#شهید_مدافع_حرم_جواد_کوهساری 🕊🌺
🌺یکی از صفات خوب شهید این بودکه همه اعمالش را پنهانی انجام میداد.
به عنوان مثال به آسایشگاه جانبازان میرفت تا آنها را برای انجام کارهای شخصی یاری کند.
🌷و یاکمک به #مادران_شهدا،
✨مادر #شهیدی ازایشان چنین نقل میکرد: شهید منزل ایشان را بدون چشمداشتی نقاشی کرد,
مادرشهید #دیگری میگفت: چون پسرش به شهادت رسیده بود، روز ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر برای این مادر شهید هدیه ای گرفته.
مادرشهید کوهساری نقل میکند همواره پاهای ایشان رامیبوسید و بسیار دلسوز کودکان بود.
#یادش_با_صلوات
#شهادت۲۶_تیر_۹۴
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
🍃❤️🍃#خاطرات_شهداء
#طنــــزجبهـــه
😂😍(( #رسم_خاص))😍😂
وقتی #شهید پیدا نمیشد یه #رسم_خاص داشتیم. یکی از بچه ها رو می گرفتیم و بزور می خوابوندیم تا با بیل مکانیکی🚜 رویش خاک بریزن اونم التماس کنه تا شهدا خودشون رو #نشون بدهند تا ولش کنیم ...
اون روز هر چه گشتیم #شهیدی پیدا نشد، کلافه شده بودیم، دویدیم و #عباس_صابری رو گرفتیم.
خوابوندیمش رو زمین و یکی از بچه ها دوید و بیل مکانیکی رو روشن کرد، تا ناخن های بیل رو به زمین زد که روی عباس خاک بریزه ، #استخوانی پیدا شد.
دقیقا همونجایی که می خواستیم خاکش رو روی #عباس بریزیم ...
بچه ها در حالیکه از شادی می خندیدند ، به عباس گفتند: بیچاره #شهید! تا دید می خوایم #تو رو کنارش خاک کنیم ، خودش رو نشون داد، گفت: دیگه #فکه جای من نیست، برم یه جا دیگه برا خودم پیدا کنم.😂😄
چون تو می خواستی کنارش خاک بشی خودش رو نشون داده ها!!!
و کلی خندیدیم ...😄😄😍
خاطره ای از زندگی #شهیدعباس_صابری
#راوی : شهید مجید پازوکی(شهداےتفحص)
@mabareshohada
#خاطرات_شهدا
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
بوی #امام_زمان(عج) ...
🌷خاطرم هست که هفتهای برای عرض ارادت به #شهدا ، همراه #احمد آقا به بهشت زهرا رفته بودیم.
🌟در لابهلای صحبتهای احمد آقا به سر مزار #شهیدی رسیدیم که او را نمیشناختیم. همانجا نشستیم.
🌻 فاتحهای خواندیم. امّا #احمد آقا گویی مزار برادرش را یافته حال #عجیبی پیدا کرد!
🍁در مسیر برگشت آهسته سؤال کردم: #احمد آقا آن #شهید را میشناختی؟ پاسخ داد: نه!
🍀پرسیدم: پس برای چه سر #مزار او آمدیم؟ امّا جوابی نداد.
🌺فهمیدم حتماً یک ماجرایی دارد! اصرار کردم. وقتی پافشاری من را دید آهسته به من گفت: اینجا بوی #امام_زمان(عج) را میداد.
🌱 #مولای ما قبلاً به کنار مزار این #شهید آمده بودند.
#شهیداحمدعلی_نیری ❤
منبع:کتاب عارفانه
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
@mabareshohada
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
❣❣
#شــهیدی که مادرش را هرهفته سرِ قبر صدا می زند ...
🌿هر سال روز مادر که می شود خواب می بینم سیدمهدی روی سرم گلاب می پاشد، هدیه ای به من می دهد و پیشانی ام را می بوسد.
#شهید سیدمهدی غزالی از شهدای لشکر 25 کربلا در عملیات والفجر شش می باشد، مستجاب الدعوه بود و بسیاری از مردم، متوسل به جدش می شدند و حاجت روا می گشتند ...
مادر شهید می گوید:
نیمه شعبان متولد شد، او را به همین مناسبت "سیدمهدی" نامیدیم.
