✍خورشید وماه
🍃چهار نفر دورش حلقه زده و به لبهایش خیره بودند. قلم در دستهایشان با هر کلمه خارج شده از لبان او روی کاغذ میدوید. صدایی جز صدای او را نمیشنیدند.
☘ او لحظهای سکوت کرد. همه با سکوتش، دنبال نگاهش قدم زدند. پردهی گوشه اتاق کنار رفته بود. کودکی که انگار درخشش صورتش را از چهره ماه پدر، به ارث برده بود، آرام و وزین به سمت پدر رفت.
🌸گرم و بلند سلام کرد. گل لبخند روی لبهای پدر، جوانه زد. آرام او را روی زانوانش نشاند و انگشتانش را نوازش کرد. برق نگاهش را از فرزندش گرفت و رو به جمع گفت:«این امام شما بعد از من و جانشین من در میان شماست. فرمان او را اطاعت کنید و پس از من اختلاف نکنید که در این صورت هلاک میشوید و دینتان تباه میگردد.»
🌺باد بین گیسوان اباصالح المهدی عجلاللهفرجه پیچید. دست مهربان امام حسن عسکری بین تابهای موهای مهدی، راهش را گم کرد.
جمعیت، مست از تماشای ماه در دامان خورشید، گوش جان به توصیههای او سپردند.
#داستان
#مهدوی
#به_قلم_ترنم
🆔 @tanha_rahe_narafte
😔پس کی میآیی؟
🌼جمعه هم به پایان رسید، از تو خبری نیامد.
مولاجانم، کجا سر بر دیوار گذاشتهای برای من گنهکار دعا میکنی.
🍃تنهاترین سردارم، روزی خواهی آمد:«أنا بقیة الله» و تو خواهی آمد.
💫ما باید گوشهایمان را برای شنیدن صدایت و نگاهمان را برای دیدن چهره دلربایی تو و قلبمان را برای پذیرش حقانیت تو آماده کنیم و از همه گناهان پاک کنیم.
اللهم عجل الولیک الفرج 🤲
#مهدوی
#به_قلم_سرداردلها
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺بهار جانها
سلام بر مولای خوبیها
سلام بر تویی که بهار جانها هستی.
صبح دل انگیز پاییز با تو خوش میشود.
صبحت بخیر مولای خوبم
#کلیپ
#صبح_طلوع
#به_قلم_ترنم
#تولیدی_مقداد
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️تاج امامت
🌺 نهم ربیع الاول ، روز عید ولایت آمده
☘️روز تفسیر جاءَالحَق وَ زَهَق الباطل
روز نوید دهنده حاکمیت مستضعفان و شکست مستکبران
🌸همان روزی که فوج فوج ملائک برای عرض تبریک به خدمت سرورکائنات آمدند.
همان روز تاجگذاری ، روزی که تاج امامت بر سر گل زیبای نرگس قرار داده شد.
او که عصاره همه خوبیها و فضائل هست. مصطفایی دیگر و مرتضایی دگر است.
☘️ عید مظلومان عالم بر همه مبارک ☘️
#مناسبتی
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
💞تو بهترین آرایشگر دنیایی
🌱خودم موها و ریش حمید را کوتاه می کردم و همیشه هم خراب می شد. موهایش آن قدر چین و چروک داشت که چیزی معلوم نبود.
🌹بعد از اصلاح جلوی آینه می ایستاد و دستی در موهایش می کشید و می گفت: تو بهترین آرایشگر دنیایی.
📚نیمه پنهان ماه، جلد سوم، حمید باکری به روایت همسر شهید، نویسنده: حبیبه جعفریان، ص ۱۱
#سیره_شهدا
#شهید_حمید_باکری
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✔️چگونه در زندگی به آرامش برسیم؟
🔹خداوند انسانها را عاشق زیبایی آفریده است. اولین چیزی که هر انسانی را جذب میکند، زیبایی ظاهر است؛ اما دو نکته وجود دارد:
1⃣ زیبایی ظاهری، دوام ندارد و با گذر زمان یا حوادث مختلف از دست میرود.
2⃣ روحیه تنوعطلبی افراد باعث میشود، زیبایی تا مدت محدودی برای آنها جذابیت داشته باشد.
🔸بسیاری از افراد سعی میکنند با استفاده از انواع مختلف لوازم آرایشی، زیبایی خود را تمدید یا تکمیل کنند. غافل از اینکه اخلاق خوب بسیار مؤثرتر از زیبایی ظاهر عمل میکند.
