💠 #فهرست_مطالب_کانال
با جستجوی #هشتگ_مربوطه ، میتوانید به راحتی به مطالب مورد نظر خود، دسترسی پیدا کنید.
♦️ چهارده معصوم علیهم السلام
#رسول_خدا_صلی_الله_علیه_وآله
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
(درقسمت "محرم و صفر" مطالب مربوط به امام حسین علیه السلام درج شده است)
#امام_سجاد_علیه_السلام
#امام_باقر_علیه_السلام
#امام_صادق_علیه_السلام
#امام_کاظم_علیه_السلام
#امام_رضا_علیه_السلام
#امام_جواد_علیه_السلام
#امام_هادی_علیه_السلام
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#امام_زمان_علیه_السلام
♦️ مطالب و مقاتل مربوط به فاطمیه
#معارف_فاطمی
#بستر_شهادت
#مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت
#مصائب_غصب_فدک
#وصایا_و_لحظات_احتضار
#مصائب_غسل_و_دفن
#مصائب_بعد_از_شهادت
♦️ محرم و صفر
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
#ورودیه
#حضرت_رقیه_علیهاالسلام
#جوانان_زینب_کبری_علیهم_السلام
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیهماالسلام
#حضرت_قاسم_علیه_السلام
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#وقایع_روز_تاسوعا_و_شب_عاشورا
#مقتل_سیدالشهداء_علیه_السلام
#مصائب_گودال_قتلگاه
#مصیبت_عطش
#مصیبت_وداع
#عصر_عاشورا_و_شام_غریبان
#مصیبت_دفن_اجساد_مطهر
#مصائب_رأس_مطهر
#اسارت
#مصائب_کوفه
#مصائب_شام
#مجلس_یزید
#اربعین
#مدینه_تا_کربلا
♦️ مخدّرات و شهدای کربلا
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
#حضرت_خدیجه_علیهاالسلام
#حضرت_ام_کلثوم_علیهاالسلام
#حضرت_سکینه_علیهاالسلام
#حضرت_رباب_علیهاالسلام
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
#شهدای_کربلا
#حر_ریاحی
#حبیب_بن_مظاهر
#عابس_بن_أبی_شبیب
#جون_بن_حُویّ
♦️ معارف دیگر، با جستجوی هشتگ های زیر:
#معارف_اهل_البیت_علیهم_السلام
#معارف_علوی
#معارف_حسینی
#معارف_مهدوی
#فضیلت_زیارت
#فضیلت_بکاء
#فضیلت_لعن
#آداب_نوکری
#تبری
#سقیفه
#مطاعن_دشمنان
#بقیع
#ماه_رمضان
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
#سیدمحمد_إبن_الهادی_علیهماالسلام
#حضرت_جعفر_طیار_علیه_السلام
#حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
#اصحاب_اهل_البیت_علیهم_السلام
#حالات_و_کلمات_دلدادگان
@maghaatel
#مدینه_تا_کربلا
🔘 دیدارِ پُر از درس و عبرتِ حضرت سیدالشهداء علیهالسلام با عبیدالله بن حرّ جُعفی...
تاریخ مینویسد:
وقتی که امام حسين عليهالسّلام در مسیر کربلا ، به "قصر بنى مقاتل"رسيدند، خیمهای را مشاهده نمودند و فرمودند:
این خیمه کیست؟
گفتند: «از عبيد اللّه بن حرّ جعفى.»
و او از بزرگان و دليران كوفه بود.
امام عليهالسّلام يكى از غلامان خود را پيش او فرستاد و از او خواست به ديدار ايشان بيايد.
غلام رفت و اين پيغام را به او رساند.
عبيد اللّه گفت:
«به خدا سوگند، من از كوفه بيرون نيامدم مگر اين كه ديدم گروه زيادى آماده براى رفتن به جنگ او شدهاند و بي وفايى شيعيان او را ديدم، دانستم كه او كشته مىشود و من قادر به يارى او نيستم و دوست ندارم كه او مرا ببيند و يا من او را ببينم.»
امام حسين عليهالسّلام پياده شد و كفش پوشيد و به خيمه او رفت و او را براى يارى كردن فراخواند.
عبيد اللّه گفت:
به خدا سوگند، مى دانم كه هركس با تو همراهى كند، در رستاخيز سعادتمند خواهد بود؛ ولى اميد ندارم كه بتوانم براى تو كارى كنم. در كوفه هم يار و ياورى براى تو نمىشناسم. تو را به خدا سوگند میدهم، مرا بر اين كار وادار مكن كه هنوز تن به مرگ درندادهام؛
اما اين اسب من كه نامش"ملحقة" است، از تو باشد و اين اسب را بپذير! و به خدا سوگند با اين اسب چيزى را دنبال نكردم، مگر آن كه به آن رسيدم و هيچ كس مرا تعقيب نكرده است، مگر اين كه بر او پيشى گرفته ام.»
