eitaa logo
مدرس فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام
2.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
107 ویدیو
143 فایل
قالَ الصَّادقُ علیه‌السلام: مَنْ تَعَلَّمَ اَلْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِيَ فِي مَلَكُوتِ اَلسَّمَاوَاتِ عَظِيماً قم، خیابان معلم، نبش کوچه ۲۱ کانال دروس مدرس فقهی در ایتا و تلگرام: @dars_madras_emb
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢 بخشی از تاریخ زندگی «علی بن مهزیار اهوازی»، یکی از خواص اصحاب حضرت جوادالائمه علیه‌السلام ● پدرش مسیحی بوده و اسلام آورده و گفته شد که خود آن جناب نیز چنین بوده و خداوند او را هدایت فرموده و تفقه نمود. ● بیش از سی کتاب تصنیف فرموده است. ● عادت آن جناب بود که چون آفتاب طلوع می‏‌کرد و سر به سجده می‏‌گذاشت سر بلند نمی‏‌کرد تا از برای هزار نفر از برادران مؤمن خود دعا کند به آنچه که برای خود دعا می‏‌کرد. ● در جبهه‌اش از کثرت سجده پینه بسته بود مثل زانوی شتر . ● جلالت شأن و عظمت قدرش زیاده از آن است که ذکر شود، و از توقیعات شریفه حضرت جواد علیه‌السلام به او معلوم می‏‌شود چه اندازه این معظم جلیل الشأن بوده است. 📚 رجال الكشي؛ ص۵۴۸-۵۵۰ منتهی الآمال؛ ج۲؛ بخش زندگانی حضرت جواد علیه‌السلام @madras_emb
💠 عرفه و دعا برای مومنین ... عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، قَالَ:، رَأَيْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ جُنْدَبٍ وَ قَدْ أَفَاضَ مِنْ عَرَفَةَ، وَ كَانَ عَبْدُ اللَّهِ أَحَدَ الْمُتَهَجِّدِينَ‏، قَالَ يُونُسُ، فَقُلْتُ لَهُ قَدْ رَأَى اللَّهُ اجْتِهَادَكَ مُنْذُ الْيَوْمِ! فَقَالَ لِي عَبْدُ اللَّهِ: وَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ، لَقَدْ وَقَفْتُ مَوْقِفِي هَذَا وَ أَفَضْتُ، مَا سَمِعَنِي اللَّهُ دَعَوْتُ لِنَفْسِي بِحَرْفٍ وَاحِدٍ، لِأَنِّي سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ (علیه السلام) يَقُولُ: الدَّاعِي‏ لِأَخِيهِ‏ الْمُؤْمِنِ‏ بِظَهْرِ الْغَيْبِ‏ يُنَادَى‏ مِنْ أَعْنَانِ‏ السَّمَاءِ، لَكَ بِكُلِّ وَاحِدَةٍ مِائَةُ أَلْفٍ، فَكَرِهْتُ أَنْ أَدَعَ مِائَةَ أَلْفٍ مَضْمُونَةً لِوَاحِدَةٍ لَا أَدْرِي أَجَابَ إِلَيْهَا أَمْ لَا. 📚 رجال الكشي؛ ص۵۸۶ یونس بن عبدالرحمن گوید که من عبدالله بن جندب را در عرفات ديدم و حال هيچ كسي را بهتر از او نديدم، پيوسته دستهاي خود را به سوي آسمان بلند كرده بود و آب ديده‌اش جاري بود، چون مردم فارغ شدند گفتم وقوف هيچ كس را بهتر از وقوف تو نديدم. گفت: به خدا قسم دعا نكردم مگر برادران مؤمن خود را. زيرا كه از امام كاظم عليه السلام شنيدم كه فرمودند: «هر كه دعا كند از براي برادر مؤمن خود در غياب او، از عرش به او ندا رسد كه از براي تو صد هزار برابر او باد» پس من نخواستم كه دست بردارم از صدهزار برابر دعاي ملك كه البته مستجابست براي يك دعاي خود كه نمي دانم مستجاب خواهد شد يا نه؟ @madras_emb
