eitaa logo
🇮🇷مادران میدان🇮🇷
718 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
205 ویدیو
48 فایل
🌱 امام خمینی(ره): «.... اگر در طول انقلاب وفاداری و عواطف و حضور زنان در میدان های مختلف، در راه پیمایی‌ها و انتخابات‌ها نمی بود، یقینا این حرکت عظیم مردمی، نمی توانست این گونه شکل پیدا کند.» مدار مادران انقلابی(مادرانه) ارتباط با ما: @M_borzoyi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🌼🌼 وارد مسافرخانه شدم. عکس را از زیر پیراهنم بیرون آوردم. ساعت ها در اون نگریستم. دیگر باشگاه نرفتم. روز چهارم، رفتم ترمینال مسافربری و بلیت کرمان گرفتم؛ در حالی که عکس سیاه و سفیدی که حالا به شدت به اون علاقه مند شده بودم را در زیر پیراهن خود که چسبیده به قلبم بود، پنهان کرده بودم. احساس می کردم حامل یک شی ارزش مندم... @ketabkhanemadarane
ما هم امشب به یاد شهدای مقاومت و حاج قاسم عزیزمون💔 دهین پختیم و همراه یه خاطره از حاج قاسم، راهی خونه ی همسایه ها کردیم...
۱۴۰۰ 🏴🏴🏴🏴 مجالس روضه اهل بیت (ع) بستری برای تربیت و رشد و تجربه بچه‌هاست. از صبح درگیر تدارک کارهای روضه شدند. پرچم‌ها و کتیبه‌ها را اتو زدند. گردگیری کردند. میز کتاب را چیدند. موقع روضه هم در پذیرایی و بردن دستمال کاغذی و توزیع کتاب دعا مشارکت کردند. روضه با تبیین یکی از اعضای «واحد تبیین و روشنگری مادرانه سبزوار» آغاز شد. ایشان به وقایع منتهی به شهادت حضرت زهرا (س) و جریان غصب فدک و خلافت اشاره کردند و سپس یک نمایه کلی از «خطبه فدک» را ترسیم کردند. پس از آن گفتگوی کوتاهی بین مادران پیرامون موقعیت استراتژیک فدک و اهمیت آن و مقایسه‌ای بین شرایط حال و آن موقع شکل گرفت. سپس یکی از مادران، به معرفی کتاب «پس از بیست سال» پرداخت. زمان مداحی فرا رسیده بود. دقایقی پای مداحی و روضه حضرت زهرا (س) نشستیم. همزمان با آغاز روضه در اتاق دیگری برنامه های مخصوص کودکان در جریان بود. با بلند شدن صدای اذان، مداحی پایان یافت. همه به نماز ایستادند و نماز جماعت با مکبری نصفه و‌نیمه‌ی بچه‌ها برپا شد. بساط نماز که جمع شد، مراسم سینه‌زنی مادر و کودک انجام گرفت. سفره‌ای هم پهن شد و بچه‌ها میهمان سوپ نذری یکی از مادران شدند. میز کتاب و دفترهای طرح حاج قاسم هم معرفی شد. @madaranemeidan
۱۴۰۰ صدای مداحی‌ در خانه پیچیده بود. منتظر آمدن مهمان ها بودیم. مادرها یکی یکی با بچه هایشان از راه رسیدند. بعد از قرائت حدیث شریف کساء، یکی از اعضای «واحد تبیین و روشنگری» مادرانه سبزوار سخنرانی کردند. بحث از محورها و کلیات خطبه فدکیه آغاز شد و فضای جامعه ی آن زمان تبیین شد. سپس به بیان شباهت های آن دوران و کاری که حضرت زهرا (س) انجام دادند و وظایف ما در زمان حاضر، پرداخته شد. ترسیم مسیر قیام لله و تحقق توحید در مسیر و جاده‌ای که خداوند برای ما ترسیم کرده و ما را به حرکت دسته جمعی در آن مسیر فرا خوانده است. هم‌چنین مصادیقی از نگرش توحیدی در زندگی بیان شد. برنامه معرفی کتاب هم توسط یکی از اعضای واحد مطالعات مادرانه انجام شد. بعد از معرفی کتاب، پای ذکر مصیبت اهل بیت (ع) نشستیم و اشک ریختیم. سپس گرد هم نشستیم و همه خودشان را معرفی کردند تا دوستان فضای مجازی، به دوستان فضای حقیقی بدل شوند. همزمان با بانگ اذان به نماز ایستادیم و به روال روضه‌های مقاومت، بعد از نماز سینه‌زنی مادر و کودک انجام شد. اعضای واحد کودک هم طبق معمول به سبک خودشان ادای دین کردند به محضر فاطمه زهرا (س). دفاتر حاج قاسم هم معرفی و در معرض فروش گذاشته شد. @madaranemeidan
۱۴۰۰ تا جمع شدن مهمان ها مداحی در حال پخش بود. ابتدای مراسم با یک کلیپ زیبا از حاج قاسم آغاز شد. بعد از قرائت حدیث کسا و دعای توسل، یکی از اعضای واحد تبیین درباره ی خطبه ی فدکیه صحبت کردند و گفتگویی بین حضار شکل گرفت. با آمدن مداح دلها راهی مدینه شد... بعد از مراسم نماز جماعت برگزار شد. واحد کودک مادرانه هم در مراسم حضور داشت و خاطره ی خوشی برای بچه ها ساخت. @madaranemeidan
۱۴۰۰ در ابتدای مراسم مداح محترم حضار به ذکر مصیبت پرداختند. سپس یکی از اعضای واحد تبیین مادرانه درباره ی اتفاقات پیش و پس از شهادت حضرت زهرا صحبت کردند. برنامه ی بعدی معرفی کتاب، توسط یکی از اعضای واحد مطالعات بود. بعد از اقامه نماز گروه سرود واحد کودک سرود زیبایی را در وصف سردار دلها خواندند. یکی از پسران حاضر در جلسه انگیزه گرفت و یک شعر درباره ی سردار تک خوانی کرد. سپس ما را مهمان دعای فرج کرد. دفاتر طرح حاج قاسم هم در مراسم معرفی و به فروش رسید. @madaranemeidan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💖 پویشِ «دست‌بوسِ مادر شهید» 🌸 ولادت حضرت مادر (س) که شد، 👩‍👧‍👦هر مادر دست بچه‌هایش را بگیرد، 🏠 با هم بروند درِ خانه مادر شهیدی را بزنند و ... 🌷«به نیابت از فرزند شهیدشان»🌷 💐 شاخه گلی را پیشکش کنند 💌 و روز مادر را تبریک بگویند. ✨ مادران عزیز! چنانچه در پویش «دست‌بوس مادر شهید» شرکت کردید، عکس و گزارش‌تان را به آیدی زیر بفرستید: @Maryam_barzoyi @madaranemeidan
نهضت احسان مادرانه، ادامه دارد..... غذایی که با چاشنی «یا من اسمه دواء و ذکره شفاء» برای مادر مریضم پختم.
خشکاله‌های من هر چند هفته یکبار میرن جلوی طویله یه گاو ملوس که صاحبش یه پیرزن تنهاست و تنها داراییش همین گاو هست. تا حالا که خشکاله‌های من و مادرشوهرم میرفته پشت در خونش، نمی‌فهمیده اینا رو کی براش خشک میکنه و میاره تا اینکه دو هفته پیش، اتفاقی متوجه میشه و کلی تشکر و دعا میکنه و میگه چقدر هم تمیز و مرتب خشک میکنین. خدا خیرتون بده خیلی حس خوبی بود وقتی حس رضایتمندی و خوشحالی اون پیرزن بهم منتقل شد😊😊😊 الحمدلله... شکرلله... خدایا ممنون بابت توفیق خدمت به خود و خلق و خانواده و جامعه.🤲🤲🤲 اللهم الرزقنا توفیق الطاعه به همین راحتی میشه خدا رو وارد ذره ذره‌ی زندگیمون بکنیم.😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💖 پویشِ «دست‌بوسِ مادر شهید» 🌸 ولادت حضرت مادر (س) که شد، 👩‍👧‍👦هر مادر دست بچه‌هایش را بگیرد، 🏠 با هم بروند درِ خانه مادر شهیدی را بزنند و ... 🌷«به نیابت از فرزند شهیدشان»🌷 💐 شاخه گلی را پیشکش کنند 💌 و روز مادر را تبریک بگویند. ✨ مادران عزیز! چنانچه در پویش «دست‌بوس مادر شهید» شرکت کردید، عکس و گزارش‌تان را به آیدی زیر بفرستید: @Maryam_barzoyi @madaranemeidan
قبل ترها تومحله مطهری زندگی میکردم زنگ زدم به چندتاازخانمهایی که ازقبل میشناختم وگفتم بیاییدبه نیابت ازشهیدبریم بریم عیدتبریک بگیم.... وقتی به مادرشهیداین حرفوگفتم خیلی خوشحال شد توراه برگشت ماماناازم میپرسیدن مادرانه کجاست ؟ کیامیتونن عضوبشن؟ @madaranemeidan
سلام دوستان همین الان باهمسرم وبچه ها رفتیم دست بوس مادر شهیدان دلبری قرار بود از جلوی در برگردیم ولی اصلا اجازه ندادن که برگردیم بنده خدا گفتن اگه نیاین خونه من ازتون قبول نمیکنم رفتیم خونه برامون میوه پوست کندن از بچه هاشون برامون گفتن در آخرم بهشون گفتم حاج خانم برای منو دوستام دعای شهادت کن بیاد همه تون بودم بهشون گفتم ویژه برای زهراخانم دعا کنن امروز تولدشون هست بنده خدا بهم گفت شما و دوستاتون شهید زنده هستین😭😭 @madaranemeidan
سلام عزیزم وقتتون بخیر خواستم تشکر کنم بابت پویش قشنگی که راه انداختین من و دو تا بچه هام دیشب با یه دسته گل نرگس رفتیم دست بوسی همسایه کناریمون که مادر شهید مسّاح هستن و ایشون خیلی خوشحال شدن و دعامون کردن برای بچه هامم خیلی فرصت خوبی بود که با مادرشهدا انس بگیرن خدا خیرتون بده و شهدا شفیعتون باشن در محشر.. @madaranemeidan
وقت رفتن پر از انرژی بودم. پر از حس ارزشمندی از زن بودن و مادر بودن چون به چشم دیدم که یه زن و یه مادر چطور میتونه هم خودشو بالا بکشه هم بچه هاشو به عرش برسونه هم همسر خوبی باشه اینا که میگم دقیقا تو حرفاشون و خاطراتشون بود.شعار نبود.نمونه عینی اش پیش روم نشسته بود. یه حرفشونم خیلی به دلم نشست که گفتن خیلی خوشحالن افتخار اینو داشتن که ۹ماه انسانی مثل محسن (فرزند شهیدشون) رو تو شکم داشته باشن و ۲سال بهش شیر بدن قشنگ محبت مادری می چکید ازین جمله هاشون توصیه کردن به خوندن وصیت نامه شهید. وصیت نامه ای که امام خمینی (نقل به مضمون)گفتن که این وصیت نامه چیز دیگه ایه و رهبر هم تقریض مانندی زدن بهش جمله دقیق یادم نیست مشابه این مضمون که نور ازین متن ساطع هست واقعا بخونینش با وصیت نامه خیلی از شهدا متفاوته و کاملا به زبون ساده و دلی هست @madaranemeidan
برای دست بوسی وعرض ادب وتبریک به محضر مادر بزرگ عزیزم که هم از سلاله حضرت زهرا سلام الله علیها هستن وهم مادر شهید به روستای شم آباد رفتیم . اما ایشون خونه نبودن .حدس زدم طبق معمول با کمر خمیده اش در اون هوای سرد زمستانی یا به مزار شهدا رفته یا به بیت فاطمیه برای جلسه قرآن یا مراسم اهل بیت علیهم السلام . به دنبال مادر بزرگ که ما بی بی صداش میکنیم به طرف فاطمیه حرکت کردیم اتفاقا مراسم تازه تمام شده بود . بی بی رو به خانه رساندیم وچقدر خوشحال شدم وقتی گفت خدا شما رو رسوند چون قراره بسیجیا بیان منزلمون . سریع با بچه ها دست به کار شدیم وسر وسامان به خانه جهت پذیرایی از مهمان ها دادیم واسباب پذیرایی رو آماده کردیم . شک ندارم که دعوت دایی جان شهیدم بود که من وهمسر وبچه هام لیاقت پیدا کردیم واسطه بشیم برای باز کردن گرهی کوچک از این لحظات عمر با برکت این مادرِ بزرگ ! خدایا شکرت برای این توفیق! @madranemeidan
امروز به محضر مادری برای دست بوسی وعرض تبریک روز مادر رفتیم که دو ماه بیشتر از شهادت همسر جانبازش نگذشته بود. شیر زنی که از انتخابش در عنفوان جوانی برای ازدواج با یک جانباز ۷۰درصد برایمان گفت وگفت که خودش در سال ۶۱ به بنیاد شهید رفته وبه عنوان داوطلب برای ازدواج با جانباز ثبت نام کرده . وگفت که سال ۶۲ عروس حجله دامادی شده که هر دو چمشش را در آزادسازی خرمشهر تقدیم معشوق ازلی وابدی اش کرده وحالا با ترکش‌های که در جمجمه وفکش یادگارهای به جا گذاشته واعصابی که دیگر یارای یاری رساندن به تازه عروسش را درحتی کوچکترین فشارهاندارد به خانه بخت می‌رود. وامروز برایمان از شجاعانه ترین وآگاهانه ترین تصمیم زندگی اش گفت و از ۳۸ سال همسفری با پدر ۴ فرزندش که حالا دیگر در جوار همرزمان شهیدش عند ربهم یرزقون است. @madaranemeidan
پویش دست بوس مادر اجرا شده به صورت هماهنگ در مجموعه ی مدارس دخترانه . @madaranemeidan
دیداربا همسرشهید امیر قاسم جلیلوند شهید مدافع سلامت ارتش. @madaranemeidan
دیداربامادرشهیدمرتضی حسینیان مادرتمایلی به عکس گرفتن نداشت امانگاه مهربانش درقاب قلبم به یادگارمی ماند. @madaranemeidan
میلاد حضرت زهرا سلام الله علیهاست گروه ها و کانالها را که باز کنی، پست و استیکر و فیلم و صوت هر محتوای مجازی دیگه سرازیر میشه. اما ما مهمان حضوری یک مادر شهید بودیم، مادرِ شهیدی که هنوز ۱۸ ساله اش تمام نشده بود. شهیدی از سپاه فاطمیون و از تبار سادات که حتی صورتش سبز نشده بود، حتی از نوجوانی به جوانی پا نگذاشته بود. مادر میگوید: « بعد از شهادتش گویی چشم به راه بود تا به دیدارش بروم» و وقتی مادر بالای پیکرش حاضر می شود چشم هایی که بسته بوده باز می شود و لب ها، به خنده می نشیند. شهید سید مهدی شریفی مادری دارد که می گوید: «سالهاست برای حسین علیه السلام گریسته ام و هنوز هم وقتی نام او را می‌شنوم گریه میکنم اما برای پسرم گریه نمیکنم.» طاقچه های خانه از عکس های شهید نوجوان، پر شده، عکس رهبری و عکس حاج قاسم هم هست، جیب لباس رزم شهید را هم قاب گرفته اند. مادر شهید بسیار مهمانواز است و این رفت و آمدها را به پای صله رحم میگذارد، لهجه زیبای افغانستانی دارد و صفای قلبش را با گفتن از خواب‌هایی که از شهید دیده، به اثبات می رساند. دوست دارد بیشتر بمانیم، تا با هم عکسی به یادگار بگیریم و هدایا را تقدیمش کنیم، خواهر شهید هم با مهمان کوچک این خانه ( گل پسر خانم اشرفی نسب) بیشتر گرم میگیرد و از کنج خانه بیرون می آید. مادر موقع خداحافظی می گوید: باز هم پیش من بیایید خیلی خوشحال میشوم. @madaranemeidan