4_5900203965601023994.mp3
6.79M
#واحد
ساقی ام من که مشکم بیش از جونم عزیزه/لبام آب ستیزه/سینم غصه خیزه/تا حرف مردو قولشه/از این مشک پاره/جای آب هماره/آبروم می ریزه/الهی هیچ پهلوونی /دستش نشه کوتاه/میون هلهله و کف /نکشه از دل آه/ای آب وحشیای این /صحرا ازت خوردن/حالا به من رسید شدی/ رفیق نیمه راه/ندیدی بردنت رو/ من آرزو دارم/نگفتی پیش زینب/ من آبرو دارم/خجلت از او دارم/خجلت از اودارم... واویلا واویلا.
منی كه آسمون بودم/ برخاكم كشیدند/برجسمم دویدند/ گریستم خندیدند/قامتم سرو و دستانم/ شاخ حاصلم مشك/ولی حیف حاصلم/رو با شاخه چیدند/آقا منو خیمه نبر/حاجت من همینه/جلوی خیمه ایستاده/با صد امید سكینه/برو نذار بیشتر از این/به اشك تو بخندند/تا دیر نشد بگو رباب/ بچه شو سیر ببینه/نشد هرچه كردم از/ مركب نیفتم من/دیدن رشیدم آقا / لذت داره دیدن/فقط نگاه كردند. واویلا واویلا.
پیش پات گر برنخیزم/ این جای عجب نیست/ در من تاب و تب نیست/ عباس بی ادب نیست/بدتر از زخمای تنم منو کشته آقا/که دیگه زانوهام/رکاب زینب نیست/می خوام بلند شم پیش پات/ امون زبی دستی/بلندبلندگریه نکن/قلبمو بشکستی/تو قوت قلبی برا /اهل حرم آقا/نذار رقیه ببینه/دست به کمر هستی/نداشت سابقه هیچ وقت/که من باشم زنده/کسی به اشک چشمات /هو کنه و خنده/شدم شرمنده/شدم شرمنده. واویلا واویلا.
چیزی که از خوردن آب ساقیتو معاف کرد/ حالم اعتراف کرد/ عین و شین و قاف کرد/هرتیغی خصم ذولفقاربود /دور من طواف کرد /خودش رو به زحمت/بر تنم غلاف کرد/ببین جسم علمدارت/ نداره شیرازه/ این باقیمانده ی چهار/ هزار تیر اندازه/علم ازین به بعد آقا/دستتو می بوسه/ گرچه پر از تیره هنوز /جای یه دست ب
~علقمه-فاطمی نسب (0).mp3
4.57M
صوت کامل☝️شور#مازندرانی
#تاسوعا🏴
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
به قلم ونفس:
#شاعر_و_ذاکر_اهل_بیت_ع
#کربلایی_حامد_فاطمی_نسب
🔳مره ازکچیکی احساس هدانه
مره عادت به عطریاس هدانه
دوا و درد و درمون مره
به دست حضرت عباس هدانه
مرا از بچگي احساس دادند🔳
برگردان فارسی👇👇👇
🔳مراازکودکی احساس دادند
مرا عادت به بوي ياس دادند
کليد قفل هايم را از اول
به دست حضرت عباس دادند🔳
#نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
کانال برمه گلی_فاطمی نسب_همه دیدند.mp3
1.19M
🔳روضه حضرت عباس(ع)🔳
به نفس:
#شاعر_و_ذاکر_اهل_بیت_ع
#کربلایی_حامد_فاطمی_نسب
همه ديدند حسين خم شد و از پا افتاد
لرزه افتاد در عالم به خدا تا افتاد
عمه هم ريخت دلش تا که شنيد از خيمه
دختري داد زد عمه بُدو بابا افتاد
بانوي صبر از اين واقعه بي طاقت شد
چه خبر بود؟ چرا زينب کبري افتاد ؟
همه ي خيمه به هم ريخت چو از دور شنيد
دشمنان هلهله کردند که سقا افتاد
گر چه پر زخم، توان داشت بجنگد عباس
از خجالت به زمين خورد و همانجا افتاد
ظاهراً خورد زمين پيکرش اما بي شک
بدنش در بغل حضرت زهرا افتاد
گرز آهن چه به روز سرش آورد مگر
که به نيزه سر او بسته شد، امّا افتاد
لب نزد بر لب آب و لب تشنه جان داد
تا ابد شرم در آئينه ي دريا افتاد
آب از مشک، زمين ريخت ملائک ديدند
که فرات از نظر حضرت زهرا افتاد
مهدي فاطمه اينجاست مراعات کنيد
بس کن اين روضه ي جانسوز که آقا افتاد
#نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_5909005758044835930.mp3
512.6K
#حضرت_اباالفضل_شور #طوفانی
قدم میزنه به مصاف عدو
خاک صفین میشه زیر و رو
داره میجنگه و با علی نمیزنه مو
رجز پسر فاتح خیبرم
یک نفر نه یک لشکرم
کی میتونه بده تشخیص منو با پدرم
یا ابوفاضل 2
قمر بنی هاشم زره به تن کرده
حیدر همراه خودش حیدر آورده
همه میگن که این خط و این نشون
دشمنش یقین به خونه برنمیگرده
جان ابوفاضل پهلوان ابوفاضل
شیر در بیشه ی شیران ابوفاضل
جان ابوفاضل قهرمان ابوفاضل
شیر سرخ عربستان ابوفاضل
جَنَم، ارثِ اولاده حیدره
قمرش فوقِ محشره
از تقابل با ابالفضل عدو در حذره
قَسَم، میخوره به وقار علی
دستشم که ذوالفقاره علی
دوباره اومده میدون یادگار علی
یا ابوفاضل 2
لشکر و زیر نظر گرفته هوشیاره
جنگ تن به تن باهاش معلومه دشواره
پشتِ هر نخلی چن نفر شدن مخفی
همه میگن پسره حیدره کراره
جان ابوفاضل بی کران ابوفاضل
ای وزیر شه خوبان ابوفاضل
جان ابوفاضل جاوِدان ابوفاضل
حمله کرده مثه طوفان ابوفاضل
یا ابوفاضل....
خبر، اومده بجنگه باز قمر
نقشه هاشون شده بی اثر
با نگاهش همه ی لشکر میشه زیر و زبر
جگر، داره و توو چشماش غضبه
پسر قتالُ العربه
از غرورش و غیرتش معلومه با نصبه
یا ابوفاضل 2
قمر بنی هاشم زُلزلتِ الارض
رجزش زلزله و تیغشِ پس لرزه
هر چه قدر هم که حریف تیر و سپر داره
سر شو به باد میده فقط تو یک لحظه
یار ابوفاضل ،علمدار ابوفاضل
وارث احمدِ مختار ابوفاضل
یار ابوفاضل ،فداکار ابوفاضل
کربلا، سید و سالار ابوفاضل
بند اول #محمد_اسداللهی
بند دوم و سوم #میلاد_فریدنیا
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_5909005758044835926.mp3
2.59M
#حضرت_اباالفضل_شور
پرچمدار اومد-به نظر که حیدر کرار اومد
پرچمدار اومد-یه نفر که نمی شه تکرار اومد
پرچمدار اومد-اونکه زیر دست حیدر بار اومد
چه قدر با جگر می ره-باهنر می ره
دشمن از مقابلش داره در می ره
زمین پیش پاش برخاست-پرچمش بالاست
می رسه سر می زنه از چپ و از راست
می گه یا علی-می ره با غضب
مجموعه ای از غیرت و ادب
تا جلو می ره-هی قدم قدم
دشمنش می ره-هی عقب عقب
نام اور عباس-اونکه رو کعبه می ره منبر عباس
نام اور عباس-یه سپاهن با علی اکبر عباس
نام اور عباس-یه کلام ختم کلام حیدر عباس
تاکه-قدعلم می کرد-قلع و غم می کرد
با یه ضربه شر چند تا رو کم می کرد
چه قدر-؛صف شکن می زد-سر و تن می زد
ضربه هاشُ مثل امام حسن می زد
