خادم اهل بیت 🌺:
من آبم هنوز شرمنده کودک ربابم
هنوز یاد علقمه به پیچ و تابم
هنوز یاد لب خشک تو کبابم
═────═⌘═────═
من آب شدم دیدی جلوی مادرت خراب شدم
برا چی از لب های تو جواب شدم من آب شدم
یا اباعبدالله علی الدنیا بعدک العفا
═────═⌘═────═
من خاکم که خاک بر سر از یه جسم چاک چاکم
هنوز یاد خاک صورتت هلاکم
سه روز تنها کفن یه جسم پاکم
═────═⌘═────═
غبار شدم تو رو بغل گرفتم و مزار شدم
با چادر عقیله هم جوار شدم غبار شدم
یا اباعبدالله علی الدنیا بعدک العفا
═────═⌘═────═
من بادم فقط یه بار تو زندگیم وایسادم
وقتی که بین زلف تو افتادم
موهای سوخته ات نمیره از یادم
═────═⌘═────═
من آه شدم بعد تو حیرون توی قتلگاه شدم
شونه موی طفل بی پناه شدم من آه شدم
یا اباعبدالله علی الدنیا بعدک العفا
═────═⌘═────═
آتیشم باور نداشت این دل پر تشویشم
یه روزی آتیش تو خیمه میشم
میگه که رقیه نیایی پیشم
═────═⌘═────═
کبود شدم آه سه ساله تون گرفت و دود شدم
خاکستر محله یهود شدم کبود شدم
یا اباعبدالله علی الدنیا بعدک العفا
◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
شده مثل پدر الله اکبر
رود سوی خطر الله اکبر
دم ظهر است اما در شریعه
نمایان شد قمر الله اکبر
نگاه او دل از ارباب می برد
ز چشم اهل کوفه خواب می برد
اگر سقا به باران امر می کرد
تمام کربلا را آب می برد
کسی یاری از او بهتر ندیده است
هواداری از او بهتر ندیده است
نه اینکه من بگویم دشمنش گفت
علمداری از او بهتر ندیده است
به زیر پای او لشکر سرش ریخت
دل جنگآوران در محضرش ریخت
انا ابن الحیدرش وقتی که پیچید
ز وحشت حرمله کرک و پرش ریخت
همین که از شریعه سر در آورد
صدای ضجه از لشکر در آورد
خبر دادند سقا رفت میدان
ز خوشحالی رقیه پر در آورد
.
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
یا امام زمان تسلیت آقاجان
شمر و خولی با هم میزدن توأمان
چشماش تار شد افتاد با صورت تو گودال
هلهله میکردن شروع شد این جنجال
وَالشِمرُ جالِسٌ نشست روی سینه
شرمت کجاست نامرد مادرش میبینه
خنجرو کشید از تو غلاف
هرکاری میکرد نمیبُرید
هی نفس نفس میزد رو خاک
خواهرش فقط آه میکشید
دید نمیبُره کلافه شد
برگردوند تنو با ضرب پا
ده تا ضربه زد به قصد کشت
سر دیگه جدا شد از قفا
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
مصیبة ما اعظمها
پیش روی چشم بچه ها
جسم تو رو دوره می کنند
پیرهن کهنه تو رو پاره می کنند
مگه واسه ی یه کفن دعوا میشه
مگه سیصد نفر تو گودال جا میشه
مگه حالا از روی سینه ات پا میشه
سر و کله حرمله میشه پیدا میشه
داره پای دشمن به خیمه وا میشه
مگه حالا از روی سینه ات پا میشه
لشکری میخنده به دست و پا زدنت
مادرت میبینه برهنه شد بدنت
میزدنت میزدنت میزدنت ...
چه بی حساب می کشند تو رو
بدون آب می کشند تو رو
به اشک تو خنده میکنند
وقتی به نیت ثواب می کشند تو رو
داره با وضو نامسلمون میبره
تو هنوز نفس میکشی اون میبره
روی ریگ داغ بیابون میبره
با یه خنجر کند رگاتو میبره
تو دعا می کنی صداتو میبره
نفسای مخدراتو میبره
با عبای پاره رو نیزه بسته تو رو
واسه ی انگشتر بریده دست تو رو
◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
یه بوسه ساده به تربتت مثل بوسه به دستاته
تربت برا این شده تربت که خاک پاهاته
هر سجده نماز من به مهر تربتت
یعنی به پات می افتم هر روز تا نگام کنی
بعد نماز سلام میدم به کربلا شاید
فکری به حال همه ی دلتنگی هام کنی
عبادتم حسین سعادتم حسین
ارادتم حسین قیامتم حسین
کام منو وا کرد مادربزرگم با
تربت اعلا و تموم این سالا میدیدم
که چشم بابا و مادر من بهم میگه که راضین ازم
این که حسینی شدمو حسین حسین میگم
خیلی آدم تو زندگیم دیدم و فهمیدم
خدا می خواست خیر منو که نوکرت شدم
رزق منه حسین عشق منه حسین
می نویسم حسین مشق منه حسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زینببهسویحسینعلیهالسلامآمد
وحسینعلیهالسلامدرحالجاندادنبود
زینب(س)میفرماید:
وایبرشماآیایکنفرمسلماندرمیانشمانیست؟
احدیپاسخنمیدهد.
