👇👇👇
♨سوال:
🔶🔸چرا به علی بن موسی، امام هشتم شیعیان، "رضا" می گویند؟
✍پاسخ:
✅امام موسی بن جعفر(ع) فرزندش "علی" (علیه السلام) را "رضا" لقب داده بود و گاهی می فرمود:
"پسرم رضا را بگویید پیش من بیاید... به فرزندم رضا گفتم... فرزندم رضا گفت؛ امّا وقتی حضرت را مورد خطاب قرار میداد، می فرمود: یا أباالحسن.[۱]
از این روایت استفاده میشود كه امام كاظم(ع) عنایت خاصی به لقب "رضا" برای فرزندشان داشتند و به نحوی به دیگران گوشزد میكردند حضرت را "رضا" صدا بزنند.
در وجه نام گذاری حضرت به "رضا" احادیثی وارد شده است، از جمله: احمد بن أبی نصر بزنطی به امام جواد(ع) عرض كرد:
گروهی از مخالفان شما گمان می كنند كه مأمون پدر بزرگوار شما را "رضا" لقب داده، آن هم بدین جهت كه امام(ع) را برای پذیرش ولایتعهدی راضی كرده است. امام جواد فرمود:
"به خدا سوگند! اینان دروغ می گویند، بلكه خدا پدرم را "رضا" نامیده، چون كه پسندیده خدا در آسمان بود و رسول خدا و أئمه هدی در زمین از او خوشنود بودند"، بزنطی به امام گفت:
آیا همه پدران گذشته تو پسندیده خدا و رسول و ائمه نبودند، فرمود: چرا. بزنطی پرسید: پس چرا تنها آن حضرت "رضا" نامیده شد، فرمود:
"زیرا همان گونه كه دوستان و موافقان وی از حضرت راضی بودند، دشمنان و مخالفان نیز از او راضی بودند. چنین ویژگی برای هیچ كدام از پدران حضرت وجود نداشت، و بدین سبب است كه میان آنان، حضرت "رضا" نامیده شده است".[۲]
برخی از بزرگان در این باره نوشته اند: خداوند در لوح محفوظ آن حضرت را "رضا" نامیده و با این نام گذاری اعلام فرموده است كه:
۱- دوستان و دشمنان از حضرت راضی هستند.
۲- فرشتگان از شمایل و اخلاق و اعمال امام رضایت دارند.
۳- خدا از او راضی بوده و او را هم راضی كرده است.[۳]
پی نوشت:
[۱]. عیون اخبارالرّضا، صدوق، رضا مشهدی، جزء ۱، ص ۱۴ - ۱۳، ح ۲.
[۲]. علل الشرایع، صدوق، مؤسسه الأعلمی، بیروت، جزء ۱، ص ۲۷۷، باب ۱۷۲، ح ۱.
[۳]. القاب الرّسول و عترته (مجموعه نفیسه ص ۲۶۹)، كتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی، ص ۶۷.
مدرسه انقلاب فضای مشق انقلابی 🌹
👇👇👇👇
@madresseinqhilab🔸 🔶
#تاریخی
👇👇👇
♨️سوال:
🔰چرا به امام رضا (ع) انیس النفوس می گویند؟
✍️پاسخ:
✅در کتاب های معتبر چنین لقبی برای امام رضا (ع) ذکر نشده، گاهی از امام رضا (ع) به عنوان "انیس النفوس" یاد می شود.
امام انسان کامل و مظهر اسمای خداست، شناخت مقام امام موجب ایجاد آرامش می گردد؛ امام رضا (ع) ولی خدا و انسان کامل است ، با خواندن زیارت نامه، آشنایی با معنویت و جایگاه حضرت ، آرامش ایجاد می گردد و انسان احساس می کند امام انیس انسان است.
توسل به امامان سبب برقراری ارتباط با خدا می شود، نتیجه آن ایجاد آرامش است :"الا بذکر الله تطمن القلوب " (۱). در روایات نیز به این امر اشاره شده است که زیارت حضرت موجب غفران و آرامش می شود.
امام باقر(ع)، از جدّش، از امیرالمؤمنین(ع) نقل کرده است که پیامبر(ص) فرمود:
پاره اى از پیکر من در خراسان دفن خواهد شد. هر گرفتارى که او را زیارت کند، خدا ناراحتى او را برطرف سازد. هر گنهکارى که به زیارت او رود، خداوند گناه او را ببخشد. (۲)
ابوهاشم جعفرى می گوید: از امام جواد(ع) شنیدم :
میان دو کوه طوس، پاره اى است که آن را از بهشت ستانده اند. هر که بدان جا درآید، روز رستاخیز از آتش ایمن خواهد ماند. (۳)
پی نوشت ها :
۱.رعد(۱۳) آیه ۲۸.
۲. صدوق، عیون اخبار الرضا(ع) ، نشر جهان ، ج۲ ، ص۲۵۸ .
۳. همان ،ص۲۵۷ .
@madresseinqhilab🔸 🔶
#تاریخی
👇👇👇
♨سوال:
🔰قضيه مسجد جمکران چيست؟
✍پاسخ:
✅درباره احداث مسجد شيخ صدوق در کتاب «مونس الحزين في معرفه الحق و اليقين» نوشته است: شيخ حسن بن مثله جمکراني گويد:
شب سه شنبه هفدهم ماه رمضان سال 373هجري قمري در خانه خود بودم که ناگهان جماعتي آمدند و من را صدا زدند و گفتند که حضرت مهدي(عج) شما را طلبيده است.
به همراه جماعت به مکاني که هم اکنون مسجد مقدس جمکران در آن واقع شده است، رفتيم؛ در آن جا حضرت به من فرمود: به صاحب اين زمين (حسن بن مسلم) بگو که اين زمين، زمين شريفي است و خداي تعالي اين زمين را از زمين هاي ديگر برگزيده است. نزد سيد ابوالحسن الرضا برو و به او بگو که اين زمين را از حسن بن مسلم بگيرد و با همکاري مردم در اين زمين مسجدي بنا گردد و به مردم بگو تا به اين مکان توجه کنند و آن را عزيز دارند و چهار رکعت نماز در اين جا به جا آورند. سپس حضرت خواندن نماز مخصوص در اين مکان را به وي آموخت.
حسن بن مثله جمکراني مي گويد: به حضرت عرض کردم: براي اين که ديگران حرف من را بپذيرند، به دليل و نشانه نياز است، چون که مردم حرف بي دليل را نمي پذيرند. حضرت فرمود: ما نشانه اي و علامتي قرار مي دهيم تا سخن تو تصديق شود. برو نزد سيد ابوالحسن الرضا و به او بگو که اين کارها را انجام دهد... .
