#امام_رضا
#شهادت
مانند مادرت شده ای قد خمیده ای
آقا چرا عبا به سر خود کشیده ای
با درد کهنه ای به نظر راه می روی
مانند مادرت چقدر راه می روی
خونِ جگر به سینه به اجبار می دهی
راهی نرفته! تکیه به دیوار می دهی
داغ غریبی تو، نمک بر جگر زند
خواهر نداشتی که برایت به سر زند
این جا مدینه نیست، چرا دل خوری شما
در کوچه های طوس زمین می خوری چرا
با «یاعلی» به زانوی خسته توان بده
خاک لباس های خودت را تکان بده
مقداری از عبای شما پاره شد، ولی...
نیزه نزد کسی به تو از کینه ی علی
این جا کسی به پیرهن تو نظر نداشت
فکر و خیال گندم ری را به سر نداشت
#امام_رضا
#شهادت
ناله اي بر لبم از فرط تقلا مانده
سوختم از عطش و چشم به در وامانده
باز دلتنگ جوادم كه در اين شهر غريب
به دلم حسرت يك گفتن بابا مانده
دست و پا مي زنم از بس جگرم مي سوزد
به لب سوخته ام روضه ي زهرا مانده
جان به لب مي شوم و كرب و بلا مي بينم
كه لب كودكي از فرط عطش وا مانده
مادرش چشم براه است كه آبش بدهند
ولي از حرمله آنجا به تماشا مانده
شعله ورمي شوم از زهر و حرم مي بينم
كه در آتش دو سه تا دختر نو پا مانده
دختري مي دود و دامن او مي سوزد
رد يك پنجه به رخسار مهش جا مانده
اين طرف غارت و سيلي و نگاه بي شرم
آن طرف بر سر نيزه سر سقا مانده
حسن لطفی
#امام_رضا
#اربعین
می گویم از کنار زیارت نرفته ها
بالا گرفته کار زیارت نرفته ها
اشک و نگاه حسرت و تصویر کربلا
این است روزگار زیارت نرفته ها
در روز اربعین همه ما را شناختند
با نام مستعار «زیارت نرفته ها»
اما هزارمرتبه شکر خدا که هست
مشهد در اختیار زیارت نرفته ها
باب الحسین قسمت آنانکه رفته اند
باب الرضا قرار زیارت نرفته ها
گفتند شاعران همه ازحال زائران
این هم به افتخار زیارت نرفته ها
🖋علی رضایی
#امام_حسن
#شهادت
🍂🍂🍂زبان حال امام حسین هنگام دفن برادر 🍂🍂🍂
از تنت بیرون کشیدم تیر ،قدّ من خمید
بر کفن هم خون تو هم اشک ِ چشم من چکید
یاد پشت در مرا انداختی دیدم حسن
تیر از تابوت بگذشت و به پهلویت رسید
هم کشیدم تیر و هم درد غریبی تو را
خوب شد زینب نبود و تیرباران را ندید
من جگرهای لبت را پاک کرده بودم و
باز او فهمید و در داغت گریبان را درید
پس چگونه گویمش تشییع خونین تو را
جای گل جسمت میان تیر دشمن آرمید
#صاحب_الامر🌻🌹
#پیامبر_اکرم
#امام_حسن
#امام_رضا
#ماه_صفر
داری کدام خیمه، پدر ناله می زنی
با روضه های ماه صفر ناله می زنی
داغ پیمبر و حسن و حضرت رضا
داری برای چند نفر ناله می زنی
آیا همیشه گریه کنی هست پیش تو
وقتی که شام تا به سحر ناله می زنی
اشک تو را کدام ملک پاک می کند
آن دم که با دو دیده ی تر ناله می زنی
داری خودت که غُصّه، نبینم ابَالرَّئوف
با غصّه های کلّ بشر ناله می زنی
این روزها برای عموجان خود حسن
با یاد پاره های جگر ناله می زنی
مثل حسین؛ جدّ غریبت کنار طشت
دستی گرفته ای به کمر ناله می زنی
باران تیر روبه روی توست گوئیا
مانده تنش بدون سپر ناله می زنی
وقتی که تیر می کشد از پیکرش، حسین
با یاد زخم ِتیر ِسه پَر ناله می زنی
یک تیر از گلوی علی می کشد برون
یک تیر هم ز چشم قمر ناله می زنی
حرف از حسن که می شود ای صاحب عزا
حتما برای داغ دگر ناله می زنی
حتما گریز روضه ی تو فرق میکند
یاد جفای بین گذر ناله می زنی
ایام فاطمیه فقط نه ؛ تمام سال
از زخم میخ و ضربه ی در ناله می زنی
#امام_حسین
#شام
چوبی به لبت نشسته دیدم
ای دندان تو را شکسته دیدم
چشمان تو را پر آب دیدم
وای دور سر تو شراب دیدم
خونین شدن سرت رو دیدم
جان کندن دخترت رو دیدم
عباس کجاست تا نشیند
رخسار کبود من ببیند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_رضا
#مناجات
هر زمانی در دیارم حس غربت میکنم
میروم مشهد سه روزی استراحت میکنم
ای علی موسی الرضا هر دفعه میایم حرم
تا دو ساعت با کبوتر هات صحبت میکنم
جای زائرهای تو بر روی چشمان من است
من به عشق تو به زائر ها محبت میکنم
من همیشه گوشه ی باب الجوادت ساکنم
من به این باب الجوادت دارم عادت میکنم
من کلاغم جای من صحن و سرایت نیست که
من به کفترهای تو خیلی حسادت میکنم
وقت نقاره زدن داد و هوار عاشقی ست
یعنی آقا جان ببین دارم صدایت میکنم
کربلای من تویی حج ام تویی
انگار که کربلا را در خراسان ات زیارت میکنم
reza.narimani.har.zamani(128).mp3
3.84M
صوت کامل شعر بالا 👆👆👆
مداحی برادر نریمانی
#صاحب_الامر🌻🌹
#ماه_صفر
🍂 سخنی با امام عصر در وداع با ماه محرم و صفر 🍂
بوی فراق می دهد این گریه های من
ماتم گرفته شال سیاه عزای من
شرمنده ام که از غم زینب نمرده ام
آقا ببخش در گذر از این خطای من
از بس که پای طشت طلا گریه کرده ام
چیزی نمانده مثل شما از صدای من
با نوحه های این دهه ی آخر صفر
شب ها چقدر سینه زدی پا به پای من
ای خوش حساب مزد مرا زودتر بده
بعد از دو ماه چه شد کربلای من؟
من غصه ی بهشت خدا را نمی خورم
جایی گرفته حضرت زهرا برای من
🖋وحید قاسمی
@marsieha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از ۱۲ امام
فقط امام رضا (علیه السلام)
این حرف رو زدن
◾️ السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ◾️
به مناسبت شهادت امام رئوف، ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام کتب زیر تقدیم نگاهتان می گردد
۱. عیون اخبار الرضا ج۱ 👈 دانلود
۲. عیون اخبار الرضا ج۲ 👈 دانلود
۳. ترجمه عیون اخبار الرضا ج۱ 👈 دانلود
۴. ترجمه عیون اخبار الرضا ج۲ 👈 دانلود
۵.صحیفة الإمام الرضا 👈 دانلود
۶. ترجمه صحیفة الإمام الرضا 👈 دانلود
۷. برهان قاطع (مناظرات امام رضا) 👈 دانلود
۸. طب الرضا 👈 دانلود
۹. الحیاة السياسية للإمام الرضا علیه السلام 👈 دانلود
۱۰. ترجمه الحیاة السياسية للإمام الرضا 👈 دانلود
۱۱. فقه الرضا 👈 دانلود
۱۲. ترجمه فقه الرضا 👈 دانلود
۱۳. مدایح رضوی در شعر فارسی 👈 دانلود
۱۴. جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا 👈 دانلود
۱۵. لذت دیدار ماه 👈 دانلود
۱۶. فی رحاب الإمام الرئوف 👈 دانلود
۱۷. زيارة الإمام الرضا كيف و لماذا 👈 دانلود
۱۸.تحلیلی از زندگانی امام رضا علیه السلام 👈 دانلود
۱۹. امام رضا، امام اخلاق و گفتگو 👈 دانلود
۲۰. جلد ۴۹ بحارالانوار (درباره امام رضا) 👈 دانلود
۲۱. اسرار فضل بن شاذان از امام رضا 👈 دانلود
۲۲. ابعاد شخصیت و زندگی حضرت امام رضا علیه السلام 👈 دانلود
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
❇️ کتابخانه علوم اسلامی تسنیم 👈 عضو شوید
#امام_حسین
#مناجات
عالم همه یک نقطه ای از نونِ حسین است
عشق است چنین جاذبه در خونِ حسین است
زیباییِ احساسِ من این است که جانم
آن عاشقِ دیوانه وُ مفتونِ حسین است
این دل که اسیر است و در این دام گرفتار
چون آهوی سرگشته ی هامونِ حسین است
عمریست دلم بارِ غم هجر کشید است
اصلاً بنویسید که مجنونِ حسین است
بر سینه ی قبرم به خطِ خون بنگارید
هان این دلِ سودا زده افسونِ حسین است
یا لیتنی کنُت و مَعکم وردِ لبِ ماست
دنیا به ابد یکسره مدیون حسین است
گر نعره ی هیهات…. کشد در برِ شمشیر
چون عزت و آزادگی قانونِ حسین است
در ظهرِ عطش کرببلا وُ تهِ گودال
این قلبِ خدا هست که محزونِ حسین است
هرگز نشود مشعلِ این واقعه خاموش
تا روی جهان صورتِ گلگونِ حسین است
تا نبضِ جهان می زند، این دایره ی عشق
عالم همه چون نقطه ای در نونِ حسین است!
#امام_عسکری
#صاحب_الامر
#شهادت
برپاست به بزم پدرت شور و نوایی
من چشم به راه تو نشستم، تو کجایی؟
تو صاحب این روضه و مهمان تو هستم
آقا به پذیرایی مهمان نمی آیی؟
جانم به فدای غم تو، آجرک الله
بنداز به دوشم تو خودت شال عزایی
زهر ستم از پای درآورده پدر را
حالا پسر و روضه و تشییع جدایی
در ظاهر اگر کوچکی و کودک و کم سن
در واقع بزرگی و ابوالفضل نمایی
عالم همه قربان گل فاطمه مهدی...
....امشب تو خودت سینه زن و نوحه سرایی
من گریه کن روضه ی بابای غریبت
تو فکر من و کوله سنگین خطایی
نور دل زهرا به عزا خانه بابا
سر میزنی و میکنی ام کرب و بلایی
حسین ایمانی
#امام_عسکری
#شهادت
چشم پدر به راه بود اي پسر بيا
تا جان نرفته از تن او زودتر بيا
از پشت ابراي قمر فاطمي درآي
تا شب به در رود چون فروغ سحر بيا
هم صاحب الزماني و هم صاحب عزا
بهر نماز بر تن پاک پدر بيا
افتاد جام آب ز بس دست لرزه داشت
در پيکرش نمانده تواني ديگر بيا
در احتضار باشد و چشم انتظار تست
بازست اين دو پنجره بر ره ز در بيا
بياشک مردم از پي تشييع آمدند
خاکي نمانده شيعه چه ريزي در به سر بيا
صاحب عزا به ختم حضورش مسلم است
مردم تمام منتظر اي منتظر بيا
با ره جگر شده ست و جگر پاره
جز تو نيست اي پاره جگر بر پاره جگر بيا
#سرآغاز_امامت_امام_زمان
لبخند خورشید، بر ارض و سما
شور و شعف شد، در دل هویدا
نور امامت، شد جلوه گر در
شمس جمال ِ، مهدی زهرا
شاهنشهی و عالم هستی گدایت
یا حجة بن العسکری جانم فدایت
امروز آغاز امامت حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف و شروع غیبت صغری است.
#سرآغاز_امامت_امام_زمان
از کنارِ کعبه آن ماهِ دل آرا میرسد
محض دیدارش چه بیصبرانه عیسی میرسد
میرسد بر گوش، تا صوت أناالمهدی؛ سریع…
سیصد و چندین نفر دلداده درجا میرسد
عاقبت در جمعهای جذّاب میپیچد خبر
آخرین معشوقِ والا منسبِ ما میرسد
مصحف و نهج البلاغه بعدِ قرانِ کریم
سورۂ نور و قصص، طاها و أسرا میرسد
محضرش تقدیم خواهد شد زمین و آسمان
هدیۂ خیل ملَک از عرشِ اعلی میرسد
عشقِ مادر دارد و با شیعیانش در بقیع
قبلِ هر کاری به کارِ قبر زهرا (س) میرسد
جرعه جرعه لحظۂ دیدار نزدیک است و خوب…
ندبه و عهد و فرج دارد به دریا میرسد
پس بگو «لبیک یامهدی (عج)» تویی تو امّتش
دستهایت را ببر بالا برای بیعتش!
#سرآغاز_امامت_امام_زمان
قیامتـی است گمانم قیامت مهدی است
جهـان محیط وسیع کرامت مهدی است
زمان زمان شروع زعامت مهدی است
غدیـر دوم شیعـه، امـامت مهدی است
همه کنیـد قیـام و همـه دهید سلام
امـام کـل زمانها دوباره گشت امام
بشـارت آمـده بهـر بشـر مبارک باد
شب فراق سحر شد، سحر مبارک باد
بهشت وصل خـدا را ثمر مبارک باد
بـرای منتظـران این خبر مبارک باد
خطاب نـور همه آیههای نصر شده
ولـیِّ عصـر، دوباره ولیِّ عصر شده
خطاب حضرت معبود را بخوان با من
پیام قاصـد و مقصود را بخوان بـا من
بیــا ترانـه داوود را بخـوان تـا مـن
سرود مهـدی موعود را بخوان با من
دوبـاره آیـه جاء الحق آشکار شده
به یمن وصل، همه فصلها بهار شده
ز تیرگـی چـه زیان کوه نور نزدیک است
رهی که بود به چشم تو دور، نزدیک است
فـراق رفتـه و فیض حضور نزدیک است
الا تمامــی یــاران! ظهـور نزدیک است
فـرار ابـر و رخ آفتــاب را نگــرید
سرابهـا همـه رفتنـد، آب را نگرید
بشارت ای همه یاران که یار میآید
نویــد رحمـت پــروردگار میآید
محمـد از طــرف کوهسـار میآید
علی گرفته بـه کف ذوالفقار میآید
دعـای عهد و فرج را همـه مرور کنید
سلام تازه بر آن تک سوار نور میآید
ز مکـه سر زده صبح قیام ابراهیم
رسد بـه عالـم هستی پیام ابراهیم
امـام عصر که بر او سـلام ابراهیم
قیـام کــرده، کنـار مقـام ابراهیم
#سرآغاز_امامت_امام_زمان
آقا مبارک است رَدای امامتت
ای غایب از نظر به فدای امامتت
میخواستند حق تو را هم قضا کنند
کَذاّبها کجا و عبای امامتت؟
ما زندهایم از برکات ولایتت
ما عهد بستهایم به پای امامتت
از روز اولی که رسیدیم زین جهان
گشتیم آشنا به صدای امامتت
این روزها هوای تو را کردهام بیا
ماییم یاکریمِ هوای امامتت
آقا بیا تقاصِ شهیدان به پای توست
آقا فدای کرببلای امامتت
#پیامبر_اکرم
#میلاد
در سایه سار لطف شما پا گرفته ایم
شکر خدا کنارشما جا گرفته ایم
از سائلان هرشبه کویتان شدیم
این درس را ز عالم بالا گرفته ایم
این نوکری و عرض ادب را به نزدتان
ازگوشه چشم ام ابیها گرفته ایم
بعدازشما که امتتان چنددسته شد
شکر خدا که دامن مولا گرفته ایم
همواره درب هرکس وناکس نمی زنیم
ما رزق خود ز ام ابیها گرفته ایم
ما زیر دِین نسل به نسل شماشدیم
ازدست زینب تو شفاهاگرفته ایم
تا اینکه بین چاه نیافتیم ،روز و شب
یک رشته از عبای شما را گرفته ایم
این رشته ازعبای تو حبل المتین ماست
مُهرغلامی حسنت برجبین ماست
وقتی که آمدی همه جاغرق نورشد
کم کم بساط عشق خداوند جور شد
وقتی تو آمدی دل جدت جلا گرفت
زیرا که لحظه های صفا و سرور شد
وقتی تو آمدی همه جا بوی حق گرفت
شیطان و فتنه هاش ازاین خاک دور شد
با اینکه آخرآمدی اما نوشته اند
یک ذره خاک پای شماکوه طور شد
یک ذره نور تو به دل آسمان نشست
خورشید و ماه بعد به جنس بلور شد
آقاخوش آمدی و قدم رنجه کرده ای
برداشته خدا ز رویش باز پرده ای
آقاگدای کوی تو دنیا شدند و بعد
این بردگان به لطف تو آقا شدند و بعد
مقداد و بوذر آمد و سلمان کنار تو
هریک برای خویش مسیحاشدند و بعد
حسرت به قلب خون شده ی مادران نماند
بسیارشان که صاحب لیلا شدند و بعد
بانازمقدم تو زمین سربلند شد
افتادگان به خاک، همه پا شدند و بعد
قبل از تو بود بند دو عالم گره گره
تو آمدی و این گره ها وا شدند و بعد
پیغمبرانِ قبل تو از یاد رفته بود
تو آمدی و زنده و احیا شدند و بعد
تو آمدی و نسل تو شد نور فاطمه
مردم گدای حضرت زهراشدند و بعد
برکوی فاطمه دل ما هم مقیم شد
فرزند اولش به دوعالم کریم شد
رو کردحق تو را که تو قرآن بیاوری
بعدش نزول سوره باران بیاوری
لطفی به ماشد و به نگاهت نوشته شد:
نوری به قلب کشور ایران بیاوری
می خواستی پلی بزنی سوی ما عجم
گفتی کنارخویش تو سلمان بیاوری
گفتی به او که دین خدا حب حیدراست
باید علی بگویی و ایمان بیاوری
می خواستی که مست می کربلا شویم
گفتی زنسل خویش تو سلطان بیاوری
تو آمدی که همره نور وجود خود
نورخدای عرش فراوان بیاوری
ما را گدای خانه ات آقاحساب کن
مست شراب ساقی خود بوتراب کن
حیدرمحمدوتوخودت هم که حیدری
از کل انبیاءالهی تو برتری
آنقدربرتراست مقامت که داده حق
مانند فاطمه به تو دختر چه دختری
در وصف و درمقام تو این واژه کافی است
بعد ازخدا تو لایق الله اکبری
از روز اولی که تو پا بر زمین زدی
فهمیده بود جد تو که تو پیمبری
آقا به جان فاطمه ومرتضی بگو
روز جزا مرا به غلامی ،تو می خری؟
ما مست حیدریم و لیکن نوشته اند
ما را همیشه شیعه مذهب جعفری
شکر خدا که ما همگی عبد حیدریم
شاگرد درس علم دبستان جعفریم
مهدی نظری
#پیامبر_اکرم
#میلاد
وقتی کنار اسم خودت لا گذاشتی
قبلش هزار مرتبه الاّ گذاشتی
هر چیز را به غیر خودت نفی کردی و
خود را یکی نمودی و تنها گذاشتی
اول خودت برای خودت جلوه کردی و
خود را برای خود به تماشا گذاشتی
نوری شبیه نور خودت آفریدی و
در او شکوه ذات خودت را گذاشتی
این نور را به پهنه عرش خودت زدی
خورشید را به عالم بالا گذاشتی
حمد تو را که خواند تو گفتی که "احمدی"
به به ! چه خوب رسم مسما گذاشتی
نوری از آفتاب جدا کردی و سپس
یک ماه آفریدی و آنجا گذاشتی
تسبیح گفت ماه برای تو و تو هم
او را "علی" صدا زدی ؛ اما گذاشتی
چندین هزار سال بگذرد از سر عاشقی
تا اینکه عشق راتو به اجرا گذاشتی
یعنی که عشق، عشق علی و محمد است
یعنی برای عشق دو لیلا گذاشتی
اما دو عشق صادره مبنا نداشتند
پس روی عشق پایه و مبنا گذاشتی
مبنای عشق چیست به جز عشق فاطمه
پس عشق را حضرت زهرا گذاشتی
اینگونه بود خلقت عالم شروع شد
خلقت از این سه نور معظم شروع شد
تنها تویی که تکیه به باغ ارم زدی
بین حیاط خلوتی حق قدم زدی
غیر از بهشت فاطمه که در سینه تو بود
در سیزده مزار بهشتی حرم زدی
لوح و قلم که دست نگارین تو رسید
ای خوش نگار! نام علی را قلم زدی
گاهی خودت علی شدی و روی دوش خود
تا بر فراز کعبه احمد قدم زدی
از رحمت خودت گرفتی و از هیبت علی
آن را به دست فاطمه خود به هم زدی
تا یک حسن درست شد و یک حسین؛ عشق
تا اینکه هی بریزد از این عالمین ؛عشق
باید برای فاطمه منبر بیاورند
تا مدحتی برای پیمبر بیاورند
زهرا اگر که مادر پیغمبر خداست
باید نبی شناسی از او در بیاورند
خیر کثیر هدیه به پیغمبر است و بس
تنها برای اوست که کوثر بیاورند
در واقع اولین نبی و آخرین نبی است
فرقی نداشت اول و آخر بیاورند
پیغمبران کبوتر نامه برش شدند
تا در هوای او همه پر در بیاورند
او آفتاب بود اگرسایه ای نداشت
او با خدا یکی شد و همسایه ای نداشت
گلدسته های عرش به نام محمد است
تنها خدا ی عرش ، امام محمد است
آنقدر دلرباست، که بال فرشته ها
همواره صید دائم دام محمد است
از او طلب نموده ای اصلا تو جام می؟!
