eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.4هزار عکس
17.6هزار ویدیو
346 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
 فرمانده شهید: عبدالصمد (محمود) فخار فرزند: علی  متولد: 1340 محل تولد: کازرون تاریخ شهادت: 1365/11/04 محل شهادت: شلمچه محل دفن: کازرون گلستان شهدا (امام زاده سید محمد نوربخش) توضیحات: این شهید والامقام در منطقه عملیاتی شلمچه و در عملیات کربلای پنج به شهادت رسیده است. و به نا به وصیت ایشان بیاد مظلومیت حضرت فاطمه زهرا (س) قبر ایشان بدون سنگ و خاکی می باشد.  
شهید عبدالصمد (محمود) فخّار زندگی نامه شهید عبدالصمد (محمود) فخّار شهید عبدالصمد فخار، در سال ۱۳۴۰ در خانواده ای متوسط در شهرستان کازرون بدنیا آمد. دوران کودکی و نوجوانی را با تحصیل و فعالیتهای مذهبی و حضور در مساجد و مبارزات مردمی علیه رژیم شاه، سپری کرد تا در اول جوانی و در سن ۱۷ سالگی شاهد به ثمر نشستن مبارزات مردمی و پیروزی انقلاب اسلامی، به رهبری امام خمینی (ره) باشد. در پی پیروزی انقلاب اسلامی و با تشکیل جهاد سازندگی، شهید فخار راهی کردستان شد ومدتی در جهاد سازندگی آن دیار مشغول به خدمت شد. پس از آغاز جنگ تحمیلی در شهریور سال ۱۳۵۹ ، صمد فخار در سن ۱۹ سالگی ، به مدت سه ماه عازم جبهه نوسود شد و به نبرد با مزدوران بعثی پرداخت. هنگام بازگشت از جبهه، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کازرون در آمد و در پادگان آیت الله دستغیب ، به آموزش نظامی  برادران بسیجی ، مشغول شد. در این زمان (سال ۱۳۶۱ ) و در سن ۲۱ سالگی در پیروی از سنت نبوی(ص) تشکیل خانواده داد. ثمره ی این ازدواج دو دختر به نامهای فاطمه و راضیه است. شهید فخار هم زمان با فعالیت در پادگان، چندین مرتبه به جبهه اعزام شد، تا اینکه در سال ۱۳۶۲،به لشگر المهدی پیوست و تا زمان شهادت در گردان فجر، در عملیاتهای مختلف ،ادای وظیفه نمود. شهید عبدالصمد فخار، عاشق جبهه بود و جبهه را منزلگاه دایمی خویش میدانست. از این رو پس از ازدواج تا زمان شهادت طی سه سال، تنها ۶ ماه را با خانواده خود گذراند و در این مدت، بسیار کم به کازرون مراجعت می نمود. تنها بعد از عملیات کربلای چهار که بسیاری از دوستانش در آن شهید شدند برای مدتی کوتاه، به مرخصی آمد. در این ایام نیز دایماً در حسرت از دست دادن دوستان و جا ماندن از قافله شهدا بود و همواره می گفت: از روی پدر و مادر شهدا شرمنده ام و خجالت می کشم که به خانه شهدا بروم. به همین علت، این چند روز را هم به جایی نرفت و در خانه باقی ماند. شهید فخار، جبهه را محلی برای رشد و تعالی و یک دانشگاه الهی می دانست. او خود در نامه ای به یکی از دوستان می نویسد: «در اینجا (جبهه) روح و معنویت بچه ها بسیار عالی است. جز سخن خدا چیزی دیده نمی شود…، نمی دانی چه عشقی در این جبهه ها وجود دارد. اصلاً علاقه ای به آمدن ندارم. نه به خیال سه ماه هستم نه کم و بیش، بلکه تا پایان جنگ انشاءالله هدف و راه من، راه شهداست. آنقدر می مانم تا به آنها برسم و لباس سبزم کفنم شود». شهید فخار، در طی مراحل مختلف جنگ ، در پست های متعدد فرماندهی ایفای وظیفه می نمود، ولی هرگز به واسطه ی فرمانده بودن خود را از دیگران متمایز نمیکرد؛ چنانکه یکی از همرزمان شهید، درباره وی می گوید: «او همیشه در میان رزمندگان بود و هیچوقت خود را از نیروهایش جدا نمی دانست و هروقت مشکلی برایمان پیش می آمد مارا به صبر و استقامت فرا می خواند و خود به هرچه می گفت عمل میکرد. پیش از عملیات هنگامی که می خواست نقشه عملیاتی را برای نیروها توجیه کند می گفت: «بچه ها هدف ما فقط خداست». همواره بچه ها را به تداوم بر ذکر و دعا در حین عملیات سفارش می کرد. در عملیات، خود، پیشاپیش نیروهایش حرکت می کرد.