من به خانه ام بازگشتم و فردا صبح به همراه «علي المنذر» به خانه سيد ابوالحسن الرّضا رهسپار شديم. وقتي که به منزلش رسيديم، ديديم که خدمت گزاران سيد مي گويند: آقا از سپيده دم تا کنون منتظر شما است. آيا از جمکران آمده ايد؟ گفتم: آري. پس نزد سيد رفتيم و بعد از سلام و احوالپرسي به من گفت: اي حسن بن مثله! من خوابيده بودم. در خواب شخصي به من گفت: بامداد مردي از جمکران به نام حسن بن مثله پيش تو مي آيد. بايد سخنش را تصديق کني. سخن او سخن ما است.
من هم ماجرا را گفتم و به فرمان ناحية مقدسه اين مسجد ساخته شد.[1]
[1]. مجلسي، بحارالانوار، ج 53، 230 ـ 234.
@madresseinqhilab🔸 🔶
#تاریخی
👇👇👇
♨️سوال:
🔰قبور ائمه بقیع چگونه تخریب شد؟
✍️پاسخ:
✅هشتم شوال سال ۱۳۴۴ هجری قمری قبرستان بقیع به عنوان مهمترین قبرستان اسلام به دست وهابیون تخریب شد.در کمتر کشوری به اندازه سرزمین حجاز، آثار مربوط به قرون نخستین اسلام وجود داشته است؛ چرا که زادگاه اصلی اسلام آنجاست و آثار گرانبهایی از پیشوایان اسلام در جای جای این سرزمین دیده میشود. ولی متأسفانه، متعصّبان خشک مغز وهّابی، بیشتر این آثار ارزشمند را به بهانه واهی آثار شرک، از میان بردهاند و کمتر چیزی از این آثار پرارزش باقی مانده است. نمونه بارز آن، قبرستان بقیع است. این قبرستان، مهمترین قبرستان در اسلام است که بخش مهمی از تاریخ اسلام را در خود جای داده و کتاب بزرگ و گویایی از تاریخ مسلمانان به شمار میآید.
وضعیت بقیع قبل از تخریب
تا پیش از تخریب و ویرانی قبور مطهر بقیع توسط وهابیت متعصب که براساس معتقدات خود، به تخریب بسیاری از آثار تاریخی پرداختند، بر روی قبور پیشوایان و سایر بزرگان اسلام که در مدینه مدفون بودند گنبدها و بناهایی قرار داشت. ائمه بقیع در بقعه بزرگی که به طور هشت ضلعی ساخته شده بود و اندرون و گنبد آن سفیدکاری شده بود مدفون بودند. پس از تسلط وهابیون بر مدینه آنها ضمن تخریب قبور، آثاری که بر روی قبور قرار داشت را نیز از بین بردند. در جریان این واقعه بارگاه امام حسن مجتبی (ع)، امام سجاد (ع)، امام محمدباقر (ع) و امام جعفر صادق(ع) ویران شد. آنان اضافه بر قبور مطهر ائمه معصومین (ع)، دیگر قبور را هم تخریب کردند که عبارتند از: قبر منسوب به فاطمه زهرا (س)، عبدالله بن عبدالمطلب و آمنه پدر و مادر پیامبر اسلام، قبر مطهر فاطمه بنتاسد (ع) مادر امیرالمومنین (ع)، قبر مطهر حضرت امالبنین (ع)، قبرعباس عموی پیامبر، ابراهیم پسر پیامبر (ع)، قبر اسماعیل فرزند حضرت صادق (ع)، قبر دختر خواندگان پیامبر (ع)، قبر حلیمه سعدیه مرضعه پیامبر (ع) و قبور شهدای زمان پیامبر (ع).
نخستین تخریب قبور ائمه بقیع
نخستین تخریب قبور مطهر ائمه بقیع به دست وهابیون سعودی در سال ۱۲۲۰ هجری یعنی زمان سقوط دولت اول سعودیها توسط حکومت عثمانی روی داد، پس از این واقعه تاریخی - اسلامی با سرمایهگذاری مسلمانان شیعه و به کار بردن امکانات ویژهای، مراقد تخریب شده به زیباترین شکل بازسازی شد و با ساخت گنبد و مسجد، بقیع به یکی از زیباترین مراقد زیارتی و در واقع مکان زیارتی - سیاحتی مسلمانان تبدیل شد.
دومین تخریب بقیع
دومین و در واقع دردناکترین حادثه تاریخی - اسلامی معاصر به هشتم شوال سال ۱۳۴۴ و پس از روی کار آمدن سومین حکومت وهابی عربستان مربوط میشود؛ سالی که وهابیون به فتوای سران خود مبنی بر اهانت و تحقیر مقدسات شیعه، مراقد مطهر ائمه و اهلبیت پیامبر(ص) را مورد دومین هجوم وحشیانه خود قراردادند و بقیع را به مقبرهای ویران شده و در واقع مهجور و ناشناخته تبدیل کردند.
تخریب قبور در مکه، مدینه، جده و کربلا
وهابیون در سال ۱۳۴۳ هجری قمری در مکه گنبدهای قبر حضرت عبدالمطلب (ع)، ابیطالب (ع)، خدیجه (ع) و زادگاه پیامبر (ع) و فاطمه زهرا (ع) و خیزران عبادتگاه سری پیامبر (ع) را با خاک یکسان کردند و در جده نیز قبر حوا و دیگر قبور را تخریب کردند. در مدینه نیز گنبد منور نبوی را به توپ بستند، ولی از ترس مسلمانان، قبر شریف نبوی را تخریب نکردند آنها همچنین در شوال ۱۳۴۳ با تخریب قبور مطهر ائمه بقیع (ع) اشیاء نفیس و با ارزش آن قبور مطهر را به یغما بردند و قبر حضرت حمزه (ع) و شهدای احد را با خاک یکسان و گنبد و مرقد حضرت عبدالله و آمنه پدر و مادر پیامبر (ع) و دیگر قبور را هم خراب کردند.
وهابیون متعصب در همان سال به کربلای معلی حمله کردند و ضریح مطهرحضرت امام حسین(ع) را کندند و جواهرات و اشیاء نفیس حرم مطهر را که اکثرا از هدایای سلاطین و بسیار ارزشمند و گرانبها بود، غارت کردند و قریب به ۷۰۰۰ نفر از علما، فضلا و سادات و مردم را کشتند. سپس به سمت نجف رفتند که موفق به غارت نشدند و شکست خورده برگشتند.
