فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺💐🍀🌼🍀💐🌺
#محمد
مقتدای اهل عالم
#محمد
مصطفای آل عالم
فرخنده میلاد با سعادت
#حضرت_محمد_مصطفی_ص
و
#امام_جعفر_صادق_ع
💐 #مبارک_باد 💐
🌴 #لبیک_یا_رسول_الله
💐🌼🌺
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#شهید_مدافع_وطن
#محمد_ناصری_آزاد
#شهید_ترور
سه شنبه 25 اسفند 57 ساعت دوازده شب نوبت محمد بود که پست بدهد .
دو نفر موتور سوار به ایست و بازرسی کمیته انقلاب در خیابان ولیعصر (عج) نزدیک شدند .
انگار چیزی در دست داشتند .
#محمد حواسش به آنها بود ولی اجازه نداشت قصاص پیش از جنایت کند ، باید صبر می کرد که به محل مانع ها برسند و از آنها در مورد کارشان سوال کند .
موتور سیکلت سرعتش را کم کرد و خودش را به چند متری او رساند ، ولی ناگهان نفر پشت سر کیسه ای که در دست داشت را بالا آورد و به سمت #محمد شلیک کرد .
جوان نگهبان #معصومانه در #خون خودش #غلطید و تیم ترور منافقین با #خوشحالی از آنجا دور شد ...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🕊🥀
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
مصاحبه با
#شهید_محمود_اسدی
از فرماندهان #گمنام و بی مزار #گردان_یا_زهرا
درمورد
#شهید_تورجی_زاده
#شهیدی که در بین مردم اصفهان به #شهید سه سوت معروف می باشد ( به این دلیل که سریع حاجت می دهد )
بعد از #شهادت_محمد تا چند روز در اردوگاه فقط نوارهای مداحی و مناجاتهای #محمد را پخش میکردند .
بیشتر مناجاتها و مداحیهای #محمد در مورد #امام_زمان_عج بود .
خیلی ناراحت بودم تا اینکه یک شب #محمد را در خواب دیدم ، خوشحال بود و با نشاط ، لباس فرم سپاه بر تنش بود ، چهرهاش خیلی نورانیتر شده بود .
یاد مداحیهای او افتادم .
پرسیدم : #محمد ، این همه در دنیا از #آقا خواندی ، توانستی او را ببینی؟#محمد در حالی که میخندید گفت : من حتی #آقا_امام_زمان_عج را در آغوش گرفتم .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹🥀🕊
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#سلام_شهید_تشنه_لب
حسین محمدی مفرد از جمله #غواصان واحد تخریب لشکر ۵ نصر که همرزم #شهید_شفیعی بوده، درباره #شهادت وی میگوید:
#محمدرضا در شب عملیات کربلای ۴ با اصابت تیر به ناحیه شکم #مجروح شد و #اسیر عراقی ها شد.
نیمه های #شب بود که با یک ضربه از خواب بیدار شدم.
#محمدرضا در سمت چپ من روی یک پتو بود و من هم در سمت راست #محمدرضا نزدیک به نرده های درب زندان بودم.
مقداری #پنبه بود که خون آلود و مقداری هم مواد داخل روده بزرگ به من داد و خواست که این را از سلول بیرون بیندازم.
وقتی این را دیدم متوجه وضعیت بد #محمدرضا شدم؛ آنقدر جراحاتش زیاد بود که #دفع از طریق #شکم انجام میشد.
با خودم گفتم در داخل شکم #محمدرضا همه چیز جابجا شده است .
سعی کردم فکر نکنم و بعد از انداختن آن #بسته به خارج دوباره خوابیدم.
ساعت ۱۰ شب بود که #محمدرضا دیگر کاملا بی حال شده بود و دیگر توان ناله کردن هم نداشت به من نگاه کرد و گفت حسین یادت نرود که من بچه #قم بودم و چگونه جان دادم (شهیدشدم) و بعد گفت خواهش میکنم کمی به من آب بده که خیلی #تشنه هستم و من به چشمان #محمد که میگفت آخرین لحظات زندگیم هست نگاه میکردم . صدای #محمد خیلی آهسته شده بود او خیلی صدایش رسا و بلند بود، ولی دیگر خبری از آن صدا نبود دستم را به سمت قابلمه هایی که در آن آب بود بردم و بلند کردم و به سمت #محمد بردم فکرکنم این وضع شاید ۵۰ ثانیه هم طول نکشید که #دست محمد از قابلمه جدا شد و #پیکرش بر زمین افتاد و به #شهادت رسید.
