eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.6هزار عکس
17.7هزار ویدیو
349 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
سردار شهید محمدمهدی صالحی معاون اطلاعات عملیات لشکر 8 نجف‌اشرف   خانواده‌اش از روستای همّت‌آباد به شهر اصفهان مهاجرت کردند و محمدمهدی در همان شهر متولد شد. تحصیلاتش را تا مقطع سیکل در اصفهان گذراند. در کنار درس نیز به پدرش یاری می‌رساند. با دست بردن در شناسنامه‌اش به آرزویش رسید. سن و سال هیچ‌گاه برایش اهمیت نداشت، چه موقعی که در راه‌پیمایی‌ها حضور می‌یافت و چه شب‌هایی که در محل کار خود نگهبانی می‌داد. به خاطر سن کمش برای اعزام به جبهه، با مخالفت مسئولان بسیج مواجه شد. تصمیم گرفت در شناسنامه‌اش دست ببرد. سه ماه به صورت شبانه‌روزی در مرکز آموزش، فنون نظامی را آموزش دید و راهیِ کردستان شد، سپس به مناطق جنوب رفت. در یکی از گردان‌های پیادۀ لشکر نجف‌اشرف به عنوان نیروی بسیجی به عنوان تک تیرانداز به نبرد با دشمن پرداخت. بعد از عملیات والفجر 4 به واحد اطلاعات و عملیات که به واحد 101 معروف بود، پیوست. عقیده داشت انسان در زمان مشکلات ایمانش قوی‌تر می‌شود. قبل از عملیات خیبر به همراه نیروهای اطلاعات عملیات به فرماندهی سردار شهید حسن سرباز اعزام شد و به شناسایی منطقه پرداختند. بعد از عملیات خیبر به همراه برادر مشتاق و شهید حجتی شب‌ها برای آماده‌سازی منطقۀ عملیات از میان آبراهه‌های هور به سمت دشمن می‌رفتند. او از اولین نیروهایی بود که به خط دشمن می‌زد. در یکی از همین مأموریت‌های شناسایی، بر اثر اصابت ترکش مجروح شد؛ اما به کارش ادامه داد. او با تن خستگی‌ناپذیرش به نیروها روحیه می‌داد. معاون اطلاعات لشکر 8 نجف‌اشرف بود و مأموریت شناسایی عملیات‌های والفجر 8 و قادر را به عهده داشت. جای جای مرز ایران و عراق را شناسایی کرده بود و می‌شناخت، از کناره‌های اروند تا فاو، خرمشهر، جزایر مجنون، جزیرۀ مینو، ارتفاعات الله‌اکبر، قصرشیرین، حاج‌عمران، ارتفاعات کلاشین و ... . محور شناسایی محمدمهدی در عملیات کربلای 4 ورودی رودخانۀ کارون به اروندرود بود. او روزها از بالای ساختمان‌های بلند خرمشهر، با  دوربین  مواضع  دشمن را شناسایی  و خلاصۀ کار خود را به فرماندهی  گزارش می‌کرد. شب‌ها با وجودی که هوا به   شدت سرد بود، به منظور شناسایی به آب می‌زد و مسیر حدود پانصد متری را شنا می‌کرد، تا به مواضع دشمن نفوذ کند. پس از انجام مأموریت‌هایش در حالی‌ که از شدت سرما می‌لرزید، به مواضع خودی باز می‌گشت. پوستش سیاه شده بود و توان راه رفتن و سخن گفتن نداشت. بعد از یکی دو ساعت استراحت، برای ارائۀ گزارش آمادۀ رفتن به سنگر فرماندهی ‌می‌شد. روز بعد چند ساعت زیر نور خورشید ‌می‌نشست تا بدنش گرم شود. هوا که تاریک می‌شد، دوباره برای ادامۀ کارِ شناسایی در رود خروشان شنا می‌کرد، حتی گاهی در یک شب چند بار این کار را انجام می‌داد. در حالی که زیر