🌼زیباترین ماه خدا
🌺رمضان ای #زیباترین ماه خدا
چه دوست داشتنی هستی ای ماه #مهمانی خدا
🌸دوست دارم لحظات #شیرین افطار و سحرت را
دوست دارم لحظات نورانی دعا و #مناجاتت را
دوست دارم قرائت #قرآن عزیزت را
🍀رمضان یاریم کن تا دربر گیرم #نعماتت را
#صبح_طلوع
#مناسبتی
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشتهکوثر
🆔 @tanha_rahe_narafte
💠چه چیزی رفتار صحیح همسران را شکل می دهد؟
✅ چه خوب است بدانیم که نگاه و لبخند محبت آمیز، در شکل گیری رفتار صحیح و زیبا با همسر تأثیر به سزایی دارد.
🔘همان نگاه محبت آمیز و از روی شادی و مهربانی، خودش عامل سرازیر شدن محبت از سوی همسر خواهد بود.
🔘هرگاه این محبت و نگاه مهرآمیز به خاطر خداوند عزیز باشد، تأثیر شگرفی در روند جریان زیبای زندگی تان خواهد داست.
✅یادمان باشد محبت به همسر با نیت رضایت خدا زندگی مان را پر از نور و نشاط خواهد کرد و هیچ هزینه ای هم در بر نخواهد داشت.
#همسرداری
#ایستگاه_فکر
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشتهکوثر
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨کمک در کارهای منزل
🌸زندگی با علی سخت بود؛ اما به سختی هایش می ارزید. به خاطر ایمانش، مهربانی اش و قدر شناسی اش.
🌺روزهایی که خانه بود، در کارهای منزل کمکم می کرد. یک روز جمعه دیدم آستین هایش را بالا زد و رفت آشپزخانه. وضو گرفت و در را به رویم بست. شروع کرد به تمیز کردن آشپزخانه. هر چه اصرار و التماس کردم که چرا این کار را می کنید؟ گفت: به خاطر خدا و کمک به شما.
🌟تا همه ظرف ها و کف آشپزخانه را نشست و همه را چیز را سر جایش قرار نداد از آنجا بیرون نیامد. شده بود مثل دسته گل.
❤️این طوری محبتش را به من نشان می داد.
راوی: همسر شهید
📚 خدا می خواست زنده بمانی؛ کتاب صیاد شیرازی، نویسنده: فاطمه غفاری، صفحه ۷٫
#سیره_شهدا
#همسرداری
#شهید_علی_صیادشیرازی
#عکسنوشتهحسنا
#به_انتخاب_تو
🆔 @tanha_rahe_narafte
❤️لقمه محبت
قال رسول الله صلى الله عليه و آله:إنَّ الرَّجُلَ لَيُؤجَرُ في رَفعِ اللُّقمَةِ إلى فِي امرَأتِهِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه به طرف دهان همسرش لقمهاى را بالا ببرد ، پاداش الهی مىگيرد .
📚المحجه البیضاء، ج۳،ص۷۰
#زندگی_بهتر
#همسرداری
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍تمام دنیای من
🌺در تمام مدت فعالیتش عرق از سر و رویش می بارید؛ انگار در حمامی باشد که بخارِ به وجود آمده در آن به بالاترین حد خود رسیده است. مدتی بود که از عزیزانش خبر نداشت. شرایط جسمی و روحی سختی داشت. روز به روز بر تعداد بیماران افزود می شد؛ تا اینکه چند روز پیش، مادرش که نگرانی در صدایش موج می زد، زنگ زد و گفت: «زینب جان دوست ندارم این خبر را بگویم؛ ولی ترسیدم وقتی بیایی و قضیه را بفهمی ناراحت بشوی که چرا چیزی نگفته ام؟! چند وقت پیش همسرت آمد بچه را پیش ما گذاشت و به مأموریت رفت. الان مدت طولانی است که غیبش زده است و گوشی اش خاموش است. »
🍃اضطراب در صدایِ مادر پیدا بود. از شدت ناراحتی، صدایش همچون امواج نامنظم موسیقی به لرزش درآمده بود و با لحنی شماتت آمیز ادامه داد: «گم وگور شده و معلوم نیست کجاست؟! دیگر سر کارش هم نمی رود؛ حتی برای تدریس دانشگاه نرفته است. با اینکه عضو هیئت علمی دانشگاه است؛ هیچوقت تو جلسات شرکت نمی کند. همه پشت سرش حرف می زنند که از ترس کرونا هیچ جا نمی رود و خودش را مخفی کرده است.»
