🍁مولای من... یا صاحب الزمان!
چقدر جای دستان بخشنده ات
طنین گرم صدایت
لبخند ملیح پدرانه ات
گام های استوار و حیدری ات...
خالیست!
چقدر دنیا تو را کم دارد...
کاش خورشید ظهورت از این تاریکی ها نجاتمان دهد و روزهای تلخ ندیدنت تمام شود!
#اݪسلامعلیڪیابقیةاللھ..🌱
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع
🍃🌼قَالَ علیه السلام الإِعجَابُ یَمنَعُ الِازدِیَادَ
🍃🌼(خودبینی آدمی را از کسب فضیلت باز می دارد). خودبینی به خاطر فضیلت درونی مانند علم و یا فضیلت بیرونی مثل ثروت و اندوخته تنها سبب تصور کمال آن شخص در اینها بوده و اعتقاد بر این که نسبت به اینها به حد نهایی رسیده است همین اعتقاد او را از زیاده جویی و فضیلت خواهی باز می دارد.
📙شرح#حکمت_167
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص171
7.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد
حجةالاسلام استادمیرزامحمدی
#حدیث_روز
#امام_حسین_ع
لاتَقولُوا بِألسِنَتِكُم ما يَنقُصُ عَن قَدرِ كُم
چيزى را بر زبان نياوريد كه از ارزش شما بكاهد .
#ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم_و_صفر
#ماه_برکات_اسلامی
#ماه_زنده_ماندن_اسلام
🌹 🏴🌴
🌹🏴🌴🥀🌴🏴🌹
#پیامکی_از_بهشت 💐
و تو اي برادرم ، همرزمم و دوستم ، خود بهتر ميداني كه چه مسئوليت خطيري داري و مي داني كه اين انقلاب به چه نحوي به پيروزي رسيد با شهید شدن علي ابن ابيطالب (ع) ، با شهید شدن امام حسين (ع)، سالار شهيدان و با شهادت علي اكبرها ، علي اصغرها و حبيب ابن مظاهرها .
پس مواظب باش که خداي ناكرده بي تفاوت ننشيني و دنيا را برآخرت ترجيح دهي و هيچ غم و اندوهي به خود راه ندهي .
🌹 #شهید_والامقام
🕊 #محمدعلی_جمشیدیان
#سلام_به_دوستان_شهداء 🌹
#روزتان_شهدایی 🌹
🌴🏴🌹
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#شهدا
#امام_حسین_ع
#شهید_والامقام
#محمودرضا_بیضایی
اربعین میخواست برود کربلا اما نگران مهرهای پاسپورتش بود.
میگفت: پاسپورتم آنقدر مهر سوریه خورده که هر کسی در مرز پاسپورتم را چک کند، میفهمد که من پاسدارم.
بچههای عراق گفته بودند، بیا شلمچه، قاچاقی میبریمت ولی قبول نکرد.
آخر سر هم قسمت نشد تا اینکه 27 روز بعد از اربعین شهید شد.
راوی :
#همرزم_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم_و_صفر
#ماه_برکات_اسلامی
#ماه_زنده_ماندن_اسلام
🏴 🕊🌹
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#خاطرات_شهداء
#سردار_عاشورایی
#شهيد_والامقام
#مهدی_باکری
حمید سه ساله بود که مادرشان فوت کرد. از آن موقع نامادری داشتند .
مثل مادر خودشان هم دوستش داشتند.
رفتیم خانه شان، بیرون شهر.
بهم گفت : همین جا بشین من میآم... دیر کرد. پاشدم آمدم بیرون ، ببینم کجاست.
داشت لباس می شست؛ لباس برادر و خواهرهای ناتنیش را...
گفت : من این جا دیر به دیر میآم. میخوام هر وقت اومدم، یه کاری کرده باشم.
#شهادت_اتفاقی_نیست
#مردان_بی_ادعا
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀🌹🕊