eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
🍁🍁130🍁🍁 ☑️بنداول منم ام البنین ام بنینِ بی بنین هستم کنیزخونهٔ امیرمومنین برای غزبت مولا شده دلم حزین 🌹 عجین شدم بازینبین وبادرد مِحَن مادرشدم برای غربت امام حسن بایادمادرش ناله میزد حسین من 🌹 چهارپسرخدابه من داده توعالمین که شیرشون دادم با ناله و باشور وشین انشاالله کربلا بشن فدا سرحسین ع 🌹 حسین من حسین 2 🍀🍀🍀🍀🍀 ☑️بنددوم قضایای بعدازکربلا 🌹 خداروشکرکه حاجت دلم شده روا تموم بچه هام شهیدشدن توکربلا شدن فداییِ حسین ذبیحاًبالقفا 🌹 شیرم حلالتون دلاورایِ نورعین شنیدم عباسم که توشدی قطع الیدین هرچی سرت اومدگفتی فداسرِحسین 🌹 توعلقمه کی زد باتیربه چشم اطهرت کدوم نامردی زد عمودآهن برسرت گل ام البنین برات بمیره مادرت 🌹 حسین من حسین 2💎💎💎💎 @majmaozakerine
‍ 🍂🍁روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ وفاتِ حضرتِ ام البنین سلام الله علیه _ سید مهدی میرداماد 🍁🍂 ┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄ ↶توجه↷: جهت استفاده ، متون حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. "السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ اَمیرالمؤمنین..." این آخرِ عمری دلم باور ندارد هفت آسمان من یکی اَختر ندارد *اصلاً وجود این مادر به خاطر این چهارتا پسرِ،وقتی چهارتا پسرش رو از دست داد دیگه بهانه ای برای زندگی نداشت،یه یک ساله و نیمی بهانه داشت، اونم زینب بود،می رفت برای زینب آب وضو می آورد، کمک زینب بود، وقتی زینب هم رفت،گفت:خدا! من دیگه برا چی زنده بمونم؟* دیروز من را باغ هجده لاله‌ای بود امروز باغم هیچ برگ و بر ندارد *دلم خوش بود پسر بزرگ می کنم عصای پیریم باشه،"دیدی مادرا اینجور حرف می زنن؟ مادری که داغ جوون ببینه دیدی چه جوری زبون می گیره؟" دلم خوش بود ثمره ی زندگیم جلوم راه بره،قد و بالاش رو ببینم...* ای کاش دستی که بهارم را خزان کرد یک لحظه سر از خاک ذلّت برندارد من که نمردم چشم‌هایم تا قیامت گریان آن لب تشنه که مادر ندارد * دیگه کسی نگه حسین مادر نداره....* گهوارۀ غارت زده، آغوشِ خالی یعنی ربابی که علی اصغر ندارد آخر که گفته خنده می‌باشد جوابِ اندوه شاهی که دگر لشگر ندارد ای نامسلمانان سرِ بر نیزه رفته بردن کنار محمل خواهر ندارد *آی حسین.....* گفتند از صد سرو در خاک آرمیده از سرو من کس قبر کوچکتر ندارد گفتند عمودی ابروانش را دریده این روضه را اصلاً دلم باور ندارد *مادرای شهید به من اجازه بدند روضه بخونم،آخه امشب شب مادر چهارتا شهیده،یه مادر شهید ببینی احترام می کنی،میگن مادر دو تا شهیدِ بیشتر احترام میکنی،مادر چهار تا شهید "الله اکبر"... مادرای شهیدِ ما به اُم البنین اقتدا کردن شدن مادر شهید...مواضعی که مادرای شهدا به اُم البنین اقتدا کردن،درود خدا بر شما... موضع اول:موضعی ایست که مادر میخواد ثمره ی وجودش رو فدا کنه،مادرا می فهمن،بچه ای که با شیره ی جونت،با همه ی وجودت بزرگ کنی،آدم یه خار تو دست بچه اش بره خودش رو میزنه،اما روز اول به همه ی عالم نشون داد این بچه واسه چی به دنیا اومده،دیدن هی قنداقه رو دور سر حسین می چرخونه،هی میگه همه زندگیم فدای حسین،همه بچه هام فدای حسین... موضع دوم:اشتیاقِ به شهادت،تشویقِ به شهادت،آی مادرای شهید! یادتونِ بچه هاتون می اومدن خداحافظی چی می گفتید؟ با اشتیاقی ثمره ی وجودت رو می فرستادی؟ اُم البنینِ،وقتی داشت کاروان از مدینه می رفت،دست عباسش رو گرفت،دست بچه هاش رو گرفت،گفت:دارید از مدینه میرید،با حسین دارید میرید،یه قول مردونه به من بدید،مبادا بی حسین برگردید،مبادا شما زنده باشید یه مو از سر این آقا کم بشه،مبادا شما زنده باشید ازگل نازک تر به این آقا بگن،باید خودتون رو براش فدا کنید... اما موضع سوم روضه ی من تمومِ:چه صبری،چه طاقتی داشت این مادر،یه بار سراغ بچه هاش رو نگرفت،کجایید مادرای شهید؟ همچین که خبر شهادت بچه ات رو آوردن، اومدی جنازش رو دیدی،اما خم به ابرو نیاوردی،اولین جمله ای که گفتی،گفتی:فدای لبِ تشنه ات حسین، اولین جمله ای که گفتی،گفتی: "صل الله علیک یا مظلوم" همه چیزِ من فدای راه حسین،اما من میخوام یه جمله بگم،میخوام بگم: مادرای شهید! شما جنازه ی بچه هاتون رو دیدید،اما اُم البنین جنازه ی بچه اش رو ندیده،هنوز مادرایی هستن هنوز یه تیکه استخون از بچه شون ندیدن،هنوز منتظرن،هنوز مادرایی هستند خبر از جگر گوششون نیاوردن... اما برا اُم البنین خبر آوردن، اُم البنین! خوب شد کربلا نبودی،ندیدی به سر بچه ات چی آوردن،میخوام بگم اُم البنین! تو که مدینه بودی،تعجبی نداره بدن عباس رو ندیدی،این همه راه از مدینه تا کربلاست،اُم البنین! زینب هم بدن عباس رو ندید،زینبی که از قتلگاه تا علقمه راهی نبوده،چرا؟ آخه کسی نمیتونه این بدن رو ببینه،آخه این بدن،بدن معمولی نبوده،بابا زینب بدنِ "اِرباً اِربا" دیده،زینب بدن تیکه تیکه شده دیده،زینب بدن بچه هاش رو دیده،چی داری میگی؟ زینب بدنِ توی گودال رو دیده،اما بدن عباس فرق داره،میخوام بگم:یا اُم البنین! فقط تو کربلا یه نفر بدن عباست رو دید،یه نفر بدن بچه ات رو دید، تا نگاش به بدن افتاد،دیدن یه دست به کمرش گرفت،حسین..... یه نفر میتونه ببینه اونم کوهِ صبرِ،اونم حسینِ،کسی که داغ زیاد دیده،اما همین که نگاش افتاد به بدن اباالفضل، دستش رو گذاشت رو سرش،یه دست گذاشت به کمرش، همه بگید:حسین.... فرج امام زمان:حسین.... شفای مریضا:حسین....
4_5794325973713291239.mp3
9.91M
|⇦•صبح و شب راهی بازار.. و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شام شهادت حضرت ام البنین علیه السلام ۹۸_ سید رضا نریمانی •✾• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
|⇦•صبح و شب راهی بازار.. و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شام شهادت حضرت ام البنین علیه السلام ۹۸_ سید رضا نریمانی •✾• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ صبح و شب راهی بازار شدن می ارزد یوسفِ فاطمه را یار شدن می ارزد با کلافی که شده بافته از خونِ جگر پیشِ تو جام خریدار شدن می ارزد ای طبیبی که علاجِ غم هجران هستی از غم هجرِ تو بیمار شدن می ارزد کاروان راه بی انداز که ما شاد شویم به خدا قافله سالار شدن می ارزد *یابن الحسین .. عزیزِ فاطمه .. همه دارن میگن باید آماده بشیم .. همه دارن میگن اومدنت نزدیک شده .. کی میای آقاجان .. ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم ..* تا که یک لحظه ی کوتاه ببینیم تو را متوسل به علمدار شدن می ارزد *شنیدم هرجایی نام عموت عباس برده بشه میای آقا .. امشبم هم شبِ عباسِ ، هم شبِ مادرِ عباسِ .. از همون اولم که ام البنین اومد تو خانۀ امیرالمومنین یه دو سه بار که مولا فاطمه صداش زد، اومد جلو سر پایین انداخت گفت ببخشید آقا میخوام یه چیزی بگم اجازه هست؟!.. میشه دیگه منو فاطمه صدا نکنید! .. چرا؟! آخه همچین که میگید فاطمه این بچه ها یهو نگاه به در و دیوار میکنن .. مخصوصاً میبنم حسن میره یه گوشه زانوهاشُ بغل میکنه ..* تا که یک لحظۀ کوتاه ببینیم تو را متوسل به علمدار شدن می ارزد *سقای دشتِ کربلا ، اباالفضل .. دستش شده از تن جدا ، اباالفضل .. اُم البنین در کربلا نبودی ، واویلا .. بر فرق عباست زدن عمودی ، واویلا ..* هر کسی که شده مجذوب جمالت گفته محو خالِ لب دلدار شدن می ارزد دست و پا میزنم آقا که مرا هم بخری پس این نوکرِ دربار شدن می ارزد غافلم غرق گناهم چقدر بدبختم یارِ این عبد گنهکار شدن ، می ارزد *غریبم، تو دنیایی که هستم آقا غریبم رفیقم تو تنهام نذاشتی قد یک دقیقه ام حسین جان .. بمونه، دو خط شعر نوشتم رقیه ات بخونه نوشتم، من هر وقت بهت فکر کنم تو بهشتم حسین جان .. این همه سینه زن داری، رفیق نه حدودی با توییم ولی دقیق نه ..* پسرِ فاطمه این دفعه ، شبیه قبلاً وا نکن دیده که ستار شدن ، می ارزد دل من را به همان پنجره فولاد ببند گاهی اوقات گرفتار شدن ، می ارزد هرکه دارد هوس کربُبَلا بسم الله راهی کعبۀ دلدار شدن ، می ارزد
