eitaa logo
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
543 دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
834 ویدیو
30 فایل
ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای #کانال و یا #بازدید از مطالب به هر نحوی برای ‌مان مهم شود! ما آمده ایم خود را #بسازیم؛ تا #نفس را از نَفَس در بیاوریم. از کانال #معبر_شهدا به کانال #شهدا؛ وصل شویم. ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14 تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌺 🌺یکی از صفات خوب شهید این بودکه همه اعمالش را پنهانی انجام میداد. به عنوان مثال به آسایشگاه جانبازان میرفت تا آنها را برای انجام کارهای شخصی یاری کند. 🌷و یاکمک به ، ✨مادر ازایشان چنین نقل میکرد: شهید منزل ایشان را بدون چشمداشتی نقاشی کرد, مادرشهید میگفت: چون پسرش به شهادت رسیده بود، روز ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر برای این مادر شهید هدیه ای گرفته. مادرشهید کوهساری نقل میکند همواره پاهای ایشان رامیبوسید و بسیار دلسوز کودکان بود. ۲۶_تیر_۹۴ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
🕊🌷🕊 🌷#شهیدی که برات #کربلا میدهد این گوشه ای از قصه علیرضای ۱۶ ساله است که با همه ی ما در کربلا وعده کرده است...🌷 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
🍃❤️🍃 😂😍(( ))😍😂 وقتی پیدا نمیشد یه داشتیم. یکی از بچه ها رو می گرفتیم و بزور می خوابوندیم تا با بیل مکانیکی🚜 رویش خاک بریزن اونم التماس کنه تا شهدا خودشون رو بدهند تا ولش کنیم ... اون روز هر چه گشتیم پیدا نشد، کلافه شده بودیم، دویدیم و رو گرفتیم. خوابوندیمش رو زمین و یکی از بچه ها دوید و بیل مکانیکی رو روشن کرد، تا ناخن های بیل رو به زمین زد که روی عباس خاک بریزه ، پیدا شد. دقیقا همونجایی که می خواستیم خاکش رو روی بریزیم ... بچه ها در حالیکه از شادی می خندیدند ، به عباس گفتند: بیچاره ! تا دید می خوایم رو کنارش خاک کنیم ، خودش رو نشون داد، گفت: دیگه جای من نیست، برم یه جا دیگه برا خودم پیدا کنم.😂😄 چون تو می خواستی کنارش خاک بشی خودش رو نشون داده ها!!! و کلی خندیدیم ...😄😄😍 خاطره ای از زندگی : شهید مجید پازوکی(شهداےتفحص) @mabareshohada
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 بوی (عج) ... 🌷خاطرم هست که هفتهای برای عرض ارادت به ، همراه آقا به بهشت زهرا رفته بودیم. 🌟در لابهلای صحبتهای احمد آقا به سر مزار رسیدیم که او را نمیشناختیم. همانجا نشستیم. 🌻 فاتحهای خواندیم. امّا آقا گویی مزار برادرش را یافته حال پیدا کرد! 🍁در مسیر برگشت آهسته سؤال کردم: آقا آن را میشناختی؟ پاسخ داد: نه! 🍀پرسیدم: پس برای چه سر او آمدیم؟ امّا جوابی نداد. 🌺فهمیدم حتماً یک ماجرایی دارد! اصرار کردم. وقتی پافشاری من را دید آهسته به من گفت: اینجا بوی (عج) را میداد. 🌱 ما قبلاً به کنار مزار این آمده بودند. ❤ منبع:کتاب عارفانه 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @mabareshohada
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
‍ ‍ ‌ ❣❣ که مادرش را هرهفته سرِ قبر صدا می زند ... 🌿هر سال روز مادر که می شود خواب می بینم سیدمهدی روی سرم گلاب می پاشد، هدیه ای به من می دهد و پیشانی ام را می بوسد. سیدمهدی غزالی از شهدای لشکر 25 کربلا در عملیات والفجر شش می باشد، مستجاب الدعوه بود و بسیاری از مردم، متوسل به جدش می شدند و حاجت روا می گشتند ... مادر شهید می گوید: نیمه شعبان متولد شد، او را به همین مناسبت "سیدمهدی" نامیدیم. بسیاری از افراد محل اگر حاجتی داشتند و یا اگر گره ای به کارشان بود، جدّ سیدمهدی را نذر می کردند و حاجت روا می شدند. 🌿روزی حسابدار کارخانه نساجی به بیماری سختی دچار شده بود، از آنجائی که احوال سیدمهدی را شنیده بود، متوسل به جد سیدمهدی شد و نذر کرد که اگر شفا پیدا کند، سیدمهدی را در کارخانه استخدام نماید. او شفا گرفت و سیدمهدی چندین سال کارگر کارخانه نساجی شد. 🌿در تمامی مراسمات مذهبی و روضه خوانی ها سیدمهدی را با خودم می بردم. بسیار به این مراسمات و روضه خوانی ها علاقه مند بود. روزی به من گفت: ! خواب دیدم که دارم به سوی خدا پرواز می کنم. آن زمان کوچک بود و من زیاد حرفش را جدی نگرفته بودم. علاقه زیادی به امام (ره) داشت، حتی یکبار هم موفق شد به امام (ره) برود، بعد از آن دیدار بسیار متحول شده بود و بدجوری عاشق امام (ره) و روحانیت شده بود تا جایی که عکس های امام (ره) را به صورت کلیشه درست می کرد و با اسپری در و دیوار شهر و همچنین دیوار کارخانه را پر از عکس امام (ره) کرده بود عاشق و شیفته روحانیت بود، زمانی که شهید دستغیب به شهادت رسید خیلی گریه می کرد و می گفت: - ای کاش من بجای او تکه تکه می شدم و فدایش می گشتم. 🌿روزی سید مهدی از جبهه آمد و گفت: - مادرجان! بازهم جدّم به دادم رسید. در حال انجام عملیات بودیم؛ در محوری که ما بودیم تمامی نیروها شهید شدند و من در آنجا تنها ماندم، راه را گم کرده بودم و نمی دانستم به کدام سمت باید بروم. آنقدر جدم حسین(ع) و اربابم ابالفضل را صدا زدم که به طور تصادفی و غیر ممکن نیروهای خودی مرا پیدا کردند. 🌿هر سال روز مادر که می شود خواب می بینم سیدمهدی روی سرم گلاب می پاشد، هدیه ای به من می دهد و پیشانی ام را می بوسد. هر هفته پنج شنبه ها بر سر مزارش می روم و هنگامی که قبرش را می شویم، ناگهان از دِل قبر سید مهدی مرا صدا می زند و چند بار می گوید: - مامان! 🌿🌹سه بار این کار را انجام می دهد. سرم را روی قبر می گذارم و با سیدمهدی دردِ دل می کنم.🌹🌿 @mabareshohada
براستی صاحب   .....!!! روزی بر سر مزار فرزندم در گلزار بهشهر رفته  بودم. دیدم زن و شوهری بر سر پسرم نشسته‌اند و به شدت گریه می‌کنند. رفتم نزدیک شون و علت را جویا شدم. به آنها گفتم که این مزار من است اما در این قبر نیست که شما اینقدر برایش گریه می‌کنید. پسر من است. در ضمن من اصلا شما را نمی‌شناسم. از سر و وضعشان هم معلوم بود که شمالی نبودند. خانمی که گریه می‌کرد در جواب من گفت:  فرزند دارم که از ناحیه دو پا بود. دوا و درمان‌های ما نتیجه نداد و از سلامتی‌اش ناامید شدیم اما پسرم یک شب در خواب دید که به سراغش آمده است و به او می‌گوید که از جایش شود. پسرم در پاسخ جوان می‌گوید که من فلج هستم و قادر به راه رفتن نیستم. می‌گوید برخیز تو یافته‌ای من از مازندران هستم. فرزندم از خواب بلند شد در حالی که شفا گرفته بود. من تمام شهرهای را یک به یک رفتم و روی سنگ مزارها را خواندم. تا اینکه بالاخره در گلزار شهدای بهشهر(اینجا) این سنگ قبر را پیدا کردم. پدر می‌گفت: نشستم و دوباره برایم مسلم شد که فرزندم است ..... هدیه به روح 🍃🌹 @mabareshohada
خوش اومدی مسافر من مهمان داریم 🇮🇷 امروز روز لباس های خاکی ⇜روز قبرهای خالی ⇜روز مزارهای بی ⇜و روز مادر مزار است امروز روز تشییع 150 است که نمیدانیم کجا منتظرشان هستند امروز روز انتظار 150 مادری است که هنوز چشم به راهند... کاش همه کبوترها برگردند🕊 خدا می داند چند مادر به دیدار پسرهایشان آمدند بی انکه بدانند کدام تابوت علی اکبر مظلوم آن ها را در برگرفته است... امروز هوای شهر را با بوی عطر آگین شهدا عوض میکنیم🌹 ز کوچه هاست که بوی میآید...🌷 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌱🌷🌱 🌷 #دوست_شهید_یعنی : وقتی با #شهیدی دوست می شوی باید به او #احترام بگذاری #عاشقش باشی اما #حرمت_نگه_داری و برای حرمت بین او و خودت #گناه_نکنی 🌷#دوست_شهید یعنی : وقتی #گناه در #قلبت را می زند #یاد_نگاهش_بیوفتی و در را باز نکنی 🌷یعنی #محرم_اسرار_قلبت آن اسراری که هیچ کس نمیداند بین خودت و خدا و #دوست_شهیدت باشد امتحان کن ... زندگی ات #زیباتر می شود .... #شهید_علی_آقاعبداللهی #سالروز_ولادت 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🍃ابراهـــیم هـادی . 