«ایمان گرایی و تقلّب از خدا»
برای درس خواندن در دورۀ راهنمایی، پس از قبولی در آزمون، به مدرسۀ پُر طمطراقِ نمونه دولتی امام جعفر صادق(ع) رفتم. آنروزها منزلِ ما در شهرک بیت المقدس یا بقول معروف شهرک نوردِ اهواز بود، محلّه پائین اما پُر نور! و مدرسۀ انتخابی در انتهایِ فاز پنجِ پاداد شهر اهواز، دورِ دور!
در آنجا برخلاف اسمش یک فازِ مُضحکِ روشنفکریِ کجُ و کُولهای حاکم بود، هر معلّمی- بجز قلیلٌ مِن عباد اللّه - سعی بر زیرآب زدنِ باورها دینی و شبْهِ اعتقادی داشت. اگر چه خودْ آنها را خرافات میپنداشت.
یادم هست؛ معلّم حرفه و فنّ سالِ اوّل راهنمایی - که سالها بعد استاد دانشگاه شد - با یک فازِ عجیب و غریبِ اینتلکچوالیتی، و ترکیب آن با کمدیِ سانتیمانتال، بنا بر حرف زدن بر علیهِ دعا، نیایش، و در آخر تیر خلاصْ را بر عدمِ امکانِ دخالتِ خواستِ الهی در زندگیِ بشری زد. لابلایِ حرفهایش از یکی از بچههایِ کلاسِ خود در مدرسۀ محلّۀ فقیر شهر اینچنین گفت؛ «او را سر جلسۀ امتحان دیده که درون برگه چیزی ننوشته است، اما از جیبش یک تکه نوشته در آورده که از قضاء تقلّب نبوده و درون آن دعا و طلسم نگاشته شده است و آن را روی برگۀ سوالات میمالد تا به زعمِ خرافات خودش؛ خدا یا همان موکّلینِ طلسمات لطف کرده و آن برگه را پُر کند و جوابها را پاسخ دهد، بجای خواستِ تقلّب از همکلاسیها، انتظارِ تقلّبی از خدا را میکِشد.» به خاطر دارم، در آن کلاس با عقل خودْ نزاعی داشتم؛ به راستی چگونه میشود برگه سفیدِ امتحانی صرفاً با دعا کردن از پاسخ پُر شود؟! آیا خدا پاسخ سوالات را درست میدهد؟! آیا زورِ خدا به برگه میرسد؟! دیوانه کاش از جفتیاش تقلّب میگرفت و... . اما درونم در مخالفت با عقلم؛ با صلابت و جدّیّت میگفت: «خدا بخواهد میشود.»
اکنون که حدود بیست سال از آن روز میگذرد، و من به لطف آشنایی با معارفِ اهلبیت علیهمالسلام ، پس از غور در آراء فلاسفۀ اسلامی و غربی، خواندن عرفانِ اسلامی از ابنعربی تا ابوحامد مکّی و غیره و ذلک، اگرچه معنایِ قابلیّت قابل و فاعلیّت فاعل را به خوبی فرا گرفتم، و به ظاهر باید قائل به ردّ وجود قابلیّت در ما نحن فیه باشم، امّا هنوز هم مثلِ همان کلاس حرفه و فن معتقد هستم؛ « ایمانِ آن پسر بچّه کاملتر و زلالتر از اعتقادات بسیاریست» آنروز هرچه با خود کلنجار رفتم، هیچ ایرادی در رفتار آن پسر- جدایِ از مسالۀ طلسمات- نیافتم، و الآن کما کان! این شاید اولیّن رشحات ایمانگرایی درونم بود.
منِ عقلیْ از سرنوشتِ امتحان آن پسر با آن استادِ سِمِج اطّلاعی ندارم، اما قلبِ من، یقین به پیروزی در آن امتحان دارد. یقین دارد؛ خدا هیچگاه وفایِ بنده به ایمانش را بدون پاسخ نمیگذارد حتّی اگر عقلاً نامش حماقت باشد. ایمان دارد؛ خدا بهترین تقلّب دهندگان است. و هنوز میگوید: «خدا بخواهد میشود».