زبانحال حضرت ام البنین سنسیز آنوی دوره لیوب غملر اباالفضل آغلور غموه باشدا قرا معجر اباالفضل سندن منه قانلی علمون گلدی نشانه یثربده اولوب ماتموه الده بهانه بیر سونمین اوتدی بو محن چکسه زبانه سینمده ائدر قلبیمی خاکستر اباالفضل سن تک یل نام آور هیجا اولا بیلمز اون یدّی گوزل منصبه دارا بیلمز غیرتده ادبده سنه همتا اولا بیلمز دنیانی اگر دولدارا نام آور اباالفضل عنقا مَثَلی اوچماقا بال و پریمدون عشقیم هوسیم جسمیده جان جوهریمدون مشکلده قالان وقته منیم یاوریمدون قویدون آنوی بیکس و بی یاور ابالفضل ای ماه سنیلن باتوب اوچ شانلی ستارم چارم کسیلوب دهریده مین درده دچارم باشدان ایاقا دوتمیشام اوت موج شرارم حاشا بو اوتی سوندیره اشک تر اباالفضل اوغلی ئوله نون خوش گونی خوش عالمی اولماز قلبینده اولان یاره سینون مرهمی اولماز هئچ بیر آنانون من کیمی درد و غمی اولماز کیم درد و مصیبتده منه بنذز اباالفضل آثار مصیبت گورونور غملی سسیمده روحیم قوشی چوخ تنگه گلوب جان قفسیمده آرزو ائدورم من ئولومی هر نفسیمده دور اوغلی ئولن غملی آنا نیلر اباالفضل اوت دوشمسه شمعون جانینا کاهشه چاتماز قاره گون اولان خوش گونیلن سازشه چاتماز بیچاره آنوین ئولمسه آرامشه چاتماز سنسیز ئوزونه حقدن ئولوم ایستر اباالفضل چاتماز منیم آغلار گوزومه دیده سی ابرون دورد اوغلوم ئولوب یوخدی منه معنی سی صبرون دئیلر اوجا قامت بالا چوخ خیردادی قبرون یانام بو غمه عمریمی سرتاسر اباالفضل داغلی اورکیم آتش دردیله یانوبدی ناله م گئجه گوندوز منیم عرشه دایانوبدی دئیلر کی سنون ساق گوزوه اوخ توخانوبدی قربان او یارالی گوزه بو گوزلر اباالفضل ای سرو کیمین قدّی اولان ظلمیله خولسوز باشدا یارا آتدان یخیلان تپراقا قولسوز آخرده اوغللار آناسی قالدی اوغولسوز هر غمدن اولوبدی بو غمیم برتر اباالفضل سندن صورا دویدوم من اوغول ارض و سمادن تا وار نفسیم چکمرم ال آه و نوادن ای رتبه سی محشر گونی برتر شهدادن دردون یارادوبدی منه مین محشر اباالفضل عیسی نفسیم معجزه بار دگر ایله ظلمت گئجه نی نوکروه چون سحر ایله درمان اولونا دردی «صبایه» نظر ایله واردی نفسونده دم جان پرور اباالفضل
خانه‌اش ساکت است و ایوانش هرچه گُل داشت حیف چیده شدند نه پسرها فقط ، نوه‌هایش یا شهیدند یا شهیده شدند سینه‌اش آتش است و باید که... غمِ عالم به آن اضافه کنی اینهمه غم به یک طرف وقتی شرم را هم به آن اضافه کنی خانه‌اش ساکت است وقتی شد خالی از بازیِ نوه‌هایش سینه‌اش آتش است وقتی هست شرمگینِ رُباب و لالایش هیچکس نیست وقتِ تسکین جز ، آهِ سوزان و داغِ سنگینش خبری نیست از عزیزانش هیچکس نیست گِردِ بالینش  چادرش خاکی است  عزادارِ رفتنِ دودمانِ خود شده است مجلسِ روضه‌اش اگر خالیست او خودش روضه خوانِ خود شده است روضه میخواند این دمِ آخر چشمِ بیمار را بگریاند روضه میخواند از حسینش تا... در و دیوار را بگریاند از همان لحظه‌ای که مَشک اُفتاد قدِ من خَم شد و حرم پاشید چشم من تار شد از آن دَم که چشمِ عباسِ من زِ هم پاشید
مینویسم یاعلی یا فاطمه کارها دارد دلم با فاطمه فاطمه مولاست،مولا فاطمه! جان من قربان دوتا فاطمه فاطمه بنت النبی الموتمن! فاطمه ام البنین ارباب من! از ازل!نه قبل تر!نه قبل تر بند شد دست گدایان پشت در نه خدایند این جماعت نه بشر مادری بودیم از اول بیشتر حضرت زهرا رقم زد اینچنین... دست ما ‌و چادر ام البنین! در نسب نساب هارا افتخار درادب عباس را آموزگار یک زن اما در جوانمردی هزار تکیه بر این سرو دارد ذولفقار کوه پای عزتش سر می شکست... تا دو زانو پیش زینب می نشست بندگی کرد و دلش دریا شد و آسمان در دستهایش جا شد و حضرت باب المراد ما شد و خانه دار خانه مولا شد و گفت‌ من کی بانوی این خانه ام؟! گرد شمع بچه ها پروانه ام! روزهایش گریه شب ها گریه بود مرهم این سوز تنها گریه بود حرف هم‌میزد اگر با گریه بود کار بی بی جای زهرا گریه بود چهار قبر خاکی اش را میکشید ناله های واحسینا میکشید واحسینا سبط پیغمبر چه شد زیر سم اسب ها پیکر چه شد پیکرش را هم‌ نگفتی سر چه شد درخیام فاطمی معجر چه شد سوختم با کام عطشان حسین چهارفرزندم به قربان حسین زینب از چشمان نامحرم بگو از لگدها طعنه ها باهم بگو قدری از آن خطبه محکم بگو مادر!از بزم غریبه کم بگو وای من بازار توهین جور بود کاش چشم آن اراذل کور بود حیف شد دستان ساقی را زدند تیر بر چشم ترش یکجا زدند بعد او شلاق بر زنها زدند گریه کرد عباس بر نی تا زدند قاتلم داغ حسین و کربلاست گر بمیرم از غم زینب رواست
رباعی حضرت امُّ‌البنین سلام الله علیها از ساقیِ بی‌دست خبر آوردند از گل پسرم فقط سِپر آوردند شرمنده‌ام از روی سکینه انگار... خلخال و اَلنگوهاشْ درآوردند اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی - حضرت امُّ‌البنین سلام الله علیها شده این ذکرِ بانوی مدینه که می‌کوبد دَمادم روی سینه تمامِ سعیِ خود را کرد امّا... نشد سقّا... حلالش کن سکینه اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم رباعی سرباز مظلوم و سیلی نماینده در معرکه‌ حافظِ شما غیرتِ سرباز در حادثه‌ حامیِ شما همّتِ سرباز قانون شما آخرِ بی‌قانونی‌ست آماده‌یِ سیلیِ شما صورتِ سرباز
نشد از چهره‌ام غم را بگیری.. و توسل جانسوز به حضرت اُم البنین علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ خبر برا اُم البنین آوردن خانم جان امیرالمومنین از جنگ برگشته عباس چهارده ساله ست .. این بچه رو بیرون از مدینه پشتِ دروازه های مدینه آورده داره آموزش میده و مشق شمشیر میکنه .. سریع اُم البنین اومد بیرونِ از مدینه دید آری عباس سوارِ بر مرکب امیرالمومنینم ایستاده هی میفرماید عباس شمشیرُ اینجور بگیر برو برگرد اینجور بزن .. اُم البنینم مودب ایستاده سرشُ پایین انداخته هی زیرِ لب میگه بارک الله عباسم .. قربونِ قد و بالات برم .. همچین که شمشیر میزد هی زیر لب میگفت ماشاالله عجب قدرتِ بازویی ، تا حالا تو لباسِ رزم ندیده بودمت .. خیر از جوونیت ببینی .. ان شالله دورِ سرِ حسین بگردی .. یه وقت امیرالمومنین صداش زد عباسم ؛ اومد جلو مودب دستِ راستتُ میخوام ببندم میخوام با یه دست بجنگی .. با یه دست مبارزه کنی ..دستِ راستُ بست ، شمشیرُ به دستِ چپ گرفت، محکم افسارِ اسبُ هم گرفته میزدُ برمیگشت (حالا ام البنین ایستاده پیشِ خودش میگه چرا آقا اینطوری میکنه ، یه وقت نیفته از رو اسب..) یهو امیرالمومنین دوباره صداش زد عباسم ، جواب داد جانم آقا ؛ میخوام دو تا دستتُ ببندم .. ایندفعه باید شمشیرُ به دهان بگیری و بری .. ( آقا باشه هر چی شما بگی ..) اُم البنینم ایستاده داره این صحنه رو میبینه .. یهو یادش افتاد وقتی هم به دنیا اومد این بازوانش رو مولا میبوسید .. اونجا هم سوال کرد نکنه آقاجان بازوهای بچه م ایراد داره .. شمشیرُ به دهان گرفت رفت و برگشت .. ام البنین آرام آرام اومد جلو ، آقاجان سیدِ من مولایِ من ببخشید میدونم عباس نوجوانه ، آیا ازش خطایی سر زده؟.. اینجوری دارید تنبیهش میکنی؟.. یهو امیرالمومنین صدا زد این ذخر الحسینِ .. این ذخیرۀ حسینمِ .. یه روزی میاد همین صحنه هایی که من اینجا انجام دادم و تو با چشمات دیدی برا عباست پیش میاد .. اُم البنین، اول دستِ راستشُ میزنن ، بعد دستِ چپشُ ... باید عادت داشته باشه .. گفت آقا فدا سرِ حسین .. حسین به سلامت باشه .. نشد از چهره‌ام غم را بگیری زِ من اندوهِ عالم را بگیری برای رفتنم اینسو و آنسو نشد مادر که دستم را بگیری تو خوردی تیغ پژمردم من اینجا دو دستت را که زد مُردم من اینجا همین که از رویِ مَرکب عزیزم زمین خوردی زمین خوردم من اینجا نه که امروز مادر درد دارم که روز و شب سراسر درد دارم از آن ساعت که با ضربه شکستند سرت را بی هوا سردرد دارم اگر بشکسته‌ام مانندِ زهرا ببین دلخسته‌ام مانندِ زهرا سرت را تا که رویِ نیزه بستند سرم را بسته‌ام مانند زهرا مرا گفتند که بازو ندارد دگر عباسِ تو اَبرو ندارد بمیرد حرمله بد زد به چشمت از آن لحظه دو چشمم سو ندارد نشد بال و پَرِ خود را بگیرم به دامن اصغرِ خود را بگیرم من از شرمندگی پیشِ رُبابم نشد بالا سرِ خود را بگیرم پس از تو کاش زنجیری نمی‌ماند تو می‌خوردی و شمشیری نمی‌ماند تمامش کاشکی خرجِ تو میشُد برایِ حرمله تیری نمی‌ماند "ببین مادر زِ گریه آب رفته و از سردردها از تاب رفته به نیزه دار گفتم بچه داری؟! کمی آرام تازه خواب رفته" عزیزم جان جانا نور عینا به فرقم باد خاک عالمینا نگاهم مانده بر در تا بیایید حسینم وا حسینم وا حسینا شاعر : انقدر عباس دعات میکنه امشب .. اومدی برا مادرش مجلس روضه و عزا گرفتی .. همچین که زمین افتاد ابی عبدالله اومد بالاسرش، آروم آروم این خون ها رو از جلو چصم عباس پاک کرد.. عباسم چشماتُ باز کن .. یهو همچین که چشمشُ باز کرد یه وقت دسد از گوشه های چشم داره اشک میریزه .. چرا گریه میکنی عباسم .. آخه مادرش خیلی سفارش کرده بود .. عباس با حسین میری با حسین بر میگردی .. صدا زد حسین جان الان تو بالاسرم نشستی .. تو سرِ منو به دامن گرفتی .. دارم چند ساعتِ دیگه رو میبینم .. آخ سرِ عزیزِ فاطمه .. والشمر جالس نفسِ مادرش گرفت سر را برید و جلویِ خواهرش گرفت به سمتِ گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سرِ تو دعوا بود ناله کشیدم من سر تو رو بردن دیر رسیدم من یکی داره پیرهنُ میدزده پیرهن که نه کفن میدزده یکی داره با یه کهنه خنجر سرُ از روبدن میدزده
15_DAFAT04- Ayatollah Fateminia- ASHAB(www.Rasekhoon.com).mp3
2.04M
🔖منبر کوتاه 🔖 سلام الله علیها 💠حضرت ام البنین سلام الله علیها 💠 ۱۳ جمادی الثانی رحلت حضرت ام البنین سلام الله علیها
4_5933783428670424527.mp3
11.22M
‍ هدیه به حضرت ام البنین صلوات شور یا زمینه روضه ای حضرت عباس @majmaozakerine شعرو سبک رضا نصابی به نفس برادر عزیزم کربلایی مسعود گلپور ای وای. ای وای یه طرف افتاده دستت عباس ای وای. ای وای یه طرف افتاده مشکت عباس. ای وای. ای وای این و می گه ترکه رو لبهات ای وای. ای وای تشنه لب بودی نخوردی از اب تا که دیدن دست نداری اومدن دورو بره تو عباس هرکی اومد از راه و زد نیزه ای به پیکره تو عباس ای تمامه لشگره من از غمه تو کمره من خم شد ماهه زیبای قبیله چقدر صورت تو در هم شد یا ابالفضل. یا ابالفضل. یا ابالفضل یا ابا الفضل. عباس ای وای. ای وای افتاده فاصله بینه ابروت ای وای. ای وای افتاده به روی خاکا بازوت ای وای. ای وای چقدر خردی تو شمشیرعباس ای وای. ای وای بسته شد چشمه تو با تیر عباس پاشو عباس ببین از دور حرمله داره می خنده داداش تو نباشی مطمان باش دسته زینب و می بنده داداش ای کفیله خواهره من بگو من چی کار کنم با زینب بینه این لشگره نامرد می مونه بی کس و تنها زینب رضا نصابی @majmaozakerine
4_5931573981529245694.mp3
5.18M
یازهرا🌺: واحد حضرت ابوالفضل علیه السلام ویژه ی وفات حضرت ام البنین سلام الله حاج محمدرضا بذری ای ذکر رایج والا مدارج هرکی مریض داره بگه باب الحوائج یا باب الحوائج رو قله ی دل علمت ابوالفضل منو ببر به حرمت ابوالفضل کلید حل مشکلات ابوالفضل همون دو دست قلمت ابوالفضل (ای شه مشکل گشا یا ابوالفضل بی دست کربلا یا ابوالفضل)2 ای سفره ی بزم پر برکت و فضل ای ساقی لب تشنگان جانم ابوالفضل ای جانم ابوالفضل صاحب روز تاسوعا ابوالفضل ذکر لب علم کشا ابوالفضل آب میاره ساقی برات ابوالفضل اگه بگی واعطشا ابوالفضل (ای شه مشکل گشا یا ابوالفضل بی دست کربلا یا ابوالفضل)2 مولانا عباس کارم با عباس ناله ی اهل حرم جیب الماء عباس لسکینه یا عباس میگم عموم پهلوونه ابوالفضل به خیمه آب می رسونه ابوالفضل مشک و بگیر و زود بیا ابوالفضل رباب دیگه نمی تونه ابوالفضل (ای شه مشکل گشا یا ابوالفضل بی دست کربلا یا ابوالفضل)2 @majmaozakerine
🔺 إنّ نُدبةَامَّ البنينَ كانت مُحَرَّقةً لِلقُلوبِ همانا ناله ی ام البنین علیهاسلام به گونه ای بود که قلبها را آتش میزد 🔺 مَن هِي أمُّ البنين؟ كانَت أمُّ البنين مِنَ النِّساءِ الفاضِلاتِ العارفاتِ بِحَقِّ أهلَ البيت . مُخلِصَةً فِي وِلائِهِم مُمَحِّضَةً فِي مَوَدَّتَهُم (تنقيح المقال) ام البنين كه بود؟ او از زمره زنان فاضل وعارف به جایگاه اهل بیت بود که در ولایت محمد وآل محمد خالص شده و در عشق به ایشان فنا گردیده بود 🔺فَلَمّا سَمِعَتْ بِقَتلِ الحُسين عليه السّلام خَرَّتْ مُغَشِّياًعَلَيها هنگامیکه شنید حسین را کشتند برو برزمین افتادو بحالت اغما رفت 🔺 قالَ بَشیرُ بن جذلم:....لَقَد رَأَيتُها وَقَد وَضَعَتْ يَدَيها عَلي خاصِرَتِها وَ سَقَطَ الطِّفلُ مِن عاتِقِها وَ قالَت لَيتَ أولادي جَميعاً قُتلوا وَعادَ أبوعبدالله الحُسينُ سالماً بشیر میگوید:ام البنین را دیدم که دو دستش را بر پهلوهایش گرفته و طفل ابالفضل بروی دوشانه اش بود که بچه افتاد و ام البنین میگفت : ایکاش همه فرزندانم کشته میشدند ولی اباعبدالله سالم بر میگشت 🔴باز هم در خصوصش آمده 🔴 🔺 کانَت مِمَّن حَمَی حَریمَ الحسینَ عليه السّلام وَ إقامةِالعَزاءِ عَلي سَيّدَالشُّهداء وَ رَيحانةِالرَّسولِ وَتذكرونَ النّاسَ مَظالمَ الحَسن وَ رَيحانةَالنَّبي الصِّديقةِالطّاهِرَةِ 🔺 ایشان از حریم حسین (ع) حمایت میکرد بوسیله اقامه عزا بر ایشان و بر حضرت زهرا (س) تا بجاییکه ظلمی که بر حسن (ع) وریحانه پیامبر گذشت بر مردم یادآوری میکرد مخصوصا صدیقه بودن و طاهره بودن و پاک بودن ایشان را برای مردم یادآورمیشد 🔺 و زینب کبری بعد از برگشتش به مدینه اورا پیوسته تعزیت میداد حتی در دید و بازدیدهای اعیاد. 📚اسناد : برگرفته از کتاب کشکول فاطمی.سیدمحمد عباس پور.ص ۱۱۸ 🔹به نقل از تنقیح المقال. علامه مامقانی.ج۳ص۷۰ و ریاحین الشریعة.شيخ ذبیح الله محلاتی.ج٣ص٢٩٤
حضرت ام البنین(س)- دودمه پیش تو ظیم کرده آسمان ها و زمین الدخیل ام البنین مادری کردی تو بر نسل امیرالمومنین الدخیل ام البنین دو دمه باتو می شد عطر و بوی فاطمه(س) احساس کرد الدخیل ام البنین عصمت دامان تو عباس(ع) را عباس(ع) کرد
دامانِ پُر مهرت همه لبریزِ احساس اوّل تویے امّ الحسین و بعد عَباس از عشقِ بے حدِِّ تو عالم مات و مبهوت فرزندِ تو قربانِ فرزندِ گلِ یاس تصویرِ تو مانندِ تصویرِ بهار است در عمقِ جانت این حقیقت آشکار است در تار و پودت ریشه دارد مهرِ زهرا عباسِ تو مشکل گشایِ هر چه کار است ای نور ! همچون صورتِ آیینه اے تو بر گردِ گلهاے علے پروانه اے تو چون گفته اے اینجا کنیزِ خانه ام من شد افتخارت بانوی این خانه اے تو اے مادرِ گلهاے ایثار و شهادت در وصفِ تو گل واژه ها عینِ صلابت در پایِ سجّاده چو زهرا در قنوتی دستانِ تو لبریزِ آمینِ اجابت 🔸شاعر: ___________________________
