eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. ‍ ولادت امام رضا علیه السلام 🎤 تحلیل ✍️ ✅موضوع: طول مصراع کوتاه ـ تناسب پرده های صدا با محتوا ـ تفسیر شعر در تب عاشقی شبی دیگر می برم چشم روشنی دیگر باز کن در که شعر آوردم بیت هایی نگفتنی دیگر به رسول خدا خبر بدهید آمده پاره ی تنی دیگر مادر یک امام شد نجمه باب حاجات شد زنی دیگر ماه ذی القعده اش خدا بخشید عرش خود را به دامنی دیگر آی بیچارگان کجا ماندید که بنا گشته مأمنی دیگر پر دلشوره ام امام رضا در صف حشر بامنی دیگر از دل نور نور آمده است باز موسی به طور آمده است هرچه که شبهه ها فراوان شد پرسش سخت با تو آسان شد عاقبت هم به دست بدخواهت قله ی علم تو نمایان شد هرکه با علم تو جدل کرده آخر از کرده اش پشیمان شد کافری در مناظره با تو خوب با یک نظر مسلمان شد با نگاه تو مرد سلمانی فیض مِنّا گرفت و سلمان شد و خدا مدح خاندانت را آنقدر گفت و گفت قرآن شد خواست مأمون که پادشاه شود تویی اما کسی که سلطان شد عرش در شأن بارگاهت بود افتخارش نصیب ایران شد عالم آل احمدی آقا به خراسان خوش آمدی آقا با همه عاشقان یک دله ات ما دویدیم پشت قافله ات نسل در نسل ما همه هستند بند در بند اسیر سلسله ات از نشابور رد شدی و هنوز در دل سنگ هاست ولوله ات هر کجای جهان اگر باشم از دلم دور نیست فاصله ات گاه هم ما گناهکاران را یاد کن در قنوت نافله ات از تو تنها عبا نمی خواهم که بهشت است کمترین صله ات وقت اذن دخول می مانم و برای تو شعر می خوانم در کنارت کلام یادم رفت بار دیگر دعام یادم رفت بیت دوم مرا ببخش آقا هول بودم سلام یادم رفت آمدم پیش تو که درمانی دردهایم تمام یادم رفت نه فقط درد من خودم را هم بین آن ازدحام یادم رفت در حریمت به سجده افتادم در نمازم قیام یادم رفت خیره بودم به نور گنبد تو گردش صبح و شام یادم رفت تو به قولت وفا کن آخر کار من که عهدم مدام یادم رفت کار قبر و قیامتم با توست قول دادی شفاعتم با توست خوش به حال کبوتران حرم همگی جلد آسمان حرم پیش از این گفته بودم از لذت گم شدن میان حرم قسمت می دهم به جان جواد قسمت می دهم به جان حرم خاک ما گوشه ای ز سفره ی توست ما فقط خورده ایم نان حرم کشورم امنیت اگر دارد آرمیده است در امان حرم سر همسایگی تو مشهد شده شهر مدافعان حرم داغ خوش غیرتان افغان است برده تا آسمان فغان حرم نام داران بی نشانی که جانشان شد فدای جان حرم دور لیلا چقدر مجنون است نامشان تیپ فاطمیون است ✅طول مصراع کوتاه : در خصوصیات شعر مولودی، طول مصراع کوتاه، نکته ای حائز اهمیت است، شعری که وزن آن در اصطلاح عروضی «مُسَدَّس» باشد یعنی هر بیت از 6 قطعه تشکیل شده باشد، پیاده کردن آن آسانتر و شادی بخش تر است. البته به این شرط که با رعایت قاعده «توالی» خوانده شود. ✅تناسب پرده های صدا با محتوا: در مصراع «آی بیچارگان کجا ماندید» می بینیم که آقای طاهری، در ادای عبارت «آی» به پرده بالای صدا، صعود می کنند و با لحنی خطابی این مصراع را می خوانند. این کار یعنی رعایت تناسب پرده های صدا با محتوا، که در اثر گذاری کلام و القای معانی بسیار مهم است. ✅تفسیر شعر: بعد از بیت «با نگاه تو مرد سلمانی / فیض مِنّا گرفت و سلمان شد» قصه مرد سلمانی شرح داده می شود، به این کار تفسیر شعر در بیت گفته می شود و بسیار تنوع بخش و معرفت افزاست. چرا که توأم کردن کلام غیر شعری (نثر) با کلام شعری (نظم) نوعی «مُرَصَّع خوانی» است که همان زینت دادن کلام است. علاوه بر این اگر شعر بدون شرح خوانده شود، شاید عمق معانی آن برای مستمع جا نیفتد به همین جهت اشاره به روایات، داستانها و مطالبی که شعر به آنها اشاره دارد، در معرفت افزایی مستمع تاثیر گذار است. 👇
