eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.5هزار عکس
17.6هزار ویدیو
348 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 مرد می خواهد... اینکه بگذری از آرزوهایت... زنجیرهای را از خود رها کنی گفتنش آسان است... اگر عمل کردن به آن هم سهل بود به خیلی هامان واژه اضافه شده بود . 🌹 🌹🕊 🌹🕊🌹
🥀💐🕊🌴🕊💐🥀 می گفت ما قدر را نمی دانیم ، در سوریه و عراق رزمندگان بدون به تصویر دست نمی زنند .... سلامتی و تعجیل در فرج و سلامتی نائب بر حقش 🌴🕊
💐🍀🌺🌴🌺🍀💐 انقلاب ما را پابرجا و تضمین کرده است و به همین دلیل ما را آسیب ناپذیر کرده است . شادی روح و 🍃
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 خيلي بوديم، نه ، نه ، چيزي همراهش نبود. لباس فرم به تنش بود. چيزي شبيه پيراهن در جيبش نظرم را جلب كرد. خوب كه دقت كردم، ديدم يك است كه انگار روش جمله اي شده. و ها رو كردم .... ديگر نيازي نبود دنبال بگرديم ... روي نوشته بود : به ياد 🌷
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 کلاه زمستانی که را نجات داد به صورت لباس شخصی سوار اتوبوسی در کردستان شد. آنقدر اتوبوس تکان می‌خورد که کودکِ کُردی که همراه پدرش کنار آنها نشسته بود دچار استفراغ شد. او کلاه زمستانی‌اش را زیر دهان کودک گرفت. کلاه کثیف شد. پدر بچه خواست بچه‌اش را تنبیه کند. با لبخند، مانع شد و گفت: کلاه است می شوییم پاک می‌شود... مدت‌ها بعد در عملیاتی سردار خرازی و رفقایش محاصره شدند. کاری از دستشان برنمی‌آمد. رئیس گروه دشمن که با نیروهایش به آن‌ها نزدیک شده بود ناگهان اسلحه‌اش را کنار گذاشت، سردار را در آغوش گرفت و بوسید؛ صورتش را باز کرد و گفت: من پدر همان بچه‌ام... با رفتار آن روزت مرا شیفته‌ی خودت کردی. حالا فهمیدم که شما دشمن ما نیستی. 📚 حدیث خوبان، صفحه ۲۵۴ شادی روح و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📆 امروز دوشنبه متعلق است به: 🔅 سبط النبی حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔅 سیدالشهداء و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیه السّلام •❀• یٰا قاضیَ الحاٰجاٰت 📿 ۱۰۰ مرتبه
دل‌های عاشق می‌دانند رمز شهادت "یا زهرا" ست ... ❣ رزقک شهادة یا فاطمة أغیثینی 🤲
﷽ . اَللّهُمَ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرَج . . لال‌باد‌آنکه‌بگـوید‌که‌حسن‌بی‌حرم‌است آسمان‌گنبدتان،کل‌زمین‌صحن‌شماست .
💠دوشنبه های امام حسنی ای بی حرم ترین پسر فاطمه حسن ای قبر تو پناه دل یاکریم ها تنها دلیل خلقت ما نوکری توست ما را خدا نوشته غلام کریم ها 🔶#امام_حسن
هدایت شده از ♡︎✩𑁍𝑞𝑎𝑙𝑏 𝑦𝑎𝑘ℎ𝑖𑁍✩♡︎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⇠|♥️|•• ツ ⇠|♥️|•• ツ ⇠|♥️|•• ツ ⇠|♥️|•• ツ "♥️"ᴊᴏɪɴ↴ ➜@Sepah_alavi_313
🕊🌹🥀🌷🥀🌹🕊 نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورود او به داخل ممانعت کرد ، او بدون اهانت به نگهبان . برگشت و در آن گرمای سوزان حدود نیم ساعت روی جدول نشست . به بنده حقیر - مسؤل وقت فرودگاه- اطلاع دادند دم درب مهمان داری . رفتم و با کمال تعجب را دیدم که راحت روی زمین نشسته . پس از سلام عرض کردم جناب چرا تو این گرما اینجا نشستی .؟ خیلی آرام و متواضع پاسخ داد . این نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است و شما نمی توانی وارد شوی ، منهم منتظر ماندم ، مانع پرواز نشوم . در صورتیکه معاونت عملیات فرماندهی وقت نهاجا بودند ، نه به نگهبان اهانت کرد و نه خواستار تنبیه او . بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم .
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 پیکر سر تا پا غرق خون بود. پیکر آمد بهشت زهرا(س) و لباسهای رزم از تنش خارج شد. از کتف جدا بود و با چند عضله به بدن بند بود. روی بازو، در اثر ترکشها و موج انفجار، تا روی مچ بشدت آسیب دیده بود. پر از جراحت بود. بعدا شمردم، روی پیراهن طرف پهلوش ۲۵ جای اصابت ترکش بود. سر یکی از ترکشهایی که اصابت کرده بود از زیر راست خارج شده بود. ساق شکسته بود و ترکش کوچکی هم به سرش گرفته بود. با همه جراحاتی که جلوی چشمانم بر پیکرش می‌دیدم ... زیبا بود .... زیباتر از این نمى‌شد که بشود .... می‌خوردم به وضعی که پیکرش داشت. توی دلم گذشت و زیر لب گفتم ماشاءالله داداش! ای والله! حقا شبیه شده‌ای. اما نه ! شبیه بیشتر ... چه می‌گویم ؟... هیچکس نمی‌دانست حرف آخری داشته یا نه ؟! آنهایی که بالای سرش رسیده بودند می‌گفتند : نفسهای آخرش بود و حرف نمی زد. نمى‌دانم ... شاید وقتی با موج انفجار به دیوار کانال خورد، یا گفته باشد. راوی :
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
{🕊}°• شهادت‌‌نوع‌مرگ‌را‌عوض‌میکند وقت‌مرگ‌را‌عوض‌نمےکند...👌🏻 ازمرگ‌نترسید؛ جورۍدرزندگے حرکت‌کنیدکه‌خداوندشهادت رانصیبتان کند‌و‌ازدنیاببرد🌿'! [💌] شهید‌جوادمحمدۍ
🔅میدونستی شهید دهقان... میدونستی شهید دهقان نسبت به غیبت حساس بودن ...همون طور که تو یکی از خاطرات ایشون مادرشون روایت میکنن : 😇«گاهی از دست بعضی آدم ها ناراحت میشدم و درد دل میکردم و گله مندی داشتم . میگفت که خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کند ؛ آتش دارد دورمان حلقه میزند‌. به این شکل به من میفهماند که غیبت نکنم .»😇 همونطورکه در روایتی از امیرالمومنین(ع) داریم : 🌸« إیّاکَ و الغِیبةَ فإنّها تُمَقِّتُکَ إلَى اللّه ِ و الناسِ و تُحبِطُ أجرَکَ »🌸 از غیبت کردن بپرهیز که این کار ، تو را نزد خدا و مردم مبغوض مى‌کند و پاداشت را بر باد مى‌دهد. 🌱 ✍🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزی که آمد خداحافظی برای اعزام،دست انداختم دور گردنش و گفتم: "دیدی آخر راهی شدی؟"گفت: "تو رو خدا دعا کن مشکلی پیش نیاد!" گفتم:خیالت راحت!فقط رفتی حرم حضرت زینب(س)دعام کن؛یه دونه پرچم هم برام بیار..😭چشم انداخت توی چشمم و گفت: من که دیگه بر نمیگردم! رو ترش کردم و گفتم:تو بچه داری دلت میاد؟! دستش رو زد به گردنش و گفت: 🌹این رو میبینی؟بابِ بریدنه..🌹❤ 📔برشی از کتاب سربلند ۱۸ مرداد سالگرد شهادت شهید سر افراز محسن حججی گرامی باد.🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید 🌹 در تاریخ دوم فروردین ماه 1331 در خانواده ای متدین و پرجمعیت در یکی از روستاهای شهرستان تویسرکان از توابع استان همدان متولد شد به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی خانواده کار می کرد و هم درس می خواند پس از پیروزی انقلاب به عضویت رسمی سپاه در آمد در سال 60، در عملیاتی که در منطقه سر پل ذهاب و قلاویزان صورت گرفت شرکت کرد و از ناحیه پا مجروح شد .پس از بهبودی به لشکر مهندسی 43 امام علی (ع) پیوست. ابتدا به عنوان فرمانده گردان و پس از آن به سمت معاونت آبی خاکی لشگر 43 امام علی (ع) منصوب شد به همراه سردار بحرینی، فرمانده لشکر ۴۳ امام علی(ع) و تعدادی دیگر از رزمندگان مشغول نصب پل شناوری بر روی اروند بود تا عملیات ایذایی رزمندگان قبل از والفجر ۸ در منطقه «پل نو» خرمشهر به سوی جزیره «ام‌الرصاص» عراق صورت گیرد که بر اثر اصابت خمپاره مجروح شد که به دلیل شدت آسیب‌دیدگی در تاریخ 1364/11/16 به شهادت رسید کتاب پوتین‌های آشنا»، روایت زندگی شهید🌹 در بخشی از کتاب آمده : بختیار جمور پیشانی شهید زارعی را بوسید و پوتین‌هایش را به پا کرد و با حسرت گفت: «علی جان تا به تو ملحق شوم؛ این‌ها را از پا درنمی‌آورم».😭 سه ماه بعد وقتی شهید شد؛ «کوروند» پوتین‌ها را به پا کرد و هنوز چهلم «بختیار» نشده؛ او هم شربت وصال نوشید😭 جمور را در کنار شهید زارعی دفن کردند و این بار کوروند(دوست صمیمی شهید)، پوتین‌های جمور را پوشید. چهلم شهادت بختیار جمور که شد؛ کوروند هم به شهادت رسید با همان پوتین‌ها...».😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا