکرد.
✦⇠بارها به خودم میگفتم خدایا شکرت که بندهای به این خوبی آفریدی. همسرم بسیار شیفته اهل بیت بود. #ارادت ویژهای به #حضرت_زهرا(سلام الله علیها) داشت
در نهایت هم مثل او به شهادت رسید.✨
راوے :همسرشهید
#مدافع_حرم
#شهید_سجاد_دهقان 🌷
#سالروز_ولادت
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
#هوا_سرد_شده
#مگه_نه ؟؟
ولی خونه های ما #گرمه
#درسته ؟؟
#امااااا
تا حالا #فکر کردیم
#گرمای خونه هامون
توی این روز های #سرد
ازسوختن #نفت و #گاز نیست
#این_گرما_را
مدیون #مردانی هستیم
که برای ما #سوختن ...
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#شهدایی_زندگی_کنیم
#مدیون_شهداییم
#سرداران
#شهدای مدافع حرم
#سيد_جاسم_نورى
#حاج روزبه هلیسائی
#حاج هادی کجباف
─┅─🍃🌸🍃─┅─╮
ڪانال برتــر ⏬⏬
⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
🍃🌺 @mabareshohada 🌺
╰─┅─🍃🌸🍃─┅─
🕊🌹💐🥀💐🌹🕊
#سال1367
#اسلام_آباد_غرب
#عملیات_مرصاد
در سالروز عملیات غرور آفرین #مرصاد ، یاد و خاطره
#شهدای این عملیات
خصوصاً #صیاد_دلها
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#علی_صیاد_شیرازی
گرامی باد
🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹
💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
🌹اینجا معبر شهداست 👇
↶【به ما بپیوندید 】↷
🍃🌺 @mabareshohada 🌺