لب دعا و نیایش می‌کرد، همین ایمانِ به خدا، پیامبر و ائمه بود که این رزمندۀ دلاور را به جلو هدایت می‌کرد. خداوند چنان شجاعتی به این بسیجی عاشق داده بود که هیچ وقت در مقابل دشمن از خود ضعف نشان نداد. خدمات ارزشمندش موجب تلفات سنگین دشمن و حماسه‌آفرینی‌های نیروهای رزمندۀ سپاه اسلام شد. در قسمتی از وصیت‌نامه‌اش نوشت: «مبادا از شهید دادن و هر روز مصیبت دیدن خسته شوید، باید محکم و استوار در راه تداوم انقلاب خونین کوشا باشید.» در عملیات کربلای5 در منطقۀ شلمچه، همان جایی که شهید خرازی و شهید اعتصامی جاودانه شدند، او مجروح و به پشت جبهه منتقل شد؛ اما پس از بهبودی دوباره به جبهه بازگشت. مجروحیت‌های مختلف مانع از رسیدن به آرزو و هدفش نشد. نحوۀ شهادت محمدمهدی به نقل از هم‌رزمش: صبح عملیات کربلای 8 با خودرو آمبولانس به طرف منطقۀ عملیات در حال حرکت بودم. محمدمهدی را دیدم که بر ترک موتوری سوار شده، در حالی که یک جفت عصا به همراه داشت، ناگهان صدای شلیک آمد و چند گلوله به آمبولانس خورد. محمدمهدی چند متر آن طرف‌تر زیر موتور افتاده بود. نیروهای عراقی از بالای خاکریز، با کلاش او را هدف گرفته بودند. او سعی کرد با عقب‌ کشیدن خود، از دید و تیر دشمن دور شود؛ اما نتوانست. بر اثر جراحات وارد شده از اصابت چند تیر به بدنش، در شلمچه به شهادت رسید. پیکرش جاویدالاثر شد و خاطرۀ حماسه‌هایش برای همیشه در دل و ذهن یارانش ماند.
منتخب وصیتنامه شهید والامقام محمدمهدی صالحی بسیار خداوند را شکرگزارم که این نعمت الهی را به این بنده حقیر و کمترین عطا کرد که در جبهه نبرد حق علیه باطل شرکت کرده و انشاءالله که توانسته باشم بدین وسیله رضای خداوند را حاصل کنم. سلام بر تو ای پدرم، باور کن موقعی که شروع به نوشتن وصیت خود نمودم از شوق در پوست خود نمی‌گنجیدم و فقط در فکر بودم که چند ساعتی دیگر به سوی ملکوت اعلاء و به سوی بهشت برین پرواز خواهم کرد.
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
ثواب اعمال امروز کانال رو هدیه میکنیم به روح شهید بزرگوار، شهید محمد مهدی صالحی 🕊🕊🕊🕊 شادی روح شهدا صلوات.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
منتخب وصیتنامه شهید والامقام محمدمهدی صالحی بسیار خداوند را شکرگزارم که این نعمت الهی را به این بنده
آخرین دلگویه مون :) 🥀 ممنون از صبوریتون 🌻 ان الله یحب الصابرین✨ بمونید برامون 🙏 مطمئن باشید حضورتون اتفاقی نیست☺️ دعوت شده شهدا هستید😍❤️ آخرین قلم 🍃 التماس دعا🕊 پست آخر شبتون شهدایی •|سـرش‌را‌بریدنـد‌وزیر‌لب‌گفت •|فداۍ‌سرت‌سـرکھ‌قـابل‌نـدارد 🌻__🕊 💌••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امید مهم‌ترین تلنگری در زندگی است که با داشتن آن انسان به خود می‌آید و از گرفتار شدن به شکست و بدبختی رها می‌شود، آن را همیشه با خود داشته باشیم؛ چون کلیدی مهم است برای گشایش بسیاری از قفل‌های زندگی.👌
«💌‌🕊»↯ 🌹حجـاب شرط اول است. 👈درنظام اسلامی زنان باید ازدرک سیاسی برخوردارباشند. 👈فن خانه داری وهمسرداری رابدانندودر صحنه ی فعالیتهای اجتماعی،سیاسی وعلمی مظهر عصمت وطهارت باشند 👈وبه این مهم توجه کنندکه حجاب شرط اول است.زیرابدون حجاب زن فراغت لازم رابرای دستیابی به مراتب بالا به دست نخواهد آورد.👌 👤ازبیانات مقام معظم رهبری
🌹امام سجادعلیه السلام: ازاین که کسی نجات یافته تعجب نیست بلکه تعجب از هلاک شده است که چگونه باوجود رحمت گسترده خداوند هلاک گشته است. ✨میزان الحکمه جلد۴صفحه ۳۸۸
📚صفات و ویژگیهای یاران امام مهدی (عج) در روایات 1⃣معرفت و اطاعت 2⃣عبادت وصلابت 3⃣جان نثاری و شهادت طلبی 4⃣شجاعت و دلیری 5⃣صبر و بردباری 6⃣اتحاد و همدلی (یعنی خود خواهی و خواسته های شخصی در وجودآنان نیست یک هدف دارند.) 7⃣زهد و پارسایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه جـا خوندم قشنگ نوشته بود یه نفر رو بشنـاس بعد عاشقش شـو چون وقتی عاشقش میشی نمیتـونی بشناسیش. ویا اگرم بتـونی زورت به خودت نمیرسه که درست فکر کنی ودرست تصمیم بگیری. به نظرم این متن حقیقت محض بود.👌
⚜ "و تَوَکَّلْ عَلَي الْحَيِّ الَّذي لا يَمُوتُ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَ کَفي‏ بِهِ بِذُنُوبِ عِبادِهِ خَبيراً"⚜ 📎 ترجمه: و توکّل کن بر آن زنده ای که هرگز نمی میرد و تسبیح و حمد او را بجا آور و همین بس که او از گناهان بندگانش آگاه است! ✨ آیه 58 سوره فرقان
اهمیت نیت‌ها الرَّاضِى بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدَّاخِلِ فِيهِ مَعَهُمْ آن‌كس كه از كار مردمى خشنود باشد، مانند آن است كه در آن كار با آنها هم‌راهى كرده‌است.
🌹شهید ابوالفضل مختاری ای مهدی صاحب الزمان (عج) اینکه نام سربازی ونوکری تورا برما نهاده اند، افتخاراست،😍😇 ولی ازاینکه نمی توانم آنچنان که تو می خواهی باشم، روحم عذاب می کشد.
تـ‌و‌هـ‌زار سـال اسـت‌ که منتـظـ‌ری؛ و‌ مـ‌ن هنـ‌و‌ز‌ جـایِ سـ‌رباز، سَـر‌بـارت بوده‌ام...! کسـرِ همین یک نقطه دنیا را بهم می‌ریـ‌زد:)😔 ✋🏻
🌹🌴🥀🌷🥀🌴🌹 مَن اَدرکَ قائِمَنا فَقُتِلَ مَعَهُ کانَ لَه اَجِرُ شهیدَینِ وَ مَن قَتَلَ بین یَدیه عدُوّواً لَنا کانَ لَهُ اَجرُ عِشرینَ شَهیداً کسی که قائم ما را دریابد و در رکاب حضرتش کشته شود ، پاداش دو شهید را دارد و کسی که در رکابش یک دشمن ما را به قتل برساند ، پاداش بیست شهید را خواهد داشت . 📚 بحار ، جلد ۵۲ ، صفحه ۳۱۷ 🌴🌹🌴
🌹💐🥀🌴🥀💐🌹 💐 اي مردم ، دشمن از مقاومت و پايداري و در صحنه بودن شما ضربه هاي زيادي خورده است و مي خورد . در گوشه و كنار مملكت هستند افرادی كه هميشه نق مي زنند و مي گويند انقلاب براي ما چه كاري كرده است و تمام وقت به خانواده هاي شهداي ما زخم زبان مي زنند و يا به خاطر شكمهاي خود داد آنها بالا است ولي كورند و نمی ببينند بعد از گذشت چند سال از پیروزی انقلاب و با وجود محاصره ي اقتصادي هنوز دستمان را بر روي هيچ كشوري دراز نكرده ايم . 🌹 🕊 🌹 🌹 🌺 💐🌼
🌺🍀🌸💐🌸🍀🌺 یا صاحب الزمان(عج) در لغتنامه قلبم مترادف دلتنگی است بیا و با دست های گره گشای خودت معنای جمعه هایم را عوض کن... ای غریب ترین عالم 💐🍀
💐🍀🌹🕊🌹🍀💐 اولین روزهای سال 63 بود . نشسته بودم داخل چادر فرماندهی ، جوان خوش سیمایی وارد شد . سلام کرد و گفت : آقای مسجدیان نیرو نمی خواهی ؟ گفتم : تا ببینم کی باشه! گفت : ، گفتم این آقا کی هست ؟ لبخندی زد و گفت : خودم هستم . نگاهی به او کردم و گفتم : چیکار بلدی ؟ گفت : بعضی وقت ها می خونم . گفتم اشکالی نداره ، همین الآن بخون! همانجا نشست و کمی مداحی کرد . سوز درونی عجیبی داشت . صدایش هم زیبا بود . اشعاری در مورد (سلام الله علیها) خواند . علت حضورش را در این گردان سؤال کردم . فهمیدم به خاطر بعضی مسائل سیاسی از گردان قبلی خارج شده . کمی که با او صحبت کردم فهمیدم نیروی پخته و فهمیده ای است . گفتم : به یک شرط تو رو قبول می کنم . باید بی سیم چی خودم باشی ! قبول کرد و به گردان ما ملحق شد . مدتی گذشت . با من صحبت کرد و گفت : می خواهم بروم بین بقیه نیروها . گفتم : باشه اما باید مسئول دسته شوی . قبول کرد . این اولین باری بود که مسئولیت قبول می کرد . بچه ها خیلی دوستش داشتند . همیشه تعدادی از نیروها اطراف بودند . چند روز بعد گفتم م باید معاون گروهان شوی . قبول نمی کرد ، با اسرار به من گفت : به شرطی که سه شنبه ها تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی ! با تعجب گفتم : چطــور؟ با خنده گفت : جان آقای مسجدی نپرس ! قبول کردم و معاون گروهان شد . مدیریت خیلی خوب بود . 💐🍀🌹🕊🌹🍀💐
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
💐🍀🌹🕊🌹🍀💐 #عاشقانه_شهدا #عشق_به_مولا #شهدا_و_امام_زمان_عج #شهيد_والامقام #محمدرضا_تورجی_زاده #قسم
💐🍀🌹🕊🌹🍀💐 مدتی بعد دوباره را صدا کردم و گفتم : باید مسئول گروهان بشی . رفت یکی از دوستان را واسطه کرد که من این کار را نکنم . گفتم : اگه مسئولیت نگیری باید از گردان بری ! کمی فکر کرد و گفت : قبول می کنم ، اما با همان شرط قبلی ! گفتم : صبــر کن ببینم . یعنی چی که تو باید شرط بذاری ؟! اصلا بگو ببینم . بعضی هفته ها که نیستی کجا می ری ؟ اصرار می کرد که نگوید . من هم اصرار می کردم که باید بگویی کجا می روی . بالأخره گفت : حاجی تا زنده هستم به کسی نگو ، من سه شنبه ها از این جا می رم و تا عصر چهارشنبه بر می گردم . با تعجب نگاهش می کردم . چیزی نگفتم . بعد ها فهمیدم مسیر 900 کیلومتری دارخــوئیــن تا را می رود و بعد از خواندنن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر می گردد . یکبار همراهش رفتم. نیمه های شب برای خوردن آب بلند شدم . نگاهی به انداختم . سرش به شیشه بود . مشغول خواندن بود . از چشمانش جاری بود. در مسیر برگشت با او صحبت می کردم . می گفت : یکبــــار 14 بار ماشین عوض کردم تا به رسیدم . بعد هم نماز را خواندم و سریع برگشتم . 🌺 🍀💐