eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.3هزار عکس
17.5هزار ویدیو
345 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام صاحب عزا 🥀
این روزها .. پیراهن عزا پوشیده‌ایم! با فاصله و دور و نزدیک... آمده‌ایم تا بگوییم: حضرت صاحب‌عزا! اگر آن‌شب... جدّ غریب‌تان... یکّه و تنها مادرتان را به خاک سپرد... ما، اما... برای تسلیت آمده‌ایم! سرتان سلامت باشد آقا! ما هستیم... دوست‌تان داریم و... سوگوارِ عزایِ مادرِ پهلوشکسته‌تان هستیم! فدای دلِ پُر دردتان حضرتِ موعود!
enc_16919644859057174233561 (1).mp3
4.07M
...🖤🎵... |🎧| ◉━━━━━━───────     ↻ㅤ  ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆ سلام ای شهیدان حرم...🕊
•°[﷽]°• دلم‌رفاقتی‌میخواهد؛ که‌برایم‌سربند"یازهـــرا"ببندد که‌دلم‌راحسینی‌کند... که‌خاکی‌باشد دلم‌رفاقتی‌میخواهد؛ که‌شهیدم‌کند.. ❤️ 🦋 ࿐ྀུ✿❥━━━━━━━━━━━🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 درشهرِ ڪوچڪـِـ خود گمنام بود... حالا دنیـــــــــا او را می‌شناسد آری شهـادت با آدمی چنین میکند هرچـه ؛ مشهورتــــر ♥️
🌷🌴🥀🌹🥀🌴🌷 ، تنها برای نیست می تونی زنده باشی و سرباز باشی... اما یه شرط داره باید فقط برای کار کنی نه ... 🌹 🥀🕊
فاطمه اعز البریه علی فاطمه علیها السلام عزیزترین مردم در نزد من است 📚 الامالی، شیخ مفید، صفحه 259
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 💐 برادران و خواهران ، شما زبان گویای اسلام هستید ، رسالت شما سنگین تر از ماست ، ما شهید شدیم و رفتیم اماشما می مانید با کوله باری از مسئولیتها ، با انبوهی از مصیبتها و دردها و گرفتاریها ، موقعیت و مقام خود را بشناسید و درست مسئولیتها را انجام دهید تا در روز واپسین در پیشگاه حق تعالی رستگار باشید . 🌹 🌴 🌹 🌹 🕊 🌹🌴
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 ‏احتمالا تصویر این بزرگوار را در فضای مجازی زیاد دیده باشیم ... که هیچ کس نبود ...! 🌷 از بهزیستی استان مازندران که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچکس در جبهه نفهمید كه او خانواده ای ندارد. کم سخن می گفت و... با سن کم سخت ترین کار جبهه یعنی بودن را قبول کرده بود. 🌷سرانجام توسط منافقین اسیر شد ، برگه و کدهای عملیات را قبل از اسارت خورد و منافقین پس از به رساندن وی ، برای به دست آوردن رمز و کد های بیسیم ، و رو ولی چیزی نصیب آنها نشد ...! 🌷یادمان باشد این نظام اسلامی امانت مظلوم است!!! شادی روح و 🥀 🌹🕊
🕊💐🌹🌴🌹💐🕊 اگرچه ایرانی هستیم و اهل تعارف اما با خودمان که دیگر تعارف نداریم!داریم؟ حتی آن هایی که به زبان نفی میکنند هم در جایی عمیق میان قلبشان باور دارند که گذشتن از خانواده و مال و جان کار هر کس نیست! زمین به آسمان بپیوندد آسمان هم به زمین آید نفسی که می کشیم را مدیون قطره به قطره خون دلاورانی هستیم که در کمال از خودگذشتگی درس ایثار را از بر شدند و امتحان فداکاری را با بهترین نمره قبول شدند و از خودگذشتگی را شعار خود دانستند و مردانه جنگیدند تا امروز پرچم ایران برافراشته بماند! ما در این راه دست دادیم ، پا دادیم جان دادیم ، سر دادیم اما یک وجب از خاکمان را نه! جسمشان روی مین ارباً اربا شد تا زبان رسمی ما فارسی باشد! رگبار گلوله را به جان خریدند تا امروز من افتخار کنم به این که دشمن غریب کشورم را اداره نمیکند! رزمندگی فقط عکس با کلاش گرفتن و برگشتن نبود! جانباز خاکش را به غریب نمیدهد و دشمن را برادر نمی نامد! مردِ جنگ ناموس میفهمد! غیرت میفهمد! باشد که با نامردی شرمنده ی مردان واقعی نشویم! 🕊 🕊🌹
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی #حر_انقلاب_اسلامی #شهید_والامقام #شاهرخ_ضرغام #قسمت_پنجم 🍁 چند نفري از همس
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی 🍁 عصر يکي از روزهاي تابستان بود . زنگ خانه به صدا در آمد . آن زمان ما در حوالي چهار راه کوکا کولا در خيابان پرستار مي نشستيم . پسر همسايه بود . گفت : از کلانتري زنگ زدند . مثل اينکه دوباره بازداشت شده . سند خانه ما هميشه سر طاقچه آماده بود . تقريباً ماهي يکبار براي سند گذاشتن به کلانتري محل ميرفتم . مسئول كلانتري هم از دست او به ستوه آمده بود . 🍁 سند را برداشتم . چادرم را سر کردم و با پسر همسايه راه افتادم .در راه پسر همسايه ميگفت : خيلي از گنده لاتهاي محل ، از آقا حساب ميبرن ، روي خيلي از اونها رو کم کرده . حتي يک دفعه توي دعوا چهار نفر رو با هم زده . بعد ادامه داد : الان براي خودش کلي از مأموراي کلانتري ازش حساب ميبرند . 🍁 ديگه خسته شده بودم . با خودم گفتم : ديگه الان هفده سالشه ! اما اينطور اذيت ميکنه ،واي به حال وقتي که بزرگتر بشه .چند بارميخواستم بعد از نماز نفرينش کنم . اما دلم براش سوخت . ياد يتيمي و سختيهائي که کشيده بود افتادم . بعد هم به جاي نفرين دعاش کردم . ... 🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی #حر_انقلاب_اسلامی #شهید_والامقام #شاهرخ_ضرغام #قسمت_ششم 🍁 عصر يکي از روزها
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی 🍁وارد کلانتري شدم . با کارهاي پسرم ، دیگه همه من را ميشناختند . مأمور جلوي در گفت : برو اتاق افسر نگهبان ! درب اتاق باز بود . افسر نگهبان پشت ميز بود . هم با يقه باز و موهاي به هم ريخته مقابل او روي صندلي نشسته بود . پاهاش را هم روي ميز انداخته بود . تا وارد شدم داد زدم و گفتم : مادر خجالت بکش پاهات رو جمع کن ! 🍁بعد رفتم جلوي ميز افسر و سند را گذاشتم و گفتم : من شرمنده ام ، ببفرمائيد . با عصبانيت به شاهرخ نگاه کردم و بعد از چند لحظه گفتم : دوباره چيکار کردي ؟! گفت : با رفيقا سر چهار راه کوکا وايساده بوديم . چند تا پيرمرد با گاريهاشون داشتند ميوه ميفروختند ، يکدفعه يه پاسبون اومد و بار ميوه پير مردها رو ريخت توي جوب ، 🍁اون پاسبون به پيرمردا فحش ناموس داد من هم نتونستم تحمل کنم و ... افسر نگهبان گفت : اين دفعه احتياجي به سند نيست . ما تحقيق کرديم و فهميديم مأمور ما مقصر بوده . بعد مكثي كرد و ادامه داد : به خدا ديگه از دست پسر شما خسته شدم . دارم توصيه ميکنم ، مواظب اين بچه باشيد . اينطور ادامه بده سرش ميره بالاي دار ! ... 🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی #حر_انقلاب_اسلامی #شهید_والامقام #شاهرخ_ضرغام #قسمت_هفتم 🍁وارد کلانتري شدم
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی 🍁توي محل همه را مي شناختند . خيلي قوي بود . اما براي اينکه جلوي کســي کم نياره رفت سراغ کشــتي . البته قبل از آن يکبار با پسر عموم رفت ورزشگاه . مسابقات کشتي را از نزديک ديد و خيلي خوشش آمد . براي شروع به باشگاه حميد رفت . 🍁 زير نظر آقاي مجتبوي کار را شروع کرد . بدنش بســيار قوي بود . هر روز هم مشــغول تمرين بود . در اولين حضور در مسابقات کشتي فرنگي به قهرماني جوانان تهران در يکصد کيلو دست يافت . سال پنجاه در مســابقات قهرماني کشور در فوق سنگين جوانان بسيار خوش درخشيد . 🍁اون تمامي حريفان را يکي پس از ديگري از پيش رو برداشت . بيشتر مسابقه ها را با ضربه فني به پيروزي ميرسيد . قدرت بدني ، قد بلند ، دستان کشيده باعث شد قهرمان بشه . در مسابقات کشــتي آزاد هم شرکت کرد و توانست نايب قهرماني تهران را کسب کند . ... 🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 فرمانده گردان بود، وقتی با سربازانش داشتند در منطقه گشت می‌زدند، سربازان گفتند ، شما جلو نروید و در منطقه بمانید ، اما او می گوید من جلوتر می‌روم تا اگر خطری باشد من با آن مواجه شوم . جانش را در دستش گرفت و رفت تا سربازانش به خطر نیفتند ، شجاع بود و راضی نبود به پای کسی سنگ بخورد ... 🌴 🕊🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 ڪاش ... خنثی ڪردنِ را هم ، یادمـــــان مےدادیـد ... مےگوینــــــد : آنجا ڪہ مغلوب باشد مےشویم ... شادی روح و 🥀 🕊🌹
🌹🌴🥀🍀🥀🌴🌹 تقدیم ‌به مادران صبور یادمون نره ... یادمون نره ... یادمون نره ... و در آخر یادمون نره خیلی ها ریخته شد، تا من و تو ... شادی روح و سلامتی یادگاران 🕊🌴🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رحم کنید به دلِ شکسته ما! حال دلمان راببینید ای ازقفس آزادها.... شلمچه قطعه ای از بهشت است. اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است.
ای آنکه بر کرانه ی ازلی و ابدی وجود برنشسته ای ..... دستی برآر ....