🌹 #سالروز_شهادت🕊
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 🕊🌹
🕊🌹🥀🌷🥀🌹🕊
#همسرانه
#همسر_شهید
#شهید_مدافع_حرم
#محمد_کامران
#محمد در آخرین #پیامک برایم نوشته بود : هرجا باشم عاشقتم . ایران باشم یا خارج ، هرجا باشم عاشقتم .
میگفت همسر #سادات داشتن هم خوب است و هم سخت . فکر اینکه همسرت دختر #حضرت_زهرا (سلام الله علیها) است، اجازه بدرفتاری را به آدم نمیدهد و از طرفی قدمهایش #برکت زندگی است .
در انجام وظیفه و کارهایش #خلوص عجیبی داشت . یادم هست که میگفت من سر کارم #ساعتی را کنار دستم گذاشتم و مدت زمان چای خوردن و دستشویی رفتنهایم را حساب میکنم و از اضافه کاریهایم کم میکنم که حقی از #بیتالمال به گردنم نماند .
#محمد خیلی #خوش_اخلاق بود . واقعاً اگر بگویم #اخم او را ندیدم ، گزافه نیست . حتی وقتی درمعراج #شهدا برای آخرینبار او را دیدم همان #لبخند زیبا و همیشگی را روی لب داشت .
خدا را شکر میکنم که محمد من هم #شهید شد . چون او #شهادت را دوست داشت . خیلی #شهادت را دوست داشت .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀🌹🕊🕊 قرارگاه شهدا 🕊
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
@martyrscomp
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#کرامات_شهداء
#شهید_والامقام
#محمدسعید_امام_جمعه_شهیدی
یک شب که در جبهه ی غرب در سنگر خوابیده بودم، #محمد که در عملیات بیت المقدس (فتح خرمشهر) #شهید شده بود، به خوابم آمد.
بعد از احوالپرسی گفت : «آقا محمود وسایلت را جمع کن، وصیت نامه ات را بنویس و آماده شو که چند روز دیگر قرار است پیش ما بیایی.
پرسیدم: «تو از کجا می دانی»
گفت: «این جا کسانی هستند که به من اشاره می کنند به شما بگویم، پیش ما خواهی آمد.»
نیمه های شب از خواب پریدم.
از شدت ترس و اضطراب تمام وجودم به شدت می لرزید، بوی مرگ چنان در جانم پیچیده بود که به کلی خودم را از یاد برده بودم .
بلند شدم، دو رکعت نماز خواندم .
پس از این خواب روزهای متمادی در این فکر بودم که چرا خداوند مرا برای #شهادت برگزیده است، از یک طرف حالت شوق داشتم که می خواستم دنیا را پشت سر بگذارم ولی با خود می گفتم : «به راستی پس از رفتنم از این دنیای خاکی پدر و مادرم چه حال و روزی پیدا خواهند کرد، حالت توأم با ترس و شادی مرا در کش و قوس انداخته بود.
چند روزی در این حالت بودم، بالاخره در یکی از شب ها همان دوستم به خوابم آمد و گفت: «آقا جان شما خیلی چیزها با خود اندیشیدی ، خیلی فکرها کردی، فعلاً در همین دنیایی که وابسته آن هستی خواهی ماند، دست و پاهایت از تو پذیرفته می شود، اما خودت فعلاً نمی آیی» .
پرسیدم: «بعداً چه طور؟»
گفت: «بعداً خواهی دانست».
پرسیدم: اما حالا چه؟
گفت: «به آن جایی که اشاره می کنم نگاه کن، دیدم همان دوستانی که قبلاً به #شهادت رسیده اند، دور هم جمع نشسته اند و یک جای خالی در بین آن هاست.
او گفت: «آن جای توست ولی حالا نه، چون خودت خواستی بمانی»
از خواب بیدار شدم. زمان گذشت، پس از مدتی یک روز هنوز آفتاب نزده بود که کسی مرا از خواب بیدار کرد و گفت: «بلند شو، به چند نفر نیاز است تا از منطقه گزارش بیاورند و آن روز در کمین ضد انقلاب از ناحیه ی دست و پا مجروح شدم.
در مجموع هفده گلوله به من اصابت کرد و تمام دوستانم در اطرافم به #شهادت رسیدند و من ...».