. ‍ 🎤 تحلیل : تسلط بر سبک ؛عامل اعتماد به نفس (ع) کربلایی 👇 کرم تو کرم سلطانه حرم تو حرم سلطانه جواد الائمه تا حرمت پرمیگیرم آقا توشاهی ومن فقیرم آقاجوادالائمه جواد الائمه ای دلخوشی حضرت زهرا اسم تو جلا میده به دلهاصحن تو زده طعنه به دنیا دوباره باز وقت شور و شینه آره دلم عمری زیر دینه آقا دلم تنگ کاظمینه غریب آقام آقای غریبم کار تو شد آه وگریه زاری داده غم کوچه بی قراری جواد الائمه خاطره ها باز جلو چشاته از کودکی همیشه باهاته جواد الائمه به یاد مدینه چشمات پر خون میشه دوباره میافته نفسهات به شماره اشکات مثل بارون بهاره داغ عطش قلبتُ سوزونده از جیگرت چیزی که نمونده خود خدا روضه هاتُ خونده غریب آقام آقای غریبم اگه به تو همسرت جفا کردخون به دل حضرت رضا کردجوادالائمه خیروخوشی از کسی ندیدی تازه جوونی ولی خمیدی جوادالائمه الهی بمیرم شد قاتل تو همسرت آقا میسوزه همه پیکرت آقاگریون تو شد مادرت آقا خنده زنان دور بستر توهمسرتودر برابرتو هیشکی نبود یارو یاور تو غریب آقام آقای غریبم 👇 تسلط بر سبک عامل اعتماد به نفس در این فایل می بینید که سبک با اینکه از جهت وزن و ریتم یکسان نبود و شعر هم از جهت هجایی کم و زیاد داشت، اما بدون هیچ اشکالی با تسلط پیاده شد؛ چه عواملی در این تسلط دخیل بودند. به نظر می رسد مهمترین عاملی که باعث شد این زمینه، با شرایطی که داشت، بخوبی اجرا شود و جناب آقای مقدم توانست توانایی خود را بخوبی بروز بدهد، با اینکه صدایی گرفته داشتند، اعتماد به نفس بود. بله اشکال اصلی بعضی از ذاکرین که نمی توانند توانمندیهای خود را بخوبی بروز بدهند، عدم داشتن این مولفه مهم است؛ یعنی «اعتماد به نفس» حال راههای کسب اعتماد به نفس چیست؟ آیا بدون «تسلط بر خود» ـ «آمادگی» ـ «تمرین» «تجربه» و «تلقین» می توان اعتماد به نفس داشت؟ 🔸🔸 👇
4_5834923421934289154.mp3
3.22M
تحلیل 👈 تحلیل مداحی حاج محمود کریمی : روش اتصال روضه به سینه زنی✅ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 🔻 مردم به چشم آب مرا بنگرند و لیک من از سراب نزد تو بی آبروترم غبار ماتم تو آبرو به من بخشید به عالمی ندهم این غبار ماتم را اگر بناست دمی بی تو بگذرد عمرم هزار بار بمیرم نبینم آن دم را 👇 🔴روش اتصال روضه به سینه زنی یکی از دغدغه هایی که ذاکرین کم تجربه دارند، نحوه اتصال روضه به سینه زنی است و گاهی در این بخشِ خواندنشان خلأ دیده می شود. در فایلی که به پیوست ارسال می کنیم نمونه ای از این کار صورت گرفته است و در آن بعد از روضه، ابتدا زمزمه(حسین آرام جانم...) دم داده می شود و بعد از آن ذاکر محترم، بخشی از یک زمزمه محرمی را، که مستمع از آن خاطره زیادی دارد، می خواند. بعد از آن از اشعار حدیث نفس و عاشقانه خوانده می شود، تا فضا برای سینه زنی آماده شود و در نهایت با زمزمه(حسین علیه السلام) مستمع خود را برای سینه زنی آماده می نماید. ✅این نمونه ای از نحوه ورود به سینه زنی بعد از روضه است که می تواند الگویی برای عزیزان ذاکر باشد تا با فراگیری آن جلسه شان را از خلأ در این بخش حفظ کنند. مردم به اعتبار نگاهم کنند لیک "من از سراب نزد تو بی آبروترم" .
