#خاطرات_شهدا
مدت کوتاهی پس از حضور در بانه ، کاظم مسئول گروهان شد . بچه ها خوشحال بودند که او فرمانده شده ، هرچه میگفت گوش میکردند، چه مسائل معنوی و چه مسائل نظامی.
اکثر بچه ها قلبآاو را پذیرفته بودند و نصیحت های او را برای خود مفید می دانستند.
کاظم نیروها را کنترل می کرد حتی از راه دور ! ، یک قدرتی داشت که می توانست از هر جا رفتارشان را زير نظر بگیرد ، لذا به عملکرد بچه ها اشراف داشت ، ولو در غیاب آنها....
#شهیدکاظم_عاملو
📕 سه ماه رویایی ، ص۲۰
السلام علیک یا #امام_زمان
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
~~~~~~~~~~~~~~
🇮🇷 @mafeleshg
🇮🇷 rubika.ir/mafeleshg
12.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تفکر
طرفدار اصلی بیحجابی کیه؟؟
تو بی حجاب بچرخ تا من لذت ببرم...
استاد رائفیپور
#حجاب
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
~~~~~~~~~~~~~~
🇮🇷 @mafeleshg
🇮🇷 rubika.ir/mafeleshg
•﷽•
#وصیت_شهید
و ایکاش مردم میتوانستند بدانند که چه کسی خیرخواه آنان است، چپیها داعیهی اصلاحطلبی دارند، راستیها نیز داعیهی صاحب انقلابی را دارند و به امیرالمؤمنین قسم که هیچ کدام خیرخواه مردم و انقلاب نیستند و همه به منافع خود میاندیشند.
امام خمینی(ره) فرمودند:
پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به انقلاب آسیبی نرسد
و حال من تصمیم گرفتهام در آخرت و پل صراط با کسانی که مخالف انقلاب و ولی فقیه هستند روبرگردانم....
#شهیدمصطفی_احمدی_روشن
#لبیک_یا_خامنه_ای
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
~~~~~~~~~~~~~~
🇮🇷 @mafeleshg
🇮🇷 rubika.ir/mafeleshg
#سیره_شهدا
وقتی حاج حسین دستش قطع شد دیگران نسبت به او حساس شده بودند و کارهایش را زير نظر داشتند.
ولی او تا آنجا که امکان داشت اوضاع را عادی جلو می داد و با سعی و تلاش بی وقفه خود خیلی زود کارها را با تمرینات مرتب ، شخصآ انجام می داد .
چقدر با صفا بود با آن دستش که قطع نشده بود به همه کمک میکرد.
ایام محرم شور و حال دیگری داشت و با یک دست سینه زنی می کرد.....
سردار
#شهیدحسین_خرازی
📕 ستارگان خاکی ، ج۳
#ایران_قوی
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
~~~~~~~~~~~~~~
🇮🇷 @mafeleshg
🇮🇷 rubika.ir/mafeleshg
#فکر_کردن_درد_دارد (۱)
دویست سال پیش ، یعنی در زمان پدربزرگِ پدربزرگِ پدربزرگِ ما
منطقهی ما این شکلی بود.
دو تا کشور پهناور و بزرگ به اسمِ
ایران و عثمانی این منطقه رو تشکیل میدادن.
اروپاییها اومدن و در برهههای مختلف از این دو کشورِ پهناور، بیش از بیست کشور کوچیک درست کردن !
♦️ایران چطور تکهتکه شد؟
مناطق یک، دو، شش و ده ( شمال و شمال غربی) توسط روسها
و مناطق سه، چهار و پنج ( غرب و جنوب غربی) توسط انگلیسیها از ایران جدا شد.
گذشت تا اینکه حدود صدسال پیش، جنگ جهانی دنیارو زیر و رو کرد.
کشور عثمانی طرفِ شکست خوردهی این جنگ بود و بعد از پایان جنگ، بینِ
انگلیس و فرانسه تقسیم شد.
اروپاییها نشستن سر میز، خطکش دست گرفتن و سرزمینِ وسیعِ عثمانی رو به دهدوازده کشور کوچیک تبدیل کردن.
عربستان، عراق، سوریه، لبنان، اردن و... اینا همه کشورهایی بودن که همین صدسال پیش توسط اروپاییها ساخته شدن.یعنی در زمان پدرِ پدربزرگ ما !
اروپاییها وقتی داشتن مرزهای جدید رو تعیین میکردن گفتن فرصت خوبیه که یه پایگاه دائمی برای خودمون اینجا درست کنیم. یه پایگاه که بتونه منافع مارو توی این منطقهی راهبردی و ثروتمند تامین کنه.
صهیونیستهام از اون طرف، سالها بود میخواستن سرزمین فلسطین رو به چنگ بیارن، حتی تلاش کردن از پادشاه عثمانی بخرنش، ولی موفق نشدن.
سرانجام انگلیسیها با صهیونیستها به توافق رسیدن و با پایانِ جنگ جهانی، سرزمینِ فلسطین به صهیونیستها واگذار شد.....
( ادامه دارد)
📝 عماد داوری دولت آبادی
#پایان_مماشات
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
~~~~~~~~~~~~~~
🇮🇷 @mafeleshg
•﷽•
#کلام_شهید
من نمیگویم ولی فقیه معصوم است ،
اما ملتی که به امر خدا ، به امر ولی فقیه اعتماد می کنند ،
خدا اجازه اشتباه به آن رهبر را نمیدهد و به نوعی به او معصومیت می بخشد.....
#شهیددکترمصطفی_چمران
#لبیک_یا_خامنه_ای
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
~~~~~~~~~~~~~~
🇮🇷 @mafeleshg
#خاطرات_شهدا
با ابراهیم در دوره مجروحیت در تهران بودم. من شاهد بودم که بیشتر اهل محل با او دوست بودند. افرادی با ویژگیهای متفاوت!
ابراهیم از در که بیرون می آمد به همه سلام میکرد. چقدر از بچه های کم سن و سال به خاطر همین سلام کردن با او دوست شده بودند.
️یکروز با هم از کوچه بیرون میرفتیم. چند روحانی با ظاهری زیبا و آراسته به سمت ما آمدند. با شناختی که از ابراهیم داشتم گفتم: حتما حسابی آنها را تحویل میگیرد اما برعکس به آنها سلام هم نکرد!
️با تعجب نگاهش کردم. خودش فهمید و گفت: اینها آخوندهای ولایی هستند. کاری با این جماعت نداریم.
گفتم: ولایی!
گفت: یعنی به جز ولایت اهل بیت چیز دیگری را قبول ندارند. نه ولایت_فقیه. نه حضور در جبهه و...
فقط دم از ولایت مولا میزنند. چند سری هم با اینها صحبت کردم ولی بی فایده بود. فقط کار خودشان را قبول دارند.
بعد ادامه داد: خطر اینها برای اسلام و انقلاب کم نیست. مثل خوارج که در بدنه حکومت مولا بودند و...
من آن روز نفهمیدم که ابراهیم چه گفت. اما سالها بعد و با جریان سازی فرقه شیرازی ها و شیعه انگلیسی ، تازه فهمیدم که ابراهیم چه بصیرتی داشت....
#شهیدابراهیم_هادی
📕 سلام بر ابراهیم2
السلام علیک یا #امام_زمان
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
~~~~~~~~~~~~~~
🇮🇷 @mafeleshg
#فکر_کردن_درد_دارد (۲)
صهیونیستها این چنین طرحی رو برای خودشون در نظر داشتن.
از رود نیل تا رود فرات...
یعنی میخواستن؛
از فلسطین شروع کنن و به تدریج سرزمینهای بین نیل تا فرات رو به تصرف خودشون در بیارن و بشن همسایهی جدید ما !
حالا برفرض که ما نه مسلمونیم، نه اعتقادات اسلامی داریم، با این اوصاف:
چرا میگیم باید اسراییل محو بشه؟!
👈از دویست سیصد سال پیش که خارجیها پا گذاشتن توی منطقهی ما، حضور اونها همیشه موجب فلاکت و بدبختی برای ما و مردم این منطقه بوده.
تجزیه، قتل، غارت، دزدی، قحطی و...
اینها تنها بخشی از نتایج حضورخارجیها
توی منطقهی ماست.
خب کِی این بدبختیها تموم میشه؟
وقتی خارجیها از این منطقه بیرون برن.
کِی بیرون میرن؟
وقتی پایگاهشون در این منطقه از بین بره.
و مردم این منطقه روی آرامش رو نخواهند دید مگر اینکه این پایگاه در هم کوبیده بشه
بعد از انقلاب، جمهوری اسلامی جلوی گسترش اسراییل ایستاد.
اسراییلی که قرار بود از نیل تا فرات رو به تصرف خودش در بیاره، به همون مرزهای فلسطین محدود شد.
کار به اینجا ختم شد؟ نه!
ایران نه تنها صهیونیستهارو عقب زد و جلوی گسترش این غده رو گرفت،
بلکه اسراییل رو هم محاصره کرد.