همسمت یمین-هم سمت یسار
شد همهمهُ-شد گرد و غبار
سردار بنی هاشم اومده
اخمش رو ببین-تیغش به کنار
#علی_زمانیان
4_5909005758044835925.mp3
800.4K
#قتلگاه_شور
#عاشورا_شور
لحظه های آخره / این صدای خواهره
تو با سی هزار نفر / جنگی نابرابره
لحظه های آخره / خنجر روی حنجره
وقت ذبحه و سرت / روی پای مادره
ای وای ای وای حسین
لحظه های آخره / اطراف تو محشره
انگشتر بِره ولی / انگشتُ و کی می بَره
لحظه های آخره / این از همه بدتره
اینکه دس به دس میشه / گوی بازی نیس سَره
ای وای ای وای حسین
لحظه های آخره / نیزه پشت خنجره
از تعداد این سپاه / زخمای تو بیشتره
لحظه های آخره / بوزینه رو منبره
چکمه پوش رو سینهء / فرزند پیمبره
ای وای ای وای حسین
لحظه های آخره / روز بغض حیدره
نعل تازه زائرِ / پیکر مطهره
لحظه های آخره / دشنه کُند و لب پَره
قتل صبر نتیجهء / میخ و ضربهء دره
ای وای ای وای حسین
لحظه های آخره / خیلی گریه آوره
پیروهنُ یوسفم / زیر پای لشکره
لحظه های آخره / با دلشوره میگذره
اونکه بُرده پیرَنو / حالا فکر معجره
ای وای ای وای حسین
#علی_صالحی
شب آخر که به خیمه سخن از آب افتاد
دل عباس ز غیرت به تب و تاب افتاد
جرعه ای آب ننوشید ولی در عوضش
دهن عالمی از غیرت او آب افتاد
#تاسوعا #محرم 💔🥀
#فرا_رسیدن_تاسوعای_حسینی_تسلیت_باد🖤
مداحی_آنلاین_شاه_وفا_ابالفضل_مهدی_رعنایی.mp3
4.58M
#شور. #طوفانی
#حضرت_عباس_ع
کربلایی مهدی رعنایی
شاه وفا ابوالفضل سقای کربلا ابالفضل یا حامل القا ابالفضل سیدنا ابالفضل روحی لک فدا ابالفضل ای ذکر تشنه ها ابالفضل سالار سپه دار تویی دلدار مدد کار تویی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
140105016006.mp3
1.92M
#روضه
#شب_نهم_محرم_۱۴۰۱
#حضرت_عباس ع
🎤حاج حيدر خمسه
ما را بنویسید بدهکار تر از این
ما را بنویسید بدهکار تر از این
دیوانه و ویرانه و سربار تر از این
ما را بنویسید گرفتارتر از این
میگفت فقط مادر من جاندی اباالفضل
میگفت به من آذری ایماندی اباالفضل
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
وا شد گره از ما به نگاهی به اباالفضل
هر بار که گفتیم الهی به اباالفضل
ما کوه گرفتیم به کاهی به اباالفضل
آقای همه ارمنیان جان سنه گوربان
ای مقصد حاجات گران جان سنه گوربان
ما را بنویسید بدهکار تر از این
دیوانه و ویرانه و سرباز تر از این
ما را بنویسید گرفتارتر از این
میگفت فقط مادر من من جان دی اباالفضل
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#شب_نهم_محرم_۱۴۰۱
#هیئت_رایة_العباس "ع"
#زمینه
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏷 #حضرت_عباس (ع)
هو الليث؛ هو الغوث
هو الغيث؛ هو الغيمه
هو الباصر؛ هو الناصر
هو الناظر؛ الى الخيمه
يا عباس جيب الماي لسكينه
هو العسكر؛ هو القسور
هو المحور؛ لأهل الله
هو القاضي؛ هو الماضي