. ‍ 🎤 تحلیل (ع) : حُسن ختام در زمینه ـ ذکر ورود به شور❇️ 💠👇 برا ملاقات خدا دل کبوتر میزنه از اتیش زهر جفا تو حجره پرپر میزنه خسته از این شهر شده مسافر آشفته احوال آزرده خاطر دل هوایی شد کربلایی غریب و تنها امام باقر خون گریه کن مدینه دنبال این مسافر رو دامن حسینه سر امام باقر تو حال جون دادن بازم دل و به دریا میزنه با روضه کرب و بلا آتیش به دل ها میزنه یه بغض سنگین توی گلوشه یاد لبای خشک عموشه این دم آخر به یاد اصغر مگه میتونه آبی بنوشه انگار داره میبینه گهواره و رباب و اشک از چشاش چکیده هر جا که دیده اب و از آسمونا اومده حالا به دنبالش حسین میون این حجره شده شبیه گودالش حسین دیشب که خواب حسین و دیده میدونه دیگه وقتش رسیده چشماش پر آبه یاد سرابه رقیه بود و سر بریده حسین خودش تموم جا مونده هاش و برده هر کی که مونده مثل رقیه جون سپرده 👇 🚩حسن ختام در زمینه: خوب تمام کردن از مهمترین نکات در تمامی عرصه های مداحی است، هم در روضه موضوعیت دارد، هم در زمینه، واحد، شور و... آقای کریمی، در انتهای زمینة خود، از سبک معروف (شهید تشنه لب ـ وای وای وای) استفاده کردند که برای مستمع بسیار خاطره انگیز بود و از جهتی هم با نوا و نغمه سبکی که خواندند تناسب داشت. این هومشمندی و دقت باعث شد، زمینه با هیجان مناسبی به پایان برسد و در حقیقت حسن ختام صورت گرفت. 🚩ذکر ورود به شور: برای ورود به ضرب شور در انتهای زمینه، خوب است از ذکری هیجان انگیز استفاده شود حلقه ارتباطی مناسبی باشد. در این جلسه از ذکر(صلی الله علی الحسین) استفاده و بعد ذکر (حسین علیه السلام) دم داده شد. .👇
. ‍ 🎤 تحلیل ✍ مدح و مرثیه (ع) : معرفی 👇 ای ولی اله داور السلام ای سلامت از پیمبر السلام حجت خلاق اکبر السلام زاده ی زهرای اطهر السلام السلام ای باقر آل رسول چارمین فرزند زهرای بتول ای نبی بر تو فرستاده سلام وی به زین العابدین، ماه تمام هفتمین معصومی و پنجم امام مکتبت تا صبح محشر مستدام تیغ نطقت می شکافد علم را روح می بخشد مرامت علم را ای سلام ذات حی داورت بر تو و نطق فضیلت پرورت علم آرد سجده بر خاک درت حلم گردیده است بر دور سرت نسل نوری هم ز باب و هم ز مام خود امام و مادرت بنت الامام کیستی ای آیت سرّ و علن؟ تو هم از نسل حسینی هم حسن تو امامت را روانی در بدن ای ولایت را چراغ انجمن علم تو علم خداوند جلیل وحی باشد بر لبت بی جبرئیل یابن زهرا، گرچه با بغض تمام حرمتت گردیده پامال هشام بر تنت آزار آمد صبح و شام تو امامی، تو امامی، تو امام نور از هر سو که خیزد دیدنیست چهره ی خورشید کی پوشیدنیست تو خزان باغ زهرا دیده ای تو تن بی سر به صحرا دیده ای گردن مجروح بابا دیده ای بر فراز نیزه سرها دیده ای کاش می دیدم چه آمد بر سرت یا چه کرده کعب نی با پیکرت تو چهل منزل اسارت دیده ای از ستمکاران جسارت دیده ای خود عزیزی و حقارت دیده ای تشنگی و قتل و غارت دیده ای چارساله کوه ماتم برده ای مثل عمه تازیانه خورده ای 👇 🌹معرفی آواز افشاری: در فایل پیوستی حاج محمود آقای کریمی، از گوشه مثنوی این آواز استفاده کرده اند، ذاکرین اهل بیت برای فراگیری نحوه استفاده از این گوشه در مداحی می توانید از این الگو استفاده کنید. حالت‏هاى آواز افشارى شباهت زيادى به دستگاه نوا دارد و در فرودهای خاصى كه مختص آواز