امروز دهها هزار موشک دورتادور اسراییل منتظرن تا از خاک، سر بر بکشن و توی تلآویو فرود بیان....
📝 عماد داوری دولت آبادی
#پایان_مماشات
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
~~~~~~~~~~~~~~
🇮🇷 @mafeleshg
🇮🇷 rubika.ir/mafeleshg
•﷽•
#وصیت_شهید
به آزادی خواهان بگویید
علاج بیرون کردن دشمن از خانه فقط اسلحه گرم و خون است ،
نه بر سر میز مذاکره نشستن و خود را برای ابد به دشمنان اسلام و انسانیت فروختن ....
#شهیدمحمد_اسلامی_نسب
السلام علیک یا #امام_زمان
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
~~~~~~~~~~~~~~
🇮🇷 @mafeleshg
#خاطرات_شهدا
آن زمان در محورهای کردستان از ساعت ۵ بعدازظهر، هیچ تردیدی انجام نمی شد. از ساعت ۴:۳۰ تأمین جاده کم کم جمع می شد. ۵ بعدازظهر منطقه تحویل کومله و دموکرات بود تا فردا صبح که مجدداً تیم های تأمین می رفتند سر ارتفاعات و گلوگاه های استراتژیک نگهبانی می گذاشتند.
مثلاً اگر کسی می خواست از سنندج به مریوان بیاید، از ساعت ۱ بعدازظهر به بعد دیگر نمی توانست برود، چون به مریوان نمی رسید و به ضدانقلاب برخورد می کرد.
برای این کار باید از ساعت ۸ صبح به سمت سنندج حرکت می کردیم تا بتوانیم قبل از ساعت ۳-۴ بعدازظهر به آن جا برسیم.
یک شب حاج احمد آمد و به تقی رستگارمقدم گفت:
برو ماشینتو آماده کن، می خوایم بریم!
تقی رستگار گفت: کجا برادر احمد؟
حاج احمد گفت: چهار، پنج نفری می خوایم بریم دزلی!
حالا ساعت چنده؟ ۱۰ شب . همه جا خورده بودیم. ساعت ۱۰ شب، آن هم دزلی !
با هیچ معیاری جور درنمی آمد که در آن ساعت ازشب، ۳ کیلومتر از مریوان بیرون بروی، چه برسد به دزلی که حدود ۶۰ کیلومتر با مریوان فاصله داشت. در روز هم آن جاده خطرناک بود و دره های فراوان و کمین های زیادی داشت. اگر در روز می خواستی به دزلی بروی، تمام اعضا و جوارح آدم عوض می شد، وای به حال شب که ساعت ۱۰ از مریوان به طرف آنجا راه بیافتی.
به هر صورت راه افتادیم. خیلی آرام، انگار داشتیم به پیک نیک می رفتیم. در بین راه حاج احمد گفت: من مطمئنم که اگه ضدانقلاب اینجا باشه و خبر هم داشته باشه که ما می آییم، به ما کمین نمی زنه.
پرسیدیم: برای چی؟
گفت: از ترس خودش ، می دونه ولش نمی کنیم و آسایش رو ازش می گیریم.
بالاخره ساعت ۲ صبح به دزلی رسیدیم، با یک ماشین و بدون اسکورت. این که در آن موقع از شب، بدون ترس و لرز و رعشه راه بیافتی به سمت دزلی ، این فقط از کسی مثل حاج احمد برمی آمد.
بعدها فهمیدیم که هدف او از این حرکت، امتحانِ سه چیز بود:
۱- خودش
۲- اطرافیانش
۳- ضدانقلاب
راوی : سعید طاهریان
#جاویدالاثر_احمد_متوسلیان
📕 یادگاران
#لبیک_یا_خامنه_ای
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
~~~~~~~~~~~~~~
🇮🇷 @mafeleshg
12.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تلنگر
به نظرتون وقت مجازات نفوذی ها نرسیده !!!!!
#پایان_مماشات
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
~~~~~~~~~~~~~~
🇮🇷 @mafeleshg
🇮🇷 rubika.ir/mafeleshg
•﷽•
السلام علیک یا #امام_زمان (عج)
#وصیت_شهید
دخترم خیلی خستهام !
سی سال است که نخوابیدهام اما دیگر نمی خواهم بخوابم.
من در چشمان خود نمک می ریزم که پلک هایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشد تا نکند در غفلت من آن طفل بیپناه را سر ببُرند...
#شهیدحاج_قاسم_سلیمانی
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
~~~~~~~~~~~~~~
🇮🇷 @mafeleshg
🇮🇷 rubika.ir/mafeleshg