eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قابل اجرا: زمزمه،روضه،واحد،زمینه،شور،زنجیرزنی باز اومدم درمحضرت ، آقابده پناهم نادم از این بار گنه ، ببین که روسیاهم آماده ام تاجون بدم ، اگربدی تو راهم لبریز اشکم......... ازدیده ی خود زار وپشیمانم آقا،ازکرده ی خود آقا نگاهی.................اگر چه پستم بایک نظر،حرّ توأم دل بر تو بستم مولا حسین جان...... ➖➖➖➖➖➖ طفلان تو لب تشنه و،غم تو کرده آبم بر هم نشانم میدهند ، دشمن کنند خطابم راه تو را بستم حسین ، حالا در التهابم رویی ندارم ...............ابر بهارم بهرشهادت سوی تو،من رهسپارم آقا نگاهی................... اگرچه پستم با یک نظر حرّ ِ توأم دل بر تو بستم مولا حسین جان....... ➖➖➖➖➖➖ خوشحالم از نوکرشدن،زیر لوای زهرا شاهم نمودی یاحسین،بودم گدای زهرا سر میگذارم وقت مرگ، بر خاک پای زهرا سرمیدهم در...........راه توای شاه جان می دهم بردامنت،الحمدالله آقا نگاهی................اگرچه پستم بایک نظر،حرّتوأم،دل بر توبستم مولا حسین جان....... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قابل اجرا:زمزمه،روضه،واحد،زمینه،شور،زنجیرزنی دیر اومدم بالا سرت ، ای گل گشته پرپر پامی کشی روی زمین،ای غنچه ی برادر ورق ورق شد دفترت ،قرآن آل اطهر ماه رخ تو..........صدها هلاله برای دیدن پدر،وقت وصاله درخون تپیده.............از جور ظالم میوه ی باغ مجتبی،حضرت قاسم حضرت قاسم....... ➖➖➖➖➖ به روی سینه بُردمت ، به حاجتت رسیدی دیگه پاهات رسیده به ، رکاب مگه چی دیدی شاید که من خمیده ام یا که تو قد کشیدی😭😭😭😭 به زیر مَرکب ......توقد کشیدی از دنیا قاسمم برو،خیری ندیدی درخون تپیده .......... ازجورظالم میوه ی باغ مجتبی،حضرت قاسم حضرت قاسم.... ➖➖➖➖➖➖ یه روز مدینه بر سر ِ، قبر حسن خمیدم هفتاد واندی چوب تیر،ازجسم او کشیدم حالا کنار جسم تو ، چه ناله ها شنیدم شد آسمانت................پر از ستاره خاطره ی تشت وجگر،زنده دوباره درخون تپیده ...........از جورظالم میوه ی باغ مجتبی ،حضرت قاسم حضرت قاسم............ 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قابل اجرا: واحد،زمینه،شور،زمزمه،روضه،زنجیرزنی شش ماهه که دل میبری، ازدل من علی جان اون خنده های خوشکلت ،ساحل من علی جان دیگه شدی با رفتنت , قاتل من علی جان تموم هستم...............نرو ز دستم بمون قرارمن علی ،ببین شکستم به روی دستم.........شدی چه پرپر با لب تشنه ای رضیع،علی اصغر علی علی جان(3)علی اصغر ➖➖➖➖➖ بااین سه شعبه رو تنت،دیگه سری نمونده اون انتظار مادرت ،قلب منو سوزونده نگاه عمه زینبت ، دل منو شکونده خنده روی لب .......درتاب ودرتب کرده غم طفل رباب، بیچاره زینب به روی دستم......شدی چه پرپر با لب تشنه ای رضیع،علی اصغر علی علی جان(3)علی اصغر ➖➖➖➖➖ می خوابی ونمی بینی،بابات غریبو تنهاست نه لشکری نه یاوری، تشنه کنار دریاست سرش بالای نی ولی، تنش به زیر سنگاست بخواب نبینی.............گلای نیلی به روی ناز خواهرت رقیه سیلی به روی دستم......شدی چه پرپر با لب تشنه ای رضیع،علی اصغر علی علی جان(3)علی اصغر..... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قابل اجرا: زمزمه،روضه،واحد،زمینه ،شور،زنجیرزنی جون بابا نفس بکش،جوون من علی جان تو این صدای هلهله، امون من علی جان رسیده بعد رفتنت،خزون من علی جان پاشو قرارم.........نبی خصالم ببین علی اکبرم،وخیمه حالم بگو دوباره.........الله اکبر مؤذن حرم علی،علی اکبر علی اکبر........ ➖➖➖➖➖➖ هر کاری میکنم علی، دلم آروم نمیشه صورت غرق خون تو،تیشه زده به ریشه شیشهٔ عمرمن شده، هزارتا خورده شیشه عصای دستی.........چراشکستی قرآن آیه آیه ام، ازهم گسستی بگو دوباره..........الله اکبر مؤذن حرم،علی،علی اکبر علی اکبر......... ➖➖➖➖➖➖➖ ببین که عمّه اومده ، به تشییع شهیدم نگاهش افتاده بابا ،به موهای سپیدم محاسنم خضاب خون،دیگه علی خمیدم بکن نظاره..........ای پاره پاره برای بردنت عبا،شد راه چاره بگو دوباره..........الله اکبر مؤذن حرم علی،علی اکبر علی اکبر....... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قابل اجرا: زمینه،واحد،شور،زمزمه،روضه،سینه زنی اصلا نمیشه باورم، درخاک وخون نشستی افتاده ای درعلقمه، نه بازویی نه دستی پشت وپناهم بودی و،پشت منو شکستی بوسه زدم بر....................بریده دستت عباس من,هستی من،بسته به هستت ای اشجع الناس....باغ گل یاس ای قمر امّ البنین،حضرت عبّاس پاشو علمدار........ ➖➖➖➖➖➖ درخیمه ها نمونده آب،آب آورم بلندشو منتظرت اهل حرم ،ای یاورم بلندشو با ناله سوی علقمه ،شد مادرم بلندشو پاشو علمدار............ساقی وسردار ازروی دوش من غم ِ،دنیا رو بردار ای اشجع النّاس،باغ گل یاس ای قمر امّ البنین ،حضرت عبّاس پاشوعلمدار......... ➖➖➖➖➖➖➖ فهمیدم ازبالای اسب ،افتاده ای به صورت با تیغ و نیزه یاس من، دشمن گرفته دورت ماه حرم بودی ولی، حالا خموشه نورت با ناله ی من................دشمن بخندید گفتم به زینب معجرو،محکم ببندید ای اشجع الناس،باغ گل یاس ای قمر ام البنین،حضرت عباس حضرت عباس......... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قابل اجرا: زمزمه،روضه،شور،زمینه،زنجیر زنی لحظه ی آخره دیگه،داری میری به میدون بوسه زدم زیر گلوت،با ناله و دل خون منو سپردی دست کی،تو غربت بیابون بمون برادر ............مرو به میدون نذار که زینبت بشه،غریب وحیرون بوسه زنم بر.............رگی که پاره س سرت رو نیزه وتنت،چه پاره پاره س غریب مادر........ ➖➖➖➖➖➖ خمیده و شکسته ای، برادرم چه دیدی بالا سر هفتاد و دو ، عزیز خود رسیدی امون ازاون تیری که ازپشت سرت کشیدی افتاده ای در............. گودال مقتل به سینه وبه سر زنان، منم روی تل بوسه زنم بر.....‌‌........رگی که پاره س سرت رو نیزه وتنت، پر از ستاره س غریب مادر........ ➖➖➖➖➖➖ هرکی باهرچی دستشه، اومد برا زیارت جایی نبود از پیکرت ،نشه بهش جسارت آماده اند اهل حرم ، دیگه برا اسارت یک جای سالم....... بر پیکرت نیست بریده انگشت تو و،انگشترت نیست بوسه زنم بر ..........رگی که پاره س سرت رو نیزه و تنت ،پر از ستاره س غریب مادر........ 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمینه امام حسین(ع) بند اول🌹 تو اولین فرصت من اومدم روضت امشب و اومدم تا بهم بدی رخصت به ظاهرم نگاه نکن ازم قبول کن این کمو کی میخره به غیر تو آقا دل شکستمو چقد عذاب شدم... هر جا بی تو بودم خراب شدم دلم به این خوشه... که آقا نوکرت حساب شدم (آبروی دو عالم...) بند دوم🌹🌹 دلم همیشه با عشق تو مانوسه نگاه تو به ما یه جور مخصوصه خدا رو شکر که عمر ما داره توو روضه سر میشه شیرینیه روضه ی تو برای چای و تلخیشه گریه یه نعمته... اون اشکی خوبه که بدون منته تباه نمیشه عمر... توو روضه وقتی هر ثانیه قیمته (آبروی دو عالم...) به قلم و سبک: مداح .کربلایی رسول رحیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وَ ما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلايَتِكُمْ طيبا لِخَلْقِنَا وَ طَهارَةً لأِنْفُسِنَا وَ تَزْكِيَةً[۱]لَنا وَ كفّارَةً لِذُنُوبِنا . کوچه به کوچه گشته‌ام می‌خانه‌ای نیست این روزها یک عاقل دیوانه‌ای نیست مانند هر شب شمع می‌سوزد ولیکن افسوس که دور و برش پروانه‌ای نیست انگار خاک مرده پاشیدند اینجا این سرزمین بی‌روضه جز ویرانه‌ای نیست وقتی که دیوار حسینیه نباشد دیگر برای گریه کردن شانه‌ای نیست روزی یک شهر از هوار یک گدا بود فقر آمده چون ناله‌ی مستانه‌ای نیست یک سال در رنج و گرفتاری می‌افتد شهری که در آن روضه‌ی ماهانه‌ای نیست باید به سِیرش شک کند ما بین این راه هر کس که در راه سلوکش مانعی نیست باید مصیبت‌های زینب را بیان کرد حالا که دیگر بین ما بیگانه‌ای نیست ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب برایت دخترت مرثیه می‌خواند آزرده شد روحم همانند تو بابا من آنکه آنکه سرش پی در پی افتاد از نوکِ نی تو آنکه کنار نیزه‌ات افتاده از پا من ماهِ کبود من بیا تا صبح بشماریم تو بیشتر از شمر سیلی خورده‌ایی یا من؟ قصه‌ی ناقه و آن نیمه‌ی شب یادت هست به زمین خوردمو دیدم کمرم زخم شده زجر هم مثل مقیره چقدَر هم بد میزد زیر شلاق و لگد بال و پرم زخم شده -- گفت حالا که آمدی بابا یا مرا با خودت ببر یا باش راستی دختری که آن کوچه‌ست کتکِ سیر خوردم از باباش -- چگونه شکر گویم این مثالِ ناگهانی را کمان ابروی من خوشحال کردی قد کمانی را چگونه یافتی ما را در این ویران‌سرا امشب گرفتی از صدای گریه‌ام شاید نشانی را سرت را از طبق برداشتم بایاریِ عمه چهل منزل تحمل کرده‌ام این ناتوانی را حلالم کن، که اشکم را به استقبال آوردم پدر از یاد بردم شیوه‌ی شیرین زبانی را خبر دارم شبی کنج تنوری میهمان بودی به جا آورده کوفه خوب حقِ میزبانی را به قول تازیانه من یتیمی دردسر سازم معطل می‌کنم با زخم پایم کاروانی را لبت را قاریِ قرآن هزاران بار می‌بوسم که تشت زر ببیند راه و رسم قدردانی را اگرچه دخترانِ شام تحویلم نمی‌گیرند نیاوردم به روی خویش این نامهربانی رادل آسمان میل دارد ببارد که ویران نشینیِ ما گریه دارد سر انگشتِ مشکل گشایم ضعیف است که خار از کف پای من دربیارد بیا تا تماشاچیانم نگویند که این طفل آواره بابا ندارد بیا تا که همسایه‌های این خرابه برایم دگر نان و خرما نیارند عجب روزگار عجیب و غریبی‌ست یهودی مرا خارجی می‌شمارد الا خیزران خورده‌ی مجلسِ تشت غم تو گلوی مرا می‌فشارد -- تا رفتم از حال، گوشواره خلخال، گم کردم اینا چیزی نیست، بابا تو گودال، گم کردم با صورتم، چیکار کنم فقط بگید کدوم طرف فرار کنم چجوری دست به موم زدن منو درست جلو سرِ عموم زدن خشکه حلقومم، گفتم مظلومم، بدتر زد بعد از حق حق‌ها، تا دید آرومم، بدتر زد یه جوری زد، که جون بدم یه روز بیاد زجرو بهت نشون بدم همون که قد بلندتره یه ساعتم از زدنم نمی‌گذره این پهلو ناقص، این بازو بی حس، ای بابا مارو چرخوندن، مجلس به مجلس، ای بابا یه شهری و سریک کنن فقط می‌خواستن عمه‌مو کوچیک کنن چطور بگم که پیر نشد این خونواده مردش‌ هم اسیر نشد بند اومد راه‌ها، دست بد خواها، سنگین بود هر کی سنگم زد، باریکلاها، سنگین بود یتیمو با طناب زدن سرِ تو رو تو بغل رباب زدن برا یه زن بده غمش زمین که می‌خوره نباشه محرمش --- من از عمو عباس توقع دارم چند وقت است از اوهم خبری نیست که نیست ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️