eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
عرض حاجت یک روستایی در حرم -(بیست و سوم ذ‌ی القعده ماه زیارت مخصوص حضرت رضا علیه السلام) به بهانه‌ی روز زیارتی مخصوص حضرت رضا(ع) (بالای سر حضرت ایستاده بودم یک روستایی ساده با امام رضا(ع) بلند بلند صحبت میکرد گویی‌که‌درمحضر امام حاضر و امام را میبیند بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم تصمیم گرفتم تمام درد و دل آن زائر ساده‌ی امام رضا(ع) را در این قالب به عاشقان آن امام همام عرضه کنم) روستایی زاده‌ام از راه دوری آمدم با هزار امید از بهر حضوری آمدم سینه‌ام از مهرتان آکنده از امید بود با تمام اشتیاق از بهر نوری آمدم من‌دراین‌ظلمتکده گم‌کرده‌‌راهم یارضا بین ره چشم انتظار روی ماهم یا رضا دست خالی آمدم گفتم تو آقای کریم پر کنی دستم اگرچه روسیاهم یارضا گفته‌ام من با همه حکم برائت میدهی وعده‌ بر زاور با خط شفاعت میدهی در کرمخانه که آنجا میزبان زائری برهمه اهل ولا حکم از کرامت میدهی مادر بیمار من گفته سلامش را دهم بر تو ای آقا سلام از روی بامش‌را دهم خادم مسجدکه‌خرج‌این‌سفررا هم نداشت کاسه‌ی نذری بمن داده که نامش را دهم یک مسیحی گفت بر آقا سلام من رسان چون مسیح بر جسم بیمار جوانم داده جان من مسیحی هستم اما شد مسیح من رضا نام من را هم میان زائرین شه بخوان هرچه‌خیرازسوی‌حق‌جاری‌شده‌پایان تویی بی‌سروسامان‌عشقم یارضا سامان تویی بین مشدیهای عالم مشدی مشدی شدی بانی مشدیگری در عالم امکان تویی آب میخواهد زمین تشنه‌ی ما آب نیست بر تن اطفال ما از تشنه‌کامی‌تاب نیست لیک در مسجد عزای کربلا برپا کنیم چشم‌ششماهه‌میان‌خیمه‌ها درخواب‌نیست شاعر:
4_5927213120844989095.mp3
7.44M
‍ متن اشعار لالاکن دخترم دورت بگردم لالا کن خسته ای عمه میدونه یه دنیا غم توی چشمات اسیرن لالا کن دنیا اینجور نمیمونه برات قصه بگم خوابت بگیره بگم از بحر خوبی های حیدر شاید یادت بره این لحظه ها رو شاید بیرون بیای از فکر معجر من هر کاری میکنم آروم نمیشی دلت خونه برات عمه بمیره اگر نازت نکردم سوخته موهات عزیزم میدونم دردت میگیره عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه لالاکن دخترم دورت بگردم لالا کن خسته ای عمه میدونه یه دنیا غم توی چشمات اسیرن لالا کن دنیا اینجور نمیمونه بمیرم برات هر بار گریه کردی اومد اشکات روی زخمای گونه ات تو اینقدر دست به پهلو هات گرفتی دیگه میشناسمت با این نشونت بیا و سر روی شونه ام بزار که یکم آروم بشه قلب دوتامون بزار دستاتو توی دستای عمه تموم میشه یه روزی این غصه هامون عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه تو اینقدر داد زدی بابا کجایی دیگه توی صدات جوهر نداری همش میری یه کنج آروم میشینی ولی من که میدونم بی قراری شبا از بس که موندی تو گرسنه بمیرم رنگ رخسارت پریده نمیشه باورم که مثل مادر با این سن کمت موهات سپیده چقدر سخته برام وقتی میبینم روی دستای تو رد طناب عزیزم موندی اینقدر زیر آفتاب رنگ صورتت مثل ربابه عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه @khatmkhanimajma حاج حسین سیب سرخی
متن روضه وداع امام حسین علیه السلام ـ متن روضه روز عاشورا ـ مرحوم کافی عصر عاشورا خیمه های امام حسین را آتش زدند؛ زن و بچه های امام حسین میان بیابان فریاد می زدند: وا محمدا یکی از لشکریان عمر سعد می گوید: دیدم دامن یک دختر بچه ای آتش گرفت، این بچه بدنش هم دارد می سوزد، نمی داند چه کند، فکر می کند اگر فرار کند آتش دامنش خاموش می شود. می گوید من دلم به حال این بچه سوخت سوار بر اسب شدم با عجله رفتم دنبال او تا آتش دامنش را خاموش کنم، این طفلک به خیال اینکه من میخواهم او را بزنم، بیشتر فرار می کند. می گوید: هر جوری بود خودم را بالای سر این آقا زاده رساندم، تا دید نمی تواند از دستم فرار کند، سرش را بلند کرد، گفت: آی مرد بخدا من بابا ندارم؛ گفتم: من کاری با تو ندارم می خواهم آتش دامنت را خاموش کنم، پریدم پایین با دستانم آتش دامنش را خاموش کردم، تا اینکه این بچه کمی از من محبت دید، گفت: آی مرد بگو ببینم راه نجف از کدام طرف است؛ گفتم: راه نجف را برای چه می خواهی؟ گفت: می خواهم بروم نجف، شکایت این مردم را به جدم علی بکنم، بگویم یا جدم سر بردار ببین حسینت را کشتند، خیمه هایمان را آتش زدند… نزدیک غروب عاشورا شد. یک نفر پیش عمر سعد رفت و گفت: یابن سعد تو مگر می خواهی این زن و بچه ها را هم بکشی؟ گفت: برای چه؟ گفت: مردانشان را که کشتی، خیمه هاشان را هم آتش زدی سر به بیابان گذاشتند. اینها  از تشنگی دارند می میرند، اگر اجازه بدهی من بروم به چند نفر بگویم چند تا مشک آب بیاورند، میان اینها توریع و تقسیم کنند، گفت : مانعی ندارد. حسین را کشتند آب آزاد شد. مشکهای آب را برداشتند، چند نفر آمدند بین بی بی ها تقسیم کردند. راوی می گوید: یک ظرف آب دست این دختر کوچولوی امام حسین دادم، دیدم این بچه هی به عمه اش نگاه می کند، بی بی زینب گفت: فاطمه جان تو از صبح تا حالا داد می زدی تشنه ام عمه، آب چرا نمی خوری؟ گفت: عمه بابایم کجاست؟ عمه خودم شنیدم بابایم می گفت: جگرم می سوزد…. *******
❣﷽❣ 🖤 💔 🖤 💔 انگار اومد بر قلب من فرود خنجری که سرت رو از پیکرت ربود اونی که سر از تنت برید فکری به حال دل زینب نکرده بود گلوتو می بوسم رگاتو می بوسم تو رو خدا دست و پا نزن نذار که ببینه اینقده مادرو صدا نزن 🖤غریب مادر خواهر تو شد نصفه جون تو میرسه بر مشامم بوی خون تو چیزی نمونده از تنت ولی رو به قبله میگذارم استخون تو مرکبا رسیدن هند جگرخوارِ اومده دوباره به یادم خاطرهٔ مسمار اومده 🖤غریب مادر قلبمو از جا داره می کنه انگاری چکمه هاش روی سینه ی منه سر از قفا می برید ولی کسی نبود بگه چه طرز بریدنه کدوم بی مروت سر تو رو رو نیزه زده لال بشه اونی که حرفی ز نعل تازه زده 🖤غریب مادر پشت آن در مادرافتاده به روی او یه درافتاده مادر افتاده پسرافتاده ته گودال پیکرافتاده پیکری که بی سرافتاده پسرافتاده خواهرافتاده پدرافتاده مادرافتاده خنجر افتاده حنجر افتاده از روی نیزه یه سر افتاده اصغر افتاده اکبر افتاده از روی ناقه دختر افتاده عمه افتاده 💔هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5794300306988730006.mp3
9.68M
نریمان پناهی،،، انگاراومد بر قلب من فرود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ظهور کن نگار من بیا که از سر شعف فدای قامتت کنم دو چشم اشک بار را تمام لحظه های من فدای یک نگاه تو بیا و پاک کن زدل حدیث انتظار را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شمسی: سه شنبه - ۲۴ تیر ۱۳۹۹ میلادی: Tuesday - 14 July 2020 قمری: الثلاثاء، 22 ذو القعدة 1441 🌹 امروز متعلق است به: 🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام 🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام 🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا اَرْحَمَ الرّاحِمین (100 مرتبه) - یا الله یا رحمان (1000 مرتبه) - یا قابض (903 مرتبه) برای رسیدن به حاجت ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️7 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام ▪️14 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام ▪️16 روز تا روز عرفه ▪️17 روز تا عید سعید قربان ▪️22 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام @olama_rozeشمسی: سه شنبه - ۲۴ تیر ۱۳۹۹ میلادی: Tuesday - 14 July 2020 قمری: الثلاثاء، 22 ذو القعدة 1441 🌹 امروز متعلق است به: 🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام 🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام 🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا اَرْحَمَ الرّاحِمین (100 مرتبه) - یا الله یا رحمان (1000 مرتبه) - یا قابض (903 مرتبه) برای رسیدن به حاجت ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️7 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام ▪️14 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام ▪️16 روز تا روز عرفه ▪️17 روز تا عید سعید قربان ▪️22 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام
4_5780406491513096515.mp3
6.21M
▫️العجل قرار دل بی قرارم.... من که غیر از شما کسی را ندارم..
99.04.20_1.mp3
23.84M
🔻گزارش صوتی 🎤حجت الاسلام 🔊 مناجات ابتدایی 📆جمعه ۱۳تیر ماه۱۳۹۹
99.04.20_3.mp3
7.72M
🔻گزارش صوتی 🎤حجت الاسلام شحیطاط 🔊 روضه پایانی روضه موسی بن جعفرع 📆جمعه ۲۰تیر ماه۱۳۹۹
99.04.13_2.mp3
47.52M
🔻گزارش صوتی 🎤حجت الاسلام 🎤حجت الاسلام متانت 🎤برادر مهدی دهباشی 🔊 📆جمعه ۱۳تیرماه۱۳۹۹
www-babolharam-net.mp3
4.49M
پاشو برگرديم علمدارم... به امید شفای همۀ درگیر با با یک گوشه نگاه حضرت علیه السلام به نفسِ کربلایی سیدمجید بنی فاطمه ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄ روي خاكِ صحرا،مشك و علم افتاده تشنه لب از مركب،برادرم افتاده پاشو كه اين لشكر، تا تو بخاك افتادي چشماشون دنبالِ اهل حرم افتاده واي به روزِ مادرت اگه ببينه كه سرت به چه روزي افتاده رباب مي ميره اگه ببينه كه بال و پرت به چه روزي افتاده پاشو ببين برادرت به چه روزي افتاده ببين اشكامُ علمدارم مگه غير از تو كيُ دارم ببين تنها و گرفتارم پاشو برگرديم علمدارم... _ پاشو كه بعد از تو، حال حرم واويلاست چشم مشكا خشكِ، چشم رقيه درياست رفتي و رو لبِ موج فرات اسمِ تو موج آب مي خونه، يا سيدي يا عباس واي به روز تو اگه ببيني كه حرم به چه روزي افتاده اگه ببيني بعدِ تو لبايِ خشك دخترم به چه روزي افتاده اي اميدِ دخترم برگرد پناهه اهل حرم برگرد اميرِ صاحبِ عَلَم برگرد پاشو برگرديم علمدارم... _ رفتي و گهواره، از عطش بي حالِ غنچه ي مظلومي كه از عطش بي حالِ رفتي و من تنها مي مونم و اين لشكر قاتلم بعد از تو با من تويِ گودالِ واي اگه بدوني تويِ قتلگاه پيكرِ من به چه روزي مي افته اگه بدوني كه كنارِ قتلگاه خواهر من به چه روزي مي افته اگه بدوني كه سرم به چه روزي مي افته مي ريزه خون از پر و بالم ديگه افتادن به دنبالم ديگه من راهيِ گودالم پاشو برگرديم علمدارم...
4_6046525980888007811.mp3
8.35M
تو التهابه و بی تابه تو اضطرابه و بی خوابه . فقط رفیقش اینجا انگار  میون کوفه نور مهتابه . دروغ بود ، تموم نامه ها  دروغ بود ، سلام کوفیا . شبونه ، می خونه زیر لب  دروغ بود پسرعمو نیا . نیا که حتی روزاش تاره  نیا که کار زینب زاره نیا به خاطر شیر خواره . نیا سفیر تو شکسته باله نیا به جان دختر سه ساله . خدا نیاره حیرون باشی  تو شهر کوفه مهمون باشی . غریب که باشی تازه می فهمی چجوری میشه دلخون باشی . دروغ بود ، تموم بیعتا  دروغ بود ، همه ارادتا . یه مَردَم ، نبود کنار من  دروغ بود ، پسرعمو نیا . نیا ، که قلبشون تاریکه نیا ، که کوچه ها باریکه  نیا ، که مرگ من نزدیکه . نیا سفیر تو شکسته باله نیا به جان دختر سه ساله . از آسمون رسید فریادی تو عاقبت غریب جون دادی . تو از بالای کاخ کوفه  با صورتت زمین افتادی . شلوغ بود ، پر از سر و صدا شلوغ بود ، تموم کوچه ها . یه روزم ، رسید تو کربلا  شلوغ بود ، کنار قتلگاه . میاد ، هنوز صدای ناله  حسین ، تو گودی گوداله  حسین ، چرا تنت پاماله . نیا سفیر تو شکسته باله نیا به جان دختر سه ساله . شاعر : سجاد محمدی @majmaozakerine
Moghadam.Haftegi.960615.01.mp3
5.54M
یازهرا🌺: همیشه ی تو خوابم ، صحن و سراتو می بینم یه بوسه یِ خیالی از ضریح تو می چینم پای خواب و خیالم چه طعنه ها که شنیدم حرم ندیدم آقا راست میگن بدی ندیدم حرم شده خواب هر شبم ، حسین حسینِ روی لبم به خاطر دوریه حرم ، دلگیرم ، دلگیرم حرم حرم ای خدا حرم ، حرم حرم کربلا حرم برم نرم از غمت آقا می میرم ، می میرم خیالمو دوست دارم ، عمریه باهاش مانوسم یه شب نیای تو خوابم ، دل تنگ میشم و می پوسم کاشکی بیاد یه روزی دست رو قلب من بذاری بگی زیارت قبول ، خواب ندیدی و بیداری به برکتِ روضه ها میام ، مادرم کرده دعا میام حاجتم آخرش ازت می گیرم ، می گیرم حرم حرم ای خدا حرم ، حرم حرم کربلا حرم برم نرم از غمت آقا می میرم ، می میرم حرم حرم زیارت ، سینه زنی و عبادت روضه ی مشک ساقی برای عرض ارادت حرم حرم یه مادر ، یه مادری که گریونه دست به کمر گرفته روضه ی عطش می خونه حرم هنوز بوی سیب میاد ، صدای امن یجیب میاد مادر برات گریه می کنه ، واویلا ، واویلا حرم شده خواب هر شبم ، حسینه حسینه روی لبم به خاطر دوریه حرم دلگیرم ، دلگیرم حرم حرم ای خدا حرم ، حرم حرم کربلا حرم برم نرم از غمت آقا می میرم ، می میرم
‍ ‍ غلامرضا سازگار   شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید ساز با ناله ذریه زهرا نزنید سر مردان خدا را به سر نیزه زدید مرد باشید دگر سنگ به زن ها نزنید به زنان سنگ اگر بر سر بازار زنید دختران را به کنار سر بابا نزنید علی و فاطمه در بین شما استادند پیش چشم علی و فاطمه ما را نزنید کشتن فاطمه بین در و دیوار بس است تازیانه به تن زینب کبری نزنید رقص شادی جلوی محمل زینب نکنید پای سرهای بریده به زمین پا نزنید گر به دیدار سر پاک حسین آمده اید این قَدَر دست به هنگام تماشا نزنید بگذارید برای شهدا گریه کنیم خنده بر داغ دلِ سوخته ما نزنید 🎤سبک بانوای گرم استاد میرزامحمدی ﷽ ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫 🌾🌾🌾
‍ ‍ با نوای باشه بابا یادت باشه آخرشم نیومدی رفتی و بی خداحافظی دیگه حرم نیومدی قول داده بودی که میای کاشکی بهش عمل کمی کاشکی بیای دختر تو یه بار دیگه بغل کنی ◼️ بابا ◼️ ازت بی خبرم خبر داری یانه شکست بال و پرم خبر داری یانه چیشد موی سرت خبردارم بابا چیشد موی سرم خبر داری یا نه شبایی که گرسنه خوابیدم کجا بودی کجا بودی هی از فرشته ها می‌پرسیدم کجا بودی کجابودی تاکه یه روز میون اون بزمی که من بودم توهم بودی رو پنجه قدکشیدم و دیدم کجا بودی کجا بودی با خیزرون میزدنت بابا بابا بابا غریب گیر اوردنت بابا بابا بابا چه بی بهونه زدنم بابا بابا بابا یتیم گیر آوردم بابا بابا بابا وای که بابا چقدر دلم برات تنگه تو دست شامیا سنگه سر حرم به خون رنگه وای که بابا شبا گرسنه خوابیدم سر تورو رو نیزه ها دیدم لباتو از دور بوسیدم من اگر گریه برایت نکنم میمیرم من اگر سینه برایت نزنم میمیرم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لری اجرای سبک مداح بختیاری پرویزی سرم کرده هوای خیزرونی که بوئه هوم سفر وا کاروونی سرم سی نی سواری بیقراره بو وه کوفی که زیتر نی بیاره خدایا راس خینی لوءٍ عطشو زوونم ها تلاوت میکه قُرآو اگر بِیه جدا راسم ده پیکر بُلِنگه بخت مه تی حی داور بیا زینب خُوئر غمگسارم یتیمونم وه دسه ت می سپارم اَمونِم بُرّنَه ناله یتیمو می تُکه خی ده زیر پا اسیرو نزه ای ساروو ده راه کینه وه دس رُقیه ، گُرده سکینه اگر نقش زمینه پیکر مه وری نی سربُلِن مَنَه سرِمه 🏴
‍ واحد حضرت رقیه با نفس کربلایی هادی رسولی دختری دل شکستم و از این زمونه خستم و مس بارون میبارم و خسته زروزگارم و سر به دیوار میزارم و غصه دارم خیلی زیاد بی اختیار اشکم میاد دلم فقط بابا م و میخواد زخم و کبود بدنم جای پا مونده رو تنم از این غم زمونه فریاد با باحسین بابا حسین بابا حسینم بعد عموی پهلوون همه تنم شد ارغوون میونه اتیش دویدم با لگد از خواب پریدم سه ساله ی مو سپیدم رد طناب رو دستامه لخته ی خون رو لبامه جون دادن دیگه از خدامه اسم بابا م و میبرم این لحظه های اخرم ارزوم دیدنه بابامه بابا حسین بابا حسین بابا حسینم چی به سر تو اومده کی به لب تو چوب زده خودم دیدم که بی امان میزد با چوب خیزران به اون لب و به اون دهان دلم شده از غصه خون هلهله کردن برامون میخندیدن به گریه هامون امون ز مجلس شراب دنیا شد رو سرم خراب وقتی کنیز کردن صدامون
‍ یوسف زهرا: سینه زنی من یه کبوتر بچه ام ‌بال منو مبندید خیلی کوچیکه دل من به اشک من نخندید بابام حسین غریبه بابام حسین غریبه از روی نی گریه نکن به حال پیر هن من اگه رو نی خسته شدی بیا رو دامن من (۲) (بابا بابا دیگه گوشواره به گوشم جون جا نداره شامیا به من میگن رقیه بابا نداره اگه بابام بیاد پیشم سرشو میزارم روی سینه (۲) دست میزارم روی گوشام بابا گوشامو نبینه )۲) با اشک چشمام میشورم خاکسترای روشو عمه یادم داد ببوسم زخم رگ گلوتو(۲) سوره یوسف بخونید گمشده پیدا شده (۲) قرآن بخون ای بابا جون زخم لبت وا شده (۲) کی سنگ زده رو پیشونی راه کناتو بسته(۲) ای بابای مهربونم کی ابرو تو شکسته(۲) بابام حسین غریبه بابام حسین غریبه 😭😭😭😭😭😭😭😭 التماس دعا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهدی (عج) جان عجیب خسته ام از روزهای غرق گناه سه شنبه ها دل من حالِ جمکران دارد...
قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت حتی به قدرِ نیم نگاهی ببینمت تکلیفِ بیقراری این دل چه میشود؟!!! اصلاً شما اگر که نخواهی ببینمت... ای کاش یک سه شنبه شبی قسمتم شود در راهِ جمکران سر راهی ببینمت یا که مُحَرَمی شود و بین کوچه ای در حالِ کارِ نصبِ سیاهی ببینمت آقا خدا نیاوَرَد آن روز را که من سرگرم میشوم به گناهی ببینمت با این دلِ سیاه و تباهم چه دلخوشم بر این خیالِ کهنه یِ واهی: ببینمت! دارم یقین که روزِ وصالِ تو میرسد ذکرِ لبم شده که الهی ببینمت