.
زبان حال حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) با سر بر نیزه
(زمینه _شور _زمزمه)
هلال زینب
دعا کنم من پای نیزه
تموم بشه غمهای نیزه
نیفتی از بالای نیزه
باور نداشتم
یه روز چنین بی بال و پر شم
در کوه و صحرا در بدر شم
با شمر و خولی همسفر شم
دیدم رو نیزه
میریزی اشک و دلغمینی
چشماتو بستی تا نبینی
آواره شد پرده نشینی
چشم تو روشن
رو ناقه ی عریان سوارم
ببین کجا کشیده کارم
نمونده یک محرم کنارم
ببین برادر
این روزگار چه کرده با من
من محو دیدارت ولیکن
افتاده بر من چشم دشمن
ای کاش بمیرم
آخه چجوری زنده باشم
همراه با نامحرما شم
رو نیزه ها سر داداشم
مظلوم حسین جان
مظلوم حسین مظلوم حسین جان
#محرم 1400
#اسارت
#حضرت_زینب
#زمینه
#شور
#زمزمه
.👇
در نتیجه، فرزند معاویه را نسبت به سرنوشت خود و حکومتش دچار وحشت نمود.»88
عزاداری در شام
خطبه منطقی و آتشین حضرت زینب(علیها السلام) در مجلس یزید، حاضران را سخت تحت تأثیر قرار داد، به گونهای که یزید از روی ناچاری نسبت به حضرت زینب(علیها السلام) و زینالعابدین(علیه السلام) و بازمانگان اهلبیت(علیهم السلام)اندکی نرمش و انعطاف نشان داد. بدین دلیل، از هرگونه واکنش سخت پرهیز نمود.89 یزید از اطرافیان خود نظر خواست که با اهلبیت(علیهم السلام) چه کند؟ هرچند بعضی از آنان از روی چاپلوسی گفتند: اینها را نیز به سرنوشت رفتگانشان مبتلا گردان، ولی نعمان بن بشیر، که در آن مجلس حضور داشت، به او گفت:
ای یزید! بنگر که اگر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بود، با آنان چگونه رفتار میکرد. تو نیز همان رفتار را با آنان انجام بده.90
در هر صورت، مرحله دوم نهضت حسینی توسط زینب کبری(علیها السلام) رهبری و هدایت شد. آن مخدّره آنچه را لازم و گفتنی بود در خطبه کوفه و شام خود بیان داشت و با خطبه امام سجّاد(علیه السلام)، رسالت آنان کامل شد و فرزند معاویه چنان در تنگنا قرار گرفت که در ظاهر، پشیمان شد و جنایت و قتل امام حسین(علیه السلام)را به گردن ابنزیاد انداخت و او را در مجلس خود لعنت کرد91 و گفت: من به قتل حسین(علیه السلام) فرمان نداده بودم، ابن زیاد این کار را انجام داد.92
یزید به خاطر حفظ موقعیت خود، با اسرا نرمش نشان داد و اجازه داد آنان چند روزی در شام عزاداری کنند. زنان آل ابوسفیان (در خرابه) به پیشواز اهلبیت(علیهم السلام)رفتند و دست و پای دختران رسول خدا(صلی الله علیه وآله)را میبوسیدند; گریه و زاری میکردند و سه روز عزارداری بپا داشتند. هند، همسر یزید، گریبان چاک زد و ناله و سوگواری نمود.93 سرانجام، اسیران آل محمّد(علیهم السلام) در پرتو مجاهدت حضرت زینب(علیها السلام) و امام سجّاد(علیه السلام) و امّکلثوم(علیها السلام) و رسوا شدن خاندان اموی با تکریم و احترام، به مدینه بازگشتند.
آری، حضرت زینب(علیها السلام) و کاروان وی در مدت کوتاهی توانستند آنچنان افکار مردم را تکان دهند که یزید مجبور شد هنگام خارج شدن ایشان از شام نوعی رفتار کند که مخالف رفتار او هنگام ورود اسیران بود.
جمع بندی و نتیجه گیری
حضرت زینب(علیها السلام) افزون بر ویژگیها و فضیلتهای شخصیتی، که از خاندان وحی ارث برده بود، در به ثمر رساندن نهضت عاشورا، نقش فوقالعاده داشت. او پس از عاشورا، در کنار سرپرستی اسیران و حفظ جان امام سجّاد(علیه السلام) از خطرها، توانست انقلاب حسینی را با تحمّل زحمتهای فراوان به پیروزی نهایی برساند و در انجام رسالت خویش، با صلابت و استواری ایستاد و نقش سنگین و رسالت خویش را به خوبی به پایان رساند تا آیین پیامبر(صلی الله علیه وآله) و انقلاب کربلا دستخوش تحریف نگردد.
هنگام ورود اسیران به کوفه، نخست مردم با شادمانی به استقبال اسیران آمدند، ولی حضرت زینب(علیها السلام) با سخنان آتشین خود، اوضاع را دگرگون ساخت و کوفیان غرق ماتم شدند. او با کلمات ملکوتی، هم کوفیان را متوجه جنایتشان نمود و هم ماهیت قیام را روشن ساخت. انتقام از قاتلان امام حسین(علیه السلام)، با قیام مختار، رهاورد بیدارگری حضرت زینب(علیها السلام) بود که خشم مردم را بر ضد حکومت برانگیخت.
همچنین حضرت زینب(علیها السلام) با نهیب خویش در کاخ عبیداللّه، وی را تحقیر کرد و ماهیت انقلاب را نیز از دستبرد آن ناپاک حفظ نمود.
هنگام ورود کاروان حسینی به شام، شهر غرق در شادی بود. یزید مجلسی از سران کشوری و لشکری ترتیب داد. او با دیدن آل پیامبر از سر غرور بر لب و دندان امام حسین(علیه السلام) جسارت نمود; ولی حضرت زینب(علیها السلام)چنان خطبهای منطقی و جانکاه ایراد کرد که یزید با سرافکندگی و از روی ناچاری، قتل سیدالشهدا(علیه السلام) را بر گردن ابنزیاد انداخت.
سخنان حضرت زینب(علیها السلام) در مجلس یزید و سپس خطبه امام سجّاد(علیه السلام)، اوضاع دمشق را دگرگون کرد و بغض شامیان را به دوستی خاندان پیامبر و نفرت از یزید مبدّل ساخت; فرجامی که هرگز انتظار آن نمیرفت. آری، حضرت زینب(علیها السلام) اینگونه نقش خویش را در پیامرسانی نهضت حسینی ایفا نمود و در پایان، سرافراز و پیروزمندانه، اما عزادار در سوگ عزیزان، به مدینه بازگشت.
--------------------------
پى نوشت ها
.
77ـ سید عبدالکریم هاشمینژاد، پیشین، ص 326.
78ـ محمّد محمّدی اشتهاردی، پیشین، ص 327ـ328.
79ـ سید عبدالکریم هاشمینژاد، پیشین، ص 330.
80ـ محمّد محمّدی اشتهاردی، پیشین، ص 248.
81ـ حسن الهی، پیشین، ص 208.
82ـ ابومخنف، پیشین، ص 267 / سیدبن طاووس، پیشین، ص 214ـ215.
83ـ «خندوف» جدّه پدری یزید بود که بین یزید و او سیزده واسطه وجود داشت.
84ـ روم: 10.
85ـ محمّدباقر مجلسی، پیشین، ج 45، ص 133ـ135 / سیدبن طاووس، اللهوف، ص 215ـ218.
86ـ آلعمران: 178.
87ـ آلعمران: 169.
88ـ سید عبدالکریم هاشمینژاد،
.
سینه زنی و زنجیر زنی
#شب_هفت #امام_حسین
🔷
شد شب هفت سالار خوبان
زینب محزون از دیده گریان
نالد چو نی در این عزا آه و واویلا
گوید بمیرم یا اخا. آه و وا ویلا
شد هفتم مولا حسین. آه و وا ویلا
هر شیعه دارد شور و شین آه و واویلا
▪️
سر بروی نی چون مه تابان
ناله کن ایدل با غم و افغان
آیات قرآن بر لبش آه و وا ویلا
آه از غمهای زینبش. آه و وا ویلا
شد هفتم مولا حسین. آه و وا ویلا
هر شیعه دارد شور و شین آه و واویلا
▪️
جسم پاک او کربلا بی سر
رأس او بر نی الله و اکبر
یک تن نکرد احترام. آه و واویلا
بر پور سید انام آه و واویلا
شد هفتم مولا حسین. آه و وا ویلا
هر شیعه دارد شور و شین آه و واویلا
کی چنین ظلمی دیده در دوران.
در تنور گردد. شاه دین مهمان
ای وای و از ظلم و جفا. آه و اویلا
سر رفته در طشت طلا. آه و واویلا
شد هفتم مولا حسین. آه و وا ویلا
هر شیعه دارد شور و شین آه و واویلا
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
#هفده_محرم #هفتم_امام
#شب_هفت_امام_حسین_علیه_السلام
👇
.
سری به نیزه شد و آفتاب را گریاند
نبی و فاطمه و بوتراب را گریاند
صدای مویه ی زلفش که دست باد افتاد
چقدر حضرت ختمی مآب را گریاند
لباس تیره به تن کرد آسمان بعدش
ز بام بارش سنگین، سحاب را گریاند
کسی مقابل نی آب را زمین می ریخت
اشاره بر لب او کرد و آب را گریاند
سوال "أین أبی" بین کاروان پیچید
رسید بر سر نیزه، جواب را گریاند
کمان حرمله بر قامتی کمان خندید
کمان حرمله خیلی رباب را گریاند
به آستین نزارش گرفت رو، زینب
وقار پوشیه ی او حجاب را گریاند
شراب تا به سر گیسوی حسین رسید
دو چشم عنبر و مشک و گلاب را گریاند
قلم شکست و ... در آخر فقط نوشت، کنیز
ورق ورق صفحات کتاب را گریاند
#بعد_از_شهادت #امام_حسین
#اسارت
#کاروان_اسرا
#محسن_حنیفی ✍
..
.
#زبانحال_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
پس از تو جانِ برادر چه رَنجها که کشیدم
چه شَهرها که نَگشتم چه کُوچه ها نَدیدم
به سَخت جانی خود این قَدر نبود گُمانم
که بی تو زِنده بدشتِ بَلا به شام رسیدم
بُرون نمود در آن دَم چو شِمر پیرهَنت را
به تن زِ پَنجهء غم جامه هر زمان بِبُریدم
چو ماهِ چارده دیدم سَرت را بسر نِی
هِلال وار زِ بارِ مُصیبتِ تو خَمیدم
زدم به چوبهء مَحمِل سر آنزمان که سرِ نِی
بنُوکِ نیزهء خُولی سرِ چو ماهِ تو دیدم
زِ تازیانه و کعبِ سِنان و نیزهء دشمن
دگر زِ زندگی خویش قطع گشت اُمیدم
میانِ کوچه و بازارِ شام پای بِرهنه
سر از خَجالتِ نامحرمان بِجیب کِشیدم
شدم چو وارِد بزمِ یَزید بازوی بَسته
هِزار مَرتبه مَرگِ خود از خدا طَلبیدم
هَنور بر کَفِ پایم نشانِ آبله پیداست
به راهِ شام زِ بَس از جَفا پیاده دُویدم
ولی به اینهمه غم شاد از آنم اِی شهِ خوبان
که نَقدِ جان بِجهان دادم و غمِ تو خریدم
از این حکایتِ جان سوز #جودیا صفِ مَحشر
به نزدهِ شاهِ شَهیدان شَریک هَمچو شَهیدم
#شادروان_جودی_خراسانی
#اسارت #اربعین
امام حسین علیه السلام
***
یادتان باشد لباس مشکی ام را تا کنید
گوشه ای از قبر من این جامه را هم جا کنید
کاش من در شام تاسوعا بمیرم تا شما
خرجیم را نذر خرج ظهر عاشورا کنید
هم کفن دارم و هم قومی که دفنم می کنند
پس فقط هنگام دفنم یاد آن آقا کنید
از صدای ناله ها و گریه های مادرم
بیشتر یاد غم صدیقه ی کبری کنید
آه من مردم ولی یک کربلا قسمت نشد
پیش مردم مایلم این نکته را حاشا کنید
مرگ من آمد ولی آقا نیامد، حیف شد!
فرصت دیدار را شاید شما پیدا کنید
.
اینقدر به مجلس اش حسادت نکنید
هی چوب میان چرخ هیئت نکنید
اصلا به شما چه؟!،”فاطمه” صاحب عزاست
در کار عزای او دخالت نکنید
#محرم
.
.
