#اصول_فقه
#خطابات_قانونی
#امام_خمینی
شرایط عامه تکلیف در اصول فقه حکومتی
یکی از بزرگترین ضعفهای اصولفقهِ مشهوریِ شیعه (مضافا بر فقه شیعه) اینچنین است که اساسا این اصول فقه، سازندهیِ فقهِ ولایی_اجتماعی_حکومتی نیست و صرفا توانِ استنباط و استنتاجِ «فقه در ساحت فرد» را دارد، از این رو نمی تواند برای «انسانِ در ساحت اجتماع» فتوا و حکم بدهد، پس فقه حکومتی بر خلاف فقه فردی با یک عدمِ عقبهیِ اصولی مواجه است. زیرا علوم اعتباری(و حتی علوم حقیقی) در زمین فرایند عقلایی مثل مواجهه با مسالهای جدید، شکل میگیرند. یعنی فقهایِ شیعه، به دلیل عدم مواجهه با حکومت، اصولی جهت استنتاجاتِ فقه حکومتی پی ریزی نکرده اند.
و من هنا یظهر؛ برای ساخت یک نظام فقهی حکومتی یا به تعبیر بعضی بزرگان فقه ولایی، ابتدائا به پیریزی نظام اصولی حکومتی و ولایی احتیاج است که این نظام توانایی و قدرت تشخیصِ موضوع و تعیینِ حکم در ساحت اجتماع را داشته باشد. این نکته، بزرگترین و مهم ترین فرق اساسیِ اصول فقه مرحوم امام خمینی با سایر علما است. مثال زیر میتواند به روشن شدن این نکته کمک کند؛
شرایط عامه تکلیف مانند بلوغ، اختیار، عقل و قدرت، شرایطی هستند که همهی تکالیف شرعی، جهتِ فعلیت یافتن باید به آن ها مقید شوند و الا آن تکلیف فعلیت نمیابد. این نظر مشهور علمای اصول است و شاید بتوان آن را متفقٌ علیه دانست. نتیجهی کلام ایشان آن است که اگر کسی قدرت بر انجام ندارد، در حقیقت هیچ حکمی در حقّ او فعلیّت نمی یابد و به طریق اولیٰ منجّز نمی گردد.
اما مرحوم امام خمینی از آن جهت که اصول فقه شان حکومتی است و در اصل، اصول فقه ایشان دستگاه استنباط فقه اجتماعی یا همان «علم التقنین» است، نظام این علم و در نتیجه شرایطِ عامه در لسان ایشان با توجه به «قانونی بودنِ خطابات» متفاوت است.
مرحوم امام مثلا قدرت را در خطابات قانونی شرط تنجّز می دانست و معتقد بود که احکام بین «قادر و غیر قادر» مشترک است و حکم همان طور که در حقِّ قادر فعلیت دارد، در حقّ غیر قادر نیز فعلیت دارد و غیر قادر تنها در محضر حق معذور است. به عبارت دیگر، حکم در حقّ او منجّز شده است. پس مقتضی موجود است اما مانع مفقود نیست. در نتیجه، عجز مانع است.
این شیوه نگرش به مطالب اصول فقه، می تواند بسیاری از ابواب فقهی، همچون جهاد،هدنه و.. معاملات مانند شخص الاعتباری ، نکاح و ربا و.. _بلکه جمیع احکام _را تغییر داده و آنها را به ساحت حکومتی_ولایی بکشاند.
مسعودرحمانی
https://eitaa.com/joinchat/1458372640C19d19bdd5a
#امام_خمینی
«مسأله قطع نزد عوام و علمای کفّار از منظر امام خمینی»
این نوشتار دارای نکات بسیار مهمّی در تبیین نظریه کثرت گرایی با محوریت قطع در عالم اثبات [ در مقابل ثبوت ] است.
قال مولانا الخمینی (ره) :
أنّ أکثرهم[ کفّار] ـ إلاّ ما قلّ وندر ـ جهّال قاصرون لامقصرون:
أمّا عوامّهم فظاهر، لعدم انقداح خلاف ماهم علیه من المذاهب فی أذهانهم، بل هم قاطعون بصحّة مذهبهم وبطلان سائر المذاهب، نظیر عوامّ المسلمین؛ فکما أنّ عوامّنا عالمون بصحّة مذهبهم وبطلان سائر المذاهب، من غیر انقداح خلاف فی أذهانهم لأجل التلقین والنشو فی محیط الإسلام، کذلک عوامّهم من غیر فرق بینهما من هذه الجهة، والقاطع معذور فی متابعة قطعه ولایکون عاصیاً وآثماً ولاتصحّ عقوبته فی متابعته.
وأمّا غیرعوامّهم فالغالب فیهم أ نّه بواسطة التلقینات من أوّل الطفولیّة والنشوء فی محیط الکفر صاروا جازمین ومعتقدین بمذاهبهم الباطلة، بحیث کلّ ما ورد علی خلافها ردّوها بعقولهم المجبولة علی خلاف الحقّ من بدو نشوئهم.
فالعالم الیهودی و النصرانی کالعالم المسلم لایری حجّة الغیر صحیحة وصار بطلانها کالضروری له، لکون صحّة مذهبه ضروریة لدیه لایحتمل خلافه.
نعم فیهم من یکون مقصّراً لو احتمل خلاف مذهبه وترک النظر إلی حجّته عناداً أو تعصّباً، کما کان فی بدو الإسلام فی علماء الیهود والنصاری من کان کذلک.
وبالجملة، إنّ الکفّار کجهّال المسلمین منهم قاصر، وهم الغالب، ومنهم مقصّر.
جلد ۱ مکاسب ، صفحه ۲۰۰
#امام_خمینی رحمه اللّه علیه :
پسرم! آنچه در درجه اول به تو وصیت می کنم آن است که انکار مقامات اهل معرفت نکنی، که این شیوه جُهّال است؛ و از معاشرت با منکرین مقامات اولیا بپرهیزی، که اینان قُطّاع طریق حق هستند. فرزندم! از خودخواهی و خودبینی به درآی که این ارث شیطان است، که به واسطه خودبینی و خودخواهی از امر خدای تعالی به خضوع برای ولیّ و صفیّ او- جلّ و علا- سرباززد. و بدان که تمام گرفتاریهای بنی آدم از این ارث شیطانی است که اصل اصول فتنه است.
#امام_خمینی
#رجب
آیت اللّه مؤمن (ره):
یک وقت امام در یک سخنرانی که به عنوان موعظه در نجف داشتند سفارش می کردند: شما این زیارت رجبیه را بخوانید چون در زیارت رجبیه مقاماتی را برای ائمه خدا ذکر کرده است: که « لافرق بینک و بینها الا انهم عبادک» که می فرماید: «هیچ فرقی بین تو و بین اینها نیست، غیر از اینکه اینها بندگان توأند». امام روی این مسأله تأکید داشتند و می فرمودند که: «فقط همین عبد بودن اینهاست که فارق بین اینها و خداست و الاّ تمام آن نیروهای الهی در دست ائمه است» بعد ایشان می فرمودند: «این زیارت را بخوانید تا اگر یک چیزی از مقامات اولیای خدا برایتان نقل کردند احتمالش را اقلاً بدهید و تکذیب نکنید.
#امام_خمینی
حضرت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:
یا علی! ساعة العالم یتکی علی فراشه ینظر فی العلم خیر من عبادة سبعین سنة.
ای علی! یک ساعت که عالم بربستر خود تکیه کند ودر علمی بیندیشد بهتر ازعبادت هفتاد سال است.
#شعبان
#امام_خمینی
مناجات شعبانیه را خواندید؟!
مناجات «شعبانیه» را خواندید؟بخوانید آقا! مناجات شعبانیه از مناجات هایی است که اگر انسان دنبالش برود و فکر در او بکند، انسان را به یک جایی می رساند. آن کسی که این مناجات را گفته و همه ائمه هم به حسب روایت می خواندند، اینها، آنهایی بودند که وارسته از همه چیز بودند. مع ذلک آن طور مناجات می کردند، برای اینکه خود بین نبودند. هرچه بودند این طور نبوده که خودش را ببیند که، حالا من امام صادق ام دیگر، نه امام صادق مثل آن آدمی که در معصیت غرق است مناجات می کند، برای اینکه می بیند خودش هیچ نیست و هر چه هست نقص است و هر چه هست از اوست. هر چه کمال است از اوست، خودش چیزی ندارد هیچ یک چیزی ندارند، انبیا هم هیچی نداشتند. همه هیچ اند و اوست فقط ، همه هم دنبال او هستند، همه فطرت ها دنبال او هستند، منتها چون ما محجوبیم، نمی فهمیم که ما دنبال او هستیم؛ آنهایی که می فهمند، آنها وارسته می شوند و می روند سراغ همان معنا. این کمال انقطاعی که خواستند، این کمال انقطاع همین است که از همه این چیزهایی که هستش، اصلش به کنار باشند. انه کال ظلوما جهولا را که در آیه شریفه وارد شده است که عرضنا الامانه علی السموات والارض و الجبال فابین بعد می گوید: انه کان ظلوما جهولا بعضی می گویند که «ظلوما جهولا» بالاترین وصفی است که خدا برای انسان کرده؛ «ظلوما» که همه بت ها را شکسته و همه چیز را شکسته؛ «جهولا» برای اینکه به هیچ چیز توجه ندارد و هیچ چیز را متوجه به آن نیست، غافل از همه است. ما نمی توانیم این طور باشیم، ما امانتدار هم نمی توانیم باشیم، لکن می توانیم در آن راه باشیم
#شعبان
#امام_خمینی
«کمال الانقطاع»
این جملۀ« الهی هب لی کمال الانقطاع الیک» شاید بیانگر این معنا باشد که مردان آگاه الهی، باید پیش از فرا رسیدن ماه مبارک رمضان خود را برای صومی که در حقیقت انقطاع و اجتناب از لذات دنیاست (و این اجتناب، به طور کامل همان انقطاع الی الله می باشد.) آماده و مهیا کنند. کمال انقطاع به این سادگی حاصل نمی شود. احتیاج فوق العاده به تمرین، زحمت، ریاضت، استقامت و ممارست دارد تا بتواند با تمام قوا از ماسوی الله منقطع گردد و به غیر خداوند توجهی نداشته باشد. تمام صفات وارستۀ انسانی در انقطاع کامل الی الله نهفته است؛ و اگر کسی بدان دست یافت، به سعادت بزرگی نایل شده است؛ لیکن با کوچکترین توجه به دنیا محال است انقطاع الی الله تحقق یابد؛ و کسی که بخواهد روزۀ ماه مبارک رمضان را با آن آدابی که از او خواسته اند انجام دهد، لازم است انقطاع کامل داشته باشد تا بتواند مراسم و آداب مهمانی را به جاآورد، و به مقام میزبان تا آنجا که ممکن است عارف گردد.
#رمضان
#شب_قدر
#امام_خمینی
امام خمینی رحمة اللّه عليه:
ماه مبارك رمضان كه ماه[ی] مبارک است ، ممكن است براي اين باشد كه ماهي است كه ولي اعظم؛ يعني رسول خدا واصل شده است و بعد از وصول، ملائكه را و قرآن را نازل كرده است. به قدرت او ملائكه نازل ميشوند؛ به قدرت ولي اعظم است كه قرآن نازل ميشود و ملائك نازل ميشوند. ولي اعظم، به حقيقت قرآن ميرسد در ماه مبارك و شب قدر، و پس از رسيدن، متنزل ميكند به وسيله ملائكه -كه همه تابع او هستند- قرآن شريف را. تا به حدي كه براي مردم بگويد.[لکن] قرآن در حد ما نيست، در حد بشر نيست.
هدایت شده از مسجود
#امام_خمینی
حضرت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:
یا علی! ساعة العالم یتکی علی فراشه ینظر فی العلم خیر من عبادة سبعین سنة.
ای علی! یک ساعت که عالم بربستر خود تکیه کند ودر علمی بیندیشد بهتر ازعبادت هفتاد سال است.
مسجود
💢 آیا شغل روات بر وثاقت آنها مؤثر است؟ ✔️استاد شهیدی: 🔹امام خمینی (ره) در مورد «محمد بن إسحاق بن ع
#رجال
#حدیث
#امام_خمینی
بررسی مختصر گفتار استاد شهیدی
«محوریت حصول اطمینان عرفی در اخذ روایت»
آنچه در گفتار حضرت استاد شهیدی ، مورد توجّه واقع نشده است ؛ «محوریت حصول اطمینان عرفی » در روش اعتبارسنجی حدیث و وثاقت یک راوی است که از اهمّ مبانی مرحوم امام خمینی (رحمه الله علیه) میباشد. بدان معنا که گاهی با ادلّهای وثاقتِ شخصی ثابت میگردد ، اما این وثاقت ، درحدّ بالا نیست ، چرا که وثاقت امری مشکّک و مقولِ به تشکیک است و متواطی نمیباشد. این تشکیک در وثاقت سبب می شود ؛ روایت یک راوی در مورد موضوعی خاص ( با فرض صحت سندی آن روایت) با توجّه با مسائلی همچون شغل و... مورد پذیرش قرار نگیرد ، ولو آن راوی به نحو کلی ثقه باشد.
در مثال های فوق الذّکر : محمد بن إسحاق إبن عمّار و رفاعة بن موسی الخنّاس ، در حد اعلای وثاقت نیستند و از سوی دیگر مظنّه خطا و اتّهام برای آن ها موجود است. از این رو اگرچه در موضوعات دیگر امکان پذیرش روایات آن ها به دلیل عدمِ وجودِ مظنّه محتمله عرفیّه وجود دارد ، اما در این دو موضِع فوق الذّکر نمیتوان اطمینان به روایات آن ها حاصل کرد . مگر آنکه محتوای آنان با سایر قرینهها سنجیده شود، که از بحث خارج است.
اما در مثال علمای دین و جعل روایاتی در فضیّلت علما و پرداخت خمس به آنان ، باید به بررسی چند نکته پرداخت:
اول آنکه ؛ آیا علمای دین ، یک طبقه مستقل بوده ، که تعریف از آن طبقه ، سبب رشد و سود برای آنها شود؟!
دوم ، باید دید روّات آن روایات ، در چه درجه ای از وثاقت قرار دارند؟! مثلا اگر شخصی مثلِ ابن ابی عمیر(رحمه الله علیه) ناقل آنهاست ، آیا امکان دارد در باره ایشان سودجویی شخصی و طبقه ای را محتمل دانست؟! قطعا خیر !
پس طبق قاعدهء «محوریّت حصول اطمینان عرفی» ، اگرچه امکانِ خطایِ عقلی در طبقهء علمای راوی وجود دارد ، اما امکان خطای عرفی وجود ندارد. و قد تبیّن ممّا تقدّم ؛ به روایات آن دو راوی عمل نمیگردد و به روایات علما عمل میشود.
مسعودرحمانی
صلّی اللّه علیک مولاتی یا فاطمة الزّهراء (س)
و صلّی الله علیک مولاتی یا فاطمة المعصومه(س)
آن یک در عالم جلالت، کعبه؛ وین یک در مُلک کبریایی مَشعَر
لمْ یلدم بسته لب و گرنه بگفتم، دخت خدایَند این دو نور مطهّر
#امام_خمینی