#محمدسعید در سال 1338 در قزوین متولد شد و در دوران سربازی با عضویت در بسیج در مناطق عملیاتی حضور یافت و چند بار مجروح شد، و در تاریخ 1361/03/04در سن 23 سالگی در مرحله ی اول عملیات بیت المقدس به #شهادت رسید .
راوی :
محمود رفیعی
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهـش_پر_رهرو
🌹 🌴🥀
🌴🥀🌹🕊🌹🥀🌴
#خاطرات_شهدا
#نزدیک_تر_به_شهادت
#شهید_والامقام
#محمد_غفاری
#محمد مراحل گزینش را طی کرد و وارد #سپاه شد . بعد از آن هم دوره آموزش های افسری #سپاه را در دانشگاه امام حسین (ع) تهران گذراند . موقع تقسیم در یگان ها،به دلیل توانمندی های زیادی که از خود نشان داده بوده به یگان #ویژه_سپاه یعنی یگان #صابرین اعزام شد .
ابتدا نمی دانست که یگان #صابرین چگونه جایی است . اما خیلی زود شیفته حال و هوای آنجا شد ، خودش را بیشتر از هر زمانی به #شهادت نزدیک می دید . خوشحال بود که در محلی خدمت می کنند که برای #انقلاب و #اسلام مفید است.
بعضی وقت ها که به #خانه می آمد از فرط #خستگی فقط می خواست #بخوابد . می گفت آموزش ها و دوره های فشرده ای را در طول #روز می گذرانند و همچنین برخی روزها #پیاده روی های بسیار #بلند مدتی دارند .
راوی :
#پدر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌴 🌹🕊
رو سینه و جیب پیراهنش نوشته بود:
آنقدر غمت به جان پذیرم #حسین
تا عاقبت قبر تو را به بر بگیرم حسین...
بهش گفتند:
محمد چرا این شعر رو روی سینه ات نوشتی..؟!
گفت: میخوام اگه که قراره #شهید بشم
تیر دشمن درست بیاد بخوره وسط این شعر وسط سینه و قلبم...
بعد از عملیات والفجر هشت بچه ها دنبال #محمد می گشتند تا اینکه خبر اومد محمد به شهادت رسیده و درست تیر خورده بود وسط این شعر..
شهید محمد مصطفی پور🕊🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#محمد_زارع_نعمتی
#قسمت_اول
امیر سرلشکر خلبان #شهید_محمد_زارع_نعمتی یکی از خلبانان #شهید نیروی هوایی ارتش است که دهم تیرماه سال ۱۳۳۰ در شهر ساوه در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود.
#محمد دوران کودکی را نزد پدر و مادری مهربان سپری کرد و دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را با اخذ دیپلم در زادگاهش به پایان رساند.
او بسیار به پرواز و آسمان علاقه داشت و به همین دلیل هم پس از اتمام تحصیلات متوسطه در سال ۱۳۴۹ وارد نیروی هوایی ارتش شد.
#محمد به علت علاقه و تیزهوشی خود پس از طی دوره مقدماتی خلبانی در ایران، برای گذراندن دوره تکمیلی خلبانی در سال ۱۳۵۰ به کشور آمریکا اعزام شد.
ابتدا آموزش پیشرفته زبان انگلیسی را در پایگاه هوایی «لک لند» واقع در شهر «سان آن تینیو ایالت تگزاس» گذارند و سپس برای فراگیری علوم هوانوردی به دانشگاه پرواز «کلمبوس» واقع در ایالت آریزونا رفت.
او با موفقیت تمام این دورهها را طی کرد و اولین پرواز سولو را با هواپیمای جت آموزشی «تی ۳۸» انجام داد.
#محمد پس از طی دوره پیشرفته پرواز در سال ۵۲ به ایران باز میگردد و به عنوان خلبان اف ۵ انتخاب میشود با توجه به توانایی بالای پروازی در کمتر از دو سال به عنوان معلم خلبان اف ۵ انتخاب میشود و در پایگاه شکاری دزفول مشغول خدمت شد.
#ادامه_دارد ...
🥀 🕊🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#محمد_زارع_نعمتی
#قسمت_دوم
ظهر ۳۱ شهریورماه ۵۹ بود که جنگندههای ارتش بعث به داخل خاک ایران تجاوز کردند و در پاسخ به این گستاخی ها، عقابهای نیروی هوایی ارتش به پرواز درآمدند. خلبانان هواپیمای شکاری، چون همرزمان دلاورشان مردانه به رزم رفتند و محمد جزو اولین خلبانان نیروی هوایی ارتش بود که در خط اول پاسداری از حریم آسمان کشور به مقابله با دشمن متجاوز پرداخت.