🍃حتی از اسمش هم درس‌ها می توانی بگیری .مانند ، بت شکن و مانند ، هدایت کننده ❤️ . 🍃سرگذشت زندگی‌اش📖 را ورق بزنی پر است از شکستِ بت های نفسانی، جسمانی و روحانی. . 🍃هدایت کننده و پر از نور 🌟هدایت، از بچه های محل تا سربازان حزب بعث. . 🍃ابراهیم هادی است که زمانی سراغمان می آید که راه گم کرده ایم و آنقدر شده ایم که باید دستمان گرفته شود😔 . 🍃به قول 🌺چشم او هرگز طغیان نکرد؛ برای همین با اولین نگاه به چهره اش تا مغز استخوان انسان نفوذ می کند😔 . 🍃آدمی است که زندگی اش ، لحظه شــ🌺ــهادتش و بعد از رفتنش هرگز، کمک کردن را یادش نرفته و نمی رود😭 . 🍃 کانال کمیل را به اسم تو شناخته ایم و کرده ایم برای 😞 🍃گشته ایم همه برگشتند جز تو. درکانال فقط تو مانده ای😭 . 🍃دست هایم را که روی خاک کمـیل گذاشتم گرمای وجودت را در خودم عجیب احساس کردم😥 من باتو کردم، اگر بیعتم شکست تو به بزرگواری خودت 😓 . 🍃حال ما ایستاده ایم تا آخرین نفس . 🕊حال که همه پرکشیده اند. . 🍃حال که همه دونده هایمان دویده و رسیده اند. . 🍃حال که ما در روبرو نیل دادیم و پشت سر سپاه فرعون و در بین جمعیت های گوساله سامری . (آماده شو بهر آن صبح اهورایی، چیزی نمانده تا آن سبز مسیحایی) . ✍️به قلم . 🍃به مناسبت تولد . 📅تاریخ تولد: ۱۳۳۶/۲/۱ . 📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۲۲ . ❣️محل شهادت : . 🕊وضعیت پیکر : 🥀یادبود: 🌷 # 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
وقتے حواست به من است مگر میتوان دست از پا ڪرد⁉️ ⇜تو هم ⇜هم شــاهــدے ⇜و هم تمام ❤️ 🌺کمکم ڪن گناهے🔞 کہ و را خدشہ دار میڪند، ڪناربگذارم😊 🌹شهید_حجت_الله_رحیمی 😍 🌷🌷🌷🌷🌷 @mabareshohada
🍃در کنار تک درخت هزار ساله ، همانجایی که ، تا انتهای سنگفرش ها امتداد داشت ، تو بودی و خلوت همیشگی ات . خلوت آسمانی ات در میان تکاپوی 🙃 . 🍃جدا از نام ، ات بود که تورا به ارباب شهیدت متصل میکرد . تو بودی و نام حسین . تو بودی و . تو بودی و . . 🍃عشق حسین ، مشوق راه است و ، و نمیتوان مسیر وجود را پیدا کرد ، بجز با عشقی مقدس ، که تو در سینه میپروراندی ... .❤️ . 🍃 شده بودی ، به مهمانی میلاد پسر علی بن الحسین . دعوتنامه را ، در میان این یادواره عشق ، به دستت سپرد که نگاهش ، آغاز عزم سفرت به شد . نگاهی که آب را هم بی تاب میکرد .🙂 . 🍃عزم سفر به سوریه کردی و تاروپود عشقت ، متبرک به حضور اهل حرم شد . . 🍃سفر کردی به یاد ، و نایب شدی . آنقدر «اللهم اجعلنا من الذابین عن حرم سیده الزینب(س)» گفتی ، که به قول خودت ، خداوند بر سرت نهاد تا لذت تحمل کمی از سختی های را ، توهم بچشی . . 🍃هر ، همسفری میطلبد ، و تو ، عشق را خود کردی . هم مسیری ، که تک تک شیار ها ، خاکریز ها و بودن و نبودن ها را به خاطر تنگ میفشرد و گواهی بود ، بر عشق حسین که با بندبند وجودت آمیخته شده بود . . 🍃تو سفر کردی ، و ات را برای ما به یادگار گذاشتی ؛ ما نیز هر روز به رسم عاشقان ، بر مسیرت میزنیم ، که نام «حسین» ، همیشه بر ، جاودانه بماند... .😌 . ✍️نویسنده : . به مناسبت سالروز تولد . @mabareshohada
🌹 تازه دامادی که ۲۳ روز بعد از ازدواجش شد 🌹 « » لقب است که، چون در شرایط تازه‌دامادی به شهادت رسید.❤️🌹 جوانی ۲۶ ساله که فقط ده روز پس از ازدواج و زندگی مشترکش عازم سوریه شد و ۱۳ روز بعد در شب ششم محرم ۱۴۳۷ (شب حضرت قاسم) به فیض نائل آمد و پیکر مطهرش همانطور که آرزویش بود در روز تاسوعا تشییع و آسمانی شد. ♥️ شهید حاج تازه داماد ده روزه ایست که تمامی تعلقات دنیوی با تمام زیبایی هایش را رها کرده و دل به رضایت خداوند بست. @mabareshohada
🌹🌴🥀 به خاطر به مدت سه روز پرچم پایگاه کماندویی رویال مارین انگلستان نیمه برافراشته بود . کـه در انگلستان برای او ساختند . 🌹 🕊 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