فَأَعْرَضَ عَنْهُ الْحُسَیْنُ علیهالسلام بِوَجْهِهِ ثُمَّ قَالَ لَا حَاجَةَ لَنَا فِیکَ وَ لَا فِی فَرَسِکَ وَ ما کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً
🔻 امام علیه السلام از او رو گردانيد و فرمود: حال که تو خود از یاری ما کوتاهی میکنی، ما را نيازى به تو و اسب تو نيست، و من ظالمین را به كمك خود نپذيرم؛
وَ لَکِنْ فَرِّ فَلَا لَنَا وَ لَا عَلَیْنَا فَإِنَّهُ مَنْ سَمِعَ وَاعِیَتَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ ثُمَّ لَمْ یُجِبْنَا کَبَّهُ اللَّهُ عَلَی وَجْهِهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ.
🔻 ولى بگريز و نه با ما باش و نه بر ما؛ زيرا هركه فرياد و شيون ما خاندان را بشنود و اجابت نكند، خداي متعال به صورت او را در جهنم اندازد..
سپس امام علیهالسلام بلند شدند و از خیمه او بیرون آمدند.
📚 الأخبار الطّوال،دینوری، ص ۲۴۹
📚 الأمالي، شیخ صدوق، ص۱۵۴
📚 بحارالانوار ،ج۴۴ ص۳۱۵
@Maghaatel
#معارف_حسینی
#مدینه_تا_کربلا
🔘 هدف از یاریِ او ، دست گرفتن از ماست...
در برخی از منابع، حکایت دیدار سیدالشهداء علیهالسلام با عبیدالله حرّ جُعفی، از زبان خود او نقل شده است؛ عبیدالله گوید:
امام حسین علیهالسلام داخل خیمه من شد در حالیکه محاسن شریفش سیاهِ سیاه بود.
هیچ کس را زیباتر و چشم پُرکن تر از امام حسین علیهالسلام تا به حال ندیده بودم و صورتش مانند ماه میدرخشید.
احدی را تا به حال به این جلالت و هیبت ندیده بودم. قلبم آتش گرفت تا که دیدم او به خیمه من دارد میآید. تا به حال برای کسی به اندازه او قلبم رقت پیدا نکرده بود.
حينَ رَأيتُهُ يَمشي و في أطرافِه صِبيانٌ و بناتٌ قَد أخَذوا بِأطرافِ رِدائِه
🔻وقتی که دیدم او به طرف من میآید و بچهها و کودکانش دور تا دور عبایش را گرفتند و میآیند.
وقتی که او آمد و از من یاری خواست، من در جوابش گفتم:
این اسب من است سوارش شو و من همراه تو افرادی را میفرستم تا تو را نجات دهند و به جای امنی برسانند. عیالات و زنان تو بر عهده من باشد تا آنها را به تو سالم برسانم.
در اینجا آن حضرت رو به من کردند و فرمودند:
إنَّ مَقصودي مِن اسِتنصاركَ و دَعوتِك، نُصحُكَ.
🔻مقصود من از یاری طلبیدن از تو و دعوت تو، خیرخواهی برای توست. ( و با این کار میخواستم دست تو را بگیرم )
امام علیهالسلام بلند شدند و من عرضه داشتم:
هر چه نگاه به محاسنتان انداختم نفهمیدم. آیا سیاه است یا خضاب کردهاید؟
حضرت فرمودند:
پیری زود به سراغ ما آمده؛ این گونه نیست که تو میبینی؛ چرا که حنا و کَتم است.
📚 الإمام الحسين عليهالسّلام و أصحابه، القزويني ج۱ ص۱۸۸
📚الحسين عليهالسّلام في طريقه إلى الشّهادة، الهاشمي، ص۱۲۲
@Maghaatel
#مدینه_تا_کربلا
◾️ حُرّ، امام حسین علیهالسلام را تحت فشار میگذارد و آن ها را به سمت بیابانی بی آب و علف، سوق میدهد ...
لشگر حرّ بعد از آنکه به قافله سیدالشهداء علیهالسلام رسید، قدم به قدم آن قافله را تعقیب میکرد، تا آنکه نامهاى از ابن زياد ملعون براى حرّ رسید كه در آن چنين نوشته بود:
«اما بعد، همان جا كه اين نامهام به دست تو مى رسد، بر حسين عليهالسّلام و ياران او سخت بگير و او را در بيابانى بی آب و علف فرود آور و حامل اين نامه را مأمور كردهام تا مرا از آنچه انجام مى دهى، آگاه سازد. و السّلام.»
🔻حرّ نامه را خواند و سپس به امام حسين عليه السّلام داد و گفت:
«مرا چاره اى از اجراى فرمان امير عبيد اللّه بن زياد نيست .همين جا فرود آى و براى امير بهانهاى بر من قرار مده! »
امام حسين عليه.السّلام فرمود:
«كمى ما را پيشتر ببر تا به اين دهكده غاضريّه (روستایی از نواحى كوفه و نزديك كربلا) كه با ما يك تيررَس فاصله دارد، برسيم.»
حرّ گفت:
«امير براى من نوشته است، تو را در سرزمين خشك و بى آب فرود آورم و چارهاى از اجراى فرمان او نيست.»
📚 اخبار الطوال،دینوری، ص ۲۹۸
⚡️ "کامل بهایی" این واقعه را اینگونه نقل میکند:
حرّ، نامه اى به عبيد اللّه زياد نوشت كه: حسين «عليهالسلام» رسيد و مىگويد:
«اگر كوفيان مرا نمىخواهند، من به مدینه جدّ خود مىروم.»
عبيد اللّه لعين در جواب نوشت كه:
«او را رها مكن و به موضعى فرود آر كه آب و آبادانى نباشد.»
چون نامه برسيد، حرّ به امام حسين عليهالسّلام داد. امام عليهالسّلام فرمود:
«بگذار تا در اين بیابان ، به جايى نزول كنم كه عيال و اطفال با مناند و طاقت تشنگى ندارند.»
حرّ گفت: حكم امير اين است كه خواندى...
📚کامل بهایی ج۲ ص۲۷۷
✍ از «رحمت واسعه» سیدالشهداء علیهالسلام همین بس که حرّ بن یزید ریاحی، که سیدالشهداء علیهالسلام و اهل و عیال آن حضرت را اینگونه در تنگنا قرار داد و مسبّب آن شد تا قافله آن حضرت به آب و آبادی نرسند، وقتیکه ظهر عاشورا پشیمان به محضر مبارک سیدالشهداء علیهالسلام رسید، حضرت نه این جُرم بزرگش را به او یادآوری کرد... نه روی خود را از او برگرداند... بلکه جلو آمد و دست مبارکش را به زیر چانه حُر بُرد و فرمود:
إرفَع رَأسَکَ یا شیخ!
▪️ای بزرگمرد! سرت را بالا بیاور!
@Maghaatel
#مدینه_تا_کربلا.
◾️ اللّهمُّ إنّي أَعوذُ بكَ مِنَ الكَربِ و البلاء ...
زهير بن قين به سیدالشهداء علیهالسلام عرضه داشت:
همانا جنگ با اين گروه (لشگر هزار نفری حر) در اين ساعت بر ما آسانتر است از جنگيدن با كسانى كه پس از اين به نزد ما خواهند آمد .به جان خودم سوگند، پس از اين، لشكرى به سوى ما آيند كه ما برابرى آنان نتوانيم (پس، اجازه فرما با اينان بجنگيم).»
امام حسين عليه السّلام فرمود:
«من كسى نيستم كه ابتدا جنگ را شروع کنم.»
🔻زهير بن قين عرض كرد:
«يا ابن رسول اللّه! بهتر آن است كه در زمين كربلا فرود آييم و در كنار فرات لشكرگاه كنيم و از زحمت بى آبى در امان باشیم.
آن گاه اگر با ما جنگ را شروع کنند با آنها جنگ می کنيم و از خداى متعال استعانت میجوئيم.»
فَدَمَعَتْ عَیْنَا الْحُسَیْنِ علیهالسلام
▪️امام حسين عليه السّلام تا اسم «کربلا» را شنيد، اشک در چشمانش حلقه بست و فرمود:
اللّهمُّ إنّي أَعوذُ بكَ مِنَ الكَربِ و البلاء...
⚡️در بعضی از منابع به جای کربلا، عَقَر، آمده که نام دیگر کربلا است.
در مجموع منابع تاریخی و حدیثی چندين نام دیگر برای کربلا ذکر شده که عبارتند از: نینوی، غاضریه، عَقَر، نواویس، عموراء، طفّ، حائر، شاطئ الفرات و ماریه.
📚الکامل، ابناثیر، ج۳ ص۲۸۳
📚بحارالانوار ج ۴۴ ص۳۸۱
📚ناسخ التّواريخ،ج۲ ص ۱۶۶.
@Maghaatel