یبوست باعث خشکی مغز🧠
⚠️یبوست باعث میشود سموم مختلف در بدن باقی بمانند و در پی وجود سم، خشکی مغز را مشاهده میکنیم.
❌همچنین در صورتی که نگهداشت بدن برای تامین کوآنزیم Q۱۰ ( یک آنتی اکسیدان قوی است که در غشای داخلی میتوکندری تمام بافت ها یافت می شود) در بدن مختل شود، خشکی مغز را در پی خواهد داشت.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
رفلاکس باعث پوسیدگی دندان🦷
⚠️افرادی که به طور مکرر دچار رفلاکس یا استفراغ میشوند دندانهای آنها آسیب میبیند
⬅️ ترشحاتی (نزلههایی) که از سینوسها و قسمت فوقانی سر به سمت حفره دهان وارد میشوند هم دندانها را دچار پوسیدگی و رنگ آنها را عوض میکند.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
#ضربالمثل
(شاه میبخشد ، شیخ علی خان نمیبخشد) :
گاهی اتفاق میافتد که از مقام بالاتر دستوری صادر میشود ولی بخش مربوطه صدور چنان دستوری را مقرون صلاح و مصلحت ندانسته از اجرای آن خود داری میکند.
در چنین موقع حواله گیرنده با طنز و کنایه میگوید:" عجب دنیایی است. شاه میبخشد شیخ علی خان نمیبخشد." باید دید این شیخ علی خان کیست و فرمان شاه را به چه جهت نکول میکرد؟
شیخ علی خان شبها با لباس مبدل به محلات و اماکن عمومی شهر میرفت تا از اوضاع مملکت با خبر شود . به مستمندان و ایتام مخصوصا" طلاب علوم بذل و بخشش زیاد میکرد. ابنیه خیریه و کاروانسراهای متعددی به فرمان این وزیر با تدبیر در گوشه و کنار ایران ساخته شده است که همه را امروزه به غلط شاه عباسی میگویند.
شیخ علی خان با وجود قهر و سخط شاه سلیمان شخصیت خود را حفظ میکرد و تسلیم هوسبازیهایش نمیشد چنان که هر قدر شاه سلیمان به او اصرار میکرد که شراب بنوشد امتناع میکرد حتی یکبار در مقابل تهدید شاه پیغام داد :" شاه بر جان من حق دارد اما بر دین من حقی ندارد."
یکی از عادات شاه سلیمان این بود که در مجالس عیش و طرب شبانه هنگامی که سرش را از باده ناب گرم میشد دیگ کرم و بخشش وی به جوش میآمد و به نام رقاصهها مغنیان مجلس مبلغ هنگفتی حواله صادر میکرد که صبح بروند از شیخ علی خان بگیرند .
چون شب به سر میرسید و بامدادان حوالهها صادره را از نزد شیخ علی خان میبردند همه را یکسره و بدون پروا نکول میکرد و به بهانه آنکه چنین اعتباری در خزانه موجود نیست متقاضیان را دست از پا درازتر بر میگردانید.
در واقع شاه میبخشید شیخ علی خان نمیبخشید و از پرداخت مبلغ خود داری میکرد. در سفر نامه انگلبرت هم آمده:" او با قدرت کاملهای که داشت حتی میتوانست وقتی که شاه میبخشد او نبخشد."🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
#ضربالمثل
(چاه ویل) :
مثل بالا درمورد افراد بخیل و حریص به کار میرود چه همانطور که در چاه ویل هر چه بریزند پر نمیشود چاه بی پایان حرص و آزآزمندان هم هرگز پر نخواهد شد . باید بمیرند تا خود از شرو زحمت طمع و ولع دیگران از لوث وجود چنان آزمندانی خلاصی یابند .
ویل از لحاظ ریشه لغوی به معنی وای و نفرین است و درآیاتی نظیر ویل للمطففین و ویل للمکذبین همین معنی را افاده میکند . در واقع ویل کلمه افسوس است و در فرهنگهای عربی وفارسی به معنی عداوت وسختی و شور و فغان بر مصیبت هم آمده است .