🔆 وقتی امام معصوم برای عاقبت بخیری دعا کند عَنْ عُقْبَةَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: دَخَلْتُ أَنَا وَ الْمُعَلَّى وَ عُثْمَانُ بْنُ عِمْرَانَ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَلَمَّا رَآنَا قَالَ مَرْحَباً مَرْحَباً بِكُمْ وُجُوهٌ تُحِبُّنَا وَ نُحِبُّهَا جَعَلَكُمُ اللَّهُ مَعَنَا فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة ... 📚 الكافي؛ ج‏۴؛ ص۳۴ عقبة بن خالد گوید: من و مُعلّی بن خُنَیس و عثمان بن عِمران خدمت حضرت صادق علیه‌السلام مشرّف شدیم، همین که حضرت ما را دید فرمودند: مرحبا مرحبا به شما! این صورتها دوست دارند ما را و ما دوست می‏‌داریم ایشان را، «جَعَلَکُمُ اللَّهُ مَعَنا فِی الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ»؛ خداوند شما را با ما، در دنیا و آخرت قرار دهد ... @madras_emb
💠 نه فقط به ایشان، بلکه به فقه و حوزه‌های علمیه خدمت شد ❖ آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: ● زمانی که مرحوم آقای خویی با مرحوم آقای قاضی ارتباط داشته و مشغول سلوک بوده و دستورها و کارهای انجام می‌داده، از آقای خویی نقل شده است که من آن وقت تسبیح موجودات را حس کردم، حتی گربه ای از یک طرف دیوار به آن طرف دیوار پرید، پرش گربه هم تسبیح می‌کرد. پرش که خودش یک چیزی است، خود آن پرش هم تسبیح می‌کرد! و می‌گفته که تمام دوره عمر ما را هم سیر داده بودند، حتی بعد از وفاتش را هم دیده بود. خلاصه، در این عوالم بود. ● سیّد علی خلخالی می‌گفت که من آقای خویی را از این مسیر برگرداندم. گفت: چون دیدم برای سلوک خیلی مستعد است و از مسیر فقاهت باز می‌ماند، به پدرش نامه نوشتم و گفتم: شما به گونه ای که نداند از جایی تحریک شده است، ادامه اینجور کارها را تحریم کنید. می‌گفت که پدرش هم نامه نوشت: غیر از فقه و اصول، وارد شدن در اشتغال‌های دیگر را بر شما حرام می‌کنم. ایشان هم شبهه شرعی کرد و دیگر سلوک را تعقیب نکرد. این را از آقای آسید علی خلخالی شنیدم. 📚جرعه‌ای از دریا؛ ج۱؛ ص۶۱۶ @madras_emb
💠 احیای زمان‌های مُرده ❖ آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی ● مرحوم والدِ ما بعد از اقامه نماز وقتی به منزل می‌آمدند، تا صبحانه و چای فراهم شود، حدود ۱۰ دقیقه طول می‌کشید و چون در این مدت کوتاه نمی‌توانست کار علمی جدّی انجام دهد، لذا تصمیم گرفت که در این فاصله، قرآن کریم را روی کفنی که برای خود آماده کرده بود، بنویسد و توانست در مدت يک سال، تمام قرآن را بر کفن خود بنویسد. ● البته قرآنی که ایشان نوشته بود، بدون نقطه بود. اخویمان ـ مرحوم سید ابراهيم ـ تازه متولد شده بود. گاهی هم به من می‌گفتند که بیا ببینیم چند تا «موسی» در قرآن هست؟ و با این روش دوبار قرآن نوشته شده را مقابله کردیم! ● ایشان علاوه بر قرآن، دعای جوشن کبیر و برخی از اشعار مثل «وفدتُ على الكريم بغیر زاد...» را نیز روی کفن نوشت. 📚جرعه‌ای از دریا؛ ج۱؛ ص۶۰۲ @madras_emb
استاد حاج آقای شبیریAudioCutter_Akhlaq_4020803_SMJ_Shobeiri(2).mp3
زمان: حجم: 1.41M
🗓تقویم شیعه؛ ☑️ بمناسبت ۲۸ صفر سالروز وفات مرحوم شیخ جعفر شوشتری "رحمة‌الله‌علیه" 💠 حکایتی شنیدنی از تاثیر بیان و تحوّل در تهران و مجلس باشکوه ماه رمضان 🎙 استاد معظّم حاج سیدمحمدجواد شبیری 🔹برگرفته از جلسه درس اخلاق؛ چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ @madras_emb
💠 لطف و صفای دیروز، گمشده‌ی امروز تصوّرش هم زیباست ❖ آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: ● مرحوم آقاى داماد مى‏‌فرمود: نزد حاج شيخ غلامرضا [یزدی] "قوانين" مى‏‌خواندم. اشكالى كردم، حاج شيخ غلامرضا نتوانست جواب اشكال مرا بدهد. البته آقاى داماد استدراك كرد و فرمود: اينكه حاج شيخ غلامرضا نمى‏‌توانست جواب اشكال مرا بدهد، براى اين بود كه ايشان خيلى كار داشت. ايشان هيچ قيد و شرطى نداشت و كارش تنها ارشاد و هدايت مردم بود؛ لذا نمى‏‌رسيد قوانين را درست مطالعه كند. قوانين هم كتاب مشكلى است و بدون مطالعه درست قابل تدريس نيست. ● حاج شيخ غلامرضا وقتى ديد كه از عهده اشكالات من بر نمى‏‌آيد، به من فرمود: صلاح شما اين است كه به قم برويد و درس من به درد شما نمى‏‌خورد. ● ايشان براى بدرقه، همراه من به گاراژ آمد و براى من وسيله‏‌اى گرفت. آقاى داماد در آن موقع پانزده ـ شانزده سال داشت و حاج شيخ غلامرضا عالِمِ موجّه شهر بود. آقاى داماد مى‏‌فرمود: هوا سرد بود و حاج شیخ غلامرضا گرمکن بر من پوشاند. چون پايم از سرما مى‏‌چاييد، ایشان جوراب خودش را در آورد و به پایم پوشانید تا سرما نخورم. ● آقاى داماد وقتى قصه عطوفت حاج شيخ غلامرضا به خودش را نقل مى‏‌كرد، گريه مى‏‌كرد. 📚جرعه‌ای از دریا؛ ج۲؛ ص۵۶۳ @madras_emb
💠 شناخت وظیفه و فهم اولویت‌ها ❖ آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: آسید عبدالله خرسان - از اعضای بعثه ما - نزد آقای خویی بود و برخی شب‌ها نیز در خدمت ایشان بود. او نقل می‌کرد: موقع سحر که می‌شد، آقای خویی به ما می‌گفت: شما به تهجّد بپردازید، ولی خود ایشان [به] تهجّد نمی‌پرداخت و می‌گفت: من باید جواب استفتائات را بنویسم. 📚جرعه‌ای از دریا؛ ج۴؛ ص۶۴۱ @madras_emb
سیره امام حسن عسکری علیه‌السلام، الگوی تراز در دوران دین‌گریزی عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ الْعَلَوِيِّ قَالَ: حُبِسَ أَبُو مُحَمَّدٍ عِنْدَ عَلِيِّ بْنِ نَارْمَشَ وَ هُوَ أَنْصَبُ النَّاسِ وَ أَشَدُّهُمْ عَلَى آلِ أَبِي طَالِبٍ وَ قِيلَ لَهُ افْعَلْ بِهِ وَ افْعَلْ فَمَا أَقَامَ عِنْدَهُ إِلَّا يَوْماً حَتَّى وَضَعَ خَدَّيْهِ‏ لَهُ‏ وَ كَانَ لَا يَرْفَعُ بَصَرَهُ إِلَيْهِ إِجْلَالًا وَ إِعْظَاماً فَخَرَجَ‏ مِنْ عِنْدِهِ وَ هُوَ أَحْسَنُ النَّاسِ بَصِيرَةً وَ أَحْسَنُهُمْ فِيهِ قَوْلًا. 📚 الكافي؛ ج‏۱؛ ص۵۰۸ امام حسن عسكرى عليه‌السلام را نزد على بن نارمش كه دشمنترين مردم با اولاد ابى‌طالب بود زندان كردند، و به او گفتند، بر او هر چه خواهى سخت گير و سخت گير. حضرت بيش از يك روز، نزد او نبود كه احترام و بزرگداشت آن حضرت در نظر او به جائى رسيد كه در برابر او چهره بر خاك مي‌گذاشت و ديده از زمين برنمي‌داشت. حضرت از نزد او خارج شد، در حالى كه بصيرت او به آن حضرت از همه بيشتر و ستايشش او را از همه نيكوتر بود. @madras_emb
سعی در قضاء حوائج ❖ آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: ● آقای آسید ابوالحسن اصفهانی ویژگیهای ممتازی داشت، از جمله اینکه در قضاء حوائج مردم خیلی ساعی بود. شنیدم به کسی وعده داده بود پولی به او بدهد. همان موقعی که پسرش را کشته بودند و مشغول تشییع جنازه او بود، پول آن شخص را در جیبش گذاشته بود تا به او بدهد. ● همچنین از خصوصیات مهم وی این بود که به هیچ کس - حتی به پسرانش - اجازه نمی‌داد نامه‌های اشخاص به وی را بخواند. گاهی اشخاص در نامه به ایشان اهانت می‌کردند یا تقاضایی مطرح می‌کردند، ایشان آن نامه‌ها را به شکلی محو می‌کرد تا اسرار اشخاص محفوظ بماند. 📚جرعه‌ای از دریا؛ ج۳؛ ص۴۳۶ @madras_emb
🗓تقویم شیعه؛ ۲۹ رمضان المبارک (۱۳۹۳.ق)، سالروز ارتحال آیت‌الله‌العظمی حاج سید احمد زنجانی رضوان‌الله‌علیه 🕯استفاده از وقت ❖ آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: ● مرحوم حاج آقای والد از اوقات خود خیلی استفاده می‌کرد و در دقایقی که معمول افراد هدر می‌دهند، کارهای فراوانی انجام می‌داد. ● ایشون از اوقات اصلی برای کارهای فرعی استفاده نمی‌کرد و از وقت درس، تالیف، پاسخ استفتاء، ملاقات، مطالعه و ... کم نمی‌کرد. بلکه برای وقتهای غیر قابل استفاده برنامه داشت. ● آقای حاج آقا رضا صدر می‌گفت: یک وقت من با ایشان همراه شدم. ایشان فرمود: وقتی مادرم از دنیا رفت، تصمیم گرفتم هر روز یک جزء قرآن برای او بخوانم. بعد از مدتی با خود گفتم: پدرم چه گناهی کرده است که برای او قرآن نمی‌خوانم؟ لذا تصمیم گرفتم هر روز دو جزء قرآن بخوانم. یک جزء برای پدرم و یک جزء برای مادرم. منتهی ایشان این دو جزء را در وقت‌هایی که هدر می‌رفت، تلاوت می‌کرد. 📚جرعه‌ای از دریا، ج۳؛ ص۵۴۵ @madras_emb
💠 حجّتی بر طلاب ✍️مرحوم حاجی نوری در خاتمه مستدرک‌الوسائل به نقل از مرحوم ملاصالح مازندرانی اینگونه می‌نویسد: أنا حجة على الطلاب من جانب ربّ الأرباب، لأنه لم يكن في الفقر أحد أفقر مني، و قد مضى عليّ برهة لم أقدر على ضوء غير ضوء المستراح. و أمّا في الحافظة و الذهن فلم يكن أسوأ منى، إذا خرجت من الدار كنت أضلّ عنها، و أنسى أسامي ولدي، و ابتدأت بتعلّم حروف التهجي بعد الثلاثين من عمري، فبذلت مجهودي حتى منّ اللّه تعالى عليّ بما قسمه لي. 📚خاتمه مستدرک‌الوسائل، ج۲، ص۱۹۷ من از طرف خداوند حجّت بر طالبان علم هستم، زیرا کسی از من فقیرتر نبود و گاه اوقاتی بر من می‌گذشت که جز نور مستراح، نوری برای مطالعه نداشتم. ذهن و حافظه‌ام از همگان بدتر بود، به صورتی که گاهی راه خانه‌ام را گم می‌کردم و نام فرزندانم را فراموش می‌کردم. سی سال از عمرم گذشته بود که به آموختن الفبا پرداختم! آن قدر کوشش کردم تا خدا آن چه را دارم به من تفضّل فرمود. @madras_emb