#ایمان_گرایی
#داستان
#خاطره
https://eitaa.com/joinchat/1458372640C19d19bdd5a
«آغازش توحید، پایانش عدالت»
مختصری در امتداد توحید در جامعه و تطابق آن بر دعایِ افتتاح
مسعودرحمانی
https://eitaa.com/joinchat/1458372640C19d19bdd5a
مسجود
«آغازش توحید، پایانش عدالت» مختصری در امتداد توحید در جامعه و تطابق آن بر دعایِ افتتاح مسعودرحمانی
1⃣ #بخش_یکم
«آغازش توحید، پایانش عدالت»
مختصری در امتداد توحید در جامعه و تطابق آن بر دعای افتتاح
اگر قرار باشد، برای مجموعِ معارف دینی از جمله قرآن و روایات، موضوعی کلّی، شناسایی شود؛ میتوان آن را به دو بخشِ پیوسته و ناگسستنیِ «خدا و انسان» تقسیم نمود. تأکید بر پیوستگی این دو بخش علاوه بر ردّ فرض همعرضی آنان ، جهات دیگری در امتداد این تقسیم دارد که بیان میگردد.
توحیدِ حقیقی ، یک سیر اثباتیِ صرفْ نبوده و منسلخ از امتداد و کشش نمی باشد. توحید و آنچه امام خمینی و علامه طباطبایی معرّف آن در عصر حاضر اند؛ تافتهای جدا بافته، از بطن اجتماع نیست. توحید راستین؛ زندگی و تمام شئونات آنرا در بر گرفته است. نه چیزی خارج آن است و چیزی امکان تخلّف از قوانین حاکمهی او را دارد. توحید حقیقی از «اللّه» جل جلاله آغاز گشته و مواجههی انسان با آن ، به واسطۀ شریفۀ «اینما تولّوا فثمّ وجه اللّه» ، تعبیر شده است. علامه طباطبایی در المیزان فرمایشی راهگشا دارند: « جمیع احکام الدین الاسلامی ترجع بالتحلیل الی التوحید و التوحید یصیر الی الاخلاق و الاعمال و ان کان نزل فکان هی و ان کانت صعدت فکانت هو » . پس بازگشت همۀ اعضاءِ دین و تمام اعمال و اخلاق دینی _ انسانی به توحید است. لذا اگر توحید نازل شود؛ اخلاق و اعمال است و اگر اخلاق و اعمال صعود کنند؛ توحید اند.
نقش توحید در ساحت فردی انسان در لسان بسیاری از محققین بیان شده است. اما آنچه در غالب گفتارها مغفول مانده ؛ نقش توحید در ساحتِ اجتماعیِ انسان است. آیا اساسا توحید در جامعه و اجتماع نقشی ایفاء می کند؟! آیا توحید امتداد و کششی در ساحت اجتماعی دارد؟! اینجاست که برای پاسخ به این سوال باید به ساختِ نظام فکری و اندیشهای پرداخت. و بجای بررسی تکّهای و جزیرهای از دین به فکرِ فهمِ نطاممند و پروژهای دین بود.
قرآن کریم و روایت از یک سیر نظاممند در هستی پرده برداشته اند، که کمتر توجّه و تأمل بدان شده است. کتاب خدا در آیه ۵۴ سوره نور ( والبته دیگر آیات ) ترتّب مراتب اطاعت را اینچنین بیان میکند : «قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۖ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ ۖ وَإِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا ۚ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ». اطاعت از خدا و اطاعت از پیامبرش ، دو اطاعتی اند که در آیات متعددی بدان اشاره شده است. اما در آیهای دیگر «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ الله وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ» اطاعت از اولی الامر ( که از جانب رسول الله باشد) را همچو اطاعت خدا و رسولش مأمورٌبه و مورد امر، قرار میدهد.