#محرم
نام تو زینتِ هر زمزمه یابنَ الزهرا
میدهیمَت قسمِ فاطمه یابنَ الزهرا
یابنَ مظلوم! قسم بر غمِ زهرا برگرد
شرمساریم ز روی تو ، ز صحرا برگرد
یک مُحرم ز غمت خانه تکانی کردیم
گریه بر جدِّ غریبت همگانی کردیم
کارِ ما، نالۀ یابن الحسنِ تنها نیست
آنکه یک عمر شعاریست، یقین از ما نیست
ما که از کشتۀ بی غسل و کفن میگوئیم
با مخاطب ز دلِ روضه سخن میگوئیم
ما اگر نامه نوشتیم بیا، با خون بود
همچو زهرا ز فدک، صورتمان گلگون بود
ما گرفتار حسینیم، خدا شاهدِ ماست
تا ابد یارِ حسینیم، خدا شاهدِ ماست
کِی دگر مسلمِ دوران سرِ بازار شود
«نگذاریم دگر واقعه تکرار شود»
مَردِ میدان عمل، پای ولی میماند
در رکابِ سپهِ سید علی میماند
پشت بر راه امام و شهدا باشد، ننگ
نهَراسیم ز تهدید و ز تحریم و ز جنگ
ما سخن را ز لسان شهدا میگوئیم
«نَـه» به هر لایحۀ بی سر و پا میگوئیم
با شما دوست و با دشمن تان در حربیم
آگه از بَد دلی و توطئه های غربیم
مُزدِ ما را سفر کرب و بلا خواهد داد
اربعین پاسخِ هر توطئه را خواهد داد
تا که در راهِ حرم، با قدَمت همراهیم
کِی چنان کور دلان از رَهتان گمراهیم
ما ز تو ، غیر ترا هیچ نخواهیم بیا
جز توَلای شما هیچ نخواهیم بیا
محمود ژولیده ✍
#امام_زمان
#ماه_صفر
.
.
روضه علی اصغر ،روضه خجالت کشیدن حسینه..
روضه سکینه خانم،روضه خجالت کشیدن ابوالفضله
روضه ابوالفضل،روضه خجالت کشیدن ام البنینه..
آخه بعد عاشورا هر روز می اومد، می گفت ؛ رباب عباسمو حلال کن،نتونست برا علی اصغر آب بیاره..
.
.
#امام_زمان عج
#مناجات_محرمی
با غصه های آل عبا گریه می کنی
در اوج روضه های عزا گریه می کنی
ما با گناه اشک تو را در می آوریم
از سوز بی وفایی ما گریه می کنی
ای صاحب عزا، تو به این روضه های ما
می آیی و بدون صدا گریه می کنی
«گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه»
در مشهد امام رضا گریه می کنی
بر کشته ی فتاده به هامونِ کربلا
بر داغ سید الشهدا گریه می کنی
این روزها به حال دل زینب اسیر
در ماجرای شام بلا گریه می کنی
بر رأس های رفته به بالای نیزه ها
با خیزران و طشت طلا گریه می کنی
حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
با غصه های آل عبا گریه می کنی
#وحید_محمدی
*
.
#حضرت_زینب
#کوفه
زینب و کوچه و بازار ، امان از کوفه
بین جمعیت و انظار ، امان از کوفه
حجة بن الحسن آقا دمِ دروازه ببین
عمه ات گشت گرفتار ، امان از کوفه
حرمله گشته عنان گیر و نگهبان خولی
شمر هم قافله سالار ، امان از کوفه
@emame3vom
سنگهایی که ز گودال زیاد آمده بود
خورد او از در و دیوار ، امان از کوفه
آبروریزی این شهر کم از شام نبود
کم ندید از همه آزار ، امان از کوفه
آبرو داشت در این شهر به این روز افتاد
دختر حیدر کرار ، امان از کوفه
نشنود کاش پیمبر ، صدقه میدادند
همه بر عترت اطهار ، امان از کوفه
وسط خطبه او همهمه در شهر افتاد
دید بر نیزه سرِ یار ، امان از کوفه
چه سری خونی و خاکستری و خاک آلود
وای از لحظه دیدار ، امان از کوفه
تا رسید امّ حبیبه زخجالت شد آب
هیچ عزیزی نشود خار ، امان از کوفه
زینبِ پرده نشین حبس نشین شد آخر
داد از کوفیِ بی عار ، امان از کوفه
سختی حبس به دیده نشدن میارزید
سخت تر مجلس اغیار ، امان از کوفه
وامصیبت ، (دَخَلَت زینب علی اِبنِ زیاد)
پس کجا بود علمدار ، امان از کوفه
طعنه ها بود که بر اشک دو عینش میزد
با عصا بر لب و دندان حسینش میزد
شاعر: #عبدالحسین_میرزایی
.