@ آنقدر گريه مى كنم مادر تا كه سو از نگاه من برود آنقدر ناله مى زنم هرشب تا به گودال آه من برود بى قرارى نكن عزيزدلم زينبم!چشم تو فرات شده آنكه ام البنين بود عمرى بعد از اين امه بنات شده رهبر كاروان دلتنگى پا به پاى برادرت بودى كربلا موقع علمدارى راضى از دست نوكرت بودى؟ گفته بودم برو رشيد على جان تو جان حضرت ارباب جان تو جان خواهرت زينب جان تو جان شيرخوار رباب پيش زهرا مرا خجل نكنى نكند غصه اى رسد به حرم تو غلام حسينى و زينب نرود اين ز ياد تو پسرم من شنيدم در علقمه عباس غرق خون روى خاك ها افتاد تير باران شد و سر پا بود مشك افتاد او ز پا افتاد دخترم از حسين مى گويى؟ با تن زخمى اش چه ها كردند؟ راست است اين كه در مقابل تو از تن او سرش جدا كردند؟ 🔸شاعر ______________
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
‍ ⚫️زیارتنامه حضرت ام البنین سلام الله علیها⚫️ ▪️بسم الله الرحمن الرحیم▪️ أَشهَدُ أَن لا إلهَ إلا الله وَحدَهُ لاشَرِیکَ لَهُ وَ أَشهَدُ أنَّ مُحَمَّدَاً عَبدُهُ وَ رَسُولُهُ السَّلامُ عَلَیکَ یَا رَسُولَ الله السَّلامُ عَلَیکَ یَا أَمِیرَ الُمؤمِنین السَّلامُ عَلَیکِ یَا فَاطِمَةَ الزَّهرَاءِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ العَالَمِین السَّلامُ عَلَى الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدی شَبَابِ أَهلِ الجَنَّة السَّلامُ عَلَیکِ یَا زَوجَةَ وَصِیِّ رَسَولِ الله السَّلامُ عَلَیکِ یَا عَزِیزَةَ الزَّهرَاءِ عَلَیهَا السَّلام السَّلامُ عَلَیکِ یَا أُمَّ البُدُورِ السَّوَاطِع فَاطِمَةَ بِنت حزَام الکلابیّةالمُلَقَّبةُ بِأُمّ البَنِین وَ بَاب الحَوَائِج أُشهِدُ اللهَ وَ رَسُولهُ أَنَّکِ جَاهَدتِ فی سَبِیلِ اللهِ إِذ ضَحّیتِ بِأَولَادَکِ دُونَ الحُسَین بنَ بِنتِ رَسُولِ الله وَ عَبَدتِ اللهَ مُخلِصَةً لَهُ الدِّین بِولائکِ لِلأَئِمَّةِ المَعصُومِین عَلَیهمُ السَّلام وَ صَبَرتِ عَلَى تِلکَ الرَزیَّةِ العَظِیمَة وَ احتَسَبتِ ذَلِکَ عِندَ الله رَبّ العَالَمین وَ آزَرتِ الإمَامَ عَلیَّاً فی المِحَنِ وَ الشَّدَائِدِ وَ المَصَائِب وَ کُنتِ فی قِمَّةِ الطَّاعَةِ وَ الوَفَاء وَ أنَّکِ أَحسَنتِ الکَفَالَة وَ أَدَّیتِ الأَمَانَة الکُبرى فی حِفظِ وَدیعَتَی الزَّهرَاء البَتُول الحَسَنِ وَالحُسَینِ  وَ بَالَغتِ وَ آثَرتِ وَ رَعَیتِ حُجَجَ اللهِ المَیَامِین وَ رَغبتِ فی صِلَةِ أَبنَاء رَسُولِ رَبِّ العَالَمین.  عَارِفَةً بِحَقِّهِم ،مُؤمِنَةً بِصِدقِهِم ،مُشفِقَةً عَلَیهِم ،مُؤثِرَةً هَوَاهُم وَ حُبَّهُم عَلَى أَولَادکِ السُّعَدَاء فَسَلامُ اللهِ عَلَیکِ یَا سَیِّدَتی یَا أُمَّ البَنِین مَا دَجَى الَّلیلُ وَ غَسَق وَ أَضَاءَ النَّهَارُ وَأَشرَوَ سَقَاکِ الله مِن رَحِیقٍ مَختُومٍ یَومَ لایَنفَعُ مَالٌ وَ لابَنُون فَصِرتِ قدوَةً لِلمُؤمِنَاتِ الصَّالِحَاتِ لأَنَّکِ کَرِیمَة الخَلائِق عَالِمَةً مُعَلَّمَةً نَقیَّةً زَکِیَّةً فَرَضِیَ اللهُ عَنکِ وَ أَرضَاکِ و جَعَلَ الجنهَ منزلکِ و ماوآکِ وَ لَقَد أَعطَاکِ اللهُ مِن الکَرَامَات البَاهِرَات حَتَّى أَصبَحتِ بِطَاعَتکِ لله وَلِوَصیِّ الأَوصِیَاءوَ حُبّک لِسَیِّدَة النِّسَاء الزَّهرَاءِوَ فِدَائکِ أَولادکِ الأَربَعَة لِسَیِّدِ الشُّهَدَاء بَابَاً لِلحَوَائِج فاشفَعِی لِی عِندَ الله بِغُفرَانِ ذُنُوبِی وَ کَشفِ ضُرِّی وَ قَضَاءِ حَوَائِجِی فَإنَّ لَکِ عِندَاللهِ شَأنَاً وَ جَاهَاً مَحمُودَاً وَ السَّلامُ عَلَى أَولَادکِ الشُّهَدَاء العَبَّاس قَمَرُ بَنِی هَاشِم و بَاب الحَوَائِج وَ عَبدالله وَ عُثمَان وَ جَعفَر الَّذِینَ استُشهِدُوا فی نُصرَةِ الحُسَینِ بِکَربَلاء وَ السَّلامُ عَلَى ابنَتکِ الدُّرَّة الزَّاهِرَة الطَّاهِرَة الرَّضیَّة خَدِیجَة فَجَزَاکِ اللهُ وَ جزَاهُم الله جَنَّاتٍ تَجرِی مِن تَحتِهَا الأَنهَارُ خَالِدِینَ فیهَا اللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍعَدَدَ الخلائق التی حَصرُها لا یُحتَسَب او یَعُدُّ و تَقَبَّل مِنَّا یا کریم کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469
🔹الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِ الْمَعصومیٖن عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ🔹 ©️➖➿➖➖➿➖©️ ❣️شیخ فقیه ابوالفضل شاذان بن جبرئیل قمی رحمه الله در کتاب "فضائل" نقل کرده است: 🍂علی علیه السلام فرمود: و من گفتگو کننده با آن اژدها هستم. 🍃فاطمه علیها السلام فرمود: و من درختی هستم که ثمره و میوه اش حسن و حسین هستند. 🍂علی علیه السلام فرمود: من مثانی یعنی سوره حمد و قرآن حکیم هستم. 🍃فاطمه علیها السلام فرمود: و من دختر پیغمبر کریم و بزرگوارم. 🍂علی علیه السلام فرمود: من نبأ عظیم یعنی آن خبر بزرگ هستم. 🍃فاطمه علیها السلام فرمود: و من دختر پیغمبر راستگو و امین ام. 🍂علی علیه السلام فرمود: من ریسمان محکم پروردگارم. 🍃فاطمه علیها السلام فرمود: من دختر کسی هستم که از همه ی مردمان بهتر و برتر است. 🍂علی علیه السلام فرمود: من شیر شجاع جنگ ها هستم. 🍃فاطمه علیها السلام فرمود: من کسی هستم که خدا بخاطر او گناه بندگان را بیامرزد. 🍂علی علیه السلام فرمود: من بخشنده ی آن انگشترم. 🍃فاطمه علیها السلام فرمود: و من دختر سرور عالمیانم. 🍂علی علیه السلام فرمود: من بزرگ فرزندان هاشم و سرور آنها هستم. 🍃فاطمه علیها السلام فرمود: من دختر محمدم که خداوند او را از میان بندگانش برگزیده است. 🍂علی علیه السلام فرمود: من آن پیشوایی هستم که خدا از او خشنود است. 🍃فاطمه علیها السلام فرمود: من دختر سرور رسولان و فرستاده شدگان الهی هستم. 🍂علی علیه السلام فرمود: من سرور اوصیاء و جانشینان رسولانم. 🍃فاطمه علیها السلام فرمود: من دختر پیغمبر عربی هستم که از میان اعراب برانگیخته شد. 🍂علی علیه السلام فرمود: من آن دلیر مردی هستم که شجاعان را به هلاکت افکنده ام. 🍃فاطمه علیها السلام فرمود: و من دختر احمد هستم که پیامبر الهی است. 🍂علی علیه السلام فرمود: من قهرمان با ورع و پارسایم. 🍃فاطمه علیها السلام فرمود: من دختر کسی هستم که شفاعت می کند و شفاعتش نزد خدا پذیرفته می گردد. 🍂علی علیه السلام فرمود: من تقسیم کننده ی بهشت و دوزخم. 🍃فاطمه سلام الله علیها فرمود: من دختر محمدم که خدا او را به پیامبری اختیار کرده است. 🍂علی سلام الله علیه فرمود: من کشنده ی جنیان سرکش هستم. 🍃فاطمه سلام الله علیها فرمود: و من دختر فرستاده ی آن حاکم و فرمانروای عالم هستم. 🍂علی علیه السلام فرمود: من برگزیده ی خدای مهربانم. 🍃فاطمه سلام الله علیها فرمود: و من بهترین زنان و برگزیده شده از میان آنان می باشم. 🍂علی علیه السلام فرمود: من گفتگو کننده با اصحاب رقیم هستم. 🍃فاطمه سلام الله علیها فرمود: من دختر کسی هستم که رحمت الهی بود و برای اهل ایمان فرستاده شد و به آنهابسیار لطف ومهربانی داشت. 🍂علی علیه السلام فرمود: من کسی هستم که خدا مرا در قرآن خود نفس محمد صلی الله علیه وآله قرار داده است و فرموده است: "و أنفسنا و أنفسکم" 🍃فاطمه علیها السلام فرمود: من کسی هستم که درباره اش ضمن همان آیه فرمود: " و نساءنا و نساءکم و ابناءنا و ابناءکم" مراد از "نساءنا : زنان خودمان"،من هستم.       📚 منبع ‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به رسـم دوشنبه‌ها آمدم تا به تُ سـلام دهـم..!✋ السلام علی حـسن و علی اولاد حـسن و علی... بمـیرم، آخـر اصحابی نداشتی..،💔 💚
حـسـین ❤️جـان یار دیرینه ی من، ڪودڪی ام با تو گذشٺ نان تـو خـورده‌ام و عـاشق این نان شده‌ام مـن شنیدم به گـدایان ز ڪـرم می بخشی زین سبب آمـدم وـدسٺ به دامـان شده‌ام صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين ❤️ سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام دوشنبه ها: دو برابر عاشق ت میشوم حسین جان ❤️