حال پس از بیان شاکلهی اطاعت فردی از یک خلیفة اللّه ، در آیه ۵۵ سوره نور از مقام اطاعت فردی به اطاعت جمعی و از مقام استخلاف فردی به استخلاف جمعی عزیمت میکند. «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ». توجه به این نکته مهم است که قرآن کریم از خلافت فردی انسانهایی همچون آدم، داوود و.. سخن گفته است؛ اما از خلافت جمعی انسان، بدین صورت سخن میگوید : «لیستخلفنهم فی الارض» كه افادهی معنا از آیه اینگونه است: «آن جامعه انسانی را که اطاعت خدا، رسولش و اولی الامر را کند؛ بر زمین خلیفه قرار داده می شود.»
https://eitaa.com/joinchat/1458372640C19d19bdd5a
2⃣ #بخش_دوم
«آغازش توحید، پایانش عدالت»
مختصری در امتداد توحید در جامعه و تطابق آن بر دعای افتتاح
در آینهی روایات نیز ، سیر همان است و نظام معرفتی به توحید به نحو سه گانه بیان شده است؛ «اَللّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِیَّکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنی رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ، حُجَّتَکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی.». معرفت خدا و رسولش و سپس معرفت حجّت و امام ، سبب عدم ضلالت از دین میشود.
اما مسألۀ آنجاست که این سیر سه گانه ( توحید_ نبوّت _ ولایت) با اندکی توجه در سه ماه رجب ، شعبان و رمضان نیز آمده است. در روایات و ادعیه این سه ماه و در سلوک عارفان حقیقی این مساله مورد توجه بوده است، که رجب؛ ماه توحید و خداست ، لذا توجه به خدا و قرائت سوره اخلاص و ذکر لااله الا اللّه و دیگر اعمال ، دایرمدار مساله توحید قرار گرفته اند. ماه شعبان ماه رسول خداست ؛ در صلوات شعبانیه و اعمال علماءِ ابرار بدان اشاره شده است و تمام تلاش سالک در شعبان المعظم، استعانت به سنّت رسول اللّه تا نیل به شفاعت به اوست. اما ماه رمضان ماه ولایت، ماه امامت و ماه « اللّهم عرّفنی حجّتک » است.
امام و حجّت الهی بر اساس مقام ولایت، در همه عوالم واسطۀ حضورِ فیضِ الهی در آن عالم است. از این رو امام و خلیفۀ الهی مهمّترین حقیقت جامعه انسانی نیز است؛ سید حیدر آملی در جامع الاسرار میفرماید : « الامام عبارة عن شخص یکون من قبل نبیّه و یقوم بکل ما قام هو لأمّته بما یحتاجون الیه کالخلیفه ایضا.» پس امام و جامعه با توجه به جایگاه انسان کامل و استخلاف جمعی انسان؛ حقیقتی در اوج هم آغوشی و همبستگی هستند. تا جایی که رسول اللّه ماه رمضان را گاهی ماه امیرالمؤمنین (ع) و شهر علی خواندند که مصداق تامّ ولایت است و گاهی اینچنین بیان فرمودند: « رجب شهر اللّه و شعبان شهری و رمضان شهر اُمّتی». از این رو مشخص می شود؛ رمضان ماه امّت رسول اللّه، همان ماه ولایت است و نمود اصلی ولایت در جامعه انسانی میباشد و نهایت قربی که برای فرد انسان در نیل به خلافت الهی متصوّر است در جامعه انسانی با عنوان استخلاف جمعی انسان متصوّر میشود. از این رو رمضان ماه جامعه انسانی است.
https://eitaa.com/joinchat/1458372640C19d19bdd5a
3⃣ #بخش_سوم
«آغازش توحید، پایانش عدالت»
مختصری در امتداد توحید در جامعه و تطابق آن بر دعای افتتاح
تمام آنچه گفته شد در سیر دعای شریف افتتاح نیز آمده است. اگر توجه شود این دعای عزیز به دو بخش اساسی تقسیم می شود . بخش نخست ؛ رابطه «انسان و خدا» که مسائل پیرامون توحید را تشکیل میدهد و بخش دیگر رابطه «انسان با خلیفة اللّه». در بخش دوم دعای افتتاح پس از ترسیم فضایِ توحیدیِ حاکم بر هستی به مساله سیاسات می پردازد و امتداد توحیدِ حقیقی را در جامعه انسانی بررسی می کند.
