eitaa logo
رسانه مردمی مالواجرد
1هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
117 فایل
🔷رسانه مردمی روستای مالواجرد 🌹روستایی با ۲۹ شهیدگلگون‌کفن🌹 🔸️پوشش خبری: مالواجرد،منطقه و اخبارمهم‌کشوری 🌟وفعالیتهای ستادپیشرفت روستا ✅شروع فعالیت کانال:۲۸دی۱۳۹۸ ارسال پیشنهادات،اخبار و یاتبلیغات به آیدی زیر: @admineresaneh @adminemalvajerd1
مشاهده در ایتا
دانلود
📚💓 📖⃣ 🔴بی‌خوابی‌های شبانه🔴 صدای زنگ بی‌امان تلفن کلافه‌ام کرده بود. روی تخت غلطی زده و سرم را زیر بالش فرو بردم. مثل همیشه خیلی دیر به خواب رفته بودم و هیچ دلم نمی‌خواست چشمانم را باز کنم و از رخوت دل‌انگیز صبح‌گاهی بیرون بیایم. همه ی تنم بی‌حس بود و نا نداشتم برخیزم اما آهنگ تند و تیز تلفن مجال نمی‌داد و پی در پی رشته ی ظریف چرت نازم را از هم می‌درید. بالش را بیش‌تر به گوشم فشردم. سعی کردم بی‌اعتنا باشم. مزاحم به زودی خسته می‌شد و من هم یک ساعتی بیش‌تر خرخر می‌کردم. اما نه. بی‌فایده بود. هر که بود، از حضورم در خانه خبر داشت و هر لحظه، با صدای هر زنگ، به سماجت خود می‌افزود. با عصبانیت تکانی به خود داده و از جایم بلند شدم. با وجود روشنایی روز، چشمان خواب‌آلودم درست نمی‌دید. دستم را پیش برده و گوشی را پیدا کردم. روی صندلی کنار تلفن نشستم و با برداشتن گوشی، خمیازه ی بلندی کشیدم و گفتم: -  بفرمایید... - سلام سعید خان! ببخشید این موقع مزاحم شدم. حال‌تون خوبه؟ صدای مدیر ساختمان بود. مرد با انضباط و مودبی که در رتق و فتق امور آپارتمان وسواس زیادی به خرج می‌داد و همه ی ساکنین از عملکردش راضی بودند. حتماً به دلیل مهمی، این وقت صبح با من تماس می‌گرفت. جواب دادم: - خوبم. ممنونم. شما خوبین؟ - شکر خدا. - امر بفرمایید. - والا غرض از مزاحمت این‌که لوله‌های آب زیر حیاط ساختمون ترکیدن. امروز بنا آوردیم تا زمین رو بکنیم و تا یک ساعت دیگه می‌خواییم آب روقطع کنیم. هر چه قدر می‌تونید، ذخیره کنید که شاید تا فردا آب نداشته باشیم. - باشه. ممنون که خبر دادین. خداحافظ. گوشی را گذاشتم و چشمانم را مالیدم. خواب از سرم پریده بود. نگاهی به ساعت انداختم: هفت. زیاد هم زود نبود. از جای خود بلند شده و تلوتلوخوران رفتم دستشویی تا آبی به صورتم بزنم... از کنار آشپزخانه که رد می‌شدم، دیدم که سر جای همیشگی‌اش نشسته و چشمان عسلی‌اش را به من دوخته. لبخندی زدم و به جای دستشویی، رفتم حمام تا دوش آب سردی بگیرم. چند دقیقه ی بعد، حوله ی بلندی پوشیدم و وارد آشپزخانه شدم. کمی آب ریختم داخل کتری برقی و روشنش کردم. از یخچال تکه‌ای نان بربری برداشتم و گذاشتم داخل مایکروویو. کمی بعد، نشسته بودم سر میز و صبحانه می‌خوردم و با هر لقمه‌ای که به دهان می‌گذاشتم، نظری به او می‌انداختم. لبخند به لب مرا نگاه می‌کرد و انگار می‌خواست چیزی بگوید.. لقمه ی بزرگی را به دهان بردم و با اشاره ی سر و چشم و ابرو خواستم تا حرفش را بگوید. - نشنیدی مدیر ساختمون چی گفت؟ سری به نشانه تأیید تکان داده و تندتند لقمه ی گلوگیر را جویدم. - باشه. حالا خودتو خفه نکن عزیزم. آروم‌تر. غذاتو که خوردی پاشو چند تا دبه رو پر کن. بلدی کجاست که؟ بالاخره لقمه را فرو دادم‌گفتم: - لازم نیست. امشب نمی‌یام. - کجا می‌خوای بری؟ - می‌رم خونه ی پدرم. شایدم خونه ی عمه فاطمه. آره.می‌رم اون‌جا.چند وقتی‌ئه که مرتب سراغمو می‌گیره. - باشه. خوش بگذره. شاید تونستی یه شب راحت بخوابی.این‌جا که نمی‌تونی. - تو که می‌یای اونجا. مگه نه؟ خنده ی دل‌انگیزش آشوبی در دلم برپا کرد. - خونه ی عمه نه. اون به من مهلت نمی‌ده. خودش تاصبح به حرف می‌گیردت. - عاشقشم. ـ می‌دونم. منم خیلی دوسش دارم. از آخرین باری که می‌خندید، زمان زیادی می‌گذشت. اشک در چشمانم حلقه زد. از سر میز بلند شدم و لباس پوشیدم. موهاتو شونه کن. مثل همیشه باید بهت غر بزنم. چرا صورتت رو اصلاح نکردی؟ با بغضی کمین کرده در گلویم، غلاف اسلحه را به شانه بسته و کتم را پوشیدم. مقابل آینه ایستادم و آرام برس را برداشتم و به توده ی آشفته ی موهای پرپشتم کشیدم. دستان ظریف و لطیفش را پشت سرم احساس کردم. قطره ی اشکی، آرام و بی‌صدا، از چشمم راه افتاد و رسید روی گونه‌ام. چشمانم را بستم و برگشتم. دست گرمش روی گونه ی خیسم بود و دست دیگرش روی سینه‌ام. انگار می‌خواست راه نفسم را بگشاید. ـ هیس! آروم باش سعید. تو هر روز که می‌خوای بری بیرون، این طوری می‌کنی. آروم باش عزیز من. من همین جام. ـ نمی‌تونم. آروم نمی‌شم.حتا یک لحظه. همه ثانیه‌های زندگی رو دارم می‌شمارم.. این‌که زندگی نیست. هر روز که از خونه می‌ری بیرون تا شب که برگردی دلم رو هزار پاره می‌کنی. ـ می‌دونم. من فقط یک مرده‌ام که راه می‌ره. فقط یک هدف منو سرپا نگه داشته. ـ نه سعید. من راضی نیستم. ببخش. واگذارشون کن به خدا. من همیشه و هر شب پیش توأم. می‌بینی که ناراحت نیستم. ببخش تا روحت آروم بگیره. بذار منم خوشحال باشم. به چشمان جادویی‌اش خیره شدم و دوباره بغض راه نفسم را بست. زمان ایستاد. بعد از چند دقیقه به خود آمدم؛ سرم را پایین انداخته و به سرعت از خانه بیرون رفتم. از پله‌ها به سرعت پایین می‌آمدم و با خود زمزمه می‌کردم: «نمی‌تونم... نمی‌تونم.» .. 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
✅به یک خمکار ظروف آلومینیوم برای همکاری در روستای مالواجرد نیازمندیم ♻️با حقوق ودستمزد مناسب ♻️بیمه ی تامین اجتماعی 09134729404 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😅 📽 وضعیت خانومای اصفهانی موقع سبزی پاک کردن 🤣🤣 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
❌ پخش برنامه کوله گرد (هشت بهشت) شبکه استانی اصفهان 🔰 امشب ساعت ۲۱ ❌ اهالی محترم نیک آباد ، حسن آباد ، نصر آباد ، محمد آباد ، قارنه ، پیکان ، سعادت آباد ، دستجرد ، مالواجرد و.... میتوانند برنامه های شهرها و روستاهای خود را امشب و چهارشنبه شب از شبکه استانی اصفهان تماشا کنند. ✅( انجمن دوستداران میراث فرهنگی ینگ آباد) 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