صبح روز بیست و هفتم شهریور ماه سال ۱۳۵۹ خبر میرسد نیروهای متجاوز بعثی به مهران حمله کرده اند.
بلافاصله دو فروند جنگنده اف ۵ به لیدری #شهید_محمد_زارع_نعمتی و شماره دو ستوان یکم بیژن هارونی جهت بمباران آنها به پرواز در آمده و با رسیدن روی شهر مهران بمباران نیروهای بعثی انجام میشود، ولی هواپیمای #زارع_نعمتی هدف قرار میگیرد و شماره دو تایید میکند که هواپیما با سر به زمین برخورد کرده و خلبان موفق به خروج نشده است ولی #محمد مجروح شده بوده و هواپیما با سینه به زمین برخورد میکند و خلبان به صورت impact eject به بیرون پرتاب میشود در این حالت اگر چه پیکر خلبان در ظاهر سالم است، اما از درون کاملا متلاشی میشود.
تا پس از آزادی #شهید_لشکری از اسارت رژیم بعث #محمد جزو خلبانان مفقودالأثر جنگ بود که پس از گواهی #شهید_لشکری مبنی بر #شهادت سرلشکر خلبان #محمد_زارع_نعمتی و تقاضای رسیدگی ایران از دولت عراق، آنها اعلام میکنند پیکر پاک و مطهر این #شهید گرامی در قبرستان العماره دفن شده است که مدتی بعد با حضور نماینده ایران پیکر پاک وی تحویل خانوادهاش میشود.
#ادامه_دارد ...
🥀 🕊🌹
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 #یاد_یاران #سردار_شهید #محمد_منتظر_قائم فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد #شهید مب
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
گذری بر زندگی
#سردار_شهید
#محمد_منتظر_قائم
حکایت سرخ و ماندگار #محمد از کویر طبس آغاز می شود .
او متولد فردوس و از خانواده ای متدین و مذهبی و روحانی قدم به عرصه وجود می گذارد .
#محمد آفتابی ترین نوزاد کویر طوفان خیز ، در اسفند ماه ۱۳۲۷ ه ش متولد شد .
#محمد از همان خردسالی مقاوم، پر تحرک و با تقوی بود و تحصیلات خود را با جدیت تمام آغاز و به پایان رساند .
هنوز ۱۵ سال بیشتر نداشت که حماسه ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ آغاز شد و با وجود کمی سن در بیشتر فعالیت های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و مبارزه علیه رژیم طاغوت سرآمد بود .
تحصیلاتش به خاطر عشق و علاقه به رشته فنی در هنرستان گذراند و سپس به خدمت سربازی رفت و بعد از در شرکت برق منطقه ای مشغول به کار شد ولی به دلیل انقلابی بودن و فعالیت علیه رژیم شاه و حرکت های انقلابی و مبارزاتی از کار اخراج شد و به مدت ۱۵ ماه به زندان افتاد .
مبارزات خستگی ناپذیر او ، چه در زندان و چه در بیرون از آن قطع شدنی نبود و هر کجا به سر می برد علیه رژیم منحط پهلوی در نبرد بود .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی و تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به عنوان اولین فرمانده سپاه یزد منصوب شد و دو ماه پس از تشکیل آن به همراهی گروهی از همرزمانش به منطقه کردستان عزیمت نمود و پس از مدتی به یزد بازگشت و به فعالیت خود ادامه داد و در روز پنجم اردیبهشت ۱۳۵۹ وقتی تجاوز آمریکا به خاک جمهوری اسلامی در صحرای طبس آغاز شد ، سراسیمه به آن جا شتافت و پس از تفحص در منطقه مشغول کشف ماجرای چگونگی تجاوز خود فروختگان داخلی بود که طی یک نقشه از پیش تعیین شده ، آن منطقه مورد حمله هوایپما قرار گرفت تا اسناد خیانت خودفروختگان داخلی و خارجی نابود شود و چهره پلید منافقین تا ابد در پس پرده بماند ولی #شهادت این سردار رشید اسلام پرده از چهره تمامی منافقین برداشته و تا ابد چهره کریه استکبار و هم پیمانانشان برای ملت مظلوم ایران و جهان هویدا شد و خون این پاسدار رشید اسلام باعث روشن شدن بسیاری از تجاوزات استکبار به مملکت اسلامی ما شد .