پرداخت به مساله سیاست در دعای شریف افتتاح اما یک پرداخت منفکّ از توحید نیست و از سوی دیگر منسلخ از جامعه و فَشَل از اقدام نمیباشد. این تعلیم سترگ حضرت حجّت به محمّد بن عثمان در حلقۀِ وصلِ توحید و سیاست بدین صورت آغاز می شود : «اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذي يُؤْمِنُ الْخآئِفينَ، وَيُنَجِّي الصّالِحينَ، وَيَرْفَعُ الْمُسْتَضْعَفينَ، وَيَضَعُ الْمُسْتَكْبِرينَ، وَ يُهْلِكُ مُلُوكاً وَيَسْتَخْلِفُ آخَرينِ» تا استخلافِ آخرین نفر را بیان می کند. و پس از آن با بیان « وَالْحَمْدُ للهِِ قاِصمِ الجَّبارينَ، مُبيرِ الظّالِمينَ، مُدْرِكِ الْهارِبينَ، نَكالِ الظّالِمينَ، صَريخِ الْمُسْتَصْرِخينَ» به چیرگی خدا بر آنان اظهار میکند.
سپس با بیان مصادیقِ خلیفههای الهی میپردازد و ویژگی های آخرین خلیفه را بدین نحو بیان می کند :« اَللَّـهُمَّ اجْعَلْهُ الدّاعِيَ اِلي كِتابِكَ، وَالْقآئِمَ بِدينِكَ، اسْتَخْلِفْهُ في الاَْرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفْتَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِ، مَكِّنْ لَهُ دينَهُ الَّذِي ارْتَضَيْتَهُ لَهُ، اَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ اَمْناً». پس ولی اللّه الاعظم و آخرین فرستاده خدا ، بر زمین استخلاف پیدا میکند، همانطور که گذشتگان از صالحین بر زمین حاکم شدند.
حال وقت عودت به قرآن است! در آیه شریفۀ استخلاف به نحو جمعی آمد و پس از آن به ویژگی این استخلافِ جمعی پرداخته شد: « وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا» پس نحوه دیدگاه قرآن به مسأله، یک نگاه اجتماعی و تمکّنِ جامعۀ دینی بر زمین و نیل به جایگاه خلیفة اللّه برای جامعه است. اما در نگاه دعایِ افتتاح ، بُعد دیگر مساله یعنی استخلافِ ولی اللّه و حکومت آن بر زمین با عبارت: «اسْتَخْلِفْهُ في الاَْرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفْتَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِ، مَكِّنْ لَهُ دينَهُ الَّذِي ارْتَضَيْتَهُ لَهُ، اَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ اَمْناً» بیان شده است.
از جمع آیه شریفه و فراز دعای افتتاح ؛ هم آغوشی و هم پوشانی «ولایت فردی و اجتماعی» و« مساله امامت و جامعه» و «امتداد توحید حقیقی در بعد اجتماعی آن» روشن می شود. این سیر در تمام شریان دین الهی جاری و ساری است. از این رو دعای افتتاح همچون نظام اندیشهی دینی ، ابتدایش توحید و پایانش جامعه و عدالت است.
پایان
مسعود رحمانی
#رجب #شعبان #رمضان
#دعای_افتتاح #سیاست #جامعه
#توحید
https://eitaa.com/joinchat/1458372640C19d19bdd5a
#قرآن
#علم
#ایمان_گرایی
یکی از زنندهترین روشهایِ موجودْ پیرامونِ علومِ قرآنی؛ روشِ بررسی علمی؛ « ساینس:Science» ، آیات و روایات و اثبات همخوانی ایندو با یکدیگر است.