🌸عرق هایی که تنش را در آغوش گرفته بودند، یخ کرد. دستانش شروع به لرزیدن کرد، نزدیک بود گوشی از دستانش بیفتد؛ ولی برای اینکه مادر را آرام کند گفت: «مامان خوشگلم این که نگرانی ندارد. شاید مدت زمان مأموریتش بیشتر شده است و مجبور بوده آنجا گوشی اش را خاموش کند. ان شاءالله به زودی پیدایش می شود. ببخش که همه زحمات دخترِ پردردسرت برای توست. دوستت دارم از راه دور می بوسمت دعایم کن.»
🍃تمام آن چیزهایی که به مادرش گفت، فقط برای حفظ ظاهر بود والّا درونش طوفانی برپا شده بود. سابقه نداشت محسن مأموریتش بیشتر از زمانی شود که مشخص شده بود. شروع به تماس های مکرر به جاهای مختلف کرد؛ امّا خبری هر چند کوچک نیز به دست نیاورد.
🌺با همه دغدغه هایش؛ ولی با شور و عشق به کارش ادامه داد. تا اینکه غروب یک روز دلگیر، که از پنجره به محو شدن روشنایی در افق نگاه می کرد، تب بالا و بی حالی شدیدی به سراغش آمد.
🍃حالا خودش کنار بیمارانی بستری بود که قبلا شبانه روز در خدمت آن ها بود. همه احوالش را تلفنی می پرسیدند؛ امّا هنوز هم خبری از همسرش نبود! به خاطر همین از لحاظ روحی هم ضعیف شده بود تا اینکه بعد از مدتی همسرش به بیمارستان آمد و با دادن شربتی به او و بقیه بیماران کرونایی، حال همگی رو به بهبودی رفت.
🌸 شور و شعفی وصف ناپذیر در دل و جان زینب به وجود آمده بود در حالیکه از دیدن همسرش و پی بردن به این ماجرا چشمانش از شادی می درخشید با لحنی دلبرانه و زیبا خطاب به همسرش می گوید: «محسن جان دارو را خودت درست کرده ای؟» شوهرش که زیر چشمانش گود افتاده و کبود شده بود، چین به کناره های چشمش می افتد.
#همسرداری
#داستانک
#به_قلم_افراگل
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از: خادم المهدی 🌹
به: رب العالمین🌼
🌱بار پروردگارا تو را سپاس گویم برای خلق کردن کلمه زیبای دوست داشتن.
🌟و باز تو را سپاس گزارم که این محبت را نصیب بندگانت کردی.
🌷و بار دیگر تو را سپاس گویم که من نیز از این محبت برخوردار شدم.
🌻و باز تو را سپاس گویم که این محبت را شامل همسرم گردانیدی.
🌷و باز هم تو را سپاس گزارم که این دوست داشتن را همسرم به من ارزانی داشته.
🌿خدایا بار دیگر تو را سپاس میگویم که در این دوست داشتن فضیلت قرار دادهای.
🌟پروردگارا هر آنچه سپاس گویم در برابر نعمات بیشمار شما کم و ناچیز است.
💐پروردگارا این کم را بپذیر.
🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ #نامه_خاص در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید.