🔴مدرسه_انقلاب فضای مشق انقلابی .
🇮🇷 @madresseinqhilab
#تاریخی
✅پرسش:
شمس الشموس بودن امام رضا به چه معناست؟
🌺پاسخ:
1.📌 ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ داراي القاب زيادي هستند، اكثر القاب آنها در روايات آمده كه بيشتر اين، القاب از نظر عامه مردم ناشناخته مانده است مثلا امام رضا ـ عليه السلام ـ داراي القاب متعددي هست «رضا، صابر، رضي، وفي و رضا از همه القاب آن حضرت مشهور تر است.(1)
و امّا بعضي از القاب ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ در روايات و منابع تاريخي نيامده، ولي از نظر عامه مردم معروف و مشهور شده اند.
2. 📌حيات پر بار و مبارك امام رضا ـ عليه السلام ـ در دوران خلفاي جور عباسي بوده و به خصوص در دوره مأمون، در عصر مأمون مباحث علمي رونق داشت و مأمون به مباحثي علمي توجه خاص داشت و لذا مجالس مناظرات را فراهم مي كردند و از دانشمندان اديان مختلف دعوت مي كردند تا با هم مناظرات علمي داشته باشند. و از امام ـ عليه السلام ـ نيز دعوت مي كرد، و اين مناظرات در منابع تاريخي موجود است.
3. 📌با توجه به اين دو نكته كه ذكر شد، وجه لقب امام رضا ـ عليه السلام ـ به شمس الشموس نيز روشن مي گردد:
اولا: اين تعبير در مورد امام رضا ـ عليه السلام ـ در منابع ادعيه و زيارات آمده است، و حضرت را به اين لقب مورد خطاب قرار داده است: «اللهم صلّ و سلّم و زد و بارك علي السيد المعصوم و الأمام المظلوم و الشهيد المسموم و الغريب المضموم و القتيل المحروم، العالم بالعلم المكتوم بدر النجوم شمس الشموس و أنيس النفوس المدفون بارض طوس...».(2)
پروردگارا رحمت و درود خويش زياد و با بركت قرار بده بر سرور پاكان، پيشواي ستمديده، شهيد زهر و غريب زجر ديده و كشته بي نصيب و عالم به غيب، ماه ستاره گان، خورشيد خورشيدها، همنشين جان ها كسي كه در سرزمين طوس دفن شده است.
☘️بايد علت اين كه حضرت را لقب شمس الشموس داده اند از اين باب باشد، كه وجود مقدس امام ـ عليه السلام ـ از نظر الهي و ديني خورشيد دين و معارف ديني است يعني امام ـ عليه السلام ـ با راهنمايي و روشنگري خويش مردم را به سوي حقيقت و به سوي سعادت ابدي، دلالت مي نمايد. چنان كه اين حقيقت در اهداف همه ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ اعتبار شده است.
و در مورد ساير ائمه ـ عليهم السلام ـ نيز تعبير شمس الشموس به كار رفته است، در دعاي ندبه مي خوانيم: «اين الشموس الطالعة اين الاقمار المنيرة».(3) كجايند خورشيدهاي فروزان،
☘️و در مورد حضرت امير المؤمنين علي ـ عليه السلام ـ نيز اين تعبير وجود دارد: «شمس الشموس و انيس النفوس» دليلش اين است كه وجود مقدس ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ شمس و خورشيد هستند، زيرا ائمه ـ عليهم السلام ـ دليل و هادي مردم به سوي كمالات و فضائل انساني هستند يعني آنچه كه جامعه بشري را پر فروغ مي كند و اثر معنوي در حيات انسان ها قرار مي دهند، همان ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ هستند. و اين حقيقت است كه ريشه در قرآن كريم دارد كه آيه وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا(4).
قسم به خورشيد و روشني آن. به وجود مقدس رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ تفسير شده است فرمود منظور از شمس شخص حضرت پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است.(5)
4. 📌نتيجه آنچه كه از نظر عامه مردم معروف است، اين است: كه امام رضا ـ عليه السلام ـ را به لقب شمس الشموس ياد مي كند و در زيارت آن را به كار مي برند. اما از نظر روايات و منابع تاريخي حضرت به اين لقب شهرت چندان ندارد، و فقط در مصباح كفعمي اين تعبير آمده است كه پيش از اين به آن اشاره شد. بلكه بايد گفت در روايات ايشان به عالم آل محمد شهرت دارد.
☘️اباصلت نقل كرده از اسحاق فرزند امام هفتم كه از پدرش نقل كرده كه امام ـ عليه السلام ـ به فرزندانش فرمود اين برادر شما علي بن موسي، عالم آل محمد است سؤالات ديني خود را از آن بپرسيد و آنچه كه براي شما مي گويد آن را حفظ نمائيد.(6) و هيچ تفاوت ندارد به هر كدام از اين دو لقبي كه حضرت را ياد كند به يك معنا است.
پاورقي:
1. عطاردي، عزيز الله، اخبار و آثار امام رضا(ع)، بي جا، ناشر کتابخانه صدر، بي تا، ج1، ص22.
2. کفعمي، تقي الدين ابراهيم بن علي، مصباح الکفعمي، بي تا، بي جا، ص711. حسيني اصفهاني، عمادالدين، زندگاني حضرت امام علي بن موسي الرضا(ع)، چاپ دوم، بي تا، بي جا، ج2.
3. قمي، شيخ عباس، مفاتيح الجنان، قم، انتشارات آيين دانش، چاپ اول، 1384ش، ص872.
4. شمس : 1.
5. القمي، علي بن ابراهيم، تفسير القمي، ناشر دارالکتاب للطباعة و النشر، چاپ سوم، بي تا، ج2، ص424.
6. الطبرسي، الشيخ الفضل بن حسن، اعلام الوري باعلام الهدي، ناشر موسسه آل البيت، لاحياء التراث العربي، چاپ اول، 1417ق، ج2، ص64.