جدایِ از آنکه این روش اساسا اشتباه است و دارای خطاهایِ معرفشناسانه و عملگرایانه است، این منهج مخالفِ اعتقاد و ایمان راسخ است.
اعتقاد و ایمان راسخِ حقیقی، هیچگاه با این امور راسخ نشده و هیچگاه با آنها سُست نمیگردد.
هدایت شده از کانال رسمی دانشگاه قم
#تبریک
🔹کسب رتبه ۲ در کنکور دکتری فلسفه و کلام اسلامی توسط محمد مسعود رحمانی دانشجوی کارشناسی ارشد
🌺این موفقیت را به ایشان و اساتید محترم گروه تبریک و تهنیت عرض مینماییم.
🤝روابط عمومی دانشگاه قم🤝
ایتا ا روبیکا
#سرآمدی_علمی_تربیت_ولایی_نشاط_معنوی
هربار قصدِ تکیّه زدن بر ستون قلم کردم، و ایوان نیمریختۀ یأس، صحنِ وجودم را فرا گرفت؛ هرگاه خواستم با بیتِ شعری در صفحۀ سیاهی از خانۀ آرزوهایم وداع گویم، نگاهم از تَرَکهای طاق نفْسَم، به آسمانِ صافِ چشمانَت دوخته شد. آنجا بود که این لیفِ بدقواره، حریر و دیبا شد. خجالت عیان شد، چرا در قلبی که سنگِ شما را به سینه میزند؛ سُخنی از یأس به میان آید! ستون را به سنّت ابراهیمی(ع) شکستم، تا به مدائن رسد فریاد فروریختنِ ایوانِ آهَم.
آه از که گویَم؟! هر آن، دمی برایِ خویش آمد، با آهی برای تو خارج شد. نَفَسی پُر از آه؛ عبادتِ پَرِ کاه است به درگاهِ قدسی او. چنین هر آه را خداوند دانه کرد و از آن تسبیحی انارگون ساخت. تا هرگاه آن را میشکنم؛ خونش فرا بگیرد؛ دستانِ حاجتروایم را.
آن به آن حاجتی بعد از حاجتی، تمنایی در تمنایی دیگر میآمیزند؛ وقتی که پیراهنَت بر عرش میآویزد. با طغیانِ فریادِ اسمتان، پُر تکرار و پُر شور یکی پس از دیگری حاجات روا میشوند تا به درگاهت، هیچ حاجت نیاید، هرکه آمد محضِ وصالِ تو باشد.
بنگر! گمراهانِ واصل را، ندانند هر حاجت خود روایِ حاجت دیگر است؛ هرکه را محتاج کنند، وصال دهند. که احتیاج اصلِ حاجات است و نقطۀ آغاز وصال و فراخوان اسمِ غنی تعالیٰ! و هر اسم را به اسمِ دیگر راهیست و ما دنبالِ بیراهه!
حال مائیم و تکْ نقطۀ وحدتِ احتیاج و حاجتِ ما، و گسترۀ چشمانِ تو!
#امام_حسین
«حکمت اُنسی و حکمت نوری»
دکتر سید احمد فردید-مهینییزدی (۱۲۸۹-۱۳۷۵) یکی از مؤثّرترین فیلسوفانِ معاصر است. دائرۀ «حکمت اُنسیِ» او در ساحتِ فرهنگ، سیاست و حتّا اقتصاد( توسط نحلۀ او و شاگردش سید عبّاس معارف) و بسیاری از حوزههای اندیشه فراتر رفته است.
اگرچه «حکمت اُنسی» پیوندی با زبانشناسی و هرمنوتیک هایدگری و عرفان و علم الأسماء ابنعربی دارد، اما اگر نیک بنگریم؛ جایِ ردِّ پایِ فلسفۀ نوری را در آثار و سخنرانیهای او میابیم.