#نامه_خاص
#مناجات_با_خدا
🆔 @parvanehaye_ashegh
✨غلام کوی حسن
🌟ما را غلام کوی حسن آفریدهاند
🌟مبهوت و مات روی حسن آفریدهاند
🌸ما را پیاله نوش شرابش رقم زدند
🌸مست از خم و سبوی حسن آفریدهاند
🌺خورشید را به این همه نقش و نگارها
🌺از طلعت نکوی حسن آفریدهاند
🌷روشن ز نور روی مهش گشته روزها
🌷شب را اسیر موی حسن آفریدهاند
🌼آری ز مقدمش همه جا بوی گل گرفت
🌼گل را ز رنگ و بوی حسن آفریدهاند
🌹از انبیا و اولیاء همه را صف به صف ببین
🌹مدهوش خلق و خوی حسن آفریدهاند
⭐️میل نگاه هر چه گدایان شهر را
⭐️ولله سمت و سوی حسن آفریدهاند
🔸سروده:میلاد یعقوبی
🎊 میلاد باسعادت امام حسن مجتبی علیه السلام مبارک
#میلاد_امام_حسن علیهالسلام
#صبح_طلوع
#عکسنوشتهحسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
💠زندگیِ آرام و لذتبخش
✅ یادمان باشد برای لذت بردن و آرامش داشتن در زندگی مراعات کردن اموری الزامی است.
🔘اگر در محیط خانواده امنیت و آرامش باشد.
🔘اگر پدر و مادر فرزندان خود را سرشار از محبت کنند.
🔘اگر والدین احترام به یکدیگر را سرلوحه زندگی خود قرار دهند.
🔘و اگر یاد و نام خدا در زندگی ملموس و پررنگ باشد.
✅ آن وقت خواهیم دید فرزندان به سمت دوستان ناباب و کارهای خطرناک و غیرمشروع نخواهند رفت.
#ارتباط_با_فرزندان
#ایستگاه_فکر
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشته_حسنا
#به_انتخاب_تو
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨محبت امام حسین علیه السلام
🌺همسرم محمد علی هر بار که مسجد و هیئت می رفت، علی اکبر را هم با خود می برد. علی اکبر عاشق مداحی و روضه شده بود و استعداد خوبی هم داشت.
🌼هر وقت از مجلس روضه برمی گشت، خواهرانش را جمع می کرد. او مداحی می کرد و آنها سینه می زدند. نوجوان هم که بود، زیارت عاشورای امام زاده را می خواند و مداح محرم روستا بود.
راوی: شهر بانو شیرودی؛ مادر شهید
📚کتاب بر فراز آسمان؛ زندگی نامه و خاطرات سر لشکر خلبان شهید علی اکبر شیرودی، گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، صفحه ۱۲
#سیره_شهدا
#ارتباط_بین_فرزندان
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
#عکسنوشتهحسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✅چطور فرزندانمان را معنوی تربیت کنیم؟
اساسا علاقه به اعتقادات دینی در فطرت انسان نهفته است و والدین با تربیت صحیح فرزندان خود و جهت دادن به فطریات آنها، در شکوفایی این حس درونی آنها را یاری کرده و آنها را در مسیر تربیت سالم قرار خواهند داد.
🔹امام صادق علیه السلام فرمودند:
بادروا احداثکم بالحدیث قبل أن یسبقکم الیهم المرجئه
نوجوانان خود را با احادیث ما آشنا کنید قبل از اینکه مرجئه بر شما پیشی گیرند.
📚التهذیب، ج٨، ص ١١١
#حدیث
#ارتباط_با_فرزندان
#عکس_نوشته_باران
🆔 @tanha_rahe_narafteh
✍️ رحمت خدا بر چنین پدر و مادر
🍀خستگی از سر و روی حمید می بارید. هر کس نمی دانست فکر می کرد چند شبانه روز خواب به چشمایش ننشسته است، در حالی که این چهره آویزان به خاطر برنده نشدن در مسابقه فوتبال بود.
🌺مادرش نگاهی مهربانانه به او کرد و با احساس همدردی گفت: «الهی من فدات بشم. بعد از این همه تلاش و تمرین تیمتون برنده نشد؟ حمید جون حق داری ناراحت باشی منم وقتی به سن و سال تو بودم یادمه یکبار مسابقه آشپزی داشتیم، تیممون خیلی وقت گذاشت تا برنده بشه؛ ولی تیم مقابلمون برنده شد. خستگی تو تنمون موند. هنوزم یادم میاد غصم میشه؛ ولی ناامید نشدیم سال بعدش تیم ما برنده شد. حالا بیا شام بخور جون داشته باشی دوباره پا به توپ بشی رونالدوی من.»