🔹فرد خوش اخلاق جایگاهش از چشم به قلب ارتقا پیدا میکند.
🔸زن و شوهرهایی که دنبال آرامش در زندگی هستند، بیش از زیبایی ظاهر باید برای زیبایی درونی و اخلاقی خود ارزش قائل باشند.
🔹اخلاق خوب باعث میشود، اصطکاک بین افراد کم شده و با گذشت، آرامش، صلح و صفا بین افراد خانواده برقرار شود.
#ایستگاه_فکر
#همسرداری
#به_قلم_صدف
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍ستاره
☘ستاره صدای بازی و جیغ و داد بچهها را که میشنید، دلش غنچ میرفت برای شادی شان، برای سر و صدا و شلوغی شان. برخلاف او، همسرش سهراب حرص میخورد و سردرد می گرفت. حوصله بچهها را نداشت. از این دکتر به آن دکتر و از این شهر به آن شهر رفتن برای مداوا خسته شده بود. ستاره جرأت نمیکرد با او حرف بزند. همینکه ستاره میگفت: « فلان دکتر هم میگن خوبه یا در فلان شهر دکتری هست میگن دستش معجزه میکند. »
🍃سهراب شروع میکرد به داد و قال و بد وبیراه گفتن به پزشکان: « همشون مثل همن، اینقدر رفتیم چی شد؟ هیچی! فقط برای پول امثال من و تو کیسه دوختن. گفته باشم، من دیگه هیچ دکتری نمی رم، بیخود خودت را خسته نکن. »
🌸ستاره امّا ناامید نمیشد؛ حتّی برای دختر خیالی اش عروسک خریده بود و هر چند وقت یک بار هم آن را به دست میگرفت و با دخترش حرف میزد.
🌺سهراب مسخره اش میکرد: « تا کی میخوای در عالم هپروت باشی. دیگه از ما گذشته موهای سرمون سفید شده. »
☘ستاره لبخندی به او تحویل میداد و با شوخی و خنده شادی را مهمان دل سهراب میکرد. با همه اینها نذر کردن و دعا خواندن را ترک نمی کرد.
🍃یک روز صبح از خواب بیدار شد، سرگیجه داشت و حالش بد بود. تا غروب صبر کرد ولی بهتر نشد.
🌸سهراب رنگ پریدگی و بی حالی ستاره را دید نگران شد. فوری او را به بیمارستان رساند. دکتر بعد از معاینه احتمال داد ستاره باردار هست. برای مطمئن شدن آزمایش نوشت. وقتی جواب آزمایش را گرفتند، معلوم شد تشخیص دکتر درست است. ستاره بعد از سالها چشم انتظاری، دعاهایش به اجابت رسیده.
🍃سهراب از شنیدن خبر شوکه شد . مدتی گذشت تا خودش را پیدا کند. ستاره هم دستکمی از او نداشت. ذوق و شادی در چشمانش پیدا بود.
🌺سهراب سرش را پایین انداخت و خیالش به خاطرات گذشته پرواز کرد. چقدر به همسرش نیش و کنایه زده بود؛ ولی او صبوری میکرد. دستان ظریف و لطیف ستاره را به دستش گرفت و بوسه باران کرد.
#همسرداری
#داستانک
#به_قلم_افراگل
🆔 @tanha_rahe_narafte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸آغاز امامت مهربانترین بابای دنیا مبارک
✨آقا جان
🎉ما برای امام شدنت جشن گرفتهایم.
🎊کاش روزی برای آمدنت جشن بگیریم.
🍩با خوشحالی شیرینی پخش کنیم.
🍰بگوییم نوش جان، شیرینی ظهور است، میل بفرمایید.
☺️آن روز همه شاد هستیم.
#مناسبتی
#به_قلم_سرداردلها
#کلیپ
#تولیدی_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
☺️به صبح لبخند بزن
✨لبخند صبح بر لبهای جهان نقش میبندد.
🌞پرتو طلایی خورشید، گرمای وجودش را در کام زندگی جاری میسازد.
💞محبت و دوستی گردن آویز قلبها میشود.
#صبح_طلوع
#به_قلم_آلاله
#عکسنوشته_کوثر
🆔@tanha_rahe_narafte
✨فرزندت رو چطوری تربیت میکنی؟
🌱آن شهید [شهید باهنر] به عنوان پدر سعی داشت فرزندان خویش را آن گونه که اسلام نیاز دارد، بار آورد و تأکید زیادی بر چگونگی تعلیم و پرورش فرزندان خود میکرد و ما را به فراگیری معارف اسلامی ترغیب مینمود و توصیه میکرد در روابط خود با افراد مختلف، شئونات دینی و اخلاق اسلامی را رعایت کنیم. مدام برایمان الگوهایی را معرفی مینمود تا ما نیز مثل آنان عمل کرده و آیندهای خوب داشته باشیم.
📚گلشن ابرار، ج۸، ص۳۱۲ در احوالات شهید دکتر محمدجواد باهنر، به نقل از فرزند شهید
#سیره_شهدا
#ارتباط_با_فرزند
#شهید_باهنر
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
💠 ببین و الگو بگیر
✅ مهمترین عامل در پرورش خلاقیت کودکان ، برخورد مناسب والدین با آنهاست.
🔘 کودکان ذهن کنجکاو و جستوجوگری دارند.
پس مانع فعالیت آنها نشوید، بگذارید در طبیعت مشغول بازی شوند.
🔘 آشنایی کودکان با برگ درختان و رنگ آنها، او را با زیباییها فصل پاییز آشنا میکند.
پاییزی که رنگین کمان فصل هاست.
🔘 فرزند خود را تشویق کنید. از او بپرسید چه چیزی از این برگها متوجه میشود؟ چه شکلهایی میتواند از آنها درست کند؟
✅ در اینصورت فرزند شما با دقت پیرامون خودش را نگاه میکند. هر چیزی را با نگاه موشکافانه بررسی میکند.
این طور ذهنش خلاق میشود.
#ارتباط_با_فرزندان
#ایستگاه_تفکر
#به_قلم_سرداردلها
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍حیاط خانه مادربزرگ
🍃حوض آبی رنگ حیاط خانه مادربزرگ پر از ماهیهای قرمز بود. با برادرهایم دور آن میدویدیم و به همدیگر آب میپاشیدیم.
🌸مادر صدایش در میآمد، ولی مادربزرگ همانطور که عینکش را با گوشه روسری سفید بلندش پاک میکرد، گفت:«بزار بازی کنن مادر، بچه تا بچگی نکنه بزرگ نمیشه. بزار راحت باشن.»
☘ما خندان و ذوق زده به بازیمان ادامه میدادیم.
🌺چه روزهای خوشی بود؛ چند سال از فوت مادربزرگ میگذرد. دیگر حیاط و حوض خانه او را فقط در خواب میبینم. خانه او را کوبیدند تا به جای آن برج بسازند.
#داستانک
#ارتباط_با_فرزندان
#به_قلم_سرداردلها
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از:افراگل
به: قطب عالم امکان
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
☘ سلام و صلوات بر تو ای نور الهدی
🌺آقاجان گفته شده است برتری منتظران آخر الزمانی بر کل مردم همه دوران هاست.
مولا جان کمکمان کن این برتری را داشته باشیم و حفظ کنیم. دعایمان کن مشمول سخنان جدّبزرگوارتان امام سجاد علیه السلام باشیم.
🌱همان سخنانی را که امام سجاد (علیه السلام) در رابطه با ظهور و انتظار می فرمایند:
🌸 ای ابوخالد، آنانکه در عصر غیبت زندگی می کنند و به امامت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) عقیده دارند و در انتظار ظهور او به سر می برند، از مردم هر عصر و روزگاری برتر و بالاترند؛ چرا که خداوند از عقل و درک و معرفت به اندازه ای به آنها عطا فرموده که عصر غیبت برای آنان مانند عصر حضور امام است. خداوند، آنان را در آن زمان چون مجاهدان صدر اسلام که با شمشیر در رکاب حضرت رسول ص می جنگیدند قرار داده است. آنان در حقیقت برگزیدگان مخلص و شیعیان راستین و دعوت کنندگان مردم به سوی خدا در نهان و آشکارند».
📚 کمال الدین، شیخ صدوق، ص ۳۲۰
🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾
#نامه_خاص
#امام_زمان ارواحناله الفداء
#مناجات_با_منجی
🆔 @parvanehaye_ashegh
🍂صبح دلانگیز پاییزی
صبح، تولد دیگریست
آغازی برای زندگی جدید
امروزت را بساز
و غصه دیروز را نخور
صبح دلانگیز پاییزتون به خیر
#صبح_طلوع
#به_قلم_سرداردلها
#عکسنوشته_حسنا
@tanha_rahe_narafte
✨یک خانه برای چهار خانواده
🏠آخوند خراسانی همراه سه فرزند كه همگى آنها متأهل بودند، در یك خانه زندگى مىكرد. این چهار خانواده، چهار اتاق داشتند. روزى یكى از پسرانش از تنگى جا به پدر شكایت كرد. پدر گفت: «اگر قرار باشد كه خانههاى این شهر را بین نیازمندان بخش كنند، به ما بیش از این نمىرسد.»
📚مرگی در نور، ص۱۰۷
#سیره_علما
#آخوند_خراسانی
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
💠 حقوق والدین
✅ اسلام تنها به جنبه های عاطفی بین فرزندان و پدر و مادر توصیه نکرده است؛ بلکه از نظر حقوقی نیز مواردی را برشمرده است.
🔘 تاجایی که در روایات آمده است که اگر پدر و مادری از فرزندش راضی باشند، موجب خیر و برکت و سعادت فرزند می شود و اگر آنان در حق فرزندان خود دعا کنند، خداوند به این دعا، توجه خاصی می نماید.(۱)
🔘 همچنین اگر پدر و مادر، از فرزندان خود ناراضی باشند و آنها را نفرین کنند، ممکن است خداوند بر چنین فرزندانی - که موجب ناراحتی پدر و مادر می شوند - قهر و غضب نماید. (۲)
☘☘☘☘☘
🔹۱- رسول اللّه صلى الله عليه و آله :دُعاءُ الوالِدِ لِوَلَدِهِ كَدُعاءِ النَّبِيِّ لاُِمَّتِهِ.
پيامبر صلى الله عليه و آله: دعاى پدر و مادر براى فرزند ، مانند دعاى پيامبر براى امّت خويش است.
📚مشكاة الأنوار، ص۲۸۲، ح۸۵۳
🔸۲- عنه صلى الله عليه و آله :يُقالُ لِلعاقِّ : اِعمَل ما شِئتَ مِنَ الطّاعَةِ فَإِنّي لا أغفِرُ لَكَ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: به آزارنده پدر و مادر گفته مىشود: «از طاعت، هر آنچه مىخواهى، انجام بده؛ امّا من تو را نمىآمرزم»
📚 بحار الأنوار، ج۷۴، ص۸۰، ح۸۲
#ارتباط_با_والدین
#ایستگاه_فکر
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️پتوی دوست داشتنی
🌺مادر پتو را وسط اتاق انداخت. مشغول دوختن دور آن شد. مادر بزرگ عینک ته استکانیاش را روی بینی پهن و پر دستاندازش جابه جا کرد: « قربون دستت، سوزنو نخ کردی بهم بده، این طرفشو من میدوزم.» مادر سوزن را نخ کرد و به مادربزرگ داد.
🌸محمد و حنانه وسط پتو دراز کشیدند. حنانه تشر زد: «محمد پاهاتو جمع کن زدی تو دماغم.»
🍃مادر گوشه پتو را گرفت: «بلند شید ،یالله میخوام جمعش کنم.» سر پتو را بلند کرد.
🌸ریحانه روی پتو پرید، گفت: «میخوام بپرم مامانی. بزار باشه. یک، دو، سه، پنج.»
🍃پریدن ریحانه و بلند کردن پتو توسط مادر همزمان شد. رگ کمر مادر گرفت. دست به کمر شد. لبش را گزید.
🌺ریحانه صورت درهم مادر را دید. سرش را پایین انداخت، اشک در چشمهایش جمع شد و بغض کرد. محمد اخم کرد. پتو را از زیر پای ریحانه بیرون کشید: « مامان خودم پتو رو جمع میکنم.»
#داستان
#ارتباط_با_والدین
#به_قلم_سرداردلها
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از مطالب روزانه مسار
💌شما
بِسم الله الرَحمٰن الرحیم
از: چاری پور
به: یگانه منجی
سلام من به مهدی و به قلب آسمانیش
سلام من به پاکی و به لطف و مهربانیش
سلام من به لحظهای که میرسد ظهور او
سلام من به لحظهای که میرسد عبور او
سلام من به بوسهای که میرسد به دست او
سلام من به حضرتی که داده مهر و آبرو
سلام من به قد او سلام من به قامتش
سلام من به دست او به قدرت امامتش
آقا جانم سلام
دلم گرفته است دلم تو را میخواهد اقا جان.