کجا؟! همانجایی که فردید غروبِ معرفت را به غربِ جغرافیایی پیوند میزند و آن را غربزدگی خوانده و به انتظار طلوعِ نورِ معرفتِ شرقی مینشیند. بهسان این نگاه، در «غربة الغربیة» شیخِ سهروردی نیز موجود است. او شرقِ جغرافیایی را با مشرق حِکَمی پیوند زده است.
انسان در فضایِ حکمتِ نوری از شرقِ هستی به غربِ آن نیل کرده است و در غُربت آن گرفتار آمده. از این رو هبوط وی از نور به ظلمت و از قدس به ناسوت است. تا آنجا که در مغربزمین، ساکنان قیروان (شهری در تونس) وی را به زنجیرِ انانیّت و نحنانیّت کشیده و در دامِ خود انداخته است.
پ ن: این مسأله میتواند موضوعی قابلِ پژوهش در ریشهشناسیِ اندیشههای فردید باشد.
https://eitaa.com/joinchat/1458372640C19d19bdd5a
هدایت شده از مجله الکترونیکی اخوت
12.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌حجت الاسلام قنبریان
⭕️حر بن یزید (سنّی و عضو جبهه یزید) ره یافتهتر است یا عبدالله بن جعفر (شیعه عقیدتی و مناسکی)؟!
#جبهه_حسین_ع
#شیعه_سنی
┄┄┅┅┅┅┅┅ ✦ ┅┅┅┅┅┅┄┄
💠 @okhowahmag
┄┄┅┅┅┅┅┅ ✦ ┅┅┅┅┅┅┄┄
مسجود
📌حجت الاسلام قنبریان ⭕️حر بن یزید (سنّی و عضو جبهه یزید) ره یافتهتر است یا عبدالله بن جعفر (شیعه ع
نقدِ روشِ سنجشِ تاریخ
با تکیّه بر نقد سخنان جناب قنبریان
۱. اگرچه رعایت این نبایدها سخت است؛ اما نباید پیشانگاشتهای سیاسی و حزبی در تأویل، تفسیر و تحلیل ما از تاریخ تأثیر بگذارد. این نوع تفسیر/تحلیل کردن در روش _و نه در محتوا_ شباهت بسیاری به روشِ جریاناتِ کمونیستی اوّلِ انقلاب دارد؛ اگرچه با پوسته عدالت خواهی!
۲.روشِ سنجشِ گزارههایِ تاریخی نباید با روشِ سنجشِ دیگر گزارهها همانند؛ مسائل عقلی، اعتقادی، تحلیلی و سیاسی خلط شود. در تحلیل صحّت/عدمصحّت یک رویداد تاریخی باید از منهجِ اعتبار سنجیِ خاصّی، در علمِ رجال، حدیث، تاریخ و شُعب آن و.. استفاده شود، تا اطمینان به اعتبارِ آن گزارۀ تاریخی حاصل و احتمال وقوع آن پدیده تاریخی - به همان نحوِ گزارش شده یا به نحو کلّی- حاصل شود.
بعضی چون محتوایِ یک گزارش با نظامِ فکری خودشان[و نه الزاما کلّیتِ اسلام]، همسو است و توانایی جانمایی در آن سیستم را دارد، بدون در نظرگرفتنِ روشِ مُعتبره در اخبار، آنرا میپذیرند و پیرامون آن سخن میگویند.
بعضی دیگر نیز وقتی از لحاظ مسائل اعتقادی و کلامی در تبیینِ مسألهای به نتیجهای میرسند، فوراً اخبارِ مخالفِ با آن را به اسمِ مخالفت با عقل کنار میگذارند. حال عقل پُر از توهّمِ پیشینی، چگونه توان یافتِ وقوعِ یک رویداد را دارد؟!