در عملیات والفجر ۸ و در روز عملیات با اینکه زخمی شده بود به عقب نرفت و خود را برای مرحله بعدی عملیات آماده می کرد تا اینکه در مرحله بعدی عملیات، دوباره زخمی شد و به بیمارستان منتقل گردید». سرانجام، فرمانده شهید، صمد فخار در مرحله ی سوم عملیات کربلای پنج و منطقه شلمچه، در غروب روز بیست و هفتم دی ماه سال ۱۳۶۵ به همراه شهید اصغر محمودیان و شهید هدایت الله محمودیان ، بر اثر اصابت خمپاره دشمن به آرزوی دیرینه ی خویش رسید و شاهد مقصود را در آغوش کشید. فرمانده شهید، صمد فخار، هنگام شهادت تنها بیست و پنج سال داشت.                                                                 یادش باقی و راهش جاودان
در دیدار مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی کازرون بیان شد؛ خاطراتی جالب از زبان خانواده شهید صمد فخار مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کازرون با خانواده شهدای دوران دفاع مقدس دیدار کردند. به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا از کازرون، جمال‌الدین الوانی سرپرست دانشگاه آزاد اسلامی واحد کازرون در دیدار با خانواده شهید صمد فخار با تجلیل از مقام شامخ شهدا گفت: «شهید فخار با تمام توانمندی‌‌ها از مردان بی‌ادعا بود و با وجود همه کمالات در زندگی، هیچ ادعایی نداشت و بعد از شهادت هم بی‌نام و نشان ماند.» علی‌اکبر عارف معاون فرهنگی دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی کازرون هم در این دیدارها بیان کرد: «شهید فخار پیش از جنگ به‌عنوان جهادگر و سپس با آغاز جنگ با عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بیشتر عملیات‌ها نقش مؤثری داشت و در نهایت در مرحله دوم عملیات کربلای پنج به فیض شهادت نائل آمد.» مهدی فخار برادر شهید صمد فخار نیز اظهار کرد: «برادرم وصیت کرده بود که قبرش مانند ائمه بقیع بدون سنگ قبر باشد؛ به‌همین دلیل بعد از شهادت هر بار که بنیاد شهید اقدام به ساخت سنگ و شناسایی قبر می‌کرد، سنگ قبر دونیمه می‌شد و از وسط می‌شکست و تکرار این موضوع به این دلیل بود که شهید دوست نداشت سنگ و شناسه قبر داشته باشد.» وی اضافه کرد: «شهید فخار همیشه علاقه خاصی به امام رضا(ع) داشت و در اتفاقی عجیب و کم‌نظیر، جنازه وی به‌صورت اشتباهی، همراه شهدای مشهد به شهر مشهد منتقل شده بود. بعد از طواف شهید در حرم امام رضا(ع) از طریق نوشته‌ای که در لباسش جامانده بود، نوشته شده بود که صمد فخار عاشق امام رضا(ع) و اهل کازرون فارس هستم و از این طریق پیکر شهید به کازرون انتقال داده شد و در واقع اشتباهی در کار نبوده، بلکه این عشق زایدالوصف شهید فخار، پیکر او را به حرم امام رضا(ع) رسانده بود.» مادر شهید صمد فخار هم با بیان اینکه فرزندم دوست نداشت از او توصیفی صورت پذیرد، خاطرنشان کرد: «شهید عقیده داشت کار بدون ریا، خودنمایی و دور از تشویق دیگران و فقط برای رضای خدا صورت گیرد و حتی وصیت وی هم که گفته مزارم خاکی و بدون شناسه باشد، برگرفته از همین روحیه بوده است.»  به گزارش آنا، استادان دانشگاه آزاد اسلامی کازرون به دیدار خانواده شهید سعید خداپرست نیز رفتند و با بیان خاطراتی از آن شهید بزرگوار، یاد و نامش را گرامی داشتند.