🌹 #سالروز_شهادت🕊
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 🕊🌹
قرارگاه شهدا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
💐🍀🌹🕊🌹🍀💐
#عاشقانه_شهدا
#عشق_به_مولا
#عاشق_واقعی
#شهيد_والامقام
#محمدرضا_تورجی_زاده
بیشتر مناجات ها و مداحی های #محمد در مورد امام زمان بود .
خیلی دلتنگش بودم ؛ تا اینکه یک شب #محمد را در خواب دیدم ...
خوشحال بود و با نشاط ؛
یاد مداحی هاش افتادم ،
پرسیدم : #محمد این همه در دنیا از #آقا خوندی ، تونستی #آقا را ببینی ؟
#محمد در حالی که می خندید گفت :
من حتی
#آقا_امام_زمان_عج
را در آغوش گرفتم .
🌸💐 #سالروز_تولد 💐🌸
💐🌺 #تولدت_مبارک 🌺💐
🌸💐 #مهربانم 💐🌸
🌼 🍀💐
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#عاشقانه_شهدا
#عشق_به_مولا
#شهدا_و_امام_زمان_عج
#شهيد_والامقام
#محمدرضا_تورجی_زاده
#قسمت_اول
اولین روزهای سال 63 بود . نشسته بودم داخل چادر فرماندهی ، جوان خوش سیمایی وارد شد .
سلام کرد و گفت : آقای مسجدیان نیرو نمی خواهی ؟
گفتم : تا ببینم کی باشه!
گفت : #محمدتورجی ، گفتم این #محمد آقا کی هست ؟
لبخندی زد و گفت : خودم هستم .
نگاهی به او کردم و گفتم : چیکار بلدی ؟
گفت : بعضی وقت ها می خونم .
گفتم اشکالی نداره ، همین الآن بخون!
همانجا نشست و کمی مداحی کرد . سوز درونی عجیبی داشت . صدایش هم زیبا بود . اشعاری در مورد #حضرت_زهرا (سلام الله علیها) خواند .
علت حضورش را در این گردان سؤال کردم . فهمیدم به خاطر بعضی مسائل سیاسی از گردان قبلی خارج شده .
کمی که با او صحبت کردم فهمیدم نیروی پخته و فهمیده ای است .
گفتم : به یک شرط تو رو قبول می کنم . باید بی سیم چی خودم باشی ! قبول کرد و به گردان ما ملحق شد .
مدتی گذشت . #محمد با من صحبت کرد و گفت : می خواهم بروم بین بقیه نیروها .
گفتم : باشه اما باید مسئول دسته شوی . قبول کرد . این اولین باری بود که مسئولیت قبول می کرد .
بچه ها خیلی دوستش داشتند . همیشه تعدادی از نیروها اطراف #محمـــد بودند .
چند روز بعد گفتم م#حمـــد باید معاون گروهان شوی .
قبول نمی کرد ، با اسرار به من گفت : به شرطی که سه شنبه ها تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی !
با تعجب گفتم : چطــور؟
با خنده گفت : جان آقای مسجدی نپرس !
قبول کردم و #محمد معاون گروهان شد . مدیریت #محمد خیلی خوب بود .
#ادامه_دارد
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#قسمت_دوم
مدتی بعد دوباره #محمد را صدا کردم و گفتم : باید مسئول گروهان بشی .
رفت یکی از دوستان را واسطه کرد که من این کار را نکنم .
گفتم : اگه مسئولیت نگیری باید از گردان بری !
کمی فکر کرد و گفت : قبول می کنم ، اما با همان شرط قبلی !
گفتم : صبــر کن ببینم . یعنی چی که تو باید شرط بذاری ؟! اصلا بگو ببینم . بعضی هفته ها که نیستی کجا می ری ؟
اصرار می کرد که نگوید . من هم اصرار می کردم که باید بگویی کجا می روی .
بالأخره گفت : حاجی تا زنده هستم به کسی نگو ، من سه شنبه ها از این جا می رم #مسجد_جمکــــران و تا عصر چهارشنبه بر می گردم .
با تعجب نگاهش می کردم . چیزی نگفتم . بعد ها فهمیدم مسیر 900 کیلومتری دارخــوئیــن تا #جمکـــران را می رود و بعد از خواندنن #نماز_امام_زمـــان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر می گردد .
یکبار همراهش رفتم. نیمه های شب برای خوردن آب بلند شدم . نگاهی به #محمــد انداختم .
سرش به شیشه بود . مشغول خواندن #نافله بود . #قطرات_اشک از چشمانش جاری بود.
در مسیر برگشت با او صحبت می کردم . می گفت : یکبــــار 14 بار ماشین عوض کردم تا به #جمکران رسیدم . بعد هم نماز را خواندم و سریع برگشتم .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌴 🕊🌹
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀 #شهیدی_از_جنس_شجاعت #شهید_اسارت #شهید_والامقام #محمد_رضائی #قسمت_هفتم خرداد 1366 بود ، ع
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀
#شهیدی_از_جنس_شجاعت
#شهید_اسارت
#شهید_والامقام
#محمد_رضائی
#قسمت_هشتم
محمد دوست نداشت کسی اذیت شود و روزهای سخت را با تنهایی و درد تحمل می کرد بعد از چند روز شکنجه های سخت باعث شد که عراقی ها خسته شوند و دیگر توان ادامه نداشتند و برای جبران شکست تصمیم به #شهادت_محمد گرفتند.
روز #آخر شیشه های داخل حمام را شکستند و #محمد را که تمام بدنش زخم و خون و جراحت بود بر روی شیشه ها کشیدند ولی باز هم جز ناله از #محمد چیزی بیرون نیامد تنها حرفهای که از #محمد توانستند اعتراف بگیرند #نام_خدا و #ائمه_اطهار بود و عدنان که خشمگین از این همه مقاومت با فرو کردن یک عدد صابون عراقی که نوعی خاص از صابون بود که به رنگ سبز و بسیار بد بو بود در دهان #محمد باعث خفه شدن #محمد شد و برای جبران سریعا در خواست کمک کردند ولی #محمد دیگر نفس نمی کشید .
پیکر پاک این #شهید عزیز را بر روی #سیم_خاردار انداختند و عکس گرفتند که بگویند در حال فرار بوده و مجبور شدیم با گلوله بزنیم.
#ادامه_دارد ...
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🕊
#مُحَمَّد
دل مبتلای اوست...💞🍃
#عید_مبارک🌸
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺💐🍀🌼🍀💐🌺
#محمد
مقتدای اهل عالم
#محمد
مصطفای آل عالم
فرخنده میلاد با سعادت
#حضرت_محمد_مصطفی_ص
و
#امام_جعفر_صادق_ع
💐 #مبارک_باد 💐
🌴 #لبیک_یا_رسول_الله
💐🌼🌺
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
مصاحبه با
#شهید_محمود_اسدی
از فرماندهان #گمنام و بی مزار #گردان_یا_زهرا
درمورد
#شهید_تورجی_زاده
#شهیدی که در بین مردم اصفهان به #شهید سه سوت معروف می باشد ( به این دلیل که سریع حاجت می دهد )
بعد از #شهادت_محمد تا چند روز در اردوگاه فقط نوارهای مداحی و مناجاتهای #محمد را پخش میکردند .
بیشتر مناجاتها و مداحیهای #محمد در مورد #امام_زمان_عج بود .
خیلی ناراحت بودم تا اینکه یک شب #محمد را در خواب دیدم ، خوشحال بود و با نشاط ، لباس فرم سپاه بر تنش بود ، چهرهاش خیلی نورانیتر شده بود .
یاد مداحیهای او افتادم .
پرسیدم : #محمد ، این همه در دنیا از #آقا خواندی ، توانستی او را ببینی؟#محمد در حالی که میخندید گفت : من حتی #آقا_امام_زمان_عج را در آغوش گرفتم .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🥀🕊
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#محمد_زارع_نعمتی
#قسمت_اول
امیر سرلشکر خلبان #شهید_محمد_زارع_نعمتی یکی از خلبانان #شهید نیروی هوایی ارتش است که دهم تیرماه سال ۱۳۳۰ در شهر ساوه در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود.
#محمد دوران کودکی را نزد پدر و مادری مهربان سپری کرد و دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را با اخذ دیپلم در زادگاهش به پایان رساند.
او بسیار به پرواز و آسمان علاقه داشت و به همین دلیل هم پس از اتمام تحصیلات متوسطه در سال ۱۳۴۹ وارد نیروی هوایی ارتش شد.
