eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صِفْوَةَ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صِرَاطَ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَيَانَ حُكْمِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نَاصِرَ دِينِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا السَّيِّدُ الزَّكِىُّ؛ سلام بر تو ای فرزند فرستاده پروردگار جهانیان، سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان، سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا، سلام بر تو ای محبوب خدا، سلام بر تو ای برگزیده‌ی خدا، سلام بر تو ای امین خدا، سلام بر تو ای برهان حکم خدا، سلام بر تو ای نور خدا، سلام بر تو ای راه خدا، سلام بر تو ای بیان حکم خدا، سلام بر تو ای یار دین خدا، سلام بر تو ای سرور پاک‌نهاد؛ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْقَائِمُ الْأَمِينُ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَالِمُ بِالتَّأْوِيلِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْهَادِى الْمَهْدِىُّ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الطَّاهِرُ الزَّكِىُّ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا التَّقِىُّ النَّقِىُّ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْحَقُّ الْحَقِيقُ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الشَّهِيدُ الصِّدِّيقُ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ. سلام بر تو ای نیکوکردار وفادار، سلام بر تو ای قیام‌کننده‌ی امین، سلام بر تو ای آگاه به تأویل، سلام بر تو ای راهنمای راه‌یافته، سلام بر تو ای پاک و پاکیزه، سلام بر تو ای پرهیزگار پاک‌دامن، سلام بر تو ای حقیقت راستین و آشکار، سلام بر تو ای شهید راست‌کردار، سلام بر تو ای ابا محمّد حسن بن علی و رحمت و برکات خدا بر تو باد. در زیارت حضرت امام حسین علیه‌السلام میگویی : السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِينَ ، أَشْهَدُ أَنَّكَ أَقَمْتَ الصَّلاَةَ ، وَآتَيْتَ الزَّكَاةَ ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ ، وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ ، وَعَبَدْتَ اللّٰهَ مُخْلِصاً ، وَجَاهَدْتَ فِى اللّٰهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتَّىٰ أَتَاكَ الْيَقِينُ ، فَعَلَيْكَ السَّلامُ مِنِّى مَا بَقِيتُ وَبَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ ، وَعَلَىٰ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ؛ سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان، سلام بر تو ای فرزند سرور زنان جهانیان، گواهی می‌دهم که تو نماز را بپا داشتی و زکات را پرداختی و امر به معروف و نهی از منکر نمودی و خدا را خالصانه عبادت کردی و در راه خدا به نحو شایسته به جهاد برخاستی تا مرگ تو را دربر گرفت، از من بر تو سلام تا هستم و تا شب و روز باقی است و سلام بر خاندان پاک و پاکیزه‌ات؛ أَنَا يَا مَوْلَاىَ مَوْلىً لَكَ وَ لِآلِ بَيْتِكَ ، سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ ، مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَجَهْرِكُمْ ، وَظَاهِرِكُمْ وَبَاطِنِكُمْ ، لَعَنَ اللّٰهُ أَعْداءَكُمْ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ ، وَأَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللّٰهِ تَعالىٰ مِنْهُمْ ، يَا مَوْلَاىَ يَا أَبا مُحَمَّدٍ ، يَا مَوْلَاىَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ ، هٰذا يَوْمُ الإِثْنَيْنِ وَهُوَ يَوْمُكُما وَبِاسْمِكُما وَأَنَا فِيهِ ضَيْفُكُما ، فَأَضِيفانِى وَأَحْسِنا ضِيَافَتِى ، فَنِعْمَ مَنِ اسْتُضِيفَ بِهِ أَنْتُمَا ، وَأَنَا فِيهِ مِنْ جِوارِكُما فَأَجِيرانِى ، فَإِنَّكُمَا مَأمُورانِ بِالضِّيافَةِ وَالْإِجارَةِ ، فَصَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكُمَا وَآلِكُمَا الطَّيِّبِينَ. ای مولای من، من دل‌بسته‌ی تو و خاندان تو هستم، در صلحم با آن‌که با شما در صلح است و در جنگم با آن‌که با شما در جنگ است، من به نهان و آشکار و ظاهر و باطن شما ایمان دارم، لعنت خدا بر دشمنانتان از گذشتگان و آیندگان، من از آنان به‌سوی خدا بیزاری می‌جویم، ای مولای من ای ابا محمّد، ای سرور من ای اباعبدالله، امروز روز دوشنبه است و روز شما دو بزرگوار و به نام شماست و من در این روز مهمان شما هستم، پذیرای من باشید و نیکو پذیرایی کنید، چه خوشبخت میهمانی است آن‌که شما میزبانش باشید و من در این روز از پناهندگان به شمایم، پس مرا پناه دهید، به یقین شما از سوی خدا مأمور به پذیرایی نمودن و پناه دادنید، خدا بر شما و خاندان پاکتان درود فرستد
حضرت ام النبین شاعر و مداح اهل بیت رسول چهارمحالی(ساقی) ......................................... دومین فاطمۂ خانۂ دلبر بودی دومین همسر دلسوز به حیدر بودی دومین مادر زینب به عالم بودی هم دم و هم نفس ویار به صفدر بودی دومین شیر زن خانۂ سردار حنین مادر حضرت عباس دلاور بودی فاطمه بودی و خود ام بنین نام شدی تو به طفلان علی هم دم و مادر بودی خدمت حضرت حیدر مباهات تو بود گریه کن بر پسر ساقی کوثر بودی خادم و همسر و هم دوش یل خیبریان به نسب در خور مظلوم امامان بودی عمر تو شد به فدای علی و آ ل علی بر ابوفاضل ما ،مادر و دلبر بودی اینکه عباس علمدار وفا داری شد صاحب حلم و وفا بر قمرت تو بودی همچو پروانه پرت سوخت تو با عشق علی آنکه چون شمع بشد آ ب تو مادر بودی جای تو فاطمه آ مد به سر گل پسرت گوئیا کرب و بلا بر سر او تو بودی چه بگویم ز جلال و جبروتت زیرا سینه چاک غم زهرا و علی تو بودی لطف تو بر پسران و گل پاک زهرا مادر و همسر و غم خوار شهیدان بودی سایه مهر تو بر عالم و آ دم جاریست نوکری من ساقی ز انوار تو مادر بودی ............................................ رسول چهارمحالی(ساقی)
دگر ای دوست مرا در حرمت محرم کن رفتم از دست نگاهی به دل ماهم کن یا بیا جانب قبله بکشان پای مرا یا بر احوال دلم فکر کمی مرهم کن با نگاهی بده خاکستر عمرم بر باد این جگر سوخته ، رسوای همه عالم کن من زمین گیر شدم باز قدم پیش گذار التفاتی کن و این فاصله ها را کم کن گریه از اول خلقت شده ارثیه ی ما فکر چشمان پر از اشک بنی آدم کن دیگر این نوکر تو گریه کن سابق نیست پای بر دیده نه و چشم مرا زمزم کن می رسد بوی تو اما خبری نیست زتو یوسفا چاره این شام پر از ماتم کن کاش می شد که شبی خواب ترا می دیدم  دوستم داری اگر ، قلب مرا محکم کن دست و پا می زنم از دور نگاهی بکنی گوشه چشمی به من و ناله پر دردم کن نازداری تو و ، ناز تو کشیدن سخت است رحمی آخر به من و کوچکی قلبم کن به علمدار قسم پای رکابت هستم شانه ی گرم مرا تکیه گه پرچم کن همچنان ام بنین سوز و نوا دارم من هوس یک سحر کرببلا دارم من 
الا که دست خدایت در آستـین باشد            بـیا که مانده به در دیـدۀ زمین باشد گـنـاه می‌کـنم اما به خود نـمی‌گـویم            شرار قهر تو شاید که در کمین باشد خوشا به حال گدایی دست چشمانش            ز ابر خرمن چشم تو خوشه چین باشد چه می‌شود که دم مرگ پا نهی به سرم            خودت بخواه که تقدیرم اینچنین باشد کـنـار اشـک غـم فـاطـمـیـه‌ات بـاید            دوباره چشم تو با غصّه‌ای قرین باشد بــگــو بـه آه دل دردآورت امـشـب            که روضه خوان غم اُمِّ بی‌بنین باشد تو روضه خوان عمویی و روضه‌ات باید            برای مـادر عـبـاس دلـنـشین بـاشـد
بمناسبت وفات حضرت ام البنبن(س) مادر قمر بنی هاشم(ع) اي مدينه گريه كن بر حال من گريه سر كن بر من واحوال من ناله هاي آتشين را گوش كن شكوه ام البنين را گوش كن اي مدينه ياد داري پيش از اين يك مدينه بود و يك ام البنين بود كانون وفا كاشانه ام بو ي زهرا مي رسيد از خانه ام جاي گل در تو گلستان داشتم هفده سرو خرامان داشتم خانه ام ام القراي عشق بود جاي جايش جاي پاي عشق بود عرش را گر ماه روشن مي نمود كسب نور از خانه من مي نمود خانه ام خشبو ز عطر ياس بود در كنارم اكبر و ياس بود بود از يمن حسين بن علي خشت خشت آشيانم منجلي هر زني هر جا كه نامم مي شنيد برمقامم آه حسرت مي كشيد وه چه شيرين روزگاري بود و رفت برسرمن سايه ساري بودو رفت ياد آن كانون احساسم بخير اي مدينه ياد عباسم بخير ياد باد از قامت رعناي او ياد باد از نرگس شهلاي او خوب دانم با سر و دستش چه شد خوب دانم نرگس مستش چه شد زينبم مي گفت آن روح ادب داده جان يبن دو دريا تشنه لب زينبم گفتا كنار علقمه ديده او را در كنار فاطمه چند سالي است كه ((فاطمیه)) نه در سوم جمادي الثاني كه ده روز ديرتر يعني در سالروز رحلت فاطمه اي ديگر به اتمام مي رسد رازي كه در اين قرابت زماني ميان سالروز پرواز ((فاطمه صديقه)) و ((فاطمه كلابيه)) وجود دارد بي شك همانا ابراز ارادتي است كه ام البنين به زهرا و خانه و خوانواده او داشت چه بسيار كه اين دومين فاطمه علي خود را كنيز زينبين و پسرانش را غلام حسينين مي خواند چه بسيار كه كه ام البنين تجلي گر ادب شده بود و از عباس در همان حال كه كودكي بيش نبود تقاضا كرده بود حسين را نه برادر كه مولا خطاب كند. (( پسرم!تو و حسين پدرانتان يكي است اما من كنيز مادر حسين هستم.)) آخرين شب زندگي ام البنين بود. فضه‌‌ خادمه رو به خانم كرد و از اين بانو ادب خواست در اين آخرين لحظات بالا ترين جمله را به او بياموزد. ام البنين لب به تبسم گشود و اندكي بعد آرام زمزمه كرد:((السلام عليك يا ابا عبدالله)).... تا فضه يك بار ديگر ياد آنرو بيافتد كه اصحاب به ام البنين خبر شهادت پسرانش را مي دادند در حالي كه او تنها از حسين مي پرسيد. از حسين مي پرسيد و مي گفت:پسرانم فداي او از حسين بگوييد.... لحظاتي فضه به خود آمد ام البنين را در حال احتضار ديد دويد و فرزندان علي(ع) را فرزندان حسين بن علي را صدا زد.اندكي بعد نداي ((مادر مادر)) مدينه را پر كرد. اين اولين بار بود كه فرزندان و نوادگان فاطمه ام البنين را ((مادر)) صدا مي كردند و خانم ممانعتي نمي كرد. شايد او را ديگر رمقي نمانده بود تا بگويد:من كنيز فاطمه هستم مرا مادر نخانيد! زين العابدين(ع) بي اختيار ياد آن غروبي افتاد كه عمويش عباس آغشته بهد خون خويش براي اولين بار فرياد بر آورد: ((يا اخي ادرك اخي!))... قطرات اشك بر گونه هايش نشست ((ام البنين)) ديگري ندايمادر مادر فرزندانشرا نمي شنيد.