بسیاری از افراد محل اگر حاجتی داشتند و یا اگر گره ای به کارشان بود، جدّ سیدمهدی را نذر می کردند و حاجت روا می شدند.
🌿روزی حسابدار کارخانه نساجی به بیماری سختی دچار شده بود، از آنجائی که احوال سیدمهدی را شنیده بود، متوسل به جد سیدمهدی شد و نذر کرد که اگر شفا پیدا کند، سیدمهدی را در کارخانه استخدام نماید. او شفا گرفت و سیدمهدی چندین سال کارگر کارخانه نساجی شد.
🌿در تمامی مراسمات مذهبی و روضه خوانی ها سیدمهدی را با خودم می بردم. بسیار به این مراسمات و روضه خوانی ها علاقه مند بود. روزی به من گفت:
#مادرجان! خواب دیدم که دارم به سوی خدا پرواز می کنم.
آن زمان #سیدمهدی کوچک بود و من زیاد حرفش را جدی نگرفته بودم.
علاقه زیادی به امام (ره) داشت، حتی یکبار هم موفق شد به #دیدار امام (ره) برود، بعد از آن دیدار بسیار متحول شده بود و بدجوری عاشق امام (ره) و روحانیت شده بود تا جایی که عکس های امام (ره) را به صورت کلیشه درست می کرد و با اسپری در و دیوار شهر و همچنین دیوار کارخانه را پر از عکس امام (ره) کرده بود
عاشق و شیفته روحانیت بود، زمانی که شهید دستغیب به شهادت رسید خیلی گریه می کرد و می گفت:
- ای کاش من بجای او تکه تکه می شدم و فدایش می گشتم.
🌿روزی سید مهدی از جبهه آمد و گفت:
- مادرجان! بازهم جدّم به دادم رسید. در حال انجام عملیات بودیم؛ در محوری که ما بودیم تمامی نیروها شهید شدند و من در آنجا تنها ماندم، راه را گم کرده بودم و نمی دانستم به کدام سمت باید بروم. آنقدر جدم حسین(ع) و اربابم ابالفضل را صدا زدم که به طور تصادفی و غیر ممکن نیروهای خودی مرا پیدا کردند.
🌿هر سال روز مادر که می شود خواب می بینم سیدمهدی روی سرم گلاب می پاشد، هدیه ای به من می دهد و پیشانی ام را می بوسد.
هر هفته پنج شنبه ها بر سر مزارش می روم و هنگامی که قبرش را می شویم، ناگهان از دِل قبر سید مهدی مرا صدا می زند و چند بار می گوید:
- مامان!
🌿🌹سه بار این کار را انجام می دهد. سرم را روی قبر می گذارم و با سیدمهدی دردِ دل می کنم.🌹🌿
#کرامات_شهدا
@mabareshohada
براستی #شهدا صاحب #حیات #طیبهاند.....!!!
روزی بر سر مزار فرزندم در گلزار #شهدای بهشهر رفته بودم.
دیدم زن و شوهری بر سر #مزار پسرم نشستهاند و به شدت گریه میکنند.
رفتم نزدیک شون و علت را جویا شدم. به آنها گفتم که این مزار #پسر من است اما در این قبر #شهیدی نیست که شما اینقدر برایش گریه میکنید.
پسر من #مفقود #الجسد است.
در ضمن من اصلا شما را نمیشناسم.
از سر و وضعشان هم معلوم بود که شمالی نبودند.
خانمی که گریه میکرد در جواب من گفت: فرزند #مریضی دارم که از ناحیه دو پا #فلج بود.
دوا و درمانهای ما نتیجه نداد و از سلامتیاش ناامید شدیم اما پسرم یک شب در خواب دید که #جوانی به سراغش آمده است و به او میگوید که از جایش #بلند شود.
پسرم در پاسخ جوان میگوید که من فلج هستم و قادر به راه رفتن نیستم.
#جوان میگوید برخیز تو #شفا یافتهای من #شهید #بالویی از مازندران هستم.
فرزندم از خواب بلند شد در حالی که شفا گرفته بود.
من تمام #گلزار #شهدای شهرهای #مازندران را یک به یک رفتم و روی سنگ مزارها را خواندم.
تا اینکه بالاخره در گلزار شهدای بهشهر(اینجا) این سنگ قبر را پیدا کردم. پدر #شهید میگفت: نشستم و دوباره برایم مسلم شد که فرزندم #زنده #حقیقی است .....
هدیه به روح #شهید_حسینعلی_بالویی
🍃🌹
@mabareshohada
#شهید_گمنام_سلام
خوش اومدی مسافر من
#امروز مهمان داریم 🇮🇷
امروز روز لباس های خاکی
⇜روز قبرهای خالی
⇜روز مزارهای بی #مادر
⇜و روز مادر #بی مزار است
امروز روز تشییع 150 #شهیدی است که نمیدانیم #مادرانشان کجا منتظرشان هستند
امروز روز انتظار 150 مادری است که هنوز چشم به راهند...
کاش همه کبوترها برگردند🕊
خدا می داند چند مادر به دیدار پسرهایشان آمدند بی انکه بدانند کدام تابوت علی اکبر مظلوم آن ها را در برگرفته است...
امروز هوای شهر را با بوی عطر آگین شهدا عوض میکنیم🌹
ز کوچه هاست که بوی #شهید میآید...🌷
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌱🌷🌱
🌷 #دوست_شهید_یعنی :
وقتی با #شهیدی دوست می شوی باید به او #احترام بگذاری
#عاشقش باشی اما #حرمت_نگه_داری
و برای حرمت بین او و خودت #گناه_نکنی
🌷#دوست_شهید یعنی :
وقتی #گناه در #قلبت را می زند
#یاد_نگاهش_بیوفتی و در را باز نکنی
🌷یعنی #محرم_اسرار_قلبت
آن اسراری که هیچ کس نمیداند
بین خودت و خدا و #دوست_شهیدت باشد
امتحان کن ... زندگی ات #زیباتر می شود ....
#شهید_علی_آقاعبداللهی
#سالروز_ولادت
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🍃ابراهـــیم هـادی
.
🍃حتی از اسمش هم درسها می توانی بگیری .مانند #ابراهیم، بت شکن و مانند #هادی، هدایت کننده ❤️
.
🍃سرگذشت زندگیاش📖 را ورق بزنی پر است از شکستِ بت های نفسانی، جسمانی و روحانی.
.
🍃هدایت کننده و پر از نور 🌟هدایت، از بچه های محل تا سربازان حزب بعث.
.
🍃ابراهیم هادی #شهیـــــدی است که زمانی سراغمان می آید که راه گم کرده ایم و آنقدر #غـرق شده ایم که باید دستمان گرفته شود😔
.
🍃به قول #مصـحف_شـریف 🌺چشم او هرگز طغیان نکرد؛ برای همین با اولین نگاه به چهره اش تا مغز استخوان انسان نفوذ می کند😔
.
🍃آدمی است که زندگی اش ، لحظه شــ🌺ــهادتش و بعد از رفتنش هرگز، کمک کردن را یادش نرفته و نمی رود😭
.
🍃 کانال کمیل را به اسم تو شناخته ایم و #بغض کرده ایم برای #روضه_های_گودال😞
🍃گشته ایم همه برگشتند جز تو. درکانال فقط تو مانده ای😭
.
🍃دست هایم را که روی خاک کمـیل گذاشتم گرمای وجودت را در خودم عجیب احساس کردم😥 من باتو #بیعت کردم، اگر بیعتم شکست تو به بزرگواری خودت #ببخش😓
.
🍃حال ما ایستاده ایم تا آخرین نفس
.
🕊حال که همه #کبوترهایمان پرکشیده اند.
.
🍃حال که همه دونده هایمان دویده و رسیده اند.
.
🍃حال که ما در روبرو نیل دادیم و پشت سر سپاه فرعون و در بین جمعیت #فتنه های گوساله سامری .
(آماده شو بهر آن #قیـــام صبح اهورایی،
چیزی نمانده تا آن #ظــهور سبز مسیحایی)
.
✍️به قلم #محمد_صادق_زارع
.
🍃به مناسبت تولد #شهید_ابراهیم_هادی
.
📅تاریخ تولد: ۱۳۳۶/۲/۱
.
📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۲۲
.
❣️محل شهادت : #فکه_کانال_کمیل
.