#محمد به علت علاقه و تیزهوشی خود پس از طی دوره مقدماتی خلبانی در ایران، برای گذراندن دوره تکمیلی خلبانی در سال ۱۳۵۰ به کشور آمریکا اعزام شد.
ابتدا آموزش پیشرفته زبان انگلیسی را در پایگاه هوایی «لک لند» واقع در شهر «سان آن تینیو ایالت تگزاس» گذارند و سپس برای فراگیری علوم هوانوردی به دانشگاه پرواز «کلمبوس» واقع در ایالت آریزونا رفت.
او با موفقیت تمام این دورهها را طی کرد و اولین پرواز سولو را با هواپیمای جت آموزشی «تی ۳۸» انجام داد.
#محمد پس از طی دوره پیشرفته پرواز در سال ۵۲ به ایران باز میگردد و به عنوان خلبان اف ۵ انتخاب میشود با توجه به توانایی بالای پروازی در کمتر از دو سال به عنوان معلم خلبان اف ۵ انتخاب میشود و در پایگاه شکاری دزفول مشغول خدمت شد.
#ادامه_دارد ...
🥀🕊🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#محمد_زارع_نعمتی
#قسمت_دوم
ظهر ۳۱ شهریورماه ۵۹ بود که جنگندههای ارتش بعث به داخل خاک ایران تجاوز کردند و در پاسخ به این گستاخی ها، عقابهای نیروی هوایی ارتش به پرواز درآمدند. خلبانان هواپیمای شکاری، چون همرزمان دلاورشان مردانه به رزم رفتند و محمد جزو اولین خلبانان نیروی هوایی ارتش بود که در خط اول پاسداری از حریم آسمان کشور به مقابله با دشمن متجاوز پرداخت.
صبح روز بیست و هفتم شهریور ماه سال ۱۳۵۹ خبر میرسد نیروهای متجاوز بعثی به مهران حمله کرده اند.
بلافاصله دو فروند جنگنده اف ۵ به لیدری #شهید_محمد_زارع_نعمتی و شماره دو ستوان یکم بیژن هارونی جهت بمباران آنها به پرواز در آمده و با رسیدن روی شهر مهران بمباران نیروهای بعثی انجام میشود، ولی هواپیمای #زارع_نعمتی هدف قرار میگیرد و شماره دو تایید میکند که هواپیما با سر به زمین برخورد کرده و خلبان موفق به خروج نشده است ولی #محمد مجروح شده بوده و هواپیما با سینه به زمین برخورد میکند و خلبان به صورت impact eject به بیرون پرتاب میشود در این حالت اگر چه پیکر خلبان در ظاهر سالم است، اما از درون کاملا متلاشی میشود.
تا پس از آزادی #شهید_لشکری از اسارت رژیم بعث #محمد جزو خلبانان مفقودالأثر جنگ بود که پس از گواهی #شهید_لشکری مبنی بر #شهادت سرلشکر خلبان #محمد_زارع_نعمتی و تقاضای رسیدگی ایران از دولت عراق، آنها اعلام میکنند پیکر پاک و مطهر این #شهید گرامی در قبرستان العماره دفن شده است که مدتی بعد با حضور نماینده ایران پیکر پاک وی تحویل خانوادهاش میشود.
#ادامه_دارد ...
🥀 🕊🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
گذری بر زندگی
#سردار_شهید
#محمد_منتظر_قائم
حکایت سرخ و ماندگار #محمد از کویر طبس آغاز می شود .
او متولد فردوس و از خانواده ای متدین و مذهبی و روحانی قدم به عرصه وجود می گذارد .
#محمد آفتابی ترین نوزاد کویر طوفان خیز ، در اسفند ماه ۱۳۲۷ ه ش متولد شد .
#محمد از همان خردسالی مقاوم، پر تحرک و با تقوی بود و تحصیلات خود را با جدیت تمام آغاز و به پایان رساند .
هنوز ۱۵ سال بیشتر نداشت که حماسه ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ آغاز شد و با وجود کمی سن در بیشتر فعالیت های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و مبارزه علیه رژیم طاغوت سرآمد بود .
تحصیلاتش به خاطر عشق و علاقه به رشته فنی در هنرستان گذراند و سپس به خدمت سربازی رفت و بعد از در شرکت برق منطقه ای مشغول به کار شد ولی به دلیل انقلابی بودن و فعالیت علیه رژیم شاه و حرکت های انقلابی و مبارزاتی از کار اخراج شد و به مدت ۱۵ ماه به زندان افتاد .