آقا جان، پدر آسمانیم تا وقتی زندهام برای ظهورت دعا میکنم.
خداوندا ظهور آقا امام زمان را نزدیک بفرما🤲
🙂خدانگهدار پدر آسمانیم🙂
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
#نامه_خاص
#امام_زمان ارواحناله الفداء
#مناجات_با_منجی
ارتباط با ادمین: @taghatoae
ادمین تبادل: @tajil0313
🆔 @parvanehaye_ashegh
☘ صبح به خیر، زندگی
صبح به خیر، همدلان و همراهان همیشگی
🕊 پرندگان، با آواز عاشقانه برایتان ترنم شادی میخوانند.
خورشید، بال های نور و روشنایی را بر سر شما پهن میکند.
آسمان، سقف بلند و وسیعی ست؛ تا در سایه آن دل بزرگ و دریایی شما آرامش یابد.
🌺 به زندگی لبخند بزن و حرکت کن.
حرکت به سوی دنیایی آباد برای آخرتی آبادتر.
#صبح_طلوع
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشته_مقداد
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨مادر مریضتان به من نیاز دارد
🌹زمانی همسرشان کسالتی پیدا میکنند و ایشان از آن زمان هیچ دعوت و میهمانی را نمی پذیرفتند؛ حتی زمانی که حضرت آیت الله خامنه ای از ایشان می خواهد به حج بروند و در بعثه رهبری حضور داشته باشند. آیت الله میانجی ابتدای امر میپذیرند؛ اما بعد منصرف میشوند.
🌹 وقتی فرزندش علت را جویا می شود، ایشان در پاسخ می گویند: مادرتان مریض است و به من نیاز دارد.
🌱فرزند در پاسخ پدر اعلام می کند: ما در خدمتشان خواهیم بود. اما آیت الله میانجی در پاسخ میفرمایند: درست است؛ ولی با این همه، شاید ایشان احساس ذلت کند از این که از شما درخواستی نماید و من به این امر راضی نیستم.
📚 اسوه پارسایان، ص۵۵-۵۶
#سیره_علما
#ایتالله_میانجی
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨توصیههایی برای همسران
✅بهترین راه برای درک متقابل زوجین، صحبت کردن است.
💞 این نکته را به خصوص درونگراها مدنظر داشته باشند. شما تا زمانی که افکارتان را بر زبان نیاورید، نمیتوانید همسرتان را از خواستههایتان مطلع کنید.
💞 اگر با حرف زدن رابطه خوبی ندارید، میتوانید همه را روی کاغذ بیاورید و از همسرتان بخواهید که آن را مطالعه کند.
💞 برونگراها هم بهتر است، بین تند تند حرف زدنشان نفسی چاق کنند و به واکنشها یا صحبتهای همسر درونگرایشان توجه کنند، چرا که یکی در این بین انرژی کسب کرده و دیگری بالعکس!
#همسرداری
#ایستگاه_فکر
#عکسنوشته_سوری
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍عهد
🍃کلید را در قفل چرخاند وارد حیاط شد. نگاهی به اطراف حیاط انداخت. خبری نبود نه از آب و جارو، نه از گلهای باطراوت گلدان. فقط برگهای خشک، روی زمین همراه باد پاییزی میرقصیدند.
🌸کنار حوض نشست. سرش را بالا گرفت. آسمان آبی نیلگون با ابرهای پراکنده زیبا بود. اما بهروز حال خوبی نداشت.
☘همیشه عصر وقتی از سرکار به خانه برمیگشت. نیلوفر با سینی که نبات و توت خشک کنار استکان چای خودنمایی میکرد، با لبخند به استقبالش میآمد؛ اما حالا، بیش از یک ماه بود که نیلوفر در بیمارستان بهخاطر بیماری کرونا بستری شدن بود.
🌺اشک در چشمانش حلقه زد؛ یاد روزی افتاد که بدون ماسک جهت خرید لوازم ماشین رفته بود نمایندگی خودرو، بعد مستقیم به خانه آمده بود. نیلوفر اسپری به دست کنار نرده ی ایوان ایستاده و با لبخند گفت: «بهروز جان اول دست هایت، بعد برو داخل اتاق.»