درمثال ویل نام چاهی ژرف وعمیق است که پلیدترین گناهکاران و تبهکاران را روز قیامت و رستاخیز در آن سرنگون میکنند . چه جهنم یا دوزخ که خانه ابدی گناهکاران است دارای مراتب و درکاتی است که هر درکه و مرتبه به تناسب و به شدت و ضعف مختلف جهنم جرم و گناه ، برای گناهکاران درنظر گرفته شده است. رنج وزجر وشکنجه و عذاب در چاه ویل به قدری شدید ودردناک است که اگرساکنان چاه ویل را به درکه دیگری از درکات جهنم انتقال دهند آنجا را برای خود آسایشگاهی میپندارند . بعید نیست که چاه مزبور را از آن جهت که وحشتناک و هراس انگیزاست به چاه ویل یعنی چاه عذاب و رنج و سختی و شور و فغان تعبیر و تسمیه کرده باشند .
میگویند چاه ویل برای آن دسته از گناهکاران در نظر گرفته شده است که به مال و منال صغار و ایتام بی پناه و بدون سرپرست ، دست تجاوز و تعدی دراز کرده اند و یا جنایتکارانی که خون مظلومان و بی گناهان را ریخته باشند . از مختصات چاه ویل این است که هر قدر از دوزخیان را در روز حشر و رستاخیز درآن بریزند مانند دیگ طمع آزمندان مطلقا" پر نشود و زیاده طلبی کند به همین جهت است که در افواه عامه در ارتباط با آزمندان زیاده طلب که شب و روز چون شتر بگرد مطلوب مجهول ویا بهتر بگوییم مجهول مطلق می گردند و میچرخند و شاهد مقصود را به دست نمیآورند مورد استناد و تمثیل قرار گرفته است ، اصطلاحا" میگویند: چاه ویل است هر چه بریزند پرنمیشود وهل من مزید میگوید .
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خورشت هویج طعم بینظیری داره🥕🥕😍😋
مرغ
هویج ۴یا۵عدد
پیاز یک عدد
نمکوفلفل سیاه وزردچوبه وپولبیبر
زعفران به میزان لازم
یک قاشق آبلیمو
🥕🥕هویجها رو رنده درشت میکنیم وبا کمی روغن تفت میدیم ویک استکان آب ویک قاشق آبلیمو (آب لیمو بخاطر اینکه هویج رنگش ثابت بمونه)اضافه میکنیم وباحرارت خیلی کم میزاریم بپزه
مرغها روهم با ادویه ها مزه دار میکنیم
حالا پیازها رو خلالی یا ریز میکنیم وداخل تابه باکمی روغن تفت میدیم سبک که شد مرغها رومیچینیم روش وحرارت کم ودرتابه رومیزاریم احتیاجی به آب نیست خودش آب میندازه مدت ۴۰ دقیقه میگذاریم بپزه واز آب مرغ میتونیم روی هویجها بریزیم ودرآخر مرغها رو روی هویجها میچینیم وزعفران ومیگذاریم بیست دقیقه باهم پخته بشن وتمام یعنی نگم از عطر وبو وطعمش😋😋
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ترشی_گوجه😍😋
پوره گوجه1 کیلو،نمک 1 تا1 و نیم قاشق، سرکه سفید یا قرمز: یک لیوان، گل کلم، کرفس، هویج، برگ کرفس خرد شده
فلفل قرمز، دونه فلفل سیاه، تخم گشنیز، سیاه دونه و گلپر: در صورت تمایل، سیر ۵-۶ عدد، موسیر خیس خورده: چند عدد
نکته: پوره گوجه رو برای ترشی گوجه از صافی رد کنید تا تخمه هاش جدا بشه وگرنه ترشی تون کپک میزنه (البته من اینکارو نکردم چون تو خونه ما در عرض یک الی دو هفته تموم میشه)
.
نکته: برای اینکه رنگ مواد ترشی تون طلایی بشه میتونید نصف قاشق زردچوبه به پوره اضافه کنید
نکته: سیاه دونه و گلپر سلیقه ای هست و میتونید نریزید ولی خوشمزه میشه😉
.
نکته: میتونید به مواد ترشی تون هرچی دوست دارید اضافه کنید.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#جوجه_ترش😍😋
⬅️سینه ی مرغ کامل ۱عدد
⬅️پیاز بزرگ خلالی ۱عد
⬅️پودرگردو ۵قاشق
⬅️جعفری وگشنیز خرد شده ۲قاشق که البته (سبزی اصلیش چوچاق وخالواش هست اما چون همه جای ایران نمیشه این سبزیارو پیدا کرد بجاش جعفری وگشنیز جایگزین شده
(من سبزی تازه نداشتم خشک زدم)
⬅️رب انار ملس ۲تا ۳قاشق
⬅️نمک وفلفل به میزان لازم
⬅️برا سرخ کردن هم میتونین از کره استفاده کنین هم روغن مایع و یا کباب هارو روی زغال بپزین
👈سینه رو مکعبی خرد میکنیم پیاز،گردو،رب انار،سبزی،نمک وفلفل رو روی گوشت ریخته خوب مخلوط میکنیم وسلفون کشیده وبرا چند ساعتی داخل یخچال میزارم تا گوشت مرغ طعم مواد رو جذب خودش کنه.بعداز استراحت گوشتهارو به سیخ میکشیم ودر تابه روغن یا کره ریخته وسرخ میکنیم دقت کنین چون گردو داره باید مدام زیرو رو بشه تا هم مغز پخت بشه هم گردوها نسوزن
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آش_ترخینه_اسفناج😍😋
مواد لازم :
(حبوبات):نخود ،لوبیا قرمز یا چیتی ،سفید هر کدوم نصف لیوان
عدس یک لیوان
ترخینه ۴تا پنج عدد
ادویه زرچوبه فلفل نمک و...(ترخینه من خونگی وپر ادویه بود دیگه ادویه نریختم تو آش)
پیاز ۳عدد
سیر دوتا سه دونه
پودر پیاز یک قاشق
نعنا و پونه خشک ۲ قاشق .
من حبوبات رو از شب قبل خیس میکنم ک ونفخشون گرفته شه.
میزارم جداگانه بپزن.
عدس وترخینه رو هم دوسه ساعتی با یکی دو لیوان آب مخلوط میکنم ک زودتر پخته شن .
توی قابلمه روغن می ریزیم پیازی ک نگفتی خرد کردیم رو می ریزیم وتفت میدیم ک سبک شه سیر رو هم اضافه میکنیم کمی تفت میدیم ترخینه وعدس رو به همراه یک لیتر آب ریخته تا زمانی ک عدس وترخینه پخته شن .حبوبات رو اضافه میکنیم .اسفناج رو خرد کرده ویک سوم پایانی پخت به آش اضافه میکنیم .نمک زده و اجازه میدهیم ک اش حسابی جا افتاده لعاب بندازه و غلیظ شه .پیاز داغ براش واماده میکنیم .من به نعنا وپونه خشک یک قاشق پودر پیاز هم اضافه میکنم توش رنگ میشه وقتی میریزید روی آش 🥰
دوستان من ادویه نریختم چون ترخینه ام کار دست مامان جونم بود وپر ادویه 😍شما حتما زرچوبه وادویه بریزد .😊
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
22.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چلو گوشت بدون بوی خوشمزه
گوشت گوسفندی : ماهیچه یا ران ۴ عدد
پیاز : دو عدد متوسط
سیر : ۴ حبه
رب گوجه : یه قاشق غذاخوری
ادویه : نمک ، زرد چوبه ، فلفل قرمز
چوب دارچین و دو عدد هل
زعفرون دمکرده
زرشک
طرز تهیه :
🍖 پیاز نگینی خرد شده رو تو روغن تفت میدیم کمی که سبک شد تیکه های گوشت رو اضافه میکنیم و در حدی که رنگ گوشت عوض شه تفت میدیم بعد ادویه و رب گوجه رو اضافه میکنیم و تفت میدیم تا عطر ادویه ها آزاد بشه
🍖 چوب دارچین و هل هم اضافه میکنیم اندازه سه لیوان آب جوش میریزیم و ۳ ساعت میذاریم با شعله ملایم تا گوشت مغز پخت بشه
بعد نمک و زعفرون دمکرده اضافه میکنیم و نیم ساعت زمان میدیم تا حسابی جابیفته
🍖 یکی دوکفگیر از برنج دمکشیده رو زعفرونی میکنیم و با زرشک که تو کره و یه قاشق روغن تفت دادیم مخلوط میکنیم و برای تزیین روی چلو گوشت ازش استفاده کردم
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خوراک_مرغ_وبادمجان
هم به عنوان پیش غذا و هم به عنوان غذای کامل میتونید سرو کنید.
ابتدا بامجونو پوست میکنیم شکمش رو برش میزنیم عمیق برش نزنید.بعد خوب سرخ میکنیم و کنار میگذاریم.
در تابه ای سینه مرغ ریز خرد شده رو خوب میپزیم بعد یک عدد فلفل سبز و نصف فلفل دلمه ای و پیاز رو اضافه میکنیم و تفت میدیم بعد دوعدد گوجه رو خرد میکنیم و اضافه میکنیم. بعد نمک و فلفل سیاه و فلفل قرمز و اویشن و پاپریکا و پونه کوهی اضافه میکنیم خوب تفت میدیم تاطعم مواد به خورد هم برن و پخته بشن. بعد داخل شکم بادمجونها میریزیم و در ظرف مورد نظر میریزیم و ظرف رو کمی از سس (رب گوجه و نمک وفلفل و اب و درصورت تمایل پیاز سرخ شده و رنده شده) پر میکنیم. روشو پنیر پیتزا میریزیم و در فر با دمای 180 دقیقه و مدت زمان 25 دقیقه بعد نوش جان
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
20.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👩🍳#کوکی_قارچی
آرد سفید قنادی : ۳۱۰ گرم
پودر قند : ۱۱۰ گرم
پودر بادام : ۵۵ گرم
کره : ۱۵۰ گرم
تخم مرغ : ۱ عدد
زرده تخم مرغ : ۱ عدد
بکینگ پورد : ۱/۲ قاشق چایخوری
وانیل : ۱/۲ قاشق چایخوری
مربا آلبالو : ۳ قاشق غذاخوری
شوکولات تخته ای قرمز یا سفید که با رنگ خوراکی قرمزش کرده باشین : نقداری
بادام خرد شده : به میزان لازم
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🍂🍁 🍂🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نان_خانگی_مخصوص
که هم با فر پختم وهم داخل تابه
دستور به این صورت هست:
آرد ۳ پیمانه (آرد نان فانتزی یا کیک پزی هم میشه) حدود ۴۵۰ گرم
آب ولرم ۱پیمانه (ممکنه ۱/۴ پیمانه بیشتر نیاز باشه)
خمیر مایه ۱ق غ سرصاف
شکر ۱ق غ سرصاف
نمک ۱ق چ
روغن مایع ۳ ق غ
👈آرد را الک کنید،همه مواد را باهم مخلوط کنید درنهایت اب ولرم اضافه شود(اب سرد یا خیلی داغ نباشد ) اگر خمیر خییلی سفت بود ۱/۴ پیمانه آب اضافه تر کنید ولی در کل این خمیر قبل از ور امدن ،نسبت به خمیرهای دیگه کمی سفت تر هست،
مواد را مخلوط کنید خمیر نسبتا سفتی شکل میگیره خمیر را با دست خووب ورز بدین (با دست خیس می تونید ورز بدین )
یا ۱۰۰ مرتبه کف ظرف بکوبید خمیر نرم ولطیف میشه
خمیر را با پوشش حدود نیم تا یک ساعت در محیط استراحت دهید،
پس از استراحت پف خمیر را گرفته و خمیر را ۶قسمت کنید هر قسمت را چانه کنید،به چانه های خمیر با پوشش ده دقیقه استراحت دهید سپس با وردنه پهن کنید،
خمیرهای پهن شده را دوباره با پوشش بیست تا سی دقیقه دیگر استراحت دهید
این استراحتها باعث بافت خوب نان میشه،پس حتما رعایت بشه
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🍚هر روز هفته برنج نخورید،مصرف بیش از حد برنج موجب افزایش غلظت خون میشود!
