eitaa logo
کربلایی محمود اسدی (شائق) ۱۳۵
420 دنبال‌کننده
3 عکس
29 ویدیو
4 فایل
اشعار و مداحی
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۷۱ هر کس که آشنا به ولای شما نشد بیگانه ماند با همه،از خود رها نشد یا سیدالکریم،سر و جان فدای تو درد دلم بجز نگه تو دوا نشد سوگند می خورم به خدا،می کند ضرر هر کس به آستانه ی لطفت گدا نشد آقا شود هر آنکه،نهد سر به پای تو خوشبخت آنکه از سر خوانت جدا نشد دائم اسیر رنج و غم و درد می شود آن که به درد عشق شما،مبتلا نشد بسیار گفته اند به مدحت ولی هنوز یک ذره هم ز حق تو مولا،ادا نشد در شان توست گفته‌ی أَنْتَ وَلِيُّنَا بیچاره آن که با تو دلش آشنا نشد داده ز کف ثواب مزار حسین را هر کس که زائر حرم با صفا نشد زنده به گور شد بدنت از جفا ولی از سم اسبها بدنت جابجا نشد خیلی نفس نفس زدنت سخت شد ولی بر استخوان سینه ی تو نیزه جا نشد @mahmud_asadi_shaegh135
۲۷۲ در غمت شهر ری به شور و در زمزمه شده صاحب عزایت پسر فاطمه دل به تاب و تب است روز شیعه شب است وامصیبت زنده زنده عدو جسم تو در خاک کرد کی ولی از سنان جسم تو صد چاک کرد سینه ها پر ز آه از غم قتلگاه وامصیبت @mahmud_asadi_shaegh135
۲۷۳ امشب اهل ری در شور و نوایند همچون ملائک در بزم عزایند جمله گریانِ  سیدالکریم صلّی الله علیک یا عبدالعظیم عزای حضرت عبدالعظیم است شیعه محزونِ سیدالکریم است می‌سوزم زین غم    یا اهل العالم یافارس الحجاز عجّل ظهورک از ظلم دشمنان جان سپردی اما با نیزه بر زمین نخوردی درشور و شینم یاد حسینم یا فارس الحجاز عجّل ظهورک @mahmud_asadi_shaegh135
۲۷۴ شهر ری در غمت گشته ماتمسرا کرده زنده به گور خصم جانی تو را زین جهت قبر توست همچو کرب و بلا آه و واویلتا آه و واویلتا در عزای عمو دیده گریان رسول خواهری در محن گشته زار و ملول شد پریشان او خاتم الانبیا آه و واویلتا آه و واویلتا گر چه از پشت سر نیزه خورده به او ولی هرگز کسی پا نزد بر گلو گشته دشت احد مانند نینوا آه و واویلتا آه و واویلتا @mahmud_asadi_shaegh135
۲۷۵ ای عمو داغت بر دل نشسته از شکستنت قلبم شکسته آه و واویلا آه و واویلا بهر تماشای پیکر تو کاش از ره نیاید خواهر تو آه و واویلا آه و واویلا مُردم تا دیدم بر روی خاکت پوشاندم با خار، جسم صدچاکت آه و واویلا آه و واویلا گرچه مثله شد پیکرت امّا دیگر نبودی زیر مرکبها آه و واویلا آه و واویلا صفیه گریان دور و بر تو ولی نخورد سیلی خواهر تو آه و واویلا آه و واویلا دشمنت پاشیده جگرت را دیگر نبرّید کس حنجرت را آه و واویلا آه و واویلا @mahmud_asadi_shaegh135
۲۷۶ پیرمردم نکشیدم ندهید آزارم بگذارید به همراه عصا بردارم به زمین میخورم و طاقت ره رفتن نیست در همین اول ره،کاش که جان بسپارم مویم آشفته شد از بس که کشیدید مرا کاش می شد که عمامه به سرم بگذارم پا برهنه،وسط کوچه به دست بسته به خدا هر قدمم فکر سر بازارم عمه ام را سر هر کوچه تماشا کردند مثل یک ابر بهار، از غم او می بارم جگرم سوخت همان لحظه که خانه می سوخت خانه ام سوخت ولی یاد درو دیوارم خانه پر دود شد و شکر ،که در میخ نداشت دائماً یاد تن فاطمه و مسمارم صورت همسرم از شعله ی در گُر نگرفت صورت مادر ما سوخت و من بیمارم زن و اطفال من از ترس به خود لرزیدند نزند هیچ کسی لطمه به روی یارم @mahmud_asadi_shaegh135
۲۷۷ قلبم از کینه ی دشمن چقَدَر ریخت به هم تا که زد بر جگرم زهر شرر ریخت به هم یاد بزمی که بپا کرد در آن شب منصور از سر شب جگرم تا به سحر ریخت به هم جگرم سوخته از زهر نباشد،که عدو ناسزا داد به زهرا که جگر ریخت به هم اثری نیست به جا جز سرم،از زهر ولی صورت مادرم از شعله ی در ریخت به هم خانه ام سوخت ولی سینه ای از میخ نسوخت آن که شد بهر علی سینه سپر ریخت به هم با لگد زد به در سوخته تا در افتاد میوه از شاخه جدا گشت و ثمر ریخت به هم دست بسته وسط کوچه کشاندند مرا دیده ام از غم زینب شده تر،ریخت به هم داغهای من و عمه چه تفاوتها داشت وای من عمه ام از تیر نظر ریخت به هم می دویدم عقب مرکب و میسوخت دلم بهر آن طفل که از پای به سر ریخت به هم **** @mahmud_asadi_shaegh135