.
#بعد_از_شهادت
#امام_حسین
گلم را خار صحرا پيرهن بود
غبار و خاک و خون او را کفن بود
سرش بر ني به لب ذکر خدا داشت
گلوي پاره با من همسخن بود
خودم ديدم که جسم باغبانم
سرا پا باغ گل از زخم تن بود
خودم ديدم که از بالاي نيزه
چهل منزل نگاه او به من بود
خودم ديدم به صحرا يوسفم را
که جسمش پاره تر از پيرهن بود
خودم ديدم نشان سم اسبان
عيان بر روي آن خونين بدن بود
.
.#امام_زمان
غزل مناجات
اول مجلس🍃
چرا آواره کوه و بیابانم، نمی دانم
چه می خواهد غم عشق تو از جانم، نمی دانم
به سمت آسمان رو می کنم هر جمعه می پرسم
کجایی ماهِ پشت ابر پنهانم؟ نمی دانم
تو که هر هفته امضا می کنی پرونده مارا
نمی مانم چرا بر عهد و پیمانم، نمی دانم
در این عصر غم و تردید آقا با ظهور تو
به جا می ماند آیا دین و ایمانم؟ نمی دانم
نمی دانم که هستم آن زمان پای رکاب تو
چه هستم؟ کافرم گبرم مسلمانم، نمی دانم
فدای قلب پر مهرت که این شب ها پر از درد است
محرَم مثل تو ناحیه می خوانم، نمی دانم
چه می شد اینکه مانند شما خون گریه می کردم
خدا می کرد چون زینب پریشانم، نمی دانم
شبیه حُر سرم زیر است پشت خیمه ارباب
نگاهش می کند امروز مهمانم؟، نمی دانم
شاعر: عباس احمدی
#امام_زمان_عج
#امام_حسین علیه_السلام
#مناجات
#مرثیه
#اول_مجلس
.👇
هدایت شده از خبرگزاری بسیج پیربکران شهرستان فلاورجان
انا الله و انا الیه راجعون
به گزارش خبر گزاری بسیج از فلاورجان ،حاج عبدالعظیم عطایی مقدم پدر شهید ان سرفراز شهید سهراب و شهید حمزه عطائی مقدم در جوار دو فرزند شهیدش قرار گرفت .در این رابـطه فرمانده ناحیه مقاومت بسیج فلاورجان در پیامی در گذشت این پدر شهید را به خانواده شهید و مردم شهید پرور بخش پیربکران تسلیت گفت.
متن پیام " فرمانده ناحیه مقاومت بسیج شهرستان فلاورجان" به شرح زیر است:
بسم رب الشهداء و الصدیقین
صلابت و شکیبایی پدران و مادران شهدای معزز که فرزندان خود را در راه رضای خدا و سربلندی نظام مقدس جمهوری اسلامی، برای آرامش و آسایش ما نثار کردند در وصف نمی گنجد و کلمات قادر به ستودن صبر جمیل آنها نیست.
در گذشت اسوه صبر و ایثار، حاج عبدالعظیم عطایی مقدم " پدر شهید ان معزز " سهراب و حمزه عطائی مقدم " موجب تألم و تاثر خاطر فراوان شد.
اینجانب مصیبت وارده را به خانواده های محترم و سوگوار ، خانواده های معظم شهدا و مردم شهید پرور پیربکران تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای آن مرحوم رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت می نمایم.
به فضل الهی روح بلند آن مرحوم در جوار فرزندان شهیدش قرین رحمت ربوبی و یاد و خاطره ایشان بر لوح دل ها ماندگار خواهد ماند.
#•خوشا به پنجۀ راهب..
#روضه و توسل به سر مبارکِ حضرت سیدالشهدا (ع) و دیر راهب نصرانی
صلی الله علیک یا اباعبدالله ..
کاشکی یه سلام مثه سلامِ راهبِ نصرانی میدادم ، بعدِ سلام منم جون میدادم آقا ..
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ ..
بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را
بیا و گرم کن از چهره ات شبِ ما را
"منو جدا شدن از کویِ تو خدا نکند"
که بی حرم چه کنم غصه هایِ فردا را
خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد
بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را
به موجِ سینه زنانت قسم غلام توام
که بُرده گریۀ ما آبرویِ دریا را
گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم
به یک نگاهِ کریمانه ات دو دنیا را
مرا ببر بِه چِشَم زیرِ پا مغیلان را
مرا ببر که ببینم به نیزه سرها را
خدا کند که بیایی شبی به روضۀ ما
شنیده ام که به سر سر زدی کلیسا را
خوشا به پنجۀ راهب که شانه ات می زد
به آنکه بُرد دل راهبانِ ترسا را
به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت
*هی با گلاب داره این سرُ میشوره و زیرِ لب میگه کی دلش اومد این سرُ از بدن جدا کنه .. عجب چشایِ قشنگی داره ...*
به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت
گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را
*قسمش داد گفت با من حرف بزن .. من دیدم رو نیزه داشتی قرآن میخوندی .. این سر یه سرِ معمولی نیست ، بگو کی هستی ... فرمود: أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشانُ وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، .. یه وقتی دید یه هودجی از آسمان به زمین فرود آمد .. چندتا خانمپیاده شدن ، اما همه حواسشون به یه خانمیِ که قد خمیده داره راه میره .. دست به پهلو گرفته داره راه میره ..*
خوشا به بزم عزاخانه اش که تا دَمِ صبح
شنید پیشِ سرَت روضه هایِ زهرا را
چرا بُرید سرت را به رویِ دامنِ من
چرا نشاند به خون این دو چشم زیبا را
چگونه سنگ شکسته جبین و دندانت
چگونه زخم تَرَک داده رویِ لبها را
به رویِ نیزه سرت بود و خیمه ها می سوخت
رسید شعله و زلفِ تو در هوا می سوخت
شاعر : حسن لطفی
*هی صدا میزنه دستت درد نکنه راهب .. سرِ پسرمُ با گلاب شستشو دادی اما مسلمونا دورش کردن .. یکی با سنگ میزد .. یکی با نیزه میزد .. یکی با شمشیر ..
#حاج_محمد_طاهری
#دیر_راهب
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
روضه جانسوز شهر شام وحضرتِ رقیه سلام الله علیها _
_سید مجید بنی فاطمه
🔴➖⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️➖🔴
تمام سنگ ها بر صورتم خورد
چرا که دخترت کوتاه قد بود ...
مرا پایِ سر عباس می زد
کسی که زجر دادن را بلد بود ...
در این یک هفته مشکل در نمازم
ادایِ صادِ اللهُ الصمد بود
*یعنی بابا دندونام شکسته*
مرا در بزم نامحرم بردند
گمانم فقط یک خواب بد بود
در آن مجلس که ما اصلاً نرفتیم
هر آنکس که مرا آن روز زَد بود
شمردم زخم هایت را به خوابم
حدود یک هزار و هشتصد بود
همان خشتی که هر شب بالشم شد
که می دانست که سنگ لحد بود
*یه اشاره کنم زود برگردم ، وَ اِلا روضه نمیخواد ، فقط همین که یه دختر بچه از ناقه اُفتاد ... بعد از ناقه هی می گفت: عمه دستم ... می گفت:رقیه مادرمم می گفت دستم ... هی می گفت عمه بازوم ، می گفت : مادرم هم می گفت بازوم ... برا همین بود وقتی از دنیا رفت، زینب یاد مادرش افتاد ، آخه رقیه هم نیمه شب از دنیا رفت،برا مادرش تشییع جنازه نگرفتن ، برا این دختر هم نگرفتن، بی بی خودشون طاقت نیاوردن ، زن غساله ای آوردن، تا این بچه رو دید گفت:من دست نمیزنم، تا علتش رو نگید چرا بدن این بچه اینقدر کبوده؟ ناله ی زینب بلند شد ، فرمود : از کربلا تا شام هر جا می گفت : بابا ! تازیانه می خورد ....*
حسین ....