ذکر علی علی می جام محمد است
این را خود علی به همه عاشقانه گفت:
که مرتضی عبید و غلام محمد است
حوریه چیست جز گل لبخند روی او
باغ بهشت چیست؟سلام محمد است
باید در آینه به جمالش نگاه کرد
باید علی شناس شد و روبه ماه کرد
خلق عظیم تو دل ما را اسیر کرد
دست کریم تو دل ما را فقیر کرد
این عطر خلق و خوی صمیمانه تو بود
دین را برای مردم ما دلپذیر کرد
آری گرسنه های طمع را میان شهر
این زندگی ساده تو سیر سیر کرد
تا اینکه ما به خوف و رجا بنده اش شویم
حق هم تو را رسول بشیر و نذیر کرد
آن سجده های ابری و بارانی شما
سجاده را به گریه در آورد و پیر کرد
ما را به سجده های خودت رنگ و بو بده
بر جانماز غفلت ما آبرو بده
یکشب ظهور کن تو به غار حرای من
یعنی به بخوان دو آیه زچشمت برای من
به نفس پاک تو که همان نفس حیدر است
فریاد می زنم که تویی مرتضای من
من آخرالزمانیم آقا شروع کن
ایمان بریز روی من از ابتدای من
من در طواف گنبد خضرا شنیده ام
اینجا طواف کرده کبوتر به جای من
این روزها مدینه پر از دود و آتش است
شهر مدینه ات شده کرببلای من
پهلوی در شکسته و مادر به بستر است
این اجر آن همه زحمات پیمبر است
رحمان نوازنی
#پیامبر_اکرم
#میلاد
سحر مکه صفای دگری پیدا کرد
ناله سوخته دلها، اثری پیدا کرد
کعبه میخواست کـه دل را ز بتان پاک کند
دید فرزند خلیل و جگری پیدا کرد
بـه تمنای لبان پسر اسماعیل
زمزم از شوق، عجب چشم تری پیدا کرد
نور توحید پس از غیبت طولانی خویش
در حرم فرصت هر جلوهگری پیدا کرد
سالیانی خبر از حضرت جبریل نبود
مصطفی آمد و او بال و پری پیدا کرد
از قدوم پسر آمنه و عبدالله
امّت پاک سرشتان، پدری پیدا کرد
خاتم از راه رسید و شجر هر چـه رسل
تازه بر بار نشست و ثمری پیدا کرد
مـا هدایت شدۀ نور رسول اللهیم
ریزه خوار کرم زادۀ عبداللهیم
بی وجود تـو بشر بی سر و سامان میشد
همه ی جا نور خدا مخفی و پنهان میشد
بی وجود تـو کجا در همه ی امتها
نام این قوم مزین بـه مسلمان می شد
تا کـه از قوم دگر حرف میان میآید
تکیۀ بازوی تـو شانۀ سلمان می شد
تـو دعا کردی و مـا شیعۀ مولا گشتیم
از همان روز، دلت گرم بـه ایران میشد
رخصتی می دهي ای سرور زیبا رویان
گویم از چـه رخ تـو قاتل هر جان می شد
با تبسم بـه لب غنچه تـو گل میکرد
گیسوی حور، بـه یکباره پریشان می شد
علت این بود کـه در روی ملیحانۀ تـو
قدری دندان ثنایات نمایان میشد
ذکر تسبیح تـو آهنگ بیان ملک اسـت
شکل ترکیب رخ تـو نمک اندر نمک اسـت
بی دم قدسی تـو مردهای احیا نشود
پسر مریم قدّیسه، مسیحا نشود
پشت موسی بـه تـو و حضرت مولا گرم اسـت
ورنه بی اذن شـما وارد دریا نشود
گر زلیخا رخ زیبای تـو بیند در خواب
پای دلداگی یوسفی رسوا نشود
همه ی از رحمت تـو حرف میان آوردند
از چـه رو علت هر خشم تـو افشا نشود
غضبت رمز «اشدّاء علی الکفّار» اسـت
لشگر کفر حریف تـو بـه هیجا نشود
با دعای تـو علی صاحب تیغ دو سر اسـت
بی رضایت گره از ابروی او وا نشود
جز بـه پیش غضب چشم تـو در وقت نبرد
کمر تیغ علمدار احد، تا نشود
تـو ز نور احدی، اشرف مخلوقاتی
پدر فاطمهای، تاج سر ساداتی
تـو کریمی و کریمان همه ی از نسل تواند
سائلان بین، گذر یار بلافصل تواند
هر کـه ابتر بـه تـو گفته رحمش ناپاک اسـت
همه ی خلق خدا ریزهخور نسل تواند
ان کسانی کـه ندارند بـه دل حب علی
در عمل امت ملعون شده و رذل تواند
زدن فاطمه بر اهل یقین ثابت کرد
این اراذل پی آتش زدن اصل تواند
چون تمسّک بـه علی شرط شفاعت باشد
شیعیان در صف محشر همگی وصل تواند
چـه کسی گفته اباالفضل ز اولاد تـو نیست؟
ثلث سادات ز اولاد اباالفضل تواند
بعد محسن کـه دل فاطمه حساس شده
پسر سوم زهرای تـو، عبّاس شده
مکتب قدسی تـو نور حقایق دارد
چارده مصحف تابنده و ناطق دارد
دشمن کور دل تـو ز کجا میدانست
راه تابندۀ تـو حضرت صادق دارد
ظاهراً خاک حریمش شده با خاک یکی
باطناً او حرمی در دل عاشق دارد
روزی بندگی مـا همه ی دست آقاست
در عمل او صفت کامل رازق دارد
سالها میگذرد، سرخی خاک یثرب
اثر خون تن زخم شقایق دارد
گر کـه گوش دل مـا باز شود این ایام
صحبت از توطئۀ چند منافق دارد
زود شهر نبی از مادر مـا خسته شده
باورم نیست کـه دستان علی بسته شده
#پیامبر_اکرم
#میلاد
باز هم از غیب خبر میدهند
آگهی از راز دگر می دهند
خیل ملک رو بـه زمین می کنند
زمزمه از عشق چنین میکنند
راهبر راه و حقیقت رسید
پیشرو عشق و طریقت رسید
نور جلال احدیت دمید
شور کمال بشریت رسید
باب وفا بر همگان باز شد
راه کمال بشر آغاز شد
از قدمش هیبت کسری شکست
بتکده ویران شد و بت ها شکست
تا کـه محمد بـه زمین پا گذاشت
چشم فلک را به تماشا گذاشت
باز از این موکب فرخنده فر
چشم مـن از شوق و شعف گشت تر
رو بـه سویش کرد بـه صد احترام
گفت پس از عرض سلام و سلام
ای تـو هستی ملکوتی صفات
نور خداوندی و مرآت ذات
واسطۀ فیض خدا بر همه ی
عرش برین را تـو شدی قائمه
زیر لوای تـو همه ی کائنات
پرچم تـو بیرق صبر و ثبات
آینۀ ذات خدا روی توست
عطر جنان نکهتی از بوی توست
ان صدفی کـه همه ی پر گوهر اسـت
در یتیمی کـه گهر پرور اسـت
خلق عظیمی کـه تـو را داده دوست
پرتوی از روشنی خلق اوست
خواجۀ لولاک تـو را گفته اند
بانی افلاک تـو را گفته اند
ای کـه توئی آینۀ نور ذات
ختم شده در تـو نزول صفات
ای کـه بود خادم تـو صد خلیل
بوسه زده بر قدمت جبرئیل
آیت حسن احدیت توئی
محور دین صمدیت توئی
نخل امید از قدمت آب خورد
بهره ز میلاد تـو ابلیس برد
خلق گدایان حریم تواند
سائل دستان کریم تواند
قبلۀ مـن کعبۀ امید مـن
چشمۀ جوشندۀ توحید مـن
مـن کـه رسیدم بـه برت با امید
کی روم از درگه تـو نا امید
قطرۀ ناچیزم و دریا توئی
بندۀ درگاهم و مولا توئی
گر کـه نگاهی بـه «وفایی» کنی
هستی او را تـو خدایی کنی