افشارى است، تفاوت اين دو آشكار مى‏گردد. افشاری ، آواز متأثرکننده و دردناک است که سخن از درد و اندوه درونى دارد. آواز مناجات و راز و نياز با معبود يگانه مي باشد. افشاري آوازی تامل برانگیز است که انسان را به فکر وا می دارد و شايد به همين دليل از اين آواز براي خواندن مناجات استفاده مي شود. به طور کلی این آواز برای نشان دادن حالاتی نظیر هجران، درد و اندوه و ناکامیها و خاطرات جانگداز و شکایت از بی وفایی یار است. گوشه های آواز افشاری به روایت مرحوم محمود کریمی عبارت است از: درآمد، جامه دران، حصار، قرائی، نهیب، حزین، رُهاب یا رهاوی، صدری یا نحوی، مثنوی. در فایل پیوستی حاج محمود آقای کریمی، از گوشه مثنوی این آواز استفاده کرده اند، ذاکرین اهل بیت برای فراگیری نحوه استفاده از این گوشه در مداحی می توانید از این الگو استفاده کنید. 🌹شعر مدح و مرثیه: یکی از توصیه های اکید علما، مخصوصا مقام معظم رهبری، به ذاکرین عزیز این است که از اشعاری استفاده کنند که در آن به مستمع الگوی رفتاری از اهل بیت(ع) ارائه شود؛ یکی از راههای عمل به این توصیه خواندن اشعاری است که در آن ابتدا مدح آل الله ارائه شده، بعد به مرثیه ورود صورت گرفته است. این شعر، که سروده استاد سازگار است، نمونه خوبی از اینگونه اشعار است. 📚 1⃣ شاعر:استاد سازگار 2⃣جزوه نواها و نغمه ها، سید رحیم عدنانی، ص20-24. 3⃣ برگرفته از: نظري به موسيقي ، روح‌اله خالقي، تهران: انتشارات محور، 1378.رديف آوازهاي ايراني، منوچهر لشكري،تهران: انتشارات چنگ 1382. رديف آوازي موسيقي سنتي ايران به روايت محمود كريمي، محمدتقي مسعوديه، تهران:موسسه فرهنگي ـ هنري ماهور1383. فصلنامه ماهور، سال دوم، شماره 11، بهار 1380.روزنامه جام جم، ضميمه 1981، شماره 138، ارديبهشت 1386. 4⃣ ارغنون ساز فلک، شهرزاد فرخ کیش، اصفهان، چاپ اول1376، ص64. .👇
. ‍ 🎤 تحلیل علیه السلام (ع) : پرورش روضه❗️ 👇 درماتم تو آل پیمبر گریستند چشم بتول و احمد و حیدر گریستند عباس و عون قاسم و اکبر گریستند در موج خون دو بسمل بی سر گریتند آخه دوتا پسراشم کشتن. اون یکی می گفت داداشم امانته اول منو بکش. مادرم اونو به من سپرده. این یکی می گفت من طاقت داغ برادر ندارم. اول منو بکش... در هر دری به یاد تو فریاد و آه بود حتی حسین یاد تو در قتلگاه بود بردختر تو چون خبر قتل تو رسید اشک از دو دیده ریخت و آه از جگر کشید آن داغ دیده قصه ی قتل تو را شنید دیگر سر بریده میان طبق ندید هرچند ریخت خون دل از دیده ی ترش زینب گرفت در بر خود همچو مادرش شاعر گفت ای دسته گل زیبایم من از امروز تورا بابایم دختر کوچک من خواهر توست خواهر غم زده ام مادر توست روز عاشورا هروقت سکینه میخواست بیاد برا وداع هی چشمش به این دختر می خورد خجالت می کشید. تا اینکه حسین رفت سوار مرکب شد دیدند هی میخواد راه بیفته اسب سر بلند نمیکنه یه نگاه کرد دید دختر به پای اسب افتاده... جلو دختر شهید روم نشد نوازشم کنی. بابا جان دیگه دختر مسلم نیست بیا پایین. من که میدونم بعد تو میخوان منو بزنن. بابا یه جوری دختر مسلمُ نوازش کردی تا حالا منُ اونجور نوازش نکردی... 🔽 💠پرورش روضه❗️: اگر عین مطالب مندرج در کتابها را بخواهیم برای مستمع بگوییم مثل این است که آشپزی، مواد خام و ناپخته ی غذایی را جلوی میهمان بگذارد. 💥مداح بایستی محتوای اولیه ای را که از منابع استخراج می کند، پرورش دهد بعد به مستمع ارائه نماید. در روضه این فایل این موضوع بخوبی دیده می شود. در روضه قبل از بیان ماوقع روضه وداع، به «خجالت کشیدن حضرت سکینه(س) از دختر حضرت مسلم(ع)» اشاره می شود. حرکت نکردن ذوالجناح اینگونه بیان می شود: «دیدند هی میخواد راه بیفته اسب سر بلند نمیکنه یه نگاه کرد دید دختر به پای اسب افتاده...» سخن حضرت سکینه اینگونه تعبیر می شود که: «جلو دختر شهید روم نشد نوازشم کنی» «بابا جان دیگه دختر مسلم نیست بیا پایین» ماجراهای بعد از شهادت سیدالشهداء(ع) از زبان حضرت سکینه(س) اینگونه بیان می شود: «من که میدونم بعد تو میخوان منو بزنن» «بابا یه جوری دختر مسلمُ نوازش کردی تا حالا منُ اونجور نوازش نکردی...» 💥اگر دقت کنید فاصله بین آنچه در متن کتابها آمده با آنچه که در بیان آقای حدادیان پرورش پیدا کرده بسیار زیاد است. بیان در قالبی که محتوا را برای مخاطب مجسم می کند، استفاده از عباراتی که بیشترین تأثیر را در آن مفهوم دارد، توجه به حساسیتهای مخاطب و مواردی از این قبیل، دست به دست هم می دهد و مضمون خام را پرورش یافته به مستمع ارائه می نماید. .👇
. 🎤 تحلیل 👈 شاعر: : توالی ـ هیجان مداح ـ به هیجان آوردن مستمع ـ تنوع پرده های صدا ـ تناسب محتوا و حجم و پرده صدا بگویید با دل که دلبر علیست به سرها بگویید سرور علیست بگویید قند مکرر علی است واز هرچه گفتند برتر علی است به قرآن که ساقی کوثر علیست بود واجب از مرتضی دم زدن از آن آفتاب خدا دم زدن از آن شاه بی ادعا دم زدن و باید از او بی ریا دم زدن که بیزار از هرچه منکر علیست قدمهام شد وقف راه نجف به شوق رسیدن به شاه نجف و یک سجده در بارگاه نجف منم عبد و حیدر اله نجف که الله را اصل و مظهر علیست علی صاحب قبضه ی ذوالفقار علی بهترین معنی اقتدار علی صاحب الامر و الاختیار علی غرق در ذات پروردگار و از حد ادراک برتر علیست ملک مست یا ربنای علیست فلک وصله ای از عبای علیست بهشت عکس ایوان طلای علیست صدای خدا هم صدای علیست نبی گفته بر پیکرم سر علیست امیری برازنده ی مرتضاست بزرگی خودش بنده ی مرتضاست بهشت نبی خنده ی مرتضاست به نامی که زیبنده ی مرتضاست فقط ذکر خاتون محشر علیست کریم است و اولاد او هم کریم صراط علی جاده ی مستقیم جنان مهر او هست و قهرش جحیم شده مرحب از ضربه ی او دو نیم کسی که کند فتح خیبر علیست دو شمشیر را توأمان می زده دوتا نیزه را همزمان میزده علی سر ز دشمن چنان میزده که سر، چرخ در آسمان می زده به هفتاد لشگر برابر علیست اگر ضربه میزد سپر می شکافت نه تنها سپر مغز سر می شکافت سر و سینه تا به کمر می شکافت علی نعره میزد جگر می شکافت فقط لایق نام حیدر علیست سلیمان اگر حشمت الله شد غبار قدم های این شاه شد هرآن کس کزین راز آگاه شد ولی خدا را هواخواه شد که دردانه ی حی داور علیست علی نقطه ی با، علی با خداست در امواج دریا علی ناخداست علی عالی و رب اعلا خداست بلندای مولای من تا خداست در اول علی بود و آخر علیست علی پهلوانی غرور آفرین علی نور محض است و نور آفرین نگاهش شراب طهور آفرین تمامی اشعار شور آفرین پراز مدح مولای قنبر علیست نبی گفت من کنت مولاه را نشان داد بعد از خودش راه را و ابلاغ کرد امر الله را بگیرید دامان این شاه را چرا که تمامی دین در علیست سخن بیش از پیش شد دلپذیر که گفتم از آن دلبر بی نظیر به من یاد دادند روز غدیر علیٌ امیری و نعم الامیر وصی بحق پیمبر علیست 👇 نکات این جلسه در فایل صوتی ارائه شده است. به فایل صوتی تحلیل مراجعه نمایید. 👇👇
4_6039857975441490286.mp3
3.04M
روضه با نوای: 🎤 موضوع: ـ شخصیت مداح زندگی بعد تو عذابه رو دست من جای طنابه تموم گل هاتُ آوردم اما یكی موند تو خرابه این نشونی كه رو چشامه سوغاتی ِ كوفه و شامه چادر ِ خاكی ِ رقیه ببین داداش شال ِ عزامه هر كاری كردم كه بمونه اما نشد اما نشد نمیره زیر ِ تازیونه اما نشد اما نشد همسفرم شه تا مدینه اما نشد اما نشد خواستم سر ِ تو رُ نبینه اما نشد اما نشد شده تنم پر از كبودی هرجا كه بردنم تو بودی سر ِ تو رُ بالای نیزه چه سنگی زد زن ِ یهودی غارت شده انگشتر ِ تو غارت شده روسری ِ من حتی زن ِ یزید دلش سوخت برای بی معجری ِ من خواستم كه تو قرآن نخونی اما نشد اما نشد خواستم نشه لب ِ تو خونی اما نشد اما نشد گفتم بهش بسه دیگه ، اما نشد، اما نشد رقیه نشنوه چی میگه، اما نشد، اما نشد توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است. 👇
. توسط دکتر فراهانی روضه با نوای: 🎤 شعر از: ✍ موضوع: نگاه گریه داری داشت زینب چه گام استواری داشت زینب دل با اقتداری داشت زینب ببین چه اعتباری داشت زینب چهل منزل حسین منجلی شد گهی زهرا شد و گاهی علی شد ندیدم زینب کبری تر از این ندیدم زینت باباتر از این ندیدم دختر زهراتر از این حسینی مذهبی غوغاتر از این اگر چه غصه دارد آه دارد به پایش خستگیِ راه دارد به گِردش آفتاب و ماه دارد به والله که ای والله دارد همین که با جلالت سر نداده به دست هیچ کس معجر نداده پس از آن که زمین را زیر و رو کرد سپاه کوفه را بی آبرو کرد به سمت کربلا خوشحال رو کرد کمی از خاک را برداشت بو کرد رسیدم کربلا ای داد بی داد! حسین سر جدا، ای داد بی داد! چهل روز است گریانم حسین جان! چو موی تو پریشانم حسین جان! چهل روز است می خوانم حسین جان! حسین جانم حسین جانم حسین جان! تویی ذکر لبم الحمدلله حسینی مذهبم الحمدلله همین جا شیرخواره گریه می کرد رباب بی ستاره گریه می کرد گهی بر گاهواره گریه می کرد گهی بر مشک پاره گریه می کرد خدایا از چه طفلم دیر کرده؟ مرا بیچاره کرده، پیر کرده همین جا دور اکبر را گرفتند ز ما شبه پیمبر ما را گرفتند ولی از من دو دلبر را گرفتند هم اکبر هم برادر را گرفتند "به تو گفتم که ای افتاده از پا ز جا بر خیز ور نه معجرم را..." همین جا بود که سقای ما رفت به سمت علقمه دریای ما رفت پناه عصمت کبرای ما رفت پی او گوشواره های ما رفت فقط از علقمه یک مشک برگشت حسین بن علی با اشک برگشت همین جا بود که دل ها گرفت و ... کسی روی تن تو جا گرفت و ... سرت را یک کمی بالا گرفت و... و از پشت سرت سر را گرفت و... همین که بر گلویت خنجر آمد صدای ناله ی زهرا در آمد همین جا بود الف را دال کردند تنت را بارها پامال کردند ته گودال را گودال کردند تو را با سم مرکب چال کردند اگر خواندم قلیلت علت این بود که یک تصویری از تو بر زمین بود تو ماندی و کبوتر رفت کوفه تو را کشتند و خواهر رفت کوفه خودم در راه و معجر رفت کوفه چه بهتر زودتر سر رفت کوفه و گر نه دردها می کشت ما را نگاه مردها می کشت ما