#صاحب_الامر🌹🌻
#ولادت
کسی می آید از یک راه دور آهسته آهسته
شبی هم می کند زینجا عبور آهسته آهسته
غبار غربت از رخسار غمگین دور می سازد
و ما را می کند غرق سرور آهسته آهسته
دل دریایی ما را به دریا می برد روزی
به سان ماهی از جام بلور آهسته آهسته
ازین رخوت رهایی می دهد جانهای محزون را
درونها می شود پر شوق و شور آهسته آهسته
نسیم وحشت پاییز را قدری تحمل کن
بهار آید اگر باشی صبور آهسته آهسته
کسی می آید و می گیرد احساس خدایی را
ز انسانهای سرشار از غرور آهسته آهسته
فنا می گردد این تاریکی و محنت ز دنیامان
ز هر سو می دمد صدگونه نور آهسته آهسته
به سر میآید این دوران تلخ انتظار آخر
و ناجی می کند اینجا ظهور آهسته آهسته
ز الطاف خداوندی حضورش را تمنا کن
که او مردانه می یابد حضور آهسته آهسته
#صاحب_الامر🌹🌻
#ولادت
مژده اي دل که شب نيمه شعبان آمد
بر تن مرده و بي جان جهان جان آمد
بانگ تکبير نگردرهمه عالم بر پاست
همه گويند مگر جلوه يزدان آمد
اززمين نوربه بالا رود امشب زيرا
نور خورشيد امامت همه تابان آمد
قائم آل محمد (عج)گل گلزار رسول
حجه بن الحسن (عج)آن مظهر ايمان آمد
#صاحب_الامر🌻🌹
#ولادت
رسیدنش نفسی تازه داده دنیا را
همان مسیح که احیا کند مسیحا را
همان که یوسف کنعان به شوق دیدارش
شده ست مشتری پا به قرص بازارش
همان که چهره او نور فاطمی دارد
کنار گونه خود خال هاشمی دارد
خدا کند بپذیرد مرا به خادمی اش
سپید بخت شوم مثل خال هاشمی اش
سلام یوسف زهرا خوش آمدی آقا
امید آخر دنیا خوش آمدی آقا
سلام یوسف زهرا تورا صدا کردم
برای آمدنت آمدم دعا کردم
نگو که فاصله ما هزار فرسنگ است
ببین که مادر پیرم چقدر دلتنگ است
عزیز فاطمه عمریست بی تو دربدریم
هزار جمعه گذشت و هنوز بی خبریم
عزیز فاطمه آقا کجاست خانه ی تو
گرفته است دل تنگ ما بهانه ی تو
تو آخرین پسر خانواده ی ماهی
تو آبروی زمینی بقیة اللهی...
#صاحب_الامر🌹🌻
#ولادت
الا یا ایها العالم بیارائید محفلها
كه آمد نیمهی شعبان و حل گردید مشكلها
هزاران كشتی شادی زده پهلو به ساحلها
ببندد كاروان غم به سوی گور محملها
بیا ساقی لبالب كن زمی پیمانه دل را
كه از گلبانگ جاء الحق فراری گشت باطلها
احد با میم پیوند اخوت بست و احمد شد
گل نرجس شكوفا گشت و هم نام محمد شد
قلم در دست من امشب نوای دیگری دارد
سخن در طبع من قدر و بهای دیگری دارد
لبم بر ذكر حق حمد و ثنای دیگری دارد
دلم شوق لقای دلربای دیگری دارد
فضای سامرا حال و هوای دیگری دارد
زمین و آسمان امشب صفای دیگری دارد
احد با میم پیوند اُخوت بست و احمد شد
گل نرجس شكوفا گشت و هم نام محمد شد
بیا در بزم ما ای دل ببین قدرت نمائی را
زخود بیگانه شو دریاب فیض آشنایی را
مهیای گدائی كن تو كشكول گدائی را
زیمن مقدم مهدی ببین لطف خدائی را
بگردش آر، ای ساقی تو آن جام طلائی را
كه نوشم باده و گویم حدیث دل ربائی را
#صاحب_الامر🌹🌻
شبی را به خوابم بیا، نازنین!
دلم را پُر از بوی خورشید کن
بیا چشمه غصههای مرا
پُر از جوششِ شعر امید کن
بیا که جهان، زیر هر گام تو
پُر از رویش سبزهها میشود
#صاحب_الامر🌹🌻
#ولادت
این جشنها برای من «آقا» نمیشود
شب با چراغ عاریه، فردا نمیشود
خورشیدی و نگاه مرا میکنی سفید
می خواستم ببینمت؛ امّا نمیشود
شمشیرتان کجاست؟ بزن گردن مرا
وقتی که کور شد گرهی، وا نمیشود
یوسف! به شهر بی هنران وجه خویش را
عرضه مکن؛ که هیچ تقاضا نمیشود
اینجا، همه من اند؛ منِ بی خیالِ تو
اینجا کسی برای شما، ما نمیشود
آقا! جسارت است؛ ولی زودتر بیا
این کارها به صبر و مدارا نمیشود
تا چند فرسخی خودم، ایستاده ام
تا مرز یأس، تا به عدم، تا «نمی شود»
می پرسم از خودم: غزلی گفته ای؛ ولی
با این همه ردیف، چرا با «نمی شود»؟
#صاحب_الامر🌹🌻
#ولادت
چه بیقرار دلم میل سامرا کرده
خدا به حضرت نرگس پسر عطا کرده
حریم کوچک سرداب، عرش اعلا شد
نگار آمد و لبخندها شکوفا شد
سلام من به کسی که ز کاخ روم آمد
به ریسمان محبت اسیر آقا شد
خدا چه بخت بلندی به او عطا فرمود
ز راه دور رسید و عروس زهرا شد
عروس خانه غریب و امام خانه غریب
چقدر شادی این خانواده زیبا شد
نشسته یک پدری کنار گهواره
ترنم لب او نغمههای لالا شد
شهادتین به لبهای او چه دیدن داشت
در ابتدا جلواتش شبیه عیسی شد
همه ذخیره حق در میان گهواره است
عصا بدست نگهبان خانه موسی شد
صدا صدای رسول خداست میآید
طنین یارب او مثل پور لیلا شد
ستاره سحر خانواده سر زده است
خلاصه همه اهل بیت آمده است
#علی_اکبر
#ولادت
عاشق آن است که پر می گیرد
فقط از عشق خبر می گیرد
از جگر آتش اگر می گیرد
عشق را مدّ نظر می گیرد
منطق منطقه ما عشق است
مذهب مطلقه ما عشق است
بی دل آن است که دل داده به تو
کار و بارش فقط افتاده به تو
سجده کرده خود سجاده به تو
می رسد آخر این جاده به تو
راهی جاده مجنون شدنیم
بس که آماده مجنون شدنیم
ما همه در به در لیلاییم
بیش تر دور و بر لیلاییم
سائل پشت درِ لیلاییم
زیرِ دینِ پسرِ لیلاییم
تو علی اکبر لیلا هستی
نوه ی اول زهرا هستی
کیستی محشر در گهواره؟
فاتح خیبر در گهواره
یا که پیغمبر در گهواره
خنده ات اکبر در گهواره
همه را یاد نبی می انداخـت
یاد میلاد نبی می انداخت
“صابر خراسانی”
#صاحب_الامر🌻🌹
کدام جمعه، دعا مستجاب خواهد شد؟
مسیح عاطفه پا در رکاب خواهد شد
کدام جمعه، ز عطر بهشتیِ گل یاس
بهار، غرق شمیم گلاب خواهد شد
کدام جمعه، شود بخت عاشقان بیدار
و چشم فتنۀ عالم، به خواب خواهد شد
کدام جمعه، خدایا ز فیض گریۀ شوق
بهار و باغ و چمن، کامیاب خواهد شد
کدام جمعه، بگو یا «مُحوّل الاَحوال»!
در آسمان و زمین، انقلاب خواهد شد
جمالِ روشن آن ماهِ پشتِ پردۀ غیب
کدام جمعه، برون از حجاب خواهد شد
کدام جمعه، به خورشید میخورد پیوند
و بعد از این همه ابر، آفتاب خواهد شد
هزار جمعه دعای فرج به لب داریم
کدام جمعه، دعا مستجاب خواهد شد
#صاحب_الامر🌻🌹
#ولادت
مگر آسمان را چراغان نکردیم ؟!
زمین را مگر نورباران نکردیم ؟!
مگر کوچه را آب و جارو نکردیم ؟!
شبِ تار را غرقِ شببو نکردیم ؟!
مگر شهر را غرقِ شربت نکردیم ؟!
سر کوچه را طاقنصرت نکردیم ؟!
مگر شاعران از غمش کم سرودند ؟!
قلمها سلاحِ ظهورش نبودند ؟!
مگر مرغِ آمینمان در قفس بود ؟!
دم ربّناهایمان بینفس بود ؟!
مگر العجلهایمان دیردَم بود ؟!
سرِ سفرهی ندبهها چای، کم بود ؟!
مگر صبحِ جمعه سلامش نکردیم ؟!
تهِ هفتهها را به نامش نکردیم ؟!
چرا یوسف افتاده در چاهِ غیبت ؟!
چرا برنمیگردد از راهِ غیبت ؟!
چرا روز موعود، تاخیر دارد ؟!
کجای عملهایمان گیر دارد ؟!
جوابِ چراهایمان هم سوال است
مگر آرزوی وصالش محال است ؟!
نگو آرزویش محال است، هرگز !
نگو دیدنش در خیال است، هرگز !
زمانش بیاید؛ همین جمعه شاید
اگر حرفمان حرف باشد میآید