رسانه مردمی مالواجرد
📚#قلبهایبیتپش💓 📖#قسمتچهاردهم4⃣1⃣ درست خاطرم نیست که با چه سرعتی خود را به تهرانپارس رساندم. وق
📚#قلبهایبیتپش💓
📖#قسمتپانزدهم5⃣1⃣
بیتوجه به درگیری جاوید با افراد دیگر باند، پدال گاز را محکم فشردم و به دنبال پژو افتادم. مدت کمی که گذشت،رئیس باندکه فهمید،تحت تعقیب است، باسرعت دیوانهواری ازبین اتومبیلهای دیگر لایی میکشید وفرار میکرد ومن پا به پای اودر تعقیبش بودم.
نمیشد تیراندازی کنم.باید آنقدردنبالش میرفتم تا موقعیت مناسبی یافت شود.آن ساعت روز،مردم کمتر ازخانه و اداره خارج میشدند وترافیک چندانی درخیابانها نبود. بخت با من یاربود که اولین چراغ قرمز پژو را متوقف کرد.
با فشارگازشدیدی،سعی کرد وارد پیادهرو شود و از چهارراه عبور کند اما چرخ ماشین افتاد داخل جوی آب و گیرکرد.هر دونفر به سرعت از اتومبیل خارج شدیم و تا مرادید، دستش به سویم دراز شد.به سرعت در پهلوی ماشین سنگر گرفتم.لازم نبود تا شلیک کند و پی ببرم که کلت او آماده ی آتش است.گلوله سوزان فضارا شکافت و سرب داغ از کنارگوشم رد شد.
مردم وحشتزده به دنبال پناهگاهی میگشتند که سارق دوباره شلیک کرد و پای پیاده فرارکرد.نمیتوانستم اجازه بدهم که از چنگم بگریزد. این بار به قیمت جانم هم که شده، باید دستگیرش میکردم.
نیمنگاهی به موقعیت انداختم و کلتم را بیرون کشیدم و به سرعت افتادم دنبالش. با دیدن من که در تعقیبش بودم بیهدف تیراندازی میکرد و من فریاد میزدم و از جمعیت میخواستم روی زمین بخوابند و حرکت اضافهای نکنند.هنوز نمیتوانستم تیراندازی کنم.
سروصدا باعث شده تا جمعیت بیشتری بیایند به سمت ما. به ناچار دو تیر هوایی شلیک کردم تاحواس او پرت شود و مردم هم از نزدیک شدن به ما خودداری کنند.
همچنان بیهدف تیراندازی میکرد و من فشنگهایش را میشمردم.هر بار که سعی میکردم بیشتر به او نزدیک شوم کلت خود را به طرفم نشانه میرفت اما شلیک نمیکرد. بعد از سه دفعه امتحان،دیگر مطمئن بودم که فشنگهایش تمام شده و به سرعت خود افزودم.
مشخص بود که زیاد اهل دویدن نیست. لحظه به لحظه فاصلهمان کمتر میشد.ساق پایش را نشانه رفته بودم که صدای گاز پرفشار یک موتورسوار را از پشت سرم شنیدم.
قبل از شلیک کردن ضربه ی شدیدی به کمرم خورد و افتادم روی زمین.هنوز گیج و منگ بودم که موتورسوار رئیس باند را سوار کرد و دربرابر چشمانم گریختند.
نمیتوانستم چیزی راکه میبینم باور میکنم. ناجی او کسی جز فری پانچو نبود.با دیدن او دلم مالامال از ناامیدی شد. به زحمت از جای خود برخاستم و به طرفشان نشانه رفتم اما چقدر دیر.
دیگر در تیررسم نبودند.
چند لحظهای با یاس و ناامیدی نگاهشان کردم تا از نظرم دور شدند. باز هم این بغض لعنتی آمد سراغم.تا کی باید صبر میکردم؟
میخواستم به زمین و زمان فحش بدهم که صدای گلولهای را از راه دور شنیدم. با سرعت برگشتم و از مشاهده صحنه روبرو،به شدت یکه خوردم. پرویز و فری پانچو به طرف من میآمدند و این سروان جاوید بود که سوار بر ترک موتور یکی از افراد خود به دنبالشان میآمد و بیمحابا شلیک میکرد.