طبع برنج سرد است و یبوست زا.برنج را با ماست نخورید،❌ سعی کنید فقط برنج ایرانی وهمراه با مصلح آن میل کنید👇🏼
🍚مصرف بیش از حد برنج به علت سردیش ممکنه موجب پرخاشگری و عصبانیت در افراد شود
👈🏼به همین دلیل بهتر است همراه با *زعفران* یا *سبوس* که هر دو آرامبخش هستند، مصرف شود👌🏼
#نکته البته برنج برخی مناطق گرم سیر طبعش گرم ومتعادل هستش
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🍏ضدآفتاب طبیعی !
استفاده از روغن نارگیل به عنوان ضدآفتاب بسیار موثر است و یک لوسیون و نرم کننده مناسب برای پوستهای دارای طبع سرد است
همچنین روغن زیتون به همراه لیمو ترش و روغن شتر مرغ یک درمانگر مناسب برای جای جوش است
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔴 آلو خشک، سرشار از آهن 👇
یکی از فواید شناخته شده ی میوه ی آلو برای سلامتی، غنی بودن آن از آهن است.
بنابراین، مصرف آلو خشک به عنوان میانوعده ممکن است به تامین آهن ضروری بدن کمک کند
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔴 کسانی که دچار سرفههای خشک هستند بهتر است از گل محمدی به عنوان دم نوش استفاده کنند.
این نوع نوشیدنی برای گوارش بسیار مفید است و بیشتر التهابات درون بدن را برطرف میکند.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✅ برای پاکسازی رودهها میتوانید از گل سرخ و رازیانه و برگ سنا از هر کدام یک قاشق مربا خوری دم کنید و میل کنید.
⚜ بسیار کار ساز و موثر است و بدترین یبوستها را برطرف میکند.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
خواص ترخینه👇
پیشگیری از سرماخوردگی
جلوگیری از تکثیر میکروب های مضر در دستگاه گوارش
پیشگیری از پوکی استخوان به دلیل وجود کلسیم.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✅ مثل مردم ژاپن آب بنوشید تا عمرتان طولانی شود!
💠 بسیاری از مردم ژاپن بیش از صد سال زندگی می کنند، چون بعد از بیدار شدن ۲ لیوان آب مینوشند.
💠 نکته مهم این است که آبی که ناشتا می نوشید به هیچ عنوان نباید آب سرد باشد و بهترین دمای آب در این زمان ولرم است!
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✅ خواص شکر قهوهای :
💠 ملین و روان کننده شکم
💠 مفید برای حلق و ریه خشک
💠 تقویت کننده کبد
💠 تحلیل برندۀ بادهای روده
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔴 اگر مشکل قلبی دارید این کارها را نکنید
⚜ عصبانی شدن مکرر
⚜ پرخوری
⚜ تا دیر وقت بیدار ماندن
⚜ تمرینات ورزشی دشوار
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
تخمکتان👇
⛱کاهش #نفخ و درنتیجه کوچک کردن شکم
⛱تمیز کردن معده و کوچک کردن شکم
⛱آبکردن چربیها و کاهش وزن
⛱#کاهش_اشتها
⛱امگا ۳
⛱حل معضل #تورم_سلولی و #کاهش_وزن
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔴 وقتی ناراحت هستید شکلات تلخ بخورید !
🌀 شکلات حاوی میزان کمی ماده شیمیایی با ساختاری شبیه به "ماریجواناست" که مستقیما روی مرکز لذت مغز اثر می گذارد و می تواند شما را خوشحال کند.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✳️معمولا افراد مبتلا به سینوزیت احساس فشار زیادی را روی صورت خود تجربه میکنند و در بیشتر مواقع دچار گرفتگی یا آبریزش بینی میشوند.
✳️ #سینوزیت عبارت است از #عفونی_شدن حفرههای اطراف #بینی و #پیشانی که ممکن است حاد باشد یا مزمن بهمراه درد یا سنگینی آن ناحیه.
۱. بخور سینوسها با بابونه، آویشن، اکالیپتوس
۲. روغنمالی پیشانی و گونهها با #روغن_سیاهدانه
۳. استنشاق #آب_نمک روزی یکبار
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
#قسمت_چهل ولی نامید نباش..خدا جای حق نشسته...با بغض گفتم:بله شما درست میگید...منم امیدم به خداست..
#قسمت_چهلو_یک
...سهیلا خانم اه کشید وگفت:نمیدونم مادر...خودت بهتر میدونی...به هر حال این زندگیه تو هست و کسی حقه دخالتنداره...امیدوارم همیشه سلامت باشی و خوشبخت بشی...تقدیر نوشته شده ما همه وسیله ایم...-درسته..ازتون ممنونم...-مواظبه خودت باش دخترم...به خدا می سپرمت..-حتما...خدا میدونه که مثله مادرم دوستتون دارم امیدوارم هر چی خاکه اونه عمره شما باشه...-فدات بشم عزیزم...دختره خوب ومهربونی مثله تو واقعا حیفه که بیافته دسته اون پیرمرد..خوشبختی لیاقتته...-ممنونم...به همه سلام برسونید..خدانگهدار.-حتما گلم...خداحافظ.گوشی رو قطع کردم..تو دلم گفتم:خوش به حال شیدا که چنین پدر ومادری داره...بغض گلومو گرفته بود...یاده بدبختیام افتادم...پس اونا دنبالم هستن...خدایا خودت کمکم کن...باید چکار کنم؟...دستامو گذاشتم رو صورتمو و زدم زیره گریه...دلم پر از غصه بود...پر ازغم..پر از نگرانی و هراس...نمی دونستم باید چکار کنم...خدایا خودت یه راهی جلوم بذار...با شنیدن صدای در دستمو از روی صورتم برداشتم و یه برگ دستمال کاغذی از روی میز برداشتم و تند تنداشکامو پاک کردم...در همون حال گفتم:بفرمایید....در اتاق باز شد و پرهام در حالیکه کیفش دستش بود اومد تو اتاق..اخم کرده بود ولی وقتی نگاهش به چشمای اشکیم افتاد با تعجب نگام کرد...-چیزی شده؟به طرفم اومد و روی صندلیه کناره تخت نشست...سرمو انداختم پایین... هم از دستش عصبانی بودم و هم از بی پناهیم دلم حسابی پر بود...همه اش جمع شده بود توی دلمو دوست داشتم یه جوری سره یکی خالی کنم که از شانسه این اقا... دلم می خواستسره پرهام خالی کنم.سرمو بلند کردم و بهش توپیدم:فکر نمی کنم به شما ربطی داشته باشه...خیلی خونسرد کیفشو گذاشت روی پاهاش و دستاشو گذاشت روی کیفش و بهم نگاه کردم...گفت:نه ...خب ربط که نداره ولی از اونجایی که من پزشکت هستم این سوال جایزه که ازت بپرسم...دیگه رسمی حرف نمی زد ولی همچین صمیمی هم نبود...با همون لحن گفتم:شما دکتره منی؟میشه بگید از کی تا حالا و کی گفته؟در کیفشو باز کرد و گفت:از دیشب تا حالا و خودم میگم.بعد وسایل پانسمانو از توی کیفش در اورد و گذاشت رو میز...با اخم گفتم:ولی من حالم خوبه نه احتیاج به دکتر دارم نه هر کسه دیگه...فقط میخوام هر چه زودتر از اینجا برم.داشت بسته ی باندو باز می کرد که دستش از حرکت ایستاد و نگام کرد:میخوای بری؟...کجا؟...توی چشماش نگاه کردمو گفتم:هر جا ولی غیر از اینجا...پوزخند زد و از جاش بلند شد و اومد کنارم نشست...یه کم رفتم بالاتر نشستم و خودمو جمع کردم...گفت:اهان...پس جاهای دیگه حتی خونه ی اون اوباش بهتر از اینجاست اره؟...هر جا به از اینجا...درسته؟نگامو ازش گرفتم و سکوت کردم...چسب و باندو برداشت و اومد نزدیکتر...باز خودمو کشیدم عقب...گفت:چرا جواب نمیدی؟...میخوای بری؟...با صدای ارومی گفتم:اره میخوام برم...اومد نزدیکتر باز من رفتم عقب تر که کمرم خورد به بالای تخت...ولی هنوز بهش نگاه نمی کردم..گفت:باشه برو...اینبار سرمو بلند کردم و با تعجب نگاهش
کردم
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
#قسمت_چهلو_دو
.اونم اومد درست نزدیکه من نشست و قیچی طبی رو برداشت و گفت:چیه؟چرا تعجب کردی؟مگه نمیخوای بری؟باشه برو...فقط بذار اول پانسمانتو عوض کنم..بعد هر جا خواستی می تونی بری...نمی دونم چرا بغضم گرفته بود...اه..این بغضه لعنتی دیگه چی بود که به گلوم چنگ میزد؟...احساسه بی پناهی می کردم...خدایا چقدر من بدبختم...ولی خب خودم خواستم برم...تقصیره اونا چیه؟...دستشو برد سمته یقه ام که منم دستامو گذاشتم روی سینه ام...ادامه دارد... نگام کرد وگفت:مگه نمی خوای بری؟ اه لعنتی..حالا هی اینو میگه...سرمو تکون دادم.. گفت:خیلی خب..پس بذار باندو عوض کنم بعد برو..مطمئن باش کسی هم جلوتو نمی گیره... مشکوک نگاهش کردم وگفتم:شما که تازه پانسمانش کردید فکرکنم هنوز زود باشه بخواید عوضش کنید... نگام کرد وگفت:زخمت اگر زود به زود پانسمانش عوض بشه زودتر هم خوب میشه...حالا دراز بکش... با پرخاش گفتم:نمیخواد...همین جوری راحت ترم... با جدیت اخم کرد وگفت:من کاری به راحتی یا ناراحتیت ندارم..من کاره خودمو می کنم پس دراز بکش... با شک نگاهش کردم ولی اون خیلی جدی نگام می کرد...چاره ای نداشتم...بنابراین به حرفش گوش کردم و اروم روی تخت دراز کشیدم.. -بسیار خب..حالا دکمه هاتو باز کن... گنگ نگاش کردم وگفتم:چی؟...اخه چرا؟ لبخنده نصفه نیمه ای زد وگفت:نمیدونم خودت چی فکر می کنی؟... تازه یادم افتاد چی گفتم...ای وای فرشته از دسته تو...این خودش شکارچیه سوژه هست تو هم تند تند سوتی بده دستش... اخم کمرنگی روی پیشونیم نشوندم و رومو ازش برگردوندم... -بازش می کنی یا بازش کنم؟... سریع نگاهش کردم:نخیر..خودم بلدم..لازم نکرده... 1 دکمه رو باز کردم...ولی یقه ام کامل باز نمی شد تا بتونه پانسمان رو عوض کنه.. گفت:یکی دیگه هم باز کن... با شک و تردید نگاهش کردم..راستش اگر تا دوتای دیگه باز می کردم سینه ام کامل معلوم می شد..درسته دکتره ولی من روم نمی شد... 1 دکمه ی دیگه باز کردم...خدا رو شکر انقدر باز شد که اون بتونه کارشو انجام بده...اونم دیگه چیزی نگفت. دستکش دستش کرد و یقهمو باز کرد بعد با قیچی اروم اروم باند رو قیچی کرد...
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
#قسمت_چهلو_سه
...نگاهه خیره اش روی زخمام بود ولی من مرتب مسیره نگامو منحرف می کردم تا یه وقت روی صورتش ثابت نمونه... ولی با حسه سوزشی که روی شونه ام احساس کردم جیغ خفیفی کشیدم و ناخداگاه با دستام موچ دستشو گرفتم... -ای..ای...چکار می کنی؟...خیلی می سوزه... ولی اون همچنان مشغوله کارش بود گفت:اروم باش...دارم با محلول شست شوش میدم اینجوری زخمت زودتر خوب میشه... با ناله توی صورتش نگاه کردم و گفتم:تو رو خدا اروم تر....خیلی می سوزه...وای.... -الان تموم میشه صبر کن... هنوز متوجه نشده بودم که با دستام دارم موچ دستشو فشار میدم...وقتی داشت با باند روی زخممو می بست تازه متوجه دستام شدم... فکرکردم متوجه نشده اخه تمامه مدت حواسش به کارش بود...بدونه اینکه ضایع بازی در بیارم دستامو برداشتم.... همین که دستمو برداشتم نگاهه عسلیشو دوخت توی چشمامو لبخند زد... صورتمو برگردوندم اون هم چسبه روی باندو زد و دستشو کشید عقب... دستکششو در اورد و گفت:خیلی خب تموم شد... روی تخت نشستم و دکمه ی لباسمو بستم:ممنون... هنوز همون لبخند روی لباش بود:قابلی نداشت....حالا می تونی بری...ولی قبلش یه چیزی می خواستم بگم... منتظر نگاهش کردم... لوازمشو گذاشت توی کیفش و رفت روی صندلی نشست...دستاشو توی هم گره کرد و خیلی جدی نگام کرد... -اول میخواستم بابت رفتارم و حرفایی که زدم...ازتون بخوام به دل نگیرید چون با قصد و قرض اون حرفا رو نزدم...دوم اینکه...من حرفاتونو باور کردم و میخواستم بهتون بگم که اگر...فعلا جایی رو ندارید..می تونید اینجا بمونید...ولی تا زمانی که تصمیمتونو بگیرید... به هر حال خودتون تصمیم گیرنده هستید که بمونید یا برید...بیرون از اینجا اگر سرپناهی نداشته باشید برای دختره جوانی چون شما هیچ مناسب نیست و من پیشنهاد می کنم تا وقتی تصمیمتونو نگرفتید که بر می گردید پیش خانوادهتون یا قصده دیگه ای دارید اینجا بمونید...و برای راحتیتون هم می تونید توی همین اتاق بمونید...این اتاق... با حسرت نگاهش را دور تا دوره اتاق چرخوند و گفت:برای من پر از خاطره است... بعد انگار که به خودش اومده باشه باز رنگ نگاهش جدی شد وگفت:به هر حال خودتون می دونید...من شما رو مجبور به کاری نمی کنم... داشتم به حرفاش فکر می کردم...پر بی راه هم نمی گفت...ولی من می خواستم برم پیشه شیدا... ولی اون که مادربزرگش مریضه و خودش هم درگیره اونه و نمی تونه پیشه من باشه... پس چکار کنم؟.. نگاهش کردم..منتظر چشم به من دوخته بود... گفتم:میخوام روی این پیشنهاد فکر کنم...اشکالی که نداره؟ ابروشو انداخت بالا و گفت:نه...چه اشکالی؟...من تا شب ازتون جواب میخوام...باشه؟ سرمو تکون دادم و گفتم:باشه... از جاش بلند شد وکیفشو برداشت و به سمته در رفت... قبل از اینکه از اتاق بره بیرون گفت...
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d