💐🌴🌺🌼🌺🌴💐
#مهدویت_در_کلام_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#مسلم_خیزاب
یک ارادت خاصی به #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشتند.
به جای نام علی که هر دو دوست داشتیم نام محمد مهدی را برای پسرمان انتخاب کردند .
هر موقع به #امام_حسین علیه السلام و #امام_رضا علیه السلام ، سلام می دادند ، می گفتند : یا #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نگاهت را از من برنگردان .
#شهادت_اتفاقی_نیست
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🕊#قرارگاه _شهدا🕊
💐🌴🌺🌼🌺🌴💐
#مهدویت_در_کلام_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#مسلم_خیزاب
یک ارادت خاصی به #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشتند.
به جای نام علی که هر دو دوست داشتیم نام محمد مهدی را برای پسرمان انتخاب کردند .
هر موقع به #امام_حسین علیه السلام و #امام_رضا علیه السلام ، سلام می دادند ، می گفتند : یا #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نگاهت را از من برنگردان .
#شهادت_اتفاقی_نیست
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀
#شهادت_اتفاقی_نیست
#شهید نمیشوے اگر
#شبیه_ترین به #شهدا نباشی
#شهدا خود را لابلای #تاریکے_شب
گم ڪردند
ڪه عاقبت #خدا پیدایشان ڪرد
و شدند #پیدا شده یار
خودت را شبیهترین ڪن
تا #شهیدت ڪنند
بسمالله
ما #شهادت دادیم که #شهادت زیباست
#شادی روح #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹🥀🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
سرماي شديدي خورده بود. احساس ميكردم به زور روي پاهايش ايستاده است. من #مسئول_تداركات لشكر بودم. با خودم گفتم: خوبه يك #سوپ براي حاجي درست كنم تا بخوره #حالش_بهتر بشه.
همين كار را هم كردم. با چيزهايي كه توي آشپزخانه داشتيم، يك سوپ ساده و مختصر درست كردم.
از حالت نگاهش معلوم بود خيلي ناراحت شده است. گفت: چرا براي من سوپ درست كردي؟
گفتم: حاجي آخه شما مريضي، ناسلامتي #فرماندهي_لشكرم_هستي؛ شما كه سرحال باشي، يعني لشكر سرحاله!
گفت: اين حرفا چيه ميزني فاضل؟ من سؤالم اينه كه چرا بين من و بقيهي نيروهام فرق گذاشتي؟ توي اين لشكر، هر كسي كه مريض بشه، تو براش سوپ درست ميكني؟
گفتم: خوب نه حاجي!
گفت: پس اين سوپ رو بردار ببر؛ من همون غذايي رو ميخورم كه بقيهي نيروها خوردن.
#شهادت_اتفاقی_نیست
#اللهم_الرزقنا
#توفیق_الشهادة
#فی_سبیلک
#بحق_دماء_شهدائنا
🥀 🌴🌹
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#خاطرات_شهداء
#سردار_عاشورایی
#شهيد_والامقام
#مهدی_باکری
حمید سه ساله بود که مادرشان فوت کرد. از آن موقع نامادری داشتند .
مثل مادر خودشان هم دوستش داشتند.
رفتیم خانه شان، بیرون شهر.
بهم گفت : همین جا بشین من میآم... دیر کرد. پاشدم آمدم بیرون ، ببینم کجاست.
داشت لباس می شست؛ لباس برادر و خواهرهای ناتنیش را...
گفت : من این جا دیر به دیر میآم. میخوام هر وقت اومدم، یه کاری کرده باشم.
#شهادت_اتفاقی_نیست
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 🌹🕊
💐🌴🌺🌼🌺🌴💐
#مهدویت_در_کلام_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#مسلم_خیزاب
یک ارادت خاصی به #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشتند.
به جای نام علی که هر دو دوست داشتیم نام محمد مهدی را برای پسرمان انتخاب کردند .
هر موقع به #امام_حسین علیه السلام و #امام_رضا علیه السلام ، سلام می دادند ، می گفتند : یا #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نگاهت را از من برنگردان .
#شهادت_اتفاقی_نیست
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌼 🌺💐قرارگاه شهدا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
@martyrscomp
💐🌴🌺🌼🌺🌴💐
#مهدویت_در_کلام_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#مسلم_خیزاب
یک ارادت خاصی به #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشتند.
به جای نام علی که هر دو دوست داشتیم نام محمد مهدی را برای پسرمان انتخاب کردند .
هر موقع به #امام_حسین علیه السلام و #امام_رضا علیه السلام ، سلام می دادند ، می گفتند : یا #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نگاهت را از من برنگردان .
