🌴🥀🌹🕊🌹🥀🌴
#خاطرات_شهدا
#نزدیک_تر_به_شهادت
#شهید_والامقام
#محمد_غفاری
#محمد مراحل گزینش را طی کرد و وارد #سپاه شد . بعد از آن هم دوره آموزش های افسری #سپاه را در دانشگاه امام حسین (ع) تهران گذراند . موقع تقسیم در یگان ها،به دلیل توانمندی های زیادی که از خود نشان داده بوده به یگان #ویژه_سپاه یعنی یگان #صابرین اعزام شد .
ابتدا نمی دانست که یگان #صابرین چگونه جایی است . اما خیلی زود شیفته حال و هوای آنجا شد ، خودش را بیشتر از هر زمانی به #شهادت نزدیک می دید . خوشحال بود که در محلی خدمت می کنند که برای #انقلاب و #اسلام مفید است.
بعضی وقت ها که به #خانه می آمد از فرط #خستگی فقط می خواست #بخوابد . می گفت آموزش ها و دوره های فشرده ای را در طول #روز می گذرانند و همچنین برخی روزها #پیاده روی های بسیار #بلند مدتی دارند .
راوی :
#پدر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌴🌹🕊
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#شهیدانه
#عقد_اخوت
#رفاقت_بهشتی
در میان بچه های #صابرین برخی با یکدیگر آنقدر نزدیک بودند که عقد اخوت می بستند تا در صورت شهادت یکی، شفاعت دیگری را در صحرای محشر برعهده بگیرد .
در این میان دو شهید، چنان به یکدیگر وابسته شدند که نتوانستند دوری هم را حتی برای چند لحظه تحمل کنند.
#شهید_مصطفی_صفری_تبار_بیشه (کمیل) و #شهید_محمد_محرابی_پناه
از آن جمله بزرگواران هستند که ماجرای شهادت آنها بنا بر شنیدهها، می تواند بسیار جالب باشد :
آنطور که گفته شده در آخرین ماموریت این دو شهید در #ارتفاعات_جاسوسان_سردشت، گلوله ای به پهلوی آقا محمد اصابت می کند.
او با بستن چفیه اش به دور کمر سعی می کند که تا حدودی از خونریزی بیش از حد جلوگیری کند، اما دوست و در حقیقت برادرش #مصطفی_صفری_تبار متوجه حالت محمد شده و علی رغم تذکر دوستان برای نزدیک نشدن به محمد، جهت کمک به طرف محرابی پناه حرکت می کند و در همان لحظه که کنار یکدیگر قرار می گیرند، گلوله خمپاره ای نزدیک این دو به زمین می نشیند تا روح آسمانی محمد و مصطفی را از قفس تنگ تن رها سازد و راهی دیار قرب نماید.
#روحشان_شاد
#یادشان_گرامی
#راهـشان_پر_رهرو
🥀 🌹🕊
✍ #خاطره ای از همرزم شهید قاسم غریب
#شهید قاسم غریب در آخرین ماموریت خود به سوریه مداح اهل بیت ع استاد #سلحشور رو با خودش به سوریه برد تا اونجا مداحی کند
⚡️ و به ایشان گفت :اگه #شهید شدم برایم در ایران به طور رایگان مداحی کن ...
که استاد سلحشور هم به قولش وفا کرد و در قم و بعد از شهادت برایش مداحی کرد ..
تو را آرام بیما هست.. لیکن
مرا بیتو
قراری نیست
جایی...
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
❣❣
🌴🥀🌹🕊🌹🥀🌴
#خاطرات_شهدا
#نزدیک_تر_به_شهادت
#شهید_والامقام
#محمد_غفاری
#محمد مراحل گزینش را طی کرد و وارد #سپاه شد . بعد از آن هم دوره آموزش های افسری #سپاه را در دانشگاه امام حسین (ع) تهران گذراند . موقع تقسیم در یگان ها،به دلیل توانمندی های زیادی که از خود نشان داده بوده به یگان #ویژه_سپاه یعنی یگان #صابرین اعزام شد .
ابتدا نمی دانست که یگان #صابرین چگونه جایی است . اما خیلی زود شیفته حال و هوای آنجا شد ، خودش را بیشتر از هر زمانی به #شهادت نزدیک می دید . خوشحال بود که در محلی خدمت می کنند که برای #انقلاب و #اسلام مفید است.
بعضی وقت ها که به #خانه می آمد از فرط #خستگی فقط می خواست #بخوابد . می گفت آموزش ها و دوره های فشرده ای را در طول #روز می گذرانند و همچنین برخی روزها #پیاده روی های بسیار #بلند مدتی دارند .
راوی :
#پدر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌴 🌹🕊