@madresseinqhilab
#تاریخی
#امام_رضا_علیه_السلام
#اهل_بیت
✅پرسش:
ميگويند امامان صداي ما را ميشنوند .اين همه مردم از هر مليت و زباني حرم امام رضا می روند و هریک با زباني فارسي ترکي عربي اردو با امام رضا صحبت کرده و خواست ه هایشان را مطرح می کنند. امامان عرب چطور در يک زمان صداي اين همه مردم را مي شنوند و زبانشان را می فهمند؟
قسمت اول
🌺پاسخ:
امام معصوم به اذن الهي بر همه زبان ها مسلط است . مناظره امام رضا با رئيسان مذاهب گوناگون جالب است دقت نماييد :
1-📌 مناظره امام رضا (علیه السلام) با جاثليق نصراني:
در اين جا امام ـ عليه السلام ـ شروع به سخن کرد و فرمود: اي نصراني ! اگر به انجيل خودت براي تو استدلال کنم اقرار خواهي کرد؟ جاثليق گفت: آيا ميتوانم گفتار انجيل را انکار کنم؟ آري به خدا سوگند اقرار خواهم کرد هر چند بر ضرر من باشد.
امام فرمود: هر چه مي خواهي بپرس و جوابش را بشنو.
جاثليق: درباره نبوت عيسي و کتابش چه مي گويي؟ آيا چيزي از اين دو را انکار مي کني؟
امام: به نبوت عيسي و کتابش و به آنچه به امتش بشارت داده و حواريون به آن اقرار کرده اند، اعتراف مي کنم، به نبوت عيسي که اقرار به نبوت محمد(ص ) و کتابش نکرده و امتش را به آن بشارت نداده کافرم.
آيا به قضاوت از دو شاهد عادل استفاده نمي کني؟
امام: آري.
جاثليق: پس دو شاهد از غير اهل مذهب خود از کساني که نصاري شهادت آنان را مردود نمي شمارند، بر نبوت محمد اقامه کن و از ما نيز بخواه که دو شاهد بر اين معنا از غير اهل مذهب خود بياوريم.
امام: اکنون انصاف را رعايت کردي. اي نصراني، آيا کسي را که عادل بود و نزد مسيح، عيسي بن مريم مقدم بود مي پذيري؟
جاثليق: اين مرد عادل کيست، نامش را ببر.
امام: درباره يوحناي ديلمي چه مي گويي؟
جاثليق: به به ! محبوب ترين فرد نزد مسيح را بيان کردي.
امام: تو را سوگند مي دهم. آيا انجيل اين سخن را بيان مي کند که يوحنا گفت: حضرت مسيح مرا از دين محمد عربي باخبر ساخت. به من بشارت داد که بعد از او چنين پيامبري خواهد آمد، من نيز به حواريون بشارت دادم و آن ها به او ايمان آوردند؟
جاثليق گفت: آري ! اين سخن را يوحنا از مسيح نقل کرده و بشارت به نبوت مردي و نيز بشارت به اهل بيت و وصيش داده است، اما نگفته است اين در چه زماني واقع مي شود و اين گروه را براي ما نام نبرده تا آن ها را بشناسيم.
امام: اگر ما کسي را بياوريم که انجيل را بخواند و آياتي از آن را که نام محمد(ص ) و اهل بيتش و امتش در آن ها است، تلاوت کند، آيا ايمان به او مي آوري؟
جاثليق: بسيار خوب است
امام به نسطاس رومي فرمود: آيا سِفْرِ سوم انجيل را از حفظ داري؟
نسطاس گفت: بلي، از حفظ دارم.
سپس امام به رأس الجالوت (بزرگ يهوديان ) رو کرد و فرمود: آيا تو هم انجيل را مي خواني؟ گفت آري به جان خودم سوگند. فرمود سِفْرِ سوم را بر گير، اگر در آن ذکري از محمد و اهل بيتش بود، به نفع من شهادت ده و اگر نبود، شهادت نده.
سپس امام سِفْرِ سوم را قرائت کرد تا به نام پيامبر رسيد، آن گاه متوقف شد و رو به جاثليق کرد و فرمود: اي نصراني ! تو را به حق مسيح و مادرش آيا قبول داري که من از انجيل باخبرم؟
جاثليق: آري
سپس امام نام پيامبر و اهل بيت و امتش را براي او تلاوت کرد، سپس افزود: اي نصراني! چه ميگويي، اين سخن عيسي بن مريم است؟ اگر تکذيب کني آنچه را که انجيل در اين زمينه ميگويد، موسي و عيسي هر دو را تکذيب کرده اي و کافر شده اي.
جاثليق: من آنچه را که وجود آن در انجيل براي من روشن شده است، انکار نميکنم و به آن اعتراف دارم.
امام: همگي شاهد باشيد او اقرار کرد، سپس فرمود: اي جاثليق: هر سوال مي خواهي بکن.
جاثليق: از حواريان عيسي بن مريم خبر ده که آن ها چند نفر بودند و نيز خبر ده که علماي انجيل چند نفر بودند؟
امام: از شخص آگاهي سوال کردي، حواريون دوازده نفر بودند و اعلم و افضل آن ها لوقا بود. اما علماي بزرگ نصاري سه نفر بودند: يوحناي اکبر در سرزمين باخ، يوحناي ديگري در قرقيسا و يوحناي ديلمي در رجاز، نام پيامبر و اهل بيت و امتش نزد او بود، او بود که به امت عيسي و بني اسرائيل بشارت داد.
سپس فرمود: اي نصراني! به خدا سوگند! ما ايمان به آن عيسي داريم که ايمان به محمد(ص ) داشت، ولي تنها ايرادي که به پيامبر شما عيسي داريم، اين بود که او کم روزه مي گرفت و کم نماز مي خواند.
@madresseinqhilab
#تاریخی
#امام_رضا_علیه_السلام
#اهل_بیت
✅پرسش:
ميگويند امامان صداي ما را ميشنوند .اين همه مردم از هر مليت و زباني حرم امام رضا می روند و هریک با زباني فارسي ترکي عربي اردو با امام رضا صحبت کرده و خواست ه هایشان را مطرح می کنند. امامان عرب چطور در يک زمان صداي اين همه مردم را مي شنوند و زبانشان را می فهمند؟
قسمت دوم:
🌺پاسخ:
امام معصوم به اذن الهي بر همه زبان ها مسلط است . مناظره امام رضا با رئيسان مذاهب گوناگون جالب است دقت نماييد :
2 📌مناضره امام جواد (علیه السلام) با يحيى بن اکثم
وقتى «مأمون» از «طوس» به «بغداد» آمد، نامهاى براى حضرت جواد - عليه السلام - فرستاد و امام را به بغداد دعوت کرد. البته اين دعوت نيز مثل دعوت امام رضا به طوس، دعوت ظاهرى و در واقع سفر اجبارى بود.
حضرت پذيرفت و بعد از چند روز که وارد بغداد شد، مأمون او را به کاخ خود دعوت کرد و پيشنهاد تزويج دختر خود «اُمّ الفضل» را به ايشان کرد.
امام در برابر پيشنهاد او سکوت کرد. مأمون اين سکوت را نشانه رضايت حضرت شمرد و تصميم گرفت مقدمات اين امر را فراهم سازد.
او در نظر داشت مجلس جشنى تشکيل دهد، ولى انتشار اين خبر در بين بنى عباس انفجارى به وجود آورد: بنى عباس اجتماع کردند و با لحن اعتراضآميزى به مأمون گفتند: اين چه برنامهاى است؟ اکنون که على بن موسى از دنيا رفته و خلافت به عباسيان رسيده باز مىخواهى خلافت را به آل على برگردانى؟! بدان که ما نخواهيم گذاشت اين کار صورت بگيرد، آيا عداوتهاى چند ساله بين ما را فراموش کردهاى؟!
مأمون پرسيد: حرف شما چيست؟
گفتند: اين جوان خردسال است و از علم و دانش بهرهاى ندارد.
مأمون گفت: شما اين خاندان را نمىشناسيد، کوچک و بزرگ اينها بهره عظيمى از علم و دانش دارند و چنانچه حرف من مورد قبول شما نيست او را آزمايش کنيد و مرد دانشمندى را که خود قبول داريد بياوريد تا با اين جوان بحث کند و صدق گفتار من روشن گردد.
عباسيان از ميان دانشمندان، «يحيى بن اکثم» را (به دليل شهرت وى) انتخاب کردند و مأمون جلسهاى براى سنجش ميزان علم و آگاهى امام جواد ترتيب داد. در آن مجلس يحيى رو به مأمون کرد و گفت: اجازه مىدهى سؤالى از اين جوان بنمايم؟
مأمون گفت: از خود او اجازه بگير/
يحيى از امام جواد اجازه گرفت. امام فرمود: هر چه مىخواهى بپرس.
يحيى گفت: درباره شخصى که مُحْرِم بوده و در آن حال حيوانى را شکار کرده است، چه مىگوييد؟
امام جواد - عليه السلام - فرمود: آيا اين شخص، شکار را در حِلّ (خارج از محدوده حَرَم) کشته است يا در حرم؟ عالم به حکم حرمت شکار در حال احرام بوده يا جاهل؟ عمداً کشته يا بخطا؟ آزاد بوده يا برده؟ صغير بوده يا کبير؟ براى اولين بار چنين کارى کرده يا براى چندمين بار؟ شکار او از پرندگان بوده يا غير پرنده؟ از حيوانات کوچک بوده يا بزرگ؟ باز هم از انجام چنين کارى ابا ندارد يا از کرده خود پشيمان است؟ در شب شکار کرده يا در روز؟ در احرامِ عُمره بوده يا احرامِ حج؟!
يحيى بن اکثم از اين همه فروع که امام براى اين مسئله مطرح نمود، متحير شد و آثار ناتوانى و زبونى در چهرهاش آشکار گرديد و زبانش به لکنت افتاد به طورى که حضار مجلس ناتوانى او را در مقابل آن حضرت نيک دريافتند.
مأمون گفت: خداى را بر اين نعمت سپاسگزارم که آنچه من انديشيده بودم همان شد.
ادامه دارد...
@madresseinqhilab
#تاریخی
#اهل_بیت
🌸ادامه مناضره امام جواد (علیه السلام) با يحيى بن اکثم
سپس به بستگان و افراد خاندان خود نظر انداخت و گفت: آيا اکنون آنچه را که نمىپذيرفتيد دانستيد؟
حکم شکار در حالات گوناگون توسط مُحْرِم
آنگاه پس از مذاکراتى که در مجلس صورت گرفت، مردم پراکنده گشتند و جز نزديکان خليفه، کسى در مجلس نماند.
مأمون رو به امام جواد - عليه السلام - کرد و گفت: قربانت گردم خوب است احکام هر يک از فروعى را که در مورد کشتن صيد در حال احرام مطرح کرديد، بيان کنيد تا استفاده کنيم.
امام جواد - عليه السلام - فرمود: بلى، اگر شخص محرم در حِلّ (خارج از حرم) شکار کند و شکار از پرندگان بزرگ باشد، کفارهاش يک گوسفند است و اگر در حرم بکشد کفارهاش دو برابر است؛ و اگر جوجه پرندهاى را در بيرون حرم بکشد کفارهاش يک بره است که تازه از شير گرفته شده باشد، و اگر آن را در حرم بکشد هم بره و هم قيمت آن جوجه را بايد بدهد؛ و اگر شکار از حيوانات وحشى باشد، چنانچه گورخر باشد کفارهاش يک گاو است و اگر شتر مرغ باشد کفارهاش يک شتر است و اگر آهو باشد کفاره آن يک گوسفند است و اگر هر يک از اينها را در حرم بکشد کفارهاش دو برابر مىشود.
و اگر شخص محرم کارى بکند که قربانى بر او واجب شود، اگر در احرام حج باشد بايد قربانى را در «مِنى» ذبح کند و اگر در احرام عمره باشد بايد آن را در «مکّه» قربانى کند. کفاره شکار براى عالم و جاهلِ به حکم، يکسان است؛ منتها در صورت عمد، (علاوه بر وجوب کفاره) گناه نيز کرده است، ولى در صورت خطا، گناه از او برداشته شده است. کفاره شخص آزاد بر عهده خود او است و کفاره برده به عهده صاحب او است و بر صغير کفاره نيست ولى بر کبير واجب است و عذاب آخرت از کسى که از کردهاش پشيمان است برداشته مىشود، ولى آنکه پشيمان نيست کيفر خواهد شد.
قاضى القضات مات مىشود!
مأمون گفت: احسنت اى ابا جعفر! خدا به تو نيکى کند! حال خوب است شما نيز از يحيى بن اکثم سؤالى بکنيد همان طور که او از شما پرسيد. در اين هنگام ابو جعفر - عليه السلام - به يحيى فرمود: بپرسم؟ يحيى گفت: اختيار با شماست فدايت شوم، اگر توانستم پاسخ مىگويم وگرنه از شما بهرهمند مىشوم.
ابو جعفر - عليه السلام - فرمود: به من بگو در مورد مردى که در بامداد به زنى نگاه مىکند و آن نگاه حرام است، و چون روز بالا مىآيد آن زن بر او حلال مىشود، و چون ظهر مىشود باز بر او حرام مىشود، و چون وقت عصر مىرسد بر او حلال مىگردد، و چون آفتاب غروب مىکند بر او حرام مىشود، و چون وقت عشأ مىشود بر او حلال مىگردد، و چون شب به نيمه مىرسد بر او حرام مىشود، و به هنگام طلوع فجر بر وى حلال مىگردد؟ اين چگونه زنى است و با چه چيز حلال و حرام مىشود؟
يحيى گفت: نه، به خدا قسم من به پاسخ اين پرسش راه نمىبرم، و سبب حرام و حلال شدن آن زن را نمىدانم، اگر صلاح مىدانيد از جواب آن، ما را مطلّع سازيد.
