eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
41.2هزار عکس
17.9هزار ویدیو
353 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌴🥀🌷🥀🌴🌹 مَن اَدرکَ قائِمَنا فَقُتِلَ مَعَهُ کانَ لَه اَجِرُ شهیدَینِ وَ مَن قَتَلَ بین یَدیه عدُوّواً لَنا کانَ لَهُ اَجرُ عِشرینَ شَهیداً کسی که قائم ما را دریابد و در رکاب حضرتش کشته شود ، پاداش دو شهید را دارد و کسی که در رکابش یک دشمن ما را به قتل برساند ، پاداش بیست شهید را خواهد داشت . 📚 بحار ، جلد ۵۲ ، صفحه ۳۱۷ 🌴🌹🌴
🌹💐🥀🌴🥀💐🌹 💐 اي مردم ، دشمن از مقاومت و پايداري و در صحنه بودن شما ضربه هاي زيادي خورده است و مي خورد . در گوشه و كنار مملكت هستند افرادی كه هميشه نق مي زنند و مي گويند انقلاب براي ما چه كاري كرده است و تمام وقت به خانواده هاي شهداي ما زخم زبان مي زنند و يا به خاطر شكمهاي خود داد آنها بالا است ولي كورند و نمی ببينند بعد از گذشت چند سال از پیروزی انقلاب و با وجود محاصره ي اقتصادي هنوز دستمان را بر روي هيچ كشوري دراز نكرده ايم . 🌹 🕊 🌹 🌹 🌺 💐🌼
🌺🍀🌸💐🌸🍀🌺 یا صاحب الزمان(عج) در لغتنامه قلبم مترادف دلتنگی است بیا و با دست های گره گشای خودت معنای جمعه هایم را عوض کن... ای غریب ترین عالم 💐🍀
💐🍀🌹🕊🌹🍀💐 اولین روزهای سال 63 بود . نشسته بودم داخل چادر فرماندهی ، جوان خوش سیمایی وارد شد . سلام کرد و گفت : آقای مسجدیان نیرو نمی خواهی ؟ گفتم : تا ببینم کی باشه! گفت : ، گفتم این آقا کی هست ؟ لبخندی زد و گفت : خودم هستم . نگاهی به او کردم و گفتم : چیکار بلدی ؟ گفت : بعضی وقت ها می خونم . گفتم اشکالی نداره ، همین الآن بخون! همانجا نشست و کمی مداحی کرد . سوز درونی عجیبی داشت . صدایش هم زیبا بود . اشعاری در مورد (سلام الله علیها) خواند . علت حضورش را در این گردان سؤال کردم . فهمیدم به خاطر بعضی مسائل سیاسی از گردان قبلی خارج شده . کمی که با او صحبت کردم فهمیدم نیروی پخته و فهمیده ای است . گفتم : به یک شرط تو رو قبول می کنم . باید بی سیم چی خودم باشی ! قبول کرد و به گردان ما ملحق شد . مدتی گذشت . با من صحبت کرد و گفت : می خواهم بروم بین بقیه نیروها . گفتم : باشه اما باید مسئول دسته شوی . قبول کرد . این اولین باری بود که مسئولیت قبول می کرد . بچه ها خیلی دوستش داشتند . همیشه تعدادی از نیروها اطراف بودند . چند روز بعد گفتم م باید معاون گروهان شوی . قبول نمی کرد ، با اسرار به من گفت : به شرطی که سه شنبه ها تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی ! با تعجب گفتم : چطــور؟ با خنده گفت : جان آقای مسجدی نپرس ! قبول کردم و معاون گروهان شد . مدیریت خیلی خوب بود . 💐🍀🌹🕊🌹🍀💐
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
💐🍀🌹🕊🌹🍀💐 #عاشقانه_شهدا #عشق_به_مولا #شهدا_و_امام_زمان_عج #شهيد_والامقام #محمدرضا_تورجی_زاده #قسم
💐🍀🌹🕊🌹🍀💐 مدتی بعد دوباره را صدا کردم و گفتم : باید مسئول گروهان بشی . رفت یکی از دوستان را واسطه کرد که من این کار را نکنم . گفتم : اگه مسئولیت نگیری باید از گردان بری ! کمی فکر کرد و گفت : قبول می کنم ، اما با همان شرط قبلی ! گفتم : صبــر کن ببینم . یعنی چی که تو باید شرط بذاری ؟! اصلا بگو ببینم . بعضی هفته ها که نیستی کجا می ری ؟ اصرار می کرد که نگوید . من هم اصرار می کردم که باید بگویی کجا می روی . بالأخره گفت : حاجی تا زنده هستم به کسی نگو ، من سه شنبه ها از این جا می رم و تا عصر چهارشنبه بر می گردم . با تعجب نگاهش می کردم . چیزی نگفتم . بعد ها فهمیدم مسیر 900 کیلومتری دارخــوئیــن تا را می رود و بعد از خواندنن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر می گردد . یکبار همراهش رفتم. نیمه های شب برای خوردن آب بلند شدم . نگاهی به انداختم . سرش به شیشه بود . مشغول خواندن بود . از چشمانش جاری بود. در مسیر برگشت با او صحبت می کردم . می گفت : یکبــــار 14 بار ماشین عوض کردم تا به رسیدم . بعد هم نماز را خواندم و سریع برگشتم . 🌺 🍀💐
💐🌸🌺🍀🌺🌸💐 آثار مراقبت اجتمایی راستین وظیفه داردند مراقب حال یک دیگر نیز باشند و علاوه بر اصلاح خویش، در اصلاح دیگران نیز بکوشند ، زیرا برنامه عظیم و سنگینی که آنند ، یک برنامه فردی نیست . 🌸🍀 🌸
💐🌼🌺🌴🌺🌼💐 سالروز مظلومانه مدافع حریم یار باوفای جناب گرامی باد . 💐 🌼🌺
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
💐🌼🌺🌴🌺🌼💐 #بیست_و_دوم_ذی_الحجه سالروز #شهادت مظلومانه #سردار_رشید_اسلام مدافع حریم #ولایت_و_امامت
💐🌼🌺🌴🌺🌼💐 گذری کوتاه بر زندگی ميثم بن يحيي تمّار، غلام زني از بني اسد و عجمي‌تبار بود. امير مؤمنان علي عليه السلام او را خريد و آزاد ساخت. ميثم از خواص اصحاب و از ياران و شيعيان به حق آن حضرت به شمار مي‌آمد.او به مقدار قابليت و ظرفيت خويش از محضر امام علي عليه السلام علم آموخت و آن حضرت او را بر برخي از اخبار غيبي و اسرار نهان آگاه ساخت تا جايي که ابن عباس از محضر ميثم استفاده مي‌کرد. نقل است که امير مومنان عليه السلام چگونگي کشته شدن ميثم را پيش‌گويي و به وي فرمود: تو را بعد از من دستگير مي‌کنند و به دار خواهند زد. در روز سوم از بيني و دهان تو خون روان خواهد شد و محاسنت را رنگين خواهد ساخت. آن گاه امام درختي را که بر اّن ميثم را بر دار خواهند کشيد به او نشان داد و فرمود: تو در آخرت با من خواهي بود. پس از شهادت اميرالمومنين عليه السلام ميثم پيوسته به نزد آن درخت مي‌آمد و نماز مي‌گزارد. ميثم در سال آخر عمر خويش به بيت الله الحرام و سپس به مدينه رفت و در آن جا به ديدار ام المومنين ام سلمه شتافت و از احوال امام حسين عليه السلام پرس و جو کرد. ام سلمه به وي گفت: بسيار مي‌شنيدم که رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم سفارش تو را به اميرالمؤمنين علي عليه السلام مي‌فرمود. امام حسين عليه السلام نيز تو را بسيار ياد مي‌کند. ميثم به کوفه بازگشت و در همان سال، يعني آخر سال 60 هجري، ده روز قبل از ورود امام حسين عليه السلام به عراق، توسط عبيدالله بن زياد ملعون دستگير شد و به همان نحوي که امام علي عليه السلام خبر داده بود به دار آويخته شد و به شهادت رسيد. 💐 🌼🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا