eitaa logo
روضه رضوان
1.3هزار دنبال‌کننده
566 عکس
271 ویدیو
30 فایل
از عناوین جهان مرثیه خوان ما را بس اشعار اهل بیت علیهم السلام + مقتل عربی🌷 امیر حسین سعیدی پور آیدی ما 👈 @amir_saidi کپی فقط با ذکر لینک ⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
دلها چه مضطر میشود شبهای جمعه غوغای محشر میشود شبهای جمعه با روضه اب و لب ساقی تشنه هر دیده ای تر میشود شبهای جمعه یک گوشه از کرب و بلا هم ام لیلا گریان اکبر میشود شبهای جمعه شاه شهید سر جدا در قتلگاهش دلتنگ مادر میشود شبهای جمعه وای از دمی که روبرو بی بی عالم با شاه بی سر میشود شبهای جمعه کرب و بلا پر از صدای ناله های زهرای اطهر میشود شبهای جمعه یاد غروب روز عـاشورا، ارباب محزون خواهرمیشود شبهای جمعه از بعد عـاشورا میان قاضریه با روضه ها سر میشودشبهای جمعه @marsieha
تا به دل عشق تو را دارم چه غم دارم حسین رابطه با کربلا دارم چه غم دارم حسین خانه ات آباد باد ای بی کفن ارباب من من که از داغت عزادارم چه غم دارم حسین تو هزاران یار داری من ولی غیر از تو هیچ تا به دربار تو جا دارم چه غم دارم حسین جان زهرا مادرت ای شاه مایوسم مکن تا بگویم ادعا دارم، چه غم دارم حسین ای که تو دست نوازش بر سر حُر می کشی گر چه من بارِ خطا دارم، چه غم دارم حسین آمدم امروز عهدی با تو بندم سیدی من به عهد خود وفا دارم چه غم دارم حسین هر کسی با دلبری نازد در این شش روز عمر من چون تو دلربا دارم چه غم دارم حسین 🖋ولی الله کلامی زنجانی @marsieha
تا مرا در گناه دید حسین زودتر از همه دَوید حسین باید از او فقط شنید خدا باید از ما فقط شنید: حسین گِل مردم به ما چه مربوط است گِل ما را که آفرید حسین در اِزای دو قطره خون گلوش از خدا، خلق را خرید حسین حج نرفتیم، کربلا رفتیم کعبه را سمت ما کشید حسین کعبه هم در طواف می‌گوید لک لبیک یا شهید، حسین آنقَدَر داد زد ته گودال تا به دادِ همه رسید حسین نیزه‌ها هر کدام طعمی داشت همه را یک به یک چشید حسین 🖋علی اکبر لطیفیان
🌻🌹 این دردها درمان ندارد غیر وصلت این غصّه ی بی انتها گفتن ندارد چشم گنهکار من و دیدار رویت دردی که باشد بی دوا گفتن ندارد هر بار توبه کردم و هر بار ... بگذر این ماجرای توبه ها گفتن ندارد آقا اگر کاری برایت کرده باشم باشم اگر بی ادعا، گفتن ندارد هر صبح و شب گریان غمهایت نبودیم حال دل این بی وفا گفتن ندارد آقا خودت یک کربلا روزی من کن اصلاً فراق کربلا گفتن ندارد 🖋 وحید محمّدی @marsieha
بگیر بالِ مرا باز در هوای خودت مرا بِبَر به کنارت،به کربلایِ خودت من آشنایِ توام خانه زادِ مادرتان نصیب در به درت کن شبی دعایِ خودت نفس بزن که مذابم کنی در این شب‌ها نفس بده که بسوزم فقط برایِ خودت دلم کتیبه‌یِ اشعار محتشم شده است بزن به سینه‌ام آتش،به روضه‌هایِ خودت ببین که نذرِ درِ زینبیه‌ات شده‌ام بکش به دیده‌ام از گرد و خاک پایِ خودت از آن زمان که مرا نوکرت خدا خوانده نشسته بر جگرم داغِ بوریای خودت وصیتم شده آقا!مرا کفن نکنند مگر به پیرهن مشکی عزای خودت 🖋حسن لطفی @marsieha
🌻🌹 عمری که بی تو رفت یقینا حرام شد بی تو دلم اسیر خیالات خام شد آقا بیا که بی تو به پایان رسید عمر آقا بیا که فرصت ما هم تمام شد بیچاره آن کسی که به دور از شما مدام با هرکسی به غیر شما همکلام شد بدبخت آن کسی که گرفتار نفس شد خوشبخت آن کسی که فدای امام شد رحمت بر آن که بهر تو از نام و نان گذشت نفرین بر آن که شیفته ی نان و نام شد ایام فاطمیه شده، روضه خوان بخوان آری بخوان که طاقت اشکم تمام شد از آن دمی که مادر ما پشت در رسید از لحظه ای که خانه پر از ازدحام شد مزد رسالت نبوی خوب شد ادا بر دختر نبی چقدَر احترام شد این آتشی که هستِ علی را از او گرفت تا کربلا رسید و وبال خیام شد 🖋مهدی شریفی