مبارزات خستگی ناپذیر او ، چه در زندان و چه در بیرون از آن قطع شدنی نبود و هر کجا به سر می برد علیه رژیم منحط پهلوی در نبرد بود .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی و تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به عنوان اولین فرمانده سپاه یزد منصوب شد و دو ماه پس از تشکیل آن به همراهی گروهی از همرزمانش به منطقه کردستان عزیمت نمود و پس از مدتی به یزد بازگشت و به فعالیت خود ادامه داد و در روز پنجم اردیبهشت ۱۳۵۹ وقتی تجاوز آمریکا به خاک جمهوری اسلامی در صحرای طبس آغاز شد ، سراسیمه به آن جا شتافت و پس از تفحص در منطقه مشغول کشف ماجرای چگونگی تجاوز خود فروختگان داخلی بود که طی یک نقشه از پیش تعیین شده ، آن منطقه مورد حمله هوایپما قرار گرفت تا اسناد خیانت خودفروختگان داخلی و خارجی نابود شود و چهره پلید منافقین تا ابد در پس پرده بماند ولی #شهادت این سردار رشید اسلام پرده از چهره تمامی منافقین برداشته و تا ابد چهره کریه استکبار و هم پیمانانشان برای ملت مظلوم ایران و جهان هویدا شد و خون این پاسدار رشید اسلام باعث روشن شدن بسیاری از تجاوزات استکبار به مملکت اسلامی ما شد .
🌹 #سالروز_شهادت🕊
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 🕊🌹
🌴🥀🍀🌺🍀🥀🌴
#عاشقانه_شهدا
#عشق_به_مولا
#عاشق_واقعی
#شهيد_والامقام
#محمدرضا_تورجی_زاده
بیشتر مناجات ها و مداحی های #محمد در مورد امام زمان بود .
خیلی دلتنگش بودم ؛ تا اینکه یک شب #محمد را در خواب دیدم ...
خوشحال بود و با نشاط ؛
یاد مداحی هاش افتادم ،
پرسیدم : #محمد این همه در دنیا از #آقا خوندی ، تونستی #آقا را ببینی ؟
#محمد در حالی که می خندید گفت :
من حتی
#آقا_امام_زمان_عج
را در آغوش گرفتم .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌴 🕊🥀
🌹🕊🥀🏴🥀🕊🌹
#مادرانه
#مادر_شهید
مادر چهار #شهید دفاع مقدس (#شهیدان_جوادی_نیا ) در دیداری حضوری با حضرت امام (ره) عکس فرزندان #شهیدش را با خود آورده بود.
عکس اول را در آورد و گفت:
این پسر اولم #محسن است.
عکس دوم را گذاشت روی عکس #محسن و گفت:
این پسر دومم #محمد است، دوسال با #محسن تفاوت سنی داشت.
عکس سوم را آورد و گذاشت روی عکس #محمد، رفت بگوید این پسر سومم …، سرش را بالا آورد، دید شانه های امام (ره) دارد می لرزد. امام(ره) گریه اش گرفته بود.
فوری عکس ها را جمع کرد زیر چادرش و خیلی جدی گفت:
چهار تا پسرم رو دادم که اشکتو نبینم.
#سالروز_وفات
#حضرت_ام_البنین_س
و روز تکریم
#مادران_و_همسران_شهدا
🏴 🕊🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
مصاحبه با
#شهید_محمود_اسدی
از فرماندهان #گمنام و بی مزار #گردان_یا_زهرا
درمورد
#شهید_تورجی_زاده
#شهیدی که در بین مردم اصفهان به #شهید سه سوت معروف می باشد ( به این دلیل که سریع حاجت می دهد )
بعد از #شهادت_محمد تا چند روز در اردوگاه فقط نوارهای مداحی و مناجاتهای #محمد را پخش میکردند .
بیشتر مناجاتها و مداحیهای #محمد در مورد #امام_زمان_عج بود .
خیلی ناراحت بودم تا اینکه یک شب #محمد را در خواب دیدم ، خوشحال بود و با نشاط ، لباس فرم سپاه بر تنش بود ، چهرهاش خیلی نورانیتر شده بود .
یاد مداحیهای او افتادم .
پرسیدم : #محمد ، این همه در دنیا از #آقا خواندی ، توانستی او را ببینی؟#محمد در حالی که میخندید گفت : من حتی #آقا_امام_زمان_عج را در آغوش گرفتم .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🥀🕊