ابو جعفر - عليه السلام - فرمود: اين زن، کنيز مردى بوده است. در بامدادان، مرد بيگانهاى به او نگاه مىکند و آن نگاه حرام بود، چون روز بالا مىآيد، کنيز را از صاحبش مىخرد و بر او حلال مىشود، چون ظهر مىشود او را آزاد مىکند و بر او حرام مىگردد، چون عصر فرا مىرسد او را به حباله نکاح خود در مىآورد و بر او حلال مىشود، به هنگام مغرب او را «ظِهار» مىکند و بر او حرام مىشود، موقع عشار کفاره ظهار مىدهد و مجدداً بر او حلال مىشود چون نيمى از شب مىگذرد او را طلاق مىدهد و بر او حرام مىشود و هنگام طلوع فجر رجوع مىکند و زن بر او حلال مىگردد (1).
پي نوشت ها:
1. بحار الا نوار، ج 50، ص77 -78 ؛ ارشاد مفيد، ص 322 ؛ سيره پيشوايان، ص544-547.
@madresseinqhilab
#تاریخی
#اهل_بیت
✅پرسش:
قرآن چطور ظهور امام زمان را اثبات ميکند و چه آياتي در اين مورد هست؟
🌺پاسخ:
در قرآن، به طور صريح، در مورد ظهور امام زمان (عجل الله تعالي في فرجه)، آيهاي وجود ندارد؛ ولي آيات زيادي در اين کتاب مقدس است که در مورد امام زمان (عجل الله تعالي في فرجه) و ظهور وي است.
☘️در آيه «أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ؛ آيا کسي هست به مضطر ـ وقتي او را بخواند ـ پاسخ دهد و گرفتاري را برطرف کند و شما را جانشينان اين زمين قرار ميهد» (نمل: 27/ 62)
📌در حديث «نزلت في القائم من آل محمد (عليهم السلام) هو و اللَّه المضطر اذا صلي في المقام ركعتين و دعا الي اللَّه عز و جل فاجابه و يكشف السوء و يجعله خليفة في الارض» (عروسي حويزي، عبد علي بن جمعه، تفسير نور الثقلين، ج4، ص 94)
🌱از امام صادق (عليه السلام) نقل شده که فرمود: آيه در مورد مهدي آل محمد نازل شده، به خدا سوگند ! مضطر او است، هنگامي كه در مقام ابراهيم دو ركعت نماز به جا مي آورد. دست به درگاه خداوند متعال بر مي دارد . دعاي او را اجابت مي كند، ناراحتيها را بر طرف مي كند، و او را خليفه روي زمين قرار مي دهد.
🌸 درباره آيه «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُون؛ در زبور بعد از ذكر (تورات ) مقرر داشتيم كه بندگان صالح من حكومت زمين را به ارث ميبرند» (انبياء: 21/ 104)
📌در
🌱از امام باقر (عليه السلام) نقل شده که فرمود: بندگان صالحي را كه خداوند در اين آيه به عنوان وارثان زمين ياد مي كند، ياران مهدي در آخر الزمان هستند.
@madresseinqhilab
#تاریخی
#قرآنی
#امام_زمان
#اهل_بیت
#مهدویت
✅پرسش:
امام حسن عسکري چگونه از دنيا رفتند؟
🌺پاسخ:
شهادت آن حضرت را روز جمعه هشتم ماه ربيع الاول سال 260هجري نوشته اند.
🔳علت شهادت آن حضرت را سمي مي دانند که معتمد عباسي در غذا به آن حضرت خورانيد و بعد، از کردار زشت خود پشيمان شد. بناچار اطباي مسيحي و يهودي که در آن زمان کار طبابت را در بغداد و سامره به عهده داشتند، به ويژه در مأموريتهايي که توطئه قتل امام بزرگواري مانند امام حسن عسکري (علیه السلام) در ميان بود، براي معالجه فرستاد. البته از اين دلسوزيهاي ظاهري هدف ديگري داشت، و آن خشنود ساختن مردم و غافل نگهداشتن آنها از حقيقت ماجرا بود.
▪️بعد از آگاه شدن شيعيان از خبر درگذشت جانگداز حضرت امام حسن عسکري (علیه السلام) شهر سامره را غبار غم گرفت، و از هر سوي صداي ناله و گريه برخاست. مردم آماده سوگواري و تشييع جنازه آن حضرت شدند.
@madresseinqhilab
#تاریخی
#امام_عسکری
#اهل_بیت
از امام حسن عسکري علیه السلام بیشتر بدانیم..
🍀امام حسن عسکري يازدهمين امام شيعيان و فرزند امام هادي است. نام مادر آن امام حديث است. ايشان القاب متعددي دارند از جمله انها زکي، هادي نقي، رفيق است. کنيه وي ابالحسن است.(1) امام در سال 232 در مدينه به دنيا امد(2) و در سال 260 قمري به دستور معتمد عباسي در سن 28 سالگي به شهادت رسيد.(3)
▪️ امام برادري به نام جعفر کذاب داشت که پس از شهادت حضرت ادعاي امامت کرد. (4) معتز(5) و مهتدي عباسي (6) هردو قصد شهاردت امام را داشتند که موفق نشدند.
🍀همسر او مليکا مادر حضرت مهدي است. ايشان فقط يک فرزند داشته اند که همان حضرت حجت است. امام در سنين کودکي در سال 236 به همراه پدر بزرگوارش به اجبار خليفه عباسي به سامرا امد(7).
🍃امام حسن عسکري بيشتر عمر شريفش را در سامرا بود. ايشان تنها امامي بود که به حج مشرف نشد. ايشان شش سال امامت کرد.
📚براي مطالعه بيشتر به آثار زير مراجعه فرماييد.