#شهادت_اتفاقی_نیست
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌼 🌺💐
🕊 قرارگاه شهدا 🕊
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🌷🕊🌹🥀🌹🕊🌷
#شهیدانه
چہ می فھمیم #شھادت چیست، مردم ...
#شھید و همنشینش ڪیست، مردم ...
تمام جست و جویمان
حاصلش بود:
#شهادت_اتفاقی_نیست
#رمــز_شــهــادت
#پرهیز_از_گناه
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🕊🌴🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
سرماي شديدي خورده بود. احساس ميكردم به زور روي پاهايش ايستاده است. من مسئول تداركات لشكر بودم. با خودم گفتم: خوبه يك سوپ براي حاجي درست كنم تا بخوره حالش بهتر بشه.
همين كار را هم كردم. با چيزهايي كه توي آشپزخانه داشتيم، يك سوپ ساده و مختصر درست كردم.
از حالت نگاهش معلوم بود خيلي ناراحت شده است. گفت: چرا براي من سوپ درست كردي؟
گفتم: حاجي آخه شما مريضي، ناسلامتي فرماندهي لشكرم هستي؛ شما كه سرحال باشي، يعني لشكر سرحاله!
گفت: اين حرفا چيه ميزني فاضل؟ من سؤالم اينه كه چرا بين من و بقيهي نيروهام فرق گذاشتي؟ توي اين لشكر، هر كسي كه مريض بشه، تو براش سوپ درست ميكني؟
گفتم: خوب نه حاجي!
گفت: پس اين سوپ رو بردار ببر؛ من همون غذايي رو ميخورم كه بقيهي نيروها خوردن.
#شهادت_اتفاقی_نیست
#مردان_بی_ادعا
#اللهم_الرزقنا
#توفیق_الشهادة
#فی_سبیلک
#بحق_دماء_شهدائنا
🥀🌴🌹
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#خاطرات_شهداء
#سردار_عاشورایی
#شهيد_والامقام
#مهدی_باکری
حمید سه ساله بود که مادرشان فوت کرد. از آن موقع نامادری داشتند .
مثل مادر خودشان هم دوستش داشتند.
رفتیم خانه شان، بیرون شهر.
بهم گفت : همین جا بشین من میآم... دیر کرد. پاشدم آمدم بیرون ، ببینم کجاست.
داشت لباس می شست؛ لباس برادر و خواهرهای ناتنیش را...
گفت : من این جا دیر به دیر میآم. میخوام هر وقت اومدم، یه کاری کرده باشم.
#شهادت_اتفاقی_نیست
#مردان_بی_ادعا
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀🌹🕊
💐🌴🌺🌼🌺🌴💐
#مهدویت_در_کلام_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#مسلم_خیزاب
یک ارادت خاصی به #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشتند.
به جای نام علی که هر دو دوست داشتیم نام محمد مهدی را برای پسرمان انتخاب کردند .
هر موقع به #امام_حسین علیه السلام و #امام_رضا علیه السلام ، سلام می دادند ، می گفتند : یا #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نگاهت را از من برنگردان .
#شهادت_اتفاقی_نیست
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌼
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
سرماي شديدي خورده بود. احساس ميكردم به زور روي پاهايش ايستاده است. من مسئول تداركات لشكر بودم. با خودم گفتم: خوبه يك سوپ براي حاجي درست كنم تا بخوره حالش بهتر بشه.
همين كار را هم كردم. با چيزهايي كه توي آشپزخانه داشتيم، يك سوپ ساده و مختصر درست كردم.
از حالت نگاهش معلوم بود خيلي ناراحت شده است. گفت: چرا براي من سوپ درست كردي؟
گفتم: حاجي آخه شما مريضي، ناسلامتي فرماندهي لشكرم هستي؛ شما كه سرحال باشي، يعني لشكر سرحاله!
گفت: اين حرفا چيه ميزني فاضل؟ من سؤالم اينه كه چرا بين من و بقيهي نيروهام فرق گذاشتي؟ توي اين لشكر، هر كسي كه مريض بشه، تو براش سوپ درست ميكني؟
گفتم: خوب نه حاجي!
گفت: پس اين سوپ رو بردار ببر؛ من همون غذايي رو ميخورم كه بقيهي نيروها خوردن.
#شهادت_اتفاقی_نیست
#مردان_بی_ادعا
#اللهم_الرزقنا
#توفیق_الشهادة
#فی_سبیلک
#بحق_دماء_شهدائنا
🥀 🌴🌹