🌻🌹 زیاد خون به دلت کرده ام حلالم کن تو خوب بوده ای و من بدم حلالم کن چقدر قدر تو مخفی است بین ما مردم در آسمان و زمین محترم ، حلالم کن نه مُقبِلم نه کُمیتم نه مُحتشم اما به سوز شاعری محتشم حلالم کن همه امید من این چشم های دریایی است میان گریه شبی باز هم حلالم کن تو از سلاله ی زهرای مهربان هستی به حق فاطمه ی بی حرم حلالم کن مرا به خیل گناهم نگیر آقا جان تو را به چادر زهرا قسم حلالم کن به مشک پاره ی عباس و چشم پر خونش تو را به حق دو دست قلم حلالم کن @marsieha
🌻🌹 شکسته بال و پرم، وا نمی شود بالم از این خراب تر آقا نمی شود حالم هنوز هم که هنوز است در مسیر جنون به پختگی نرسیدم، چو میوه ای کالم گذشت فرصت عمرم، سپید شد مویم بدون رؤیت رویت گذشت هر سالم مرا ببخش که کمتر به یادتان بودم ببخش، رنگ شما نیست رنگ اعمالم فدای تار عبایت، بگیر دستم را بگیر دست دلم را، مریض احوالم به غیر روضه و گریه، به غیر نور شما که هیچ نور امیدی نمانده در عالم میان روضه ی گودال این دلم گیر است شبیه جد غریبت اسیر گودالم هنوز هم که هنوز است دل پریشانم صدای نعل جدید و شروع جنجالم هنوز هم که هنوز است در تب و تابم هنوز گریه کن روضه های خلخالم 🖋 وحید محمدی @marsieha
باز وقت مستی چشمانِ بیدار من است باز این شب ‎ها خدا مشتاق دیدار من است طعنه ‎ها خوردم ولی تا آمدم فریاد زد ای ملائک این همان عبد گنهکار من است عمر من طی شد دگر یک تن خریدارم نشد ای بنازم رحمتش را او خریدار من است یک الهی گفتم و یک عمر تحویلم گرفت این هزاران بار غفران ، جای یک بار من است ربّ شهر الله اکبر ، عبد عاصی آمده سائل این آستان قلب گرفتار من است اول ماهی بخر بار مرا ای خوش حساب خوب یا بد هر چه باشد جنس بازار من است با دعای فاطمه اینجا رسیدم بی گمان روز محشر هم شود ، زهرا پی کار من است به ” علی ” گرم است پشتم یا علی و یا عظیم هر شب جمعه حسین است که نگهدار من است تشنگی روزه را با روضه توام می ‎کنم شاهد این سوختن چشمان خون بار من است جان فدای آن سری که پیش زینب ذبح شد تشنه و زخمی و سخت و نامرتب ذبح شد
🌹رویاے شریف عطرسیب اسٺ حرم تفسیرِدوسوره عجیب اسٺ حرم 🌹هم سوره ڪوثرسٺ و هم سوره قدر هرآیہ شفاسٺ پس طبیب اسٺ حرم
بی کس و کارم، تویی تنها کس و کارم حسین بیشتر از کلّ دنیا دوستت دارم حسین ای ملاک دوستی! با دوستانت دوستم تا ابد از دشمنانت سخت بیزارم حسین شکر ایزد را که مشکی پوش داغ تو شدم شکر ایزد را که بهر تو عزادارم حسین گرچه ناچیز و حقیر و کوچک و پستم ولی هرکه هستم هرچه هستم دوستت دارم حسین دوست دارم من تو را، کرب و بلا را، روضه را با نگاه لطف تو از عشق سرشارم حسین گوشه چشمی گر کنی صدها گره وا می شود یک نظر بنما گره افتاده در کارم حسین در میان روضه ها لبریز آب و آتشم آه حسرت می کشم، چون ابر می بارم حسین روضه جانسوز گودال تو جای خود، ولی من هلاک روضه دست علمدارم حسین 🖋مهدی شریفی
بگیر بالِ مرا باز در هوای خودت مرا بِبَر به کنارت،به کربلایِ خودت من آشنایِ توام خانه زادِ مادرتان نصیب در به درت کن شبی دعایِ خودت نفس بزن که مذابم کنی در این شب‌ها نفس بده که بسوزم فقط برایِ خودت دلم کتیبه‌یِ اشعار محتشم شده است بزن به سینه‌ام آتش،به روضه‌هایِ خودت ببین که نذرِ درِ زینبیه‌ات شده‌ام بکش به دیده‌ام از گرد و خاک پایِ خودت از آن زمان که مرا نوکرت خدا خوانده نشسته بر جگرم داغِ بوریای خودت وصیتم شده آقا!مرا کفن نکنند مگر به پیرهن مشکی عزای خودت 🖋حسن لطفی @marsieha
🌹 مادری گفت " بُنیَّ " غزلی ریخت بهم و ردیف " سَر " اولاد علی ریخت بهم خواهری که قد و بالای برادرهایش همۀ دلخوشی اش بود، ولی ریخت بهم گذر نحس سه شعبه که به دریا افتاد ساحل چشم و دو ابروی یلی ریخت بهم نیزه ای آمد و پهلوی اذان گوی حرم وسط جلوۀ " خیر العملی " ریخت بهم زهر این حادثه آنقدر مذاقش تلخ است🍂 طعم شیرینی " احلی عسلی " ریخت بهم حنجری کوچک و " آنجا که عرب تیر انداخت "‌ بار معنایی ضرب المثلی ریخت بهم ‌ بدنی ریخت بهم، پیرُهنی ریخت بهم مــادری گفـت "بُنـیَّ" غــزلی ریخت بــهم @marsieha
ای کاش برای تو اثر داشته باشم باری ز سر دوش تو برداشته باشم بی شک تو به دیدار دل خسته می آیی از آمدنت کاش خبر داشته باشم سر نذر قدومت نشود بار گران است ای وای اگر پیش تو سر داشته باشم بی دینم اگر پیش دو ابروی کمانت من سجده به محراب دگر داشته باشم از شوق زیارت دل من بال درآورد بگذار که در صحن تو پر داشته باشم تا کرببلا قبله ی عشاق جهان است حیف است که بر کعبه نظر داشته باشم من خواسته ام تا که به چشمم رمقی هست در روضه ی تو دیده ی تر داشته باشم بگذار که من در عوض آن همه زخمت یک داغ اقلاً به جگر داشته باشم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه اگرم نيست میسر حرمش سر بامى روم و داد كشم از كرمش دست بر سينه گذارم و سلامى دهمش مى كنم ياد غم و محنت و رنج و المش گويم ارباب تو در سينه ما جا دارى آنچه خوبان همه دارند تو يكجا دارى
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥💔 دلم تنگه نذاری نوکر تو بی‌سعادت شه نذاری دوری از حرم یه عادت شه
🦋🌸 استفاده بهینه از کانال با قابلیت جستجو🔍🔍🔍 ☘☘هشتک های استفاده از مناسبتها☘☘ صلی الله علیه و آله و سلم علیهاسلام عليه السلام عليه السلام عليه السلام عليه السلام عليه السلام عليها سلام عليه السلام عليها السلام علیهاسلام علیهاسلام عليه السلام عليه السلام عليه السلام عليه السلام عليه السلام عليه السلام عليه السلام عليه السلام عليه السلام عليه السلام عليه السلام عليه السلام عليه السلام عليه السلام 🌻🌹 عجل الله تعالی فرجه الشریف مناسبت‌های خاص؛ علیها السلام علیها السلام علیه السلام نکته : اینکه مثلا در مورد حضرت زهرا می بایست روی این لینک ضربه بزنید که موارد زیادی را می آورد و به هر کدام که رسیدید دقت کنید که در پایین آن یکی از این موارد ذکر شده یا شعر آمده یا و یا و یا و حتی موارد دیگری ذکر شده که متناسب با آن فایل را استفاده نمایید. @marsieha
خانه زاد روضه های هر شب جمعه منم غرق ماتم های روز واقعه هر دم منم نوکری بر درگهت را فخر بر عالم کنم ای که بر عالم تویی آن کس که بر او نوکرم محیی الاموات هستی یابن الزهرا یا حسین معنی آیات هستی کاشف الکربی حسین یابن طاها یابن یاسین یا حسین زادۂ زهرا قتیل العبراتی یا حسین ای که اندر کربلا کار مسیحا می کنی تو شفاعت از کرامت بهر ماها می کنی ای که تو ثارالهی، شاه شهید کربلا خاک پایت مهر و تسبیح مناجات خدا خاک تربت آبرو داده مرا مولا حسین روضه هایت مجلس انس خدا آقا حسین ساقی اندر روضه ها مست می ناب شماست اذن رفتن کربلا تنها به دستان شماست 🖋رسول چهارمحالی @marsieha
شب جمعه حرمت بوی محرم دارد بانویی کنج حرم مجلس ماتم دارد شب جمعه شده و باز دلم رفت حرم دل آشفته ی من، صحن تو را کم دارد مادرت روضه گرفته است برایت آقا زیر لب زمزمه وای حسینم دارد بیرق روضه عیان است ز روی گنبد مجلس روضه همانجاست که پرچم دارد گریه ی مادرتان عرش خدا را لرزاند روضه آه بُنَیَّ چقدر غم دارد حجره های حرمت پر شده از ذکر حسین هر که آید به حرم نام تو را دم دارد در هوای لب خشکت به لب آب فرات چشم هر زائرتان چشمه ی زمزم دارد عطر سیب حرمت از سر شب تا به سحر برده غم از دل هرکس که به دل غم دارد فطرس امشب چقدر بر تو سلام آورده فطرس انگار خبر از همه عالم دارد 🖋مصطفی قربانعلی @marsieha
شب جمعه است و دلم کرببلا می خواهد کربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد چه کنم من که ندارم به جز این قلبِ سیه دلِ من از تو حسین قدری دوا می خواهد روضه ی آب و عطش گر چه ملول است و ولی دلِ بشکسته و صد شور و نوا می خواهد شب جمعه شد و مادر به حرم آمده است وا که این صحنه عجب حال و هوا می خواهد آخر این غرقِ گنه را چه به این حال و هوا دلِ من جرعه ای از آبِ شفا  می خواهد کی شود قسمت من هم بشود کرببلا دلم عطرِ حرمِ شاهِ ولا می خواهد 🖋محرابی @marsieha
وقتی حسین جنس غمش فرق می کند حتمازیارت حرمش فرق می کند دارم یقین که نوکریش به زشاهی است این شاه بی بدل کرمش فرق می کند دارم مدام چشم امیدی به اصغرش دستان کوچک پسرش فرق می کند در لحظه های آخر عمرم خدا کند آقا نظر کند، نظرش فرق می کند گفته امام ضامن ما فابک للحسین زیرا مصائب و المش فرق می کند هرگز ندیده ایم حصیری شود کفن این شاه بی کفن کفنش فرق می کند شب های جمعه فاطمه فریاد می زند زخمی که خورد بر بدنش فرق می کند. باز این چه شورش است که در خلق عالم است حقا که شعر محتشمش فرق می کند
شب جمعه حرمت بوی محرم دارد بانویی کنج حرم مجلس ماتم دارد شب جمعه شده و باز دلم رفت حرم دل آشفته ی من، صحن تو را کم دارد مادرت روضه گرفته است برایت آقا زیر لب زمزمه وای حسینم دارد بیرق روضه عیان است ز روی گنبد مجلس روضه همانجاست که پرچم دارد گریه ی مادرتان عرش خدا را لرزاند روضه آه بُنَیَّ چقدر غم دارد حجره های حرمت پر شده از ذکر حسین هر که آید به حرم نام تو را دم دارد در هوای لب خشکت به لب آب فرات چشم هر زائرتان چشمه ی زمزم دارد عطر سیب حرمت از سر شب تا به سحر برده غم از دل هرکس که به دل غم دارد فطرس امشب چقدر بر تو سلام آورده فطرس انگار خبر از همه عالم دارد
شب جمعه است و دلم کرببلا می خواهد کربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد چه کنم من که ندارم به جز این قلبِ سیه دلِ من از تو حسین قدری دوا می خواهد روضه ی آب و عطش گر چه ملول است و ولی دلِ بشکسته و صد شور و نوا می خواهد شب جمعه شد و مادر به حرم آمده است وا که این صحنه عجب حال و هوا می خواهد آخر این غرقِ گنه را چه به این حال و هوا دلِ من جرعه ای از آبِ شفا می خواهد کی شود قسمت من هم بشود کرببلا دلم عطرِ حرمِ شاهِ ولا می خواهد
وقتی دلی شکست، یقینأ بها گرفت در سرسرای عرش معلا سرا گرفت قربان عاشقی که دلش بیقرار شد بعد از نماز شب ز خدا کربلا گرفت حال و هوای هیئتتان خوشتر از بهشت با چای روضه بود که دل ها جلا گرفت صد مرده زنده می شود از ذکر یا حسین ارباب ما شِفای مسیح از خدا گرفت زهرا نوشت نامه، خدا هم قبول کرد باید وجود گریه کنان را طلا گرفت بال ملک به زیر قدم های زائرش اما خودش ز دار جهان بوریا گرفت تفسیر سوره ای که به نیزه نشسته است باید فقط ز دختر شیر خدا گرفت تن های کشتگان همه در زیر سُم اسب خورشید اهل بیت، روی نیزه جا گرفت وقتی فضای روضه مکشوفه گشته باز خواهی بگویمت که چرا دل نوا گرفت؟ مادر میان قتلگه و شمر هم رسید مویش کشید و بعد برید و هوا گرفت لرزید دست و پای کَریهش ولی به عمد سر را مقابل حرم و بچه ها گرفت خورشید هم تحمل این صحنه را نداشت فورأ غروب کرد وَ عالم عزا گرفت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب های جمعه می گیرم هواتو اشک غریبی می ریزم براتو بیچاره اون که حرم رو ندیده بیچاره تر اون که دید کربلاتو آه امون از غریبی، صبوری آه چه جوری بسازم با دوری شاه کرامت کجا تو کجا من؟ این کربلایت چه ها کرده با من اشکای زهرا تو صحرا برا تو شب های جمعه صبوری برا من بیچاره اون که حرم رو ندیده بیچاره تر اون که دید کربلاتو آه حرم باز پر از بوی سیبه آه خدایا حسینم غریبه استاد ميرزا محمدی @marsieha
🌹 مادری گفت " بُنیَّ " غزلی ریخت بهم و ردیف " سَر " اولاد علی ریخت بهم خواهری که قد و بالای برادرهایش همۀ دلخوشی اش بود، ولی ریخت بهم گذر نحس سه شعبه که به دریا افتاد ساحل چشم و دو ابروی یلی ریخت بهم نیزه ای آمد و پهلوی اذان گوی حرم وسط جلوۀ " خیر العملی " ریخت بهم زهر این حادثه آنقدر مذاقش تلخ است🍂 طعم شیرینی " احلی عسلی " ریخت بهم حنجری کوچک و " آنجا که عرب تیر انداخت "‌ بار معنایی ضرب المثلی ریخت بهم ‌ بدنی ریخت بهم، پیرُهنی ریخت بهم مــادری گفـت "بُنـیَّ" غــزلی ریخت بــهم @marsieha
🌹 کرده ام نذر که عمری ز غمت گریه کنم آه از دل کشم و از اَلَمَت گریه کنم گر دل سوخته ای لطف به من کرده خدا بهر آنست که سوزم ز غمت، گریه کنم گاه در ماتم تو بر سر و بر سینه زنم گاه بنشینم و زیر عَلَمت گریه کنم منم آن سائل درمانده که با دست تهی در دل شب به امید کرمت گریه کنم به غُبار حرم کرببلایت سوگند دوست دارم که شبی در حَرمت گریه کنم کاش آئی دَم مُردن به سر بالینم تا نَهَم صورت خود بر قَدمت گریه کنم سروده :وفائی @marsieha
فقط باید نشست رو به سوی قبله زانو زد تمام جاده را با پلک‌های خیس، جارو زد نباید جز کریمان از کسی چیزی طلب کرد و نباید جز حسین بن علی بر هرکسی رو زد به لبیکی که می‌گوییم می‌ارزد، که اینگونه برای یک زیارت این‌همه این سو و آن سو زد نه‌نتها حرف من یا حرف تو، این رسم نوکرهاست! نباید با زهیر و جون و عابث ذره‌ای مو زد چه آقایی؟ که خاک زیر پای زائرانش را شبیه مهر تربت می‌شود بر طاق ابرو زد فقط باید به پایش اربا اربا شد، فقط دل را گره بر زخم‌های بی‌شمار اکبر او زد
مُلک دلم همین که به نام حسین شد عبدی گناهکار غلام حسین شد آرامشی نداشت وجودم به هیچ وجه تا که به اذن فاطمه رام حسین شد قند مکرر اسم “حسین” است، والسلام شیرین ترین کلام، کلام حسین شد «با یک سلام صبح به ارباب بی کفن » روزم پر از جواب سلام حسین شد یادم نمی رود که خدا هر زمان ز من قهرش گرفت، واسطه نام حسین شد یک شب دوباره نوکری آمد به خواب من حرفش دوباره حرف مرام حسین شد نوکر از آب خوردن خود آب می شود بین دو نهر؛ آب، حرام حسین شد 🖊امیر عظیمی