را بهاری داشتم اما خزان شد قدی که داشتم بی تو کمان شد عقیق تو به دست ساربان شد طلای من نصیب کوفیان شد خبر داری مرا بازار بردند میان مجلس اغیار بردند همین جا بود افتادند تن ها همین جا بود غارت شد بدن ها تمامی کفن ها، پیرهن ها بدون تو کتک خوردند زن ها همین جا بود گیسو می کشیدند به هر سو دخترانت می دویدند همین جا بود تازیانه باب گردید رخ ما در کبودی قاب گردید ز خجلت خواهر تو آب گردید که معجر بعد تو نایاب گردید سکینه معجر از من خواست اما خودم هم بودم آن جا مثل آن ها... ز جا برخیز غم خواری کن عباس! دوباره خیمه را یاری کن عباس! برای عزتم کاری کن عباس! علم بردار علم داری کن عباس! سکینه می کند زاری ابالفضل! چه قبر کوچکی داری ابالفضل! توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است. 👇👇
4_6033117784479629697.mp3
3.97M
تحلیل مداحی روضه با نوای: شاعر شعر اول: شاعر شعر دوم: : لطائف و ظرائف در روضه غريبه گان مُرُوَت حيا نمي كردند ز هيچ گونه جنايت اِبا نمي كردند ستاره گان حرم را به ريسمان بستند بگو ز جور ، زمين را به آسمان بستند ميان آن همه لشکر چو بي كسم ديدند به اشك بي كسي ام ناكسانه خنديدند از جان خود اگر چه گذشتم به راحتی دل کنده ام ولی ز تنت با چه زحمتی می خواستم به پات سرم را فدا کنم اما به خواهر تو ندادند مهلتی بهتر نبود جای تو من کشته می شدم؟ بی تو چگونه صبر کنم،با چه طاقتی؟ از بس برای زخم لبت گریه کرده‌ایم چشمی ندیده‌ام که ندیده جراحتی تو رفتی و غرور حریمت شکسته شد هنگام غارت حرم، آن هم چه غارتی آتش زدند خیمۀ ما را و بعد از آن دزدیده شد تمامی اشیاء قیمتی کم مانده بودخم بشوم، کم بیاورم از دست تازیانۀ بیرحم لعنتی توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است.👇👇👇👇👇
. علیه السلام🏴 با نوای: استاد بخش اول موضوع: ـ روضه تحقیقی دل به عشق تو اسیر است مرا یادی کن عاشقی خسته و بشکسته ام امدادی کن یار شیرین دهنان یاد ز فرهادی کن خسته از ظلم دل خویش شدم دادی کن کن نگاهی به دل من که پر از شور شود مگذارش به نگاهی ز درت دور شود ای درت باب خدا ای حرمت باغ بهشت ای خدا جوی خدا روی خداوند سرشت در دلم نام تو را دست خداوند نوشت ای همه حسن نظر کن تو بر این بنده ی زشت زشتی من ز نگاهت همه زیبا گردد بر روی دل در الطاف خدا وا گردد ای صفای همه عالم به صفای حرمت انبیا دیده گشودند به لطف و کرمت سر نهادند بر آن بارگه محترمت نفس هر دو جهان بسته به یک لحظه دمت در دو دست تو سر رشته ی تقدیر و قضاست تو رضایی ز رضای تو خداوند رضاست به ولای تو دلم در دو جهان شاد بود زندگی بی تو چنان شاخه ی در باد بود بی تو هر زمزمه ای بیهده فریاد بود قبله گاه دل ما پنجره فولاد بود حرم و صحن تو چون روضه ی رضوان من است یاد تو مایه ی آرامش طوفان من است همه ی اماما رئوفن اما به امام رضا میگن امام رئوف، همه ی ائمه کریمن ام به امام حسن میگن کریم اهل بیت چرا؟ برای اینکه امام حسن قاتلشم وقتی اومد کنار بسترش می لرزید فرمود: زود برو تا حسینم نیومده... چرا به امام رضا میگن امام رئوف برا اینکه حیووناهم وقتی مستأصل میشن پناه می برن به امام رضا، آهو رُ که همه ی عالم می دونن، اون شتر رُ قبل انقلاب اونایی که یادشونه از تو کشتارگاه مشهد فرار کرد اومد تو صحن امام رضا که روزنامه ها عکسشُ زدن جلوی پنجره فولاد می دیدن اشکش داره می چکه از چشم این حیوان، صاحبش گفت من اینُ به امام رضا بخشیدم. از قول آیت الله مروارید نقل می کنن که آخر شبی می خواستم مشرف شم حرم، عجله هم داشتم اما دیدم دم صحن شلوغه اومدم جلو ببینم چه خبره دیدم یه سگی دستاشُ دراز کرده سرشُ آورده بالا به گنبد امام رضا داره نگاه می کنه و اشک داره از چشای این حیون می ریزه و عوعو می کنه؛ گفتم بایستم ببینم چه خبره، دقایقی بعد دیدم یه ماشین آخرین مدل اومد ایستاد و یه کسی از پشت فرمون خیلی متشخص پیاده شد در عقبُ باز کرد یه اسمی صدا کرد این حیون پاشد رفت صندلی عقب دراز کشید درُ بست نشست پشت فرمون؛ اومدم جلو گفتم جان امام رضا بگو ببینم چیه ماجرا. گفت این سگ از وقتی کوچک بود آوردیم تو خونمون خونه ی ما در یکی از محلات شمال شهر مشهده اطرافش بیابان زیاده احتیاج داشتیم خونمونم بزرگه بهش می رسیدیم به دردمون می خورد حالا پیر شده به جز دردسر چیزی نداره به اصرار همسرم از خونه بیرونش کرده بودم الان خوابیده بودم خواب دیدم امام رضارُ فرمود: پاشو بیا این حیوونُ ببر دیگه تا زنده است از خونت بیرونش نکن... ای تو آرامش جانم به نگاهم بنواز بر درت همچو گدای سر راهم بنواز تو رئوفی و من آن عبد سیاهم بنواز گر چه آلوده ی هر جرم و گناهم بنواز تو نوازش کن و از بهر خدا ناز مکن پرده از زشتی اعمال بدم باز مکن رایگان توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است.👇👇
‍ چقدر مصیبتای این دو پاره ی تن پیغمبر شبیه همه، هر دو صدای نالشون بلند شد «آه سوختم» هر دو از خدا طلب مرگ کردن، هر دو قبل از شهادت دستور گریه دادن امام رضا زن و بچشُ جمع کرد فرمود: بیاین برام مویه کنید گریه کنید خواهرش اومد جلو فرمود داداش مسافری، گریه بده فرمود مسافری که برگرده؛ هی دیدن اومد خودشُ انداخت رو قبر پیغمبر برگشت دم در دوباره رفت فهمیدن امام رضا برنمی گرده. مادرش فاطمه هم وقتی دید علی داره گریه می کنه اول اشکاشُ پاک کرد بعد فرمود گریه کن، برا من گریه کن، برا یتیمای من گریه کن، برا حسین من... هر دو پاره ی تن پیغمبر تو چند قدم چند بار رو زمین نشستن امام رضا از مجلس مأمون که بیرون اومد تا خونه ی حضرت راهی نبود بیش از پنجاه مرتبه هی رو زمین نشست گفت جیگرم، سیدا مادرش زهرا تو چند قدم برا زیارت بابا چند بار رو زمین نشست. هر دو پاره ی تن خیلی مصیبتاشون شبیه همه اما یه مصیبتشون خیلی با هم اختلاف پیدا کرد سادات بدن مادرتونُ هفت نفر نیمه ی شب اما درود خدا بر مردم ایران که از روز اول دلداده ی اهل بیت بودند، چه کردند؟! همه جارُ سیاه پوش کردن، عزادار شدن، لباس سیاه پوشیدن، با اینکه ممنوع بود زنا بیان مکروه هم هست زنای نوغان اومدن پیش شوهراشون گفتن اجازه بدید ما دنبال این جنازه بیایم، گفتن نمیشه اصرار کردن گفتن نه وقتی دیدن خیلی اصرار کردن اما فایده نداره گفتن مهریه هامونُ می بخشیم. چرا انقدر اصرار دارید؟ گفتن آخه این آقا غریبه زن و بچش مدینه هستن، اومدن من اینُ ندیدم اما معروفه انقدر گل رو بدن امام رضا ریختن گل پر شد روی بدن روز آخر ماه صفره من فدای اون بدنی که وقتی خواهر اومد عوض گلباران انقدر نیزه شکسته... رایگان توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است. 👇