هو الراضي؛ بأمر الله
يا عباس جيب الماي لسكينه
مشى السقاء؛ لنهر الماء
وماء الماء؛ بعينيه
ولم يشرب؛ اخو زينب
ولم يقرب؛ بكفّيه
يا عباس جيب الماي لسكينه
هوى البدر؛ على الرمل
بلا عين؛ بلا كفّين
وبالوجه؛ تلقّاه
فناداه؛ يخويا حسين
يا عباس جيب الماي لسكينه
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#شب_نهم_محرم_۱۴۰۱
#هیئت_رایة_العباس "ع"
#زمینه
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏷 #حضرت_عباس (ع)
قمر آلالله، سپر ثارالله
پسر اسدالله، فی امانالله
با تو، کویر دریا
بی تو، حسین تنها
با تو، حرم آروم
بی تو، حرم غوغا
هنوز نرفته؛ تموم بالوپرم ریخته
هنوز نرفته؛ غم دنیا توو دلم ریخته
هنوز نرفته؛ حرم آشوبه، بهم ریخته
بچّههام سرگردون، دستپر از میدون
بیای انشاالله، فی امانالله
از صبح که هر خیمه
چندتا شهید داده
بعد از خدا، دستات
به ما امید داده
هنوز نرفته؛ یه لشکر فکر یه گهوارهان
هنوز نرفته؛ نگاه از ما برنمیدارن
هنوز نرفته؛ حسینو راحت نمیذارن
بیکسی شد آوار، توی این شام تار
بیپناه شدم ای ماه، فی امانالله
تا خیمهها، عطر
یاس کبود اومد
وقتی عمود روی
فرقت فرود اومد
هنوز نرفته؛ دارن میمیرن کبوترها
هنوز نرفته؛ دارن میلرزن دخترها
هنوز نرفته؛ گره زد زینب به معجرها
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#شب_نهم_محرم_۱۴۰۱
#هیئت_رایة_العباس "ع"
#واحد
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏷 #حضرت_عباس (ع)
أيُّهاالسَّاقي؛ أيُّهاالرَّاقي
أيُّها الباقي؛ يَا أبا عبدِ الله
أيُّها الأغلى؛ أيُّها الأعلى
ذِكرُنَا الأحلى؛ يَا أبا عبدِ الله
أيُّها المذبوح؛ يا مَليكَ الروح
يا مُنَجّي نوح؛ يَا أبا عبدِ الله
يا سبيلَ النَّجاة؛ يا عينَ الحياة
يا روحَ الصَّلاة؛ في بطونِ العرشِ
جاءَكَ المُبتلى؛ بهوى كربلا
يا طريحَ الفلا؛ سِرَّنَا لا تُفشي
قتیل عبره؛ عزیز زهرا
حسین یا مولا
كُلَّمَا أدعو؛ يسبِقُ الدَّمعُ
يصرَخُ الضِّلْعُ؛ يا غريبَ الزَّهرا
كُلَّمَا أركَعْ؛ أذكُرُ المصرَع
مِنحَرٌ يُقطَع؛ يا غريبَ الزَّهرا
سجدتي لله؛ بعدها يَنعاه
قلبيَ الأوّاه؛ يا قتيلَ الزَّهرا
يابنَ قتيلِ السّجود: يا تجلِّي الودود
بالخَفا والشُّهود؛ منكَ تُحيي نظرَه
من أتى مأتمَه؛ شَهِدَتْ فاطِمه
يضمَنُ الخاتِمه؛ يا غريبَ الزَّهرا
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال سخنرانی وحدیث مجمع الذاکرین ع ایتا
#حضرت_عباس_علیه_السلام
◼️ چرا با آن قد و قامت رشید ،قبر کوچکی دارد؟
در زمان مرحوم علامه سید بحرالعلوم، گوشه ای از مرقد مطهر قمر بنی هاشم علیه السلام ویران شد و نیاز به تعمیر و نوسازي پیداکرد.
این جریان را به علامه بحرالعلوم خبر دادند و باشد که وي با معمار در روز معینی براي دیـدار قبر مقـدس و تعیین مقـدار تعمیر به سـر مرقـدمطهر بروند.
آن روز فرا رسید و آن دو با هموارد سـرداب گردیدند و از نزدیک بناي قبر را دیدنـد. در این بین، معمار نگاهی به قبر و نگاهی به علامه کرد و پرسـید: آقااجازه میفرمایید سؤال یکنم؟
علامه فرمود: بپرس.
معمارگفت: ما تاکنون خوانده وشـنیده بودیم که حضـرت ابوالفضل العباس علیه السلام قامتی بلند داشته اند، به طوريکه هرگاه بر اسب سوار میشدند زانوانایشان برابر گوشهاي اسب میرسیده است. بنابراین باید قبر آن حضرت طول بيشتري داشته
باشد، ولی من میبین مصورت قبر کوچک است، آیاشنیده هاي من دروغ است، و یا کوچکی قبر علت ديگري دارد؟!
علامه به جاي پاسخ،سـر به دیوار نهاد و به شدت شـروع به گریستن کرد.گریه ي طولانی او معمار را نگران ساخت و عرض کرد:
آقاي من،چرا منقلب وگریان شدي، مگر من چه گفتم؟!
علامه فرمود:
شـنیده هاي تو درست است، و همانگونه که گفتی حضـرت عباس علیه السـلام قامتی بلند و رشـیدداشته است،ولی سؤال تو مرا به یاد مصائب جانکاه حضـرت عباس علیه السـلام انـداخت؛ زیرا به قـدري ضـربت شمشـیر و نیزه و تیر بر وي واردشـد که بـدنش را قطعه قطعه نمود و آن قـامت بلنـد به قطعاتی کوچـک تبدیل یـافت.
آیا تو انتظار داري بـدن حضـرت
ابوالفضل العباس علیه السلام که قطعات آن توسط امام سـجاد زین العابدین علی بن الحسین علیهماالسلام جمع آوري و دفن
شده، قبري بزرگتر از این قبر داشته باشد؟!
📚چهره درخشان قمر بنی هاشم ج١ص٢٣٣
194.1K
نوحه شب نهم
سکینه جان بیابنگرکه بابایت چه روآمد
خمیده قامت وافتان وخیزان بی عمو آمد
بگوبابامگرچون شدکه دستت برکمر داری
پدرجانم چه پیش آمدکه اشک ازدیده می باری
بگو بابای من علمدارت چه شد
عموجانِ من آن سپهدارت چه شد
عموجانم عمو عموجانم عمو
سکینه جان دگرپشتم شکست ازداغ سردارم
بگو بااهل خیمه برنمی گردد علمدارم
عموجانِ غریبت را کنار علقمه کشتند
تنِ بی دستِ سردارِ مرا درخونش آغشتند
به فرق او زدندعمود آهنین
کنار علقمه فتاده بر زمین
عموجانم عمو عموجانم عمو
دودستش شدقَلَم اَمّاعَلَم دردست بُبریده
سرش ازگرز آهن پاره بودو تیربردیده
اگرچه جسم عباسم به موج خون شناور بود
ولی شرمندۀ اهل خیام و روی اصغر بود
رسیده ازفراقِ اوجان برلبم
که دیگرمیرود اسیری زینبم
عموجانم عمو عموجانم عمو
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
#سنتی
#شب_نهم
#حضرت_اباالفضل_ع_
235K
نوحه شب تاسوعا
این که به سینه می زند
کنار نهر علقمه
حسین بی برادر است
دست گرفته بر کمر
به پیش چشم فاطمه
حسین بی برادر است
این که به سینه میزند،کنارجسم پرپرش
دست گرفته بر کمر، مقابل برادرش
چه سان رودبه خیمه ها،خبردهدبه خواهرش
این که خمیده قامتش
به پیش دیده ی همه
حسین بی برادر است
فتاده مشک برزمین، بریده دست و پیکری
به تیر زهرخورده ای، دریده چشم اطهری
یاس بخون نشسته ای، برگ گل معطری
نمود کام تشنه اش
یزید را محاکمه
حسین بی برادر است
خبررسیدتاحرم،بگوچه شدبگوچه شد
نه تشنه نیستیم ما،عموچه شدعمو چه شد
همان که بودبهرما،همیشه آبرو چه شد
به گوش اهل خیمه ها