4_532577263259030204.mp3
5.41M
📢ای مدینه یاد داری پیش از این یک مدینه بود و یک • مداحی بسیار زیبا و ماندگار در رثای حضرت ام البنین سلام الله علیها @majmaozakerine
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
❣﷽❣ 🔰 س گویند فقیری به مدینه به دلی زار آمد به در خانۀ عباس علمدار زد بوسه بر آن درگه و استاد مؤدب گفتا به ادب با پسر حیدر کرار کی صاحب این خانه یکی مرد فقیرم بیمار و تهیدست و گرفتار و دل افکار هر سال در این فصل از این خانه گرفتم بر خرجی یکسالۀ خود هدیۀ بسیار گفتا به زنان ام‌بنین مادر عباس با سوز دل سوخته و دیدۀ خون بار کز زیور و زر هر چه که دارید بیارید بخشید بر این مرد فقیر از ره ایثار خود سائل هر سالۀ عباس من است این عباس دل آزرده شود گر برود زار دادند بدو زیور و زر هر چه که می‌بود از لطف و کرم عترت پیغمبر مختار سائل که نگاهش به زر و سیم بیفتاد بگذاشت ز غم چهره دلخسته به دیوار گفتند همه هستی این خانه همین بود ای مرد عرب اشک میفشان تو به رخسار آن سائل دلباخته این گفت به زاری: کی در همه جا بوده به خیل ضعفا یار بر من در این خانه گدایی است بهانه من عاشق عباسم، نه عاشق دینار من آمده‌ام بازوی عباس ببوسم من در پی گل روی نهادم سوی گلزار هر سال زدم بوسه بر آن دست مبارک هر بار شدم محو رخ صاحب این دار یک لحظه بگوئید که عباس بیاید باشد که برم فیض از آن چهره دگر بار ناگاه زنان شیونشان رفت به گردون گفتند: فروبند لب ای مرد گرفتار ای عاشق دلسوخته‌ ای محو رخ دوست ای سائل دلباخته، ای طالب دیدار دستی که زدی بوسه، جدا گشت ز پیکر ماهی که تو دیدی به زمین گشت نگونسار آن دست کزو خرجی یکساله گرفتی شد قطع ز تیغ ستم دشمن خونخوار سر بر سر نی، دست جدا، تن به روی خاک لب تشنه، جگر سوخته، دل شعله‌ای از نار این طایفه هستند در این خانه سیه پوش این خانه بود در غم عباس عزادار این مادر پیری که قدش گشته خمیده سر تا به قدم سوخته چون شمع شب تار این مادر دلسوختۀ چار شهید است گردیده دو تا قامتش از ماتم آن چهار این مادر عباس همان ام‌بنین است دادند بنینش همه جان در ره دادار سوگند به آن مادر و آن چار شهیدش بگذر ز گناه همه ای خالق غفار ┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿🌺یا باب الحوائج یا ابوالفضل العباس 😭😭😭😭😭😭
روضه ام البنین مطیعی.pdf
568.1K
▪️روضه مکتوب▪️ 🔹دو مرثبه مکتوب🔹 حضرت ام البنین سلام الله علیها سلام الله علیها ◀️ ۱۳ جمادی الثانی رحلت حضرت ام البنین سلام الله علیها ┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
لطف تو بود شد پسرم یاورت حسین فرقش عمود خورد فدای سرت حسین پیش تو آخرین نفسش را کشید و رفت با تو که بود در نفس آخرت حسین؟! مادر نداشتی که کند گریه در عزات من زار می‌زنم عوض مادرت حسین من مقتل تو را نشنیدم، که دیده‌ام در گیسوان زینب غم پرورت حسین باور نمی‌کنم که دو ساعت پس از وداع حتی نمی‌شناخت تو را خواهرت حسین باور نمی‌کنم که همان کهنه پیرهن بیرون شد آخر از بدن اطهرت حسین باور نمی‌کنم که ز ضرب سم ستور تاب کفن نداشت دگر پیکرت حسین آنقدر مادرانه نشستم به راه تو شاید بگویم و نشود باورت حسین با یک جهان امید، لباس دو سالگی می‌بافتم برای علی اصغرت حسین عباس با رباب نشد روبرو ولی من ماندم و خجالتم از همسرت حسین می‌رفت خون ز جسمت و می‌گفتی العطش ای من فدای ناله بی جوهرت حسین نزد تو گر شفاعت من هست معتبر حاجت روا رَواد «فقیر» از درت حسین
🏴﷽🏴 🌷 🔸خـدا رسـان مجیـد در همہ جا یار مسـتمندان بود. او ڪہ قبل از پیروزي انقلاب درسـپاه دانش خدمت میڪرد، در روسـتاهاي دور افتاده بہ ڪودڪان خواندن و نوشتن می آموخت. در همان حال همواره بہ مردم نیازمند آن روستا هم ڪمڪ میڪرد و براي آنها غذا و لباس و ڪفش می برد. معمولا شب ها اینڪار را انجام میداد و وقتی از او می پرسیدند: «اسم شماچیست؟» می گفت: «خدا رسان.» او غذا و وسایل دیگر را پشت در منزل فقرا میگذاشت و بر میگشت تا او را نبینند و نشناسـند.گاهی مجید تمام حقوق خود را بہ فقرا می بخشید و اینڪار او ادامہ داشت تا بعد از انقلاب و زمان شهادتش در روزهاي آغازین جنگ تحمیلی.