🌸حمید از این همه مهربانی و شور مادر، خستگی از تنش و ناامیدی از روحش دور شد. سخنان ملایم و دلگرم کننده مادر او را به وجد آورد. مصمم شد برای آغازی دیگر و تلاشی بیشتر. نگاهی پر از لبخند به مادرش کرد و گفت: «راست می گی مامان، دنیا که به آخر نرسیده، مسابقه بعدی خودمون برنده میشیم.»
🍀مادر گفت: «آفرین پسر عزیزم. خوشحالم پسری مثل تو دارم. »
مادر حمید می دانست اگر او را به همین حال رها کند، روز به روز حالش بدتر می شود و بر اخلاقش اثر می گذارد. همین هم باعث می شد با پدر و مادرش رفتار خوبی نداشته باشد. او سبک زندگی خود را بر اساس سخنان اهل بیت(علیهم السلام) قرار داده بود با سخنان آن ها انس خاصی داشت و هر روز تلاش می کرد بخشی از دانسته هایش را در زندگی به کار ببرد.
🌸اتفاقاً همین چند روز پیش سخنی از پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)خوانده بود که اگر پدر و مادر رفتار شایسته ای داشته باشند، همین سبب می شود که فرزندشان هم رفتار خوبی با آن ها داشته باشد. (1)
با یاد سخن پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) که در حق چنین پدر و مادری دعا کرده است، لبخندی بر لبانش نقش بست.
🌸🍀🍀🌸🍀🍀🌸
🔹(1) قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : رَحِمَ اَللَّهُ وَالِدَيْنِ أَعَانَا وَلَدَهُمَا عَلَى بِرِّهِمَا
🌺پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خداوند رحمت كند پدر و مادرى را كه فرزندشان را با رفتارشان در نيكى به خودشان يارى كنند.
📚 الکافي , جلد۶ , صفحه۴۸.
#ارتباط_با_فرزندان
#داستانک
#به_قلم_افراگل
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از :زینب دختر خادم المهدی 🌺
به :خداوند عزیز...🌼
✨سلام خدا جون این همه مامان نامه نوشت براتون این بار من میخوام بنویسم براتون..
🌹خدا جونم من امسال به سن تکلیف رسیدم ...
🌱وخیلی خوشحالم که من رو به ماه مهمانی خودت دعوت کردی ...
🍃دوست دارم همیشه بنده خوب و پاکی برایت باشم ..
🌻راستی خدا جون این چادر نماز رو مادر مهربونم برام دوخته..
❤️دوستش دارم و شما راهم خیلی دوست دارم..
🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ #نامه_خاص در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید.
#نامه_خاص
#امام_زمان ارواحناله الفداء
#مناجات_با_منجی
🆔 @parvanehaye_ashegh
❤️آرام بخش قلب من
🌺مادرجان صدایت آرام بخش قلب من است
🌸نگاهت انرژی بخش روح و روان من است
دعایت، نگاه خدا را به من هدیه می دهد
🍀مادر جان ای همه زندگی ام به خدا می سپارمت.
#کوته_نوشت
#صبح_طلوع
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشتهکوثر
🆔 @tanha_rahe_narafte
💠چرا بهشت پاداش مادران است؟
✅مادر، گاهی نگران میشود و گاهی تندخو.
🔘اما همان تندخویی هم علتش نگرانی است.
🔘او، همیشه نگران تربیت صحیح فرزندانش است.
🔘مراقب باشیم او را بابت مهربانی بیش از حدش سرزنش نکنیم.
✅بی جهت نیست بهشت زیر پای مادران است.(1)
☘️🍁☘️🍁☘️🍁☘️
🌸(1)قال رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: الجَنَّةُ تَحتَ أقدامِ الاُمَّهاتِ .
🍀پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: بهشت ، زير پاى مادران است.
📚كنز العمّال، ۴۵۴۳۹
#ارتباط_با_والدین
#ایستگاه_فکر
#به_قلم_ترنم
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨کمک به مادر
🌺عبدالله خیلی اهل بازی نبود. یا سرش لای کتابهایش بود یا مشغول مرغ و خروسهایش.
🌸وقتی سفره را دستم میدید، سریع ازم میقاپید و پهن میکرد و میچید. آخر سر هم خودش جمع میکرد. دلش نمیخواست مادرش زیاد کار کند.
📚 یادگاران، ج۵، خاطره چهار
#سیره_شهدا
#ارتباط_با_والدین
#شهید_عبدالله_میثمی
#عکسنوشتهحسنا
#به_انتخاب_تو
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨ خشنودی خدا به چیست؟
🌺 قالَ رَسُولُ اللّهِ صلي الله عليه و آله: مَنْ اَرْضى والِدَيْهِ فَقَدْ اَرْضَى اللّهَ.
🌸پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: آنـكه پـدر و مـادرش را خشـنود كـند، خـدا را خشـنود كـرده است.
📚كنز العمال، ج ۱۶، ص ۴۷۰
#حدیث
#ارتباط_با_والدین
#عکسنوشتهحسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️احسان
🌺مادر خسته از بازار آمده بود. وقتی خواست کلید خانه را آویزان کند، کفشهای فاطمه را دید که دم در هست. غصه اش گرفت:«دخترم آمده اما من که اصلا حال غذا پختن ندارم.»
🍃لحظاتی با ناراحتی و فکر به غذا پختن گذشت تا اینکه لباسهای بیرون را درآورد. روی مبل نشست.
🌸فاطمه متوجه حضور مادرش شد:«سلام مادر گلم.»
🍃_سلام دختر خوبم. خسته نباشی.
🌺فاطمه با سینی استکان چایی وارد حال شد:« بفرمایید این هم چای دبش برای مادر گلم. میل که دارید؟».
🍃_نیکی و پرسش؟
🌸_بفرمایید. نوش جان.
🍃لباس هایش بوی آشپزخانه میداد. مادر پرسید:«چرا آشپزخانه بودی، کی آمدی؟»
🌺_زنگ زدم، تلفن را جواب ندادی. حدس زدم بازار و مسجد رفتهاید. در خانه تنها بودم. امیر با مدرسه اردو رفته و سعید هم سر کار غذا میخورد. ناهار را من و کوچولو پختیم .»
🍃دخترش را در آغوش گرفت و گفت:« خدا خیرت بده مانده بودم با این خستگی چه کنم. چون فکری برای ناهار نکرده بودم. الان پدرت میآید. إن شاءالله خدا ازت راضی باشد.»
#ارتباط_با_والدین
#به_قلم_ترنم
#داستانک
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از:حسنا🌼
به: پرودگار عالمیان🌸
✨ سلام بر معبود دوست داشتنی من
🌱این روزها که همه حال و هوای دعا و عبادت دارند چه صفایی دارد دور هم بودن و افطار و سحری خوردن
🌟خدایا کمک کن سفره هیچ کسی از مهر و محبت خالی نباشد
💐همدلی و هم زبانی زیاد شود
🌟همه به درد دل هم برسند
💐الهی آمین
🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ #نامه_خاص در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید.
#نامه_خاص
#امام_زمان ارواحناله الفداء
#مناجات_با_منجی
🆔 @parvanehaye_ashegh
💫انتظار شیرین
🍀مهمانی خدا با تو سخن می گویم. چه #انتظارشیرینی کشیدم برای آمدنت.
🌺دوست دارم #نفس کشیدن در تو را تا جزو عبادت هایم باشد.
دوست دارم قرائت های #قرآن در تو را تا برایم ختم ها نوشته شود.
دوست دارم #خواب در تو را تا برایم عبادت به حساب آید.
🌸ماه مهمانی خدا چه #افتخاری نصیبت شده است، خدا تو را برای مهمانی دادنش انتخاب کرده است.
#صبح_طلوع
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشتهکوثر
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨یا صاحب الزمان
❣دانم که بار گناهم زیاد است،
برگرد.
