قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 #سردار_شهید #عثمان_فرشته #قسمت_اول شهيد عثمان فرشته در سال 1332 در روستاي دله مرز سروآباد
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹
#سردار_شهید
#عثمان_فرشته
#قسمت_دوم
به هر روستايي كه مي رفت ماهيت پليد گروهك ها را افشا مي كرد و اهالي را براي پيوستن به پيشمرگان مبارز كُرد دعوت مي كرد بطوريكه تعداد زيادي از آنها دعوت شهيد فرشته را پذيرفته و در جمع مجاهدان نور عليه ظلمت قرار مي گرفتند.
بعد از آنكه روستاهاي مريوان پاكسازي شد از سوي فرمانده سازمان پيشمرگان مسلمان كُرد ماموريت يافت به منطقه كامياران برود و به پاكسازي آنجا اقدام كند.
شهيد فرشته زماني گريوه كامياران را كه مركز اصلي تجمع دمكرات بود آزاد ساخت و در همين راستا هم تعداد زيادي از آنها را به هلاكت رسانيد، تا اينكه در 25 خرداد سال 61 بر اثر انفجار توپ خودي به شهادت رسيد.
از شهيد فرشته يك فرزند دختر و يك فرزند پسر به يادگار مانده است، مزار مطهر شهيد در روستاي دله مرز قرار دارد.
وقتي كه اسم شهيد عثمان فرشته در ميان كساني كه او را مي شناختند و با او آشنايي داشتند آورده مي شود همه آنها به شجاعت و زيركي او اعتراف مي كنند، اين شهيد بزرگوار بيش از اندازه شجاع و نترس بود؛ رفتار بسيار عجيبي داشت از هيچ چيزي نمي ترسيد؛ مي شد او را ضرب المثل شجاعت و جرات دانست.
وقتي حركات و سكنات بسيار عجيب او را مي ديدي مي گفتي كه او واقعا فرشته است چرا كه وقتي همرزمان او سنگر مي گرفتند اما باز مورد اصابت تير دشمن واقع مي شدند.
واقعا شگفت مي نمايد كسي در برابر تيرهاي حساب شده قناسه كه مو را هم از زمين برمي داشت به سلامت بگذرد و يكي از آن تيرها هم به او اصابت نكند، فرشته است.
يكي از همرزمان شهيد مي گويد يك روز با شوخي به او گفتم كه كاك عثمان شما چه دعايي را با خود حمل مي كنيد كه تير دشمن به شما اصابت نمي كند ايشان در حاليكه مي خنديد گفت: من از خداي خود خواسته ام كه بدست ضد انقلاب نيفتم و با تير مستقيم آنها كشته نشوم.
او شجاعت را با خون و رگ خود عجين مي ساخت و ذره اي ترس و واهمه را در وجود خويش راه نمي داد، شهيد فرشته علاوه بر شجاعت سرشاري كه داشت تيرانداز ماهري هم بود.
به گفته يكي از همرزمان شهيد؛ او حتي سكه پولي را كه در آسمان پرتاب مي كردند هنوز به زمين نرسيده مورد هدف قرار مي داد.
نيروهاي ضد انقلاب از شنيدن نام شهید فرشته تنشان به لرزه مي افتاد.
#ادامه_دارد ...
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 #سردار_شهید #عثمان_فرشته #قسمت_دوم به هر روستايي كه مي رفت ماهيت پليد گروهك ها را افشا م
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹
#سردار_شهید
#عثمان_فرشته
#قسمت_سوم
بطور يقين مي توان صلابتي را كه بدست آورده بود حاصل شجاعت و از خود گذشتگي او دانست.
شجاعتي كه سرشار از اخلاص و عاري از تظاهر بود؛ شجاعتي كه توقع و ادعايي را در پي نداشت و از مردانگي و غيرت آكنده بود.
وقتي كه دستور عقب نشيني را دريافت مي كرد بسيار ناراحت مي شد چرا كه دوست داشت هميشه رو به دشمن داشته باشد و كوچكترين ضعفي را بدست او ندهد، توكل عجيبي به خداوند يكتا داشت و در آغاز هر كاري خدايا به اميد تو مي گفت.
به همرزمان خود توصيه مي كرد با وضو به درگيري بروند و در زمان درگيري آيه الكرسي بخوانند؛ قبل از پاكسازي روستاها به نيروهاي خودي گوشزد مي كرد مراقب مردم باشند و از كشتن افراد بي گناه دوري كنند.
با نيروهاي ضد انقلاب بسيار قاطعانه رفتار مي كرد و حتي كوچكترين حركتي را كه دليل نرمش او در مقابل آنها باشد انجام نمي داد.
در همه عمليات ها پيشتاز بود؛ جلوتر از همه حركت مي كرد؛ سعي داشت به جاي همه نيروها بجنگد و بيشترين ايثار و مردانگي را انجام دهد.
او براي نيروهاي غير بومي احترام بيشتري قايل مي شد و آنها را مهمان هاي عزيز خطاب مي كرد، بسيار سخي و بخشنده بود؛ به دليل آنكه خود طعم تلخ فقر را چشيده بود درد فقرا را مي دانست و يكي از توصيه هاي مكرر خود را رسيدگي به محرومان و تهيدستان منطقه قرار مي داد.
به گفته يكي از همرزمان وي، روزي كه شهيد مقداري از مايحتاج خود را تهيه كرده بود در راه با پيرزني برخورد مي كند و وقتي كه از او مي پرسد به كجا مي رود پيرزن در جواب مي گويد به روابط عمومي سپاه مي روم تا مقداري وسايل بگيرم، در اين هنگام روحيه سخاوت و بخشندگي شهيد جوش مي آيد و به همرزم خود مي گويد دست پيرزن را بگير و سوار ماشين كند پيرزن را تا نزديك منزلش مي برند و شهيد همه وسايلي را كه براي خانه خودش خريده بود به او مي دهد.
#ادامه_دارد ...
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 #سردار_شهید #عثمان_فرشته #قسمت_سوم بطور يقين مي توان صلابتي را كه بدست آورده بود حاصل شجا
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹
#سردار_شهید
#عثمان_فرشته
#قسمت_آخر
#نحوه_شهادت
در 25 خرداد ماه سال 61 گروهي از همرزمان شهيد فرشته كه در پايين كوهي به نام تفين قرار داشتند از طريق بي سيم با شهيد تماس مي گيرند و موقعيت خطرناك خود را براي او گزارش مي دهند.
شهيد فرشته بعد از يك ساعت در همان محل حاضر مي شود و در پشت توپ 106 كه بر روي جيپ مخصوص شهيد قرار داشت، مستقر مي شود.
اما بعد از يكبار شليك كردن به طرف قله كوه كه مقر نيروهاي ضد انقلاب بود، توپ گير مي كند و ديگر عمل نمي كند.
در اين هنگام شهيد فرشته به پشت توپ مي آيد و موقعي كه مي خواهد نقص توپ را برطرف كند توپ عمل مي كند و آتش عقبه آن شهيد فرشته را در بر مي گيرد و پيكر مطهر او را تكه تكه مي كند.
آري همانطور كه شهيد بارها آرزو مي كرد تكه تكه شد و جنازه او در درون كيسه اي قرار گرفت.
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 🕊🥀
😄💐😄🌺😄💐😄
#طنز_جبهه_ها
پوستشو نكنيد!
داشتم تو جبهه مصاحبه می گرفتم، کنارم ایستاده بود که یهو خمپاره اومد و بوم.... نگاه کردم دیدم ترکش بهش خورده و افتاده زمین. دوربینو برداشتم، رفتم سراغش. بهش گفتم: تو این لحظات آخر زندگی اگه حرفی، صحبتی داری، بگو ...
در حالی که داشت اشهد و شهادتینش رو زیر لب زمزمه می کرد گفت: من از امّت شهید پرور ایران یه خواهش دارم. اونم اینه که وقتی کمپوت می فرستید جبهه، خواهشاً پوستشو نکنید!
بهش گفتم : بابا این چه جمله ایه! قراره از تلویزیون پخش بشه ها.... یه جمله بهتر بگو برادر. با همون لهجه اصفهانیش گفت: اخوی آخه نمی دونی تا حالا سه دفعه به من رب گوجه افتاده.
اين شهيد بزرگوار، تا لحظه آخر زندگی خود دست از شوخی و مزاح بر نمی داشت و حتی در لحظاتی قبل از شهادت هم شوخ طبع بود. روحش شاد و يادش گرامى باد.
#یاد_شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
💐 🌺 🌼
🌷🌸🕊🌹🕊🌸🌷
#مادرانه
#مادر می گفت :
#پسرم چه وقت رفتنه
گفت :
#مادر میرم تا #امام تنها نباشه ...!
حال چه کنم که نه #امامم هست و نه #پسرم ...
۳۶ ساله #منتظرم ...
تو این شهر شلوغ تنهای تنهام ...!!!
#مادران_صبور ...
#پنجشنبه_های_دلتنگی
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🕊 🕊🌹
••🌱
صبح است و یڪ طلوع
شعر و غزل براے تو
یعنے سلام،زنده شدم
با دعاے تو
خورشید هم بہ قدر تو
زیبا و خوب نیست
گل سعے میڪند برابرے ڪند
در ڪنار تو
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
سلام صبحت بخیر
آقاے من آقاے دلتنگے✋❤️
💎 | جذب ثروت با بخشش و افزایش جمعیت
💠رسول خدا صلّىاللهعليهوآله:
«مَنْ وَسَّعَ، وُسِعَ عَلَيْهِ وَ كُلَّمَا كَثُرَ الْعِيَالُ، كَثُرَ الرِّزْقُ»
✅ هركس دامنه انفاق را گسترش دهد، خداوند روزى او را وسيعتر مىكند و هر زمان [تعداد] افراد خانواده بيشتر شود، رزق و روزى نيز فزونتر خواهد شد.
📚 شرح نهج البلاغة لابنأبیالحديد، ج۱۸، ص۳۳۷.