۳.یک نکتۀ دیگر این است که مسائلِ اعتقادی ،و مسائل سیاسی مانند؛ عدالتخواهی و بسیاری از علوم پیرامون دین و غیر دین، در بستر یک فرایند و جریانِ تاریخی رُشد کردهاند. که من آنها را رُشدِ عُقلائی میدانم. چرا که دقّتها علمی و تعصّباتِ عُرفی سبب قبض و بسطِ یک اعتقاد میشود. از این رو تاریخِ وقوعِ یک واقعه رابطۀ مستقیم با وضعیّت/اتمسفر آن رویداد دارد. لذا در سنجشهای اعتقادی، باید تاریخِ شروعِ باورمندی یک اعتقاد در اذهان معتقدین را به عنوان یک اصل مهمّ در رد و اثباتِ یک اعتقاد نسبت به یک شخص، مدّ نظر داشت.
مسعودرحمانی
https://eitaa.com/joinchat/1458372640C19d19bdd5a
باری، هراکلیتوس از همان چیزی میگریخت که ما نیز امروز از آن گریزانایم: سر و صداها و ورّاجیهایِ دموکراتیکِ مردمِ اِفِسوس، سیاستبازیهایشان، آخرین خبرها از شاهنشاهی، وضعِ امروزِ بازار! زیرا ما فیلسوفان نیاز داریم که یک چیز بیش از هر چیز دیگر آسودهمان بگذارند، از هر چیزِ «امروزی»!
فریدریش نیچه
تبارشناسی اخلاق/۱۴۲
هدایت شده از مسجود
لعنِ بتان امت رسول آخرین(ص)
ناصر خسرو [با نام کامل ابومُعین ناصر بن خُسرو بن حارث قُبادیانی بَلخی]، از زمرۀ شاعران پارسیگو و دانشمندان ایرانی-بلخی در قرن ۴ و ۵ هجریقمری بود. او اگرچه از حجج اسماعیلیان در خطّۀ خراسان قدیم بود و به ترویج این مکتب باطنگرایانه میپرداخت، با این حال مواضع روشنی را در مخالفت با اعداء اهلبیت سلام الله علیهم اتخاذ کرده است.
ناصرخسرو در مجموعه قصائد خود شعری با محوریّت «بتپرسی و جهالت» دارد. ابیات آغازین اینگونهاند:
از کین بتپرستان در هند و چین و ماچین
پر درد گشت جانت رخ زرد و روی پر چین
[ چین را جنوب چین کنونی و ماچین را مرز غربی چین و هندوستان میگفتهاند]
باید همیت نا گه یک تاختن بر ایشان
تا زان سگان به شمشیر از دل برون کنی کین
هر شب ز درد و کینه تا روز برنیاید
خشک است پشت کامت تر است روی بالین
در ابیات میانی این قصیدۀ نسبتاً طولانی، درباره غاصبان فدک و ظالمان به حقّ حضرت زهرا مرضیّه اینچنین میگوید:
لعنت کنم بر آن بت کز امت محمد
او بود جاهلان را ز اول بت نخستین
لعنت کنم بر آن بت کز فاطمه فدک را
بستد به قهر تا شد رنجور و خوار و غمگین
و سپس از مخاطب میپرسد، که بتان و بتپرستان چین بیشتر سزاور لعنتاند یا بتهای امت رسول اللّه؟!
پیش تواند حاضر اهل جفا و لعنت
لعنت چرا فرستی خیره به چین و ماچین؟!
https://eitaa.com/joinchat/1458372640C19d19bdd5a
.
جهان ز جنسِ اثرهای این و آن خالیست
به هرزه، وهم، مچینید کاین دکان خالیست
گرفته است حوادث، جهاتِ امکان را
ز عافیت چه زمین و چه آسمان خالیست
به رنگ چنبر دف در طلسمِ پیکرِ ما
به هرچه دست زنی منزلِ فغان خالیست
ز شُکرِ تیغِ تو، یا رب چهسان برون آید
دهان زخم اسیری که از زبان خالیست
اگرچه شوقِ تو لبریز حیرتم دارد
چو چشمِ آینه، آغوش من همان خالیست
ترشحی به مزاجِ سحاب فیض نماند
که آستین کریمان چو ناودان خالیست
به چشمِ زاهدِ خودبین چه توتیا و چه خاک
که از حقیقتِ بینش، چو سرمهدان خالیست
کدام جلوه که نگذشت زین بساط غرور
تو هم بتاز که میدانِ امتحان خالیست
فریبِ منصبِ گوهر مخور که همچو حُباب
هزار کیسه در این بحر بیکران خالیست
ز چاکِ دانهِٔ خرما، شد اینقدر معلوم
که از وفا دلِ سختِ شکرلبان خالیست
گهر ز یأس، کمر بر شکست موج نبَست
دلیکه پر شود از خود، ز دشمنان خالیست
به جیبِ تُست اگر خلوتی و انجمنیست
برون ز خویش کجا میروی؟ جهان خالیست
به همزبانی آن چشم سرمهسا، بیدل
چو میل سرمه، زبان من از بیان خالیست
#بیدل
صلّی اللّه علیک یا مولای یا صاحب الزّمان(عج)
پُر است این دشت از سامانِ نخجیرِ تمنّایَت
جنونْتازیکه صیدِ لاغر ما هم بهکار آید
به سازِ ما نباید بیش از این افسردگی بستن
خرامی، ناز هرگام تو مِضرابی به تار آید
به برقِ انتظارم میگدازد شوقِ دیداری
تحیُّر میدهم آب، ای خدا دیدن به بار آید
فلک هرچند در خاکِ عدمْ ریزَد غُبارم را
سَحَر گـل چیند از جیبم دمی کانْ شَهسوار آید
چمن تمهیدِ حیرتْ رفته بود از چشمِ مشتاقان
کُنون گُلچین چندین نرگسستان انتظار آید
شبْ آمد بر سرِ دوران، سیهْ شُد روزِ مهجوران
خداوندا کیْ آن خورشید غربت اختیار آید
#بیدل
https://eitaa.com/joinchat/1458372640C19d19bdd5a
موسسه نوآوری آینده روشن برگزار میکند:
اولین دوره مدرسه روایت اندیشه
با موضوع
💡"بررسی زمینه های انفکاک فکری انسان شرقی و غربی"
🔹️خوانش تاریخی
🔹️خوانش معاصرانه
🔹️و بررسی امتداد فکر انسان شرق و غرب عالم در فرهنگ سیاست و اقتصاد
📖سر فصل ها:
_خوانش ابن عربی
_خوانش سهروردی
_قرائت فردید و معارف
_قرائت داوری اردکانی
_قرائت فرهنگستان علوم اسلامی
_مردم شناسی شرق و غرب
_اندیشه سیاسی شرقی و غربی
_مبانی اقتصاد سیاسی شرق و غرب
_انقلاب اسلامی و مدرنیته
_مواجههی اندیشهی تعالی با اندیشهی ترقی
_نگاه امام خمینی(ره) در مقابل تمدن غرب بر اساس نظریه ولایت فقیه
📃با اعطای گواهی حضور در پایان دوره
🗓 زمان: یکشنبه و سه شنبه هر هفته طی ۱۲ جلسه از ۲۷ آبان ماه
⏰️ ۱۷/۳۰ الی ۱۹
📍مکان: خیابان ۱۶ آذر، باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران
هزینه ثبت نام حضوری: ۳۵۰ هزارتومان
هزینه ثبت نام دانشجویان دانشگاه تهران با ۳۰٪ تخفیف: ۲۴۵ هزارتومان
هزینه ثبت نام مجازی: ۲۲۰ هزارتومان
ثبت نام مجازی
مهلت ثبث نام تا ۲۴ آبان ماه
از طریق لینک زیر
ثبت نام
اطلاعات بیشتر و دریافت کد تخفیف:
@Start_U_Tehran
09909045466
@aianderoshan_ut