🌺ولی او نگاهی به نیلوفر انداخت. با بی تفاوتی گفت: «هر چی در مورد کرونا می گند شایعست، ببین، اصلا شنیدی از قوم و خویش، اطرافیان کسی کرونا گرفته باشه؟»
☘_این ها که گفتی دلیل نمی شه.
🍃_ای بابا ... کرونا دروغ قرنه.
🌸_شرط عقل رعایت کردن دستورات بهداشتیه. من این همه مراعات می کنم، چرا شما رعایت نمی کنی؟
🌺_سخت نگیر، تو چرا این حرف ها را باور می کنی. حالا بذار، برم.
☘_واقعا که، همه زحمت های مرا هدر می دی، همه دستگیره ها این جوری آلوده می شند.
🌺_خیالت تخت، هیچی نمی شه.
🍃صدای گوشی او را به خود آورد. با دیدن اسم خواهر نیلوفر با صدای لرزان گفت: « تو را به خدا مهسا خانم اتفاق بدی افتاده؟»
🌸_نه، خدا را هزار مرتبه شکر از مراقبتهای ویژه آوردند داخل بخش.
🍃بهروز خداحافظی کرد. به سمت آشپزخانه رفت با اشک و لبخند وضو گرفت. از کشوی میز سجاده را برداشت به سجده افتاد و زمزمه کرد: «ان ربی لسمیع الدعا... خدایا! شکرت، کمکم کن تا پای عهدم بمانم و لبخند را بر لب نیلوفر بنشانم. »
#داستانک
#همسرداری
#به_قلم_نرگس
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
💌شما
از: نازنین زهرا
به: امام مهربان
شرمسارم آقا (عج) از دعای فرجهایم که میخواستم بیایید تا عدالت برقرار شود و فقیر و غنی برابر، معیشت مردم بهبودی یابد و کبر و حسد و حرص ریشه کن شود.
اما اکنون فهمیدم که نباید شما را برای این چیزها بخواهم!
بیایید فقط برای آن چیزی که قرار است برایش بیایید؛ بیایید فقط برای پایان دادن به مظلومیت «علی علیه السلام» و تحقق ولایت علوی.
بیایید تا تربیتم کنید که «شیعه واقعی» باشم.
آن وقت است که کوچکترین ثمره ظهورت، چیزهایی است که بزرگ میپنداشتم.
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
#نامه_خاص
#امام_زمان ارواحناله الفداء
#مناجات_با_منجی
ارتباط با ادمین: @taghatoae
ادمین تبادل: @tajil0313
🆔 @parvanehaye_ashegh
خورشید طلوع میکند، گرمای مطبوعش را برای همه به ارمغان میآورد.
گنبد زیبای سلطان خراسان در نور خورشید میدرخشد.
مردم دسته دسته پشت پنجره فولاد ایستادهاند، حاجت میخواهند و او مهربانانه سلام میدهد و خوش آمد میگوید.
#صبح_طلوع
#به_قلم_سرداردلها
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨چقدر به فکر بچه هاتی!؟
پدر [آیت الله محمدجواد انصاری همدانی] ما خیلی مهربان بود. مادر ما که در سن 25 سالگی فوت کردند و به رحمت خدا رفتند، ایشان خودشان در کارهای خانه کمک می کردند. روزهایی که روزه می گرفتیم خودشان برای ما افطار درست می کردند و ما هم برای این که ایشان افطاری درست می کردند، با شوق روزه می گرفتیم. ایشان حتی شب ها ما را بیدار نگه می داشتند و می گفتند میوه بخورید تا روزها بخوابیم و روزه برایمان سخت نشود. به زندگی خیلی می رسیدند. در مورد تهیه لوازم منزل، خودشان وسایل و لوازم خانه را خرید می کردند. مواظب بودند ما کمبودی نداشته باشیم. با آن همه مشغولیتی که داشتند، شبی 10 دقیقه ما را جمع می کردند و برای ما صحبت می کردند. ... خیلی به فکر ما بودند چی می خوریم، کجا می رویم. شب ها تا صبح به نماز و ذکر می گذراندند و روزها در کارهای خانه خیلی کمک می کردند.
📚سوخته، ص165، به نقل از خانم فاطمه انصاری، دختر آیت الله انصاری.
#سیره_علما
#ایتالله_انصاری
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte