eitaa logo
مدرس فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام
2.5هزار دنبال‌کننده
978 عکس
95 ویدیو
124 فایل
قالَ الصَّادقُ علیه‌السلام: مَنْ تَعَلَّمَ اَلْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِيَ فِي مَلَكُوتِ اَلسَّمَاوَاتِ عَظِيماً قم، خیابان معلم، نبش کوچه ۲۱ کانال دروس مدرس فقهی در ایتا و تلگرام: @dars_madras_emb
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 بنده پروری اهل بیت علیهم‌السلام تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن که خواجه خود روش بنده پروری داند ● پس از رفتن مرحوم نظام رشتی از تهران به مشهد، زمانی که به امر حکومت عمامه‌ها را برداشتند و منبرها را تعطیل کردند، رضا خان ماموری به منزل ایشان فرستاد و تذکر داد که اگر منبر جور نشد، ناراحت نباشید؛ از این ماه، ماهی ۵۰ تومان بگرید و اگر خواستید در مدرسه‌ای که نزدیک منزلتان هست هفته‌ای دو ساعت شرعیات درس دهید؛ زندگانی شما اداره خواهند کرد. ایشان گفت: فکر می‌کنم و پاسخ می‌دهم. ● در مسیری که نظام از بازار سرشور تا حرم حضرت رضا علیه‌السلام می‌رفت، در بین راه فرش‌هایی برای فروش در وسط بازار گسترده بودند. نظام هم هر چند قدمی می‌ایستاد تا کمر خود را راست کند و به راه خود ادامه دهد. تصادفاً در مکانی که ایستاده بود فرشی مقابلش گسترده بودند و نظام هم خواهی نخواهی آن را نگاه می‌کند. پس از زیارت که به منزل می‌آید همسرش می‌گوید: آقای نظام این فرش را که فرستادید درس اندازه اتاق است. می‌پرسد کدام فرش؟! می‌گوید صبح این فرش را آورده‌اند و این نامه هم برای شما نوشته اند. ایشان نامه را می‌گیرد و می‌خواند. ● در نامه آمده بود: آقای نظام ایام بازنشستگی شماست. رد می‌شدم؛ دیدم شما به این فرش توجهی کرده بودید. شب اوّل قبرِ من هم فرش ندارد، این فرش را برای شب اول قبر خودم گرفته‌ام. امیدوارم الطاف ارباب شما شامل حال من شود و این را قبول فرماید. ● در ضمن مأمور رضا شاه آمده بود تا جواب نامه او را بگیرد. مرحوم نظام، نامه فرش فروش را به او می‌دهد و می‌گوید: ما در این خانه (خانه اهل بیت علیهم‌السلام) خدمت می‌کنیم، نخواهند گذاشت ما به جای دیگری احتیاج پیدا کنیم. @madras_emb
💠 وصف اختصاصی برای جناب جعفر طیار ❖ استاد معظم آقای حاج سیدمحمدجواد شبیری: ● در کتاب قرب الأسناد روایتی صحیح السند نقل گردیده است. در سند این روایت، «محمّد بن عیسی عن عبدالله بن میمون القدّاح» آمده که به نظر ما، روایت محمّد بن عیسی عبیدی صحیح است. ● «وَ عَنْهُ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَيْمُونٍ الْقَدَّاحِ، عَنْ جَعْفَرٍ، عَنْ أَبِيهِ قَالَ: قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ‌السَّلَامُ: مِنَّا سَبْعَةٌ خَلَقَهُمْ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يُخْلَقْ فِي الْأَرْضِ مِثْلُهُمْ: مِنَّا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ سَيِّدُ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ خَاتَمُ النَّبِيِّينَ، وَ وَصِيُّهُ خَيْرُ الْوَصِيِّينَ، وَ سِبْطَاهُ خَيْرُ الْأَسْبَاطِ حَسَناً وَ حُسَيْناً، وَ سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ حَمْزَةُ عَمُّهُ، وَ مَنْ قَدْ طَارَ مَعَ الْمَلَائِكَةِ جَعْفَرٌ، وَ الْقَائِمُ». ▫️«منّا»: ظاهرا مراد از «منّا» در ابتدای حدیث، سادات و بنی‌هاشم است. ▫️«حَسَناً وَ حُسَيْناً»: نصب این دو اسم از باب قطع است. یعنی به جهت مدح، منصوب گشته‌اند. گاهی در زبان عربی، از جهت اعراب وصف از موصوف تبعیّت نمی‌کند. بلکه به جهت مدح، اعراب نصب به آن داده می‌شود. که در این صورت، نصب به فعل مقدّر است. ● در این روایت حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام به ۷ نفر افتخار کرده‌اند. از این ۷ نفر، ۵ شخصیّت از معصومین هستند. دو شخص دیگر که در کنار معصومین نام آنها ذکر شده، نشان می‌دهد که دارای جایگاه بسیار ویژه‌ای هستند. بخصوص آنکه هر کدام با وصفی اختصاصی مدح شده‌اند. این دو نفر، جعفر طیّار و حمزه سیّدالشهداء هستند. 🔺درس خارج فقه؛ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ @madras_emb
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 📣 قابل توجه طلاب محترم: 💠 کلاس تمهید و راهنمای درس خارج فقه و اصول آیت الله محمدتقی شهیدی در مدرس فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام برگزار می‌گردد. ✅ تمهید و راهنمای فقه 🎙استاد مجتبی خدایاری 🗓یکشنبه‌ها و سه‌شنبه‌ها؛ ساعت ۱۱ 📍مدرس ۶ ✅ راهنمای فقه 🎙استاد مهدی صلواتی 🗓چهارشنبه‌ها؛ بعداز نماز ظهر 📍مدرس ۴ ✅ گزیده مبانی و ادله اصولی 🎙 استاد سیدمحمدحسن رحمتی 🗓 شنبه‌ها؛ ساعت ۱۱ 📎(از شنبه ۱۹ آبان) 📍مدرس ۶ @madras_emb
سخنران.MP3
9.38M
✳️ مجموعه جلسات معرفت افزایی "فاطمیه" 💠 معرفی کتاب «ظُلاماتُ الزهراء علیهاالسلام» 🎙آقای حسین نائینی 🗓 شنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۳ ✔️جلسه ۱ 📍مدرس فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام @madras_emb
💠 تفاوت کتاب تذکره و مختلف ❖ استاد معظم آقای حاج سیدمحمدجواد شبیری: ● استدلال در کتاب تذکره اهمیتی ندارد؛ چرا که این کتاب ناظر به فقه عامه است و ممکن است استدلالات مرحوم علامه حلّی در آن جدلی باشد. ● ولی در کتاب مختلف، مرحوم علامه حلی، اختلافات علمای شیعه را بیان کرده است. 🔺درس خارج فقه؛ ۱۱ مهر ۱۴۰۳ @madras_emb
💠 هنوز آرا و نظریات فقهی و اصولی شیخ انصاری در مقام اوّل است. ❖ آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: ● ... از وفات شیخ انصاری «رضوان‌الله‌علیه» تا کنون حدود ۱۶۰ سال می‌گذرد. اگر فرض کنیم که شیخ از سی سال قبل از وفاتش مدرّس عالی‌مقامی بوده است، اکنون تقریباً ۱۹۰ سال از آن زمان می‌گذرد. در طول این مدت تمام افکاری که در مجامع علمی و حوزه‌های شیعه مطرح و مدار بحث بوده، یا سخنان شیخ بوده و یا از سخنان ایشان الهام گرفته است. این مطلبی است که قابل انکار نیست و هر شخصی وارد حوزه‌ها بشود، آن را می‌فهمد. ● در این مدت، افکار علما و فقها روی هم آمده، تبادل فکری شده، آرا نضج یافته، در مطالب علمی حک و اصلاح شده، ولی با این‌همه با گذشت ۱۹۰ سال، هنوز آرا و نظریات فقهی و اصولی شیخ انصاری مقام اول را داراست. این جهتی است که برای ما ملموس است. ● ما مباحثه‌ای در مبحث تعادل و تراجیح داشتیم. به نظر می‌رسید که مطالب متأخرین در سطح پایین‌تری از مطالب شیخ است با آنکه متأخرین حرف‌های شیخ را دیده‌اند. ● در حال حاضر، تحقیقات شیخ در هر مسأله‌ای جزء تحقیقات درجه اول است و این گونه نیست که بگوییم نظریات اصولی و فقهی شیخ، دیگر کهنه شده است، بلکه درست بر عکس است و چنین به نظر می‌رسد که آرای شیخ مرحله نهایی را طی کرده و پس از وی تنزّل آغاز شده است. 📚جرعه‌ای از دریا؛ ج۱؛ ص۱۳۰ @madras_emb
recording-20241106-091812.mp3
1.9M
☀️ در محضر کافی شریف 📖 کتاب فضل العلم 📌 پایان بحث روزی 🎙استاد مهدی طالبی 🗓سه شنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳ 🕖 ابتدای درس مکاسب @madras_emb
recording-20241109-091632.mp3
989.1K
☀️ در محضر کافی شریف 📖 کتاب فضل العلم 🔖روایت هشتم: الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الرَّبِيعِ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیکم السلام يَقُولُ:‏ عَلَيْكُمْ‏ بِالتَّفَقُّهِ‏ فِي‏ دِينِ‏ اللَّهِ وَ لَا تَكُونُوا أَعْرَاباً فَإِنَّهُ مَنْ لَمْ يَتَفَقَّهْ فِي دِينِ اللَّهِ لَمْ يَنْظُرِ اللَّهُ إِلَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَمْ يُزَكِّ لَهُ عَمَلًا. (الكافي؛ ج‏۱؛ ص۳۱) 🎙استاد مهدی طالبی 🗓شنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۳ 🕖 ابتدای درس مکاسب @madras_emb
recording-20241110-091715.mp3
1.56M
☀️ در محضر کافی شریف 📖 کتاب فضل العلم 🔖 ادامه روایت هشتم 🎙استاد مهدی طالبی 🗓یکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ 🕖 ابتدای درس مکاسب @madras_emb
💡العالَم متغیّر ❖ استاد معظم سیدمحمدجواد شبیری: ● مرحوم جدّ ما در یکی از یادداشت‌های خود مطلبی بیان فرموده‌اند. عنوان این یادداشت «العالَم متغیّر» بود. ایشان تغییراتی که در طول عمر خود مشاهده فرموده بودند را ذکر نموده بودند. ● یکی از این تغییرات که ایشان ذکر نموده بودند، «نور» بود. ایشان بیان کرده بودند که در زمان کودکی ما، افراد ثروتمند وقتی در شب می‌خواستند به جایی بروند، چهار نفر همراه ایشان چراغ‌هایی حمل می‌کردند که بتوانند در نور حرکت کنند. مجموع نوری که توسّط چراغ‌های این چهار نفر با آن همه تشریفات تولید می‌شد به اندازه ۱۵ وات یک نور امروزی نبود. انواع تغییرات چراغ‌ و تغییرات امنیت و تغییرات مرکب و جمیع اینها را نوشته‌اند. ● ایشان زمان شترسواری و اسب‌سواری را درک کرده بودند و خود ایشان سوار هواپیما هم شده بودند. برای شخص ایشان تغییرات به خصوص در مورد حمل و نقل جالب توجه است. ایشان بیان کرده است که زنجان در شب، تاریک مطلق بود. ایشان در سفرنامه قم نوشته‌اند که ما از زنجان که به قزوین آمدیم، از نورانی‌بودن این شهر بسیار متعجّب گشتیم. وقتی به تهران رسیدیم، شهر قزوین در نظر ما یک شهر تاریک به شمار می‌رفت. 🔺 ۱۳ آذر ۱۴۰۲ @madras_emb
💠 من مادر تو هستم چرا از او به «اُمّ» تعبیر کردی؟ ❖ آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: ● یکی از علمای محترم و موجّه و رؤسای روحانی در کربلا، مرحوم سیّد محمد باقر حجّت بود. ایشان از نواده‌های سید مجاهد و بیت ایشان بیت معتبری است. از سوی دیگر، در بغداد بیت آلوسی بیت معروفی است از اهل سنت که با شیعیان برخورد علمی دارند. آلوسی صاحب تفسیر روح المعانی نیز از همین بیت است. ● یکی از این آلوسی‌ها در ردّ شیعه مطالبی گفته بود. شبهات او را برای سید محمّد باقر حجّت در کربلا می‌فرستند. نقل می‌کنند که سیّد محمّد باقر گفته بود: من در مدّت یک هفته پاسخ او را می‌دهم. ● ایشان شعری در ردّ کلمات او می‌سراید. قمستی از آن شعر این است: عائِشُ ما تَقولُ فی قِتالِک سَلَکتِ فی مَسالِکِ المَهالِکِ خالَفتِ نَصَّ الذِّکر فی التَبَّرج و نَهیَ خَیر الخَلق أن لا تَخرُجی أعرَضتِ عَن نَبح کلاب الحَوأب مِن بعد تَحذِیر النَّبیِّ العَرَبی حارَبتِ قُطبَ فَلَکِ الإیمان و مَن به دارَت رَحَی الإمکان و مِثل هذا من صَفُورا وَقَعا إذ حارَبَت بَعدَ الکلیم یُوشَعا سَللتِ سَیفَ الجَور فی الإسلام علی بَنیکِ و الإمام السامی قَتَلتِ مِن أبرارِهم من قُتِلا یومَ رَکِبتِ یا حُمَیرا الجَمَلا و أیُّ أمٍّ قَتَلَت أبناءَها و آثَرَت علی الهُدی أهواءَها فَهَل نَسیتِ آیَةَ التَبَرُّج و نَهیَ خَیرَ الخَلق أن لا تَخرُجی؟! ... فیا اُمیَما سَبُّکِ مُحَرَّمٌ لِأجل عَین ألفُ عَین تُکرَمُ ● یعنی سبّ تو حرام است؛ چون به خاطر یک شخص، هزار شخص دیگر احترام می‌شوند؛ یعنی اگر ما درباره تو سخنی نمی‌گوییم، برای این نیست که شأن و منزلت داری، بلکه برای احترام پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله است. یکی از سنّی ها این شعر را دیده بود و گفته بود: أعظَمُ سَبٍّ لعائشة! ● از آقا سیّد محمّد باقر حجّت یکی از نوادگان سیّد محمّد باقر حجّت که بسیار با کمال و وارسته و از علمای درجه اوّل مشهد بود و به نام جدّ تسمیه شده بود، شنیدم که مرحوم سیّد محمّد باقر شبی که این شعر را می‌سراید، می خوابد، همان شب یکی از علمای کربلا در خواب حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) را می‌بیند. حضرت به او می‌فرماید: برو به سیّد محمّد باقر بگو: من مادر تو هستم، چرا تو از عایشه به «اُمّ» تعبیر کردی؟ وقتی از خواب بیدار می شود بین الطلوعین به منزل سیّد محمّد باقر می‌رود و در منزل را می کوبد اگرچه وقت ملاقات نبود، ولی چون عالم محترمی بود، سیّد محمّد باقر اجازه می‌دهد. وقتی داخل می شود، می‌گوید: شما دیشب شعری سرودید؟ سیّد محمّد باقر می‌گوید: چطور؟ می‌گوید: من حامل پیامی از طرف جدّه شما هستم. حضرت ناراحت بود و فرمود که من مادر تو هستم، ولی تو در شعرت عایشه را مادر خطاب کردی! ● سیّد محمّد باقر نیز شعرش را تغییر می دهد و به جای «امیما»، «حمیرا» می‌گذارد: فَیَا حُمَیرا سَبُّکِ مُحَرَّمٌ لِأجل عَین ألفُ عَین تُکرَمُ ● البته وجه أمّ المومنین بودن زنان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله حرمت نکاح با آنان برای سایر مردم است، نه مقام و منزلت آنان، ولی چون این تعبیر برای عایشه احترام محسوب می‌شد، حضرت از این تعبیر ناراضی بودند. 📚جرعه‌ای از دریا؛ ج۲؛ ص۴۴۲ @madras_emb