🌱استغفرالله ربی و اتوب الیه
#مهدوی
#ارتباط_با_امام
#عکسنوشتهباران
🆔 @tanha_rahe_narafte
🤔دوست داری همه بیماریهایت خوب شوند؟
✨در روایتی که امام صادق علیه السلام از امام باقر علیه السلام ، از امام سجّاد علیه السلام نقل نمودهاند تصریح شده است ، آن حضرت فرمودند:
🌺«هر گاه قائم قیام نماید ، خداوند مرض را از هر فرد مؤمن میبرد و توانایی او را به سویش برمیگرداند.»
📚غیبت نعمانی، ص۳۱۷
#حدیث
#مهدوی
#عکسنوشتهحسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
🌸معنای انتظار چیست؟
🌼فقط نشستن و اشک ریختن فایده ندارد.
🌸درس دیگر اعتقاد به مهدویت برای من و شما این است که هر چند اعتقاد به حضرت مهدی ارواحنافداه یک آرمان والاست و در آن هیچ شکی نیست؛ اما این آرمانی است که باید به دنبال آن عمل بیاید. انتظاری که از آن سخن گفتهاند، فقط نشستن و اشک ریختن نیست.
📚بیانات رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمهی شعبان در مصلای تهران ۱۳۸۱/۰۷/۳۰
#مهدوی
#عکس_نوشته_میرآفتاب
#نکته
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️زیارت
🌸دلش بچه میخواست، سالها بود دامنش سبز نشده بود.امشب دوباره هوایی شده بود و با دلی گرفته به جمکران رفته بود. گنبد فیروزه ای درقلب چشمش درخشید.
🍃وارد شد و به حکم فاخلع نعلیک، کفش هایش را با احترام، درآورد. بعد گوشه ای که خلوت تر بود، پیدا کرد وسجاده اش را پهن کرد، دورکعتی نماز هدیه خواند، بعد زیارت آل یس.
🌸عجیب دلش روضه خواست. نشست وروضهی عموی حضرت را خواند وبلند بلند گریه کرد.
🍃بعد زیر لب نجواکرد:«خدایا اگرشرطش ناامیدی از غیرتوست، من ناامید شدم. من تنها به تو امید دارم. از همه دارو و درمانها هم ناامید شدم. خودت اگر صلاح میدونی، از هر راهی که میدونی برایم فراهم کن.یا من ینزل الغیث من بعد ماقنطوا» اشکهایش که بارید به اجابت مطمئنتر شد.
🌸قلبش کمی آرام گرفت، ساعتش را نگاه کرد، عقربه ها ساعت ده را نشان میداد، ساعت قرار.
🍃دلتنگی هایش را درجمکران جا گذاشت و با دلی شاد، به طرف صحن نقره ای به راه افتاد.
#داستانک
#مهدوی
#بهقلمترنم
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از: افراگل
به: منجی عالم بشریت
سلام #آقاجان
ای گل گلزار بتول! کاش می دانستم در کدام سرزمین مبارک، قرآن و مناجات ماه رمضان را می خوانی؟ خوش به سعادتت ای زمین که به یمن قدم های نازنین مولای عزیز برکت یافته ای. آقاجان کاش به قلب ما نیز پا بگذاری تا به یمن قدهایتان ما نیز پاک و آسمانی شویم. دلم را با آب توبه و استغفار آب و جارو می کنم تا شاید لیاقت حضورتان را بیابم. آمین یا رب العامین
🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ #نامه_خاص در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید.
#نامه_خاص
#امام_زمان ارواحناله الفداء
#مناجات_با_منجی
🆔 @parvanehaye_ashegh
✨خدایا تو را می خواهم.
🌼نور می خواهم. مناجات #سحر می خواهم.
🌸یاریم کن #آرامشِ یاد تو را می خواهم.
عشق و #عطشِ ماه تو را می خواهم.
🌺خدایا من فقط #تو را می خواهم.
#صبح_طلوع
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشتهکوثر
🆔 @tanha_rahe_narafte