🕊وضعیت پیکر : #جاوید_الاثر
🥀یادبود:#بهشت_زهرا
🌷 ##سالروز_ولادت
🍃🌺 @mabareshohada 🌺
وقتے حواست به من است
مگر میتوان دست از پا #خطا ڪرد⁉️
⇜تو هم #شهیــدے
⇜هم شــاهــدے
⇜و هم تمام #جان_منے❤️
🌺کمکم ڪن گناهے🔞 کہ #رفاقت_باتو
و #امام_زمانم را خدشہ دار میڪند، ڪناربگذارم😊
🌹شهید_حجت_الله_رحیمی
#صبحتون_بخیر😍
🌷🌷🌷🌷🌷
@mabareshohada
🍃در کنار تک درخت هزار ساله #امامزاده_عبدالوافی ، همانجایی که #ترنم_خورشید ، تا انتهای سنگفرش ها امتداد داشت ، تو بودی و خلوت همیشگی ات . خلوت آسمانی ات در میان تکاپوی #ساکنان_زمین🙃
.
🍃جدا از نام ، #شور_حسینی ات بود که تورا به ارباب شهیدت متصل میکرد . تو بودی و نام حسین . تو بودی و #بوی_حسین . تو بودی و #عشق_حسین .
.
🍃عشق حسین ، مشوق راه است و #مروج_دل ، و نمیتوان مسیر وجود را پیدا کرد ، بجز با عشقی مقدس ، که تو در سینه میپروراندی ... .❤️
.
🍃#دعوت شده بودی ، به مهمانی میلاد پسر علی بن الحسین . دعوتنامه را ، در میان این یادواره عشق ، #شهیدی به دستت سپرد که نگاهش ، آغاز عزم سفرت به #سوریه شد . نگاهی که آب را هم بی تاب میکرد .🙂
.
🍃عزم سفر به سوریه کردی و تاروپود عشقت ، متبرک به حضور #عمه_مظلوم اهل حرم شد .
.
🍃سفر کردی به یاد #سبکبالان ، و نایب #جاماندگان شدی . آنقدر «اللهم اجعلنا من الذابین عن حرم سیده الزینب(س)» گفتی ، که به قول خودت ، خداوند بر سرت #منت نهاد تا لذت تحمل کمی از سختی های #اهل_بیت را ، توهم بچشی .
.
🍃هر #سفری ، همسفری میطلبد ، و تو ، عشق را #همسفر خود کردی . هم مسیری ، که تک تک شیار ها ، خاکریز ها و بودن و نبودن ها را به خاطر تنگ میفشرد و گواهی بود ، بر عشق حسین که با بندبند وجودت آمیخته شده بود .
.
🍃تو سفر کردی ، و #شور_حسینی ات را برای ما به یادگار گذاشتی ؛ ما نیز هر روز به رسم عاشقان ، #بوسه بر مسیرت میزنیم ، که نام «حسین» ، همیشه بر #علَم_عشق ، جاودانه بماند... .😌
.
✍️نویسنده : #مبرا_پورحسن
.
به مناسبت سالروز تولد #شهید_حسین_بواس
.
@mabareshohada
🌹 تازه دامادی که ۲۳ روز بعد از ازدواجش#شهید شد 🌹
« #وهب_زمان » لقب#شهیدی است که، چون #وهب_نصرانی در شرایط تازهدامادی به شهادت رسید.❤️🌹
جوانی ۲۶ ساله که فقط ده روز پس از ازدواج و زندگی مشترکش عازم سوریه شد و ۱۳ روز بعد در شب ششم محرم ۱۴۳۷ (شب حضرت قاسم) به فیض#شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش همانطور که آرزویش بود در روز تاسوعا تشییع و آسمانی شد.
♥️ شهید حاج #هادی_شجاع تازه داماد ده روزه ایست که تمامی تعلقات دنیوی با تمام زیبایی هایش را رها کرده و دل به رضایت خداوند بست.
@mabareshohada
🌹🌴🥀
#شهید_والامقام
#امیرسرتیپ_محمدعلی_صفا
#رکورددار_شکار_تانک_در_جهان
#شهیدی به خاطر #شهادتش به مدت سه روز پرچم پایگاه کماندویی رویال مارین انگلستان نیمه برافراشته بود .
#شهیدی کـه در انگلستان برای او #تندیس ساختند .
🌹 #سالروز_شهادت🕊
🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹
💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐
🌹اینجا معبر شهداست 👇
↶【به ما بپیوندید 】↷
🍃🌺 @mabareshohada 🌺