eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.2هزار عکس
17.5هزار ویدیو
345 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌹🌴🕊🥀🕊🌴🌹 تصویری پر معنا از فرزندان در کنار تابوت پدر خواهرها کارشان این است گهگاهی بی خیال خودشان بشوند شانه را در مصیبت ها تکیه گاه بغض های دیگران کنند شبیه علی اکبر است آن وقت که زینب رسید و حسین را... شبیه مادر است آن وقت که زینب رسید و حسن را... شادی روح و 💢 https://eitaa.com/martyrscomp قرارگاه شهدا
💔  حدود نیم ساعت قبل از وقوع حادثه، امید به یکی از همراهانش می‌گوید خوابم گرفته و کمی استراحت می‌کنم؛ چند دقیقه می‌خوابد و ظاهرا خوابی می‌بیند، زمانی که بیدار می‌شود با یکی از دوستانش تماس می‌گیرد و تعریف می‌کند که خواب دیده‌ام من و تو کنار ضریح امام حسین(ع)‌ نشسته‌ایم، گنبد باز شد، نوری آمد و من به سمت بالا رفتم. دوستش در جواب امید می‌گوید به خودت غره نشو و برای کسی هم تعریف نکن اما عاقبت تو شهادت است؛ حدود ۱۰ دقیقه بعد از این تماس، همسر امید به دوست او تماس می‌گیرد و می‌گوید هر چه به امید زنگ می‌زنم در دسترس نیست و نگران شده‌ام، در پاسخ می‌گوید تلفن را قطع کن تا پیگیری کنم و با پیگری‌ها متوجه می‌شوند که چه اتفاقی افتاده. راوی: هادی حق‌شناس از دوستان 🌹 🕊 قرارگاه شهدا 🕊 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 @martyrscomp
🌹🌴🕊🌷🕊🌴🌹 فرمانده می‌گفت باید مردمِ معترضِ بی‌گناه را از این صف جدا کرد . بدون سلاح بین جمع رفت . همین که می‌خواست با مردم هم صحبت شود ، چند نفر محاصره‌اش می‌کنند ، یک نفر تیر به می‌زند بعد با چاقو به می زنند ، وقتی مانند خونین روی زمین می‌افتد و بی‌حال می‌شود یک نفر چاقو را در فرو می‌کند ... راوی : 🥀🌴🌹 🕊 قرارگاه شهدا 🕊 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
💔  حدود نیم ساعت قبل از وقوع حادثه، امید به یکی از همراهانش می‌گوید خوابم گرفته و کمی استراحت می‌کنم؛ چند دقیقه می‌خوابد و ظاهرا خوابی می‌بیند، زمانی که بیدار می‌شود با یکی از دوستانش تماس می‌گیرد و تعریف می‌کند که خواب دیده‌ام من و تو کنار ضریح امام حسین(ع)‌ نشسته‌ایم، گنبد باز شد، نوری آمد و من به سمت بالا رفتم. دوستش در جواب امید می‌گوید به خودت غره نشو و برای کسی هم تعریف نکن اما عاقبت تو شهادت است؛ حدود ۱۰ دقیقه بعد از این تماس، همسر امید به دوست او تماس می‌گیرد و می‌گوید هر چه به امید زنگ می‌زنم در دسترس نیست و نگران شده‌ام، در پاسخ می‌گوید تلفن را قطع کن تا پیگیری کنم و با پیگری‌ها متوجه می‌شوند که چه اتفاقی افتاده. راوی: هادی حق‌شناس از دوستان 🌹 پاسدار مدافع وطن شهید امید اکبری متولد اصفهان و از نیورهای حاضر در سپاه زاهدان و یکی از مداحان و ذاکرین امام حسین ع بود که در انفجار تروریستی به اتوبوس کارکنان سپاه به شهادت رسید🕊 ‎‎‌‌‎‎‌‌‎─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهید مدافع امنیت حادثه تروریستی ایذه سرگرد شهید محمد قنبری ┄┅┅❅❁❅┅┅♥️ شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷اشک‌های سردار رادان بر مزار شهید قنبری و عزاداری مادر شهید ☑️ ┄┅┅❅❁❅┅┅♥️ شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️
🔴در این یکی دو روزه چهار تن از نیروهای مظلوم انتظامی به شهادت رسیدند. 🔶امنیت اتفاقی نیست... 🌷شهید امیر حسین‌زاده‌احمدی 🌷شهید محمداحسان شفیعی 🌷شهید رامین جوکار 🌷شهید سعید بویان ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ┄┅┅❅❁❅┅┅🖤 شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم 🖤
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 روز چهارشنبه ۴ آبان، کلاس درس و حوزه‌اش که تمام شد بعد از گپ و گفت با هم کلاسی ها راهی مسجد محل شد، تا طبق قرار قبلی برای مقابله با آشوبگران راهی شوند، به مسجد که رسید یکی از بچه های مسجد آرمان را دید او را گوشه مسجد نشاند و شروع کرد به مباحثه، یواش یواش دوستان دیگه هم کنار هم جمع شدند و گعده شکل گرفت، چند ساعتی را مشغول مباحثه بودند. اطلاع دادند که در خیابان اکباتان شلوغ کاری کرده‌اند، آرمان و مابقی دوستان گعده را تمام کردند و با موتور خودشان را به اکباتان رساندند، تعدادی مشغول شعار دادن بودند، افرادی هم سطل زباله ها را آتش زده و وسط خیابان وارونه کرده بودند. آرمان کتاب ها و عمامه خود را توی کیف گذاشته بود، کیف را روی دوش گذاشت و با بچه ها خداحافظی کرد و رفت، می‌خواست از آشوبگران عبور کند که هم اطلاعاتی از تعداد آنها کسب کند و هم بعد از آن خود را به پایگاه برساند. یکی از نیروهای بسیج توسط اشیائی که از بالای ساختمان پرتاب می‌شد مجروح شد، او را به عقب کشاندند و از آنجا هم به بیمارستان منتقل شد. 🥀 🕊🌹
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 در طرف دیگر عده‌ای به چهره و ریش آرمان شک کردند، جلوی او را گرفته و پرسیدند، بسیجی؟! آرمان جواب نداد، یکی کیف آرمان را می‌کشد و با خود می برد، کیف را که باز می‌کند کتاب حوزه و عمامه را می بیند، داد می زند آخونده، آخونده؛ دور آرمان حلقه می زنند، یکی با سرعت از دور نزدیک می شود و لگد می زند و چند نفر مشغول کتک زدن می شوند. آرمان را با خود می برند جلوتر، پیراهنش را در می آورند و با لگد به شکم و سر و صورتش می زنند و فحش می دهند، یکی می گوید به مقدسات و نظام و رهبری فحش بده تا رهایت کنیم، آرمان مقاومت می کند و چیزی نمی‌گوید. مقاومت آرمان در برابر تاکید آشوبگران مبنی بر اهانت به مقدسات باعث می شود خشونت آنها بیشتر شود و هر بار که آرمان سکوت می کند ضربات محکم تری می زنند، آرمان بی هوش می شود و رهایش می کنند و می روند. بعد از چند ساعت توسط بسیجیان پیدا شد، وی سپس به بیمارستان بقیه الله(عج) منتقل می‌شود اما به‌دلیل شدت خون‌ریزی، روز جمعه ۶ آبان جان خود را از دست داده به می‌رسد. 🥀 🕊🌹
🌹🌴🕊🥀🕊🌴🌹 تصویری پر معنا از فرزندان در کنار تابوت پدر خواهرها کارشان این است گهگاهی بی خیال خودشان بشوند شانه را در مصیبت ها تکیه گاه بغض های دیگران کنند شبیه علی اکبر است آن وقت که زینب رسید و حسین را... شبیه مادر است آن وقت که زینب رسید و حسن را... شادی روح و 🌹 🌹🕊