اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل اوّل محرّم مدح و مرثیهیِ حضرت مسلم ابنِ عقیل علیه السلام
اِی سفیرِ سفارتِ ارباب
اِی اَبَرمردِ دولتِ ارباب
در وفا و شجاعت و ایثار
دوّمین کوهِ غیرتِ ارباب
مسلمی و مسلّماً اسلام
دینِ تو با ولایتِ ارباب
اسداللّه در دلِ کوفه
نبیُّاللّه صولتِ ارباب
در رَگت خونِ مرتضی جاریست
قاصدِ با اُبهّتِ ارباب
تشنه جان میدهی غریبانه
روضه مثلِ شهادتِ ارباب
از فرازِ بلندی افتادی
رَفَعَاللّه راٰیَتِ ارباب
مانده رویِ قناره پیکرِ تو
به امیدِ زیارتِ ارباب
دخترت دخترِ حسین که شد
خورده سیلیِ غربتِ ارباب
تازیانه میانِ آتش و دود
میخورد عهد و عصمتِ ارباب
#غزل #مدح_مرثیه #اول_محرم #حضرت_مسلم_ابن_عقیل_علیه_السلام #کوفه
#حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت ( مسلمیه ) اوّل محرّم حضرت مسلم ابنِ عقیل علیه السلام
جانِ من در خطر و جانِ شما در خطر است
خطرِ بیشترِ کوفه وُ کوفی نظر است
سرِ من که به فدایِ سرِ رویِ نیزه
غصّهام دخترکِ دربهدری پایِ سر است
تشنهلب هستم و چشمانِ ترم تار شده
بر سرِ دار به سر روضهیِ دیوار و در است
یک نفر نیست به دادم برسد فریادم
بیقراریِ حریمیست که خونینجگر است
لشکرِ کوفه فقط در طلبِ کشتن نیست
طالبِ خاتم وُ گهواره ُو خلخال وُ زر است
لااقل این سفر اِی شاه مَکن همراهت
نازنینی که دلش بسته به نازِ پدر است
جانِ من نذرِ شما همسرِ من نذرِ رباب
صلهیِ حرمله وُ تیر زدن بیشتر است
آخرِ روضه به لب ندبه نشسته اَلغوث
وای از منتظری که از شما بیخبر است
#غزل #روضه #اول_محرم #کوفه #مسلمیه
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ترکیببند اوّل محرّم حضرت مسلم ابنِ عقیل علیه السلام
یاری ندارم تکیه بر دیوار کردم
بیفایده بود هر چه اینجا کار کردم
این قوم غیر از سکّه آئینی ندارد
اِنکار کردند هر چه من اصرار کردم
دیروز کلِّ شهر با من دست دادند
امروز آنها را نگاه از دار کردم
بر رویِ این دارالعماره روبهقبله
لبتشنه یادِ قافلهسالار کردم
پیغامِ کوفه پوچ و پوشالیست برگرد
مابینِ این مردان نمیبینی تو یک مرد
مردانگی مرده شرافت بار بسته
قلبِ من از پیشانیام بدتر شکسته
یادِ تو افتادم به یادِ کاروانم
که اشکها در چشمِ تارم حلقه بسته
آن کوفه که گفتم برایت کن فراموش
این کوفه هر عهدی که بسته را گسسته
دختر به همراهت نیاور که نماند ....
بر گونهیِ سرخِ ملیکه جایِ دستِ ....
سنگینی از جنسِ همان دستِ طمعکار
که سیلیاش کوبید مادر را به دیوار
دیدم خودم شد لشکری تجهیز ای وای
شمشیرها و نیزهها شد تیز ای وای
دیدم طمع میبارد از چشمِ امیرش
فرماندهیِ اُردوست مردی هیز ای وای
شمشیرزن دارد به سر چه فکرِ شومی !!!
دارد هوایِ کندنِ آویز ای وای
خنجر به وقتِ سر بریدن کهنه و کند
انگشت و انگشتر که باشد تیز ای وای
کوفه برایِ سر بریدن میدهد اَجر
دختر که گم شد میرود دنبالِ او زجر
آقایِ من یا با خودت دختر نیاور
یا بیشتر همراهشان معجر بیاور
یا مادر و نوزاد را بسپار جایی
یا مشکهایِ آب و آبآور بیاور
یا دختران و بانوان را برحَذر کن
یا زیور و خلخالها را در بیاور
از هتکِ حُرمت کردنِ اینها بترس و....
پیراهنِ آخر تو کهنهتر بیاور
رویِ قناره ندبهخوانم تا بیایی
بر رویِ نیزه دیدنم آقا میآیی
#اول_محرم #کوفه #حضرت_مسلم_ابن_عقیل_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح و مرثیه امام سجّاد علیه السلام
تو خطبه خواندی و ملائک پَر درآوردند
بر منبرِ کـوفه مـگـر پـیغمبـر آوردند!!!
یک عمر مولا گفت در کوچه چه شد آخر...
در شهرِکـوفه دسـتبسته حیدر آوردند
آغاز شد خطبه پس از نام رسولُ اللّه
پس سر درآوردند که با خود سر آوردند
لحنِ علیِّ ابنِ حسینِ ابنِ علی این است
افتادهاند از پا اگـر چه لشکـر آوردند
بر دست و پایِ تو غـُل و زنجیرهایی بود
که دستشان با هـر دعـای تو بَر آوردند
دیدنـد مثـل مـادرت ساکـت نخواهی شد
بر روی نیـزه پیشِ رویِ تو سر آوردند
عالَـم فدای گریههایـت حضرتِ سجـّاد
در چشـمهایت ندبه را با کـوثر آوردند
#شهادت #کوفه #غزل #یا_زین_العابدین #امام_سجاد_علیه_السلام #مدح_مرثیه
#حسین_ایمانی
.
#زمینه
#کوفه
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
یا فاطمه
مردم کوفه هلهله کردند
خون دل آل فاطمه کردند
ظلم و ستم بی واهمه کردند
کوفی بی حیا غرق سرور
با دست بسته کاروان نور
همراه سجاد و اهل حرم
آمده کوفه زینب غیور
آه و واویلتا واویلتا۴
یا فاطمه
اهل حرم همه غمین گشتند
وارد کوفه شهر کین گشتند
ز ظلم و کین محمل نشین گشتند
خارجی کرده اند خطاب شان
ریزد از دیده ها گلاب شان
دستان عمه ها و کودکان
بسته از کینه با طناب شان
آه و واویلتا واویلتا۴
شهر کوفه
گشته پر از نور و چراغانی
اهل حرم با دل سوزانی
به شهر کوفه شده زندانی
جمله مردم کوفه صف زدند
با شادی چنگ و نی و دف زدند
کنار سرها روی نیزه ها
هلهله بنموده و کف زدند
آه و واویلتا واویلتا۴
یا فاطمه
به شهر کوفه ظلم و محنت بود
کار عدو فقط جسارت بود
خون دل خاندان عصمت بود
بر روی نی رأس بریده بود
قامت زینبین خمیده بود
با دیدن سر روی نیزه ها
رنگ از رخسارشان پریده بود
آه و واویلتا واویلتا۴
#راس_الحسین_علیه_السلام
#هفده_محرم
#هفتم_امام
#کوفه
.
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
2014060290_914182840.mp3
زمان:
حجم:
2.71M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه بعد از عاشورا ( حجاب و عفاف ) حضرت زینب سلام اللّه علیها سبک آرزوهایی که داشتم بعدِ تو نقشِ بر آب شد ....
پایِ روضه پایِ نیزه دست و پایِ من میلرزه
سختترین روضه همینه طعنه و چشمایِ هرزه
چه رویِ نیزه چه کنجِ تنورِ خونهیِ خولی
نورِ پیشونیت به صد تا خورشید و مهتاب میاَرزه
علمدارِ .....
قافله قدخمیده شد امّا ....
تا قیامت این عَلمهِ بالا
این پرچمِ حسین است
گرفتاره
به ظاهر این خواهرِ تو امّا ....
گِرههایِ نهضتِ عاشورا
وا میشه وَاللّه با همین دست
اگه مضطر یا آوارهَم
خیالت جمع علمدارم
منم زینب /۴/
خواهری که میباره چشمِ تو با غمهایِ کوفه
دَمِ ما روضهیِ مکشوفهیِ مقتلِ لُهوفه
پیکرِ بابا به زیرِ سُمِّ اسب و سر به نیزهَست
امّا روضهای که سخته واسِه دختر این حروفه
اَباَالمظلوم
اُنظُر اِلیٰ رُئوُسِناٰ بابا
یه تیکّه خیمه سوخته واسهِ ما
معجره غصّهَمون حجابه
اَباَالمظلوم
روضهیِ ما عفافه و عصمت
خصلتِ هر حسینیه غیرت
حجاب مشقِ انقلابه
بمون خواهر تو این حرم
بگیر این چادروُ محکم
منم زینب /۴/
#نوحه_زمینه #بعد_از_عاشورا #حجاب
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها #کوفه
#حسین_ایمان
#حضرت_زینب_اسارت
#اسارت #کوفه
بدا به حال نجیبی که در حجاب نباشد
و بزم جای نوامیس بوتراب نباشد
فتاده جسم تو عریان به روی خاک بیابان
خدا کند که دگر زیر آفتاب نباشد
خدا کند که پس از خواهر تو در همه دنیا
دگر دو دست زنی بسته با طناب نباشد
میان این همه ماهِ نشسته بر روی نیزه
خدا کند که سر کودک رباب نباشد
خدا کند که نبیند کسی سر پدرش را
اگر که دید، به خون سرش خضاب نباشد
"سوار ناقه ی عریان شدن که کار زنان نیست
اگر که مرد نباشد، اگر رکاب نباشد
خدا کند قدحی را که ریخت روی سر تو
گلاب باشد عزیز دلم، شراب نباشد..."
#محمدصادق_ابراهیمی
#حضرت_زینب_اسارت
#اسارت #کوفه
باز چشمم به بلایی روشن است
امتحان تازه صبر من است
بعد گودال تو با حالی جدید
میروم امروز گودالی جدید
گریه کن بر روضه مکشوفه ام
پابرهنه کوچه گردِ کوفه ام
غم زیاد است و پریشانی زیاد
دارم اینجا آشنایانی زیاد
وای بر این روزگارم وای وای
محملی بی پرده دارم وای وای
خنده ها بر اشک و آهم میکنند
میشناسند و نگاهم میکنند
جای گل زخم زبانم میدهند
این و آن بر هم نشانم میدهند!
سعی و کوشش های من بی حاصل است
دست بسته رو گرفتن مشکل است
حرمله.. این حرمله.. این حرمله..
میزند ما را و میگیرد صله
ساقی بی دست!عباسم مدد
دست های من شکسته از لگد
ای هلالِ چشم بر من دوخته!
موی تو مانند مویم سوخته!
با لباس پاره روی پرغبار
بودم از ام حبیبه شرمسار
بچه ها از ضعف افتادند و بعد
نان به ما خیرات میدادند و بعد
جمع کردم لقمه ها را از حرم
خطبه خواندم یکصدا چون مادرم..
سفره هاتان نان اگر دارد ز ماست!
نان به سفره دار دادن کی رواست؟!
ای که خوردی سالها نان علی!
حال میخندی به طفلان علی؟!
جان زینب را به لب آورده اید
بعد نذر ختم قرآن کرده اید؟!
آب میخوردید از دریای ما
بود دخل و خرجتان هم پای ما
مزد ما این است..این چشم تر است
یاعلی جان دخترت بی معجر است!
#سیدپوریا_هاشمی
#حضرت_زینب_اسارت
#شام #کوفه #اسارت
خبر داری کجایی و کجاییم
اسیر قاتل و زنجیر هاییم
خبر داری چه آمد بر سر ما
سر آزار ماها گشت دعوا
خبر داری چه دشمن شاد بودیم
به لطف تازیانه رو کبودیم
خبر داری خرابه جایمان شد
سرت بر نی بلای جانمان شد
خبری داری غرورم را شکستند
مرا با ریسمان کینه بستند
خبر داری مرا تحقیر کردند
به تو سنگ ومرا هم پیر کردند
خبر داری غم بسیار خوردم
مسیرم خورد بر بازار مُردم
#محمد_حبیب_زاده
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل پیوسته خداحافظی با ماهِ محرّم و روضهیِ ماهِ صفر (حضرت زینب سلام اللّه علیها)
باز این چه شورش است که بر نیزه مَحرم است
ماهِ صفر... اِدامهیِ آهِ مُحرّم است
سرهایِ قدیسان همه خیره به نیزهها
بر رویِ نیزه قاریِ آیاتِ اعظم است
کشتی شکست خوردهیِ طوفانِ شهرِ شام
پایِ سرِ بریده که نَه... پایِ پرچم است
از آب هم مُضایقه کردند کوفیان
آهِ ربابه کنجِ خرابه پُر از غم است
این کُشتهیِ فِتاده به هامون که میزنند...
با خیزران به رویِ لبَش شاهِ عالم است
از کربلا و کوفه گُذر کرد قافله
حالا رسیده شام... حرم بینِ هلهله
سنگینتر است وزنِ نگاهِ حرامیان
از وزنِ بندها... غُل و زنجیر و سلسله
بر پیکرِ همه اثرِ تازیانههاست
تاول به دستها و رویِ پاست آبله
زخمِ زبان زدند به دُردانهیِ حرم
تنها برایِ خندهیِ خولی و حرمله
شد عمّهیِ سهسالهیِ سادات روضهخوان
هر نیمهشب میانِ قنوتش به نافله
زینب کجا و طعنهیِ نامحرم و طناب؟!
زینب کجا و کوچه و بازار و اضطراب؟!
سیلی و تازیانه به جایِ خودش ولی...
زخمِ زبان و طعنه مرا میدهد عذاب
این بدترین شکنجه و سنگینترین غم است
همراهِ شمر و حرملهها... زینب و رباب
ناموسِ مرتضی شده اَسبابِ خندهها
پایِ سرِ بریدهیِ در مجلسِ شراب
با نالههایِ دخترِ دردانهیِ حسین
شد کاخِ شام بر سرِ والیِ آن خراب
عالَم فدایِ نالهیِ دردانهیِ حسین
شد دخترِ سهساله که پروانهیِ حسین ....
کنجِ خرابه بویِ خوشِ سیبِ سرخ داشت
ویرانه زیر وُ رو شد و شد خانهیِ حسین
دختر زبان گرفت و همه ناله میزدند
جان میگرفت روضهیِ جانانهیِ حسین
با پشتِ دستِ کوچکِ خود رویِ لب زد و...
خوابید رویِ رگ... نَه سرِ شانهیِ حسین
دِق کرد و هِقهِقش دمِ جاءَالحقی شد و...
گفت العجل تمامیِ افسانهیِ حسین
#صفر #خداحافظ_محرم #کوفه #شام
#امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین2014060290_914182840.mp3
زمان:
حجم:
3.35M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه بعد از عاشورا ( حجاب و عفاف ) حضرت زینب سلام اللّه علیها سبک آرزوهایی که داشتم بعدِ تو نقشِ بر آب شد ....
پایِ روضه پایِ نیزه دست و پایِ من میلرزه
سختترین روضه همینه طعنه و چشمایِ هرزه
چه رویِ نیزه چه کنجِ تنورِ خونهیِ خولی
نورِ پیشونیت به صد تا خورشید و مهتاب میاَرزه
علمدارِ .....
قافله قدخمیده شد امّا ....
تا قیامت این عَلمهِ بالا
این پرچمِ حسین است
گرفتاره
به ظاهر این خواهرِ تو امّا ....
گِرههایِ نهضتِ عاشورا
وا میشه وَاللّه با همین دست
اگه مضطر یا آوارهَم
خیالت جمع علمدارم
منم زینب /۴/
خواهری که میباره چشمِ تو با غمهایِ کوفه
دَمِ ما روضهیِ مکشوفهیِ مقتلِ لُهوفه
پیکرِ بابا به زیرِ سُمِّ اسب و سر به نیزهَست
امّا روضهای که سخته واسِه دختر این حروفه
اَباَالمظلوم
اُنظُر اِلیٰ رُئوُسِناٰ بابا
یه تیکّه خیمه سوخته واسهِ ما
معجره غصّهَمون حجابه
اَباَالمظلوم
روضهیِ ما عفافه و عصمت
خصلتِ هر حسینیه غیرت
حجاب مشقِ انقلابه
بمون خواهر تو این حرم
بگیر این چادروُ محکم
منم زینب /۴/
#نوحه_زمینه #بعد_از_عاشورا #حجاب
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها #کوفه
#حسین_ایمان