زندگینامه رضوان مرادی نجف آبادی   نام پدر: محمدعلی تاریخ تولد: 1351/03/30 محل تولد: ایران - اصفهان - نجف آباد تاریخ شهادت: 1357/10/18 محل شهادت: نجف آباد طول مدت حیات: 6 سال مزار شهید: جنت الشهدا-اصفهان

زندگینامه رضوان اولین شهیده انقلاب در شهرستان نجف آباد بود. او در سی ام خردادماه سال 1351 در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. دوران کودکی اش سرشار از شور و شوق بچگی بود و با توجه به سن کم، درک و فهم او نسبت به مسایل پیرامونش زیاد بود. بیشتر با بچه های بزرگتر از خودش بازی و نشست و برخاست می کرد. گوش به فرمان پدر و مادر بود و همراه آن ها در راهپیمایی ها و تظاهرات علیه شاه شرکت می کرد. وی در سال 1357 در هجدهم دی ماه زمانی که به همراه مادر در تظاهرات شرکت داشت برای نوشیدن آب به طرف شیرآبی که روبه روی مسجدالرسول نجف آباد بود رفت که عوامل دست نشانده رژیم پهلوی گلوله ای به طرفش شلیک کردند. گلوله به سرش اصابت کرد و او را در سن 6 سالگی به شهادت رساند.  مزارش در جنت الشهداء نجف آباد اصفهان قرار دارد.

بوی یاس: بر اساس زندگی شهیده دانش‌آموز رضوان مرادی مؤلفان:  طیبه ذنوبی، نرگس رحیمیان   ناشر: مهر زهرا(س)   زبان: فارسی   رده‌بندی دیویی: 8fa3.62   سال چاپ: 1393   نوبت چاپ: 1   تیراژ: 1000 نسخه   تعداد صفحات: 42   قطع و نوع جلد: رقعی (شومیز)   شابک: 9786007177501   کد کتاب در گیسوم: 11106435

توضیح کتاب: کتاب حاضر بر اساس زندگی شهیده «رضوان مرادی» نوشته شده است. رضوان مرادی دانش‌آموز شش ساله اهل نجف‌آباد اصفهان بود که در محرم سال 57 توسط نیروهای ساواک به شهادت رسید. ایشان کوچک‌ترین، اولین و تنها زن شهید نجف‌آباد و نیز تنها شهیدی است که دوبار به خاک سپرده شد. در این کتاب، گوشه‌هایی از زندگی این شهید در قالب داستان روایت شده است.

🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 #باز_شب_شده ❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد بر سر کوچه #دلم، نام کسی #نقش زده است، یادی از اصالت #باران، حرفی از حضور گل‏های بنفشه در هوای #جماران. بوی #خمینی، بر سر کوچه #دلم قدم می‏زند، واژه‏ای #سرخ، نگهبان #ناموس کوچه تنهایی‏ام شده است. نکند #غربت، بر این کوچه بگذرد! نکند #گناه، بر دامن #دختران کوچه #دلم بنشیند! نکند موسیقی نیاز، صبح‏ها خواب ناز #غفلتم را بر هم نزند و اهالی کوچه #نماز، #عشقشان قضا شود! نامی #سرخ، بر سر کوچه، نگهبان #ناموس کوچه است . همه چیز بوی #تو را دارد . 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 از تو آموختم ای خواهر #شهیدم که زندگی، مبارزه‏ای بی‏پایان است . تو با #مرگ خودت به من آموختی آنچه #دنیا، با زرق و برقش #یادم نداده بود . تو با #خون خود، نقاشی خالی‏ام را که هزار #روز و هزار #هفته دنبال مداد رنگی‏های مدرسه‏ام به #یغما رفته بود، #رنگ کردی. اکنون #تو نیستی، ولی همه چیز #بوی تو دارد، بوی #عاشقانه زیستن . ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب #بهشتی تو #بخیر تو بگو عاقبت شما 🌹 #ختم به #خیر و #شهادت 🌷 #شهید_عزیزم 🌷 #رفیق_تنهایی_هایم #امشبم را به نام تو #متبرک می کنم 🌹 #شهید_والامقام 🌹 #رضوان_مرادی 🌗 #شبتون_شهدایی🌷 🌴 🕊🌹