وصایای شهید عبدالصمد فخار  از آن شهید سعید چند یادداشت و وصیت باقی مانده که به خانواده، همسر و فرزندان خود مرقوم داشته است. در ادامه برخی از این وصایا را از نظر می گذرانیم شاید که موجب بیداری و صفای درون و روشنی قلبمان باشد. بسم الله اارحمن الرحیم « و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین » خدا را سپاس می گوئیم که در رحمت خود را به روی این بنده حقیر باز نموده و لطفش شامل حال ما شد. سپاس او را که ما را به سوی خود هدایت کرد. الحمدا… که مرا هم جزء جهادگران در راهش قرار داده تا بدین وسیله سعادت رسیدن به قربش را داشته باشیم. او را سپاس میگویم که بدین طریق گناهان ۲۵ ساله ام را مورد عفو و بخشش خود قرار می دهد. سپاس او را که نور خود را در قلب ما می افشاند و ما را از ظلمت جهل و نادانی که از همه طریق بوسیله شیطان رجیم بسویمان می آید، بیرون می برد و نور هدایت را در دیدگان و قلبمان افزون می کند و سپاس او را که ما را در همه حال از گزند شیطانهای انسی و جنی محفوظ داشت. دردو بر پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد(ص) هدایتگر مردم از ظلمت به سوی نور. سلام و درود به پیشگاه ولی عصر حضرت مهدی(عج) و نائب بر حقش امام خمینی، این اسطوره تقوی و شجاعت و رحمت واسعه خداوند بر شهدای اسلام در طول تاریخ تا الان. خدایا! شهادت میدهم به یگانگی تو و نبوت پیامبر(ص) و امامت ائمه اطهار(ع)، خدایا! شاهد باش که این را با عملم ثابت کرده ام. مردم شهید پرور و امت قهرمان! چند نکته ای را باید گوشزد کنم: بیشتر به خدای توجه کنید که جز رفتن به سوی او هیچ چیز دیگر به دردمان نمیخورد. دنیا را فدای آخرت کنید! شهدا دیگر جای عذری برای ما باقی نگذاشتند. آنها گفتند و رفتند. عذر و بهانه برای هیچکس از این امت نیست که بعد از هشت سال از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز هم و غمشان دنیا باشد. ای انسانها! شما نباید کارخانه ای باشید که فقط صبح و ظهر و شب بخورید و به همین حال ادامه دهید. بدانید که این کار مخصوص حیوانات است. چرا یک لحظه به فکر خویش نیستید مگر این دنیا برای شما و دیگران چه کرده است. مگر برای گذشتگان چه نمود که برای آیندگان بنماید؟! ای انسان! تو خلق شده ای که خود را آرام کنی و به اعلی علیین برسانی. ای برادر و ای خواهر که الان این وصیت نامه را می خوانی! بدان که انسان بقول امام علی(ع) دو بار از یک مکان گندیده بیرون آمده، اول از کمر پدر و دوم رحم مادر. پس کبر و تکبرت برای چیست؟ غرور و غلو باطلت برای چیست؟! آیا شعورت همین قدر است که انسانیت را در پول و مقام دنیا که چند روزی بیشتر نیست پنداشته ای؟ به دوستانم توصیه می کنم که فقط برای رضای خدا کار کنید و مخلصانه برای این امت ستم دیده خدمت کنید. همیشه و در همه حال با هم مهربان باشید و قدر همدیگر را بدانید و مخلصانه پیرو خط امام باشید و رهنمودهای امام را گوش دهید. به روحانیت مبارز احترام گذاشته و همکاری لازم را بنمائید. دوستانم! از شما تقاضا می کنم که جای خالی شهدا را پر کنید و سلاح خونین دوستانتان را بر دوش کشید و از آنها که هنوز به مصاف نبرد با مزدوران نیامده اند، تقاضا می کنم که حداقل سری به این مکان مقدس زده تا از نزدیک با روحیه رزمندگان آشنا شوند. زیاد به زندگی دنیا تکیه نکنید. ساده زیست باشید که شما را مخلص خواهد کرد. با سختیها مبارزه کنید که پس از هرسختی آسانی است. خدا شمارا حفظ کند. امت اسلام! امام را تنها نگذارید و همیشه در خط او باشید که او ثمره اسلام است و تنها اوست که می تواند اسلام را نگهدارد. اگر در این انقلاب سهل انگاری کنید، خدای ناخواسته به قهر و غضب خدا دچار می شوید.پشتیبان روحانیت در خط امام باشید. به خانواده ام، به پدر و مادرم! مادر اگر چه فرزند عزیزی را از دست دادید ولی ناراحت نباشید، دعا کنید این قربانی نزد خدا قبول شود و خداوند هم از من و هم از شما قبول کند. مادر! در دوران زندگی رنجها کشیدید و در بزرگ کردن من سختیها تحمل نمودید، امیدوارم که این زحمات نزد خدا قبول شود. من امانت هستم نزد شما؛ من مال خدایم و هروقت مصلحت دید مرا خواهد برد. پس ناراحت نباشید. برای فرزندانم؛ ولی و سرپرست آنها خدا خواهد بود. اگر در دوران زندگی نافرمانی کرده ام، معذرت می خواهم. مادر عزیزم! در سوگ من محکم باش مثل حضرت زینب(س)؛ صبر کنید همچون او که تمام مصائب را دید و صبر کرد. گریه کن ولی بر مظلومیت حضرت فاطمه و علی(ع). بر مظلومیت اسلام گریه کن. به دشمن نشان بده که فرزندم عاشقانه در راه رضای خدا به جهاد رفت. در تربیت خواهران و برادران کوشا باش که تربیت اسلامی بشوند. از پدرم معذرت میخواهم و از او می خواهم که اول مرا حلال کند و بعد صبر کند و بداند که صمد به جبهه رفت تا بفهماند که فرزند اسلام است. آمد تا مظلومیت حسین(ع) را ثابت کند، آمد تا بی تفاوتها و آنهایی را که از مرگ می ترسند بیدار کند و بفهماند
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
وصایای شهید عبدالصمد فخار  از آن شهید سعید چند یادداشت و وصیت باقی مانده که به خانواده، همسر و فر
که زندگی دنیا پوچ و هیچ است. اما ای برادران! از برادرانم می خواهم که خود را وقف انقلاب کنند و حافظ خون شهدا باشند و اگر می توانند اسلحه مارا که بر روی زمین افتاده بردارند. از شما تقاضا می کنم که اخلاق اسلامی را کاملاً رعایت کنید و زیاد به دنیا نچسبید که انسان را بیچاره می کند. به نماز و روزه اهمیت دهید. از خدا طلب بخشش و توفیق عبادت برای شما می نمایم. از بابت زحماتی که در غیاب من برای خانواده ام کشیدید طلب بخشش می کنم واما همسرم! اگر در طول زندگی سهل انگاری کردم مرا ببخش. در مرگ من صابر باش. هر وثت فکر من افتادی تسبیحات فاطمه زهرا(س) را زمزمه کن. در تربیت فرزندانم کوشا باش. مانند حضرت زینب(س) مقاوم باش. من نه اولین کسی هستم که شهید می شوم و نه آخرین. بلکه این خون از اول بوده و تا قیامت ادامه خواهد یافت. انشاا… که در آینده بتوانید فرزندان خوبی تحویل اسلام و جامعه بدهید. همسرم! در مقابل مشکلات صبر کن که صبر بالاتر از خون من است. امیدوارم که حضرت فاطمه(س) شما را شفاعت کند. اما چند مطلب است که توقع رعایت آن را از خانواده ام دارم: ۱-    در موقع به خاک سپردنم از دوستانی که مرا کفن می کنندمی خواهم که تکه ای از کفن حمزه را که پهلوی خودم دارم، در کفنم بگذارند و بعد کفنم را با شعارهای ا… اکبر، خمینی رهبر، یحب فاطمه، یحب علی، یحب حسین و یحب محمد(ص) رنگین کنند تا عشقم را باین صورت ابراز نمایم. ۲-    زیارت عاشورا را قبل از دفنم بخوانند و در موقع دفنم زود عجله کنید تا زودتر به معبودم برسم. منبع : کتاب عروس شهادت – یادمان شهدای خاندان بازیار و محمودیان – نوشته مهدی محسنی و مریم بازیار 
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
ثواب اعمال امروز کانال رو هدیه میکنیم به روح شهید بزرگوار، شهید عبدالصمد(محمود) فخار 🕊🕊🕊🕊 شادی روح شهدا صلوات.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
وصایای شهید عبدالصمد فخار  از آن شهید سعید چند یادداشت و وصیت باقی مانده که به خانواده، همسر و فر
آخرین دلگویه مون :) 🥀 ممنون از صبوریتون 🌻 ان الله یحب الصابرین✨ بمونید برامون 🙏 مطمئن باشید حضورتون اتفاقی نیست☺️ دعوت شده شهدا هستید😍❤️ آخرین قلم 🍃 التماس دعا🕊 پست آخر شبتون شهدایی •|سـرش‌را‌بریدنـد‌وزیر‌لب‌گفت •|فداۍ‌سرت‌سـرکھ‌قـابل‌نـدارد 🌻___________ 🥀🕊 💌••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫الهی بهترین آغازها آنست که 🌸با تکیه بر نام و حضور تو باشد 💫با توکل به اسم اعظمت 🌸آغاز می‌کنیم روزمان را 💫الهی هر جا که تو باشی 🌸نگاه ها مهربان 💫کلامها محبت آمیز 🌸رفتارها سرشار از مهر می‌شوند 💫الهی 🌸تو باش تا همه چیز سامان یاید 🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم 💫 الــهـــی بــه امــیــد تـــو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام امام زمانم بی تو دلتنگ تَرین شاعر دلها شده اَم وَ اسیر غمُ وتنهاییُ و رویا شُده اَم اَهلِ شَهر چه دانَند ز اندوه و فراغ بی تو آوار ترین شَهرَک دُنیا شُده اَم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اَلَّلهُمـ ّعجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج تعجیل درفرج صلوات ‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای منتظر غمگین مشو قدری تحمل بیشتر گردی به پا شد در افق گویا سواری میرسد السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یا خلیفةَ الرَّحمن و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولای ْالاَمان الاَمان سلام بر منتظران مهدی عجل الله صبحتون مهدوی ‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای اسوه تسلیم و رضا حضرت سجاد قربان اولا عالم سنه ای قید دن آزاد عابدلره ای زینت اولان ذکر و نمازی ساجدلره ای فخر اولان قبله اوتاد سن سن اسرا رهبری قرانه مبلغ سندن اوجالیر عالمه یئتمیش ایکی فریاد یوخدور حرمین قبریوه قربان اولا جانیم دنیا نقدر وار آقا اولسون ائوین آباد ای کرببلا شاهدی ای صابر اعظم راوی لره سندن اولی هر عصریده امداد سن کرب و بلا نین غم عظماسینی گوردون قلبین دوتولوب اولمادین هیچ لحظه ده دلشاد سه شنبه تون متبرک به حضرت امام سجاد علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹💐🕊🌷🕊💐🌹 مِن اَحَبِّ السُبُلَّ اِلَی الله قَطرتانِ قطرهُ دُموع فی جَوفِ اللّیلِ وَ قطرَهُ فی سَبیلِ الله یکی از محبوب ترین راه ها به سوی خدا دوقطره است قطره اشکی در دل شب وقطره خونی که در راه خدا ریخته می شود. 📚 تحف العقول ، ص ۲۲۰ 🌷 🌷
🌹💐🥀🌴🥀💐🌹 💐 این را بدانید که مردم محروم دنيا ، حسرت مي خورند و انتظار مي كشند كه روزی این انقلاب به آن كشورها هم صادر شود ، پس اي كسانيكه چشمانتان را بسته ايد و اثرات اين انقلاب را نمي بينيد و فقط ضعفها را مي بينيد و روي آن تبليغ مي كنيد ، بدانيد كه كاري به پيش نخواهيد برد . اي مسلمانان ايران و ساير كشورهاي ديگر بدانيد كه انشاءالله پيروزي از آن ماست . 🌹 🕊 🌹 🌹 🌺💐🌼
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀 و در ، مزدوران حزب فالانژ ، اتومبیل کشورمان را در هنگام عبور از پست ایست و بازرسی و ورود به شهر متوقف و خودرو مزبور به رغم ، توسط آدم ‌ربایان دست‌نشانده رژیم تروریستی تل‌آویو به گروگان گرفته شده و پس از شكنجه و بازجویی، به نظامیان اسرائیلی تحویل داده شدند ‌كه از سرنوشت آنان تاكنون اطلاعی در دست نیست و همه مشتاقانه چشم به راه هستند تا خبری از این عزیزان برسد... سلامتی و تعجیل در فرج یوسف ، و تعیین وضعیت این عزیزمان 🕊 🌹🕊
🌹🕊💐🥀💐🕊🌹 روز شهرداری و دهیاری ها بر عموم خادمین به مردم در شهرداری و دهیاری ها ، خصوصا پاکبانان زحمت کش و تلاشگر و دوست داشتنی مبارک باد . گرامی می داریم یاد و خاطره و امام ، خصوصاً از کارمندان و تلاشگران شهرداری ها و اولین 💐 💐🥀
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌹🕊💐🥀💐🕊🌹 #چهاردهم_تیرماه روز شهرداری و دهیاری ها بر عموم خادمین به مردم در شهرداری و دهیاری ها ، خص
🌹🕊💐🥀💐🕊🌹 💐 اوایل انقلاب بود بود. در گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شد. چشمش به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دید امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است. نزدیکتر رفت، او رفتگر همیشگی محله نبود. کنجکاو شد، سلام داد و دید رفتگر امروز، آقا مهدی است. او از دوستان شهید باکری بود. آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت. او ادامه داد، آقا مهدی شما اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین به من، شما آخه چرا؟ خیلی تلاش کرد تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشید. زن رفتگر محله، مریض شده بود؛ بهش نمی دادن می گفتن اگه شما بری، نفر جایگزین نداریم؛ رفته بود پیش شهردار، آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش. اشک تو چشماش حلقه زد. هر چی اصرار کرد، آقا مهدی جارو رو بهش نداد؛ ازش خواهش کرد که هرچه سریعتر بره تا دیگران متوجه نشن، رفتگر امروز محله، است. 🌺 آقا مهدی، پدر بچه های پرورشگاه شهرم بود. همیشه بهشون سر میزد؛ نزدیکای عید، کلی کادو میخرید میاورد براشون. خیلی دوستش داشتن، وقتی شهید شد، یه شهر یتیم شدن. 🍀 وقتي آقا مهدي ، شهردار اروميه بود، يك شب باران شديدي باريد. به طوري كه سيل جاري شد. ايشان همان شب ترتيب اعزام گروه هاي امداد را به منطقه سيل زده داد و خودش هم با آخرين گروه عازم منطقه شد. پا به پاي ديگران در ميان گل و لاي كوچه ها كه تا زير زانو مي رسيد، به كمك مردم سيل زده شتافت. در اين بين، آقا مهدي متوجه پيرزني شد كه با شيون و فرياد، از مردم كمك مي خواست. تمام اسباب و اثاثية پيرزن در داخل زير زمين خانه آب گرفته بود. آقا مهدي، بي درنگ به داخل زيرزمين رفت و مشغول كمك به او شد. كم كم كارها رو به راه شد. پيرزن به مهدي كه مرتب در حال فعاليت بود نزديك شد و گفت: خدا عوضت بدهد مادر ! خير ببيني . نمي دانم اين فلان فلان شده كجاست تا شما را ببيند و يك كم از و شما را ياد بگيرد خنده اي كرد و گفت : راست مي گويي مادر ! اي كاش ياد مي گرفت . 🌸 یکی از کارمندان شهرداری ارومیه میگفت: تازه ازدواج کرده بودم و با مدرک دیپلم دنبال کار میگشتم. از پله های شهرداری میرفتم بالا که یکی از کارکنان شهرداری را دیدم و ازش پرسیدم آیا اینجا برای من کار هست؟ تازه ازدواج کردم و دیپلم دارم. یه کاغذ از جیبش درآورد و یه امضاء کرد و داد دستم گفت بده فلانی، اتاق فلان. رفتم و کاغذ را دادم دستش و امضاء را که دید گفت چی میخوای؟ گفتم: کار. گفت: فردا بیا سرکار! باورم نمیشد! فردا رفتم مشغول شدم. بعد از چند روز فهمیدم اون آقایی که امضاء داد شهردار بود. چند ماه کارآموز بودم بعد یکی از کارمندان که بازنشسته شده بود من جای اون مشغول شدم. شش ماه بعد جناب شهردار استعفاء کرد و رفت جبهه. بعد از اینکه در جبهه شهید شد یکی از همکاران گفت: توی اون مدتی که کارآموز بودی و منتظر بودیم که یک نفر بازنشسته بشه تا شما را جایگزین کنیم، حقوقت از حقوق جناب شهردار کسر و پرداخت میشد. یعنی از حقوق شهید باکری، این درخواست خود شهید بود آی مسئولین!! مانند ؟؟!! 💐 💐🥀
🥀🌴🕊🌹🕊🌴🥀 ‍ پدرم همیشه دعایش میکرد و می گفت: «بابا اگر دردی را از دردمنــدی بــرداری، دنیا و آخــرت همه مان آباد است». هر وقت احمد خداحافظی میکرد که به جبهه برود، میگفت: «خدا پشــت و پناهت. برو بابا و سلام من را هم به همه رزمنده ها برسون». مادرم هم با همه سختی هایی که در نبود احمــد تحمل میکرد، همیشــه برای ســلامتی اش دست به دعا بود و نذر میکرد صحیح و سالم برود و برگردد. راوی : 🥀 🕊🌹