فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوست خوب، آدم رو جاهای خوب میکشونه
#حسین_یکتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ای شهیدان عشق مدیون شماست هر چه ما داریم از خون شماست...🕊✨
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
#پنجشنبههاویادشهدا
🍂سوگند می خورم که شهیدان راه عشق...
با دست بسته هم گره از خلق وا کنند...
🍂باب الحوائج اند به آن ها رجوع کن...
از این قبیله هر چه بخواهی، عطا کنند....
🍃 باز پنجشنبه و یاد شهدا با صلوات🍃
🌱⃟🌸๛
خدایا! به حق این دستان پاک و به حرمت #شهدا؛ دستان ناپاک را از این نظام و از این مملکت کوتاه بفرما...
#الهیآمین
📷 فکه_ عملیات #والفجر۱
فروردین ۱۳۶۲
عکاس: محمدحسین حیدری
دلگیرم !!
هرچہ میــدوم!
بہ گرد پایتـان هم نمیرسم!
مسئلہ یڪ سـربـنـد و لـبـاس خاڪے نیست!
هواے دلـم از حد هشــدار گذشتہ!
شہـــــدا یارے ام ڪنید...
#شهدا🕊
#صبحتون_شهدایی 🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدیو #زلزله #اردکول
20 اردبیهشت سال 76 ...
روزی که هیچوقت خاطرات تلخ آن از ذهنمان پاک نخواهد شد. 20 اردیبهشت سال 1376 ساعت 12:28 ظهر زلزله ای به قدرت 7.2 ریشتر منطقه زیرکوه را لرزاند و کانون آن روستای اردکول بود.در این حادثه 209 نفر از عزیزانمان در این روستا جان باختند. یاد و خاطرشان گرامی باد. شادی روحشان صلوات.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💹 اعلام خبر زلزله از شبکه یک سیما
✅ 20 اردیبهشت 1376سالروز زلزله ی قاینات وزیرکوه
۴۶ روستای دهستان زیرکوه در زلزله سال ۷۶، صد درصد آسیب دیدند.
👈 ظهر شنبه ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۷۶ ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه و ۵ ثانیه به هنگام صدای اذان ناگهان گردبادی در منطقهی زیرکوه و زهان و درمیان بیرجند از بطن زمین جوشید و بارانی از سنگ و خاک و آوار بر سر مردم باریدن گرفت. در طی چند ثانیه همه چیز به تلی از خاک تبدیل شد. این زلزله با شدت ۷.۱ ریشتر منطقه را در هم کوبید و ۱۵۰۰ نفر کشته برجای گذاشت.
✅زلزله ۲۰ اردیبهشت ۷۶ در منطقه بسیار گستردهای به وسعت حدود یک سوم از مساحت کل کشور احساس شد.
◾️یاد وخاطره ی درگذشتگان زلزله را گرامی میداریم،باذکر صلوات بر محمد و آل محمد
《اَللّهُمَ صلِّ عَلی مُحمَّد و آلِ مُحمَّد و عَجِّل فَرجَهُم》
#حدیث_روز
#پيامبر_اکرم_ص
تا وقتى كه بنده در پىِ كمك كردن به برادرش است ، خداوند نيز به او كمك مى كند .
📚 صحيح مسلم
🌹💐🥀🌴🥀💐🌹
#پیامکی_از_بهشت 💐
اگر خدای ناکرده حرفی را به شخصی بزنید یا پشت سرش و این حرف به موقعیت انقلاب و اسلام ضربه ای می زند باید متوجه باشید که روز قیامت باید پاسخگوی شهداء و ملت باشید پس در برخورد با مسائل هیچ وقت خصومت های شخصی را مطرح نکنید که جوابگو خواهید بود .
🌹 #شهید_والامقام
🕊 #مجید_حقیقی
#سلام_به_دوستان_شهداء 🌹
#روزتان_شهدایی 🌹
🌺💐🌼
🌹🌴💐🥀💐🌴🌹
#پنجشنبه
گل چیـنم و تعریف ڪنم بوی تو را
صـد غنچـہ بچینم ندهد بـوی تـو را
چہ ڪنم چاره ندارم ڪه جدایـم از تو
زڪجا غنچہ بچینم ڪه دهد بوی تو را؟
#باز_هم
#پنجشنبه
#جان_بہ_ڪف_گرفتہ
#خیرات_میڪنم
#پنجشنبه_های_دلتنگی
🥀 🌹🌴
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹
گذری کوتاه بر زندگی
مالکِ اشترِ لشگرِ
#حاج_احمد_متوسلیان
#سردار_شهید
#احمد_بابایی
#احمد_بابایی به تاریخ ۱۵ خرداد ۱۳۳۴ شمسی، در رامند (از توابع بوئین زهرا) متولد شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ابتدا به «کمیته انقلاب اسلامی» و سپس به «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» ملحق شد.
به عنوان پاسداران در جبهه های غرب کشور، «بازی دراز» و «سوسنگرد» حضور داشت و پس از تاسیس تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص)، #شهید_احمد_بابایی توسط زنده یاد #حاج_احمد_متوسلیان به فرماندهی یکی از گردان های تیپ مزبور، به نام گردان مالک اشتر نخعی منصوب گردید .
#احمد_بابایی در عملیات فتح المبین خوش درخشید و در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ شمسی، تقدیر چنین بود که در عملیات الی بیت المقدس با خون خویش وضو بگیرد .
🌹 #سالروز_شهادت🕊
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀🌴🌹
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#خاطرات_شهدا
#شهید_والامقام
#محسن_کشکولی
#قسمت_اول
ما سه برادر بودیم و #محسن سومین فرزند خانواده ی ما بود، وقتی پنج سالش بود مادرم براثر بیماری از دنیا رفت و این جریان به خصوص برای #محسن که کوچکتر از همه ی مابود، غم انگیزتر بود .
شکر خدا، #محسن با وجود شرایطی که داشت، بچه ی بسیارمؤمن، منظم، با ادب و درس خوانی بار آمد، زندگی سخت اما موفقی داشت و وقتی کلاس یازدهم بود، داوطلبانه به جبهه رفت و در عملیات محرم مورخ یازدهم آبان ماه سال ۱۳۶۱به #شهادت رسید .
یادم نمی رود که قبل از #شهادتش یک شب برای شرکت در مراسم دعای کمیل به گلستان #شهدا رفتیم و جایی نشستیم، #محسن همان جا روی زمین دراز کشید و گفت: دادا قبر من اینجاست و درست در همان نقطه هم به خاک سپرده شد .
#ادامه_دارد...
🌹🥀🌴
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 #خاطرات_شهدا #شهید_والامقام #محسن_کشکولی #قسمت_اول ما سه برادر بودیم و #محسن سومین فرزند
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#خاطرات_شهدا
#شهید_والامقام
#محسن_کشکولی
#قسمت_دوم
مزار برادرم چند قبر بالاتر از مزار #شهید_تورجی_زاده است .
یک روز رفتم سر مزارش و فاتحه ای خواندم، نگاهم به قبر #شهید_تورجی_زاده بود، آهی کشیدم دستم را بالا بردم و گفتم: ای خدا مگه همه ی #شهدا مقامشون نزد تو یکی نیست! چرا باید سر قبر #شهید_تورجی این قدر شلوغ باشه و سر قبر برادر من هیچ کسی نباشه ؟؟!».
همان شب #محسن به خوابم آمد و با ناراحتی گفت: دادا این چه حرفی بود سر قبر من زدی ؟! #شهید_تورجی_زاده نظر کرده ی #حضرت_زهرا_س است و مقام ویژه ای به خاطر اخلاصی که داشت پیش خدا داره، دیگه هر وقت اومدی سر قبر من از این حرفها نزنی ها !!!».
طلب استغفار کردم و از آن روز به بعد هر موقع گلستان #شهدا می رفتم، اول سر قبر #شهید_تورجی_زاده فاتحه می خواندم بعد سر قبر برادرم می رفتم .
چند روز از این قضیه می گذشت، تا اینکه پدرم بیمار شد، پای پدرم ورم کرده بود و درد عجیبی داشت و هیچ دارویی جوابگو نبود، دکتر بختیار مالکی پزشک معالجش طی چند عکس رادیولوژی به این نظر رسید، که باید پا را قطع کند .
اما آن روزی که قرار بود به اتاق عمل بروند، اتفاق عجیبی افتاد .
پدرم از دکتر خواست که مجدداً از پایش عکس بگیرند هر چه دکتر می گفت: من مطمئن هستم که علاج درد شما بریدن پای شماست، باز پدرم اصرار داشت عکس بگیرند، مجدداً ایشان رابه اتاق رادیو لوژی بردند و عکس گرفتند اما دکتر مالکی وقتی عکس را دید با تعجب دید که اصلا نیازی به قطع کردن پانیست و با تجویز دارو قابل درمانست...
به پدرم گفت: آقای کشکولی جریان چیه ؟ چه اتفاقی افتاده؟ #معجزه شده؟ این همه اصرار و این عکس؟؟!!!
پدرم گریه اش گرفت و گفت: دیشب روی تختم دراز کشیده بودم و با عکس پسرم که روبرویم به دیوار بود، حرف زدم گفتم: بابا یعنی تو #شهیدی، نمی خوای یه فکر ی به حال پای من بکنی، که بریده نشه ؟؟
خوابم برد و #محسن در عالم خواب اومد کنار تختم ایستاد و دستش رو روی پایم کشید و گفت : بابا من از #امام_حسین_ع خواستم که از خدا بخواد پای شما رو شفا بده .
من از خواب که بیدار شدم یقین دونستم که #محسن شفای مرا از #امام_حسین_ع خواسته برای همین اصرار کردم دوباره از پای من عکس بگیرید...
در همین لحظه دکتر بختیار همان طور که گریه می کرد، کنار پدرم زانو زد و پای ایشان را بوسید و گفت : من از امروز به مقام #شهید ایمان آوردم، شما امروز درس بزرگی به من یاد دادید.
راوی :
محمد کشکولی
#برادر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🥀🌴
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 #گذری_بر_تاریخ #زندان_دوله_تو #قسمت_چهارم #فاجعه_دوله_تو پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#گذری_بر_تاریخ
#زندان_دوله_تو
#قسمت_پنجم
#فاجعه_دوله_تو
#از_زبان_یک_شاهد
یدالله خداداد مطلق از اسرای زندان درباره روز انفجار چنین روایت میکند :
ناگهان صدای غرِش هواپیما را شنیدیم. قبلاً هم سابقه داشت که هواپیما از روی زندان رد بشود اما همیشه از ارتفاع بالا بود. این بار دیدیم هواپیما خیلی پایین است، جا خوردیم، حتی یادم هست به بچههایی که اطرافم بودند گفتم اشهدشان را بخوانند، انگار به دلم افتاده بود قرار است فاجعهای اتفاق بیفتد.
از بیرون صدای سوت آمد. سوت زدند و همه زندانیها را فرستادند داخل اتاقها، هواپیما رفت دور زد و دوباره برگشت، این رفت و برگشت هواپیما شاید حدود یک دقیقه طول کشید.
همه زندان و زندانیها غرق در ترس و نگرانی بودند، اضطراب بر همه مستولی بود و آرام و قرار نداشتیم .
ناگهان صدای انفجار بسیار شدیدی به گوش رسید، زندان لرزید و فضای اتاق از خاک و غبار و دود پر شد به حدی که جایی و چیزی دیده نمیشد.
بچههایی که زنده و سالم بودند شروع کردند به گفتن یا ابوالفضل و یا علی و یا الله. دیدیم هیچ راهی برای رفتن نداریم، ابتدا فکر کردیم زیر آوار ماندهایم، کمی گذشت و خودم را تکان دادم و دیدم آواری روی من نیست.
چند لحظه بعد وقتی خاک و دود نشست روزنهای از دور پیدا شد.
این را هم بگویم که وقتی دموکراتها سوت زدند و بچهها را به داخل زندان فرستادند، خودشان از زندان فاصله گرفتند به غیر از یک نفرشان که پیرمردی بود و روی بام زندان بود، همهشان از زندان دور شده بودند، این نشان میداد که دموکراتها از زمان واقعه بمباران با خبر بودند، پیرمرد را هم گذاشته بودند که کشته بشود تا بتوانند ثابت کنند از بمباران بیخبر بودهاند.
روزنه که باز شد و نوری به داخل اتاق آمد من رفتم به طرف روزنه و دیدم پنجرهای جلوی نگاهم است، از پنجره آمدم بیرون و دیدم بخش اعظم زندان با خاک یکسان شده است، اتاق ما از محل اصابت بمب فاصله داشت .
#ادامه_دارد ...
#شهادت_مظلومانه
#یاد_یاران
🌹 🥀🌴
🕊🌴🌹🍀🌹🌴🕊
#مادرانه
#خندهات آتش میزند دلخستهام را
وباز پریشان میشوم در #عطر لباست...
نازنینا گم شدهام در زمان و باز
خاطرم را در یادت آرام میکنم،
بخند تا #تعادلم بهم نریزد....
#پنجشنبه_های_دلتنگی
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹🕊🥀
Abdolreza Helali - Mesle Setareh.mp3
3.84M
تقدیم به تموم دخترای کانال مون
روزتون خیلی خیلی مبارک 😍😍
انشاا.... زیر سایه امام زمان خوشبخت باشید ❤️❤️
و از لحظه لحظه زندگیتون لذت ببرید💐💐
مداحی آنلاین - امشب اون شبیه که میخونن ملائکه - نریمانی.mp3
9.89M
🌸 #میلاد_حضرت_معصومه(س)
🌺 #روز_دختر
💐امشب اون شبیه که میخونن ملائکه
💐تولدت مبارکه
🎙 #سید_رضا_نریمانی
👏 #سرود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظاتی از بیتابیهای دختر شهید مدافع حرم در آغوش سپهبد سلیمانی در آخرین سالهای مراسم فاطمیه