سلام حضرت جانان
من وشش گوشه یتان صبح قراری داریم
دلبری کردن ازاونازکشیدن بامن
نمک سفره ی قلبست سرصبح
السلام ای تن صدپاره ی بی غسل وکفن..
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
صبحتون حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق..
به نیابت از #ابراهیم_هادی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#روزتان_شهدایی📿
┅══❉♦️❉══┅
صدایــــم کن•••🤍🕊
•.
36257272787859.mp3
4.47M
خوش بحال شهدا...💔😔
خوش بحال شهدا بندهی شیطان نشدند.
مدیون_شهدا_هستیم
گردان_کمیل_هنوز_هم_زنده_ست
💠…📡حداقل برای یک👆 نفر ارسال کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا را با خواندن زیارتنامه شان زیارت کنید .
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ
🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسآءِ العالَمینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ
🌷بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم
🌷وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم
وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا
🌷فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکم
نام :علی
نام خانوادگی : قنبری
نام پدر : ذوالفقار
تاریخ تولد : 1346/02/01
محل تولد : ری
سن : 20 سـال
مذهب : اسلام - شیعه
تاریخ شهادت : 1366/04/01
محل شهادت : سردشت
زندگی نامه
شهید علی قنبری در 1 اردیبهشت ماه سال 1346 در ری متولد شد.این شهید والامقام دارای ملیت ایرانی و مذهب اسلام - شیعه بود.
این شهید گرانقدر سرانجام در 1 تیر ماه سال 1366 در سن 20 سـالگی و در عملیات سال نصر 5 ترکش در سردشت به شهادت رسید.
مزار این شهید در قطعه 29 ردیف 138 شماره 16 بهشت زهرا قرار دارد.
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
ثواب فعالیت امروز کانال هدیه به روح مطهر
#شهید_علی_قنبری
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
ان شاءالله شفاعتشون شامل حال تک تکمون
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
شادی روح شهدا صلوات.
🕊🍀🥀🕊☘🥀🕊☘🥀
#حدیث_روز
#امام_رضا_علیه_السلام
از ما نيست آن كه دنياى خود را براى دينش و دين خود را براى دنيايش ترك گويد .
📚 بحار الأنوار ، جلد ۷۸ ، صفحه ۳۴۶
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀
#پیامکی_از_بهشت 💐
شما اي محرومان جامعه بیش از این حاضر نشوید مشتی خود فروختهی شکم باره مقدسات شما را به بازی بگریند ، این را بدانید که آنان بیش از همه دارند و میخورند و بیش از همه نق میزنند ، باشد که با هوشیاری کامل شما این زالوصفتان به لانهی خود بخزند .
🌹 #شهید_والامقام
🕊 #علیمحمد_پاینده
#سلام_به_دوستان_شهداء 🌹
#روزتان_شهدایی 🌹
🌹 🥀🕊
🌷🌴🌹🥀🌹🌴🌷
#اخلاص_شهدا
#شهید_والامقام
#عبدالمهدی_مغفوری
در محل کار #زودتر از همه می آمد و #دیرتر از همه میرفت .
در هفته چند ساعت برای خود #کسر_کار میزد و میگفت :
در حین کار شاید یک لحظه #ذهنم به سمت خانه ، همسر و یا فرزندم رفته باشد .
#تلنگر
#تفکر
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌴 🌹🌷
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#مثل_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
صبح اول وقت، وارد مغازه شدم. بسم الله گفتم و نگاهی به چوب های کج و معوج تلنبار شده در گوشه مغازه انداختم. دست تنها بودم. کلی کار روی زمین مانده داشتم. برش و آماده کردن چوب ها وقت گیر بود. تو فکر بودم که رسید، ۸-۹ سالش بود گفتم:
می تونی کمکم کنی؟
چه کمکی؟
برش بزنی؟
آره اندازه کن تا ببرمشون
اندازه ها را خط می کشم، تو دقیق رو خط کشی ها برش بزن.
باشه، خیالت راحت، می تونم.
ته دلم قرص نبود. با رگه هایی از نگرانی، اره و چوب های بی زبان را دادم دست احمد و از مغازه بیرون زدم. نزدیک ظهر برگشتم. چشمانم از خوشحالی برق می زد. باور نمی کردم برش هایی به آن تمیزی و دقیقی کار پسربچه ای هشت نه ساله باشد.
📚یادگاران ، جلد 19 کتاب
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🕊🥀
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#محمد_زارع_نعمتی
#قسمت_اول
امیر سرلشکر خلبان #شهید_محمد_زارع_نعمتی یکی از خلبانان #شهید نیروی هوایی ارتش است که دهم تیرماه سال ۱۳۳۰ در شهر ساوه در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود.
#محمد دوران کودکی را نزد پدر و مادری مهربان سپری کرد و دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را با اخذ دیپلم در زادگاهش به پایان رساند.
او بسیار به پرواز و آسمان علاقه داشت و به همین دلیل هم پس از اتمام تحصیلات متوسطه در سال ۱۳۴۹ وارد نیروی هوایی ارتش شد.
#محمد به علت علاقه و تیزهوشی خود پس از طی دوره مقدماتی خلبانی در ایران، برای گذراندن دوره تکمیلی خلبانی در سال ۱۳۵۰ به کشور آمریکا اعزام شد.
ابتدا آموزش پیشرفته زبان انگلیسی را در پایگاه هوایی «لک لند» واقع در شهر «سان آن تینیو ایالت تگزاس» گذارند و سپس برای فراگیری علوم هوانوردی به دانشگاه پرواز «کلمبوس» واقع در ایالت آریزونا رفت.
او با موفقیت تمام این دورهها را طی کرد و اولین پرواز سولو را با هواپیمای جت آموزشی «تی ۳۸» انجام داد.
#محمد پس از طی دوره پیشرفته پرواز در سال ۵۲ به ایران باز میگردد و به عنوان خلبان اف ۵ انتخاب میشود با توجه به توانایی بالای پروازی در کمتر از دو سال به عنوان معلم خلبان اف ۵ انتخاب میشود و در پایگاه شکاری دزفول مشغول خدمت شد.
#ادامه_دارد ...
🥀🕊🌹
💐🌺🌼🍀🌼🌺💐
#حجاب
#عفاف
داستان بسیار زیبا از #زن_بی_حجاب و #زن_چادری
#زن هنوز کاملا وارد اتوبوس نشده بود که #راننده ناغافل در رو بست و #چادر زن لای در گیر کرد. داشت بازحمت چادر رو بیرون میکشید که یه زن نسبتا #بدحجاب طوری که همه بشنوند گفت: آخه این دیگه چه جور #لباس پوشیدنه؟ #خودآزاری دارن بعضی ها ! زن محجبه، روی صندلی #خالی کنار اون خانم نشست و خیلی آرام طوری که فقط زن بدحجاب بشنوه گفت:
من #چادر سر می کنم ، تا اگر روزی همسر تو به #تکلیفش عمل نکرد ، و نگاهش را کنترل نکرد ، زندگی تو ، به هم نریزد . #همسرت نسبت به تو دلسرد نشود. محبت و توجه اش نسبت به تو که #محرمش هستی کم نشود. من به خودم سخت می گیرم و در #گرمای تابستان زیر چادر از گرما اذیت می شوم، زمستان ها #زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش #کلافه می شوم، بخاطر #حفظ خانه و خانواده ی تو.
من هم #مثل تو زن هستم. تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم. من هم #دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم، زمستان ها #راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم. اما من روی تمام این #خواسته ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهم ِ خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم. و #همه اینها رو وظیفه خودم میدونم.
چند لحظه #سکوت کرد تا شاید طرف بخواد حرفی بزنه و چون #پاسخی دریافت نکرد ادامه داد: راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، #حقوقی هم دارد. حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی #پریشان و لباسهای بدن نما و صد جور #جراحی ِ زیبایی، چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند. حالا بیا #منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو #شاکی باشم یا شما از من؟
زن بدحجاب بعد از یک سکوت طولانی گفت: هیچ وقت به #قضیه این طور نگاه نکرده بودم … راست می گویی. و #آرام موهایش رو از روی پیشانیش جمع کرد و زیر روسریش پنهان کرد.
💐🌼🌺