عمربنسعدفریادمیزند:
فرودآئیدواوراراحتکنید
شمرنزدیکمیرود،
برسینهامامعلیهالسلاممینشیند
محاسنمقدسرابهدستمیگیرد
ودوازدهضربهشمشیرمیزند
تاآنکهسرمقدسراجدامیسازد..
[مقتل شب دهم🖤]
#محرم
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
1. بقیع 93.mp3
3.17M
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یامُحَمَّدِ بنِ عَلِیّ الباقِر
#شهادت_امام_باقرعلیه السلام
🎤 #استاد_حیدرزاده
سلام ما به بقیع و
بقاع ویرانش ...
برآن حریم که باشد
ملک نگهبانش ..
سلام ما به بقیع
آن تجسم غربت!
گواه بر سخنم ،
تربت امامانش ...
بقیع ، کعبه ی قدسِ
چهار معصوم است
چهار نور خدا ،
می دمد زدامانش ..
یکی است حضرت باقر
از آن چهار امام !
که داغ او زده آتش
به قلب یارانش ..
شهید شد ز جفای هشام آن مولا
ز زهر تعبیه در زین
که آب شد جانش ..
غریب اوست که
در موسم زیارت حج
مدینه و آنهمه زائر
که هست مهمانش ؟
شب شهادت او
یک نفر نمی ماند
که اشک غم بفشاند
به قبر ویرانش ...
دری که سجده گهِ
قدسیان بود خاکش !
به زائرش ندهد
اِذن بوسه دربانش .. ؟
شاعر : #حاج_سید_رضا_موی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4_290769337478807737.mp3
2.89M
یاامام باقر علیه السلام
بار بلا به شانه کشیدم به کودکی
از صبح تا به عصر چه دیدم به کودکی
از خیمه گاه تا ته گودال قتلگاه
دنبال عمه هام دویدم به کودکی
آن شب که در مقابل من عمه را زدند
فریاد الفرار شنیدم به کودکی
عمه اگرچه در همه جا شد سپر ولی
من ضرب دست شمر چشیدم به کودکی
آن شب که درخرابه سر آمد میان مان
چون عمه ام رقیه خمیدم به کودکی
با کعب نی لباس همه پاره پاره شد
بدتر ز اهل شام ندیدم به کودکی
یک سرخ مو زقافله ما کنیز خواست
این را به گوش خویش شنیدم به کودکی
در مجلس شراب که شخصیتم شکست
من آستین صبر جویدم به کودکی
#قاسم_نعمتی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4_5931351661137101994.mp3
2.19M
دلتنگ حرم اربابم:
|⇦• سینه زنی زمینه جانسوز ویژۀ شهادت راوی دشتِ کربلا امام محمد باقر سلام الله علیه
آه .. یادم نمیرود هرگز
غمِ جانسوز غارتِ خلخال
حمله ی نابرابرِ لشکر
به زنان و به خیمه و اطفال
صحنِ عرش بین صحن چشمانت
میدهد زجر هر شب و روزم
ذوالجناح آمد از دل میدان
با دوصد زخم بر سر و کوپال
«وای ... ای وای ای وای ای وای ..»
در هیاهوی نیزه و شمشیر
تنی از روی شیبِ قربانگاه
غلت میخورد تا ته گودال
چه بگویم که تیزیِ خنجر
به روی حنجری فشار آورد
یک نفر بین قاتلانش شد
بر سر سر بریدنش جنجال
هم غرورم شکست هم قلبم
آن زمانی که دختری خسته
از رویِ ناقه بر زمین افتاد
دشت تاریک بود و رفت از حال
«وای ... ای وای ای وای ای وای ..»
امان از گودال .. به پا شد جنجال
ببخشند سادات .. تنش شد پا مال
میون اعدا .. غریب و تنها
رو خاک افتادی .. زدی دست و پا
نانجیبا از راه رسیدن و
پیکرِ زخمیتُ کشیدن و
چشمای زینب رو ندیدن و
ندیدن و ...
وای ... بی هوا میزدنت
از جفا میزدنت
پیرمردا همگی ، با عصا میزدنت
«وای ... ای وای ای وای ای وای ..»
به زیر خنجر زدی بال و پر
شدی غرقِ خون به پیش مادر
با چشمای تر ، با حال مضطر
میگفتی برگرد ، به خیمه خواهر
هدفِ نیزه ها شد بدنت
جایِ سالم نموند روی تنت
به نیتِ غارت اومدند
بردند انگشتر و پیروهنت
وای ... شمر بی حیا و
وای ...حرمتت رو بد شکست
نفسای آخره با پا رو سینت نشست
حسین .....
#کربلایی_حسین_سیب_سرخی
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
#ویژه_ایام_محرم
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4_5913656056575167693.mp3
6.28M
❣﷽❣
🥀#سینه_زنی_امام_باقر_ع
🥀#سینه_زنی_حضرت_سکینه_س
🥀#سید_مهدی_حسینی
🥀«آه .. یابن الزهرا حسین ..»
پا به پایِ پدر سفر کردم ، آه حسین
در میان خرابه سر کردم ، آه حسین
پدرم بین ریسمان بودُ ، آه حسین
با رقیه پدر پدر کردم ، آه حسین
در میان خرابه سرکردم ، آه حسین
پا به پای پدر سفر کردم ، آه حسین
عمه ام تا به روی خاک افتاد ، آه حسین
دیده ام را ز اشک تر کردم ، آه حسین
از همان روز تلخ تا امروز ، آه حسین
گریه هر روز تا سحر کردم ، آه حسین
🥀«آه .. یابن الزهرا حسین ..»
تا سه ساله میان راه افتاد ، آه حسین
پدرم را خودم خبر کردم ، آه حسین
سُم مرکب بویِ گلاب گرفت ، آه حسین
از تنی که به آن نظر کردم ، آه حسین
آنقدر داغ دارم از آن دم ، آه حسین
که از این زهر خون جگر کردم ، آه حسین
🥀«آه .. یابن الزهرا حسین ..»
.🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6027308269981139707.mp3
3.1M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#حضرت_مسلم__ع__زمینه
توی کوفه. کارمه شب گردی
توی این شهر. نمیبینم مردی
کاشکی میشد. مدینه برگردی
غم دوریت. آقا بیچارم کرد
نیمه شب از. گریه بیدارم کرد
توی شهرِ. کوفه آوارم کرد
تنها و سرگردونم
انگار نه انگار مهمونم
دلخونم از داغ تو
از آه زینب گریونم
کوفه نیا یا مولا کوفه نیا یابنالزهرا
بند دوم
این جماعت. کی میگه دین دارن
همه فکرِ. درهم و دینارن
داغت و رو. دلامون میزارن
آسمونِ. شهر کوفه تاره
غم و غصه. رو سرم میباره
پُر نامرد. کوچه و بازاره
بی تابِ قلب زارم
از کوچه گردی بیزارم
از غربت نیمه شبها
سر روی زانو میزارم
کوفه نیا یا مولا کوفه نیا یابنالزهرا
بند سوم
داره تاریخ. میشه تکرار اینجا
روضه خونه. در و دیوار اینجا
تیر و نیزه است. جنس بازار اینجا
کوفه واسه. کشتنت مأموره
بدیاشون. همه جا مشهوره
برا اینه. که دارم دلشوره
کوفه نیا با زینب
تنها میشه اینجا زینب
تا سرم رو شکستن
گفتم زیر لب یا زینب
کوفه نیا یا مولا کوفه نیا یابنالزهرا
شعر سبک رضا باقریان
حضرت مسلم (ع)
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
rasoli-haftegi930710sangin.mp3
3.25M
📢 حاج مهدی رسولی
◀️ غربت میباره از نگاش...