1. پرسش هاي مردم و پاسخ هاي امام حسن عسکري از احمد قاضي زاهدي
2. پيشوايان هدايت (خورشيد سامرا، امام حسن عسکري از سيد منذر حکيم
3. چهره هاي درخشان سامر از علي رباني خلخالي
4. زندگاني امام حسن عسکري از باقر شريف قريشي
5. شکوه سامرا از محمدحسن حيدري
📚پي نوشت:
1. طبري دلائل الامامه ص 424
2. مفيد ارشاد ج 2 ص 313
3. همان ج 2 ص 314
4. طبسي، حياة الامام عسکري، ص 320-324
5. الغيبه طوسي، ص 208
6. کافي کليني، ج 1 ص 329
7. اثبات الوصيه مسعودي ص 259
@madresseinqhilab
#تاریخی
#امام_عسکری
#اهل_بیت
✅پرسش:
امام حسن عسکري چند فرزند داشت؟
🌺پاسخ:
هر چند برخي از نويسندگان نام چند فرزند براي امام حسن عسکري ـ عليه السّلام ـ ذکر کرده اند اما قول مشهور اين است که:
👈 از ايشان تنها يک فرزند، هم نام و هم کنيه با رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ متولد شده است. علاوه بر اين که تقسيم ميراث آن حضرت ميان مادر و برادر ايشان نيز مي تواند مؤيد قول مشهور باشد، که به آن اشاره خواهيم کرد.
🔹گفته شد برخي از نويسندگان چند فرزند براي امام حسن عسکري ـ عليه السّلام ـ ذکر کرده اند از جمله اين فرزندان «محمد، موسي، فاطمه، عايشه، حسين و...»[حسيني، سيد محمد رضا، تاريخ اهل البيت(ع)، قم، مؤسسه آل البيت(ع)، 1410ق، ص112 به نقل از هداية المخطوطه.]
👈اما به نظر مي رسد اين اقوال صحيح نباشد، چرا که:
علماي شيعه تنها فرزند امام حسن عسکري ـ عليه السّلام ـ را حضرت مهدي (عج) مي دانند و نام ديگري را ذکر نکرده اند.
🍀در اين رابطه شيخ مفيد که کتابش از اعتبار خاصي برخوردار است، مي نويسد: «امام بعد از امام حسن عسکري ـ عليه السّلام ـ فرزندش بود که هم نام و هم کنيه رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ بود و امام حسن ـ عليه السّلام ـ به جز او فرزندي نداشت نه ظاهراً و نه باطناً مادر اين فرزند کنيزي به نام نرجس بوده است.[شيخ مفيد، ارشاد،ج2ص 339.]
🌱کليني در کافي مي نويسد: فرزندي براي امام حسن عسکري ـ عليه السّلام ـ به دنيا آمد و او را محمد نام نهادند[کليني، کافي، تهران، مکتبه الصدوق، 1381، ج 1، ص 264.]
☘️طبرسي در اعلام الوري همين قول را ذکر کرده است ومي نويسد فردي از امام حسن عسگري ـ عليه السّلام ـ سؤال کرد: آقاي من آيا براي شما فرزندي هست؟ حضرت فرمود بله. سؤال کرد، اگر امري اتفاق بيفتد در کجا از او مي توانم سؤال کنم؟ حضرت فرمود: در مدينه.[طبرسي، اعلام الوري، قم، مؤسسه آل البيت(ع)، 1417ق، ج 2، ص 251.]
🌸علامه مجلسي در بحارالانوار مي نويسد: اينکه حضرت مهدي (عج) برادري به نام موسي داشته باشد. اين خبر غريب است.[ سيد محمد رضا حسيني، همان، ص 112 به نقل از بحارالانوار، ج 13، ص 116.]
@madresseinqhilab
#تاریخی
#امام_زمان
#اهل_بیت
✅پرسش:
چه عواملي باعث شد که مردمِ صدر اسلام در حالي کمتر از 100 روز از ماجراي غدير گذشته بود بيعت خود با اميرالمؤمنين (عليه السلام) را فراموش کنند و با منتخب شوراي سقيفه بيعت کنند؟
@Madresseinqhilab
🌺پاسخ:
علاوه بر مقدمه گفته شده در مطلب قبل، و بیان اولین ریشه این رخداد مهم تاریخی که عبارت بود از دنیا طلبی و عافیت خواهی، در ادامه بر دیگر عوامل اساسی و کلیدی این رخداد تلخ، اشاره می شود:
۲.📌 قوم محوری و قبیله گرائی
عمدة مسلمانان و كسانی را كه در كنار پیامبر حضور داشتند، علی رغم گرویدن به اسلام، علقه های قومی و فرهنگ قبیله محوری هنوز در تصمیم گیری های آنان دخیل بود.
🔻در اولین لحظات بعد از رحلت پیامبر (صلّی الله علیه و آله) گروه مهاجرین مكه و در رأس آنان ابوبكر و همفكرانش در برابر قبایل انصار به صف آرای پرداختند و با اكثریت گروه انصار به پیشوایی "سعد بن عباده"[۱] رئیس خزرجیان، به مقابله بر خواستند و سرانجام نیز با حیله های حساب شده و تهدید خلیفه دوم، در این رقابت پیروز گردیدند و قدرت را تصاحب نمودند.
🔸در چنین اوضاع و احوالی كه رگه های جاهلیت قوم گرائی گل كرده بود و دو طایفة مهاجر و انصار بر سر خلافت پیامبر ـ(صلّی الله علیه و آله ) به جنگ و ستیز برخواسته بودند، فقط عده اندكی از پیروان راستین آن حضرت و رجال بنی هاشم به علی(علیه السّلام ) وفادار ماندند كه این تعداد نیز بسیار كم و انگشت شمار بودند و در حدی نبودند كه بتوانند حركت جامعه را از وضعیت به وجود آمده تغییر دهند زیرا رنگ نفاق در چهره اكثر مدعیان تقرب پیامبر (صلّی الله علیه و آله )مشهود بود همان هایی كه بعداً جریان هایی مثل ناكثین و مارقین و ... در برابر حضرت علی (علیه السّلام ) پدید آورند.
۳. 📌قریب العهد بودن به اسلام
بسیاری از مسلمانان، به تازگی به اسلام گرویده بودند و آگاهی عمیق و ایمان راسخ نسبت به آموزه های دینی و قرآنی نداشتند، طبیعی بود كه از سوی این عده نیز انتظار حركت اصلاحی و حمایت از حضرت در آن شرایط وجود نداشت بلكه حتی خطر تفرقه و ارتداد در میان آنان نیز وجود داشت.
☘️خود امیر المؤمنین در این رابطه می فرماید: «به خدا سوگند اگر خطر ایجاد اختلاف و شكاف در میان مسلمانان نبود و بیم آن نمی رفت كه بار دیگر كفر و بت پرستی به سرزمین اسلام باز گردد و اسلام محو و نابود شود. من موضع دیگری در برابر آنان می گرفتم، لكنا علی غیر ماكنا لهم علیه».[۲] بدیهی است كه از چنین مجموعة كه خطر ارتداد بسیار از آنان موجب سكوت حضرت گردید، توقعی حمایت و دفاع و ایثار نخواهد بود. [۳]
۴.📌 كینه و عقده نسبت به حضرت
بسیاری از قبایلی كه در مكه و در مدینه و اطراف آن زندگی می كردند نسبت به علی ( علیه السّلام ) بی مهر بودند و كینه او را در دل داشتند زیرا آن حضرت بود كه پرچم كفر این قبایل را سرنگون كرد و قهرمانان آنان را به خاك ذلت افكند. این افراد هر چند بعدها پیوند خود را به اسلام اعلام نمودند ولی در باطن - علی رغم تظاهر به اسلام - بغض و عداوت علی(علیه السّلام ) را در دل داشتند. [۴]
✍️بنابراین با توجه به عقده ها و كینه های دیرینة جمعی، تازگی و نوآموزی بسیار دیگر، گرایش طایفه ای و قومی جمعی دیگر، و مهم تر از همه قدرت طلبی عناصر مطرح و در میان اصحاب پیامبر و محافظه كاری و نفاق نخبگان همه و همه عواملی بودند كه زمینة حمایت مردمی از حضرت علی( علیه السّلام ) را به حداقل رسانده و امام (علیه السّلام ) را مجبور به انتخاب به سكوت تلخ نمایند.
📚پی نوشت ها:
[۱] . پژوهشی عمیق پیرامون زندگی علی ـ علیه السّلام ـ، جعفر سبحانی، ص ۲۰۱ - ۲۰۹، چاپ سوم، ۱۳۶۶، انتشارات جهان آراء.
[۲] . شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص ۳۰۷، چاپ اول قاهره، دارالاحیاء الكتب العربیه، ۱۳۷۸ هجری قمری.
[۳] . سیرة پیشوایان، مهدی پیشوائی، ص ۶۳ - ۷۲. چاپ دوم، مؤسسه امام صادق ـ علیه السّلام ـ، ۱۳۷۴ هجری قمری، قم.
[۴] . پژوهشی عمیق پیرامون زندگی علی ـ علیه السّلام ـ، جعفر سبحانی، ص ۲۱۹.
@Madresseinqhilab
#اعتقادی
#تاریخی
#بیعت
🌐📝🌐📝🌐
✅پرسش:
چرا امام علي زماني که مردم براي درخواست از ايشون براي زمامداري و بيعت با ايشون رفتند (بعد از کشته شدن عثمان)؛ تمايلي به پذيرش خلافت نداشتند و با اصرار زياد مردم مجبور به پذيرش شدند،ايشان مگر از جانب خدا، موظف به خلافت نبودند؟
🌺پاسخ:
امام علي(عليه السلام) از طرف خداوند براي امامت از طرف خدا انتخاب شده بودند و در اين راه لحظه اي هم کناره گيري نکرده بودند.اما خلافت نيازمند شرايطي بود که بايد آن شرايط فراهم ميشد.
اين کار حضرت که ابتدا از قبول خلافت خودداري کردند دلايل مختلفي داشته است :
1️⃣اولا، براى رهبران الهى، حكومت هدف نيست بلكه وسيله اى براى هدايت و احقاق حق مردم است.
2️⃣ثانياً ، عده اى از مردم كه در زمان عثمان به تصرف بى رويه بيت المال عادت كرده بودند، انتظار داشتند در زمان على عليه السلام نيز به همان منوال كار پيش برود، لذا روى اين جهات، على عليه السلام به مردم فرمود : اگر چنانچه منظور شما اين است كه حكومت من نيز به همان روش خلفاء گذشته باشد، و كتاب خدا وسنت پيامبر كنار گذاشته شود، من حاضر نيستم اين چنين حكومتى را بپذيرم.
3️⃣ثالثا، موضوع امامت با قضيه حكومت جداست، چون امامت يك منصب خداوندى است، ولى حكومت از شئونات إمامت است پس هر كسى را كه خداوند به اين مقام والا نصب كند، إمام است، چه مردم بخواهند و يا نخواهند .
🔹پس منظور حضرت اين است كه اگر من حكومت را بپذيرم، تمام معيارهاى غلط گذشته را كنار خواهم گذاشت و افراد نالايق را از مسئوليتها بركنار خواهم زد و افراد لايق را كه كنار گذاشته شده اند بر مسئوليتها منصوب خواهم نمود : ولتساطنّ سوط القدر حتّى يعود أسفلكم أعلاكم وأعلاكم أسفلكم( خطبه 16 نهج البلاغه)، و تمام اموال عمومى كه بناحق تصرف شده به بيت المال خواهم گرداند : واللّه لو وجدته قد تزوّج به النساء وملك به الإماء لررددته،(خطبه 15 نهج البلاغه ).
4️⃣رابعا، اگر امام (ع) در همان آغاز بيعت را مىپذيرفت، دشمنان و بويژه بنى اميه و طرفداران عثمان، او را متهم مىكردند كه در كشته شدن عثمان دست داشته است و مىگفتند كه على (ع) شورشيان را تحريك كرد تا عثمان كشته شود و خود مقام خلافت را تصاحب نمايد. امام على (ع) با مقاومتى كه از خود نشان داد، اين اتهام را از خود دور نمود. البته بنى اميه و برخى ديگر از دشمنان على (ع) كوشيدند تا به نحوى امام را متهم نمايند ليكن با اين مقاومت، تلاش آنان به نتيجه نرسيد.
5️⃣خامسا، حضرت خواست كه از اين طريق، تعهد مردم را در برابر بيعت افزايش دهد. چونكه در اين زمان بحرانى، خليفه تنها در صورتى مىتواند زمام امور را در دست گيرد و با موفقيت به پيش ببرد و بر مشكلات فايق آيد كه مردم به طور گسترده از حكومت اطاعت كنند.
🔹 به همين جهت حضرت در جريان بيعت فرمود: «و اعلموا إنى إن أجبتكم ركبت بكم ما أعلم و لم اصغ إلى قول القائل و عتب العاتب.» (نهج البلاغه، خطبه 92) آگاه باشيد كه اگر دعوت شما را بپذيرم، طبق آنچه كه خود مىدانم با شما رفتار مىكنم و به سخن اين و آن و سرزنش كنندگان گوش نخواهم کرد
مرکز پاسخگویی
@Madresseinqhilab
#تاریخی
#سیره
#حضرت_علی