یازهرا🌺: http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94 ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام) همراه باآموزش مداحی👌 اولین وفعال ترین گروه درایتا😍
✅بند اول تو ملجأ نور و جود و عزت و فضلی ام الشهیدانی مادر ابالفضلی نامادری اما بهتری ز صد مادر پشت و پناه دین بودی همسر حیدر .... تموم عالمین بشن فدای بچه هات یه کربلا بده به ما تو ای شب عزات .... ای بانوی کریمه ی دوعالمین تو دادی زندگی تو واسه ی حسین(ع) ..... ای یار علی(ع) دلدار علی (ع) مثل فاطمه (س) بودی غمخوار علی(ع) یا ام بنین بی بی یا ام بنین(س) ✅بند دوم تو خونه ی حیدر بودی همدم زینب (س) با روضه ی زهرا میشدی عجین هرشب روضه ی دیوار و در و شنیدی مادر با چشم غرق خون از رو لبهای حیدر شنیدی مادرم از کوچه های پر محن شنیدی قصه ی سیلی رو از امام حسن(ع) ای مرحم غم حسین و مجتبی(ع) ای مادر غمین بعد کربلا ای یار علی (ع) دلدار علی(ع) مثل فاطمه بودی غمخوار علی(ع) یا ام بنین بی بی یا ام بنین(س) ✅بند سوم دیگر مرا ام بنین نخوانید زیرا شدن پسرهایم فدا حسین زهرا(س) شکر خدا که شد حاجتم روا دنیا شدن پسرهایم فدا حسین زهرا(س) شیرم حلال تو که شدی مقطوع الیدین هر چی سرت اومد همه فدا سر حسین(ع) ای قمر العشیره ی ام البنین(س) من شنیدم که خوردی گرز آهنین ای یار حسین(ع) دلدار حسین(ع) توو کرببلا بودی سردار حسین(ع) یا ام بنین بی بی یا ام بنین(س) 💠💠💠1⃣0⃣3⃣4⃣💠💠💠
دومین سیده النسا.mp3
7.44M
علیها سلام بند1⃣ دومین سیدة النسا ام البنین ذاکر سلسلهٔ کسا ام البنین عالمه سائل سفرهٔ احسان تو ای امید دل بی کسا ام البنین بغض غم زندونیه گلو شد بازم منبر با مرثیه رو به رو شد بازم فصل بی مادر و یتیمی رسید انگار که فاطمیه شروع شد بازم میرسن هفت آسمون با لباس تعزیت راهین سمت نجف واسه عرض تسلیت چایی ریز مجلست ساقی کرب و بلا صاحب روضه خودش روضه خون مرثیه ات یا ام البنین بند2⃣ دومین مادر اهلبیت ام البنین بچه‌هات نوکر اهلبیت ام البنین مثل پروانه تا آخرین لحظهٔ عمر گشتی دور سر اهلبیت ام البنین اوج دلدادگیه تو یعنی همین گفتی نه فاطمه ای نه ام البنین چارتا دست گل تو فدا کردی و هست و نیستت رو دادی واسه حفظ دین توی خونه پر شده با تو جای فاطمه مادری کردی واسه بچه‌های فاطمه اما توی علقمه قصه جور دیگه شد تا گذاشت عباس تو سر رو پای فاطمه یا ام البنین بند3⃣ دومین فاطمهٔ بقیع ام البنین شاعر زمزمهٔ بقیع ام البنین شاهد غائب کربلا یا فاطمه روضهٔ علقمهٔ بقیع ام البنین اولین نوحه خونِ غمای حسین سفره دار خیمه ی عزای حسین گفتی چار تا پسرم با هرچی که هست زیر طاق آسمون فدای حسین هر نفس خاک بقیع پا به پات گریه میکرد حتی دشمن هم پای روضه هات گریه میکرد اما توی کربلا حرمله میخندید مشک خالی رو زمین با فرات گریه میکرد یا ام البنین شعر و سبک: احسان نوری انجمن نوکری مشهد
🏴السّلام عَلیکِ یا امّ البنین سلام الله علیها🏴 دامانِ پُر مهرت همه لبریزِ احساس اوّل تویے امّ الحسین و بعد عَباس از عشقِ بے حدِّ تو عالم مات و مبهوت فرزندِ تو قربانِ فرزندِ گلِ یاس تصویرِ تو مانندِ تصویرِ بهار است در عمقِ جانت این حقیقت آشکار است در تار و پودت ریشه دارد مهرِ زهرا عباسِ تو مشکل گشایِ هر چه کار است ای نور ! همچون صورتِ آیینه اے تو بر گردِ گلهاے علے پروانه اے تو چون گفته اے اینجا کنیزِ خانه ام من شد افتخارت بانوی این خانه اے تو اے مادرِ گلهاے ایثار و شهادت در وصفِ تو گل واژه ها عینِ صلابت در پایِ سجّاده چو زهرا در قنوتی دستانِ تو لبریزِ آمینِ اجابت
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
. . "بدون صوت" . حاج حسن خلج ای مادر،چهار آفتاب ادرکنی .... *یا ام البنین* ای مادر چهار آفتاب ادرکنی .... *ما رو دریاب بی بی* زهرای سرای بوتراب ادرکنی .... ما دست به دامان توییم ای بانو... *درد دارا،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،دلتنگا،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،گداها،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،بی پناها،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،پناهنده ها گوشه کنار اومدن دامن بی بی رو گرفتن، حق داری خوب جایی اومدی، هر سال میومد در خونه ی قمر بنی هاشم،خرج سالشو از عباس می گرفت،میرفت...." اون سالم مثل هر سال،طبق عادت همیشه ، در خونه ی عباس و کوبید،کنیزک اومد درو باز کرد،چی میخوای؟عرض کرد: برو به مولا و آقات بگو گدای هر ساله اومده..." میگه آقا خرج سالمو بده برم... مرد سائل دید کنیز بغضش ترکید،شروع کرد گریه کردن،گفت خانم من جسارتی نکردم شما ناراحت شدید؟! من گدای عباسم ، اومدم خرج سالمو از آقام بگیرم و برم.... کنیزک با همون حالت اشک و ناله و بغض گفت ای مرد دیگه در این خونه رو نزن! چرا؟ چی شده؟آقام از من ناراحته؟؟ آقام گفته منو رد کنی؟کنیزک جواب داد نه" آقای تو خیلی آقاتر از این حرفاس، اما آقای تو رو لب تشنه کنار علقمه .... با مشک پاره .... عمود به سرش زدن .... تیر به چشمش زدن ...." مرد سائل گفت باورم نمیشه این حرفایی که شما میزنی من آقامو هر سال می دیدم ، اون پهلوونی که من دیدم،مگه کسی حریفش میشد،عمود به سرش بزنه؟!! گفت آخه ای مرد تو خبر نداری،اول دست چپ و راستش و قطع کردن ..... "دست خالی نریا،هر کی کربلا میخواد دامن عباس و بگیره ...." یاابوالفضل،ابوالفضل،ابوالفضل الدخیل... اون گداها و سائلی که میومد در خونت،گدای خوبی نبود،خرج سالشو میخواست از شما، آقاجان ما خرج نسل مونو از تو میخوایم ،آقا نکنه تو نسل ما یکی باشه،حسینی نباشه... یا ابوفاضل...... تو نسل ما همه دیوانه های حسین باشن،اسم عباس میاد بیچاره بشن، یا ابوالفضل.....سائل سرشو انداخت پایین آرام آرام از خونه ی قمر بنی هاشم فاصله گرفت و دور شد اما با خودش زمزمه داره ، حالا چی کار کنم؟جواب زن و بچه ام رو چی بدم؟ زن و بچه م امیدوار بودن بیام پیش تو در خونه تو دست پر برگردم، حالا برم چی بگم؟چی جواب بدم؟ از اون طرف کنیز درو بست رفت داخل منزل خانم ام البنین پرسید کنیزک کی بود در میزد؟عرض کرد بی بی جان (می خواست بی بی رو ناراحت نکنه) کسی نبود ،رفت،فرمود وقتی سوال میکنم جواب منو بده" خانم یه سائلی بود برا گدایی اومده بود" فرمود سائل که آنقدر معطلی نداره؟چی میگفت؟تو چی گفتی؟ دیگه مجبور شد عرض کنه بی بی جان این سائل میگفت من هر سال میومدم،خرج سالمو میگرفتم از آقا قمر بنی هاشم، منم مجبور شدم بگم دیگه عباسی نیست ...." اونم رفت. یه وقت دیدم سراسیمه ام البنین چادر به سر کرد تو کوچه دوید،دنبال مرد سائل آقا.. آقا.. آقا.. بایست،برگشت دید خانم ام البنین ، چه فرمایشی دارید؟فرمود عباس مرده،مادرش که نمرده؟!! تا من هستم هر سال بیا سهمتو از من بگیر ، برادرا دست بندازیم گوشه ی چادر ام البنین رو بگیریم،مادره،مادری می کنه ،امروز گدایی کن بگو بی بی جان شما یه نگاه کن، منم یکم مثل شما امام شناس بشم، منم بفهمم حسین یعنی چی؟برا اینکه شما بودی وقتی خبر آوردن ام البنین عون و کشتن،گفتی از حسین چه خبر ، جعفر رو کشتن،از حسین چه خبر، عباس رو کشتن،گفت میگم از حسین چه خبر؟؟؟* ای مادر چهار آفتاب ادرکنی ... زهرای سرای بوتراب ادرکنی ... ما دست به دامان توییم ای بانو یا فاطمه ی بنی کلاب ادرکنی ... *روزها میومد کنار قبرستان بقیع، چهار تا صورت قبر می کشید زیر لب زمزمه ای داشت،خیلی معطلتون نکنم، دلاتون آماده س، ان شاالله بریم بقیع کنار قبر ام البنین اونجا برات بگم با ریشه کن شدن وهابیت .... زمزمه میکرد، چی کار کردی پسرم؟!!* باور نمی کنم که زمین خورده ای پسر 2 تشنه کنار مشک تهی مرده ای پسر... *پسرم ، پسرم.... عباس و خلف وعده ،نه باور نمیکنم، مگه میشه پسرم قول آب بده، بره و دیگه بر نگرده ......* حسین ..... 💠✳️💠✳️💠✳️💠 @majmaozakerine..
بنویسید به دیوان اباعبدالله که منم  واله و حیران اباعبدالله بنویسید که من وقف حسین و حسنم هستی ام هدیه به چشمان اباعبدالله بنویسید کنار لقب ام بنین یکی از جمله کنیزان اباعبدالله چهار تا شیر پسر بهر علی آوردم همگی گوش به فرمان اباعبدالله به پسرها همه گفتم که منم خادمه اش و شمایید غلامان اباعبدالله شیر من بهر شما باد حلال با این شرط همه جا جان شما جان اباعبدالله پسرآورده ام اصلا که کنم قربانی پسرانم همه قربان اباعبدالله . وفات حضرت ام البنین ۹۸ حاج مهدی رسولی
4_5911400550204704309.mp3
19.14M
یازهرا🌺: روضه حضرت ام البنین ویژه مراسم عزاداری وفات حضرت ام البنین (سلام‌الله‌علیها) پنجشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۸ هیئت ثارالله زنجان بامداحی: حاج مهدی رسولی @majmaozakerine
4_5911400550204704314.mp3
25.49M
یازهرا🌺: زمینه | باور ندارم ویژه مراسم عزاداری وفات حضرت ام البنین (سلام‌الله‌علیها) پنجشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۸ هیئت ثارالله زنجان بامداحی: حاج مهدی رسولی @majmaozakerine