#ولادت
#حضرت_اباالفضل_العباس
تو آمدی برسی به مقام سرداری
که خون سرخ خدا با شما شود یاری
تو آمدی که به اذن خدا به دست تو
خدا گره بگشاید زکار بسیاری
تو آمدی که به اذن خدا کرم بکنی
بشر رها شود از بند هر گرفتاری
تو آمدی که بشر از شما بیاموزد
برادری و ادب ورزی و وفاداری
شما که اید که یعقوب در تمام عمر
ندیده است شما را به هیچ بازاری
شباهتی است میان تو و پدر آقا
که یک دم از دو دم ذوالفقار کراری
بدون بودن تو این جهان کسی کم داشت
تو آمدی که به معنا رسد علمداری
ستاره ها همه انگشت در دهان گفتند
که ماه روی زمین پانهاده انگاری
فرات قطره ای از آب مشک تو بوده است
و علقمه که به عشق شما شده جاری
خدا رسانده تو را به مقام سرداری
که خون سرخ خدا را شما کنی یاری
#ولادت
#حضرت_اباالفضل_العباس
مژده ای حزب خدا یار حسین آمد
سید و سالار انصار حسین آمد
عید میلاد علمدار حسین آمد
صدق و صفا آمد، عشق و وفا آمد
ای ماه خیرالناس خوش آمدی عباس
نور باران خانه حیدر شده امشب
فاطمه ام البنین مادر شده امشب
غرق شادی ساقی کوثر شده امشب
فخر عرب آمد، روح ادب آمد
ای ماه خیرالناس، خوش آمدی عباس
درد بی درمان عالم را دوا آمد
قهرمان سقای دشت نی نوا آمد
بر حسین فرمانده کل قوا آمد
آرام جان آمد جان، جهان آمد
ای ماه خیرالناس، خوش آمدی عباس
آمد آن ماهی که دارد چشم دریایی
باشدش از کودکی بر عالم آقایی
می کند فردا علمداری و سقایی
ماه حرم آمد، بحر کرم آمد
ای ماه خیرالناس، خوش آمدی عباس
یا امیرالمؤمنین نازم به احساست
گشته عالم زنده از بوی گل یاست
بوسه زن بر دست و بر بازوی عباست
باب المراد آمد، روح جهاد آمد
ای ماه خیرالناس، خوش آمدی عباس
ای گل ام البنین دستم به دامانت
جان من جان همه عالم به قربانت
تو کریمی و منم محتاج احسانت
دل منجلی آمد، نجل علی آمد
فرزند خیرالناس، خوش آمدی عباس
ای تمام انبیا زوّار قبر تو
باغ قرآن تشنه باران ابر تو
جان فدای مکتب ایثار و صبر تو
حق جلوه گر آمد نوری دگر آمد
ای ماه خیرالناس، خوش آمدی عباس
#ولادت
#حضرت_اباالفضل_العباس
مه شعبان شده ماهی به زمین آمده است
روز چارم پسر ام بنین آمده است
پدرش حیدر کرار زمیلادش شاد
بر بنی هاشمیان ماه ترین آمده است
نامش عباس شد ومعنی آن شیر دژم
بین شیران عرب شیرترین آمده است
جمله ذریه ی زهرا به رخش بوسه زنند
یک برادربه همه یارومعین آمده است
مادرش گفت برای همه اولاد بتول
پسرم بهر غلامی به یقین آمده است
مرتضی بوسه به دستش زد وگفتا بینم
دست او کرببلا تقش زمین آمده است
آمده تا که سپهدار حسینی بشود
آن علمدار یل لشگر دین آمده است
مادرش ام بنین درس وفایش داده
اسوه براهل وفایان زمین آمده است
آمده ساقی اطفال حسینش گردد
آب در حسرت او چله نشین آمده است
روز میلاد ابوالفضل به بین الحرمین
بهر دیدار عمو پرده نشین آمده است
کف بزن خوب طلب کن سفر کرببلا
باب حاجات همه در ثمین آمده است
🦋🌸 استفاده بهینه از کانال با قابلیت جستجو🔍🔍🔍
☘☘هشتک های استفاده از مناسبتها☘☘
#پیامبر_اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
#حضرت_زهرا علیهاسلام
#امام_علی عليه السلام
#امام_حسن عليه السلام
#امام_حسین عليه السلام
#ورودیه
#شب_جمعه
#مقتل
#شب_عاشورا
#عصر_عاشورا
#گودی_قتلگاه
#شام_غریبان
#روز_یازدهم
#زیارت_ناحیه
#کوفه
#شام
#دفن_امام
#علی_اصغر عليه السلام
#علی_اکبر عليه السلام
#حضرت_زینب عليها سلام
#طفلان_زینب
#حضرت_اباالفضل_العباس عليه السلام
#ام_البنین عليها السلام
#حضرت_سکینه علیهاسلام
#حضرت_رقیه علیهاسلام
#قاسم_بن_حسن عليه السلام
#عبدالله_بن_حسن عليه السلام
#مسلم_بن_عقیل عليه السلام
#حر_بن_یزید_ریاحی عليه السلام
#عَون_بن_عبد_اللّه عليه السلام
#محمد_بن_عبد_اللّه عليه السلام
#اربعین
#امام_سجاد عليه السلام
#امام_باقر عليه السلام
#امام_صادق عليه السلام
#امام_کاظم عليه السلام
#امام_رضا عليه السلام
#امام_جواد عليه السلام
#امام_هادی عليه السلام
#امام_عسکری عليه السلام
#صاحب_الامر🌻🌹 عجل الله تعالی فرجه الشریف
#سرآغاز_امامت_امام_زمان
مناسبتهای خاص؛
#شب_قدر
#شهید_اردهال
#مناجات_با_خدا
#مناجات_با_اهلبیت
#ماه_مبارک_رمضان
#ماه_شعبان
#ماه_محرم
#ماه_صفر
#ورودیه
#مناجات_شعبانیه
#دعای_ابوحمزه_ثمالی
#عید_قربان
#عید_غدیر_خم
#روز_عرفه
#عید_مبعث
#دفاع_مقدس
#شهیدان
#شلمچه
#آشنایی_با_بزرگان_شیعه
#آشنایی_با_کتب_شیعه
#عمار_یاسر
#عید_فطر
#عید_نوروز
#ائمه_بقیع
#حضرت_معصومه علیها السلام
#حضرت_خدیجه علیها السلام
#قم
#عبدالعظیم_حسنی علیه السلام
#امام_خمینی
#انقلاب_اسلامی
#حضرت_حمزه
#ازدواج_حضرت_علی_و_فاطمه
#ازدواج_پیامبر_و_خدیجه
#مقتل
#توسل
#شهید_جمهور
نکته :
اینکه مثلا در مورد حضرت زهرا می بایست روی این لینک
#حضرت_زهرا
ضربه بزنید که موارد زیادی را می آورد و به هر کدام که رسیدید دقت کنید که در پایین آن یکی از این موارد ذکر شده یا شعر آمده یا #مقتل و یا #مدح و یا #میلادیه و حتی موارد دیگری ذکر شده که متناسب با آن فایل را استفاده نمایید.
@marsieha
#مناجات
من نمیگویم که سمندر باش یا پروانه باش
چون به فکر سوختن افتاده ای مردانه باش
من نمیگویم که عاقل باش یا دیوانه باش
گر به جانان آشنایی از جهان بیگانه باش
گر سر مقصود داری مو به مو جوینده شو
ور وصال گنج خواهی سر به سر ویرانه باش
گر ز تیر غمزه خونت ریخت ساقی دم مزن
ور به جای باده زهرت داد در شکرانه باش
چون قدح از دست مستان می خوری مستانه خور
چون قدم در خیل مردان میزنی مردانه باش
گر مقام خوشدلی میخواهی از دور سپهر
شام در مستی، سحر در نعرهٔ مستانه باش
گر شبی در خانه جانانه مهمانت کنند
گول نعمت را مخور مشغول صاحب خانه باش
یا به چشم آرزو سیر رخ صیاد کن
یا به صحرای طلب در جستجوی دانه باش
یا گل نورسته شو یا بلبل شوریدهحال
یا چراغ خانه یا آتش به جان، پروانه باش
یا که طبل عاشقی و کوس معشوقی بزن
یا به رندی شهره شو یا در جمال افسانه باش
یا مسلمان باش یا کافر، دورنگی تا به کی
یا مقیم کعبه شو یا ساکن بت خانه باش
#حضرت_اباالفضل_العباس
#مدح
یابن امّ البنین سلام سلام
نجل حبل المتین سلام سلام
ساقی تشنۀ حسین سلام سلام
باب حاجات عالمین سلام سلام
السّلام ای مه بنی هاشم
ای چراغ ره بنی هاشم
آمدم آمدم قبولم کن
خاک ذریّۀ بتولم کن
از دو چشمم گلاب آوردم
بر تو لب تشنه آب آوردم
گل امّ البنین گلابم کن
جزو زوّار خود حسابم کن
گر چه با دست خالی آمده ام
بنگر با چه حالی آمده ام
قد خم گشته از گنه دارم
نامه ای از گنه سیه دارم
در حریم تو خویش را جستم
روی خود را به خون دل شستم
این من و این دو چشم پر خونم
به تو مدیون و از تو ممنونم
که ز لطف و عنایت و کرمت
گشتم امروز زانر حرمت
گنهم را تو شستشو دادی
به من از اشگ آبرو دادی
تو گل پرپر دو فاطمه ای
تو حسینی دگر به علقمه ای
تو به کُلّ وجود آقایی
تو بدست بریده سقّایی
دست و چشم و سرت فدا گردید
هر سه تقدیم بر خدا گردید
گر چه بار گناه آوردم
به حریمت پناه آوردم
خار بودم دگر گل یاسم
ز آنکه زوّار قبر عبّاسم
به دو دست بریده ات عبّاس
به دل داغدیده ات عبّاس
به مقام و جلالتت سوگند
به سرشک خجالتت سوگند
به لب از عطش فسردۀ تو
به دل و چشم تیر خوردۀ تو
به وفا داری و به آقاییت
به علمداری و به سقّاییت
به امامی که دست تو بوسید
به قدی کز مصیبت تو خمید
به دو چشمان بسته ات سوگند
به جبین شکسته ات سوگند
هم به دنیا بسوز، هستم را
هم به عقبی بگیر، دستم را
ای به قربان مکتب صبرت
آب هم گشته زائر قبرت
تا قیامت به یاد تربت تو
آب گرید به یاد غربت تو
ناله از موج بحر برخیزد
آب هم بر تو اشک می ریزد
تا به دریا عطش رسالت تو است
آب هم آب از خجالت تو است
📚نخل میثم
#حضرت_اباالفضل_العباس
#مدح
سلام باد به چشم و به دست و بازویش
درود باد به ماه جمال دلجویش
ز معجز نبوی ارث میبرد چشمش
به ذوالفقار علی رفته تیغ ابرویش
کتاب عشق حسین است در خط و خالش
بهشت زینب کبری است لالۀ رویش
مدینه مست شد از بوی عشق و عطر وفا
دمی که امّ بنین شانه زد به گیسویش
خدا گواست که بوی حسین را می داد
چو می گذشت نسیم شب از سر کویش
ملقّب است به باب الحوایجی آری
بیا و دست گدایی دراز کن سویش
تمامی شهدا غبطه می برند به او
که هست صحنۀ محشر پر از هیاهویش
خوش آن زبان که چو در روز حشر باز شود
به این دو مصرع زیبا بود ثنا گویش
سلام خالق منّان سلام خیر النّاس
سلام خیل شهیدان به حضرت عبّاس
📚نخل میثم
@marsieha
روضه رضوان
🦋🌸 استفاده بهینه از کانال با قابلیت جستجو🔍🔍🔍 ☘☘هشتک های استفاده از مناسبتها☘☘ #پیامبر_اکرم صلی الل
دوستان می تونن جهت سهولت دسترسی به مناسبت (اعیاد و وفیات) این قسمت رو سنجاق کنند تا به هشتک های مورد نظر دسترسی آسان داشته باشند...
🔹 امام سجاد (ع) فرمود:
«کمْ مِنْ مَفْتونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فیهِ، وَ کمْ مِنْ مَغْرورٍ بِحُسْنِ السَّتْرِ عَلَیهِ، وَ کمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالاِْحْسانِ اِلَیهِ».
بسیاری از مردم از بس خوبشان را و مدحشان را گفتند فاسد شدند،
بسیاری از مردم چون از عیبشان چشمپوشی شد و مورد انتقاد قرار نگرفتند مغرور شدند،
بسیاری از مردم هم چون به آنها احسان شد و از راه احسان زندگی و کارشان اداره شد متدرّجاً در غفلت فرو رفتند.
📘 استاد مطهری بیست گفتار، ص۱۹
eitaa.com/motahari_ir
8.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مناجات_با_خدا
#حضرت_اباالفضل_العباس
#شهادت
عبد گنهکارت دلش بیقراره
بندت به غیر از تو کسی رو نداره
خدایا از بس که مهربونی تو
دلیل این اشکام و میدونی تو
میدونی تو میدونی تو
عمر داره میشه تباه خدایا ببخش
خستم از بار گناه خدایا ببخش
هر بار صدات کردم به دادم رسیدی
حاجت روام کردی بدیم و ندیدی
به این عبد بیمقدار و ناقابل
نظر کن جان آقام ابوفاضل
ابوفاضل ابوفاضل
از همه تشنه ترم خدایا ببخش
جان سقای حرم خدایا ببخش
دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد
چشم حرامی با حرم روبرو شد دلم زیر رو شد
بیا برگرد خیمه ای کس و کارم
منو تنها نگذار ای علمدارم
ای علمدارم ای علمدارم
آب به خیمه نرسید فدای سرت
حسین قامتش خمید فدای سرت
🎥حاج محمود کریمی
#امام_سجاد
#مدح
"در دوران حکومت ولید بن عبد الملک اموی ، ولیعهد و برادرش هشام بن عبد الملک به قصد حج ، به مکه آمد و به آهنگ طواف قدم در مسجد الحرام گذاشت
چون به منظور استلام (لمس) حجر الاسود به نزدیک کعبه رسید ، فشار جمعیت میان او و حطیم حائل شد ، ناگزیر قدم واپس نهاد و بر منبری که برای وی نصب کردند ، به انتظار فروکاستن ازدحام جمعیت بنشست و بزرگان شام که همراه او بودند در اطرافش جمع شدند و به تماشای مطاف پرداختند .
در این هنگام کوکبه جلال حضرت علی بن الحسین علیهما السلام که سیمایش از همگان زیباتر وجامههایش از همگان پاکیزه تر و شمیم نسیمش از همه طواف کنندگان دلپذیرتر بود، از افق مسجد بدرخشید و به مطاف درآمد ، و چون به نزدیک حجر الاسود رسید ، موج جمعیت در برابر هیبت و عظمتش واپس نشست و منطقه استلام را در برابرش خالی از ازدحام ساخت ، تا به آسانی دست به حجر الاسود رساند و به طواف پرداخت .
تماشای این منظره موجی از خشم و حسد در دل و جان هشام بن عبد الملک برانگیخت و در همین حال که آتش کینه در درونش زبانه می کشید ، یکی از بزرگان شام رو به او کرد و با لحنی آمیخته به حیرت گفت : این کیست که تمام جمعیت به تجلیل و تکریم او پرداختند و صحنه مطاف برای او خلوت گردید؟ هشام با آن که شخصیت امام را نیک می شناخت ، اما از شدت کینه و حسد و از بیم آن که درباریانش به او مایل شوند و تحت تأثیر مقام و کلامش قرار گیرند ، خود را به نادانی زد و در جواب مرد شامی گفت : "او را نمی شناسم "
در این هنگام روح حساس ابو فراس (فرزدق) از این تجاهل و حق کشی سخت آزرده شد و با آن که خود شاعر دربار اموی بود ، بدون آن که از قهر و سطوت هشام بترسد و از درنده خویی آن امیر مغرور خودکامه بر جان خود بیندیشد ، رو به مرد شامی کرد و گفت : اگر خواهی تا شخصیت او را بشناسی از من بپرس ، من او را نیک می شناسم . آن گاه فرزدق در لحظهای از لحظات تجلی ایمان و معراج روح ، قصیده جاویدان خود را که از الهام وجدان بیدارش مایه میگرفت ، با حماسههای افروخته و آهنگی پرشور و سیل آسا بر زبان راند ، و اینک دو بیتی از آن قصیده و قسمتی از ترجمه آن :
هذا الذی تعرف البطحاء وطأته
والبیت یعرفه والحل والحرم
هذا الذی احمد المختار والده
صلی علیه الهی ما جری القلم
او همان کسی است که سرزمین "بطحاء" جای گامهایش را می شناسد و کعبه و حل و حرم در شناسائیش همدم وهمقدمند .
این کسی است که احمد مختار پدر اوست، که تا هر زمان قلم قضا در کار باشد،
درود و رحمت خدا بر روان پاک او روان باد ... این فرزند فاطمه، سرور بانوان جهان است و پسر پاکیزه گوهر وصی پیغمبر است، که آتش قهر و شعله انتقام خدا از زبانه تیغ بی دریغش همی درخشد.
... و از این دست اشعاری سرود که همچون خورشید بر تارک آسمان ولایت می درخشد و نور می پاشد . وقتی قصیده فرزدق به پایان رسید، هشام مانند کسی که از خوابی گران بیدار شده باشد ، خشمگین و آشفته به فرزدق گفت : چرا چنین شعری - تا کنون - در مدح ما نسرودهای ؟ فرزدق گفت : جدی بمانند جد او و پدری همشأن پدر او و مادری پاکیزه گوهر، مانند مادر او بیاور تا تو را نیز مانند او بستایم .
هشام برآشفت و دستور داد تا نام شاعر را از دفتر جوایز حذف کنند و او را در سرزمین "عسفان" میان مکه و مدینه به بند و زندان کشند . چون این خبر به حضرت سجاد (ع) رسید دستور فرمود دوازده هزار درهم به رسم صله و جایزه نزد فرزدق بفرستند و عذر بخواهند که بیش از این مقدور نیست .
فرزدق صله را نپذیرفت و پیغام داد : من این قصیده را برای رضای خدا و رسول خدا و دفاع از حق سرودهام و صلهای نمیخواهم . امام (ع) صله را بازپس فرستاد و او را سوگند داد که بپذیرد و اطمینان داد که چیزی از ارزش واقعی آن ، در نزد خدا کم نخواهد شد .
📚بحار الانوار ج ۴۶ص ۲۱
@marsieha