#روضه
#حضرت_رقیه س
#شام
بنی فاطمه
🍁🎊 شور زیبا_ فراق کربلا_اربعین_ حاج ابوذر بیوکافی🍁🎊
🍂🍁🍂🍁🍂🍁
منو ابر بهاری کن
بازم اشکامو جاری کن
ببین این چشم خشکیده
واسه چشمام یه کاری کن
یهکاری کن که امسال زندگیم پُرِ صفا باشه
یهکاری کن که امسال بینمون برو بیا باشه
یهکاری کن که امسال قسمتم یه کربلا باشه
کرببلا، منو میکِشیام بهکجا بهکجا
کرببلا، منو میکُشیام بهخدا بهخدا
دلمو مثل دریا کن
غمی دارم مداوا کن
بهروی قبر ششگوشه
چشای بستهمو وا کن
یهکاری کن که امسال لحظههام با روضهها باشه
یهکاری کن که امسال مقصدم سوی خدا باشه
یهکاری کن که امسال فکر تو تو سر ما باشه
کرببلا، منو میکِشیام بهکجا بهکجا
کرببلا، منو میکُشیام بهخدا بهخدا
بیقرارم یه کاری کن
گرفتارم یه کاری کن
که فقط توی این دنیا
تو رو دارم یه کاری کن
یهکاری کن که امسال از غمت آقا رها باشم
یهکاری کن که امسال نوکرِ امام رضا باشم
یهکاری کن که امسال اربعین کرببلا باشم
کرببلا، منو میکِشیام بهکجا بهکجا
کرببلا، منو میکُشیام بهخدا بهخدا
🍂🍁🍂🍁🍂🍁
#حاج_ابوذر_بیوکافی
#ایام_محرم
#ایام_صفر
#اربعین
روضه جانسوز اسارت خاندان اهلبیت علیهم السلام _حاج محسن عرب خالقی
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
@majmaozakerine
زینب فرشته بود و پر خویش وا نکرد
این کار را برای رضای خدا نکرد
پر میگشود اگر همه را باد برده بود
سیمرغ بود و جلوه بی انتها نکرد
این کربلا چه بود که جز این مسافرت
او را ز جان عزیزتر خود رها نکرد
یک روز هم اگر چه نخورده غذای سیر
یکبار هم نماز شبش را قضا نکرد
بیگانه بر غریبی زینب سلام کرد
کاری که هیچ رهگذر آشنا نکرد
یحیی مازنی بیست سال همسایه خونه امیرالمؤمنین بود. میگه بیست سال همسایه خونه مولا علی .ع. بودم، یکبار سایه زینبم ندیدم.
غیر این روضه کلامی قاتل سادات نیست
جای زینب بر در دروازه ساعات نیست
دیر آذین بسته شد این شهر خیلی دیر شد
بر در دروازه ساعات زینب پیر شد
ولأندبن عليك بدل الدموع دماً ... به امام زمان عرض کرد آقا برا کدوم روضه خون گریه میکنی؟ فرمود برا اسارت عمه ام زینب
سنگ می آمد ز هر سو و دل خواهر شکست
سر شکست و سر شکست و سر شکست و سر شکست
سر میفتد بر زمین ، خواهر میفتد بر زمین (سادات ببخشند)
پیش چشمان رباب ، اصغر میفتد بر زمین
((روضه خوانها از بیان روضه هایش جا زدند
بر در دروازه ساعات ، زینب را زدند .... )
سلام میدیم.السلام علیکِ یا کعبة الرزایا ... بذار یه چیزی بگم . پارسال روز اول صفر دم دروازه ساعات گفتم بذار ببینم چقد راهه تا کاخ اون ملعون. پیاده بیست دقیقه راهه.
اما امام سجاد فرمود صبح مارو از دم دروازه وارد کردن غروب رسیدیم.
عمه جانم عمه جانم
کعبة الرزایا یعنی کعبه درد و رنج ...
... من کعبة الرزایایم چون در این سفر
هر کس حسین گفت به جایش مرا زدند ...
حسین ....
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#حاج_محسن_عرب_خالقی
4_5960669752144693453.mp3
3.09M
#روضه
حاج محمدرضا طاهری
@majmaozakerine
با سلام و احترام
🔖مرکز پاسخ گویی به سوالات دینی انوار طاها
سوالات شرعی خود را بپرسید و بصورت پیام کوتاه جواب بگیرید
همراه با پاسخگویی انلاین
📖برای ورود و ارسال سوال و دریافت جواب پیامکی کلیک کنید
www.anvartaha.org
🟣پاسخگویی آنلاین
🔵 برای ورد به پاسخگویی انلاین و پرسیدن سوال خود از 10صبح تا11:30صبح و 8 شب تا 9:30 شب کلیک کنید
www.anvartaha.ir
شما هم با انتشار این متن در اجر ان شریک باشید