مردم تهران تا به حال دنبال ماشین هیچ مسئولی ندویدهاند.
ما هیچوقت کوچه خیابان شهرمان را برای آمدن مهمان عزیز کردهای، آب و جارو نکردهایم.
ما مردم تهران هیچوقت در انبوه مردم مشتاق، گیر نکردیم و پیرمردهایمان صورت رئیس جمهور را نبوسیدند.
کارگران شهرهای دیگر توفیق داشتند و از شما بهبودِ وضعِ معیشت و گستردگی سفرهشان را خواستند و شما به رسم مهمان، گشایش را بهشان هدیه دادید.
آقا ابراهیم ما هیچ وقت به گرد پای سفرهای استانی شما نرسیدیم، اما سالهاست شهرمان میزبانتان است و شما دیگر صاحب خانه شدهاید.
دیروز که ماشینتان بلآخره از میان سیل مردم این شهر گذشت، ما را هم به آرزویمان رساند. ما هم بلآخره بین جمعیت مشتاق گیر کردیم. نفس هایمان تنگ شد و رد اشکهایمان زیر آفتاب درخشید.
ما فقط توانستیم از شما، دعا برای عاقبت به خیری و شهادت بخواهیم. دعا برای آرامش شهرمان.
آقا ابراهیم میدانم، شما عادت ندارید دست خالی به مهمانی بروید؛ برای بار آخر منت بر سر ما بگذارید و برای میزبان این سالهایتان دعای عاقبت به خیری کنید.
سفرتان به سلامت سید محرومان. مهمانی ولی نعمتمان، استراحتِ سالها تلاشِ بدون خستگیتان باشد.
🖋فاطمه بزمشاهی
#روایت_جمهور
| @mabnaschoole |
13.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خداحافظ عزیــــــزِ جــمهور مــا❤️
روایت سیلِ امروز تــــــــــــهران
از دریچه لنزِ یه دهه هشتادی
#روایت_جمهور
| @mabnaschoole |
5.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨سرودهی حسین الاکرف (مداح معروف عراقی)
برای شهدای خدمت که در صفحه اینستاگرامشون منتشر کردن.
ترجمه شعر:
آیا بهراستی شکوه و عظمت در زمان و مکانی سقوط کردهاند؟
هرگز! بلکه به سمت فردایی روشن به سوی بهشت برین عروج کردهاند.
#خارج_از_مرز
#روایت_جمهور
| @mabnaschoole |
🔖 آغازِ تلخ
با صدای فریاد یکی از دانشجویان همه توجهها از استاد تاریخ که درس و بحث زمان پیامبر را تازه آغاز کرده بود، به صدای فریادی جلب شد و همان نیمبندِ نازکی که بیانیهی رهبری بر قلبمان زده بود هم پاره شد. نمیدانم به پایِ خوش خیالیمان بگذارم اما همهی ما فکر میکردیم خبرگزاریها با تیتر یک "بلا دفع و خطر رفع" قضیه را تمام میکنند و آن نفس راحتی که از شب گذشته، آرزویش را داشتیم خواهیم کشید اما دریغ که ورق، باز هم برای ما برنگشت.
#قسمت_اول
#روایت_جمهور
| @mabnaschoole |
مدرسه مهارت آموزی مبنا
🔖 آغازِ تلخ با صدای فریاد یکی از دانشجویان همه توجهها از استاد تاریخ که درس و بحث زمان پیامبر را ت
🔖آنچه بر ما گذشت...
ما رخت عزا به تن کردیم و دانشگاه، خوابگاه و خیابان همگی سیاهپوش شدند. یکی پوستر چاپ میکرد و یکی پوشش خبری به راه انداخته بود. گویی بر ما نوشته شده بود که تمام شنیدههای دهه ۶۰ را باید زندگی کنیم، انگار ما نسلی هستیم که هنوز بیست و چندسالمان نشده باید تجربهگر تلخیهای غیرقابل باور باشیم. چه نحسی سیزده زمستانی که سردارِ قلبهایمان را گرفت و چه از بهاری که به نیمه نرسیده گردِ سرما به جانِمان انداخت.
#قسمت_دوم
#روایت_جمهور
| @mabnaschoole |
مدرسه مهارت آموزی مبنا
🔖آنچه بر ما گذشت... ما رخت عزا به تن کردیم و دانشگاه، خوابگاه و خیابان همگی سیاهپوش شدند. یکی پوست
🔖 روزِ جانکاه
سهمیه کم و تعداد درخواستیها زیاد بود. خلاصه هر طور شد نام خود را در میان لیست بلند و بالای اسامی گذاشتم. لباس و کوله و هر آنچه نیاز بود را آماده کردم که راهی شویم. حدود پنج ساعتی تا تهران راه داشتیم و هر کس به طریقی خود را مشغول کرده بود، یکی مداحی گوش میداد، دیگری مشغول خواندن کتاب در مسیر پیشرفت بود، حال و روزمان شبیه ضربالمثل"مرغ از قفس پریده" شده بود. دم دمهای صبح رسیدیم تهران و با اینکه هوا آفتابی و گرم بود اما آسمان تهران برایم ابری بود. خیل زیاد جمعیتی که صورتهایشان بغض داشت باعث عدم حرکت ما میشد، از هر قشری برای تشییع آمده بودند. گویی بعضیها برای عذرخواهی و باقی برای عرض تبریک شهادت به خدمت رسیده بودند. خود را با سینهزنی و باقی برنامهها مشغول کردیم تا دل آرام گیرد و دردها در سینه بماند، بغل دستیهایمان را نمیشناختیم. از هر شهری خود را رسانده بودند تا در آخرین سفر ریاست جمهوری ایشان را بدرقه کنند. خلاصه هر چه بود بر ما گذشت تا هنگامهی نماز و جملهی تلخِ "اللّهمّ إنّا لا نعلم منهم إلاّ خیرا" که صدای گریههای صفهای طویل به گوشِ آسمان رسیده بود و پیاپی در گوشم تکرار میشد که: "سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ•كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ."
🖋خانم مریم بابازاده
#قسمت_آخر
#روایت_جمهور
| @mabnaschoole |
مدرسه مهارت آموزی مبنا
در حلقه نهم، همراه منصور ضابطیان به کوبا سفر خواهیم کرد؛ کشوری که بر دیوارههای آن بیش از آنکه عکس چ
.
این پیام را خاطرتان هست؟
ما برنامهریزی کرده بودیم تا ثبتنام حلقه کتاب را از اول خرداد آغاز کنیم.
اما سانحه تلخ سقوط بالگرد آقای رئیسجمهور، برنامهریزیهای ما را تغییر داد.
تا یکبار دیگر به همه ثابت شود که برنامهریز اصلی خداست که
خدا را در به هم شکستهشدن تصمیمها شناختیم.
#حلقه_کتاب
#مثبت_حلقه
#روایت_جمهور
| @mabnaschoole |
رسالت حلقه کتاب آگاهی است؛
فکر کردن است.
موج احساسات و سوگواری ما که فروکش کند،
وقت تأمل است.
تأمل در مسیری که آمدهایم،
تأمل در مسیری که هستیم،
تأمل در مسیری که پیشرو داریم.
#حلقه_کتاب
#مثبت_حلقه
#روایت_جمهور
| @mabnaschoole |
این روزها ما در تیم مدیران مدرسه مبنا خیلی با هم گفتگو و بحث کردیم که
آیا ثبتنام حلقه را آغاز کنیم یا نه؟
از طرفی شاید دل و دماغ کاری برایمان نمانده.
از طرفی پیام آقا پیش چشممان بود که «کار کشور مختل نخواهد شد.»
ساعتها بحث و گفتگو مدیران مبنا تبدیل شد به طراحی رویدادی آگاهی بخش در مثبت حلقه کتاب؛
همخوانی کتابی متناسب با حال و هوای این روزها؛
که عمومی باشد،
جذاب و درسآموز باشد،
و مهمتر اینکه شرکت در آن رایگان باشد،
تا بتوانیم اقدامی وسیع و عمومی را رقم بزنیم...
#حلقه_کتاب
#مثبت_حلقه
#روایت_جمهور
| @mabnaschoole |
ما در جستجوی کتابی بودیم که نگاهمون رو نسبت به اتفاقات امروز عمیقتر کنه.
بعد از بررسی حدود ۳۰ کتاب مختلف، به «پشت شیشههای مات» رسیدیم.
روایتی داستانی بر اساس اسنادی درباره زندگی آیتالله بهشتی؛
که هم جذابه،
هم خوشخوان،
و البته کم حجم،
که بتونیم در مدت کوتاهی اون رو مطالعه کنیم.
🎁منتظر ثبتنام رایگان «مثبت حلقه» باشید.
#حلقه_کتاب
#مثبت_حلقه
#روایت_جمهور
| @mabnaschoole |