کسی که کرد زمزمه
حسین بی برادر است
کنار نهر علقمه، قیامتی به پا شده
دودست ساقی حرم،زپیکرش جدا شده
پر ازشمیم نَستَرن، هوای کربالا شده
کسی که دید بعد او
گرفته کار خاتمه
حسین بی برادر است
حسین راصدا زداز،سَریرِجانِ خسته اش
به اونگاه کردبا،چشم بخون نشسته اش
فدای شرحه شرحهٔ،دوبازوی شکسته اش
دست گرفته بر کمر
به پیش چشم فاطمه
حسین بی برادر است
حسین گر مدد کند، مدافع حرم شوم
به عشق عمه زینبم،شبیه مادرم شوم
نشان نماند ازتنم، عزیزومحترم شوم
کسی که نیست دردلش
زمرگ هیچ واهمه
حسین بی برادر است
شعر:زنده یادمحمد زمان گلدسته
#سنتی
#شب_نهم
#حضرت_اباالفضل_ع_
237.2K
سینه زنی و زنجیرزنی حضرت اباالفضل(ع)
ای یل دشت کربلا ابوفاضل مدد
بودی تو کانون عطا ابوفاضل مدد
با دل بشکسته ترا میکنم من صدا
تا که دهی بهر مریض نسخه ایی یا دوا
ای پسر ام بنین از تو خواهم شفا
هر چه تو خواهی میدهد به یقین هم خدا
فرمانده دشت بلا ابوفاضل مدد
آمده ام بر در تو تا گداهی کنم
به اشک دیده بلکه من دل ربایی کنم
گدای درگهت شوم پادشاهی کنم
حاشا در این سمت اگر بی حیایی کنم
تو شاهی و منم گدا ابوفاضل مدد
منصب سقایی حسین بر تو کرده عطا
گفتا که فرمانده تویی داده دستت لوا
گفتی که جان را بکنم بر برادر فدا
در دم اخر تو حسین را نمودی صدا
ای لقبت مشگل گشا ابوفاضل مدد
آمده بالین تو با قامت خم حسین
گفتا که خم شد کمرم با دو صد شوروشین
سر بروی زانو گرفت ان شه عالمین
گفتا نخواهد زندگی یا اخا این حسین
قربانی دین خدا ابوفاضل مدد
هر که گدایی تو کرد آبرو دار شده
بر درت عنوانی گرفت تا به تو یار شده
عشق تو شد تا به سرش جزء احرار شده
صفاشده عاشق تو پس گرفتار شده
ای که به هر دردی دوا ابوفاضل مدد
#شب_نهم
#حضرت_اباالفضل_ع_
270.3K
سینه زنی حضرت اباالفضل(ع)
فرمانده کل سپاه مسلمین عباس
بر شه امین عباس _اهل یقین عباس
باشی سپهدار سپاه شاه دین عباس
بر شه امین عباس _اهل یقین عباس
بر خیز و ای جان اخا بنما مرا یاری
در این زمین پر بلا بنما علمداری
افتاده ایی در خاک و خون با روی گلناری
کی دیده اینگونه شهی را بی معین عباس
بر شه امین عباس _اهل یقین عباس
در کربلا آب آور طفلان من بودی
پشت و پناه و حافظی بر جان من بودی
فرمانده و سر لشکر عطشان من بودی
گشتی چرا تو غرقه خون نقش زمین عباس
بر شه امین عباس _اهل یقین عباس
پشت و پناهم بوده ایی اندر بر کافر
دشمن هراس از تو نمود عباس نام آور
از میمنه تا مِیْسَره شد تارو مار لشکر
با تیغ حیدر میزدی بر قوم کین عباس
بر شه امین عباس _اهل یقین عباس
بانگ رسایت میرسید هر دم بگوش من
میبرده صوت دل نشین از سر چو هوش من
تکبیر تو از یک جهت این سو خروش من
در کارزار مشرکین میکرد طنین عباس
بر شه امین عباس _اهل یقین عباس
رفتی ز داغ تو برادرجان شدم من پیر
از این جهان و زندگانی گشته ام من سیر
آخر زده تیغ عدو قلب حسین را تیر
گشته صفاهم نوحه خوان بر تو معین عباس
بر شه امین عباس _اهل یقین عباس
#شب_نهم
#حضرت_اباالفضل_ع_
نوحه حضرت اباالفضل(ع)
میر و سپهدار حرم،دلاورم ابوالفضل برادرم ابوالفضل
از چه کنی گریه به پیش نظرم ابوالفضل برادرم ابوالفضل
سرو بلند چمن آن دلاور بی قرین حماسه ساز معرکه یگانه و برترین
گفتا ملک به هیبت و شجاعتت آفرین امیر و سقا به حرم آب آورم ابوالفضل
برادرم ابوالفضل
آمده ام دلاورا چه گشته پیشانی ات چه سان نموده غرق خون چهره ی نورانی ات
چه گشته دستان علم گیر و توانایی ات چه شد که اینگونه تو را می نگرم ابوالفضل
برادرم ابوالفضل
لحظه ای برخیز و نما تو یاری ام برادر همت مردانه و غمگساری ام برادر
خنده دون بود ز بی قراری ام برادر قامت تو به خاک و در برابرم برادر
برادرم ابوالفضل
برادرم پشت و پناه لشکرم بوده ای صاحب پرچم و علم دلاورم بوده ای
ضیاء چشم زینب و اهل حرم بوده ای چه سان برم به خیمه سوز جگرم ابوالفضل
برادرم ابوالفضل
بود دو بازوی جدا شرار جان حسین فرق شکسته ات کنون سوز نهان حسین
میرود اکنون ز بدن تاب و توان حسین از غم تو شکسته پشت و کمرم ابوالفضل
برادرم ابوالفضل
چگونه رو بر حرم و به سوی طفلان کنم رو به خیام غنچه های زرد و عطشان کنم
بهر سکینه دخترم قضیه عنوان کنم چه گویم از داغ غمت به خواهرم ابوالفضل
برادرم ابوالفضل
الهی بر سرشک این دو گوهرنازنین کرم نما سینه زنان و ذاکر دل غمین
عنایتی به کشور و به رهبر سرزمین کرامتی به شیعیان و جمله مسلمین
برات جبار به نگاه مادرم ابوالفضل
#شب_نهم
#حضرت_اباالفضل_ع_
198.5K
واحد شلاقی حضرت اباالفضل
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
میخواهم از آن ساقی عاشق بنویسم
نمنم به خروش آیم و هِقهِق بنویسم
دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد
«ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
در هر قدمت هر نفست جلوۀ ذات است
وصف تو فراتر ز شعور کلمات است
در حسرت لبهای تو لبهای فرات است
عالم همه از این همه ایثار تو مات است
از علقمه با دیدۀ خونبار نیامد
«ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
سقا تویی و اهل حرم چشم به راهت
دلها همه مست رجز گاه به گاهت
هر چند تو بودی و عطش بود و جراحت
دلواپس طفلان حرم بود نگاهت
سقای ادب جلوۀ ایثار نیامد
«ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
افتاد نگاه تو به مهتاب، دلش ریخت
وقتی به دل آب زدی آب، دلش ریخت
فرق تو شکوفا شد و ارباب، دلش ریخت
با سجدۀ خونین تو محراب، دلش ریخت
صد حیف که آن یار وفادار نیامد
«ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
انگار که در علقمه غوغا شده آری
خونبارترین واقعه برپا شده آری
در بزم جنون نوبت سقا شده آری
دیگر پسر فاطمه تنها شده آری
این قافله را قافلهسالار نیامد
«ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
ای علقمه از عطر تو لبریز، برادر
ای قصۀ دست تو غمانگیز، برادر
بعد از تو بهارم شده پاییز، برادر
برخیز! حسین آمده برخیز! برادر
عباسترین حیدر کرار نیامد
«ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
#شب_نهم
#حضرت_اباالفضل_ع_