نمیخواستند تسلیم شوند.
این اهداف متحرک،قاتلین همسرمن نبودند. تهدیدهای بودندکه امنیت اجتماع را به خطر میانداختند وباید نابود میشدند.اسلحه را به طرفشان نشانه رفتم.دوباره قول خود به شقایق را به خاطر آوردم. نفس عمیقی کشیدم و کلت را محکم فشردم.به خودم تلقین کردم:
«این من نیستم. این من نیستم. این تیر عدالته.من فقط یک واسطهام».
یک...دو...سه...آتش.
و تیرم خطا رفت.
زدنِ فری پانچو ساده نبود.دفعه ی قبل سی و پنج گلوله به هدر دادم. در هدایت موتور، مهارتی شیطانی داشت. رسیده بودند به پنجاه قدمی من. دستم میلرزید «این من نیستم شقایق. این گلوله ی عدالته. من فقط یک واسطهام».صدای فریاد نالان شقایق در گوشهایم پیچید و دوباره تیرم خطا رفت.
رسیدند به بیست قدمیام. نگاهم به نگاه فری پانچو گره خورد. باز هم همان لبخند موذیانه روی لبش بود. ناگهان خشمی شدید و افسارگسیخته تمام تنم را درنوردید. دیگر نمیتوانستم تحمل کنم. نمیتوانستم خود را کنترل کنم.
یک، دو، سه؛
تمام نفرتم برای تو،
آتش!
تیر به باک پر از بنزین خورد و موتور با صدای مهیبی منفجر شد. هر دو نفرشان آتش گرفتند و بعد از افتادن روی زمین به گوشهای پرتاب شدند. رفتم بالای سر پرویز و سوختن او را تماشا کردم.
هنوز صدای فریاد شقایق در گوشهایم بود.
ناگهان قول خود را به یاد آوردم و با هراس اسلحه ی خود را انداختم زمین. سروان جاوید از روی موتور پرید پایین و سعی کرد آتش پرویز را خاموش کند اما بیفایده بود.
هر دو نفرشان در اثر ضربه ی مغزی و جراحات حاصل از سوختگی مرده بودند. حالت تهوع داشتم. سرم گیج میرفت و داشتم تعادل خود را
از دست میدادم که جاوید زیر بغلم را گرفت و مرا گوشهای نشاند. به همکار خود اشاره کرد تا اسلحهام را از روی زمین بردارد. مردمی که میدیدند خطر رفع شدند کمکم دورمان جمع میشدند.
#ادامهدارد..
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
❁᯽﷽᯽❁
📌قابل توجه کلیه متقاضیان
🔹 #وام_نیروگاه_خورشیدی
🔸اعم ازمددجو و یا غیرمددجو
❇️ #شرایط_دریافت_وام
1⃣ اولویت اول با مددجویان عادی و تبصره ۱۴ معیشت بگیر کمیته امداد می باشد .
2⃣ افراد غیرتحت حمایت کمیته امداد نیز می توانند متقاضی باشند مشروط بر اینکه :
✅ استحقاق و نیازمندی آنان توسط امداد مورد تایید واقع شود .
✅ این وام فقط به سرپرستان خانوار پرداخت می گردد .
✅ دهک درآمدی خانوار بین
۱ الی ۵ باشد .
3⃣ سکونت افراد در محل باشد .
4⃣ متقاضیان نباید دارای بیمه تامین اجتماعی اجباری ، کارمندی و یا شرکتهای دولتی باشند .
5⃣ سن متقاضیان جهت اجرای طرح نیروگاه خورشیدی از ۱۸ الی ۷۰ سال باشد.
6⃣ داشتن کارت پایان خدمت یا معافیت الزامی است .
❇️ جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانید همه روزه با مراجعه به واحد خودکفایی و یا از طریق شماره تلفن :
☎️ ۰۳۱ ۴۶۵۳ ۳۰۴۰
داخلی ۹ (مهندس اکبری) تماس حاصل فرمایند .
🌸🌼🍃🌺🍃🌼🌸
" روابط عمومی کمیته امداد امام خمینی (ره) اداره ی جرقویه علیا "
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
#قدردانی
🔸 اجرای مرحله دیوارکشی حسینیه مالواجرد
🔸از دوهفته پیش تاکنون
🔸توسط استادکاران
و کارگران زحمت کش روستا
🔸 خداقوت به همه ی دست اندرکاران این مجموعه و همچنین آقای حمید صادقی(حاج سیفالله) بعنوان مدیریت اجرایی طرح.
🌹🌹اجر همگی با سیدوسالارشهیدان
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
1_1758384359.mp3
3.03M
#پویشنور
آیه 196🌹 ازسوره بقره 🌹
و حج وعمره را براى خدا به اتمام رسانيد و اگر محصور شديد (و موانعى مانند ترس از دشمن يا بيمارى اجازه نداد كه پس از احرام بستن، حج را كامل كنيد) آنچه از قربانى فراهم است (ذبح كنيد واز احرام خارج شويد.) وسرهاى خود را نتراشيد تا قربانى به قربانگاه برسد و اگر كسى بيمار بود و يا ناراحتى در سر داشت (و ناچار بود سر خود را زودتر بتراشد،) بايد كفّارهاى از قبيل روزه يا صدقه يا قربانى بجا آورد وچون (از بيمارى ويا دشمن) درامان شديد، پس هر كس بدنبال عمره تمتّع، حج را آغاز كرده آنچه را از قربانى كه ميسّر است (ذبح کند.)
و هركس كه قربانى نيافت، سه روز در ايام حج روزه بدارد و هفت روز به هنگامى كه بازگشتيد، اين ده روزِ كامل است. (البتّه) اين (حج تمتّع) براى كسى است كه خاندانش ساكن (مكّه و) مسجد الحرام نباشند. و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه او سخت كيفر است
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠@malvajerd1💠
همہ هستی من حضرت ارباب سلام
اۍ دلیلِ تپشِ این دلِ بیتاب سلام
#صبحتون_حسینی☀️
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂خوش نشين بر لبِ آبی
که روان ميگذرد
تا که احساس کنی عمر چنان ميگذرد
🍂از صدای گذر آب چنان می فهمی
تندتر از آبِروان، عمرِ گران ميگذرد
🍂زندگی را نفسی
ارزش غم خوردن نیست،
آرزویم ایناست؛
آنقدر سیر بخندی که ندانی غم چیست.😊
♡حال دلتون خوب همراهان بزرگوار❤️
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
14.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اطلاعرسانی
📣 یه خبر ویژه برای کشاورزان و باغداران
🌾 ریشه زایی چندبرابری گندم و جو با روش👆
🔴با حضور جناب آقای مهندس مبشری
کارشناس کشاورزی
🔹جمعه ۱۴۰۳/۸/۱۸ ساعت ۱۰صبح
🔰روستای مالواجرد_سرچشمه
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
📡📣قابل توجه #اهالی روستا
#قطعی شبکههای 👇
👈آیفیلم۲
👈آیفیلمانگلیسی
👈استانی
👇مربوط به
فرستنده کانال 24 ایستگاه میباشد
📣تا اطلاع ثانوی
به تنظیمات گیرندههای
❌خود دست نزنید
لطفا هرگونه میتوانید اطلاعرسانی کنید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
#حدیثــــــــــــــــــعشـــق 📿
🔹 امام على(ع):
مشورت کردن، چشمه هدايت است. 🔹
📚غرر الحکم: ۱۰۲۱، ميزان الحكمه، ج۱۲، ص: ۵۹۱.
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠@malvajerd1💠
👨🏻🦰دونالد ترامپ:
بعد از رفتن به کاخ سفید ایران و اسرائیل را آشتی خواهم داد؛ حتی حاضرم برای صلح در خاورمیانه به تهران و تلآویو سفر کنم.
#مردک_جومونگنما
✍داستان ما که با تو،قضیه ی پدرکشتگیه،،هنوز خون سردارمون خشک نشده.
شماها خودتون عامل جنگ درخاورمیانه اید..لازم نیست برای ما نقشه ی صلح بکشی،تو فقط سگ هارِ صهیونیستت رو بردار و از منطقه برو که بزودی با وعده صادق ۳ بدجوری پشت و رو میشید😎
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