4_327849576851570864.mp3
1.7M
آیه181🌹ازسوره بقره🌹 فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَإِنَّما إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ‌ پس هركس كه آن (وصيّت را) بعد از شنيدن، تغيير دهد، گناهش تنها بر كسانى است كه آن را تغيير مى‌دهند، همانا خداوند شنوا و داناست. آیه181🌹ازسوره بقره🌹 فَمَنْ: پس هركه بَدَّلَهُ:تغییر دهد آن وصیت را بَعْدَ ما:پس از آنکه سَمِعَهُ: شنید آن را فَإِنَّما :پس جز اين نيست که إِثْمُهُ:گناهش عَلَى:برعهده ی عَلَى الَّذِينَ:کسانی است که يُبَدِّلُونَهُ :تغییر می دهندآن را إِنَّ :همانا اللَّهَ:الله سَمِيعٌ:شنوای عَلِيمٌ‌:داناست 🇮🇷 کانال رسانه مردمی مالواجرد 💠@malvajerd1💠
طالب جنت شدم نه محض ناز و نعمتش! آرزو دارم ببینم آب می نوشد حسین! 🌷 ☀️ 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معامله با خدا سوخت نداره، دودوتای خدا هزارتاست🤌 مهم دلته، اون به دلت نگاه میکنه...❤️ ‌🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ❤️تن همه بانوان سرزمینم سلامت💖 ‎‌‌‌‌‌‌‌🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
❌چرا نمیفهمیم که مقاومت داره به‌ ماها لطف میکنه ؟ کیلومترها اونطرف‌تر میجنگه تا سگ هار صهیونیستی پاش به مرزهای ما باز نشه وگرنه اونها که شعارشون از نیل تا فرات بود... 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️دختر لبنانی یک چشم خود را به همسرش اهدا کرد 🔹دختر لبنانی شب عروسی در بمباران دو چشم همسرش آسیب میبیند یک چشم خودش را به همسرش میدهد ولی یک شرط میگذارد که.. تا نفس آخر با اسرائیل بجنگد. ✍دنیا درحال متحول شدن است. شکست اسراییل بسیار در ظهور امام زمان موثر هست..به امید پیروزی جبهه مقاومت وظهور آقا.. بزودی💪 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
رسانه مردمی مالواجرد
📚#قلب‌های‌_بی‌تپش💓 📖#قسمت‌اول1⃣ 🔴بی‌خوابی‌های شبانه🔴 صدای زنگ بی‌امان تلفن کلافه‌ام کرده بود. روی
📚💓 📖⃣ 🔴روزهای بی‌قراری🔴 برای چندمین بار لاستیک چرخ عقبش را نشانه رفته و ماشه را کشیدم. بی‌فایده بود. «فری پانچو» مهارت عجیبی در ویراژ با موتور داشت و باز هم تیرم خطا رفت. نیم‌ساعتی می‌شد که با دو اتومبیل دیگر این اعجوبه موتورسوار را تعقیب می‌کردیم. مرتب با بی‌سیم به هم پیغام می‌دادیم و موقعیت را گزارش می‌کردیم. فریدون سایبان، ملقب به فری پانچو، آخرین عضو باندی بود که سال قبل، طی سرقتی مسلحانه، یک مغازه ی بزرگ طلافروشی را غارت کرده و صاحبانش را به قتل رسانده بودند. جنجال رسانه‌ها، حساسیت مقامات بلندپایه ی نیروی انتظامی را برانگیخته بود و به همین دلیل تلاش شبانه‌روزی من و افرادم تقریباً نتیجه داد. بالاخره، مخفی‌گاه‌شان را پیدا کردیم و ظرف یکی ـ دو ساعت موفق شدیم، تمام افراد باند را به جز او، دستگیر کنیم. اما فری پانچو که رئیس باند هم به حساب می‌آمد، حاضر نبود تسلیم شود. نمی‌توانستم ریسک کنم و برای گرفتن او، جان مردم را به خطر بیندازم. همین احتیاط او را جری‌تر می‌کرد. امواج ناامیدی کم‌کم به سراغم می‌آمد که با شنیدن صدای آژیر و دیدن چراغ‌های گردان سرخابی، دلم قوت بیش‌تری گرفت و به سرعتم افزودم. فریدون با دیدن اتومبیل پلیس از روبرو، خودش را نباخت و با یک پرش از روی جدول به داخل پیاده‌رو پرید و بعد از چند لحظه، در تنها کوچه ی سر راهش ناپدید شد. من اولین راننده‌ای بودم که با احتیاط وارد کوچه ی باریک شدم. خداخدا می‌کردم که عابری نپرد وسط راه. این تعقیب کوچه به کوچه ادامه داشت تا این‌که سارق فراری با دیدن بچه ی کوچکی، کنار پیاده‌رو، نیش ترمزی زد و به سرعت او را زیر بغلش گرفت و با همان چالاکی، به راهش ادامه داد. عصبانی بودم. دیگر نمی‌شد تیراندازی کنم. با عجله موقعیت را گزارش دادم. تنها امیدم این بود که نیروهای بیشتری سر راهش قرار بگیرند و این فرار عاقبت بدی نداشته باشد.. ... 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
♨️کارگاه آموزش عکاسی(راوی شو) 📸 💥ویژه شهرستان جرقویه بخش جرقویه علیا 📆 زمان برگزاری: سه‌شنبه ۸ آبان ماه 1403 ⏰ساعت: 15 📍مکان: متعاقبا اعلام خواهد شد. 💰هزینه ثبت نام: 50 هزار تومان 📌جهت ثبت‌نام با شماره زیر در ارتباط باشید👇🏻 📲 09928852906 بزنی تو شماره کپی میشه 🟣شماره کارت جهت واریز وجه: ۵۸۹۲۱۰۷۰۴۶۸۶۱۵۸۲ قرارگاه شهید رسول عالم باقری 📌تصویر فیش واریزی را به آیدی زیر ارسال کنید 👇🏻 @marzi13467 💠 شتاب‌دهنده دانش بنیان پیشرفت و آبادانی رستا 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
⚜انّاللّه وانّاالیه راجعون ضمن عرض تسلیت به کانون داغدار، بانهایت تاسف وتالم فراوان به اطلاع میرسانیم: 🖤جوان ناکام،مرحوم مغفور ،شادروان 🕯 فرزند آقای غلامرضا منصوری (معروف به رضا مظاهر) "نوه کربلایی مصطفی علی هاشم" ▪️به رحمت الهی پیوست. 🔹مراسم تشییع وخاکسپاری، 🔹فردا ۲ آبان 🔹ساعت ۹ 🔹از درب حسینیه حسن آباد به سمت آرامستان این شهر برگزار میگردد. وصلواتی هدیه کنیم.🌹 ▫️اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم 🇮🇷 کانال رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️در آخرین سکانس یک فیلم حماسی مثل یک قهرمان تنها و زخمی...💢 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
1_1758382315.mp3
966.8K
آیه182🌹 ازسوره بقره 🌹 فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ‌ پس كسى كه از انحراف وصيّت كننده (و تمايل بى‌جاى او به بعض ورثه) يا از گناه او (به اينكه به كار خلافى وصيّت كند،) بترسد و ميان آنها را اصلاح دهد، گناهى بر او نيست (و مشمول قانون مجازات تبديل وصيّت نمى‌شود،) همانا خداوند آمرزنده و مهربان است. آیه182🌹 ازسوره بقره 🌹 فَمَنْ : ولی هرکه خافَ:بیم داشته باشد مِنْ:از مُوصٍ:وصیت کنند ه ای جَنَفاً: انحرافی أَوْ :یا إِثْماً:گناهی را درحق وارثان فَأَصْلَحَ:وبه اصلاح بپردازد بَيْنَهُمْ: میانشان فَلا:پس نیست إِثْمَ :گناهی عَلَيْهِ :برااو إِنَّ:همانا اللَّهَ :الله غَفُورٌ:آمرزنده رَحِيمٌ‌:مهربان است 🇮🇷 کانال رسانه مردمی مالواجرد 💠@malvajerd1💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوری از تو برام یه ثانیه‌اش یه ساعته می‌بخشی منو خیالم از تو راحته 💚 🕊 ☀️ 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
🗓تقویم امروز... 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سـلام همراهان عزیز😊✋ صبحتون بخیر☕️ آرزومندم امروز دلهاتون به مهر روشن شود🤍 دست پرمهرتون لبخند و عشق را هدیه دهد😊 و وجودتون پر شود از عطـر و رنگ خـدا 🤍 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
می‌ گریم آنقدر که کمی وا شود دلم در بین زائران شما جا شود دلم  بر بال کفتری دل خود را نوشته‌ام باید کدام صحن تو انشا شود دلم؟❤️ ❇️ ثبت نام مشهد مقدس از طرف مسجد دوازده امام (ع) شهر حسن آباد به سرپرستی محمد منصوری ( محمد رضا حاج آخوند ) 👈شرایط سفر زیارتی: اتوبوس اسکانیا 4 شب اقامت در مشهدمقدس 2 روز رفت و برگشت منزل نزدیک حرم اتاق های 4 نفره و 5 نفره و 6 نفره ( اتاق 2 نفره هزینه جداگانه دارد) رفت و برگشت از حسن آباد تا درب منزل مشهد و بالعکس به عهده کاروان است. وعده های غذایی: صبحانه با کیفیت عالی 2 وعده جوجه 2 وعده چلو مرغ 2 وعده کباب 2 وعده قیمه و قرمه سبزی و... مبلغ: 1 میلیون و 700 هزارتومان 🗓تاریخ حرکت: 10 آبان ماه 0993 439 1070 خادم مسجد محمد منصوری ( محمد رضا حاج آخوند) 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
▪️ضمن عرض تسلیت مجددخدمت کانون داغدارمنصوری و صادقی؛ جوان ناکام مرحوم مغفور، 🥀 🔹روز پنچشنبه، ۳ آبان ۱۴۰۳ 🔹ازساعت ۱۴:۳۰ الی ۱۶ 🔹در مسجدجامع بازار حسن آباد و 🔹روز دوشنبه،۷ آبان ۱۴۰۳ 🔹از ساعت ۱۴:۳۰ الی ۱۶ 🔹درمسجد جامع بازار حسن آباد برگزار میگردد. 🌹🌹شادی روح پاکش و ارواح اموات خودتان، صلواتی هدیه کنیم‌ ▪️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
🤔 چرا با گوشت ماست نخوریم؟! 🍗🥣 ♦️ مصرف ماست به همراه گوشت قرمز و سفید ایجاد کبد چرب میکند! ♦️ همچنین خوردن ماست به همراه ماهی ایجاد بیماری پیسی میکند. ♦️ علاوه بر آن با کلسیم موجود در آن مانع جذب آهن گوشت می‌شود. 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
شاهزاده امارات: ❌ ایران باید به حق حاکمیت ما بر جزایر سه‌گانه احترام بگذارد وگرنه به زور متوسل می‌شویم! ✍ اینا چرا اینقدر گوگولین؟! آدم هی دلش میخواد تهدید بشه!! 😂 ✋عموجون زیاد حرص نخور پوستت چروکیده میشه...😏 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
کار خوبه برای خدا باشه... ✍🏻به قول شهید ابراهیم هادی، مشکل ما اینه که برای رضای همه کار می‌کنیم جز برای رضای خدا... واسه همینه کارامون برکت نداره.. 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠
باسلام،جهت: 🔸 تخریب کاری 🔸رول پلاک کردن سنگ 🔸 رنگ پلاستیکی اتاق ودیوار 🔸و داربست فلزی در خدمت همه همشهریای عزیز هستیم ۰۹۳۹۹۷۹۳۲۸۳ اقای محمدی 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