#شهادت
#امام_باقر_علیه_السلام
📌@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
غربت میباره از نگاش آروم نمیگیره چشاش
از سوز و داغ دلش
از هُرم اشک و ناله ها شد دشت سرخ لاله ها
دوباره باغ دلش
هر چند که میسوزه تنش از شعله زهر جفا
اما دلش خونِ به یاد خاطرات کربلا
پیچیده تو هفت آسمون سوز صداش
خون میچکه از آسمون گریه هاش
واویلتا
****
پاهاش شده پر آبله جای کبود سلسله
مونده به روی پرش
با خاطرات کاروان از طعنه های شامیان
زخمی پلک ترش
پای برهنه رفته هر جا پا به پای قافله
یادش نمیره کینه های زجر و شمر و حرمله
هم با سه ساله خورده سیلی از عدو
هم دیده روی نیزه ها رأس عمو
واویلتا
◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#روضه_شب_سوم_محرم
حقش ادا بشه روضه بسیار جانسوز
مقتل بخونم برات ،منتخب طُریحی،حدائق الانس مرحوم بیرجندی از این مقاتل،كاملاً دقیق هیچ چیز از خودم نمیگم،فقط برات ترجمه كنم،بزرگان من و ببخشن،: فجاؤا بالرأس الشریف و هو مغطى بمندیل سر رو گذاشتن جلوش،یه پارچه رو سر،پارچه رو زدن كنار،دید یه سر بریده جلوش گذاشتن،با تعجب نگاه كرد، ما هذا الرأساین سر كیه؟نامرد گفت:قال رأسُ اَبوك ،این سر بابات ِ،تا نگاش به سر باباش افتاد،تا فهمید سر باباش ِ، فانكبت علیه تقبله و تبكى و تضرب على راسها و وجهها حتى امتلاء فمها بالدم دیدن محكم با دست میكوبه تو صورتش،رو لباش میزنه،دو دستی میزد رو سرش، تو بابای منی. اینقدر زد،صورتش ،دهانش خونی شد،سر رو نگاه كرد،گذاشت تو بغلش،یه نگاه به محاسن كرد، كلما مسحت الدم من شیبه احمر الشیب كما كان اول مرة هر چی خونها رو پاك میكرد با دستش،میدید دوباره محاسن خونی میشه،این خون تازه چیه،هرچی محاسنت رو پاك میكنم،....وای......حسین......،تازه اینجا اولین جمله ی بی بی است،تازه اولین خطاب به باباست، مقتل اینجا یه جمله آورده، یا ابه من جز رأسك...... یا ابى و من ارتقى من فوق صدرك قابضا لحیتك،بابا چه كسی جرأت كرده رو سینه ات بشینه،محاسنت رو تو دست بگیره،از این جمله ی رقیه میشه برداشت كرد،این دختر بالای گودال دیده،دیده والشمر جالسٌ علی صدره،داد بزن حسین......یه جمله از دردای خودش نگفته،ببین به بابا چی میگه، یا ابتاه من لنساء الثاكلات، بابا با این زنهای جوون مرده چه كنیم؟ یا ابتاه من للعیون الباكیاتبا این چشم های پر از اشك چه كنیم؟ یا ابتاه من للشعور المنشورات، با این موهای پریشون چه كنیم؟بعد یه نگاه كرد جمله اخری آدم و میكشه،صدا زد : یا ابتاه لیتنى كنت قبل هذا الیوم عمیاء ای كاش دخترت كور می شد،نمی دید،سرت رو این طوری جلوم بذارن، حالا فرج امام زمان(عج) بگو حسین.... آی جاموندهای از قافله ی شهداء،رقیه ی ثابت كرد هر كه از قافله جا بمونه،آخرش به قافله می رسه،به اربابش میرسه،رقیه هم تو بیابون از قافله جا موند،اما اول كسی كه سر بابا رو بغل كرد.......
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_431665907127812751.mp3
7.41M
روضه شب سوم محرم حضرت رقیه
مهدی میرداماد
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
هجر تو
این من و هجر تو و حال به هم ریخته ام
رحم کن بر من و احوال به هم ریخته ام
منم آن عاشق جامانده ی روز عرفه
سر به زیرم سر اعمال به هم ریخته ام
آرزو داشتم امسال بیایم عرفات
گریه دار از غم هر سال به هم ریخته ام
هر دل آشفته پی هم نفسی می گردد
چند وقتی است به دنبال به هم ریخته ام
به گمانم که قرار است نبینم رویت
با غمت خورده رقم فال به هم ریخته ام
درد، بالاتر از این نیست برایم انگار
دوری از توست در اقبال به هم ریخته ام
خوش به حال شهدایی که سبکبال شدند
به پریدن نرسد بال به هم ریخته ام
همه دلشوره ی من ماه محرم باشد
مادرت با خبر از حال به هم ریخته ام
به تو و گریه هنگام غروبت سوگند
فکر جدّ تو و گودال به هم ریخته ام
چه کنم دست خودم نیست دلم بی تاب است
وقت آوارگی قافله ی ارباب است
قاسم نعمتی
#شعر_اهل_بیت #شعر_روضه #شعر_فراق_امام_زمان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم